🔎درباره یک نامستند آشفته و بازنمایی سکولار
▫️مستند #عمامه_صورتی فارغ از فرم شتابزده،از حیث بازنمایی یکسری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت:
۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشهای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول میزند. #روحانیت_بالای_کوه بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک #خودآگاهی_کاذب است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد.
۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی/کمحجاب) با فیگور مردم شناسی! میشود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت میکند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی میگردد. گفتگوها بسیار تیز و #ساختارشکن و با جهتگیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش میرود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز میشود.
۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه میدهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب #مونوریل_نیمهکاره بود و عبارت "حرم من" هم بهره میبرد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح میکند، همین روایت را تقویت مینماید.
2⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب:
۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشنهای مصاحبه، #حجاب را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز #تعمیم_سوگیرانه چیز دیگری نمیتوان گفت.
۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین و نقش سرویسهای جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، #پروژه_فریب و نفوذ جریانهای سیاسی داخلی معرفی کنیم.
3⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف:
۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی #منش_بیقاعده روحانی مستند در کافیشاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده میکنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به #گفتوشنود_منفعلانه_شهروندی بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمیکنیم.
۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای #سینما_رکس تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ میمانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت میکنند و در انتها نیز زیر عمامهاش میزنند، #تصویر_افسرده و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل میکند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت #خروج درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم!
۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه #امر_به_معروف و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایهداران هم پیگیری نمود حرف درستی است، اما اینکه #دوگانه_مصنوعی از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست.
4⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی
▫️آفت #تقطیع هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. دادهها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشهاش سنجیده میشود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف میشود. در مستند جناب #شمقدری هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال میکند و الا با واقعیتها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد.
#علیرضامحمدلو
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
▫️مستند #عمامه_صورتی فارغ از فرم شتابزده،از حیث بازنمایی یکسری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت:
۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشهای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول میزند. #روحانیت_بالای_کوه بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک #خودآگاهی_کاذب است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد.
۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی/کمحجاب) با فیگور مردم شناسی! میشود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت میکند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی میگردد. گفتگوها بسیار تیز و #ساختارشکن و با جهتگیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش میرود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز میشود.
۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه میدهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب #مونوریل_نیمهکاره بود و عبارت "حرم من" هم بهره میبرد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح میکند، همین روایت را تقویت مینماید.
2⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب:
۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشنهای مصاحبه، #حجاب را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز #تعمیم_سوگیرانه چیز دیگری نمیتوان گفت.
۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین و نقش سرویسهای جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، #پروژه_فریب و نفوذ جریانهای سیاسی داخلی معرفی کنیم.
3⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف:
۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی #منش_بیقاعده روحانی مستند در کافیشاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده میکنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به #گفتوشنود_منفعلانه_شهروندی بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمیکنیم.
۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای #سینما_رکس تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ میمانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت میکنند و در انتها نیز زیر عمامهاش میزنند، #تصویر_افسرده و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل میکند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت #خروج درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم!
۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه #امر_به_معروف و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایهداران هم پیگیری نمود حرف درستی است، اما اینکه #دوگانه_مصنوعی از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست.
4⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی
▫️آفت #تقطیع هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. دادهها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشهاش سنجیده میشود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف میشود. در مستند جناب #شمقدری هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال میکند و الا با واقعیتها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد.
#علیرضامحمدلو
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir