#صنعت_فرهنگ
بخش دوم
#يكسان_سازي و #استانداردسازي فرهنگي ;
يكي ديگر از اهداف #صنعت_فرهنگ، اقدام به يكدست كردن جامعه از طريـق توليـد انبـوه محصولات فرهنگيِ كليشهاي و استاندارد است. اين امر سبب ميشود كه مـردم تقاضـاهاي همگوني داشته باشند و همگي آن چيزي را بخواهند كه رسانهها به ايشان عرضه مـي كننـد .
«هلن بوردالوا» در مقالهاي تحت عنوان صنعت فرهنگ مينويسد:
«#راديو، #تلويزيون و #سينما به عنوان ابزار توليد و انتقال فرهنگ، كالاهاي استانداردي را توليد ميكنند كه ذائقة مصرفكنندگان را همگون ميسازد و آثار فرهنگي را به سـمت ابتذال و كالاهاي تجاري سوق مي دهد. صنعت فرهنگ با درهم آميختن فرهنگ و تبليغات و اولويت بخشيدن به فردگرايي فني و استاندارد ساختن كالاهاي فرهنگي، موجبات تبـاهي فرهنگ را پديد مي آورد و از رشد و گسترش هنر متعالي و ظريف ممانعت بعمل مي آورد»
اثرديگريكسانسازي فرهنگي،وارد كردن ضربهاي نامحسوس به آزادي وتنوع افكار تودههاو سلب نمودن توان انتخاب واقعي ازآنهاست . «صنعت فرهنگ در سرمايه داري مـدرن،زمينة گسترش توهم آزادي را بوجودآورد . به اين معني كه فرد با اسـتفاده ازفـرآورده هـاي بـه ظاهرمتنوع صنعت فرهنگ درعمل آزادي انتخاب واقعي ندارد. صنعت فرهنگ با شكل دادن به ذوق وترجيحات تودهها به آگاهي وذهنيت آنها شكل مي بخشد وبا يكسانسازي،هرگونه تفكررقيب ومخالفي را حذف ميكند».
طبعـاً كـساني كـه اميالـشان بـه گونـه اي هدفمنـد از بيـرون جهـت دهـي شـده اسـت نميتوانند تصوير شـفافي از نيازهـاي حقيقـي خـود داشـته باشـند و لـذا مجبورنـد منفعلانـه مصرف كنندة كالاهاي فرهنگي استاندارد و كليشه اي موجود در بازار باشند و هماهنـگ بـا ريتم تحميلي رسانهها به رقص درآيند. «قدرت ايدئولوژي صنعت فرهنگ بـه قـدري اسـت كه يكرنگي و يكساني را جانشين هشياري مي كند. اين تأكيد بر يكساني، هيچگونه تعارض و يا ديدگاه بديلي از نظم اجتماعي موجود را تحمل نمي كند. پذيرفتن روشهاي فكـري و رفتاري متفاوت، مخالف و بديل روز به روز غيرممكن مي شود زيرا قدرت صنعت فرهنـگ در اذهان مردم رو به افزايش است» .
#صنعت_فرهنگ
#مکتب_فرانکفورت
@hod8hod 🕊🕊🕊
بخش دوم
#يكسان_سازي و #استانداردسازي فرهنگي ;
يكي ديگر از اهداف #صنعت_فرهنگ، اقدام به يكدست كردن جامعه از طريـق توليـد انبـوه محصولات فرهنگيِ كليشهاي و استاندارد است. اين امر سبب ميشود كه مـردم تقاضـاهاي همگوني داشته باشند و همگي آن چيزي را بخواهند كه رسانهها به ايشان عرضه مـي كننـد .
«هلن بوردالوا» در مقالهاي تحت عنوان صنعت فرهنگ مينويسد:
«#راديو، #تلويزيون و #سينما به عنوان ابزار توليد و انتقال فرهنگ، كالاهاي استانداردي را توليد ميكنند كه ذائقة مصرفكنندگان را همگون ميسازد و آثار فرهنگي را به سـمت ابتذال و كالاهاي تجاري سوق مي دهد. صنعت فرهنگ با درهم آميختن فرهنگ و تبليغات و اولويت بخشيدن به فردگرايي فني و استاندارد ساختن كالاهاي فرهنگي، موجبات تبـاهي فرهنگ را پديد مي آورد و از رشد و گسترش هنر متعالي و ظريف ممانعت بعمل مي آورد»
اثرديگريكسانسازي فرهنگي،وارد كردن ضربهاي نامحسوس به آزادي وتنوع افكار تودههاو سلب نمودن توان انتخاب واقعي ازآنهاست . «صنعت فرهنگ در سرمايه داري مـدرن،زمينة گسترش توهم آزادي را بوجودآورد . به اين معني كه فرد با اسـتفاده ازفـرآورده هـاي بـه ظاهرمتنوع صنعت فرهنگ درعمل آزادي انتخاب واقعي ندارد. صنعت فرهنگ با شكل دادن به ذوق وترجيحات تودهها به آگاهي وذهنيت آنها شكل مي بخشد وبا يكسانسازي،هرگونه تفكررقيب ومخالفي را حذف ميكند».
