875 subscribers
1.16K photos
1.78K videos
87 files
1.01K links
نه گفتن به گفتمان سلطه گر و بنیان نهادن نهال مقاومت فردی با هدف رسیدن به مقاومت جمعی اصل راهنمای این کانال است. تماس با ما [email protected]
Download Telegram
🔴«چپ هرگز نفهمید» ؛ شعار مشترک سلطنت‌طلبان و راست‌گرایان کارگزاران (قوچانی-منتجبی)

🟨یک سریال، یک فیکشن امکانی فوق‌العاده به راست‌های ایرانی می‌دهد که از خیانت چپ‌ها حرف بزنند. آنها مثل بسیاری که با دیدن یک سریال به این توهم گرفتار می‌شوند که گویی حقیقت تاریخی را مشاهده کرده‌اند یادشان می‌افتد که لگدی هم به چپی بزنند که نه هیچ‌گاه در تاریخ ایران در قدرت بوده است و نه حتی نزدیک به قدرت (برعکس کارگزاران، قوچانی و منتجبی). وقتی قوچانی می‌نویسد :«آنچه در رزوگار ما اما شگفت‌انگیز است خدماتی است که ‌نئومارکسیسم به فاشیسم می‌دهد.»
شما باید ببینید با چه مجموعه‌ای روبرویید.
@GoftandNO
#چپ‌ستیزی
هنر_آلترناتیو_در_دوره‌‌ی_جنگ_مهدی_حمیدی_شفیق.pdf
574.3 KB
🖋 رادیو ZID و فرهنگ جایگزین در دوران محاصره‌ی سارایوو
هنر آلترناتیو در دوره‌ی جنگ


در دل محاصره‌ی سارایوو، جایی که هر خیابان می‌توانست پایان زندگی باشد، رادیویی کوچک با صدایی آلترناتیو در برابر گلوله‌ها ایستاد. هنرمندانی که نه پروپاگاندا می‌ساختند و نه شعار می‌دادند، بلکه از دل تاریکی، نور پخش کردند. کنسرتی زیر آتش، شعری در سرمای شب، برنامه‌ای رادیویی با صدای کودکان؛ و فرهنگی که بی‌هیاهو، از دل زخم‌ها عبور کرد و بدل به حافظه‌ی جمعی یک شهر شد.

این متن، تنها یک گزارش تاریخی نیست. تجربه‌ای الهام‌بخش است از آنچه می‌توان هنر آلترناتیو در زمان جنگ نامید؛ تجربه‌ای که نشان می‌دهد حتی زیر آوار، اگر رادیویی روشن بماند و سازی کوک شود، می‌توان جامعه‌ای زنده، مقاوم و انسانی ساخت.

خواندن این روایت، برای روزهایی که بار دیگر صدای جنگ در گوشه‌وکنار منطقه می‌پیچد، یادآور امکان‌هایی است که هنوز زنده‌اند.

@Sociogram2023
🔴تمدن ایرانی ، بلوچ‌ها را هم نمی‌خواهد

🟨این گزارش روزنامه هم‌میهن را بخوانید. برخی از بلوچ‌های بدون شناسنامه را به ظن اینکه افغانستانی‌اند از ایران اخراج کرده‌اند. چرا؟ چون شبیه افغانستانی‌ها بوده‌اند؟ چون با معیارهای «برون ریختگی فرهنگی» تمدن ایرانیان همخوانی ندارند؟‌
این موج افغانستانی ستیزی و نفرت از افغانستانی‌ها دامن ایرانیان را هم خواهد گرفت. اول بلوچ‌ها و بعد باید دید چه کسانی در صف اند.
نژادپرستی اینگونه است وقتی شما در کنار دولت ایستادید و از اخراج فله‌ای حمایت کردید، در کنار خشونت ایستاده‌اید .
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴فراخوان سربازان نئوفاشیسم افغانستانی ستیز در فقدان آنتی‌فای ایرانی

🟨این فرد در مشهد که فراخوان شخم زدن اتباع افغانستانی و ایرانیان افغانستانی‌تبار را می‌دهد، در حال تبدیل نئوفاشیسم نظری به کنش عملی و خشونت فیزیکی است. همه نظریه‌های نئوفاشیستی در جهان مصداق عملی پیدا کرده‌اند و افرای پیدا شده‌اند که این نظریات را تبدیل به کشتار و خشونت کنند. اکنون در ایران هم نه فقط بصورت فردی که بصورت فراخوان جمعی روند شکل‌گیری گروه‌های نئوفاشیست را شاهدیم. اگر گروه‌های آنتی‌فا در ایران داشتیم می‌بایست درسی عملی به چنین فردی می‌دادند که فراخوان خشونت علیه یکی از ضعیف‌ترین و بی‌حقوق ترین گروه‌های اجتماعی
در ایران را صادر می‌کند.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
▫️

📝 زیستاری به آزادی
. . . . .‏
(۸ مرداد، سال‌گرد خاموشی امیرحسین آریان‌پور)
‎ هادی راشد

امیرحسین آریان‌پور (۱۳۰۳ـ۱۳۸۰)، چهره‌ای چندسویه در گستره‌ی آموزش و پژوهش سده‌ی گذشته بود. آموزش‌های پایه‌ای خود را از سال ۱۳۲۳ آغاز کرد. گویا نخست کارشناسی علوم سیاسی خواند (پژوهش، ۱۳۵۸، چ۱: ۱۳۳۴)، سپس فلسفه و علوم تربیتی از کارشناسی تا دکتری دانش‌گاه تهران؛ و هم‌هنگام با آن، کارشناسی و دکتری ادبیات فارسی را به پایان رساند. پایان‌نامه‌ی خود را زیر دست پرویز خانلری در مایه‌های سبک‌شناسی شعر و ادبیات فارسی پیش برد. بخشی از آن نیز بارها به چاپ رسیده است. پس از آن کارشناسی و دکتری علوم اجتماعی را در دانش‌گاه‌های بیروت و پرینستون گذراند.
شماری از پژوهش‌ها و نوشتارهای او مانند در آستانه‌ی رستاخیز، فرویدیسم، سبک‌شناسی هنر و ادبیات، و پژوهش در پیوند تنگاتنگ با تاریخ، فرهنگ و ادبیات است. در کتاب در آستانه‌ی رستاخیز (۱۳۳۰)، آگاهی‌های برگرفته از تاریخ و فرهنگ ایران را در کنار جهانی‌های دگرگونی تاریخی نهاد تا در ستیز با «تاریک‌اندیشی» نشان دهد دگرگونی اجتماعی گریزناپذیر است. در فرویدیسم، به‌ویژه بخش‌های سمبولیسم (سمبول‌های اساسی)، رویاء، و بازی و هنر، نگرشی را به میان آورد که هنوز هم سرآغاز هر تکاپویی به ره‌یافت‌های بازنگرانه در شعر، ادبیات و هنر ایران از دید درون‌کاوی ساخت فرهنگی اجتماعیِ سنت است. با این همه، از کارهای آغازین‌اش خرسند نبود و فروتنانه آن‌ها را گرفتار سال‌خوردگی می‌خواند.

پیش از سنجش پژوهش‌های‌اش، بایسته است بر پویایی روش‌شناسیِ کارهای او درنگ کنیم. هیلده بلومنتال می‌نویسد هنگامی که دانست ا.ح.آ. به دنبال پرده‌برداری از قانون تحرک (دینامیسم) تاریخ است، و به او گفت این قانون را پیش‌ از این دیگران یافته‌اند، پاسخ شنید: می‌خواهد به روش خود «به طور مستقل، تمام تاریخ را تفحص کند و ببیند بکجا می‌رسد.» او در نگرش به تمدن غربی با مرزگذاری میان علم و تکنولوژی در برابر استعمار، ره‎یافت بازنگرانه‌ای را پیش‌نهاد کرد که بسیار راه‌گشا بود. روش‌شناسی گذار از گسست‌ها به پیوستگی‌ها در کار او، مهرداد بهار، مسکوب، شایگان، جلال ستاری و ... راهی به شناخت دگردیسی‌های تاریخ و فرهنگ گشود که در آن، شالوده‌های پژوهش در سنجش با داده‌های برآمده از تاریخ و فرهنگ ایران سامان می‌یابد.
آریان‌پور داده‌های پایه‌ی پژوهش‌های خود را از گستره‌های تاریخ، ادبیات و تصوف برمی‌گزید. وارونه‌ی نگاه معلمان دانش‌کده‌ای، نگرش او به زبان‌نوشته‌های کهن، چند پایه‌ای بود. او متن را فرآورده‌ای فرهنگی ـ اجتماعی در زبان می‌نگریست، و از آن، دریچه‌ای به روی دگرگونی‌های اجتماعی باز می‌کرد. معلمان و آموزگاران دانش‌کده‌ای چرخش به سوی «مطالعات اجتماعیِ آثار ادبی و در مواردی جامعه‌شناسی ادبیات» را برنمی‌تافتند، و با این نگاه که «این‌گونه کارها، در جهان، بسیار نادر و دشواریاب است و با شبه تحقیقات شعارآمیز و کلی‌بافیهای ژرونالیستی ... ارتباطی ندارد» (موسیقی شعر، بیست) به راه خود می‌رفتند.
نگرش آریان‌پور به ادبیات کلاسیک و تصوف، مانند مثنوی و غزلیات شمس در مرز میان ستایش و سنجش، ژرف و بالنده بود. با شرح انگلیسی نیکلسون بر مثنوی، نیک آشنا بود؛ چنان که فروزان‌فر در شرح مثنوی، خود را بی‌نیاز از راه‌نمایی‌های او نمی‌دید، و در دیباچه‌ی کتاب نوشت: «در مواضع مشکل این کتاب (نیکلسون) از مساعدت دوست عزیز و دانشمند خود آقای دکتر حسین آریان‌پور بهره‌مند شده‌ام.»

بلومنتال در یادداشتی ا.ح.آ. را قهرمان هالتر، شاعر، نویسنده، سخنرانِ پرتکاپو با سری پرشور، و ویژگی‌های ناسازگار؛ آدمی همه‌جانبه می‌خواند که در راه سربلندی کشورش به کار می‌آید. نایب حسین کاشی، نیای بزرگ او و سهراب، یکی از سران «یاغی‌گری» روزگار خود بود. با چنین پیشینه‌ای از توفان درون، ا.ح.آ. هم‌واره به سادگی، شکیبایی و دانایی زیست.
در کوران انقلاب ۱۳۵۷ چنان که خود می‌گفت پس از گفت‌وگو با احسان طبری، درخواست کیانوری را برای هم‌کاری با حزب نپذیرفت. از دید طبری، ا.ح.آ. یکی از سرمایه‌های برجسته‌ی اندیشه‌ی چپِ فرهنگی بود، و می‌بایست بیرون از دسته‌بندی‌های سیاسی به کار دانش‌ورانه بپردازد. با هم‌این راه‌نمایی‌ها بود که شماری از دانش‌وران برجسته‌ی ایرانی، مانند آریان‌پور، شرف خراسانی، مهرداد بهار، و ... از پیوستن به حزب خودداری کردند و پی‌آمدهای رنج‌بار دهه‌ی ۱۳۶۰ را از سر گذراندند. آریان‌پور حتی دو دهه پیش از آن، پیش‌نهاد جزنی را برای پیکربندیِ مارکسیستی مبارزه‌ی مسلحانه نپذیرفته بود. چپ در اندیشه‌ی آریان‌پور یا مهرداد بهار، گسترده‌تر از مارکسیسم آن‌هم از گونه‌ی راست‌کیشانه و حزبی بود.

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://t.iss.one/OnPersianLanguage/
▫️
🖋 مهرداد بهار و فروزه‌های* یک معلّمِ زبان‌های باستانی [۱]
. . . . . ‏
✍🏻 هادی راشد

در رده‌ای از یادداشت‌هایِ «در پویه‌ی زبان فارسی»، کوشیده‌ام دریچه‌ای به جست‌وجو درباره‌ی روند پدیدآمدن سه گستره‌ی آفرینش ادبی، آموزش و پژوهشِ تاریخ، ادبیات و فرهنگِ زبان فارسی در سده‌ی گذشته باز کنم. این جست‌وجو بر شالوده‌ی نگرش اجتماعی به فرهنگ و زبان در پی بازنمایی شیوه‌ی جایابی کنش‌گران و چرایی پدید آمدن ستیزه‌ها و ناکارآمدی‌ها در گستره‌های سه‌گانه است. از این رو، برخوردها در این گستره‌ها از گذشته‌های دور تا امروز، درون‌مایه‌ی درنگ و بررسی است.

شکاف گستره‌ها
ستیزِ تکاپوگران در این گستره‌ها، هرچند به بهانه‌ی سنجش این یا آن درون‌مایه پیش می‌آید، هر گاه به نارواگویی و دشنام برسد، دیگر ستیزِ دانش‌ورانه نیست. از دید تاریخی، برخوردها با نیما، قریب، بهار، قزوینی و ... در گستره‌های آفرینش و پژوهش ادبی از سوی معلمان دانش‌کده‌ای، رگه‌های آغازین ناسپاسی و ستیزه‌جویی را آشکار می‌کند. آرام آرام، آن رگه‌ها به رگ‌باری از ستیزه‌جویی و پرخاش گرایید. تاریخ‌چه‌ی دانش‌کده‌ی ادبیات، پر از ستیزه‌جویی‌ها و پرخاش‌گری‌های معلمان، آموزگاران و استادان به‌نام و میان‌مایه است که در روند جایابی از روی جوانی و خامی، سخن را به دشنام آلوده‌اند. با این دگرسانی که در گذشته اگر فروزان‌فر، راه ناسپاسی در برابر قزوینی پیش گرفته بود، خود را هم‌تای قزوینی می‌پنداشت، و شاگردان او هم، مانند زرین‌کوب و شفیعی‌کدکنی هنوز بر این هم‌تایی انگشت می‌کوبند؛ اما امروز، کسانی راه ستیزه‌جویی و پرخاش را برگزیده‌اند که نه تنها بیمِ هم‌تایی آنان با استادان نام‌آور نمی‌رود، از راه و روش و جای‌گاه دانش‌ورانی چون بهار و تفضلی، فرسنگ‌ها دور اند. رسیدن اینان به جای‌ آنان، برآمد فرآیندهایی است که نگون‌بختانه به ناکارآمدی ساختار آموزشی در دانش‌کده‌ی ادبیات انجامیده است. چنان که نصرالله پورجوادی در شب دانش‌کده به گوشه‌هایی از آن پرداخته است.
نصرالله پورجوادی هم‌چنین نگاه را به گسستِ فرهنگ از زبان‌های باستانی برگرداند و پی‌آمدهای آن را برجسته کرد. اکنون سخنان سیداحمدرضا قائم‌مقامی که خود برآیند هم‌این گسستِ فرهنگ از زبان‌های باستانی است، و یادآوری پورجوادی را «مزورانه» می‌خواند، چونان گواهکی بر هم‌این گسستگی است.

انگ و پرخاش به جای سنجش و داوری
قائم‌مقامی در پاره‌ای از یک یادداشتِ تلگرامی به شتاب‌زدگی نوشته است: «فلان استاد سلیم‌دل که هیچ گاه نتوانست از چنگال فکر حزب توده رها شود منتهای هنرش این بود که همهٔ مواریث این مملکت، و از جمله نوروز، را در عراق سه هزار سال قبل بجوید.» این سخنانِ پرخاش‌گونه به کارنامه‌ی درخشانِ پژوهشیِ اسطوره‌شناس برجسته، مهرداد بهار برمی‌گردد، و می‌خواهد (به گمانِ نویسنده) همه‌ی آن‌ها را یک‌جا و سراسربینانه درهم بپیچد. نویسنده‌، مهرداد بهار را «سلیم‌دل»، گرفتار در «چنگال فکر حزب توده»، و سرریز کننده‌ی مرده‌ریگِ باستانی به سوی «عراق سه‌هزار سال قبل» می‌خواند. برکنار از درستی یا نادرستی سخن بهار درباره‌ی نوروز؛ در این‌جا نشانه‌هایی در خور درنگ است که ناآگاهی یک معلم زبان‌های باستانی را از «فرهنگِ» روزگارِ باستان و دانش، منش و روش استادان پیشین بازمی‌نمایاند.

سلیم‌دل کیست؟
قائم‌مقامی با بی‌پروایی، بهار را «سلیم‌دل» می‌خواند. اگر نویسنده‌ای، کسی را ناآگاهانه «سلیم‌دل» بخواند، گناهی بار او نیست. اما این‌جا، با کسی روبه‌رو ایم که خود را دانش‌آموخته‌ی کارشناسی زبان فارسی می‌شناساند، معلم زبان‌های باستانی در دانش‌کده‌ی ادبیات است، از واژه‌شناسی و فرهنگ‌نویسی دم می‌زند، و به بهانه‌های گوناگون درباره‌ی تاریخ زبان فارسی و گونه‌شناسی زبان فارسی سخن می‌گوید.
سلیم‌دل در لغت‌نامه‌ی دهخدا، سلیم‌القلب یا «ساده‌لوح» و در فرهنگ سخن، «ساده‌دل، خوش‌قلب، زودباور» معنی شده است. غزالی نوشته است: «و هر که شوخ‌گن‌ جامه‌تر بودی، که ... و کدام احمق بود احمق‌تر از آن که بر زِبَرِ استاد دکان گیرد؟ این سلیم‌دلان چون شرع پیغمبر ببرزند و سیرت وی را خلاف کنند، چه ابلهی بود بیش از این؟» (ک. سعادت۲، ص۳۰۵). بیهقی نیز، آن را هم‌پایه‌ی ابله به کار برده است: «چون من بنده بود ابله و با قلب سلیم» (لغت‌نامه: سلیم، قلب سلیم). نمی‎گویم بی‌برو برگرد، نویسنده با گستاخی، مهرداد بهار را چنین خوانده است؛ اما چنان‌چه به باور خود، این کاربرد را از روی دل‌سوزی! هم نوشته باشد؛ این اندازه سادگی و ناآگاهیِ یک معلم زبان‌های باستانی و درگیر با فرهنگ‌نویسی، اگر نشانه‌ی ناکارآمدی ساختارهای آموزشی نباشد، نشانه‌ی چیست؟

🖇ــــــــــ
فروزه: صفت معرف و شناسای حقیقت چیزها (لغت‌نامه، از: انجمن‌آرا، آنندراج).

👉پاره‌ی دوم

● در پویه‌ی زبان فارسی⁦
گزیده‌ی یادداشت‌ها در فرهنگ، زبان و ادبیات
https://t.iss.one/OnPersianLanguage/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴تنش در سطح بالای حکومت برای تغییر حداقلی

🟨این ویدیو که در آن عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی از تغییر اساسی مصوبه این شورا برای حذف گشت ارشاد سخن می‌گوید یکی از نشانه‌های تنش در سطح بالای سیستم سیاسی در ایران است. او رسما می‌گوید پروژه نفوذ چنین تغییری ایجاد کرده است. همین گروه با نفوذی که می‌تواند مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی را تغییر دهد [البته اگر راست بگویند] همان ها هستند که دستور کاری دارند که مانع تغییر حداقلی شوند.
هر عقل سلیمی می‌داند که حاکمیت باید به سرعت تغییرات دست کم حداقلی در رویه سیاسی خود بدهد وگرنه پروژه اسراییل این است که حاکمیت همچنان بر رویه غلط خود در ارتباط با مردم استوار بماند که نتیجه آن اعتراضاتی خواهد بود که میوه‌اش را اسراییل در حمله بعدی خواهد چید. اینطور نیست که دفعه بعد مردم همان رفتاری را نشان دهند که در جنگ ۱۲ روزه نشان دادند.
@GoftandNO
#پروژه‌اسرائیل
🔴خاورمیانه و نئوکان‌های آمریکایی

🟨بخشی از مقاله «عظمت را دوباره به جنبش ضد جنگ بازگردانیم» نوشته رضا جاسکی و منتشر شده در «نقد اقتصاد سیاسی»
جلد دوم، مرداد ۱۴۰۴
@GoftandNO
#نئوکان
🔴مردم خشمگین، حاکمیت بحران زده، اسراییل منتظر


🟨در شرایطی که مردم هر روز بیشتر از قطعی برق و آب خشمگین می شوند، حاکمیت بیش از پیش نشانه های یک وضعیت بحران زده و ناتوان از تصمیم گیری را از خود بروز میدهد. وضعیت که طرف اسراییلی با خوشحالی انتظارش را میکشد.

ارسال و بازپس گیری لایحه سرکوبگر فضای مجازی نشانه بارز یک وضعیت بحران زده در دولت است. وضعیتی که نشان میدهد که حاکمیت همچنان در اینکه چه مسیری را باید از نظر رفتار با مردم و منتقدان پیش بگیرد، سردرگم است. ادعای عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی که از تغییر اساسی مصوبه این شورا برای حذف گشت ارشاد سخن میگوید و آن را رسما به نفوذ که منظور نفوذ اسراییل است نسبت میدهد، دیگر نشانه وضعیت بحران زده حاکمیت در سطح بالاست.
گروههای نفوذ در حاکمیت جمهوری اسلامی در حال رقابت تنگاتنگی اند و باید دید نتیجه این رقابت و زد و خورد به کجا خواهد کشید. نتیجه ای که اسراییل هم چهار چشمی آنرا دنبال میکند تا بتواند بر مبنای آن استراتژی تازه را برنامه ریزی کند.
همچنانکه پیشتر نوشتیم پروژه اسراییل این بود که به کمک سلطنت طلبان، در پی حملات نظامی، مردم به خیابانها بریزند و کار حکومت یکسره شود تا آنها بتوانند یک حاکمیت ضعیف و دست نشانده اسراییل را در ایران سر کار آوردند. خوشبختانه این استراتژی با موفقیت همراه نبود و با همه تلاشی که نتانیاهو کرد، در ایران کسی برای آنها (سلطنت طلبان پرو اسراییل) به خیابان نیامد.
ایرانیان باید بدانند که نابودی جمهوری اسلامی به هر بهایی، یکی از اشتباهات اساسی تاریخی شان خواهد بود. آنچه از میان برداشتن جمهوری اسلامی با دخالت خارجی حاصل خواهد شد هر چه باشد هیچ نسبتی با دموکراسی و آزادی برای ایرانیان و اقلیت ها نخواهد داشت. اگر سلطنت طلبان آلترناتیو اسراییلی-آمریکایی باشند، آنها با شعار مرگ بر سه فاسد: ملا، چپی، مجاهد، سر کار میآیند و نتیجه چنین حاکمیت به احتمال زیاد با جنگ داخلی و کشت و کشتار در ایران همراه خواهد بود. تنها مسیری که ایرانیان باید از شر جمهوری اسلامی خلاص شوند، مسیری داخلی و با اتکا به نیروهای مترقی و متکثر خودشان است.
برگردیم به استراتژی حاکمیت در این شرایط پیچیده. حاکمیت یا میتواند مسیر متفاوتی در رابطه با مردم و منتقدان پیش بگیرد و مسیر آزادی و مشارکت مردم در سیاست را به سرعت باز کند یا در تحولات بعدی این احتمال وجود دارد که مردم دیگر آن مردم جنگ ۱۲ روزه نباشند. حاکمیت می تواند مردم را بیشتر عصبانی کند و به نقطه ای برساند که از کرده خود پشیمان شوند و در حملات احتمالی بعدی دیگر شری در طرف اسراییلی نبینند و تمام شر را در حاکمیت جمهوری اسلامی ببینند.
همچنان که از رسانه های رسمی حاکمیت همه دیدیدم، حکومت اعتراف کرد که مردم برخلاف همه تحلیل ها به خیابان نیامدند و حاکمیت به این اتفاق واکنش تشکرآمیزی داشت. با این حال مشخص نیست که حاکمیت بتواند در کوتاه مدت مسیری را پیش بگیرد که در حملات احتمالی بعدی (احتمالا بعد از فعال شدن مکانیسم ماشه) مردم از رفتار خود پشیمان نشوند.
حاکمیت از یک سو دچار ترسی مزمن است، ترسی که باعث شده است نتواند در لحظه مهمی چون وضعیت کنونی مسیر انعطاف پذیری را پیش بگیرد و باعث نشود که مردم از اینکه در جنگ ۱۲ روزه به خیابان نیامدند، پشیمان شوند. حاکمیت به سادگی میتواند ببیند که با جمع کردن گشت ارشاد و اس ام اس های حجاب، براندازی رخ نداده است. میتواند ببیند که آزادی حجاب نه تنها ضد امنیت اش نیست که حتی بخشی از خشم مردم را تخلیه میکند.
با این حال اگر جنگ ۱۲ روزه نتوانسته باشد آن تکان اساسی و آن هشدار جدی را به حاکمیت بدهد که پروژه ای که آغاز شده با قدرت از سوی اسراییل و آمریکا و حتی اروپاییها تا نابودی یا تضعیف جدی جمهوری اسلامی پیش خواهد رفت، هیچ هشداری نمیتواند جمهوری اسلامی را به این وضعیت آگاه کند.
اگر جنگ ۱۲ روزه نتوانسته باشد لزوم تغییرات اساسی و سریع در رویکرد حاکمیت با مردم را در حاکمیت بیدار کند، مشخص نیست در ماههای آینده چه وضعیتی بوجود خواهد آمد.
شکاف بین مردم و حاکمیت، شکاف جدیی است و اگر حاکمیت نمیخواهد نابود شود و نمیخواهد در ایران حاکمیتی اسراییلی سر کار بیاید باید به سرعت مسیر را تغییر دهد. مسیری که با آزادی زندانیان سیاسی، باز کردن فضای انتقادی، دست برداشتن از سر منتقدان و روزنامه نگاران و مردمی که در فضای مجازی مینویسند آغاز و با اصلاحات اقتصادی به نفع طبقه پایین جامعه پیش برود. اصلاحاتی که باید بتواند در میان مدت با مشارکت سیاسی معنادار مردم همراه باشد. در غیر اینصورت و در وضعیت ادامه بلاتکلیفی در پیش گرفتن مسیری روشن به سمت مردم یا ادامه مسیر سرکوبگر پیشین، جمهوری اسلامی را باید پایان یافته تلقی کرد.
@GoftandNO
#بحران‌سیاسی
🔴یونیسف: حدود ۵ هزار کودک بدون والدین رد مرز شده‌اند

۵ هزار نفر ایرانی افغانستانی تبار یا افغانستانی مهاجر را اخراج کرده‌اند بدون سرپرست، بدون والدین. احتمالا تمدن جدید ایرانی که در حال برون ریختگی است سرگرم برون ریختن در کثافت است وگرنه چطور ممکن است در برابر چنین جنایتی نه تنها سکوت کند که تشویق بکند.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
🔴فراخوان:‌ نظرتان را درباره این مناقشه بین دو جریان در آذربایجان درباره کاریکاتور مشهور به «سوسک» و کاریکاتور «پزشکیان سوار الاغ» برای کانال «گفتند نه» بنویسید

🟨 این مناقشه درباره دو کاریکاتور که کدام نژادپرستانه و کدام نیست یا هردو هست یا هر دو نیست، موضوع مهمی در حوزه بحث نژادپرستی است.
از دیروز هم بین فعالان آذربایجانی باعث اختلاف شده است.
لطفا مطالب تان در رد یا اثبات هر یک از دو طرف یا هر دو طرف را در کامنت همین پست بگذارید تا در صفحه اصلی کانال منتشر کنیم.

@GoftandNO
#نژادپرستی
Forwarded from ممکن‌های یک ناممکن (عظیم حسن زاده) (عظیم حسن زاده)
🔴 این کاریکاتور نژادپرستانه نیست: در هنر را گل بگیرید، برود!
🖋 عظیم حسن‌زاده

هیچ دلیلی برای نژادپرستانه بودن این کاریکاتور و بنابراین جرم انگاری آن از این منظر وجود ندارد.

📌 این کاریکاتور برگرفته از یک داستان مشهور منسوب به خواجه [استاد/حکیم] ملانصرالدین است و هم ملانصرالدین و هم حکایت‌های او بخشی از میراث ناملموس جهان اسلام بویژه‌ها ترک‌ها است‌، که حکایت‌ها و داستان‌هایش مشحون از نغز و حکمت و نکته‌سنجی است.

📌 هیچ نسبتی بین خر و جامعه یا بخشی از جامعه وجود ندارد. اگر نسبتی هم هست، نسبت بین خر و دولت وفاق است نه جامعه یا بخشی از آن. نسبت خر به دولت (به مثابه یک دستگاه بوروکراتیک و نه شخص) شاید از نظر دولتمردان توهین‌آمیز بنماید که البته نظر به دستگاه بودن دولت، نباید بنماید؛ قطعا ربطی به نژادپرستی ندارد.

📌 کاریکاتوریست اگر نتواند رنج‌ جامعه را با زبان نیش‌دار و بنابراین اثرگذار به دولت منتقل بنماید؛ دیگر نیازی به هنر و ظرافت‌هایش وجود ندارد؛ در هنر را گل بگیرید، برود!

🆔@AzimHassanzadeh
🔴جمهوری اسلامی با نئوفاشیسم داخلی و فروش ویزا برای اربعین کاسبی می‌کند

🟨با اینکه این یک کاسبی محاسبه شده است و از داخل به نئوفاشیسم افغانستانی‌ستیز دامن می‌زند و از آن سو ویزا می‌فروشد اما با این حال کاش همه ایرانیان افغانستانی‌تبار و مهاجران افغانستانی
که اخراج شده‌اند بتوانند از این ویزا استفاده کنند و به ایران برگردند.
@GoftandNO
#افغانستانی‌ستیزی
🔴سریال تاسیان ، تطهیر سرمایه‌داران و هیولای چپ

🟨مقاله بهنام امینی درباره سریال تاسیان را در لینک زیر می‌توانید بخوانید. اینکه چطور در مسیری که تونل زمان «من و تو» و گفتمان سلطنت طلبان و راست ایرانی علاقمند است در حال روایت سازی‌اند.
https://www.radiozamaneh.com/861166/
@GoftandNO
#تاسیان
یادداشت جلال آل‌احمد و سیمین دانشور در دفتر مهمانان کیبوتص ایلات هشاخر
جلال آل‌احمد:
«صرف‌نظر از پذیرایی گرم این حضرات، من اینجا آدم‌هایی را دیدم که هرگز انتظار دیدنشان در یک کیبوتص را نداشتم. آدم‌هایی فهمیده، کتاب‌خوان و روشن. در حدودی نوعی حکومت حکمای افلاطون ایجا عملی شده است. اگر اغراق نکنم اسراییل همیشه برای من مساوی [ناخوانا] است با کیبوتص و حالا می‌فهمم چرا.»

سیمین دانشور
«بنظرم کیبوتص جواب سئوال یا مشکل غالب کشورها و از آن جمله کشور ما می‌باشد.»

برگرفته از سفر جلال و سیمین به اسراییل در سال 1963 م/ 1341 ش

ایلات هشاخر واژه‌‍ای عبری است و برگرفته از کتاب مزامیر به معنای ستاره‌ی سحرگاهی. به عبری نام سرزمینی است که این کیبوتص بر روی آن قرار قرار گرفته است.

@Sociogram2023
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴همبستگی با مردم فلسطین در دنبا در این ۲ سال افزایش یافته است

🟨همبستگی با مردم فلسطین و نفرت از اسراییل بعنوان رژیمی مبتنی بر آپارتاید و نسل‌کشی در دنبا افزایش یافته است.
چپ‌ها بخش مهم این همبستگی را شکل دادند و پیش بردند و تا حدی توانستند نشان دهند که چطور پدیده‌ای به نام اسرائیل و نسل کشی مردم غزه در ارتباط مستقیم با استمرار استعمار غربی در خاورمیانه است.
@GoftandNO
#نسل‌کشی‌اسراییل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴دیوید گریبر ؛ سرمایه‌داری و سوسیالیسم

🟨️️️️سرمایه‌داری وضعیتی است که در آن افراد می‌توانند به طور سیستماتیک، با کنترل منابع تولیدی، ثروت‌شان را به قدرت تبدیل کنند. بنابراین، اگر شما وسایل تولید را کنترل کنید و افراد دیگر هیچ چیزی نداشته باشند یعنی جز نیروی کار خودشان مالک چیزی نباشند، آنها در اصل مجبور می‌شوند خودشان را به عنوان برده بفروشند یا اجاره دهند. سرمایه‌داری این است.
سوسیالیسم، مدیریت جمعی و دموکراتیکِ همان منابعی است که سرمایه‌داران به صورت خصوصی کنترل می‌کنند. حالا، مشکل اینجاست که این می‌تواند معانی زیادی داشته باشد. می‌تواند به معنای یک بوروکراسی دولتی باشد که امور را اداره می‌کند، و به طور سنتی، معمولاً اتفاقی است که وقتی سوسیالیست‌ها به قدرت می‌رسند، می‌افتد؛ یعنی کسانی که خود را سوسیالیست می‌نامند. اما سوسیالیست‌های لیبرترین هم وجود دارند، که به معنای کنترل دموکراتیک، نه توسط دولت، بلکه توسط جوامع یا توسط کارگران است که به شیوه‌ای داوطلبانه خودسازماندهی می‌کنند. و به نظر من، سوسیالیسم واقعی این است.
@GoftandNO
#گریبر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴این افسر سابق آمریکایی شهادت می‌دهد

🟨«او[پسر نوجوان] ۸ کیلومتر پیاده آمده بود تا به آنجا برسد. بدون کفش، بله. احتمالاً روزها بود که چیزی نخورده بود.
او از خاکریز عبور کرده بود و من صدای تیراندازی را شنیدم. پس به بالای خاکریز دویدم تا نگاه کنم، و آنجا فلسطینی‌های کشته‌شده بودند. او یکی از آنها بود.»

@GoftandNO
#نسل‌کشی‌اسراییل