#صنعت_فرهنگ
بخش اول
سرگرم ساختن #توده ها براي تضعيف #آگاهي_انتقادي آنها؛
امـروزه #صـنعت_فرهنـگ از طريـق رسـانههـاي اثرگـذاري مثـل #تلويزيـون و #سـينما، چنـان شهروندان را غرق در دنياي جذاب خيالي خود ساخته كه بـه دشـواري مـي تواننـد زنـدگي روزمره را جدا از آن تصور كنند . مخاطبين دنياي مجازي #رسانه، مسحور شكوه وجـذابيت
فوقالعادة آن گشته و ناخودآگاه تحت تأثير القائـاتش قـرار مـي گيرنـد. در نتيجـه، دريافـت ايشان از واقعيات پيرامون، مبتني بر تصوير القايي رسانه است . تـا جـايي كـه گـاهي اوقـات
تشخيص آنچه در عالم واقع وجود دارد از چيزي كه با برچسب واقعيت بـه خـورد #تـوده هـا داده ميشود بسيار دشوار خواهد بود.
دكتر حسين بشيريه در تشريح نظر يههاي #آدورنو و #هوركهايمر مي گويد « : در عـصر سرمايه داري متأخر، تلفيق فرهنگ با سرگرمي و بازي، فرهنگ تـودهايِ منحطـي بـه وجـود آورده است. مصرفكنندگان صنعت فرهنگ در حقيقت چاره اي ندارند زيرا در وراي افق واقعيت محسوس چيزي نمي بينند».
ازنگاه #مكتب_فرانكفورت هدف طبقة حـاكم از سـرگرم كـردن مـردم بـه محـصولات پرجاذبة صنعت فرهنگ، ايجادفضاي بي حسي وبيتفـاوتي در جامعـه نـسبت بـه تـصميمهـاي سياستمداران ونيز جلوگيري ازرشد آگاهي انتقادي توده هادرقبال وضع موجوداست . طبيعتـاً كساني كه گرفتار افسون تخديركنندة فرهنگ مدرن شده اند،ديگررغبتي براي توجه به وقـايع محيط داخل و خارج از كشورشان را ندارند ونمي توان ازآنهـا انتظـارداشـت بـه خودآگـاهي جمعي رسيده وعليه سياست هاي فاشيستي سلطه گران دست به انقـلاب بزننـد . درهمـين راسـتا تئودور آدورنو معتقد است: «بوجودآمدن #فرهنگ_توده اي مثلاً #موسيقي و #سينماي_پـاپ باعـث ضعف #آگاهي_انتقادي تودههاي كارگر شده وآنهارا به خـود سـرگرم كـرده اسـت. از طريـق صنعت فرهنگسازي، طراحي معيارهاي فرهنـگ هدفـدار، مـردم را منفعـل مـي كنـد وباعـث بي تفاوتي آنها ميشود. به عقيدةآدورنو صنعت فرهنگسازي دائماً مصرفكنندگان خود را در مورد مطالبات واقعيشان فريب ميدهد» .
@hod8hod 🕊🕊🕊
بخش اول
سرگرم ساختن #توده ها براي تضعيف #آگاهي_انتقادي آنها؛
امـروزه #صـنعت_فرهنـگ از طريـق رسـانههـاي اثرگـذاري مثـل #تلويزيـون و #سـينما، چنـان شهروندان را غرق در دنياي جذاب خيالي خود ساخته كه بـه دشـواري مـي تواننـد زنـدگي روزمره را جدا از آن تصور كنند . مخاطبين دنياي مجازي #رسانه، مسحور شكوه وجـذابيت
فوقالعادة آن گشته و ناخودآگاه تحت تأثير القائـاتش قـرار مـي گيرنـد. در نتيجـه، دريافـت ايشان از واقعيات پيرامون، مبتني بر تصوير القايي رسانه است . تـا جـايي كـه گـاهي اوقـات
تشخيص آنچه در عالم واقع وجود دارد از چيزي كه با برچسب واقعيت بـه خـورد #تـوده هـا داده ميشود بسيار دشوار خواهد بود.
دكتر حسين بشيريه در تشريح نظر يههاي #آدورنو و #هوركهايمر مي گويد « : در عـصر سرمايه داري متأخر، تلفيق فرهنگ با سرگرمي و بازي، فرهنگ تـودهايِ منحطـي بـه وجـود آورده است. مصرفكنندگان صنعت فرهنگ در حقيقت چاره اي ندارند زيرا در وراي افق واقعيت محسوس چيزي نمي بينند».
ازنگاه #مكتب_فرانكفورت هدف طبقة حـاكم از سـرگرم كـردن مـردم بـه محـصولات پرجاذبة صنعت فرهنگ، ايجادفضاي بي حسي وبيتفـاوتي در جامعـه نـسبت بـه تـصميمهـاي سياستمداران ونيز جلوگيري ازرشد آگاهي انتقادي توده هادرقبال وضع موجوداست . طبيعتـاً كساني كه گرفتار افسون تخديركنندة فرهنگ مدرن شده اند،ديگررغبتي براي توجه به وقـايع محيط داخل و خارج از كشورشان را ندارند ونمي توان ازآنهـا انتظـارداشـت بـه خودآگـاهي جمعي رسيده وعليه سياست هاي فاشيستي سلطه گران دست به انقـلاب بزننـد . درهمـين راسـتا تئودور آدورنو معتقد است: «بوجودآمدن #فرهنگ_توده اي مثلاً #موسيقي و #سينماي_پـاپ باعـث ضعف #آگاهي_انتقادي تودههاي كارگر شده وآنهارا به خـود سـرگرم كـرده اسـت. از طريـق صنعت فرهنگسازي، طراحي معيارهاي فرهنـگ هدفـدار، مـردم را منفعـل مـي كنـد وباعـث بي تفاوتي آنها ميشود. به عقيدةآدورنو صنعت فرهنگسازي دائماً مصرفكنندگان خود را در مورد مطالبات واقعيشان فريب ميدهد» .
@hod8hod 🕊🕊🕊
🖌 #یادداشت_رسانه:
📙عصر کلبه دیجیتال و #رسالت_تمدنی_رسانه
با مختصاتی که شیوع ویروس کرونا رقم زده، در شرایطی قرار گرفته ایم که از سر اجبار و الزام هم که شده، در معرض حداکثری رسانه قرار گرفته ایم و زندگی را در کنار گوشی و تلویزیون و خانواده سپری می نماییم.
کودکان پای درس های #شبکه_پویا، نوجوانان پای #بازی_های_استراتژیک و آنلاین، جوانان هم بعضا پای درس و استرس کنکور و بعضا پای سریال های جنگی و #عاشقانه و اکشن #فیلیمو و آوانما و تلویزیون و تعداد قابل توجهی نیز پای روابط اجتماعی دوستانه عمیق تر از گذشته، روزگار کرونایی را از سر می گذرانند.
تکلیف بزرگترها نیز با دورکاری های دیجیتال و الکترونیکی و البته سریال های رسانه مشخص شده و فصل مشترک همه ما، #زندگی_دیجیتال در سایه کرونا و رعایت بهداشت می باشد.
آنچه که #الوین_تافلر در کتاب موج سوم(۴۰سال پیش) بعنوان تاملات آینده پژوهانه نگاشته و از #کلبه_الکترونیک بعنوان سبک زندگی آینده بشر سخن گفته، با شرایط فعلی و ظهور نسل جدید فناوری های دیجیتال و البته شرایط بهداشتی_زیستی حاکم بر دنیا در حال رقم خوردن است.
#چه_خواهد_شد؟
آنچه که محل تامل جدی است، مدیریت سیستم اقتصادی و آموزشی و سیاسی دنیاست که طرح دولت های الکترونیک و شهر دیجیتال و #شهروندهوشمند در این راستا بطور جدی و فراگیر در حال پیگیری در سطح بین المللی است.
دغدغه جدی در هوشمند و دیجیتالی شدن شهرها و کشورها، فردیت بیش ازحد و #اتمیزه_شدن افراطی زندگی است که به تعبیر فردیناندتونیس، #اراده_های_ارگانیک و گمین شافت ها(اجتماع و روابط میان فردی و احساسات دوسویه) کاهش یافته و #اراده_های_سنجیده و گزل شافت ها(جامعه و روابط منفعت محور و حسابگرانه) افزایش صعودی تری نسبت به امروزمان خواهند یافت.
آنچه که رخ خواهد داد، همان #مرگ_سوژه(انسان_هوشمند) این بار زیرچرخ های شهرهای هوشمندی است که از طریق مناسبات جدید بین المللی خواهد بود.سوژه هایی که بدلیل #تفرد و #سرگرمی و #مصرف_بالای_رسانه_ای، به مرگ ملایم در سطح خلاقیت و ارتباطات و حیات جمعی خواهد رسید.
دیوید رایزمن که سه نوع شخصیت #سنت_راهبر(تابع قواعدسنتی) ، #درون_راهبر(عقل محور و فعال) و #دگرراهبر(تحت تاثیر نیروهای بیرونی) را از هم تفکیک نمود، انسان دوره دگرراهبر را #توده_منفعل و #تاثیرپذیر می داند که وسایل ارتباط جمعی بطور دائم بر روی او اثر می گذارند تا وادارش کنند با جماعت همرنگ شود.
این همرنگی جماعت نتیجه #مارپیچ_سکوتی است که بدلیل نیاز و مصرف حداکثری رسانه و اعتمادحداکثری حاصل از آن و در نتیجه کنش انفعالی(سکوت) شهروندان رخ خواهد داد.
#چه_باید_کرد؟
اگر بخواهیم سراشیبی هوشمند شدن دنیا را #کنترل کنیم و متناسب با فرهنگ خودی، از ابزار و سیستم های دیجیتال بهره حداکثری ببریم بایستی #مرزهای_مجازی خود را در سطح راهبردی پررنگ کنیم و #مغزدیجیتال خود را با #راه_اندازی_شبکه_ملی_اطلاعات تحقق ببخشیم.
در مرحله عملیاتی بایستی به فکر #تقویت_سوژه_ها باشیم و #تفکرانتقادی و خلاق را بعنوان عامل احیای سوژه ها آموزش داده و حمایت نماییم.
#سوادرسانه_ای را بعنوان سپردفاعی عاملیت و #تربیت_انسان_های_درون_راهبر در مقابل ساختارهای نامهربان و ناکارآمد را فعال و فراگیر کرده و #یاغی_گری(انتقادی بودن و مهارت تحلیل گری
)در دنیای مجازی را رشد و تکثیر نماییم.
#خودآگاهی_معنوی جامعه و اندیشه بازگشت به سمت مبداهستی"خدا" و معاداندیشی را در سطح آموزشی و رسانه ای بعنوان یک رسالت جدی، عملیاتی و پیگیری نماییم.
گام های مذکور می توانند بعنوان یک آفند درسطح راهبردی و همچنین پدافندغیرعامل در سطح عملیاتی عمل نموده و زمینه ساز یک جامعه دینی و #تمدن_نوین_اسلامی نیز واقع شوند.
علیرضامحمدلو
@HOD8HOD
📙عصر کلبه دیجیتال و #رسالت_تمدنی_رسانه
با مختصاتی که شیوع ویروس کرونا رقم زده، در شرایطی قرار گرفته ایم که از سر اجبار و الزام هم که شده، در معرض حداکثری رسانه قرار گرفته ایم و زندگی را در کنار گوشی و تلویزیون و خانواده سپری می نماییم.
کودکان پای درس های #شبکه_پویا، نوجوانان پای #بازی_های_استراتژیک و آنلاین، جوانان هم بعضا پای درس و استرس کنکور و بعضا پای سریال های جنگی و #عاشقانه و اکشن #فیلیمو و آوانما و تلویزیون و تعداد قابل توجهی نیز پای روابط اجتماعی دوستانه عمیق تر از گذشته، روزگار کرونایی را از سر می گذرانند.
تکلیف بزرگترها نیز با دورکاری های دیجیتال و الکترونیکی و البته سریال های رسانه مشخص شده و فصل مشترک همه ما، #زندگی_دیجیتال در سایه کرونا و رعایت بهداشت می باشد.
