Forwarded from 2020
#یادداشت
جنگ هیبریدی و یک دولت بی آرمان؟
فرهنگ رها و سرگرمی رسانه
وقتی از دولت لیبرال سخن گفته می شود، منظور مجموعه ای است که در عرصه فرهنگ و افکارعمومی، به جامعه باز پوپری و در امر رسانه، #صنعت_فرهنگ را الگوریتم ذهنی دولت می داند و چون سخنگوی دولت، فضای مجازی را آب باریکه سرگرمی و دلخوشی ملت تعبیر می کند. جولان سریال های فانتزی و فیلم فارسی های شبکه نمایش خانگی که عفت و غیرت و عقلانیت را به باد کتک و استهزاء گرفته و ناهنجاری های حاکم بر شبکه های اجتماعی خارجی، نمونه هایی از این بازی رسانه ای دولت برای #سرگرمی_مردم و فریب افکارعمومی است.
بهداشت و سلامت در محاصره کرونا
دولتی که در مهار ویروس کرونا می توانست قوی تر و مدبرانه تر عمل کند و وضعیت کشور را با رعایت و حمایت پروتکل های مصوب ستادملی کرونا، باثبات نگه داشته و با عدم بازگشایی های بی مورد برخی مشاغل و فعالیت های درجه دو و سه بلحاظ اهمیت اقتصادی و بدلیل ضرورت های بهداشتی، آمار ابتلا را به وضعیت هشدار در نصف استان های کشور و حتی قرمز در برخی استان ها نرساند.
اقتصاد بورسی در وضعیت هشدار
همین دولت لیبرال در اقتصاد نیز به #دست_نامرئی_بازار دلخوش کرده و چون به بن بست سیاسی برای حل مسائل اقتصادی و معیشتی می رسد بطور عجیبی بسمت صنعت بورس هجوم می آورد.
اینکه در بورس چه می گذرد هم بحث مستوفایی می طلبد که مردم زیر بار سکه ۱۰میلیونی و پراید ۱۰۰میلیونی و دلار۲۰۰۰۰هزارتومنی و مسکن دست نیافتنی و سربه فلک کشیده، به سمت #بازی_بورس روی آورده اند و معلوم نیست که با برآیندصفر محموع سود و زیان ملت، چقدر صرف سرمایه گذاری و تولید داخلی جهت مهار تورم و گرانی می شود و چقدر صادرات تقویت و واردات مهار می شود.
تا کی قرار است که سوپاپ اطمینان اقتصاد کشور به دلیل قدرت نظامی مان باشد و از خود اقتصادمان برای کشور آبی گرم نشود و به تعبیری حوزه اقتصاد از حوزه امنیت وام بگیرد؟
اطلاعات، آتش سوزی، امنیت
حال که با آتش سوزی های زنجیره ای و انفجارهای مشکوک و نامه های سرگشاده مشکوک تر، مساله امنیت نیز خراش برداشته و اندکی دچار چالش شده، وضعیت اقتصاد نیز ممکن است دچار نوسان و شیب منفی شود، لیبرال های وطن چه چاره ای برای حل مساله خواهند داشت؟
با توجه به وضعیت شناسی موجود کشور که ابعادقضیه را به جنگ هیبریدی و ترکیبی دشمن با نفوذی های امنیتی و سوءمدیریت دولتی می توان تعبیر نمود، آیا همچنان برجام را افتخار تاریخی خواندن وزیرخارجه در صحن مجلس و معاون اول رییس جمهور در جلسات هیات دولت، می تواند باعث سرگرمی وامیدبخشی و اعتمادآفرینی ملت نجیب در برابر یک دولت خسته و بی آرمان تلقی شود؟
🖌علیرضامحمدلو
@andisheengelabi
جنگ هیبریدی و یک دولت بی آرمان؟
فرهنگ رها و سرگرمی رسانه
وقتی از دولت لیبرال سخن گفته می شود، منظور مجموعه ای است که در عرصه فرهنگ و افکارعمومی، به جامعه باز پوپری و در امر رسانه، #صنعت_فرهنگ را الگوریتم ذهنی دولت می داند و چون سخنگوی دولت، فضای مجازی را آب باریکه سرگرمی و دلخوشی ملت تعبیر می کند. جولان سریال های فانتزی و فیلم فارسی های شبکه نمایش خانگی که عفت و غیرت و عقلانیت را به باد کتک و استهزاء گرفته و ناهنجاری های حاکم بر شبکه های اجتماعی خارجی، نمونه هایی از این بازی رسانه ای دولت برای #سرگرمی_مردم و فریب افکارعمومی است.
بهداشت و سلامت در محاصره کرونا
دولتی که در مهار ویروس کرونا می توانست قوی تر و مدبرانه تر عمل کند و وضعیت کشور را با رعایت و حمایت پروتکل های مصوب ستادملی کرونا، باثبات نگه داشته و با عدم بازگشایی های بی مورد برخی مشاغل و فعالیت های درجه دو و سه بلحاظ اهمیت اقتصادی و بدلیل ضرورت های بهداشتی، آمار ابتلا را به وضعیت هشدار در نصف استان های کشور و حتی قرمز در برخی استان ها نرساند.
