#ژان_بودریار از جمله متفکران فرانسوی به شمار می آید که در حیطۀ پست مدرن آثار مشهوری نوشته و از نمایندگان اصلی این جنبش فکری به حساب می آید . وی که مارکسیست ها او را آدم بد بین و کلبی مسلکی می دانند ، دیدگاه بدبینانه و ناامیدانه ای نسبت به واقعیت ها و نمودهای اقتصاد سرمایه داری دارد . چون خودش مارکسیست بوده ، و بعد از خروج از دیدگاه مارکسیستی نقدهایی را به #مارکس وارد می کند و می گوید که : مارکس به « ویروس اندیشۀ بورژوازی » آلوده شده بود . وی دید منفی به #رسانه_ها داشت و کار رسانه ها را فروپاشی امر اجتماعی می دانست . بودریار جهان امروزی ( آمریکا ) را نوعی جهان غیر واقعی و شبیه سازی شده می داند. بودریار در کتاب جامعه مصرفی اش ، که اساس این را از اثر انسان تک ساحتی مارکوزه گرفته است ، معتقد است که مردم توسط فرهنگ و #تبلیغات تحت استثمار هستند و این امر آنها را به سمت #مصرف_گرایی سوق می دهد. پدیده مصرفی بودن و رقابت بین اشیاء در گذشته فقط بین اشراف و فئودال ها وجود داشته است ولی امروزه همۀ مردم در حال رقابت هستند و این به نفع نظام سرمایه داری است که مصرف گرایی را ترویج می کند
#بودریار. #جامعه_مصرفی
@hod8hod 🕊🕊🕊
#بودریار. #جامعه_مصرفی
@hod8hod 🕊🕊🕊
شبیه سازی : بودریار کتابی دارد تحت عنوان وانموده ها(simulations) که در این کتاب جهان، بدون عمق شبیه سازی شده یعنی وانمود شده(simulacrum) است.
نوذری آن را اینگونه بیان می کند که : simulation فرآیندی است که به وسیله آن بازنمودهای (representation) چیزها؛ جایگزین چیزهایی می شود که باز می نمایاند، به شکلی که ما فکر می کنیم بازنمودها مهمتر از امر واقعی هستند (نوذری، 1388: 250). به عبارت دیگر در شبیه سازی تولید خلاقانه و ابتکاری وجود ندارد ، بلکه اشیاء و رویدادها تنها بازتولید می شوند و اصالت ندارند . شبیه سازی ها تمایز میان واقعیت و نشانه ها را از بین می برند و کاری می کنند که دیگر نمی توان واقعیت ها را از نماها و نشانه ها تشخیص داد ( ریتزر ، نظریۀ جامعه شناسی در دوران معاصر ، 1386 : 829 ) .
مبادلۀ نمادین : منظور بودریار از مبادلۀ نمادین فرآیند برگشت پذیر هدیه دادن و گرفتن ـ مبادلۀ ادواری هدایا و هدایای متقابل ـ است . او این نوع مبادله و جوامع بدوی را که چنین چیزی در آن ها روی می دهد مورد تمجید قرار می دهد ( ریتزر ، مبانی نظریۀ جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن ، 1389 : 413 ) . بودریار در استفاده از این واژه ( مبادله نمادین ) تحت تأثیر هدیۀ مارسل موس و مفهوم هزینۀ ژرژ باتای بوده است ( لین ، 1387 : 67 ) .
فریبندگی ( اغوا ) : بودریار می گوید فریبندگی ماهیتاً بازی جلوه ها میان یک سوژه و ابژه است ( بازی ای که معمولاً میان افراد صورت می گیرد ، اما گویای روابط سوژه ـ ابژۀ دیگری است ) . فریبندگی ، فرآیند دَوَرانی چالش ، پیش افتادن ، و مرگ است ( هوروکس و ژوتیک ، 1387 : 96 ) .
