حوزه دانشجویی شریف
1.33K subscribers
2.02K photos
409 videos
72 files
1.24K links
حوزه شریف، پایگاهی برای تبیین اسلام ناب
واقع در دانشگاه صنعتی شریف
طبقه منفی دو ساختمان ریاست
تلفن: 66164010-021
Download Telegram
💠💠💠 ابزاری برای بچه...

یکی از چیزهایی که خیلی خرابکاری می‌کند، این است که خشم وجود انسان را فرا گيرد. با خشم، ادب و تربیتی در کار نیست. انسان اگر از بچه اش خشم گرفت از آن ادب بیرون نمی‌آید. لذا وقتی انسان خشم می‌گیرد باید فقط خشمش را کنترل کند.

💠💠 البته خشم در حد قهر کردن اشکالی ندارد. اما معمولا انسان در حالت خشم نه زبانش را کنترل می‌کند و نه حساب می‌کند، تازه یک ابزاری هم به دست بچه می‌دهد؛ بعدا یک جایی بچه می‌گوید: «مامان یادته اونجا اینجوری گفتی!»

💠یک مطلب دیگر هم که مهم است، بحث سرزنش است. الان سرزنش بین ما خیلی رایج است؛ اینکه کسی که کاری می‌کند، او را سرزنش می‌کنیم و خطا را به رخش می‌کشیم و توبیخش می‌کنیم. این خیلی جایگاهی ندارد و اگر زیاد شود مشکلاتی به بار می‌آورد.

💠حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: «عتاب و تندی را زیاد نکن، همانا آن کینه به بار می‌آورد و به دشمنی می‌کشد.»
البته این فقط در مورد فرزند نیست، اما در مورد فرزند هم درست است.

#تربیت_فرزند #استاد_بهرامی
Forwarded from مکتب روح الله
باسم حق...
امام و متحجرین
با کمی دقت می توان فهمید که میان #مکتب_روح_الله و فهم دینیِ سنتی رایج در حوزه های علمیه تفاوت های اساسی وجود دارد. اما جوهره این تفاوت ها چیست؟
تفاوت هایی که خیلی زود و در سال های ابتدایی انقلاب منجر به بلند شدن صدای اعتراض از حوزه ها نسبت به نظامِ اسلامی می شود. اعتراض هایی که امام را گلایه مند از #تحجر نموده جبهه ی جدیدی از مبارزه پیش روی ایشان گشوده می شود.
نگارنده گمان می برد که ریشه را باید در دستگاه فاهمه دینی این دو مکتب جست و جو کرد.
امام در # تفقه_فی_الدین روی فهمِ مقاصد دین تمرکز کرده بود. این، به معنای بی توجهی نسبت به جزییات نیست. به تعبیر دیگر در #مکتب_روح_الله اهداف کلان اسلامی موضوعیت دارد و احکامِ الهی طریق تحقق آن هاست. اما راه هایی مهم.
برخلاف دستگاه فاهمه ی سنتی از دین که از شدت تمرکز روی احکام جزئیه کاملا از غایات دینی غافل شده و جای اینها در ذهنشان عوض می شود.
امام هدف غایی را بسط توحید و عبودیت در تمامِ عالَم می دانست و محو آن بود. اما این تمرکز به هیج وجه او را از احکام الهی که سبیل رسیدن بود غافل نمی کرد. امام حتی در جزییات احکام شخصی به شدت اهل دقت و حساسیت بود. اما از آن ها بتی نساخته بود که حجاب او در سیر الی الله باشد. بلکه با نگاه به مقصد اگر امکان حرکت در مسیر اصلی سلب می شد راهِ دیگری را می یافت. راز ورود #مصلحت به ادبیات انقلاب و مکتب امام را باید همین دانست.
اما متحجرین احکام شرعی را مقصد گرفته و همین اشتباه حجابی در مقابل دیدگانشان شده است. از همین روست که با کوچک ترین تخطی از احکام در فضای اجتماعی فریادشان به آسمان رفته و اصلِ حرکت را مانع می شوند. غافل از آن که از لوازم قطعی سیر و حرکت وجود مانع است.
البته این نوع نگاه در معرض آفت #عرف_زدگی است. اما امام با #اجتهاد هم مقاصد را به خوبی می شناخت و هم می توانست راهِ مصلحت را از بی راهِ عرفی گرایی بشناسد. همین ویژگی است که #مکتب_روح_الله را از اندیشه انقلابی های خسته و سکولارهای مسلمان متمایز می کرد.
پ.ن: #عیدغدیرانقلاب مبارک. الله اکبر...
@mmdadman
🔷🔷🔷مطلب بالا از کانال #استاد_دادمان بازنشر شده است، جهت مراجعه به کانال ایشان از لینک زیر استفاده نمایید.
https://telegram.me/maktab_e_roohollah
⚫️⚫️⚫️وداع...

اينک لحظه‌ وداع با علی(علیه السلام) ! چه دشوار است. اکنون علی (ع) بايد در دنيا بماند. سی سال ديگر!
آرام و سبکبار بر بستر خفت، رو به قبله کرد، در انتظار ماند.
لحظه ‌ای گذشت و لحظاتی …
ناگهان از خانه شيون برخاست.
پلک‌هايش را فروبست و چشم‌هايش را به روي محبوبش ـ که در انتظار او بود‌ ـ گشود.
شمعی از آتش و رنج، در خانه‌ علی(ع) خاموش شد و علی(ع) تنها ماند. با کودکانش.

⚫️⚫️از علی (ع) خواسته بود تا او را شب دفن کند، قبرش را کسی نشناسد و …
و علی(ع) چنين کرد.
اما کسی نمی‌داند که چگونه؟ و هنوز نمی‌داند کجا؟
در خانه‌اش؟ يا در بقيع؟ معلوم نيست.
و کجای بقيع؟ معلوم نيست.
آنچه معلوم است،‌ رنج علی(ع) است، امشب، بر قبر فاطمه (سلام الله).

⚫️مدينه در دهان شب فرو رفته است، مسلمانان همه خفته ‌اند. سکوت مرموز شب گوش به گفت‌وگوی آرام علی(ع) دارد.
و علی(ع) که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه، بی ‌پيغمبر، بی ‌فاطمه(س). همچون کوهی از درد، بر سر خاک فاطمه(س) نشسته است.

فاطمه فاطمه است...
#دکتر_شریعتی #روز_نوشت #فاطمیه
⚫️⚫️⚫️ حرف چه کسی را گوش می‌کنید؟

#استاد_آقانوری #نظام_اندیشه_اسلامی #توحید
⚫️⚫️⚫️ توحید

توحید یعنی چه؟ توحید یعنی یکی کردن. در اندیشه اسلامی توحید درباره یک حقیقتی به اسم خداوند مطرح می‌شود. یعنی هر چیزی که جزء شئون خداوندی به حساب می‌آید متعلق به یک حقیقت است به نام الله.
اما در دل توحید یک پدیده دیگری هم هست که بعضی، از آن به عنوان روح توحید یاد کرده‌اند و آن نفی عبودیت غیر خداست. این جنبه سلبی توحید، به قدری پر رنگ است که اگر آن را نفهمید گویا توحید را نفهمیده‌اید. توحید باید با نفی غیر خدا شروع بشود، تا به انحصار بیانجامد. تا نفی نکنید یگانگی پدید نمی‌آید. فلذا روح توحید نفی عبودیت غیرخداست.

⚫️⚫️ عبودیت آن روی سکه توحید در عرصه انسانی است. وقتی قرارشد خداوندی باشد در نتیجه‌ی آن باید این طرف یک بنده‌ای باشد، قرآن روی این تأکید می‌کند که عبودیت متعلق به خداوند است. عبودیت نه فقط به معنای کرنش در مقابل یک پدیده‌ی بزرگ،که البته عبودیت، این هم هست ولی فقط این نیست. مسئله‌ی بزرگ، اطاعت است.

⚫️ حرف چه کسی را گوش می‌کنید؟
قرآن میگوید: « أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ » دیدی آن کسی که حرف دلش را، خدای خودش گرفته است؟ او به حرف دلش هست... می‌گویی چرا این کار را کردی؟ می گوید چون دلم خواست! سنت‌های قومی‌اش را خدا تأیید نمی‌کند... می‌پرسی چرا این کار را کردی؟ می‌گوید ما رسم‌مان این است! می‌گویی اما حرف خدا که این نیست... جواب می‌دهد : نه! نمی‌شود رسم را زمین گذاشت!

⚫️ حرف آن کسی که گوش می‌کنی او را پرستیدی... من اصغی الی ناطق فقد عبده... اصغی در زبان عربی همانند حرف‌شنوی در فارسی است. ما یک شنیدن داریم یک حرف شنیدن... می‌گویند فلانی از فلانی حرف شنوی دارد. کسی که از کسی حرف شنوی داشته باشد او را پرستش کرده است.
حال اگر آن ناطق، از جانب خداوند چیزی را می‌رساند، خدا را پرستیده است؛ لکن اگر حرفی می‌زند که خدایی نیست، او شیطان را پرستیده است.

#استاد_آقانوری #نظام_اندیشه_اسلامی #توحید
رویکرد توحیدی
استاد آقانوری
🎵 | بشنوید: کسی که از کسی حرف شنوی داشته باشد او را پرستش کرده است.

#استاد_آقانوری #نظام_اندیشه_اسلامی #توحید
⚫️⚫️⚫️ مبلغى خيلى شگفت انگيزتر از حقوق نجومى مديران سياسى!

#استاد_موسوی #سیره_امام #منطق_اقتصادى #اقتدار
⚫️⚫️⚫️نظام سرمايه دارى و برباد رفتن اقتدار... ۲

ايرادى كه نظام سرمايه دارى به بخش صنعتى در نظام سوسياليستى وارد می‌كند، اين است كه پر مصرف است و بخش عظيمى از بودجه بايد در صنعت صرف شود، در حالى كه زيان آور است.
درست است، اين ايراد وارد است! اما صنعت در نظام سرمايه دارى چگونه دارد می‌چرخد؟

⚫️⚫️يك بنگاه اقتصادى علاوه بر اينكه بايد خودش سود آور باشد، بايد به سرمايه دارهم سود برساند. اما الان شركت ها همه زيان آور هستند و فقط پول در جيب هيأت مديره می‌رود؛ مبلغى خيلى شگفت انگيزتر از حقوق نجومى مديران سياسى! چرا؟
اصلا اولين دريچه فساد همين سود شركت‌هاى خصوصى و مأموريت‌هاى خارجى با حق مأموريت دلارى بود. بنگاه و شركت و بانك در نظام سرمايه دارى، تمايلش به ثروت بادآورده است.

⚫️فكر می‌كنيد نماينده فلان كشور كه به مأموريت خارجى می‌رود در حال بازاريابى براى كالاى شركت است؟ نخير، درحال خريد كردن است، كه بيايد روی آن برچسب داخلى بزند و به عنوان توليد كالاى ايرانى از دولت وام بگيرد و پول به جيب بزند.
تا رانت هست توليد داخلى مفهومى براى سرمايه گذار ندارد.
پس چگونه می‌شود يك انقلاب نوپا با صنعت سرمايه دارى، زير‌ساختی مقتدر براى خودش ايجاد كند؟

#استاد_موسوی #سیره_امام #منطق_اقتصادى #اقتدار
Forwarded from محاکا...
🌾اصول رشد انقلابی🌾

برنامه ریزی 1

اگرچه مقوله برنامه ریزی یک مقوله فطری، انسانی و اسلامی است اما
برنامه ریزی مرسوم یکی از رایج‌ترین غرب زدگی های امروز ماست که به صورت پنهان در زندگی مان جاری شده است.
غرب زدگی ما عمدتا در مبانی ، روش ها و مدل های برنامه ریزی است.

برنامه ریزی در وجود انسان ها بروز و تجلی دسته ای از صفات الهی است.
ما آینه صفات خدا هستیم؛ وقتی صفت تدبیر و اراده‌ ی الهی در انسان بروز پیدا میکند، برنامه ریزی شروع می‌ شود.
کسی که پدیده ی برنامه ریزی را اینگونه یافته است در دو ناحیه با نگاه رایج درگیر میشود: 1) اصول و مبانی برنامه ریزی و 2) روشها و مدلهای برنامه ریزی.

اصول برنامه ریزی:

اصل اول: بندگی در برنامه ریزی
در برنامه‌ریزی باید همیشه مراقب باشیم که ما مدبریم اما مدبر در ایستار یک بنده و عبد؛
ما «بنده‌ی مدبر» هستیم.
باید بیندیشیم که «بنده مدبر» چه فرقی با «مولای مدبر» دارد؟

بندگی امری است که در لحظه لحظه زندگی انسان جاری است و انسان هیچگاه از بندگی خالی نیست. اینکه میان بزرگان معروف است که انسان باید در لحظه زندگی کند میتواند به همین معنا باشد. اقتضای بندگی چیست؟ این که هر لحظه ممکن است مولا از تو یک چیزی بخواهد و تو باید بروی و آن کار را انجام بدهی.

بندگی در برنامه‌ریزی یعنی همین، یعنی عبد برنامه‌ریزی و تدبیر می‌کند ولی در حین تدبیرش، عبد است.
مثلاً امروز تدبیر کرده که خانه را جارو بزند، یک دفعه مولا صدا می زند که آب می خواهم برو آب بیاور؛ اگر بگوید در تدبیرامروز من آوردن آب نبود، انگار جای بنده و مولا عوض شده است!

این نگرش تاثیر ژرفی در رفتارهای فردی و اجتماعی ما دارد. چه بسیار انسانهایی که چون در طرحشان این نبوده که پدرشان مریض شود(!) نگهداری پدر را به خانه ی سالمندان میسپارند و به رشد و بالندگی (!) خویش ادامه میدهند!

بودند نخبگانی که در زمانه ی پیکار و نبرد، میان طرح انقلاب اسلامی و طرح رشد آنها تضاد ایجاد شد و طرح خود را ترجیح دادند. در اصول رشد انقلابی، همه ی نقشه های فردی ذیل ابرنقشه ی دیگری قرار دارد. از اینجا بود که برخی نخبگان ما بجای رشد فقط باد کردند!

اصل دوم: بندگیِ برنامه ریزی

باید بلافاصله بعد از اصل اول که ممکن است انسان را به بی هدفی و رفتار «هر چه پیش آید خوش آید» مبتلا کند اصل دوم را بیان کرد. د
ر نگاه اسلام که ناشی از نگاه فطری انسانی است، خود برنامه ریزی برای انسان مسلمان تکلیف شرعی است. به عبارت دیگر خود برنامه‌ریزی یکی از مصداق های بندگی است. مثل اینکه آن ارباب و آقا به بنده اش می گوید بنشین برنامه ریزی کن! بنشین و ببین باید چه کار کنی؟
از نگاه حضرت حق، انسان باید برای کارهایش تدبیر داشته باشد.

نکته ها:
1) با توجه به این دو اصل، اولین سوال، برای کسی که میخواهد در چارچوبه ی اصول اسلامی برنامه ریزی کند، این است که: نقشه ی کلی چیست و من کجای این نقشه هستم و چه نقشی دارم (=ماموریت). به خلاف نگاه رایج که میگوید تصویر مطلوب خود را ترسیم کن و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کن.

در نگاه اول ماموریت است که مشخص میکند چه رشته ای بخوانم؟ چقدر بخوانم؟ کجا بخوانم؟ چه زبانی فرا بگیرم؟ چه ورزشی بکنم؟ و ... اما در نگاه دوم رشته ای که خوانده ام و مقداری که خوانده ام و جایی که خوانده ام و ... شاید به درد جامعه (و نهضت) بخورد! و چون من نخبه ی بالنده شده ام حال باید از اینکه به من بها داده نمیشود گلایه کنم ...
تفاوت در این است که در نگاه اول باری از دوش نهضت برداشته میشود و محصول نگاه دوم خود باری است بر دوش نهضت...

2) گویا ما همواره درگیر افراط و تفریط هستیم.
گاهی در فضای عرفانی موهومی گرفتاریم و همه ی اراده و تدبیر را به خدا میسپاریم. او از ما میخواهد که تدبیر کنیم اما ما هیچ تدبیری برای زندگی و حرکت مان نمیکنم.
در کنار این تفریط هم گاهی به افراط می افتیم؛ یعنی آنچنان در زندگی مان برنامه‌ریزی می کنیم که انگار ما خداییم و خدا بنده است، ماییم که قرار است همه چیز را مشخص بکنیم و تا جزئیات بی موردی که امکان ندارد در محاسبات ما جا بگیرد دخالت میکنیم. نگاهی به معیار ها و بررسی های این روزهای جوانان در موضوع ازدواج منظور نگارنده را روشن تر میکند!

ادامه دارد...
ان شاء الله...
https://telegram.me/mohakamjalali
⚫️⚫️⚫️نظام سرمايه دارى و برباد رفتن اقتدار... (۳)

وقتى نظام مالياتى در كشور نيست، سرمايه ها به سرعت می‌روند به سمت بازار مسكن و آهن و طلا. يعنى سرمايه دار، يک شركت ورشكست شده را مفت می‌خرد، تحت عنوان حمايت از توليد كالاى داخلى، وام می‌گيرد، بعد از يک مدت كارگرهایش را تعديل می‌كند و بعد هم زمينش را می‌فروشد و پولش را می‌برد مسكن و طلا خريد و فروش می‌کند و يک رانت عظيمی به جيب می‌زند. اگر هم جلوى اين سرمايه گذارى‌ها گرفته شود، اوضاع خراب‌تر می‌شود! چون سرمايه‌اش را می‌برد در جای دیگر، مثلا در بازار برنج. برنج ها را می‌خرد و واردات برنج را تحت كنترل خودش درمی‌آورد و هروقت دلش خواست با هر قيمتى، كم كم وارد بازار می‌کند.

⚫️⚫️در نظام سرمايه دارى، آن كسى كه ماليات می‌دهد كارگر است و دعواهايى كه در جامعه شكل می‌گيرد ناشى از برخورد منافع مفت خورهاست. در آمريكاى قبله‌ی آمال هم! مدير بزرگترين شركت صنعتى كه قرار است وزير امور خارجه آمريكا هم بشود، بازه‌ی مالياتی‌اش را ارائه نداده است! پس اين مشكلات مختص ايران هم نيست.

⚫️سرمايه دار خارجى هم اگر وارد كشور بشود، دنبال درد‌سرهاى توليد كالا نمی‌گردد. روی چه حسابى يك كشور سرمايه هاش را بياورد بدون ضمانت در صنعت كشور دیگرى به جريان بیندازد؟
تاجر خارجى، صنعت تو را مكانى براى مونتاژ ارزان توليدات خود و كشور تو را بازار فروش كالاهايش می‌کند.

⚫️خلاصه‌ی كلام اینکه، نظام سرمايه دارى نه تنها به توسعه صنعت منجر نمی‌شود، بلكه به مرور زمان اقتدار كشور را نابود كرده و باعث می‌شود صنعتِ وابسته و وارداتى در كشور شكل بگيرد،
چون دغدغه سرمايه دار پول بيشتر است نه توليد ملى بيشتر.

#استاد_موسوی #سیره_امام #منطق_اقتصادى #اقتدار
🌑🌑🌑 نه درس می‌ماند، نه همسر، نه فرزند...

دو چیز هست که خیلی موثر است: یکی اینکه آن معارف، باورها و حقایقی را که پذیرفته‌ایم از خدای متعال گرفته، اولیائش، قرآن، قیامت و ...، همه‌ی اینها را یادمان بیاوریم.
دوم اینکه واقعیت‌ها را به خودمان یادآوری کنیم. فرض کنید من واقعیت مرگ را یاد خودم بیاورم که مرگی پیش رو است. این واقعیت در حفظ از گناه خیلی موثر است.

🌑🌑 دوستان یک وقتی را به این بپردازند. یک دقایقی را انسان به این توجه کند که این دنیا گذرا است. نه من می‌مانم، نه دیگران می‌مانند، نه درس می‌ماند، نه همسر، نه فرزند... این خیلی مفید است.
خب آدم یک عکسی را روی دیوار می‌بینید، یک برگی از درخت میافتد، یک خانه‌ای خراب شده است، این توجه خیلی مفید است.
اگر بشود که منظم باشد، فرض کنید قبل یا بعد از یک نمازی، قبل غروبی، قبل خوابی، حداکثر پنج دقیقه، که انسان به این واقعیت توجه بکند. بعد می‌بیند خیلی آثار دارد.

🌑 همین امر در درمان تنبلی هم خیلی موثر است. همین که انسان توجه بکند که همه چیز دارد می‌گذردها! یک فرصت محدودی است. ناگهان هم انسان ممکن است همه چیزش تمام بشود. این توجه، خودش به انسان عزم و اراده می‌دهد.

🌑 البته منتظر باشید! شیطان میاید و این برنامه را تعطیل می‌کند.
صحنه را همیشه صحنه درگیری بدانید. این مطلب مهمی است.
تا بتواند نمی‌گذارد به سمت این کارها برویم. شروع کردیم و چهار روز ادامه دادیم می‌آید سراغمان که الان خسته‌ای، امروز را تعطیل بکنی چیزی نمی‌شود و فردا هم واقعا خسته هستید. بخودتان می‌آیید و می‌بینید که برنامه تعطیل شده است.
و این خودش یک نشانه است که الحمد لله آدم دارد یک تکانی بخودش می‌دهد و حرکتی می‌کند.


#استاد_بهرامی #رشد_معنوی #توصیه_عملی #یاد_مرگ #شیطان
فرصت محدود
استاد بهرامی
🎵 | بشنوید: منتظر باشید! شیطان می‌اید و این برنامه را تعطیل می‌کند.

#استاد_بهرامی #رشد_معنوی #توصیه_عملی #یاد_مرگ #شیطان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM