.
😔 خاطره تکاندهنده آیتالله مرعشی در مورد عمر کشون!
🔎 @GhararGahShayeat
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطرهای از استادشان آیت الله #مرعشی نجفی میفرمایند: «خدا رحمتش کند، درجاتش عالیست، عالیتر کند، مرحوم آیت الله مرعشی، من مکاسب پیش ایشان خواندم، هم کفایه خواندم، هم مکاسب... ایشان بنایشان این بود برای اینکه خسته نشوند، یک قصهای گاهی اوقات یا خیلی از اوقات در میان درس برای شاگردها میگفتند و یکی از قصههایشان این بود که میگفتند:
پدر من از علمای نجف بوده یک #شاگرد سنی داشت، این فرد میخواست برود کردستان و کرمانشاه، با پدر من خداحافظی کرد و رفت، پدر من آمد ایران و رفت مشهد، در زمان برگشت قافله ما غروب به کرمانشاه رسید، من خیلی وحشت کردم که حالا چه میشود، آن وقت وضع کرمانشاه و وضع کردستان به خاطر شیعه و سنیگری خیلی بد بود، ناگهان آن شاگرد من پیدا شد، خیلی با من گرم گرفت و بالاخره با زور و رودربایستی من را خانه برد خیلی هم خدمت کرد به من، بعد آخر شب به من گفت: آقا ما یک جلسهای داریم شما بیاید برویم توی این جلسه، گفتم میآیم.
خلاصه مرا بردند توی آن جلسه، وقتی نشستم توی جلسه، دیدم این سبیل گُندهها، سبیل کشیدهها میآیند، تعجب کردم، چه خبر است، یک وقت مَنقَلی پر از آتش که آتش زغالی که اَلُو داشت، اینرا هم آوردند، یک مجمع را هم آوردند گذاشتند روی این آتشها، روی این منقل .من تعجب کردم، ترس هم منرا گرفته بود که اینها چه کار میخواهند بکنند.
یکوقت دیدم یک جوانی زیر غُل و زنجیر، قیافهای شبیه مردم همدان داشت، آوردند. یک سفره چرمی هم پَهْن کردند، او را نشاندند روی سفره چرمی و کسی با یک ضربت گردنش را زد، آن مجمع که داغ بود گذاشتند روی گردن اینکه خون بیرون نیاید، غُل و زنجیرها را هم باز کردند این هی دست و پا میزد اینها هم قاه قاه میخندیدند. من غش کردم.
بالاخره قضیه تمام شد و من در حال #غش بودم، کمکم مَرا به هوش آوردند اما آن موقعی که نزدیک بود به هوش بیایم میدیدم با هم زمزمه دارند، این شیعه است اینرا هم بیاورید دومیاش باشد، آن طلبه میگفت: نه بابا من درس پیش ایشان خواندم، این از آن سنیهای داغ است معلم من بوده، بالاخره من را نجات داد.
آمدیم خانه، وقتی من حال آمدم، این طلبه به من گفت: آقا من #سنی هستم، اما #مُرید شما هستم، میدانید شما را خیلی دوست دارم، نمیخواستم ناراحتتان کنم، اما بُردم آنجا یک پیام بدهید به علمای نجف و پیام این، که شما عُمَرکُشون کنید ما هم اینجور میکنیم، ما رسممان است یک شیعه را یک جایی پیدا میکنیم زندانیاش میکنیم غُل و زنجیر میکنیم تا شب چهارشنبه، شب چهارشنبه همه ما جمع میشویم برای رضایت خدا، قربة الی الله اینرا میآوریم و این بلا را به سرش میآوریم که تو دیدی.» 😐
🔍 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
🔎 @GhararGahShayeat
😔 خاطره تکاندهنده آیتالله مرعشی در مورد عمر کشون!
🔎 @GhararGahShayeat
حضرت آیت الله العظمی مظاهری در نقل خاطرهای از استادشان آیت الله #مرعشی نجفی میفرمایند: «خدا رحمتش کند، درجاتش عالیست، عالیتر کند، مرحوم آیت الله مرعشی، من مکاسب پیش ایشان خواندم، هم کفایه خواندم، هم مکاسب... ایشان بنایشان این بود برای اینکه خسته نشوند، یک قصهای گاهی اوقات یا خیلی از اوقات در میان درس برای شاگردها میگفتند و یکی از قصههایشان این بود که میگفتند:
پدر من از علمای نجف بوده یک #شاگرد سنی داشت، این فرد میخواست برود کردستان و کرمانشاه، با پدر من خداحافظی کرد و رفت، پدر من آمد ایران و رفت مشهد، در زمان برگشت قافله ما غروب به کرمانشاه رسید، من خیلی وحشت کردم که حالا چه میشود، آن وقت وضع کرمانشاه و وضع کردستان به خاطر شیعه و سنیگری خیلی بد بود، ناگهان آن شاگرد من پیدا شد، خیلی با من گرم گرفت و بالاخره با زور و رودربایستی من را خانه برد خیلی هم خدمت کرد به من، بعد آخر شب به من گفت: آقا ما یک جلسهای داریم شما بیاید برویم توی این جلسه، گفتم میآیم.
خلاصه مرا بردند توی آن جلسه، وقتی نشستم توی جلسه، دیدم این سبیل گُندهها، سبیل کشیدهها میآیند، تعجب کردم، چه خبر است، یک وقت مَنقَلی پر از آتش که آتش زغالی که اَلُو داشت، اینرا هم آوردند، یک مجمع را هم آوردند گذاشتند روی این آتشها، روی این منقل .من تعجب کردم، ترس هم منرا گرفته بود که اینها چه کار میخواهند بکنند.
یکوقت دیدم یک جوانی زیر غُل و زنجیر، قیافهای شبیه مردم همدان داشت، آوردند. یک سفره چرمی هم پَهْن کردند، او را نشاندند روی سفره چرمی و کسی با یک ضربت گردنش را زد، آن مجمع که داغ بود گذاشتند روی گردن اینکه خون بیرون نیاید، غُل و زنجیرها را هم باز کردند این هی دست و پا میزد اینها هم قاه قاه میخندیدند. من غش کردم.
بالاخره قضیه تمام شد و من در حال #غش بودم، کمکم مَرا به هوش آوردند اما آن موقعی که نزدیک بود به هوش بیایم میدیدم با هم زمزمه دارند، این شیعه است اینرا هم بیاورید دومیاش باشد، آن طلبه میگفت: نه بابا من درس پیش ایشان خواندم، این از آن سنیهای داغ است معلم من بوده، بالاخره من را نجات داد.
آمدیم خانه، وقتی من حال آمدم، این طلبه به من گفت: آقا من #سنی هستم، اما #مُرید شما هستم، میدانید شما را خیلی دوست دارم، نمیخواستم ناراحتتان کنم، اما بُردم آنجا یک پیام بدهید به علمای نجف و پیام این، که شما عُمَرکُشون کنید ما هم اینجور میکنیم، ما رسممان است یک شیعه را یک جایی پیدا میکنیم زندانیاش میکنیم غُل و زنجیر میکنیم تا شب چهارشنبه، شب چهارشنبه همه ما جمع میشویم برای رضایت خدا، قربة الی الله اینرا میآوریم و این بلا را به سرش میآوریم که تو دیدی.» 😐
🔍 قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
🔎 @GhararGahShayeat
شماره شبهه:2655
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
🔮ادامه در پست بعدی👇
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
🔮ادامه در پست بعدی👇
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
Telegram
attach 📎
شماره شبهه:3327
🔆متن شبهه:
در ميان دانش آموختگان و شاگردان #امام_صادق دو نام بزرگ به چشم ميخورد #ابوحنيفه يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل #سنت و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- #مالك يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت
امام صادق شیعیان ؛دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار #مذهب_شيعه_جعفرى است، ولی #شاگردانش از بزرگان اهل سنت هستند😏
🔆پاسخ شبهه:
1⃣این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این #مطلب را در کتب خود نقل کرده اند .
2⃣مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید:
«برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به #ذهن بشری خطور کرده است»
📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104
3⃣خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام #حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛
«من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد »
📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8
4⃣محمد بن طلحه #شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛
"او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... "
📚مطالب السوول،ج2 ص56
5⃣حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد:
« گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،#مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند»
📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198
مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد:
6⃣« امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان #علما»
📚ائمه الهدی ص117
7⃣علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد:
« برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و #دیگران»
📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54
8⃣ابن حجر نیز در صواعق می اورد:
« از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما #شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...»
📚الصواعق ص120
9⃣شهید مطهری می آورد ؛
« تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در #كتابهاى خود آنها مى خوانيم كه گفته اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى آمد و به شاگردى امام افتخار مى كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى رسد. و همينطور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونقتر بوده است.
📚مجموعه آثار ج 18 ص 73
🔟اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى #مختار است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام #دكان باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه #عقل و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد .
1⃣1⃣آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛
« آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن #يقين داشتند.» ( نمل 14 )
قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
🔆متن شبهه:
در ميان دانش آموختگان و شاگردان #امام_صادق دو نام بزرگ به چشم ميخورد #ابوحنيفه يا امام ابوحنيفه از ائمه اهل #سنت و پايه ريز مذهب حنفى از مذاهب اهل سنت٢- #مالك يا امام مالك از ائمه اهل سنت و پايه ريز مذهب مالكى از مذاهب اهل سنت
امام صادق شیعیان ؛دانشمند و تئوريسين بزرگ شيعه و پايه گذار #مذهب_شيعه_جعفرى است، ولی #شاگردانش از بزرگان اهل سنت هستند😏
🔆پاسخ شبهه:
1⃣این که بزرگان اهل سنت شاگرد امام صادق علیه السلام بوده است ادعای شیعه نیست بلکه بزرگان و علمای سنی مذهب این #مطلب را در کتب خود نقل کرده اند .
2⃣مالک بن انس امام مالکی ها درمورد امام صادق علیه السلام می گوید:
«برتر وبالاتر از جعفر بن محمد را در علم وعبادت وپرهیزگاری، نه چشمی دیده ونه گوشی شنیده ونه به #ذهن بشری خطور کرده است»
📚تهذیب التهذیب،ج2 ص104
3⃣خوارزمی در مناقب از ابوحنیفه امام #حنفی ها نقل می کند که درمورد امام صادق علیه السلام می گفت ؛
«من فقیه تر از جعفر بن محمد ندیده ام. وگفت :اگر آن دوسال ( شاگردی) نبود نعمان ( ابوحنیفه) هلاک می شد »
📚مناقب ابوحنیفه،ج1 ص172 _ تحفه اثنی عشریه،ص8
4⃣محمد بن طلحه #شافعی درمورد امام علیه السلام می گوید ؛
"او دارای دانشی سرشار، عبادتی بسیار، پارسایی آشکار وهمیشه درحال ذکر بود... گروه بسیاری از بزرگان دین از او نقل روایت کرده واز دانش او بهره برده اند وبر شاگردی او افتخار کرده اند...مناقب او چنان زیاد است که کسی را یارای شمارش آن نبوده... "
📚مطالب السوول،ج2 ص56
5⃣حافظ ابو نعیم از بزرگان اهل سنت می اورد:
« گروهی از تابعین و بزرگان و امامان اهل سنت از امام صادق کسب علم و نقل حدیث می کردند که از جمله انان ،#مالک بن انس ،شعبه بن حجاج،سفیان ثوری،ابن جریح و...می باشند»
📚حلیه الاولیائ،ج3 ص198
مولف کتاب ائمه الهدی چنین می اورد:
6⃣« امام صادق دریایی از علم بود تا جایی که چهار هزار نفر از او کسب علم و نقل حدیث می کردند که برخی از انان از بزرگان دین بودند مانند امام ابو حنیفه،امام مالک بن انس،امام سفیان ثوری،و دیگران از بزرگان #علما»
📚ائمه الهدی ص117
7⃣علامه شبراوی شافعی چنین می نویسد:
« برای امام صادق مناقب فراوانی بود و فضائلش مشهور بود .امامان زیادی از او کسب علم و نقل حدیث کردند مانند مالک بن انس،ابو حنیفه،یحیی بن سعید،ابن جریح،ثوری،ابن عیینه،شعبه و #دیگران»
📚الاتحاف بحب الاشراف،ص54
8⃣ابن حجر نیز در صواعق می اورد:
« از امام صادق مردم بسیاری کسب علم کردند تا جایی که علومش در تمام شهر ها منتشر شد و بزرگان علما #شاگرد او بودند مانند یحیی بن سعید،ابن جریح،مالک ،ابو حنیفه،شعبه،و ...»
📚الصواعق ص120
9⃣شهید مطهری می آورد ؛
« تمام امامهاى اهل تسنن يا بلاواسطه و يا مع الواسطه شاگرد امام بوده و نزد امام شاگردى كرده اند. در رأس ائمه اهل تسنن ابوحنيفه است، و نوشته اند ابوحنيفه دو سال شاگرد امام بوده، و اين جمله را ما در #كتابهاى خود آنها مى خوانيم كه گفته اند او گفت: «لَوْ لَا السَّنَتانِ لَهَلَكَ نُعْمانُ» اگر آن دو سال نبود نعمان از بين رفته بود. مالك بن انس كه امام ديگر اهل تسنن است نيز معاصر امام صادق است. او هم نزد امام مى آمد و به شاگردى امام افتخار مى كرد. شافعى در دوره بعد بوده ولى او شاگردى كرده شاگردان ابوحنيفه را و خود مالك بن انس را. احمد حنبل نيز سلسله نسبش در شاگردى در يك جهت به امام مى رسد. و همينطور ديگران. حوزه درس فقهى امام صادق از حوزه درس تمام فقهاى ديگر بارونقتر بوده است.
📚مجموعه آثار ج 18 ص 73
🔟اما این که اینان چرا تن به امامت امام صادق علیه السلام ندادند پاسخ روشنی دارد .انسان موجودى #مختار است و براى اين كه جانب خير يا شر را برگزيند، تنها علم كافى نيست بلكه در كنار علم، بايد اراده نيز ضميمه شود. بسيارى از افراد در زمان پيامبر اكرم و ائمه اطهار حقيقت را مى شناختند. اما به دليل منافع مادى يا شهوات نفسانى خود را به جهالت مى زنند و حق را انكار مى كردند. عمر بن خطّاب در جريان قلم و دوات، در مقابل پيامبر جبهه گيرى كرد. ابليس در برابر خدا گردنكشى نمود. ابوحنيفه در برابر امام صادق علیه السلام #دكان باز كرد. كسانى نيز در زمان ما، شاگرد امام راحل و مريد او بودند ولى در نهايت، با دشمنان امام هم آواز گشتند. اين اقتضاى اختيار است كه انسان بتواند راه #عقل و دين يا راه نفس را در پيش بگيرد .
1⃣1⃣آرى آن كس كه خواب است را مى توان بيدار كرد اما آن كه خود را به خواب زده است هرگز نمى توان بيدار كرد چنان که قرآن می گوید ؛
« آن را از روى ظلم و سركشى انكار كردند در حالى كه در دل به آن #يقين داشتند.» ( نمل 14 )
قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
@GhararGahShayeat
Telegram
#نشر_مجدد
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
🔮ادامه در پست بعدی👇
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
🔮ادامه در پست بعدی👇
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔮 نشر مجدد
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1️⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2️⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3️⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4️⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5️⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
📌 ادامه پاسخ به شبهه در پست بعد...
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه
یک #معلم مهربان، به #شاگرد خود اجازه میدهد که در صورت #مردود شدن دوباره تلاش کرده و #امتحان_مجددی بدهد، نه اینکه راه پیشرفت را برای #ابدیت به روی او ببندد. آیا #خدا به #مردودیها #اجازهی تلاش مجدد میدهد؟
🔆پاسخ شبهه:
1️⃣مگر تا کنون که زنده هستیم و امکان تلاش مجدد داریم، مردود نبودهایم و کارنامهی قبولی گرفتهایم؟!
چه بد مثالی است وقتی مخلوق با خالفش قیاس میشود و فضیلتی از اسماء الله که مقداری در او تجلی یافته به رخ کشیده شده و سؤال میشود: آیا خالق او نیز از چنین فضیلیتی برخوردار است؟! گویی آن معلم، خودش خویشتن را خلق نموده، و به خود اخلاق و مهربانی داده، و رب شاگرد مردودش میباشد؟! « وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ ... - و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد ...» (یس، 78)
اولا :معلم کیست؟ علمش را از کجا کسب :
کرد؟ مهربانی چیست و معلم، مهربانی را از کجا آموخت و در خود ایجاد نمود؟! چکاره است که به شاگرد مردود خود اجازهی تلاش مجدد بدهد؟ اگر قانونگذار در قانون اجازه ندهد، از دست او چه کاری بر میآید؟ و اگر او به واسطهی قانون اجازه تلاش دوباره بدهد، اما شاگرد ارادهی چنین تلاش مجددی نداشته باشد، مهربانی معلم به چه کار او میآید؟! پس این چه سخن بیجا، ناهمگون و بیربطی است؟!
دوما:حال آیا این معلم مهربان، عقل، درایت و حکمت هم دارد یا ندارد، آیا خبیر، بصیر و مدبرالامور هم هست یا فقط مهربانی دارد؟ دوستی و مهربانی بدون علم، حکمت، خبر، بصیرت، تدبیر و سایر کمالات که "همان خاله خرسه" میشود!
اگر شاگرد مردود گردنکشی کند، چه میکند؟ اگر مزاحم تحصیل بقیه شود چه میکند؟ اگر پس از گذشت ده یا بیست سال از تحصیل، باز در کلاس اول بماند و مردود شود، چه میکند؟! اگر به رغم مهربانی، دانش آموز کاملاً به معلم و کتاب پشت کند، چه میکند؟ اگر هر چه به او تعلیم و تذکر داده میشود را به سخره بگیرد، معلم مهربان چه میکند؟!
2️⃣آیا خداوندی که رحمان، رحیم، خالق، ربّ و غفار است، و در عین حال رحمتش عین حکمت، حکمتش عین جود و کرم، و کرمش مطابق با عدل و فضل است، با مخلوقی که گاه لطفش بدون بصیرت و مهربانیاش عین ظلم (ترحم بر پلنگ تیز دندان) است، و اگر نباشد نیز بسیار سطحی و محدود است، مقایسه میشود؟!
پس چه مثال نسجیده و بیربطی است!
3️⃣اندازه و سررسید:
در نظام حکیمانهی خلقت، هر چیزی اندازهای دارد « لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا – برای هر چیزی اندازهای هست»، هم آب از آسمان بر اساس اندازهها نازل میگردد « وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ - و از آسمان آبى به اندازه [معين] فرود آورديم / المؤمنون، 18»، و هم ارزاق مادی (متاع دنیا) و معنوی (درجات و فضیلتهای) انسانها بر اساس اندازههای معین میباشد
4️⃣نظام هدایت الهی نیز منطبق با نظام خلقت اوست، و بالتبع خارج از اندازههایی که او قرار داده نمیباشد. پس، بر اساس اندازههای معینی خلق نمود، و بر همان اساس هدایت میکند
اندازه، هر چقدر هم که زیاد باشد، باز هم محدود است، لذا هر چیزی [فرد، جامعه، کار، ضرر، منفعت و ...] پایانی دارد.
« [ما] آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق و [تا] زمانى معين نيافريديم و كسانى كه كافر شدهاند از آنچه هشدار داده شدهاند رويگردانند. » (الأحقاف، 3)
5️⃣اندازهی مغفرت:
رحمت، مغفرت، جود، کرم و لطف خداوند سبحان واسعه است و اندازه و محدودیتی ندارد، اما اندازهی فرصت و امکان بندگان خدا، در اخذ و جذب این رحمت و مغفرت محدود است. چنان که علم محدود نیست، اما زمان، امکان و شرایط کسب علم محدود است، یا جمال، قدرت و سایر کمالات محدود نیستند، اما ظرفیت وجودی مخلوقات برای اخذ و متجلی شدن محدود است. لذا اگر فرصت و امکان برای دانشآموز از دست برود، او دیگر نمیتواند کسب علم نماید، و مهربانی معلم، سود و فایدهای به حال او ندارد.
- اندازهای که از مغفرت خداوند منّان و غفّار به انسان میرسد، به مراتب بیش از آن است که انسان خودش طلب نموده و جذب مینماید؛ چه بسیارند گناهانی که انسان برای آنها هیچ استغفار و توبهای ننموده، اما خداوند میبخشد و اگر قرار بود فرصت ندهد، هر جنبدهای، با اولین گناه و ظلم به خودش و دیگران، مستحق عذاب بود و هلاک میشد، اما خداوند مهربان، با بخشش خود، تا زمان معینی به او فرصت میدهد
📌 ادامه پاسخ به شبهه در پست بعد...
نشر این پیام صدقه جاریه است.
✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋 ✒️ 📋
نشر مطلب با ذکر منبع بلامانع و نشانه پایبندی به اخلاق اسلامی است
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634