کد ( رمز ) : نظامی از قواعد که به ما امکان می دهد نشانه ها را بفهمیم و مهم تر از آن بفهمیم آن ها چگونه به یکدیگر مربوطند ( ریتزر ، مبانی نظریۀ جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن ، 1389 : 408 ) .
• انتقادات
انتقادات وارده به نظریات ژان بودریار را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1)آراء خود را در قالب تاریخی یا جامعه شناسی ارائه نمی کند.
2)کارش اجمالی ، فراگیر ، بسته و آمرانه است .
3)مطالعاتش با نظریه های تعمیم بخش ، کلان نگر ناسازگار است.
4) سرمایه داری را بیش از حد نمادین ساخته و به قدر کافی به وجه مادی آن توجه ندارد.
5)عدم توجه به واقعیت های اجتماعی و توجه بیش از حد به نشانه ها که واقعیت را تحریف می کند ( سیدمن ، 1388 : 232 ) .
#بودریار. #جامعه_مصرفی
@hod8hod 🕊🕊🕊
نوذری آن را اینگونه بیان می کند که : simulation فرآیندی است که به وسیله آن بازنمودهای (representation) چیزها؛ جایگزین چیزهایی می شود که باز می نمایاند، به شکلی که ما فکر می کنیم بازنمودها مهمتر از امر واقعی هستند (نوذری، 1388: 250). به عبارت دیگر در شبیه سازی تولید خلاقانه و ابتکاری وجود ندارد ، بلکه اشیاء و رویدادها تنها بازتولید می شوند و اصالت ندارند . شبیه سازی ها تمایز میان واقعیت و نشانه ها را از بین می برند و کاری می کنند که دیگر نمی توان واقعیت ها را از نماها و نشانه ها تشخیص داد ( ریتزر ، نظریۀ جامعه شناسی در دوران معاصر ، 1386 : 829 ) .
مبادلۀ نمادین : منظور بودریار از مبادلۀ نمادین فرآیند برگشت پذیر هدیه دادن و گرفتن ـ مبادلۀ ادواری هدایا و هدایای متقابل ـ است . او این نوع مبادله و جوامع بدوی را که چنین چیزی در آن ها روی می دهد مورد تمجید قرار می دهد ( ریتزر ، مبانی نظریۀ جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن ، 1389 : 413 ) . بودریار در استفاده از این واژه ( مبادله نمادین ) تحت تأثیر هدیۀ مارسل موس و مفهوم هزینۀ ژرژ باتای بوده است ( لین ، 1387 : 67 ) .
فریبندگی ( اغوا ) : بودریار می گوید فریبندگی ماهیتاً بازی جلوه ها میان یک سوژه و ابژه است ( بازی ای که معمولاً میان افراد صورت می گیرد ، اما گویای روابط سوژه ـ ابژۀ دیگری است ) . فریبندگی ، فرآیند دَوَرانی چالش ، پیش افتادن ، و مرگ است ( هوروکس و ژوتیک ، 1387 : 96 ) .
کد ( رمز ) : نظامی از قواعد که به ما امکان می دهد نشانه ها را بفهمیم و مهم تر از آن بفهمیم آن ها چگونه به یکدیگر مربوطند ( ریتزر ، مبانی نظریۀ جامعه شناختی معاصر و ریشه های کلاسیک آن ، 1389 : 408 ) .
• انتقادات
انتقادات وارده به نظریات ژان بودریار را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1)آراء خود را در قالب تاریخی یا جامعه شناسی ارائه نمی کند.
2)کارش اجمالی ، فراگیر ، بسته و آمرانه است .
3)مطالعاتش با نظریه های تعمیم بخش ، کلان نگر ناسازگار است.
4) سرمایه داری را بیش از حد نمادین ساخته و به قدر کافی به وجه مادی آن توجه ندارد.
5)عدم توجه به واقعیت های اجتماعی و توجه بیش از حد به نشانه ها که واقعیت را تحریف می کند ( سیدمن ، 1388 : 232 ) .
#بودریار. #جامعه_مصرفی
@hod8hod 🕊🕊🕊
✅ پنج ویژگی رسانه برای گفتمانسازی
✍️ #علیرضا_محمدلو، پژوهشگر سواد رسانه =====
💠 وقتی با آثار تاک شوی کپی و کم خاصیت با شوآف مجریان سابقا بازیگر در سینما و صداوسیما به بهانه سرگرمی و به بهای بیت المال عمومی مواجه می شویم باید یادآوری نمود که اصل هنر برای هنر و سرگرمی برای سرگرمی برافتاده و دیگر هیچ تولید و کنش رسانه ای بدون جهت و ایدئولوژی در دنیای هنر جدید وجودخارجی ندارد.
🔸به همین بهانه، پنج ویژگی تولید یک اثر هنری یا کنش رسانهای #گفتمان ساز و جریان آفرین در عصری که اگر روایت نکنیم لاجرم روایت خواهیم شد را مروری مینماییم:
🔻۱.اصل تولید در پارادایم بومی
🔸یک اثر هنری باید بومی و خودی بوده تا قابلیت تفاهم و تطبیق داشته باشد. رسانه ای که عطر و رنگ #فرهنگ بیگانه دهد مثل بذری است که در زمین دیگری بکارید و هیچ عایدی برای شما نداشته باشد. توجه به واقعیت درونی پررنگ و غنی در امر #ارتباطات باعث تولید رشد و آموزش باکیفیت و بازتولیدقدرت و فرهنگ قوی خواهد شد.
🔻۲.اصل خلاقیت در تولید
🔸اثرهنری و تولید رسانه ای باید خلاقانه باشد والا در حاشیه خواهد سوخت. تولیدات تکراری و کلیشه ای، بویی از رشد و راهبرد نخواهند داشت و به تعبیر #والتر_بنیامین، بازتولید مکانیکی اثرهنری، قداست آن را از بین خواهد برد و به تبع سطح تاثیر آن را نیز خواهد کاست.
🔻۳.اصل مهارت افزایی
🔸در عصر کم مهارتی و کارنابلدی، بایستی یک اثر هنری مهارت محور عمل کند. #رسانه در جهان امروز کارکرد خانه مدرسه و دانشگاه را باهم داراست و بدلیل زمان زیادی که صرف مصرف آن می شود، اگر نتواند مهارت جامعه را ارتقا بخشد، جامعهای ضعیف در سیاست، گسیخته در فرهنگ و محتاج در اقتصاد را رقم خواهد زد.
🔸لازم به ذکر است که مهارت در عصرجدید، امری فراتر از آموزش های مصطلح و مرسوم بوده و از سوادمالی و سبک زندگی و سوادرسانه و...را شامل میشود.
🔻۴.اصل دفاع از حقیقت
🔸عصری که صنعت و تجارت به بهانه سرگرمی و جذابیت باعث ذبح خیلی از حقایق از جمله عدالت و تربیت شده است باید مدافع حقیقت بود. در دنیایی که به تعبیر #بودریار، تحریف جای حقیقت را تنگ کرده و #واقعیت_مجهول و اطلاع رسانی مبتذل، آیین رسمی رسانه های جریان اصلی بین المللی شده است، رسانه اصیل و ریشه دار بایستی مُشت اصحاب جعل عمیق (deep fake) را باز کرده و به جنگ با حقیقت ستیزان بشتابد.
🔻۵.اصل روایت غالب و گفتمان ساز
🔸رسانه اثرگذار باید توانایی غلبه روایی داشته باشد. بهترین دفاع از حقیقت در عصرجنگ روایت ها، ارائه گفتمان ساز و جذاب یک روایت و زاویه دید تاثیرگذار از حقیقت به مخاطب می باشد. چگونگی #خوانش_از_واقعیت میتواند باعث امید یا ناامیدی، پیروزی یا شکست شود. رسالت رسانه امروز، روایت هنرمندانه حقیقت است که اگر روایت نکنیم در ریل رسانه ای دیگران روایت میشویم.
@HOD8HOD
✍️ #علیرضا_محمدلو، پژوهشگر سواد رسانه =====
💠 وقتی با آثار تاک شوی کپی و کم خاصیت با شوآف مجریان سابقا بازیگر در سینما و صداوسیما به بهانه سرگرمی و به بهای بیت المال عمومی مواجه می شویم باید یادآوری نمود که اصل هنر برای هنر و سرگرمی برای سرگرمی برافتاده و دیگر هیچ تولید و کنش رسانه ای بدون جهت و ایدئولوژی در دنیای هنر جدید وجودخارجی ندارد.
🔸به همین بهانه، پنج ویژگی تولید یک اثر هنری یا کنش رسانهای #گفتمان ساز و جریان آفرین در عصری که اگر روایت نکنیم لاجرم روایت خواهیم شد را مروری مینماییم:
🔻۱.اصل تولید در پارادایم بومی
🔸یک اثر هنری باید بومی و خودی بوده تا قابلیت تفاهم و تطبیق داشته باشد. رسانه ای که عطر و رنگ #فرهنگ بیگانه دهد مثل بذری است که در زمین دیگری بکارید و هیچ عایدی برای شما نداشته باشد. توجه به واقعیت درونی پررنگ و غنی در امر #ارتباطات باعث تولید رشد و آموزش باکیفیت و بازتولیدقدرت و فرهنگ قوی خواهد شد.
🔻۲.اصل خلاقیت در تولید
🔸اثرهنری و تولید رسانه ای باید خلاقانه باشد والا در حاشیه خواهد سوخت. تولیدات تکراری و کلیشه ای، بویی از رشد و راهبرد نخواهند داشت و به تعبیر #والتر_بنیامین، بازتولید مکانیکی اثرهنری، قداست آن را از بین خواهد برد و به تبع سطح تاثیر آن را نیز خواهد کاست.
🔻۳.اصل مهارت افزایی
🔸در عصر کم مهارتی و کارنابلدی، بایستی یک اثر هنری مهارت محور عمل کند. #رسانه در جهان امروز کارکرد خانه مدرسه و دانشگاه را باهم داراست و بدلیل زمان زیادی که صرف مصرف آن می شود، اگر نتواند مهارت جامعه را ارتقا بخشد، جامعهای ضعیف در سیاست، گسیخته در فرهنگ و محتاج در اقتصاد را رقم خواهد زد.
🔸لازم به ذکر است که مهارت در عصرجدید، امری فراتر از آموزش های مصطلح و مرسوم بوده و از سوادمالی و سبک زندگی و سوادرسانه و...را شامل میشود.
🔻۴.اصل دفاع از حقیقت
🔸عصری که صنعت و تجارت به بهانه سرگرمی و جذابیت باعث ذبح خیلی از حقایق از جمله عدالت و تربیت شده است باید مدافع حقیقت بود. در دنیایی که به تعبیر #بودریار، تحریف جای حقیقت را تنگ کرده و #واقعیت_مجهول و اطلاع رسانی مبتذل، آیین رسمی رسانه های جریان اصلی بین المللی شده است، رسانه اصیل و ریشه دار بایستی مُشت اصحاب جعل عمیق (deep fake) را باز کرده و به جنگ با حقیقت ستیزان بشتابد.
🔻۵.اصل روایت غالب و گفتمان ساز
🔸رسانه اثرگذار باید توانایی غلبه روایی داشته باشد. بهترین دفاع از حقیقت در عصرجنگ روایت ها، ارائه گفتمان ساز و جذاب یک روایت و زاویه دید تاثیرگذار از حقیقت به مخاطب می باشد. چگونگی #خوانش_از_واقعیت میتواند باعث امید یا ناامیدی، پیروزی یا شکست شود. رسالت رسانه امروز، روایت هنرمندانه حقیقت است که اگر روایت نکنیم در ریل رسانه ای دیگران روایت میشویم.
@HOD8HOD