آنچه که #الوین_تافلر در کتاب موج سوم(۴۰سال پیش) بعنوان تاملات آینده پژوهانه نگاشته و از #کلبه_الکترونیک بعنوان سبک زندگی آینده بشر سخن گفته، با شرایط فعلی و ظهور نسل جدید فناوری های دیجیتال و البته شرایط بهداشتی_زیستی حاکم بر دنیا در حال رقم خوردن است.
#چه_خواهد_شد؟
آنچه که محل تامل جدی است، مدیریت سیستم اقتصادی و آموزشی و سیاسی دنیاست که طرح دولت های الکترونیک و شهر دیجیتال و #شهروندهوشمند در این راستا بطور جدی و فراگیر در حال پیگیری در سطح بین المللی است.
دغدغه جدی در هوشمند و دیجیتالی شدن شهرها و کشورها، فردیت بیش ازحد و #اتمیزه_شدن افراطی زندگی است که به تعبیر فردیناندتونیس، #اراده_های_ارگانیک و گمین شافت ها(اجتماع و روابط میان فردی و احساسات دوسویه) کاهش یافته و #اراده_های_سنجیده و گزل شافت ها(جامعه و روابط منفعت محور و حسابگرانه) افزایش صعودی تری نسبت به امروزمان خواهند یافت.
آنچه که رخ خواهد داد، همان #مرگ_سوژه(انسان_هوشمند) این بار زیرچرخ های شهرهای هوشمندی است که از طریق مناسبات جدید بین المللی خواهد بود.سوژه هایی که بدلیل #تفرد و #سرگرمی و #مصرف_بالای_رسانه_ای، به مرگ ملایم در سطح خلاقیت و ارتباطات و حیات جمعی خواهد رسید.
دیوید رایزمن که سه نوع شخصیت #سنت_راهبر(تابع قواعدسنتی) ، #درون_راهبر(عقل محور و فعال) و #دگرراهبر(تحت تاثیر نیروهای بیرونی) را از هم تفکیک نمود، انسان دوره دگرراهبر را #توده_منفعل و #تاثیرپذیر می داند که وسایل ارتباط جمعی بطور دائم بر روی او اثر می گذارند تا وادارش کنند با جماعت همرنگ شود.
این همرنگی جماعت نتیجه #مارپیچ_سکوتی است که بدلیل نیاز و مصرف حداکثری رسانه و اعتمادحداکثری حاصل از آن و در نتیجه کنش انفعالی(سکوت) شهروندان رخ خواهد داد.
#چه_باید_کرد؟
اگر بخواهیم سراشیبی هوشمند شدن دنیا را #کنترل کنیم و متناسب با فرهنگ خودی، از ابزار و سیستم های دیجیتال بهره حداکثری ببریم بایستی #مرزهای_مجازی خود را در سطح راهبردی پررنگ کنیم و #مغزدیجیتال خود را با #راه_اندازی_شبکه_ملی_اطلاعات تحقق ببخشیم.
در مرحله عملیاتی بایستی به فکر #تقویت_سوژه_ها باشیم و #تفکرانتقادی و خلاق را بعنوان عامل احیای سوژه ها آموزش داده و حمایت نماییم.
#سوادرسانه_ای را بعنوان سپردفاعی عاملیت و #تربیت_انسان_های_درون_راهبر در مقابل ساختارهای نامهربان و ناکارآمد را فعال و فراگیر کرده و #یاغی_گری(انتقادی بودن و مهارت تحلیل گری
)در دنیای مجازی را رشد و تکثیر نماییم.
#خودآگاهی_معنوی جامعه و اندیشه بازگشت به سمت مبداهستی"خدا" و معاداندیشی را در سطح آموزشی و رسانه ای بعنوان یک رسالت جدی، عملیاتی و پیگیری نماییم.
گام های مذکور می توانند بعنوان یک آفند درسطح راهبردی و همچنین پدافندغیرعامل در سطح عملیاتی عمل نموده و زمینه ساز یک جامعه دینی و #تمدن_نوین_اسلامی نیز واقع شوند.
علیرضامحمدلو
@HOD8HOD