اقتصاد بورسی در وضعیت هشدار
همین دولت لیبرال در اقتصاد نیز به #دست_نامرئی_بازار دلخوش کرده و چون به بن بست سیاسی برای حل مسائل اقتصادی و معیشتی می رسد بطور عجیبی بسمت صنعت بورس هجوم می آورد.
اینکه در بورس چه می گذرد هم بحث مستوفایی می طلبد که مردم زیر بار سکه ۱۰میلیونی و پراید ۱۰۰میلیونی و دلار۲۰۰۰۰هزارتومنی و مسکن دست نیافتنی و سربه فلک کشیده، به سمت #بازی_بورس روی آورده اند و معلوم نیست که با برآیندصفر محموع سود و زیان ملت، چقدر صرف سرمایه گذاری و تولید داخلی جهت مهار تورم و گرانی می شود و چقدر صادرات تقویت و واردات مهار می شود.
تا کی قرار است که سوپاپ اطمینان اقتصاد کشور به دلیل قدرت نظامی مان باشد و از خود اقتصادمان برای کشور آبی گرم نشود و به تعبیری حوزه اقتصاد از حوزه امنیت وام بگیرد؟
اطلاعات، آتش سوزی، امنیت
حال که با آتش سوزی های زنجیره ای و انفجارهای مشکوک و نامه های سرگشاده مشکوک تر، مساله امنیت نیز خراش برداشته و اندکی دچار چالش شده، وضعیت اقتصاد نیز ممکن است دچار نوسان و شیب منفی شود، لیبرال های وطن چه چاره ای برای حل مساله خواهند داشت؟
با توجه به وضعیت شناسی موجود کشور که ابعادقضیه را به جنگ هیبریدی و ترکیبی دشمن با نفوذی های امنیتی و سوءمدیریت دولتی می توان تعبیر نمود، آیا همچنان برجام را افتخار تاریخی خواندن وزیرخارجه در صحن مجلس و معاون اول رییس جمهور در جلسات هیات دولت، می تواند باعث سرگرمی وامیدبخشی و اعتمادآفرینی ملت نجیب در برابر یک دولت خسته و بی آرمان تلقی شود؟
🖌علیرضامحمدلو
@andisheengelabi
🔎مانکن زنده و نگاهی برچهارگام تغییرات فرهنگی
🔸امروزه که تعدد تبلیغات و بیلبوردها و تکنیک های جذب مخاطب، کوچه و خیابان و تلویزیون را درنوردیده، سوژه ای عجیب برای مدتی توجهات را جلب نمود.
🔹روش جدید تبلیغاتی #مانکن_زنده و استفاده از مدلینگ زن در ویترین مغازه ها که از چندمغازه محدود در مشهد شروع شد و به کرمانشاه رسید را می توان به عنوان مساله ای فرهنگی اجتماعی نیز مورد بررسی قرار داد.
🔸این پدیده قبل از ایران در کشورهای دیگری نیز آزموده شده و کمافی السابق سوغات تبلیغاتی اروپاست. وقتی خطوط قرمز یک فرهنگ با ابتکار تبلیغاتی سخیفی چون #مانکن_زنده، سحر تبر و ساسی مانکن و...مورد هجمه واقع می شود جای سوال از چرایی و چیستی ماجراست اما از چگونگی تغییرات و نتایج مابعد این رویداد نیز بایستی تحلیلی داشته باشیم.
گام اول، حساسیت(تقدس) زدایی: اساسا برای مهندسی فرهنگی و صورت بندی تغییرات اجتماعی، حرکت نخست، دستکاری محیط و محدودیت های فرهنگی است. چارچوب فرهنگی، باورها و ارزش های یک محیط باید مورد سوال و شبهه واقع شده و با #فعالیت_ایذایی و تحریک پذیری، چهره شفاف فرهنگ را چنگی انداخت و شک آلود نموده و از قداست زدود.
گام دوم انگاره سازی و مدیریت ذهن: ایجادتصویری متکثر و مردد از فرهنگ بعد از تقدس زدایی می تواند راه چاهی برای مدیریت ذهن و قراری باشد برای #ذهن_بی_خانمان و خالی از قداست و یقین و بگوید حق مطلقی وجود ندارد و کسب یقین و معرفت امری الزامی نیست و دروازه های ذهن را باید هرمنوتیکی و چندباندی رها نمود...
گام سوم ذائقه سازی و مدیریت تعلق: بعد از انگاره سازی و خلع سلاح معرفتی و رها کردن دروازه های معرفت، دیگر پایگاه فکری و مبدا و مقصد یقینی وجود ندارد پس بایستی روی علاقه ها تمرکز نمود. وقتی برای بشر، آبی از معرفت گرم نشد و همه معارف از جادو تا دانش و از تخیل تا مذهب همه در یک سبد قضاوت قرار گرفتند، ارباب رسانه بسمت تعلقات و ذائقه بشری شیفت عملیاتی می کند تا بحران معنا و معرفت را جبران نماید. کثرت گزینه ها برای انتخاب بهتر و سرمایه گذاری روی احساسات مخاطب و رو آوردن سمت تنوع طلبی افراطی را از این زاویه بنگریم.
گام چهارم رفتارسازی و مدیریت کنش:
حساسیت زدایی، انگاره سازی و #فرافکنی_تردید، ذائقه سازی و سرمایه گذاری روی تعلقات و احساسات، زمینه لازم را برای تیرخلاص کمپانی ها و چرخه خبیث سرمایه داری جهانی فراهم می نماید. انسان بدون قداست و معرفت و سرشار از احساسات و تلون مزاج، به دنبال نسخه ای برای زندگی در ساحت رفتار و کنشگری است.
مبدا و معاد از نرخ و معنا تهی شده و #باید_در_لحظه_زندگی_کرد. پس باید جهت جداشدن از ترس و اضطراب از زندگی و مرگ پیش رو، از خودآگاهی فارغ شد و به سمت #خودافشایی و حل بحران در ساحت اجتماع حرکت کرد. در معامله حل بحران خود در ساحت جامعه، کالایی جز خودشیفتگی و سرمایه گذاری در سطح ظاهر، دست بشر را نخواهد گرفت.
اینکه انسان به حدی تنزل پیدا کند که در ویترین مغازه ها در نقش مانکن، خودش را نمایش دهد، ناشی از خط سیری انحرافی است که در ساحت فرهنگ جامعه ایجاد شده و این بیماری تنزل شخصیت، در طرف خرید بازار نیز با #پدیده_انسان_های_پرسه_زن مواجه است که خودشیفتگی و بحران شخصیت این مانکن های زنده را بازتولید می نماید.
تراژدی فرهنگ فقط شامل خودشیفتگی و بحران شخصیت عده ای و تلون مزاج و پرسه زنی و چشم چرانی عده ای دیگر نمی شود. اساسا #صنعت_فرهنگ برای تنفس بیشتر و به روز ماندن در عرصه تمدنی، به تئوریسین ها و مدیران بیمار و لیبرال مسلکی احتیاج دارد که این چرخهرا پشتیبانی نموده و در میان توده مردم درونی سازی نمایند.
✍علیرضامحمدلو
"عصر جدید عصر رسانه"
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔸امروزه که تعدد تبلیغات و بیلبوردها و تکنیک های جذب مخاطب، کوچه و خیابان و تلویزیون را درنوردیده، سوژه ای عجیب برای مدتی توجهات را جلب نمود.
🔹روش جدید تبلیغاتی #مانکن_زنده و استفاده از مدلینگ زن در ویترین مغازه ها که از چندمغازه محدود در مشهد شروع شد و به کرمانشاه رسید را می توان به عنوان مساله ای فرهنگی اجتماعی نیز مورد بررسی قرار داد.
🔸این پدیده قبل از ایران در کشورهای دیگری نیز آزموده شده و کمافی السابق سوغات تبلیغاتی اروپاست. وقتی خطوط قرمز یک فرهنگ با ابتکار تبلیغاتی سخیفی چون #مانکن_زنده، سحر تبر و ساسی مانکن و...مورد هجمه واقع می شود جای سوال از چرایی و چیستی ماجراست اما از چگونگی تغییرات و نتایج مابعد این رویداد نیز بایستی تحلیلی داشته باشیم.
گام اول، حساسیت(تقدس) زدایی: اساسا برای مهندسی فرهنگی و صورت بندی تغییرات اجتماعی، حرکت نخست، دستکاری محیط و محدودیت های فرهنگی است. چارچوب فرهنگی، باورها و ارزش های یک محیط باید مورد سوال و شبهه واقع شده و با #فعالیت_ایذایی و تحریک پذیری، چهره شفاف فرهنگ را چنگی انداخت و شک آلود نموده و از قداست زدود.
گام دوم انگاره سازی و مدیریت ذهن: ایجادتصویری متکثر و مردد از فرهنگ بعد از تقدس زدایی می تواند راه چاهی برای مدیریت ذهن و قراری باشد برای #ذهن_بی_خانمان و خالی از قداست و یقین و بگوید حق مطلقی وجود ندارد و کسب یقین و معرفت امری الزامی نیست و دروازه های ذهن را باید هرمنوتیکی و چندباندی رها نمود...
گام سوم ذائقه سازی و مدیریت تعلق: بعد از انگاره سازی و خلع سلاح معرفتی و رها کردن دروازه های معرفت، دیگر پایگاه فکری و مبدا و مقصد یقینی وجود ندارد پس بایستی روی علاقه ها تمرکز نمود. وقتی برای بشر، آبی از معرفت گرم نشد و همه معارف از جادو تا دانش و از تخیل تا مذهب همه در یک سبد قضاوت قرار گرفتند، ارباب رسانه بسمت تعلقات و ذائقه بشری شیفت عملیاتی می کند تا بحران معنا و معرفت را جبران نماید. کثرت گزینه ها برای انتخاب بهتر و سرمایه گذاری روی احساسات مخاطب و رو آوردن سمت تنوع طلبی افراطی را از این زاویه بنگریم.
گام چهارم رفتارسازی و مدیریت کنش:
حساسیت زدایی، انگاره سازی و #فرافکنی_تردید، ذائقه سازی و سرمایه گذاری روی تعلقات و احساسات، زمینه لازم را برای تیرخلاص کمپانی ها و چرخه خبیث سرمایه داری جهانی فراهم می نماید. انسان بدون قداست و معرفت و سرشار از احساسات و تلون مزاج، به دنبال نسخه ای برای زندگی در ساحت رفتار و کنشگری است.
مبدا و معاد از نرخ و معنا تهی شده و #باید_در_لحظه_زندگی_کرد. پس باید جهت جداشدن از ترس و اضطراب از زندگی و مرگ پیش رو، از خودآگاهی فارغ شد و به سمت #خودافشایی و حل بحران در ساحت اجتماع حرکت کرد. در معامله حل بحران خود در ساحت جامعه، کالایی جز خودشیفتگی و سرمایه گذاری در سطح ظاهر، دست بشر را نخواهد گرفت.
اینکه انسان به حدی تنزل پیدا کند که در ویترین مغازه ها در نقش مانکن، خودش را نمایش دهد، ناشی از خط سیری انحرافی است که در ساحت فرهنگ جامعه ایجاد شده و این بیماری تنزل شخصیت، در طرف خرید بازار نیز با #پدیده_انسان_های_پرسه_زن مواجه است که خودشیفتگی و بحران شخصیت این مانکن های زنده را بازتولید می نماید.
تراژدی فرهنگ فقط شامل خودشیفتگی و بحران شخصیت عده ای و تلون مزاج و پرسه زنی و چشم چرانی عده ای دیگر نمی شود. اساسا #صنعت_فرهنگ برای تنفس بیشتر و به روز ماندن در عرصه تمدنی، به تئوریسین ها و مدیران بیمار و لیبرال مسلکی احتیاج دارد که این چرخهرا پشتیبانی نموده و در میان توده مردم درونی سازی نمایند.
✍علیرضامحمدلو
"عصر جدید عصر رسانه"
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔎یک بُرد فوتبالی و هشت شکست فرافوتبالی!
▫️فوتبال در عصر حاضر، بزرگترین نماد #صنعت_فرهنگ و سرگرمی محسوب می شود. از طرفی نیز بارها از شعار فوتبال عاری از سیاست سخن گفته شده اما مدعیان این شعار برای همجنسبازی #هشتگ، ترند کرده اند و روسیه را از مسابقات تحریم کردهاند و البته برای محکوم کردن نژادپرستی، زانوهای نمایشی بر زمین چمن کوبیده و برای #مرگ_جورج_فلوید، یک دقیقه! سکوت کردهاند.
▫️این فوتبال نشان داده که در مقابل واقعیت های روز، بی تفاوت نبوده و علاوه بر وجه سرگرمی، ظرفیت دیپلماتیک داشته و یک #زبان_گلوبال(فراگیر) در خدمت معانی و سیاست های کانالیزه شده قرار میگیرد.(مثل اینکه برای انفجار در فرانسه سیاه بپوشد ولی در قبال بمباران یمن و فلسطین و...سکوت موذیانه و کاملا سیاسی اتخاذ کند).
🔸با در نظر گرفتن این دیدگاه به ظرفیتهای پدیده مدرنی چون فوتبال، به خوانش نتایج و پیامدهای برد شیرین امروز ایران مقابل ولز در جام جهانی ۲۰۲۲ می پردازیم.
1️⃣ شکست مارپیچ سکوت مهندسی شده با لیدری برخی سلبریتی ها که قهر مردم ایران!! از تیم ملی ایران را القا میکردند که با حضور شاد مردم در میادین شهرها مهیا شد.(انرژی متراکم و دعای وسیع مردم به ذهن و قلب فوتبالیست ها منتقل شد)
2️⃣ شکست فیلترینگ حبابی برساخته(قبل از بازی القا می شود که مردم سوگوارند_ بعد از بازی دیکته می شود که مردم خوشحالند) با لیدری سعودینشنال و رفقای لندی، سعودی و آمریکایی اش که مردم را در فجازی #گروگان گرفته بودند و فرکانس غم و شادی مردمی را تنظیم دستی میکردند.(استوری سعید عزت اللهی نشان داد که فیلترینگ حبابی تاحدودی شکسته شده)
3️⃣ شکست پروژه #دوقطبی_سازی مذهبی_غیرمذهبی که با حضور اقشار مختلف و متنوع مردم از جمله روحانیون و #طلاب و قشر به اصطلاح ارزشی و حتی پلیس امنیت در کنار مردم و برای ایران با لبان خندان رقم خورد.
4️⃣ شکست دکترین نفرت و آنفولانزای نیوریورکی که طی دوماه اخیر پخت و پز شده بود(ایرانی مقابل ایران و ایرانی و...) و با یک برد شیرین همراه با حمایت پرشور مردم روی سکوها و داخل خانه ها و همچنین حضور خودجوش، بدون فراخوان و پرتنوع مردم در خیابان ها صورت گرفت.
5️⃣ شکست محاصره تبلیغاتی منفی، متراکم، فیک، یاس آور و سیاه بیگانه با #تغییر_خط_خبری داخلی و بینالمللی بسمت پیروزی و شادی ایران(طی دوماه اخیر با حدود #چهل_هزار_خبر_دروغ، افکارعمومی را تحت بمباران خبری_تحلیلی قرار داده بودند)
6️⃣شکست پروژه کثیف و موذیانه #هویت_ستیزی ذیل تحقیر نمادهای ملی و مذهبی با سرودی که در ابتدای بازی خوانده شد و سجده شکری که در انتهای بازی شاهد بودیم. تلاش بر این بود که از مسیر تحقیر و تضعیف نمادها، وجوه معرفتی را ترور کرده و ابعاد هنجاری را به انزوا و حذف نزدیک کنند. برد امروز یک #ریبرندینگ مختصر از نمادهای ملی و مذهبی بود.
7️⃣ شکست پروژه ناامن سازی، آنارشیسم، آشوب و القای فضای دهه شصتی برای ایران که این شادی فوتبالی سراسری، یکدست و مردمی، بعنوان خط شکن این ماجرا عمل کرد.(ترورهای اخیر در صدد ساخت تونل وحشت از خیابان ها بود)
8️⃣ شکست جولان فیک نیوزها بر آسمان ذهن و روان مردم و افشای فریب و دروغ بزرگی بنام حمایت از مردم ایران، با رقص و #پایکوبی بعد از باخت مقابل انگلیس و #سکوت و بایکوت بعد از برد تیم ملی که استوری برخی از بازیکنان تیم ملی و کنشگری سرمربی پرتغالی مان در خط مقدم #جنگ_روانی_فوتبالی این چند روز اخیر که bbc در راس آن قرار داشت، حاکی از این ماجراست.
▫️شاید در برخی بندها اندکی اغراق هم چاشنی سخن شده باشد ولی هدف این است که نسبت به ظرفیت های محیطی، #ابزارهای_مدرن و وجوه بینالمللی در #جنگهای_هیبریدی_امروزی غافل نشویم. برد امروز از هرجهت شیرین بود. هم بخاطر متن فوتبالی و هم بخاطر فرامتن های فراگیرش...
#علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
▫️فوتبال در عصر حاضر، بزرگترین نماد #صنعت_فرهنگ و سرگرمی محسوب می شود. از طرفی نیز بارها از شعار فوتبال عاری از سیاست سخن گفته شده اما مدعیان این شعار برای همجنسبازی #هشتگ، ترند کرده اند و روسیه را از مسابقات تحریم کردهاند و البته برای محکوم کردن نژادپرستی، زانوهای نمایشی بر زمین چمن کوبیده و برای #مرگ_جورج_فلوید، یک دقیقه! سکوت کردهاند.
▫️این فوتبال نشان داده که در مقابل واقعیت های روز، بی تفاوت نبوده و علاوه بر وجه سرگرمی، ظرفیت دیپلماتیک داشته و یک #زبان_گلوبال(فراگیر) در خدمت معانی و سیاست های کانالیزه شده قرار میگیرد.(مثل اینکه برای انفجار در فرانسه سیاه بپوشد ولی در قبال بمباران یمن و فلسطین و...سکوت موذیانه و کاملا سیاسی اتخاذ کند).
🔸با در نظر گرفتن این دیدگاه به ظرفیتهای پدیده مدرنی چون فوتبال، به خوانش نتایج و پیامدهای برد شیرین امروز ایران مقابل ولز در جام جهانی ۲۰۲۲ می پردازیم.
1️⃣ شکست مارپیچ سکوت مهندسی شده با لیدری برخی سلبریتی ها که قهر مردم ایران!! از تیم ملی ایران را القا میکردند که با حضور شاد مردم در میادین شهرها مهیا شد.(انرژی متراکم و دعای وسیع مردم به ذهن و قلب فوتبالیست ها منتقل شد)
2️⃣ شکست فیلترینگ حبابی برساخته(قبل از بازی القا می شود که مردم سوگوارند_ بعد از بازی دیکته می شود که مردم خوشحالند) با لیدری سعودینشنال و رفقای لندی، سعودی و آمریکایی اش که مردم را در فجازی #گروگان گرفته بودند و فرکانس غم و شادی مردمی را تنظیم دستی میکردند.(استوری سعید عزت اللهی نشان داد که فیلترینگ حبابی تاحدودی شکسته شده)
3️⃣ شکست پروژه #دوقطبی_سازی مذهبی_غیرمذهبی که با حضور اقشار مختلف و متنوع مردم از جمله روحانیون و #طلاب و قشر به اصطلاح ارزشی و حتی پلیس امنیت در کنار مردم و برای ایران با لبان خندان رقم خورد.
4️⃣ شکست دکترین نفرت و آنفولانزای نیوریورکی که طی دوماه اخیر پخت و پز شده بود(ایرانی مقابل ایران و ایرانی و...) و با یک برد شیرین همراه با حمایت پرشور مردم روی سکوها و داخل خانه ها و همچنین حضور خودجوش، بدون فراخوان و پرتنوع مردم در خیابان ها صورت گرفت.
5️⃣ شکست محاصره تبلیغاتی منفی، متراکم، فیک، یاس آور و سیاه بیگانه با #تغییر_خط_خبری داخلی و بینالمللی بسمت پیروزی و شادی ایران(طی دوماه اخیر با حدود #چهل_هزار_خبر_دروغ، افکارعمومی را تحت بمباران خبری_تحلیلی قرار داده بودند)
6️⃣شکست پروژه کثیف و موذیانه #هویت_ستیزی ذیل تحقیر نمادهای ملی و مذهبی با سرودی که در ابتدای بازی خوانده شد و سجده شکری که در انتهای بازی شاهد بودیم. تلاش بر این بود که از مسیر تحقیر و تضعیف نمادها، وجوه معرفتی را ترور کرده و ابعاد هنجاری را به انزوا و حذف نزدیک کنند. برد امروز یک #ریبرندینگ مختصر از نمادهای ملی و مذهبی بود.
7️⃣ شکست پروژه ناامن سازی، آنارشیسم، آشوب و القای فضای دهه شصتی برای ایران که این شادی فوتبالی سراسری، یکدست و مردمی، بعنوان خط شکن این ماجرا عمل کرد.(ترورهای اخیر در صدد ساخت تونل وحشت از خیابان ها بود)
8️⃣ شکست جولان فیک نیوزها بر آسمان ذهن و روان مردم و افشای فریب و دروغ بزرگی بنام حمایت از مردم ایران، با رقص و #پایکوبی بعد از باخت مقابل انگلیس و #سکوت و بایکوت بعد از برد تیم ملی که استوری برخی از بازیکنان تیم ملی و کنشگری سرمربی پرتغالی مان در خط مقدم #جنگ_روانی_فوتبالی این چند روز اخیر که bbc در راس آن قرار داشت، حاکی از این ماجراست.
▫️شاید در برخی بندها اندکی اغراق هم چاشنی سخن شده باشد ولی هدف این است که نسبت به ظرفیت های محیطی، #ابزارهای_مدرن و وجوه بینالمللی در #جنگهای_هیبریدی_امروزی غافل نشویم. برد امروز از هرجهت شیرین بود. هم بخاطر متن فوتبالی و هم بخاطر فرامتن های فراگیرش...
#علیرضامحمدلو، مدرس رسانه و پژوهشگر علوم اجتماعی
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
✅ #پدیدارشناسی_سلبریتی؛
🔎صنعت فرهنگ، افول معرفت و مرگ معنا در حاد واقعیت
🔹سلبریتی کیست و اساسا چه نقشی در جامعه شناسی برایش نوشته شده است؟ در یک تعریفی گفته میشود سلبریتی یعنی «آدمی که خیلی ها بدلیل تبلیغات مکرر و سبک خاص زندگی یا جذابیت بصری اش وی را می شناسند و جزییات زندگی اش برای این خیلی ها مهم است.»
🔸اگر بی مقدمه بخواهیم فکت های مربوط به این پدیده را بیان کنیم باید گفت: ستاره ها و قهرمانان در نتیجه شایستگی هایشان صاحب نام میشوند ولی سلبریتیها ضربدر رسانه و بعلاوه رپورتاژ و #پروپاگاندا(تبلیغات مایل به فریب)، اذهان و قلوب را تسخیر کرده و مرکز توجه واقع میشوند.
🔹اما کارکرد اصلی و امروزی این پدیده در جامعه چیست؟ ژان بودریار فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در این رابطه #حاد_واقعیت را طرح کرده و میگوید: از میانه قرن بیستم ما دوباره به وضعیتی برگشتهایم که #واقعیت_طرد_شده_است. نه اینکه ارجاعی وجود ندارد (دالی به مدلولی ارجاع نمیدهد)، بلکه منظور این است که کمپانیهای تفریحی و رسانههای تودهای، غیر واقعیت را جانشین آن ساختهاند.(دستکاری واقعیت و غیبت حقیقت)
🔸حال این #کاریزمای_برساخته چگونه رقم خورد؟ با صرف نظر از تاریخچه مفهوم سلبریتی و در نگاه فیلسوف علوم اجتماعی، در گذشته و قبل از عصر مدرن و رسانه، میوه فرهنگ، محصول زمین معرفت بود. جلوتر از اقتصاد و سیاست و امنیت، عمیق ترین و پایدارترین عنصر اجتماعی، فرهنگِ معرفت پایه بود. با ظهور مدرنیته و غلبه فراگیر سرمایه داری در سلول های جامعه، #صنعت_فرهنگ به تعبیر آدورنو جای فرهنگ را گرفت.
🔹معرفت که ستون خیمه فرهنگ بود، وجه پایداری اش را از دست داد و تبدیل به #امر_کالایی گشته و وارد فضای بساز و بفروش شد. در بعد فلسفی، نسبیت بر فرهنگ حاکم گردید و با ظهور رسانه، سیالیت فرهنگ به اوج خود رسید و ارتکازات(مفاهیم رسوخ یافته در ذهن به مرور زمان) و عادات برساخته، از معرفت ناب و پایدار سبقت گرفت.
🔸غلبه ارتکازات و اطلاعات بر معرفت باعث شد منزلت دانش و معرفت، در حد #تفننهای_شخصی و تکثرات اجتماعی کاهش یابد. علم، دیگر یک مقوله مقدس تلقی نمیشد و حتی تجربه و science هم همانند دین و تجربه دینی در غرب، به امری شخصی بدل شد.
🔹#مرجعیت_دانش، همه جایی و هرجایی شد و ابتذال و افول معرفت بر جهان غرب سایه انداخت. رسانه بقدری فراگیر شد که هرکسی میتوانست با رسانه ای که در اختیار دارد، ادعای معرفت و کشف یا کنترل واقعیت داشته باشد.
🔸#فوبیای_استبداد_عوام هم در نسبت با همین شرایط ابتذال گونه و با توجیه آزادی و #دمکراتیزه_شدن_معرفت، مطرح شد چرا که هرکسی بدون ضابطه می توانست هر سخن و داده ای را در نزد افکار عمومی منتشر کند.
🔸این غلبه اطلاعات و داده های رسانه ای بر معرفت(باور صادق موجه)، باعث #از_جاکندگی عناصر سرگرمی و تفنن همچون بازیگران و هنرمندان تئاتر و سینما و نشستن آنها بر مسند باورسازی و ساخت ارتکازات اجتماعی گردید.
🔹دیگر عالمان و اندیشمندان و فیلسوفان بر #منبر_تعلیم_و_تربیت_اجتماعی نبودند. راهبردی ترین گزاره های اجتماعی با تکرار و تکرار و تکرار از طریق تریبون های رسانه ای در ذهنیت عموم جامعه رسوب یافت و به #ارتکازات_بنیادین بدل گردید که دستپخت عناصر سرگرمی ساز جامعه بود.
🔸#سرگرم_آموزی(Edutainment) جای تعلیم و تربیت سنتی را گرفت و بازی و بازیگری و هنر بر مسند تولید و انتقال معرفت اجتماعی تکیه زد. اینکه چگونه و به چه چیزی فکر بکنیم را هم رسانه تعیین میکرد! چرا که ارباب رسانه در راس هرم قدرت قرار گرفتند.
🔹در نهایت اینکه معرفت جای خود را به اطلاعات و ارتکازات داد و فرهنگ هم با تغییری بنیادین به معنای "افکار عمومی" تقلیل یافت. پدیده سلبریتی با فالوورها و شخصیت کاذبش، حاد واقعیت و #عبور_از_حقیقت را به بهترین شکل ترجمه کرد و #مرگ_معنا را رقم زده و فاتحه واقعیت را هم خواند.
🔻امروزه و در ساحت افکارعمومی، احترام و قداست و تایید و اطاعتی که همزاد فرهنگ و معرفت بود، در سایه فضای مجازی و جهان رسانهزده، ازآن بلاگرها، ولاگرها و سلبریتی هاست که این پدیده، نتیجه #حادواقعیت یا همان عبور از واقعیت به سمت برساختها، نشانه ها و مجازهاست.
#عصرجدید_عصررسانه
#گرالیت
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔎صنعت فرهنگ، افول معرفت و مرگ معنا در حاد واقعیت
🔹سلبریتی کیست و اساسا چه نقشی در جامعه شناسی برایش نوشته شده است؟ در یک تعریفی گفته میشود سلبریتی یعنی «آدمی که خیلی ها بدلیل تبلیغات مکرر و سبک خاص زندگی یا جذابیت بصری اش وی را می شناسند و جزییات زندگی اش برای این خیلی ها مهم است.»
🔸اگر بی مقدمه بخواهیم فکت های مربوط به این پدیده را بیان کنیم باید گفت: ستاره ها و قهرمانان در نتیجه شایستگی هایشان صاحب نام میشوند ولی سلبریتیها ضربدر رسانه و بعلاوه رپورتاژ و #پروپاگاندا(تبلیغات مایل به فریب)، اذهان و قلوب را تسخیر کرده و مرکز توجه واقع میشوند.
🔹اما کارکرد اصلی و امروزی این پدیده در جامعه چیست؟ ژان بودریار فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی در این رابطه #حاد_واقعیت را طرح کرده و میگوید: از میانه قرن بیستم ما دوباره به وضعیتی برگشتهایم که #واقعیت_طرد_شده_است. نه اینکه ارجاعی وجود ندارد (دالی به مدلولی ارجاع نمیدهد)، بلکه منظور این است که کمپانیهای تفریحی و رسانههای تودهای، غیر واقعیت را جانشین آن ساختهاند.(دستکاری واقعیت و غیبت حقیقت)
🔸حال این #کاریزمای_برساخته چگونه رقم خورد؟ با صرف نظر از تاریخچه مفهوم سلبریتی و در نگاه فیلسوف علوم اجتماعی، در گذشته و قبل از عصر مدرن و رسانه، میوه فرهنگ، محصول زمین معرفت بود. جلوتر از اقتصاد و سیاست و امنیت، عمیق ترین و پایدارترین عنصر اجتماعی، فرهنگِ معرفت پایه بود. با ظهور مدرنیته و غلبه فراگیر سرمایه داری در سلول های جامعه، #صنعت_فرهنگ به تعبیر آدورنو جای فرهنگ را گرفت.
🔹معرفت که ستون خیمه فرهنگ بود، وجه پایداری اش را از دست داد و تبدیل به #امر_کالایی گشته و وارد فضای بساز و بفروش شد. در بعد فلسفی، نسبیت بر فرهنگ حاکم گردید و با ظهور رسانه، سیالیت فرهنگ به اوج خود رسید و ارتکازات(مفاهیم رسوخ یافته در ذهن به مرور زمان) و عادات برساخته، از معرفت ناب و پایدار سبقت گرفت.
🔸غلبه ارتکازات و اطلاعات بر معرفت باعث شد منزلت دانش و معرفت، در حد #تفننهای_شخصی و تکثرات اجتماعی کاهش یابد. علم، دیگر یک مقوله مقدس تلقی نمیشد و حتی تجربه و science هم همانند دین و تجربه دینی در غرب، به امری شخصی بدل شد.
🔹#مرجعیت_دانش، همه جایی و هرجایی شد و ابتذال و افول معرفت بر جهان غرب سایه انداخت. رسانه بقدری فراگیر شد که هرکسی میتوانست با رسانه ای که در اختیار دارد، ادعای معرفت و کشف یا کنترل واقعیت داشته باشد.
🔸#فوبیای_استبداد_عوام هم در نسبت با همین شرایط ابتذال گونه و با توجیه آزادی و #دمکراتیزه_شدن_معرفت، مطرح شد چرا که هرکسی بدون ضابطه می توانست هر سخن و داده ای را در نزد افکار عمومی منتشر کند.
🔸این غلبه اطلاعات و داده های رسانه ای بر معرفت(باور صادق موجه)، باعث #از_جاکندگی عناصر سرگرمی و تفنن همچون بازیگران و هنرمندان تئاتر و سینما و نشستن آنها بر مسند باورسازی و ساخت ارتکازات اجتماعی گردید.
🔹دیگر عالمان و اندیشمندان و فیلسوفان بر #منبر_تعلیم_و_تربیت_اجتماعی نبودند. راهبردی ترین گزاره های اجتماعی با تکرار و تکرار و تکرار از طریق تریبون های رسانه ای در ذهنیت عموم جامعه رسوب یافت و به #ارتکازات_بنیادین بدل گردید که دستپخت عناصر سرگرمی ساز جامعه بود.
🔸#سرگرم_آموزی(Edutainment) جای تعلیم و تربیت سنتی را گرفت و بازی و بازیگری و هنر بر مسند تولید و انتقال معرفت اجتماعی تکیه زد. اینکه چگونه و به چه چیزی فکر بکنیم را هم رسانه تعیین میکرد! چرا که ارباب رسانه در راس هرم قدرت قرار گرفتند.
🔹در نهایت اینکه معرفت جای خود را به اطلاعات و ارتکازات داد و فرهنگ هم با تغییری بنیادین به معنای "افکار عمومی" تقلیل یافت. پدیده سلبریتی با فالوورها و شخصیت کاذبش، حاد واقعیت و #عبور_از_حقیقت را به بهترین شکل ترجمه کرد و #مرگ_معنا را رقم زده و فاتحه واقعیت را هم خواند.
🔻امروزه و در ساحت افکارعمومی، احترام و قداست و تایید و اطاعتی که همزاد فرهنگ و معرفت بود، در سایه فضای مجازی و جهان رسانهزده، ازآن بلاگرها، ولاگرها و سلبریتی هاست که این پدیده، نتیجه #حادواقعیت یا همان عبور از واقعیت به سمت برساختها، نشانه ها و مجازهاست.
#عصرجدید_عصررسانه
#گرالیت
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir