ژئوپلیتیک رسانه
2.46K subscribers
1.8K photos
1.69K videos
35 files
1.58K links
سایت اختصاصی
https://chaponashr.ir/bavir
بخشی از فعالیت‌های علمی و پژوهشی
https://elmnet.ir/eid/N-0017-7032
برقراری ارتباط
https://t.iss.one/Bavir_hassan
Download Telegram
قامت بلند شبکه های استانی

🔸‌امروزه که #هویت_بومی_و_ملی ما توسط انواع شبکه های دیداری، شنیداری و مجازی مورد هجمه رسانه ای قرار گرفته، #شبکه_های_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفه های هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار می گیرد، برخوردار است و با بهره گیری از سنت های بومی و محلی و نماد های مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و …می تواند در جهت تقویت و تحکیم بنیان های فرهنگ و هویت ملی،نقش آفرین باشد.

🔹توجه به فرهنگ ها و آیین ها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکه ها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانه ای در برابر هجمه های رسانه های بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری می کند. از آن سو در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گستره وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.

🔸استفاده از #خرد_جمعی_فرهیختگان، هنرمندان و مبتکران همه استان ها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقه مند بومی و نیروهای مستعد استان، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن می تواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکه های استانی می تواند کانون بازشناسی و بهره وری از این استعدادهایی باشد که خیلی از مواقع ناشناخته باقی می مانند و در گمنامی به هدر می روند.

🔅 #نقش_کانونی_شبکه_های_استانی در هر استان را می توان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانه ای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و ….. استان نیز جستجو کرد.
🔺در واقع کارکرد شبکه های استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی می تواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر می توان در شبکه های سراسری پیدا کرد.

🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکه های استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکه های استانی نسبت به شبکه های سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامه های مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و می توان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکه های سراسری یا شبکه های مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکه های استانی در تولیدات رسانه ای است.

🔸از حیث برنامه سازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانه ای آن را نمی توان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
🔺در واقع توانمندی تولید مستند های اجتماعی ، اقلیمی و …. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.

با ما همراه باشید

"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🥣چرا قیمه ها رو می ریزی تو ماستا!
⁉️تکنیک واقعیت مجهول

🏟︎احتمالاً شما هم دیده‌اید گزارشگر وقتی تیم محبوبش شکست می‌خورد، می‌رود سراغ حاشیه‌ها ... داوری که بد سوت زد، چمن زمین که خراب بود و نور ورزشگاه که کافی نبود و ازاین‌دست بهانه‌ها. به این تکنیک در رسانه واقعیت مجهول گفته می‌شود.

🏅این تکنیک در اتفاق‌های خوب ایران استفاده می‌شود. وقتی در کشور یک خبر خوب اتفاق می‌افتد که ابعاد ملی دارد رسانه‌های بیگانه هم دقیقاً همین کار را می‌کنند، اصل خبر را می‌گویند؛ اما برایش #روایت_تمرکز_زدا می‌سازند.

🌁در این تکنیک رسانه یک موضوع را مطرح می‌کند که به‌عنوان یک واقعیت رخ‌داده و آحاد مردم آن را لمس کرده‌اند با پرداخت به حواشی و داستان‌های مبالغه انگیز، شما را مجهول می‌کند که نسبت به #اصول آن #واقعیت فاصله می‌گیرید و نسبت به #فرعیات آن #کشش پیدا می‌کنید.

⚡️︎در این تکنیک می‌خواهند به دلایل قطع برق اشاره کنند.
آیا میزان مصرف برق ایرانی‌ها خیلی بالاست؟ آیا سرمایه‌گذاری در صنعت برق ایران انجام نشده است؟ آیا صنعت برق بسیار فرسوده شده؟ آیا دولت به فکر مردم هست یا نه؟ تمام موارد بالا را اعلام می‌کنند بعد می‌گویند برقی که دارید به عراق، سوریه و صادر می‌شود، پس این عامل قطع برق است، کدام عراق، عراقی که به کنسولگری ایران حمله کرد.

🇮🇶بنابراین، آن‌قدر از عراق می‌گویند که واقعیت‌های قطع برق را فراموش کنید و مجهول یک واقعیت را طراحی می‌کنند و بعد شایعات را به خدمت می‌گیرند و در مسیر اجرای تکنیک علوم‌شناختی نقش‌آفرینی می‌کند.

⚖️جلب‌توجه به #نکات_انحرافی با حاشیه راندن واقعیت‌ها، نوعی #ترکیب_محتوا و #وزن‌_دهی به #سوژه‌_ها است که با وقت‌گذاری بیشتر بر مسائل حاشیه‌ای می‌تواند مخاطب را در #مارپیچ_ناکجا_آباد برساند.

🥘شاید شما هم این جمله رو شنیده باشید که آقا قیمه‌ها رو ریختی تو ماستا ! این جمله موقعی استفاده می‌شود که فرد موضوعی نامرتبط در یک جایگاه نامرتبی استفاده می‌کند و می‌خواهد #پشت_پرده_نا_مربوطی از واقعیت را به ما نشان دهد.
#ژورسان
#تکنیک_شناختی
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔸غزه و مرگ سوژه مدرن؛

🔸دوگانه #سوژه و #ابژه، برساخت مفهومی جهان مدرن است؛ نه اینکه در نظام مفهومی جهان اسلام، این دوگانه معادل نداشته باشد، بلکه این دو، جایگاه محوری در اندیشه و عمل اجتماعی انسان مدرن داشته و دارند.

🔺در این نگاه، انسان مدرن، تنها خودش را اندیش‌مند می‌دانست و در نتیجه هرچه غیر او - چه آن‌ها که شباهتی صوری با او دارند و چه آن‌ها که ندارند- ابژه بودند و موضوعی برای اندیشیدن او. چیزی که «بوبر» از آن به رابطه «#من-آن» یاد می‌کند. رابطه‌ای که در آن، «من» مدرن هیچ «او»ی اندیشه‌گری را سراغ ندارد و همه چیز غیر «من»، «آن» است، آنی که نمی‌تواند اندیشه کند و صرفا اندیشیده می‌شود و به‌اجمال بدان که ابژه‌گی هم‌سنگ #بردگی‌ بود.

🔸شرق‌شناسی نمونه‌ای از این رابطه «من-آن»ی مدرن است. در این نگاه تمدن‌های مختلف، از جمله تمدن بزرگ اسلامی، باید به اندازه مردمک کوچک چشم انسان مدرن تقلیل می‌یافت تا به دیده او بیاید؛ لذا، هر بزرگی، تکه‌تکه می‌شد، #بی‌روح می‌شد و می‌مرد تا به اندیشه او راه یابد؛ از این‌رو انسان مدرن هیچ‌گاه فرصت و توان ادراک یک تمدن زنده غیر خودش را نیافت و لاجرم خود را نیز نشناخت.

🔺اما در روزگار #غزه، اتفاق دیگری رقم خورد. حادثه‌ای رخ داد که انسان مدرن از ادراک آن عاجز بود و سوژه‌گی انسان مدرن را تهدید کرد. هر چند این اولین بار نیست که عقل مدرن ناتوان شده ؛ اما هر بار که این ضعف پدیدار می‌شد، انسان مدرن در سوژه‌گی‌اش، هیچ تردید نمی‌کرد؛ بلکه آن ابژه را، آن پدیده عظیم را، از جهان زندگی‌اش، به وادی نیستی #تبعید می‌کرد؛ چنانچه با دین نیز چنین کرد.

🔺اما این بار فرق می‌کرد. در مدرسه بزرگ غزه، همان هنگام که سوژه مدرن عاجز شد، انسان و سوژه‌ای دیگر به سهولت و ذکاوت، حادثه را می‌فهمید و‌ معنا می‌بخشید و از آن جان می‌گرفت و می‌بالید؛ و این همه در پیش چشم سوژه بالانشین غربی رخ می‌داد.

🔺در اندیشه انسان غزه، مرگ پایان نبود،
در اندیشه او زندگی هدف نبود،
در اندیشه او ایمان، زنجیر نبود،
در اندیشه او، خدا نمرده بود بلکه زنده بود و زندگی می‌بخشید.
در غزه خدا دست‌بسته نبود، قدرت‌مند و قدرت‌‌بخش بود؛
در غزه خدا راست می‌گفت؛

🔺و انسان مدرن، چون کودکی که همه عمر به حل جدولی، به نظم روبیکی، به برد شطرنجی غره شده باشد، با دیدن این عقل بالنده و در پی‌اش، این زندگی جوشان، عجز خود را و کوچکی‌اش را ادراک می‌کرد و آنگاه، خودش برای خودش ابژه شد، بی‌آنکه اعتمادی به سوژه‌گی‌اش باقی مانده باشد.

⭕️جنگ غزه، جنگ اسرائیل و غزه نبود، جنگ حق و باطل بود. جنگ سوژه‌گی انسان مومن و انسان مدرن بود و چنین #ترمیم‌ناپذیر سوژه‌گی مدرن، آن سوژه‌‌گی بالانشین، زمین‌گیر شد و آن انسان ایستاده بر بام و آن مدرنیته ناتمام، تمام شد.
#حکمت_فرهنگ
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔸غزه و مرگ سوژه مدرن؛

🔸دوگانه #سوژه و #ابژه، برساخت مفهومی جهان مدرن است؛ نه اینکه در نظام مفهومی جهان اسلام، این دوگانه معادل نداشته باشد، بلکه این دو، جایگاه محوری در اندیشه و عمل اجتماعی انسان مدرن داشته و دارند.

🔺در این نگاه، انسان مدرن، تنها خودش را اندیش‌مند می‌دانست و در نتیجه هرچه غیر او - چه آن‌ها که شباهتی صوری با او دارند و چه آن‌ها که ندارند- ابژه بودند و موضوعی برای اندیشیدن او. چیزی که «بوبر» از آن به رابطه «#من-آن» یاد می‌کند. رابطه‌ای که در آن، «من» مدرن هیچ «او»ی اندیشه‌گری را سراغ ندارد و همه چیز غیر «من»، «آن» است، آنی که نمی‌تواند اندیشه کند و صرفا اندیشیده می‌شود و به‌اجمال بدان که ابژه‌گی هم‌سنگ #بردگی‌ بود.

🔸شرق‌شناسی نمونه‌ای از این رابطه «من-آن»ی مدرن است. در این نگاه تمدن‌های مختلف، از جمله تمدن بزرگ اسلامی، باید به اندازه مردمک کوچک چشم انسان مدرن تقلیل می‌یافت تا به دیده او بیاید؛ لذا، هر بزرگی، تکه‌تکه می‌شد، #بی‌روح می‌شد و می‌مرد تا به اندیشه او راه یابد؛ از این‌رو انسان مدرن هیچ‌گاه فرصت و توان ادراک یک تمدن زنده غیر خودش را نیافت و لاجرم خود را نیز نشناخت.

🔺اما در روزگار #غزه، اتفاق دیگری رقم خورد. حادثه‌ای رخ داد که انسان مدرن از ادراک آن عاجز بود و سوژه‌گی انسان مدرن را تهدید کرد. هر چند این اولین بار نیست که عقل مدرن ناتوان شده ؛ اما هر بار که این ضعف پدیدار می‌شد، انسان مدرن در سوژه‌گی‌اش، هیچ تردید نمی‌کرد؛ بلکه آن ابژه را، آن پدیده عظیم را، از جهان زندگی‌اش، به وادی نیستی #تبعید می‌کرد؛ چنانچه با دین نیز چنین کرد.

🔺اما این بار فرق می‌کرد. در مدرسه بزرگ غزه، همان هنگام که سوژه مدرن عاجز شد، انسان و سوژه‌ای دیگر به سهولت و ذکاوت، حادثه را می‌فهمید و‌ معنا می‌بخشید و از آن جان می‌گرفت و می‌بالید؛ و این همه در پیش چشم سوژه بالانشین غربی رخ می‌داد.

🔺در اندیشه انسان غزه، مرگ پایان نبود،
در اندیشه او زندگی هدف نبود،
در اندیشه او ایمان، زنجیر نبود،
در اندیشه او، خدا نمرده بود بلکه زنده بود و زندگی می‌بخشید.
در غزه خدا دست‌بسته نبود، قدرت‌مند و قدرت‌‌بخش بود؛
در غزه خدا راست می‌گفت؛

🔺و انسان مدرن، چون کودکی که همه عمر به حل جدولی، به نظم روبیکی، به برد شطرنجی غره شده باشد، با دیدن این عقل بالنده و در پی‌اش، این زندگی جوشان، عجز خود را و کوچکی‌اش را ادراک می‌کرد و آنگاه، خودش برای خودش ابژه شد، بی‌آنکه اعتمادی به سوژه‌گی‌اش باقی مانده باشد.

⭕️جنگ غزه، جنگ اسرائیل و غزه نبود، جنگ حق و باطل بود. جنگ سوژه‌گی انسان مومن و انسان مدرن بود و چنین #ترمیم‌ناپذیر سوژه‌گی مدرن، آن سوژه‌‌گی بالانشین، زمین‌گیر شد و آن انسان ایستاده بر بام و آن مدرنیته ناتمام، تمام شد.
#حکمت_فرهنگ
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
شبکه‌های استانی کانون‌های مقاومت فرهنگی #رسانه‌_ملی

🔸‌امروزه که هویت بومی و ملی ما توسط انواع شبکه‌های تلویزیونی و فضای مجازی مورد هجمه رسانه‌ای قرار گرفته است، #شبکه‌های_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفه‌های هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار می‌گیرد، برخوردار است و با بهره‌گیری از سنت‌های بومی و محلی و نماد‌های مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و… می‌توانند در جهت تقویت و تحکیم بنیان‌های فرهنگ و هویت ملی، نقش آفرینی کنند.

🔹توجه به فرهنگ‌ها و آیین‌ها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکه‌ها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانه‌ای در برابر هجمه‌های رسانه‌های بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری می‌کند.
از سوی دیگر در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گستره‌ی وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.

🔸استفاده از #خرد_جمعی فرهیختگان، هنرمندان و مبتکرانِ همه استان‌ها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقه‌مند بومی و نیروهای مستعد استان‌ها، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن می‌تواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکه‌های استانی می‌تواند کانون بازشناسی و بهره‌وری از این استعدادهایی باشند که خیلی از مواقع ناشناخته باقی می‌مانند و در گمنامی به هدر می‌روند.

🔸 نقش کانونی شبکه‌های استانی در هر استان را می‌توان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانه‌ای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و….. در استان‌ها نیز جستجو کرد.
در واقع کارکرد شبکه‌های استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی می‌تواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر می‌توان در شبکه‌های سراسری پیدا کرد.

🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکه‌های استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکه‌های استانی نسبت به شبکه‌های سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامه‌های مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و می‌توان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکه‌های سراسری یا شبکه‌های مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکه‌های استانی در تولیدات رسانه‌ای است.

🔸از حیث برنامه‌سازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانه‌ای آن را نمی‌توان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
در واقع توانمندی تولید مستندهای اجتماعی، اقلیمی و…. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir