✅ توان #دیپلماسی_رسانه_ها
🔸بخش مهمی از قدرت استراتژیک کشورها در استعداد دیپلماسی رسانه‌ای آنها نهفته شده است. دیپلماسی رسانه‌ای به عنوان #بعد_نفوذگر از ابعاد دیپلماتیک کشورها، چرخ های سنگینی از دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها را به چرخش در می آورد.
🔺#رسانه‌های_گفتمان‌ساز_و_جریان‌ساز جهانی سالهاست که گستره های ملی، منطقه‌ای، بین‌المللی و جهانی سیاست را به تحریریه روزنامه ها، شبکه های اینترنتی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی و امروزه رسانه‌های نوین و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی کشانده اند. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست ها، به میزان تاثیرگذاری #تاکتیکها_و_فراتاکتیک های خبری و رسانه‌ای وابسته شده است. چنان که هر قدر این تاکتیکها، فراتاکتیکها و پوشش خبری هوشمندتر، پر قدرت تر و تاثیر گذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخهای سیاست داخلی و سیاست خارجی روانتر می چرخد.
🔹#محدودیتها_و_فرصتها و امکاناتی که رسانه‌های جریان‌ساز جهانی به عرصه بازی های سیاسی سیاستگذاران، رهبران، مقامات و دیپلمات‌ها اعطاء می‌کنند؛ هم در مراحل سیاستگذاری و تصمیم‌گیری؛ و هم در مراحل دیپلماسی و تعامل سیاست خارجی، ظرفیت های بالایی ایجاد کرده و تحولات چشمگیری بر رفتار،اقدامات، عملکرد و حتی تعیین چشم انداز و رسالت رهبران سیاسی، مقامات رسمی، سفیران، ماموران اطلاعاتی و افسران نظامی داشته‌اند.
🔸دستگاههای دیپلماتیک و سیاست خارجی کشورها، بدون حضور فعال در رسانه‌ها، دیگر امکانی برای کسب حمایت های وسیع و گسترده چه از جانب رهبران، دیپلمات‌ها، مقامات و نخبگان فکری کشور خود و کشورهای دیگر و چه از سوی افکار عمومی داخلی و خارجی، نخواهند داشت.
🔹دسترسی بیشتر به رسانه‌ها به ویژه #رسانه‌های_جهانی_گفتمان‌ساز_و_جریان‌ساز، دسترسی به قدرت بیشتر نفوذ برای سیاستمداران و نخبگان فکری سیاست خارجی را به همراه دارد، و لذا تصمیم‌گیران حرفه ای سیاست خارجی و طراحان فرآیندها و سناریوهای دیپلماتیک؛ به این دیپلماسی، به عنوان #ابزاری_برتر_برای_پیروزی بر قلب‌ها و پوییدن راهی که دولت‌ها برای دستیابی به اهداف خود بیشتر و بیشتر به آن وابسته می‌شوند، می‌نگرند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔸بخش مهمی از قدرت استراتژیک کشورها در استعداد دیپلماسی رسانه‌ای آنها نهفته شده است. دیپلماسی رسانه‌ای به عنوان #بعد_نفوذگر از ابعاد دیپلماتیک کشورها، چرخ های سنگینی از دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها را به چرخش در می آورد.
🔺#رسانه‌های_گفتمان‌ساز_و_جریان‌ساز جهانی سالهاست که گستره های ملی، منطقه‌ای، بین‌المللی و جهانی سیاست را به تحریریه روزنامه ها، شبکه های اینترنتی، تلویزیونها و رادیوهای جهانی و امروزه رسانه‌های نوین و شبکه های اجتماعی و فضای مجازی کشانده اند. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست ها، به میزان تاثیرگذاری #تاکتیکها_و_فراتاکتیک های خبری و رسانه‌ای وابسته شده است. چنان که هر قدر این تاکتیکها، فراتاکتیکها و پوشش خبری هوشمندتر، پر قدرت تر و تاثیر گذارتر طراحی و منتشر شوند، چرخهای سیاست داخلی و سیاست خارجی روانتر می چرخد.
🔹#محدودیتها_و_فرصتها و امکاناتی که رسانه‌های جریان‌ساز جهانی به عرصه بازی های سیاسی سیاستگذاران، رهبران، مقامات و دیپلمات‌ها اعطاء می‌کنند؛ هم در مراحل سیاستگذاری و تصمیم‌گیری؛ و هم در مراحل دیپلماسی و تعامل سیاست خارجی، ظرفیت های بالایی ایجاد کرده و تحولات چشمگیری بر رفتار،اقدامات، عملکرد و حتی تعیین چشم انداز و رسالت رهبران سیاسی، مقامات رسمی، سفیران، ماموران اطلاعاتی و افسران نظامی داشته‌اند.
🔸دستگاههای دیپلماتیک و سیاست خارجی کشورها، بدون حضور فعال در رسانه‌ها، دیگر امکانی برای کسب حمایت های وسیع و گسترده چه از جانب رهبران، دیپلمات‌ها، مقامات و نخبگان فکری کشور خود و کشورهای دیگر و چه از سوی افکار عمومی داخلی و خارجی، نخواهند داشت.
🔹دسترسی بیشتر به رسانه‌ها به ویژه #رسانه‌های_جهانی_گفتمان‌ساز_و_جریان‌ساز، دسترسی به قدرت بیشتر نفوذ برای سیاستمداران و نخبگان فکری سیاست خارجی را به همراه دارد، و لذا تصمیم‌گیران حرفه ای سیاست خارجی و طراحان فرآیندها و سناریوهای دیپلماتیک؛ به این دیپلماسی، به عنوان #ابزاری_برتر_برای_پیروزی بر قلب‌ها و پوییدن راهی که دولت‌ها برای دستیابی به اهداف خود بیشتر و بیشتر به آن وابسته می‌شوند، می‌نگرند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
✅ تکنولوژی های ارتباطی مدرن و علوم انسانی
🔸افزایش دسترسی پذیری تولیدات علمی در میان مردم، از همان آغاز پیدایش و گسترش تکنولوژی های ارتباطی مدرن، امیدها و خوش بینی های فراوانی در زمینۀ توسعه و توزیع علم به ویژه علوم انسانی و اجتماعی برانگیخت.
در چند سال گذشته تأثیر فضای مجازی بر علوم انسانی و اجتماعی توجه بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران این حوزه را به خود جلب کرده است که برخی از پژوهشگران #سویه_های_مثبت شبکه های اجتماعی و کارکردهای آن را برجسته ساخته و تکنولوژی های ارتباطی مدرن را زمینه ساز آینده ای روشن تر برای جامعه و علم شناخت آن می دانند.
🔹 داوری های مثبت و منفی درباره ی شبکه ها و رسانه های اجتماعی و کارکردها و کژکارکردهای مفروض و واقعی آنها، ناظر به نگاه و تمرکز پژوهشگران علوم اجتماعی و انسانی در این زمینه، شامل چهار دسته مسئله است : /"ژئوپلیتیک رسانه"
1⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #سرچشمۀ تازه و شگرفی از داده ها، اطلاعات، و فرصت های مشاهده و تحلیل؛
2⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #ابزاری برای افزایش دسترسی پذیری تولیدات علمی و پژوهشی و گسترش یافته ها و نظریه های دانشمندان و پژوهشگران به فراسوی مرزهای جهان آکادمیک؛
3⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #پلتفرم هایی برای ارتباطات علمی و آکادمیک (برای نمونه به اشتراک گذاری مقاله ها و دریافت بازخوردهای
بیشتر و سریع تر از شمار بیشتری از همکاران)
4⃣ اثر مشارکت در شبکه های اجتماعی و قرار گرفتن در معرض رسانه های اجتماعی بر عملکرد آکادمیک دانشجویان و پژوهشگران.
🔸شبکه های اجتماعی و رسانه های دیجیتال از یک منظر تولید و توزیع دانش انسانی را دموکراتیزه کرده اند، چون ظرفیت اظهارنظر تقریباً برای هرکسی به وجود آمده است، ولی از منظری دیگر هم آن را لیبرالیزه کرده اند.
🔺بسیاري ممکن است اولی را خوشامد بگویند و دومی را نه، ولی گویا چنان که تجربیات دنیای غیرمجازی به ویژه در طول قرن بیستم نشان داد، این دو به هم وابسته اند.
با ماهمراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔸افزایش دسترسی پذیری تولیدات علمی در میان مردم، از همان آغاز پیدایش و گسترش تکنولوژی های ارتباطی مدرن، امیدها و خوش بینی های فراوانی در زمینۀ توسعه و توزیع علم به ویژه علوم انسانی و اجتماعی برانگیخت.
در چند سال گذشته تأثیر فضای مجازی بر علوم انسانی و اجتماعی توجه بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران این حوزه را به خود جلب کرده است که برخی از پژوهشگران #سویه_های_مثبت شبکه های اجتماعی و کارکردهای آن را برجسته ساخته و تکنولوژی های ارتباطی مدرن را زمینه ساز آینده ای روشن تر برای جامعه و علم شناخت آن می دانند.
🔹 داوری های مثبت و منفی درباره ی شبکه ها و رسانه های اجتماعی و کارکردها و کژکارکردهای مفروض و واقعی آنها، ناظر به نگاه و تمرکز پژوهشگران علوم اجتماعی و انسانی در این زمینه، شامل چهار دسته مسئله است : /"ژئوپلیتیک رسانه"
1⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #سرچشمۀ تازه و شگرفی از داده ها، اطلاعات، و فرصت های مشاهده و تحلیل؛
2⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #ابزاری برای افزایش دسترسی پذیری تولیدات علمی و پژوهشی و گسترش یافته ها و نظریه های دانشمندان و پژوهشگران به فراسوی مرزهای جهان آکادمیک؛
3⃣ شبکه های اجتماعی به عنوان #پلتفرم هایی برای ارتباطات علمی و آکادمیک (برای نمونه به اشتراک گذاری مقاله ها و دریافت بازخوردهای
بیشتر و سریع تر از شمار بیشتری از همکاران)
4⃣ اثر مشارکت در شبکه های اجتماعی و قرار گرفتن در معرض رسانه های اجتماعی بر عملکرد آکادمیک دانشجویان و پژوهشگران.
🔸شبکه های اجتماعی و رسانه های دیجیتال از یک منظر تولید و توزیع دانش انسانی را دموکراتیزه کرده اند، چون ظرفیت اظهارنظر تقریباً برای هرکسی به وجود آمده است، ولی از منظری دیگر هم آن را لیبرالیزه کرده اند.
🔺بسیاري ممکن است اولی را خوشامد بگویند و دومی را نه، ولی گویا چنان که تجربیات دنیای غیرمجازی به ویژه در طول قرن بیستم نشان داد، این دو به هم وابسته اند.
با ماهمراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔴 چرا ظریف از دروغ گفتن خجالت نمی‌کشد؟
🔺نام محمدجواد ظریف بیشتر از آنکه با موفقیت همراه باشد، با تناقض، فریب و اعتمادسوزی گره خورده است.
از زمانی که در صحن مجلس و در مقابل رسانه‌ها، با قاطعیت از دستاوردهای خیالی برجام سخن می‌گفت و وعده‌هایی می‌داد که نه‌تنها محقق نشد، بلکه کشور را با خسارت‌های سنگین مواجه کرد، تا امروز که دم از پیشنهاد قرارداد راهبردی به پوتین می‌زند، رفتار او یک پیام مشترک دارد: تحریف واقعیت برای توجیه شکست‌ها!
⁉️اما چرا ظریف به راحتی دروغ می‌گوید و از دروغ گفتن ابایی ندارد؟
جواب این سوال چند دلیل مهم دارد:
1⃣ پرورش در فضای فکری غرب‌زده
ظریف بخش عمده‌ای از زندگی خود را در آمریکا گذرانده و در محافلی رشد کرده که #دروغ را نه یک امر مذموم، بلکه #ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی تلقی می‌کند. بنابراین او فردیست که مصلحت را بر صداقت ترجیح می‌دهد و برای رسیدن به اهداف، از تحریف واقعیت‌ها ابایی ندارد!