طبعـاً كـساني كـه اميالـشان بـه گونـه اي هدفمنـد از بيـرون جهـت دهـي شـده اسـت نميتوانند تصوير شـفافي از نيازهـاي حقيقـي خـود داشـته باشـند و لـذا مجبورنـد منفعلانـه مصرف كنندة كالاهاي فرهنگي استاندارد و كليشه اي موجود در بازار باشند و هماهنـگ بـا ريتم تحميلي رسانهها به رقص درآيند. «قدرت ايدئولوژي صنعت فرهنگ بـه قـدري اسـت كه يكرنگي و يكساني را جانشين هشياري مي كند. اين تأكيد بر يكساني، هيچگونه تعارض و يا ديدگاه بديلي از نظم اجتماعي موجود را تحمل نمي كند. پذيرفتن روشهاي فكـري و رفتاري متفاوت، مخالف و بديل روز به روز غيرممكن مي شود زيرا قدرت صنعت فرهنـگ در اذهان مردم رو به افزايش است» .
#صنعت_فرهنگ
#مکتب_فرانکفورت
@hod8hod 🕊🕊🕊
🔷 #نظریه_مطالعات_فرهنگی
✅ مطالعات فرهنگی دانش چند رشته ای و بین رشته ای است که در فصل مشترک #علوم_اجتماعی به ویژه #جامعه_شناسی و #علوم_انسانی به خصوص #ادبیات قرار میگیرد.
❎ این رشته به محتوای فرهنگ توده، تولیدات صنایع فرهنگی، #ارتباطات، جامعه مصرفی و #رسانه_های_جمعی می پردازد.
✳️ پیشگامان اولیه #مطالعات_فرهنگی مانند ریچارد هوگارت، ریموند ویلیامز و ادوارد تامپسون که هر سه انگلیسی بودند، تلاش میکردند تا فرهنگ طبقه کارگر را در مقابل آسیب های فرهنگ توده ای که از صنایع فرهنگی ایجاد میشود، حفظ کنند.
❇️ از نگاه جامعه شناسی ارتباطات، اهمیت #نظریه_مطالعات_فرهنگی در این است که در تولید فرهنگ و ایدئولوژی، جایگاه برجسته و نقش مهمی را برای #رسانهها در نظر میگیرد.
✅ تفاوت این نظریه با نظریه #امپریالیسم_فرهنگی (شیلر) در آن است که شیلر با تاثیرپذیری از نظریه #مارکس به وضع مالکیت رسانه ها توجه داشت در حالی که نظریه مطالعات فرهنگی با تأثیرپذیری از #مکتب_فرانکفورت به چگونگی عملکرد رسانه ها در فرهنگ میپردازد.
@hod8hod 🕊🕊🕊
✅ مطالعات فرهنگی دانش چند رشته ای و بین رشته ای است که در فصل مشترک #علوم_اجتماعی به ویژه #جامعه_شناسی و #علوم_انسانی به خصوص #ادبیات قرار میگیرد.
❎ این رشته به محتوای فرهنگ توده، تولیدات صنایع فرهنگی، #ارتباطات، جامعه مصرفی و #رسانه_های_جمعی می پردازد.
✳️ پیشگامان اولیه #مطالعات_فرهنگی مانند ریچارد هوگارت، ریموند ویلیامز و ادوارد تامپسون که هر سه انگلیسی بودند، تلاش میکردند تا فرهنگ طبقه کارگر را در مقابل آسیب های فرهنگ توده ای که از صنایع فرهنگی ایجاد میشود، حفظ کنند.
❇️ از نگاه جامعه شناسی ارتباطات، اهمیت #نظریه_مطالعات_فرهنگی در این است که در تولید فرهنگ و ایدئولوژی، جایگاه برجسته و نقش مهمی را برای #رسانهها در نظر میگیرد.
✅ تفاوت این نظریه با نظریه #امپریالیسم_فرهنگی (شیلر) در آن است که شیلر با تاثیرپذیری از نظریه #مارکس به وضع مالکیت رسانه ها توجه داشت در حالی که نظریه مطالعات فرهنگی با تأثیرپذیری از #مکتب_فرانکفورت به چگونگی عملکرد رسانه ها در فرهنگ میپردازد.
@hod8hod 🕊🕊🕊
🔹 رسانه در نگاه اندیشمندان
🔻 #استعمار_اندیشه_و_شعور_کاذب
🔸ادگار مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی در کتاب "روح زمان یا زمانزدگی" بیان میکند که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسید و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام می گیرد.
وی معتقد است که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار تخدیری، به #استعمار_اندیشه پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است.
مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، #سرگرمی_عوامالناس است که معمولاً با سرگرمىهاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامههاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید.
🔸هربرت مارکوزه ، فیلسوف آلمانی مکتب فرانکفورت نیز با طرح مفهوم تک ساحتی، نقش تشدیدی رسانهها را در غرق شدن مخاطبان در فرهنگ بستهبندی می داند.
مارکوزه معتقد است که رسانهها نوعی شعور کاذب ایجاد می کنند که باعث میشود خلاقیت و اندیشه از بین برود و تقلید و یکپارچگی جای آن را بگیرد.
مارکوزه پیامد چنین وضعی را سیاست زدایی جامعه و حذف مسایل سیاسی و اخلاقی از زندگی عمومی میداند.
#انسانتکساحتی
#مکتب_فرانکفورت
#استعماراندیشه
@HOD8HOD
🔻 #استعمار_اندیشه_و_شعور_کاذب
🔸ادگار مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی در کتاب "روح زمان یا زمانزدگی" بیان میکند که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسید و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام می گیرد.
وی معتقد است که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار تخدیری، به #استعمار_اندیشه پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است.
مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، #سرگرمی_عوامالناس است که معمولاً با سرگرمىهاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامههاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید.
🔸هربرت مارکوزه ، فیلسوف آلمانی مکتب فرانکفورت نیز با طرح مفهوم تک ساحتی، نقش تشدیدی رسانهها را در غرق شدن مخاطبان در فرهنگ بستهبندی می داند.
مارکوزه معتقد است که رسانهها نوعی شعور کاذب ایجاد می کنند که باعث میشود خلاقیت و اندیشه از بین برود و تقلید و یکپارچگی جای آن را بگیرد.
مارکوزه پیامد چنین وضعی را سیاست زدایی جامعه و حذف مسایل سیاسی و اخلاقی از زندگی عمومی میداند.
#انسانتکساحتی
#مکتب_فرانکفورت
#استعماراندیشه
@HOD8HOD
#صنعت_فرهنگ
بخش دوم
#يكسان_سازي و #استانداردسازي فرهنگي
✍يكي ديگر از اهداف #صنعت_فرهنگ، اقدام به يكدست كردن جامعه از طريـق توليـد انبـوه محصولات فرهنگيِ كليشهاي و استاندارد است. اين امر سبب ميشود كه مـردم تقاضـاهاي همگوني داشته باشند و همگي آن چيزي را بخواهند كه رسانهها به ايشان عرضه مـي كننـد .
✍«هلن بوردالوا» در مقالهاي تحت عنوان صنعت فرهنگ مينويسد:
«#راديو، #تلويزيون و #سينما به عنوان ابزار توليد و انتقال فرهنگ، كالاهاي استانداردي را توليد ميكنند كه ذائقة مصرف كنندگان را همگون ميسازد و آثار فرهنگي را به سـمت ابتذال و كالاهاي تجاري سوق مي دهد. صنعت فرهنگ با درهم آميختن فرهنگ و تبليغات و اولويت بخشيدن به فردگرايي فني و استاندارد ساختن كالاهاي فرهنگي، موجبات تبـاهي فرهنگ را پديد مي آورد و از رشد و گسترش هنر متعالي و ظريف ممانعت بعمل مي آورد»
✍اثرديگريكسانسازي فرهنگي،وارد كردن ضربهاي نامحسوس به آزادي وتنوع افكار تودههاو سلب نمودن توان انتخاب واقعي ازآنهاست . «صنعت فرهنگ در سرمايه داري مـدرن،زمينة گسترش توهم آزادي را بوجودآورد . به اين معني كه فرد با اسـتفاده ازفـرآورده هـاي بـه ظاهرمتنوع صنعت فرهنگ درعمل آزادي انتخاب واقعي ندارد. صنعت فرهنگ با شكل دادن به ذوق و ترجيحات تودهها به آگاهي و ذهنيت آنها شكل مي بخشد وبا يكسانسازي،هرگونه تفكر رقيب ومخالفي را حذف ميكند».
✍طبعـاً كـساني كـه اميالـشان بـه گونـه اي هدفمنـد از بيـرون جهـت دهـي شـده اسـت نميتوانند تصوير شـفافي از نيازهـاي حقيقـي خـود داشـته باشـند و لـذا مجبورنـد منفعلانـه مصرف كنندة كالاهاي فرهنگي استاندارد و كليشه اي موجود در بازار باشند و هماهنـگ بـا ريتم تحميلي رسانهها به رقص درآيند. «قدرت ايدئولوژي صنعت فرهنگ بـه قـدري اسـت كه يكرنگي و يكساني را جانشين هشياري مي كند. اين تأكيد بر يكساني، هيچگونه تعارض و يا ديدگاه بديلي از نظم اجتماعي موجود را تحمل نمي كند. پذيرفتن روشهاي فكـري و رفتاري متفاوت، مخالف و بديل روز به روز غيرممكن مي شود زيرا قدرت صنعت فرهنـگ در اذهان مردم رو به افزايش است» .
#صنعت_فرهنگ
#مکتب_فرانکفورت
@HOD8HOD 🕊🕊🕊
بخش دوم
#يكسان_سازي و #استانداردسازي فرهنگي
✍يكي ديگر از اهداف #صنعت_فرهنگ، اقدام به يكدست كردن جامعه از طريـق توليـد انبـوه محصولات فرهنگيِ كليشهاي و استاندارد است. اين امر سبب ميشود كه مـردم تقاضـاهاي همگوني داشته باشند و همگي آن چيزي را بخواهند كه رسانهها به ايشان عرضه مـي كننـد .
✍«هلن بوردالوا» در مقالهاي تحت عنوان صنعت فرهنگ مينويسد:
«#راديو، #تلويزيون و #سينما به عنوان ابزار توليد و انتقال فرهنگ، كالاهاي استانداردي را توليد ميكنند كه ذائقة مصرف كنندگان را همگون ميسازد و آثار فرهنگي را به سـمت ابتذال و كالاهاي تجاري سوق مي دهد. صنعت فرهنگ با درهم آميختن فرهنگ و تبليغات و اولويت بخشيدن به فردگرايي فني و استاندارد ساختن كالاهاي فرهنگي، موجبات تبـاهي فرهنگ را پديد مي آورد و از رشد و گسترش هنر متعالي و ظريف ممانعت بعمل مي آورد»
✍اثرديگريكسانسازي فرهنگي،وارد كردن ضربهاي نامحسوس به آزادي وتنوع افكار تودههاو سلب نمودن توان انتخاب واقعي ازآنهاست . «صنعت فرهنگ در سرمايه داري مـدرن،زمينة گسترش توهم آزادي را بوجودآورد . به اين معني كه فرد با اسـتفاده ازفـرآورده هـاي بـه ظاهرمتنوع صنعت فرهنگ درعمل آزادي انتخاب واقعي ندارد. صنعت فرهنگ با شكل دادن به ذوق و ترجيحات تودهها به آگاهي و ذهنيت آنها شكل مي بخشد وبا يكسانسازي،هرگونه تفكر رقيب ومخالفي را حذف ميكند».
✍طبعـاً كـساني كـه اميالـشان بـه گونـه اي هدفمنـد از بيـرون جهـت دهـي شـده اسـت نميتوانند تصوير شـفافي از نيازهـاي حقيقـي خـود داشـته باشـند و لـذا مجبورنـد منفعلانـه مصرف كنندة كالاهاي فرهنگي استاندارد و كليشه اي موجود در بازار باشند و هماهنـگ بـا ريتم تحميلي رسانهها به رقص درآيند. «قدرت ايدئولوژي صنعت فرهنگ بـه قـدري اسـت كه يكرنگي و يكساني را جانشين هشياري مي كند. اين تأكيد بر يكساني، هيچگونه تعارض و يا ديدگاه بديلي از نظم اجتماعي موجود را تحمل نمي كند. پذيرفتن روشهاي فكـري و رفتاري متفاوت، مخالف و بديل روز به روز غيرممكن مي شود زيرا قدرت صنعت فرهنـگ در اذهان مردم رو به افزايش است» .
#صنعت_فرهنگ
#مکتب_فرانکفورت
@HOD8HOD 🕊🕊🕊