Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
شماره شبهه:1829
🔆متن شبهه:
در #قرآن داستان #تخريب حضرت #ابراهيم به بت هاي #بت پرستان ذکر و ستوده شده است در حالي که اين کار #توهين به #مقدسات ساير اديان به شمار مي آيد؟ مي دانيم در يکي از آيات قرآن آمده است به خدايان ساير اديان اهانت نکنيد تا مبادا آنها از روي اجبار به خداي شما توهين کنند. از طرفي مبارزه با يک عقيده خرافي کار شايسته اي است اما توهين به هر شخص و عقيده اي به هر صورت هرگز!
🔆 پاسخ شبهه:
1️⃣ اینکه خدا می فرماید به بتهای مشرکان توهین نکنید تا آنها به خدا توهین نکنند، به این معنا نیست که با ترویج بت پرستی مبارزه نکنید؛ بلکه مقصود این است که این مبارزه را طوری انجام دهید که ضرری متوجّه اسلام نشود، یا کمترین ضرر متوجّه اسلام و مسلمین شود. چگونه این حکم می تواند به معنی نفی مبارزه با ترویج بت پرستی باشد، در حالی که این حکم در هنگام جنگ با بت پرستان نازل گشته است؟ در آن جنگ، مشرکان بت هبل را با خودشان به جنگ آورده بودند، و مسلمین، بت هبل را ناسزا می گفتند؛ و سفهای آنها نیز به خدا ناسزا می گفتند؛ در حالی که مشرکان مکّه، خودشان به خدا هم اعتقاد داشتند؛ و بتها را نمایندگان خدا می دانستند. لذا خداوند متعال نهی نمود از ناسزا گویی به بتهای آنها؛ ولی نهی نکرد از مبارزه با آنها.
@GhararGahShayeat
2️⃣ اگر یک کافر بر ضدّ خداپرستی دست به استدلال بزند، ما کار او را توهین تلقّی نمی کنیم. حضرت ابراهیم(ع) نیز هیچ اهانتی نکرد؛ بلکه فقط بر ضدّ بت پرستی استدلال نمود؛ لکن استدلالی عینی. او مدام می گفت: بتها خدا نیستند؛ چون قدرتی ندارند. امّا مردم، گوششان به این حرفها بدهکار نبود. لذا آن حضرت، همین استدلال را به صورت عینی به آنها نشان دادند. ایشان بتها را شکست و تبر را بر دوش بت بزرگ نهاد؛ آنگاه چنین استدلال نمود. از دو حال خارج نیست؛ یا بتها قدرت دارند یا ندارند. اگر قدرت دارند، پس بپذیرید که بت بزرگ باقی بتها را نابود کرده است؛ چرا که تبر به دست اوست. اگر می گویید او بتها را تخریب نکرده و من این کار را کرده ام، پس بپذیرید که آنها هیچ قدرتی ندارند و یک بشر مثل من، از آنها قدرتمندتر است؛ تا آنجا که می تواند آنها را تخریب کند.
3️⃣ توهین به یک عقیده با انتقاد و ردّ یک عقیده تفاوت دارد. ما حقّ توهین به عقائد مردم را نداریم؛ چون اصل توهین نمودن، چه با جا و چه بی جا، کار زشتی است؛ امّا حقّ انتقاد از عقائد آنها و ردّ عقائدشان را داریم. کما اینکه اگر یک غیر مسلمان هم وارد مناظره با ما شود و بخواهد از اسلام انتقاد کند یا بر ضدّ آن استدلال نماید، ما او را تحمّل می کنیم؛ و استدلالی پاسخ می دهیم. امّا اگر اقدام به توطئه یا تبلیغ علیه اسلام بکند، روشن است که با او مقابله می کنیم. چرا که این کار، نوعی مبارزه و جنگ است؛ و وسط دعوا ، حلوا خیرات نمی کنند. ما هم وقتی با آنها استدلالی سخن می گوییم، انتظار داریم که آنها هم با ما استدلالی برخورد کنند؛ امّا اگر دیدیم قدرتهای حاکم بر جامعه ی کفر و شرک نمی گذارند حرف حقّ به گوش مردم برسد، راه مبارزه با قدرت حاکم را در پیش می گیریم تا راه ورود حقّ به گوش مردم را باز کنیم؛ و البته انتظار هم نداریم که در این مبارزه، اصحاب قدرت ساکت بنشینند. لذا تبعات این راه را هم می پذیریم. چرا که این قاعده ی مبارزه است.
@GhararGahShayeat
4️⃣ آزادی عقیده یا آزادی تبلیغ عقیده؟!
در جهان امروز مغالطه ی بزرگی در حال اجراست؛ که اکثر مخاطبین جهانی متوجّه آن نبوده و به راحتی در دام آن می افتند. آن مغالطه این است که عدّه ای شعار آزادی عقیده می دهند ولی منظورشان آزادی تبلیغ عقیده است نه آزادی عقیده.
بلی هر کسی آزاد است که هر عقیده ای را داشته باشد؛ امّا هر کسی آزاد نیست که هر عقیده ای را تبلیغ کند.
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
🔆متن شبهه:
در #قرآن داستان #تخريب حضرت #ابراهيم به بت هاي #بت پرستان ذکر و ستوده شده است در حالي که اين کار #توهين به #مقدسات ساير اديان به شمار مي آيد؟ مي دانيم در يکي از آيات قرآن آمده است به خدايان ساير اديان اهانت نکنيد تا مبادا آنها از روي اجبار به خداي شما توهين کنند. از طرفي مبارزه با يک عقيده خرافي کار شايسته اي است اما توهين به هر شخص و عقيده اي به هر صورت هرگز!
🔆 پاسخ شبهه:
1️⃣ اینکه خدا می فرماید به بتهای مشرکان توهین نکنید تا آنها به خدا توهین نکنند، به این معنا نیست که با ترویج بت پرستی مبارزه نکنید؛ بلکه مقصود این است که این مبارزه را طوری انجام دهید که ضرری متوجّه اسلام نشود، یا کمترین ضرر متوجّه اسلام و مسلمین شود. چگونه این حکم می تواند به معنی نفی مبارزه با ترویج بت پرستی باشد، در حالی که این حکم در هنگام جنگ با بت پرستان نازل گشته است؟ در آن جنگ، مشرکان بت هبل را با خودشان به جنگ آورده بودند، و مسلمین، بت هبل را ناسزا می گفتند؛ و سفهای آنها نیز به خدا ناسزا می گفتند؛ در حالی که مشرکان مکّه، خودشان به خدا هم اعتقاد داشتند؛ و بتها را نمایندگان خدا می دانستند. لذا خداوند متعال نهی نمود از ناسزا گویی به بتهای آنها؛ ولی نهی نکرد از مبارزه با آنها.
@GhararGahShayeat
2️⃣ اگر یک کافر بر ضدّ خداپرستی دست به استدلال بزند، ما کار او را توهین تلقّی نمی کنیم. حضرت ابراهیم(ع) نیز هیچ اهانتی نکرد؛ بلکه فقط بر ضدّ بت پرستی استدلال نمود؛ لکن استدلالی عینی. او مدام می گفت: بتها خدا نیستند؛ چون قدرتی ندارند. امّا مردم، گوششان به این حرفها بدهکار نبود. لذا آن حضرت، همین استدلال را به صورت عینی به آنها نشان دادند. ایشان بتها را شکست و تبر را بر دوش بت بزرگ نهاد؛ آنگاه چنین استدلال نمود. از دو حال خارج نیست؛ یا بتها قدرت دارند یا ندارند. اگر قدرت دارند، پس بپذیرید که بت بزرگ باقی بتها را نابود کرده است؛ چرا که تبر به دست اوست. اگر می گویید او بتها را تخریب نکرده و من این کار را کرده ام، پس بپذیرید که آنها هیچ قدرتی ندارند و یک بشر مثل من، از آنها قدرتمندتر است؛ تا آنجا که می تواند آنها را تخریب کند.
3️⃣ توهین به یک عقیده با انتقاد و ردّ یک عقیده تفاوت دارد. ما حقّ توهین به عقائد مردم را نداریم؛ چون اصل توهین نمودن، چه با جا و چه بی جا، کار زشتی است؛ امّا حقّ انتقاد از عقائد آنها و ردّ عقائدشان را داریم. کما اینکه اگر یک غیر مسلمان هم وارد مناظره با ما شود و بخواهد از اسلام انتقاد کند یا بر ضدّ آن استدلال نماید، ما او را تحمّل می کنیم؛ و استدلالی پاسخ می دهیم. امّا اگر اقدام به توطئه یا تبلیغ علیه اسلام بکند، روشن است که با او مقابله می کنیم. چرا که این کار، نوعی مبارزه و جنگ است؛ و وسط دعوا ، حلوا خیرات نمی کنند. ما هم وقتی با آنها استدلالی سخن می گوییم، انتظار داریم که آنها هم با ما استدلالی برخورد کنند؛ امّا اگر دیدیم قدرتهای حاکم بر جامعه ی کفر و شرک نمی گذارند حرف حقّ به گوش مردم برسد، راه مبارزه با قدرت حاکم را در پیش می گیریم تا راه ورود حقّ به گوش مردم را باز کنیم؛ و البته انتظار هم نداریم که در این مبارزه، اصحاب قدرت ساکت بنشینند. لذا تبعات این راه را هم می پذیریم. چرا که این قاعده ی مبارزه است.
@GhararGahShayeat
4️⃣ آزادی عقیده یا آزادی تبلیغ عقیده؟!
در جهان امروز مغالطه ی بزرگی در حال اجراست؛ که اکثر مخاطبین جهانی متوجّه آن نبوده و به راحتی در دام آن می افتند. آن مغالطه این است که عدّه ای شعار آزادی عقیده می دهند ولی منظورشان آزادی تبلیغ عقیده است نه آزادی عقیده.
بلی هر کسی آزاد است که هر عقیده ای را داشته باشد؛ امّا هر کسی آزاد نیست که هر عقیده ای را تبلیغ کند.
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
🔆ادامه پاسخ به شبهه:3295👇
بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف #سیاسى و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل
📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147
👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به
آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، #خودسر، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي ميگذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب ميخورد ودر شب نشينيها وبزمهاي اشرافي به باده گساري ميپرداخت وبي باكانه اشعاري ميسرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم #پياله من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپيالهها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز ميدارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم».
📚تذکره الخواص ص 291
👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام #توهين ميكرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت
پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» .
📚تتمه المنتهی ص 43
دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدفهاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار #عمومي دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا تودهها به چشم خود ميديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند.
📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229
👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي #قيامي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد .
📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
بنابراین اگر امام حسین(علیه السلام) در زمان او قیامى مسلحانه به راه مى افکند، وى به سهولت مى توانست آن را در افکار عمومى یک اختلاف #سیاسى و کشمکش بر سر قدرت و حکومت معرفى کند، نه قیام حق در برابر باطل
📚 سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1390 ش، چاپ بیست و سوم، ص 147
👌از سوی دیگر يزيد براساس تعليمات مسيحيّت پرورش يافته بود وقلباً به
آن تمايل داشت واز طرفي جواني ناپخته، شهوت پرست، #خودسر، خوشگذران، عياش، فاقد دور انديشي واحتياط بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
تفاوتي كه پدر با پسر داشت، در اينجا بود كه پدر به ظاهر پاي بند به اسلام بود، ولي فرزند او پس از رسيدن به حكومت نتوانست حتي به صورت ظاهر خود را ديندار وبا ايمان بنمايد ، وي آشكارا مقدّسات اسلامي را زير پاي ميگذاشت ودر راه ارضاي شهوات خود از هيچ چيز فرو گذار نكرد. رسماً شراب ميخورد ودر شب نشينيها وبزمهاي اشرافي به باده گساري ميپرداخت وبي باكانه اشعاري ميسرود كه ترجمه آنها چنين است: «ياران هم #پياله من برخيزيد! وبه نغمه مطربان خوش آواز گوش دهيد وپيالهها را پي در پي سركشيد، نغمه دلپذير ساز وآواز، مرا از نداي اللّه اكبر واز شنيدن بانگ اذان باز ميدارد ومن حاضرم حوران بهشتي را با نيم خورده ظرف شراب عوض كنم».
📚تذکره الخواص ص 291
👌هم اوعلناً به مقدّسات اسلام #توهين ميكرد، گرايش خود را به آيين مسيحيت
پنهان نمي داشت ومي گفت: «اگر شراب در آيين احمد حرام است تو آن را به آيين مسيح بن مريم بنوش» .
📚تتمه المنتهی ص 43
دربار يزيد، كانون فساد وگناه بود وآثار شوم آن حتي به اماكن مقدسي همچون مكّه و مدينه رسيده بود .
📚مروج الذهب ج 3 ص 77
در اين هنگام بود كه حسين بن علي (عليه السلام) شرايط را براي انقلاب و نهضت كاملاً آماده ديد، زيرا ديگر مزدوران بني اميه نمي توانستند هدفهاي قيام حسين بن علي (عليه السلام) را در افكار #عمومي دگرگونه جلوه دهند وآن را كشمكشي بر سر قدرت وسلطه قلمداد كنند، زيرا تودهها به چشم خود ميديدند كه رفتار حكومت بر ضد موازين ديني وتعاليم الهي است وهمين مطلب مجوّز آن بود كه حسين (عليه السلام) ياران راستين اسلام را از گوشه وكنار جهان پيرامون خود فرا خواند وبر ضد حكومت قيام كند; قيامي كه هدف از آن احياء اسلام و سنن ديني، نه تصاحب خلافت وقدرت بود. پس از شهادت حسن بن علي (عليه السلام) در سال پنجاه هجري، شيعيان عراق جنبش خاصي از خود نشان دادند وبا حسين (عليه السلام) به مكاتبه پرداختند واز امام درخواست كردند كه معاويه را از حكومت خلع كند ، امام در پاسخ آنان ياد آور شد كه او با معاويه عهد وپيماني دارد ونمي تواند آن را بشكند.
📚حیاه الامام الحسین ج 2 ص 229
👌پس از درگذشت معاويه، امام حسين (عليه السلام) در نيمه رجب سال شصت، وقتي موانع شرعي را منتفي ديد وشرايط را براي #قيامي مفيد وسازنده آماده تشخيص داد، در پاسخ دعوت مردم عراق حرکت قیام را آغاز کرد .
📚نگاهی به زندگانی امامان معصوم ، سبحانی ، ص 127
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
Telegram