2⃣ اعتقاد به "توافق به هر قیمت"!
دیپلماتی مانند ظریف، قدرت درون‌زا را باور ندارد و به راحتی به وعده‌های دروغ دل خوش می‌کند، بنابراین راهی جز فریب افکار عمومی برای پیشبرد سیاست‌هایش ندارد. وقتی نتیجه‌ی برجام چیزی جز تحقیر نبود، او برای پنهان کردن حقیقت، ناچار شد به بازی با کلمات، توجیه و دروغ روی بیاورد.
3⃣ ضعف در هویت انقلابی
ظریف هیچگاه در تراز یک دیپلمات انقلابی ظاهر نشده است. او همیشه به جای ایستادگیِ با اقتدار در برابر زیاده‌خواهی‌ها، رویکردی منفعلانه اتخاذ کرده و برای توجیه این ضعف، به مغالطه روی آورده است.
4⃣ تأثیرپذیری از حلقه‌های نفوذ
ظریف همیشه در حلقه‌ی افرادی‌ست که به‌جای منافع ملی، در زمین طرف مقابل بازی می‌کنند. شاید #شورای_راهبری که برای انتخاب کابینه‌ی دولت چهاردهم تشکیل داد نمونه‌ی باز و عینی این ادعاست.
این وابستگی فکری، او را به مهره‌ای تبدیل کرده که خواسته یا ناخواسته منافع کشور را قربانی محافل خاص می‌کند.
5⃣ شیفتگی به تحسین غرب!
یکی از نقاط ضعف جدیِ ظریف، شیفتگی او به تأیید و تمجید غربی‌هاست. او بارها به جای ایستادگیِ مقتدرانه، تلاش کرده تا با جلب رضایت رسانه‌های خارجی، خود را یک دیپلمات موفق نشان دهد. اما نتیجه‌ی آن، چیزی جز تحقیر از سوی همان دولت‌ها و رسانه‌هایی که برایش فرش قرمز پهن کردند، نبود!
6⃣ ذهنیت دیپلماسی التماسی
ظریف و همفکرانش همیشه به جای دیپلماسی عزتمندانه، رویکردی را در پیش گرفته که مصدای واقعی #دیپلماسی_التماسی است. او به‌جای مذاکره از موضع قدرت، همیشه به فکر رضایت طرف مقابل بوده است. متاسفانه همین ذهنیت مسیر غربی‌ها را برای امتیازگیری در جریان برجام هموار کرد و در نهایت کشور را به نقطه‌ای رساند که حتی کوچک‌ترین حقوقش را هم به سختی می‌توانست مطالبه کند!!
⚠️به هر حال ظریف، نماد اعتماد بر باد رفته است. در یک دهه‌ی گذشته، آنچه از ظریف باقی مانده، تصویر یک دیپلمات صادق و مقتدر نیست! بلکه چهره‌ای است که نامش با وعده‌های بی‌سرانجام و خوش‌بینی‌های ساده‌لوحانه گره خورده است. دیپلماتی که برای تطهیر کارنامه شکست‌خورده‌ی خود، واقعیت را تحریف و مردم را فریب می‌دهد!
▪️میراث ظریف برای ایران، تجربه‌ای تلخ از ساده‌لوحی در سیاست خارجی و هشداری برای آیندگان است که دیپلماسی را با وادادگی اشتباه نگیرند!
✍ #حسن_باویر
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔺نام محمدجواد ظریف بیشتر از آنکه با موفقیت همراه باشد، با تناقض، فریب و اعتمادسوزی گره خورده است.
از زمانی که در صحن مجلس و در مقابل رسانه‌ها، با قاطعیت از دستاوردهای خیالی برجام سخن می‌گفت و وعده‌هایی می‌داد که نه‌تنها محقق نشد، بلکه کشور را با خسارت‌های سنگین مواجه کرد، تا امروز که دم از پیشنهاد قرارداد راهبردی به پوتین می‌زند، رفتار او یک پیام مشترک دارد: تحریف واقعیت برای توجیه شکست‌ها!
⁉️اما چرا ظریف به راحتی دروغ می‌گوید و از دروغ گفتن ابایی ندارد؟
جواب این سوال چند دلیل مهم دارد:
1⃣ پرورش در فضای فکری غرب‌زده
ظریف بخش عمده‌ای از زندگی خود را در آمریکا گذرانده و در محافلی رشد کرده که #دروغ را نه یک امر مذموم، بلکه #ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی تلقی می‌کند. بنابراین او فردیست که مصلحت را بر صداقت ترجیح می‌دهد و برای رسیدن به اهداف، از تحریف واقعیت‌ها ابایی ندارد!
2⃣ اعتقاد به "توافق به هر قیمت"!
دیپلماتی مانند ظریف، قدرت درون‌زا را باور ندارد و به راحتی به وعده‌های دروغ دل خوش می‌کند، بنابراین راهی جز فریب افکار عمومی برای پیشبرد سیاست‌هایش ندارد. وقتی نتیجه‌ی برجام چیزی جز تحقیر نبود، او برای پنهان کردن حقیقت، ناچار شد به بازی با کلمات، توجیه و دروغ روی بیاورد.
3⃣ ضعف در هویت انقلابی
ظریف هیچگاه در تراز یک دیپلمات انقلابی ظاهر نشده است. او همیشه به جای ایستادگیِ با اقتدار در برابر زیاده‌خواهی‌ها، رویکردی منفعلانه اتخاذ کرده و برای توجیه این ضعف، به مغالطه روی آورده است.
4⃣ تأثیرپذیری از حلقه‌های نفوذ
ظریف همیشه در حلقه‌ی افرادی‌ست که به‌جای منافع ملی، در زمین طرف مقابل بازی می‌کنند. شاید #شورای_راهبری که برای انتخاب کابینه‌ی دولت چهاردهم تشکیل داد نمونه‌ی باز و عینی این ادعاست.
این وابستگی فکری، او را به مهره‌ای تبدیل کرده که خواسته یا ناخواسته منافع کشور را قربانی محافل خاص می‌کند.
5⃣ شیفتگی به تحسین غرب!
یکی از نقاط ضعف جدیِ ظریف، شیفتگی او به تأیید و تمجید غربی‌هاست. او بارها به جای ایستادگیِ مقتدرانه، تلاش کرده تا با جلب رضایت رسانه‌های خارجی، خود را یک دیپلمات موفق نشان دهد. اما نتیجه‌ی آن، چیزی جز تحقیر از سوی همان دولت‌ها و رسانه‌هایی که برایش فرش قرمز پهن کردند، نبود!
6⃣ ذهنیت دیپلماسی التماسی
ظریف و همفکرانش همیشه به جای دیپلماسی عزتمندانه، رویکردی را در پیش گرفته که مصدای واقعی #دیپلماسی_التماسی است. او به‌جای مذاکره از موضع قدرت، همیشه به فکر رضایت طرف مقابل بوده است. متاسفانه همین ذهنیت مسیر غربی‌ها را برای امتیازگیری در جریان برجام هموار کرد و در نهایت کشور را به نقطه‌ای رساند که حتی کوچک‌ترین حقوقش را هم به سختی می‌توانست مطالبه کند!!
⚠️به هر حال ظریف، نماد اعتماد بر باد رفته است. در یک دهه‌ی گذشته، آنچه از ظریف باقی مانده، تصویر یک دیپلمات صادق و مقتدر نیست! بلکه چهره‌ای است که نامش با وعده‌های بی‌سرانجام و خوش‌بینی‌های ساده‌لوحانه گره خورده است. دیپلماتی که برای تطهیر کارنامه شکست‌خورده‌ی خود، واقعیت را تحریف و مردم را فریب می‌دهد!
▪️میراث ظریف برای ایران، تجربه‌ای تلخ از ساده‌لوحی در سیاست خارجی و هشداری برای آیندگان است که دیپلماسی را با وادادگی اشتباه نگیرند!
✍ #حسن_باویر
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir