شماره شبهه:3169
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
Telegram
شماره شبهه:3318
🔆متن شبهه:
برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت #مسلم به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم
🔆پاسخ شبهه:
1⃣این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال #ضلالت و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛
« من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به #روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!»
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329
2⃣هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ #سخنانى چنين فرمود ؛
« آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد».
📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237.
3⃣و در نامه ای به بزرگان #کوفه نوشت ؛
« شما مى دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى كند ولى با او به مبارزه
عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه #خداوند او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند »
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381.
4⃣و در خطبه اى با #صراحت هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى كند ؛
« خداوندا! تو مى دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان #مظلومت آسوده باشند و فرايض و سنّتها و احكامت مورد عمل قرار گيرد»
📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79.
5⃣حال ادعایی #کذبی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است .
هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ىاش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند:
« به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از #شما بخواهد برگردد مى تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست».
6⃣به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند.
اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه اى #فكر مى كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند.
📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت).
7⃣ اين سخنان به خوبى نشان مى دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل #پيدا كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى دارد و با صراحت مىگويد ما به سوى خطر پيش مى رويم آنها كه غير از اين گمان مى كردند آزادند، بازگردند.
8⃣دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن #عقيل و بى وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛
« اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزهها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود»
📚ینابیع الموده ص 406
🔆 ادامه در پست بعدی 👇
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
@GhararGahShayeat
🔆متن شبهه:
برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت #مسلم به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم
🔆پاسخ شبهه:
1⃣این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال #ضلالت و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛
« من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به #روش جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!»
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329
2⃣هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ #سخنانى چنين فرمود ؛
« آيا نمى بينيد به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد».
📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237.
3⃣و در نامه ای به بزرگان #کوفه نوشت ؛
« شما مى دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى كند ولى با او به مبارزه
عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه #خداوند او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند »
📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381.
4⃣و در خطبه اى با #صراحت هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى كند ؛
« خداوندا! تو مى دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان #مظلومت آسوده باشند و فرايض و سنّتها و احكامت مورد عمل قرار گيرد»
📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79.
5⃣حال ادعایی #کذبی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است .
هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ىاش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند:
« به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از #شما بخواهد برگردد مى تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست».
6⃣به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند.
اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه اى #فكر مى كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند.
📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت).
7⃣ اين سخنان به خوبى نشان مى دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل #پيدا كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى دارد و با صراحت مىگويد ما به سوى خطر پيش مى رويم آنها كه غير از اين گمان مى كردند آزادند، بازگردند.
8⃣دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن #عقيل و بى وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛
« اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزهها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود»
📚ینابیع الموده ص 406
🔆 ادامه در پست بعدی 👇
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉
@GhararGahShayeat
Telegram
#نشر_مجدد
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در سروش 👇
https://sapp.ir/gharargahshayat
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
Telegram
attach 📎
Forwarded from قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات
🔮 #نشر_مجدد
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
@GhararGahShayeat
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز دره احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
@GhararGahShayeat
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
@GhararGahShayeat
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مىه توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
@GhararGahShayeat
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
@GhararGahShayeat
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
@GhararGahShayeat
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
@GhararGahShayeat
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
@GhararGahShayeat
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
@GhararGahShayeat
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
👈 #قرارگاه_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
@GhararGahShayeat
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز دره احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
@GhararGahShayeat
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
@GhararGahShayeat
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مىه توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
@GhararGahShayeat
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
@GhararGahShayeat
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
@GhararGahShayeat
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
@GhararGahShayeat
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
@GhararGahShayeat
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
@GhararGahShayeat
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️📚✒️
👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
👈 #قرارگاه_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
#نشر_مجدد
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634
🔆متن شبهه:
یکی از اساتید این شبهه را کرد که مگر قرآن دستور به اطاعت مطلق از پیامبر را نمی دهد پس چرا پیامبر با یاران خود #مشورت می کرد و از رای و نظر آنها تبعیت می کرد ❗️آیا این مخالفت کردن پیامبر با دستور قرآن نبود
🔆پاسخ شبهه:
1⃣همان خدایی که دستور به تبعیت کردن و اطاعت از پیامبر را می دهد ، به پیامبرش دستور به #مشورت کردن داده و می فرماید ؛
« در كارها با آنها مشورت كن اما هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » ( آل عمران 159)
2⃣مسلم است كه پيامبر گرامی هرگز در احكام الهى با مردم مشورت نمى كرد بلكه در آنها صرفا #تابع وحى بود و می فرمود ؛
« من تنها از چيزى پيروى مى کنم كه بر من وحى مى شود » ( احقاف 10)
3⃣بنابراين مورد مشورت پیامبر ، تنها طرز اجراى دستورات و نحوه پياده كردن احكام الهى بود و الا در قانون گذاری همگان موظف به اطاعت از پیامبر گرامی بودند . پيامبر در قانونگذارى، هيچوقت مشورت نمى كرد و تنها در طرز اجراى قانون نظر مسلمانان را مى خواست .
4⃣پيامبر گرامی با اين كه قطع نظر از وحى آسمانى آن چنان فكر نيرومندى داشت كه نيازى به #مشاوره نداشت براى اينكه از يك سو مسلمانان را به اهميت مشورت متوجه سازد تا آن را جزء برنامه هاى اساسى زندگى خود قرار دهند، و از سوى ديگر، نيروى #فكر و انديشه را در افراد پرورش دهد، در امور عمومى مسلمانان كه جنبه اجراى قوانين الهى داشت (نه قانونگذارى) جلسه مشاوره تشكيل مى داد، و مخصوصا براى رأى افراد صاحب نظر ارزش خاصى قائل بود، تا آنجا كه گاهى از رأى خود براى احترام آنها، صرفنظر مينمود چنان كه نمونه آن را در جنگ" احد" مشاهده كرديم و مى توان گفت يكى از عوامل موفقيت پيامبر در پيشبرد اهداف اسلامى همين موضوع بود.
5⃣اصولا مردمى كه كارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح انديشى يكديگر انجام ميدهند و صاحبنظران آنها به مشورت مى نشينند، كمتر گرفتار لغزش مى شوند.
بعكس افرادى كه گرفتار استبداد راى هستند و خود را بى نياز از افكار #ديگران مىدانند هر چند از نظر فكرى فوق العاده باشند غالبا گرفتار اشتباهات خطرناك و دردناكى مى شوند.
6⃣از اين گذشته استبداد راى، شخصيت را در توده مردم مى كشد و افكار را متوقف مى سازد، و استعدادهاى آماده را نابود مى كند، و به اين ترتيب بزرگترين سرمايه هاى انسانى يك ملت از دست مى رود.
@GhararGahShayeat
7⃣بعلاوه كسى كه در انجام كارهاى خود با ديگران مشورت مى كند، اگر مواجه با پيروزى شود كمتر مورد حسد واقع مى گردد، زيرا ديگران پيروزى وى را از خودشان مى دانند و معمولا انسان نسبت به كارى كه #خودش انجام داده حسد نمى ورزد و اگر احيانا مواجه با شكست گردد زبان اعتراض و ملامت و شماتت مردم بر او بسته است، زيرا كسى به نتيجه كار خودش اعتراض نمى كند، نه تنها اعتراض نخواهد كرد بلكه دلسوزى و غمخوارى نيز مى كند.
8⃣يكى ديگر از فوائد مشورت اين است كه انسان ارزش شخصيت افراد و ميزان دوستى و دشمنى آنها را با خود درك خواهد كرد و اين شناسايى راه را براى پيروزى او هموار مى كند .
9⃣مشورتهاى پيامبر با آن قدرت فكرى و فوق العاده اى كه در حضرتش وجود داشت، بخاطر مجموع اين جهات بوده است تا به همگان لزوم مشورت گرفتن را آموزش دهد ، اما باز هم در نهایت تصمیم نهایی را پیامبر می گرفت و همگان موظف به #اطاعت_کردن بودند چنان که فرمود ؛
« هنگامى كه تصميم گرفتى (قاطع باش و) بر خدا توكل كن زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد » « فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِين » ( آل عمران 159)
🔟بنابراین میان اطاعت از پیامبر گرامی و مشورت گرفتن ایشان از اصحاب هیچ گونه #تنافی وجود ندارد .
📚تفسیر نمونه ج 3 ص 143
👈قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات👉 در تلگرام 👇
https://telegram.me/joinchat/A9RIwjvuaKGX3QS979_J_w
در ایتا 👇
https://eitaa.com/joinchat/2775384064Ccbdd7dd634