Forwarded from مکتب روح الله
باسم حق...
امام و متحجرین
با کمی دقت می توان فهمید که میان #مکتب_روح_الله و فهم دینیِ سنتی رایج در حوزه های علمیه تفاوت های اساسی وجود دارد. اما جوهره این تفاوت ها چیست؟
تفاوت هایی که خیلی زود و در سال های ابتدایی انقلاب منجر به بلند شدن صدای اعتراض از حوزه ها نسبت به نظامِ اسلامی می شود. اعتراض هایی که امام را گلایه مند از #تحجر نموده جبهه ی جدیدی از مبارزه پیش روی ایشان گشوده می شود.
نگارنده گمان می برد که ریشه را باید در دستگاه فاهمه دینی این دو مکتب جست و جو کرد.
امام در # تفقه_فی_الدین روی فهمِ مقاصد دین تمرکز کرده بود. این، به معنای بی توجهی نسبت به جزییات نیست. به تعبیر دیگر در #مکتب_روح_الله اهداف کلان اسلامی موضوعیت دارد و احکامِ الهی طریق تحقق آن هاست. اما راه هایی مهم.
برخلاف دستگاه فاهمه ی سنتی از دین که از شدت تمرکز روی احکام جزئیه کاملا از غایات دینی غافل شده و جای اینها در ذهنشان عوض می شود.
امام هدف غایی را بسط توحید و عبودیت در تمامِ عالَم می دانست و محو آن بود. اما این تمرکز به هیج وجه او را از احکام الهی که سبیل رسیدن بود غافل نمی کرد. امام حتی در جزییات احکام شخصی به شدت اهل دقت و حساسیت بود. اما از آن ها بتی نساخته بود که حجاب او در سیر الی الله باشد. بلکه با نگاه به مقصد اگر امکان حرکت در مسیر اصلی سلب می شد راهِ دیگری را می یافت. راز ورود #مصلحت به ادبیات انقلاب و مکتب امام را باید همین دانست.
اما متحجرین احکام شرعی را مقصد گرفته و همین اشتباه حجابی در مقابل دیدگانشان شده است. از همین روست که با کوچک ترین تخطی از احکام در فضای اجتماعی فریادشان به آسمان رفته و اصلِ حرکت را مانع می شوند. غافل از آن که از لوازم قطعی سیر و حرکت وجود مانع است.
البته این نوع نگاه در معرض آفت #عرف_زدگی است. اما امام با #اجتهاد هم مقاصد را به خوبی می شناخت و هم می توانست راهِ مصلحت را از بی راهِ عرفی گرایی بشناسد. همین ویژگی است که #مکتب_روح_الله را از اندیشه انقلابی های خسته و سکولارهای مسلمان متمایز می کرد.
پ.ن: #عیدغدیرانقلاب مبارک. الله اکبر...
@mmdadman
امام و متحجرین
با کمی دقت می توان فهمید که میان #مکتب_روح_الله و فهم دینیِ سنتی رایج در حوزه های علمیه تفاوت های اساسی وجود دارد. اما جوهره این تفاوت ها چیست؟
تفاوت هایی که خیلی زود و در سال های ابتدایی انقلاب منجر به بلند شدن صدای اعتراض از حوزه ها نسبت به نظامِ اسلامی می شود. اعتراض هایی که امام را گلایه مند از #تحجر نموده جبهه ی جدیدی از مبارزه پیش روی ایشان گشوده می شود.
نگارنده گمان می برد که ریشه را باید در دستگاه فاهمه دینی این دو مکتب جست و جو کرد.
امام در # تفقه_فی_الدین روی فهمِ مقاصد دین تمرکز کرده بود. این، به معنای بی توجهی نسبت به جزییات نیست. به تعبیر دیگر در #مکتب_روح_الله اهداف کلان اسلامی موضوعیت دارد و احکامِ الهی طریق تحقق آن هاست. اما راه هایی مهم.
برخلاف دستگاه فاهمه ی سنتی از دین که از شدت تمرکز روی احکام جزئیه کاملا از غایات دینی غافل شده و جای اینها در ذهنشان عوض می شود.
امام هدف غایی را بسط توحید و عبودیت در تمامِ عالَم می دانست و محو آن بود. اما این تمرکز به هیج وجه او را از احکام الهی که سبیل رسیدن بود غافل نمی کرد. امام حتی در جزییات احکام شخصی به شدت اهل دقت و حساسیت بود. اما از آن ها بتی نساخته بود که حجاب او در سیر الی الله باشد. بلکه با نگاه به مقصد اگر امکان حرکت در مسیر اصلی سلب می شد راهِ دیگری را می یافت. راز ورود #مصلحت به ادبیات انقلاب و مکتب امام را باید همین دانست.
اما متحجرین احکام شرعی را مقصد گرفته و همین اشتباه حجابی در مقابل دیدگانشان شده است. از همین روست که با کوچک ترین تخطی از احکام در فضای اجتماعی فریادشان به آسمان رفته و اصلِ حرکت را مانع می شوند. غافل از آن که از لوازم قطعی سیر و حرکت وجود مانع است.
البته این نوع نگاه در معرض آفت #عرف_زدگی است. اما امام با #اجتهاد هم مقاصد را به خوبی می شناخت و هم می توانست راهِ مصلحت را از بی راهِ عرفی گرایی بشناسد. همین ویژگی است که #مکتب_روح_الله را از اندیشه انقلابی های خسته و سکولارهای مسلمان متمایز می کرد.
پ.ن: #عیدغدیرانقلاب مبارک. الله اکبر...
@mmdadman