🇮🇷کرونا و تجلی #عقلانیت_جمهوری_اسلامی
🖌دکتر #شهاب_اسفندیاری فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشگاه ناتینگهام
🔸یکی از مهمترین محورهای #حملات_تبلیغاتی علیه #جمهوری_اسلامی که خصوصا در دههی اخیر دشمنان بسیار بر آن سرمایهگذاری کردند، این گزاره بود که «جان انسانها برای این حکومت ایدئولوژیک اهمیتی ندارد».
🔺 گویا تقدیر این بود که در بحرانی مانند کرونا #حقیقت به وضوح بر همه آشکار شود.
🔷جمهوری اسلامی در اقدامی بیسابقه در تاریخ اسلام تمام #اجتماعات_دینی و #مناسک_عمومی، از نماز جماعت و جمعه تا مراسم دعا، نیایش، هیأتها، زیارت حرمها و اماکن متبرکه، که از مهمترین ارکان حفظ و تقویت «هویت جمعی دینی» در این حکومت بودند را «بخاطر #حفظ_جان _نسانها» تعطیل کرد.
🔸این حکومت ایدئولوژیک، #مساجد و #حسینههای خود را در مقطعی از شیوع بیماری تعطیل کرد که در برخی #کشورهای_به_اصطلاح_مدرن و پیشرفته، مسابقات فوتبال و اسبدوانی با دهها هزار تماشاگر هنوز برپا بود و بارها و کازینوها مالامال! حتی هنوز هم از سواحل سیدنی تا فلوریدا آکنده از جمعیت است.
🔻این همان حکومتی است که متهم بود به «فربهی مناسک». همان حکومتی که آلوده به «تعصب و تحجر» تصویر میشد و دعوت به «عقلانیت» میشد.
🔺این همان حکومتی است که به آن توصیه میشد از #دخالت در «دین مردم» خودداری کند. 🔻این همان حکومتی است که متهم بود مداحان میداندار تصمیمهای آن هستند.
🔸🔸هیچکس منکر #نقصها نیست. *هیچکس مدعی نیست که به مرحلهای آرمانی و ایدآل رسیدهایم.
🔸🔸هیچکس منکر برخی نقاط قوت و پیشرفت دیگران نیست.
🔻🔺 اما این حد از تحقیر و تخفیف جمهوری اسلامی در قیاس با دیگران، چیزی جز #جنگ_روانی نبوده و نیست.
🔶حقیقتی که بسیاری از روشنفکران، جامعهشناسان، فعالان سیاسی و #رسانهای_داخل_و_خارج سالها کتمان کردند و این روزها از پس ابرهای سیاه دروغ و غبارهای تیرهی وهم بیرون آمده این است:
🇮🇷#جمهوری_اسلامی_ایران یکی از #عقلانی_ترین و #اخلاقیترین حکومتهای جهان است🇮🇷.
سال ۱۳۹۹سال #جهش_تولید مبارک.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🖌دکتر #شهاب_اسفندیاری فارغ التحصیل کارگردانی سینما از دانشگاه ناتینگهام
🔸یکی از مهمترین محورهای #حملات_تبلیغاتی علیه #جمهوری_اسلامی که خصوصا در دههی اخیر دشمنان بسیار بر آن سرمایهگذاری کردند، این گزاره بود که «جان انسانها برای این حکومت ایدئولوژیک اهمیتی ندارد».
🔺 گویا تقدیر این بود که در بحرانی مانند کرونا #حقیقت به وضوح بر همه آشکار شود.
🔷جمهوری اسلامی در اقدامی بیسابقه در تاریخ اسلام تمام #اجتماعات_دینی و #مناسک_عمومی، از نماز جماعت و جمعه تا مراسم دعا، نیایش، هیأتها، زیارت حرمها و اماکن متبرکه، که از مهمترین ارکان حفظ و تقویت «هویت جمعی دینی» در این حکومت بودند را «بخاطر #حفظ_جان _نسانها» تعطیل کرد.
🔸این حکومت ایدئولوژیک، #مساجد و #حسینههای خود را در مقطعی از شیوع بیماری تعطیل کرد که در برخی #کشورهای_به_اصطلاح_مدرن و پیشرفته، مسابقات فوتبال و اسبدوانی با دهها هزار تماشاگر هنوز برپا بود و بارها و کازینوها مالامال! حتی هنوز هم از سواحل سیدنی تا فلوریدا آکنده از جمعیت است.
🔻این همان حکومتی است که متهم بود به «فربهی مناسک». همان حکومتی که آلوده به «تعصب و تحجر» تصویر میشد و دعوت به «عقلانیت» میشد.
🔺این همان حکومتی است که به آن توصیه میشد از #دخالت در «دین مردم» خودداری کند. 🔻این همان حکومتی است که متهم بود مداحان میداندار تصمیمهای آن هستند.
🔸🔸هیچکس منکر #نقصها نیست. *هیچکس مدعی نیست که به مرحلهای آرمانی و ایدآل رسیدهایم.
🔸🔸هیچکس منکر برخی نقاط قوت و پیشرفت دیگران نیست.
🔻🔺 اما این حد از تحقیر و تخفیف جمهوری اسلامی در قیاس با دیگران، چیزی جز #جنگ_روانی نبوده و نیست.
🔶حقیقتی که بسیاری از روشنفکران، جامعهشناسان، فعالان سیاسی و #رسانهای_داخل_و_خارج سالها کتمان کردند و این روزها از پس ابرهای سیاه دروغ و غبارهای تیرهی وهم بیرون آمده این است:
🇮🇷#جمهوری_اسلامی_ایران یکی از #عقلانی_ترین و #اخلاقیترین حکومتهای جهان است🇮🇷.
سال ۱۳۹۹سال #جهش_تولید مبارک.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
✅ قامت بلند شبکه های استانی
🔸امروزه که #هویت_بومی_و_ملی ما توسط انواع شبکه های دیداری، شنیداری و مجازی مورد هجمه رسانه ای قرار گرفته، #شبکه_های_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفه های هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار می گیرد، برخوردار است و با بهره گیری از سنت های بومی و محلی و نماد های مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و …می تواند در جهت تقویت و تحکیم بنیان های فرهنگ و هویت ملی،نقش آفرین باشد.
🔹توجه به فرهنگ ها و آیین ها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکه ها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانه ای در برابر هجمه های رسانه های بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری می کند. از آن سو در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گستره وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.
🔸استفاده از #خرد_جمعی_فرهیختگان، هنرمندان و مبتکران همه استان ها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقه مند بومی و نیروهای مستعد استان، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن می تواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکه های استانی می تواند کانون بازشناسی و بهره وری از این استعدادهایی باشد که خیلی از مواقع ناشناخته باقی می مانند و در گمنامی به هدر می روند.
🔅 #نقش_کانونی_شبکه_های_استانی در هر استان را می توان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانه ای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و ….. استان نیز جستجو کرد.
🔺در واقع کارکرد شبکه های استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی می تواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر می توان در شبکه های سراسری پیدا کرد.
🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکه های استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکه های استانی نسبت به شبکه های سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامه های مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و می توان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکه های سراسری یا شبکه های مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکه های استانی در تولیدات رسانه ای است.
🔸از حیث برنامه سازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانه ای آن را نمی توان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
🔺در واقع توانمندی تولید مستند های اجتماعی ، اقلیمی و …. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔸امروزه که #هویت_بومی_و_ملی ما توسط انواع شبکه های دیداری، شنیداری و مجازی مورد هجمه رسانه ای قرار گرفته، #شبکه_های_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفه های هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار می گیرد، برخوردار است و با بهره گیری از سنت های بومی و محلی و نماد های مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و …می تواند در جهت تقویت و تحکیم بنیان های فرهنگ و هویت ملی،نقش آفرین باشد.
🔹توجه به فرهنگ ها و آیین ها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکه ها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانه ای در برابر هجمه های رسانه های بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری می کند. از آن سو در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گستره وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.
🔸استفاده از #خرد_جمعی_فرهیختگان، هنرمندان و مبتکران همه استان ها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقه مند بومی و نیروهای مستعد استان، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن می تواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکه های استانی می تواند کانون بازشناسی و بهره وری از این استعدادهایی باشد که خیلی از مواقع ناشناخته باقی می مانند و در گمنامی به هدر می روند.
🔅 #نقش_کانونی_شبکه_های_استانی در هر استان را می توان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانه ای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و ….. استان نیز جستجو کرد.
🔺در واقع کارکرد شبکه های استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی می تواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر می توان در شبکه های سراسری پیدا کرد.
🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکه های استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکه های استانی نسبت به شبکه های سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامه های مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و می توان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکه های سراسری یا شبکه های مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکه های استانی در تولیدات رسانه ای است.
🔸از حیث برنامه سازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانه ای آن را نمی توان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
🔺در واقع توانمندی تولید مستند های اجتماعی ، اقلیمی و …. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
✡️ «قرمز شدن» به سبک هالیوود
💥 تخریب مادر و تقدیس هیولای درون
🎬 نقد و بررسی انیمیشن «قرمز شدن» Turning Red 2022
1️⃣ چند هفتهای است که انیمیشن #قرمز_شدن محصول کمپانی #پیکسار اکران سراسری خود را آغاز کرده است. کارگردان و نویسندهٔ این انیمیشن، «دومی شی» زن انیماتور کانادایی چینیتبار است و داستان فیلم هم در تورنتوی کانادا میگذرد.
«قرمز شدن»، عنوانی است که در خود ایهام دارد. یعنی در لایهٔ اول اشاره به تبدیل کاراکتر اصلی فیلم به یک «پاندای قرمز» دارد و در لایهٔ دوم، اشاره به #بلوغ دخترانه و مسألهٔ شروع #عادت_ماهیانه در دختران.
2⃣ در یک دههٔ اخیر، #انیمیشن تبدیل به رسانهای اصلی برای #هالیوود شده تا گزارههای #ایدئولوژیک خود را از طریق آن القاء کند. مخاطب اصلی انیمیشن قرار است کودکان و نوجوانان باشند، لیکن بسیاری از این انیمیشنها ربطی به دنیای معصومانه و زلال کودکان ندارند، بلکه تزریق نوعی خاص از جهانبینی بزرگسالانه به ذهن بیدفاع کودکان و نوجوانان است.
3⃣ از این منظر، «قرمز شدن» نهتنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه یکی از مخرّبترین محصولات هالیوود از جهت پیامها و کُدهای القایی است.
«قرمز شدن» دربارهٔ وقایع عجیبی است که در ١٣سالگی برای دخترکی چینیتبار ساکن تورنتوی کانادا بهنام «مِیلین» رخ میدهد. او که دختر خوب و شایستهٔ پدر و مادرش تصویر میشود، کمکم در ارتباط با دوستان خود، درگیر فعل و انفعالات جسمی و روحیِ ناشی از بلوغ میگردد. همزمان، مِیلین دچار طلسمی میشود که دختران خاندان مادری او در هنگام بلوغ دچار آن میشدند: «ظهور یک خرس پاندای سرخ از درون آنها»!
4⃣ فیلم بهنحوی آشکار، نمادین است و عناصر و اجزای آن در خدمت ترسیم یک پازل نمادین دربارهٔ #معصومیت_دخترانه، شروع زنانگی، نفسانیّت و دست و پنجه نرم کردن با #غرایز در زمانهٔ حساس و بحرانی #بلوغ است.
«پاندای سرخ» در یک نمادپردازیِ نهچندان پیچیده، بهویژه با توجه به رنگ سرخ آن، نماد و نشان بیدار شدن #غرایز_جنسی در هنگامهٔ بلوغ است. تنها راه رهایی میلین از «پاندای درون» این است که در شب #ماه_خونین، طی مناسکی، طلسم او باطل و پاندای درون او را در یک سنگ یاقوتفام به دام بیاندازند.
5⃣ مادر و مادربزرگ و سایر زنان خانواده تلاش میکنند او را برای این #مناسک آماده کنند، اما فکر و ذکر میلین و دوستانش، حضور در #کنسرت یک گروه پاپ نوجوانانه (شبیه گروههای #کی_پاپ) است که قرار است در همان شبِ اجرای مناسک در تورنتو برگزار شود.
در جریان تلاش میلین و دوستانش برای جور کردن پول بلیط این کنسرت با هدف دیدن اسطورههایشان، او بهنوعی #دلبستگی با #پاندای_درون خود میرسد. این در حالیاست که به گفتهٔ مادربزرگش، هرچه دلبستگی او به پاندا و درنتیجه بروز بیرونی آن بیشتر شود، بیرون راندنش در حین مناسک سختتر میگردد.
6⃣ کنسرت برای این دختران بهعنوان #نقطهٔ_رهایی (طلوع زنانگی) تصویر میشود، در حالیکه #مادر نماد #سنّت و مظهر «استبداد»ی است که باید از آن خلاص شد! حضور در کنسرت برای ایشان به هدف، معنا و انگیزهی زندگی تبدیل میشود. چرا؟ پاسخ از زبان میلین خطاب به دوستانش:
👈 «فردا وقتی به اون کنسرت میریم، #دختر بچهایم. وقتی بیرون بیایم، #زن شدیم!»
اینکه #کنسرت مانند #مناسک، قرار است در شب ماه خونین برگزار شود، در واقع وجهی آیینی و مناسکی به کنسرت میبخشد. در نمادشناسی #جادوی_سیاه، هم #ماه_کامل و هم #ماه_خونین معانی و قدرتهای خاصی دارند که میتوانند «دگرگونی»های بزرگ را موجب شوند.
از سوی دیگر، مادری که یکسره نگران و محافظ دختر دلبند خود است، غیرمستقیم و تدریجاً بهصورت هیولایی کنترلکننده تصویر میشود که اجازه نمیدهد دخترش #حیوانیّت درونی خود را حفظ کند! در واقع، در منطقِ «قرمز شدن»، انتخاب میان #خانواده و «جمعِ رفقا» یک انتخاب صفر و صدی است و هیچ حد وسطی ندارد!
7⃣ اما مسأله و پیام اصلی انیمیشن، #پذیرش_هیولای_درون است و این چیزی است که بهصراحت در فیلم بیان میشود: هنگام گفتوگوی پدر و دخترش در آستانهٔ انجام مناسک طرد هیولای درون. جایی که پدر به میلین نصیحت میکند که هیولای درونش را بپذیرد و با آن زندگی کند.
وقتی میلین از مناسک میگریزد و در هیأت پاندای سرخ خود را به استادیوم محل #کنسرت میرساند، حرف اصلی را خطاب به دوستانش میگوید:
👈 «یک عمر وسواسِ گرفتنِ تأیید مادرم رو داشتم… الان فهمیدم که از دست دادنِ شما برام سختتره تا از دست دادنِ اون.»
و وقتی در برابر مادر غولآسایش در محل کنسرت میایستد، میگوید:
👈 «من دیگه دختر کوچولوی تو نیستم، مامان… من پسرا رو دوس دارم. موسیقی با صدای بلند رو دوس دارم. قر دادن رو دوس دارم. من ١٣ سالمه. کنار بیا با این موضوع!»
✍️ نویسنده: سهیل صفاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
💥 تخریب مادر و تقدیس هیولای درون
🎬 نقد و بررسی انیمیشن «قرمز شدن» Turning Red 2022
1️⃣ چند هفتهای است که انیمیشن #قرمز_شدن محصول کمپانی #پیکسار اکران سراسری خود را آغاز کرده است. کارگردان و نویسندهٔ این انیمیشن، «دومی شی» زن انیماتور کانادایی چینیتبار است و داستان فیلم هم در تورنتوی کانادا میگذرد.
«قرمز شدن»، عنوانی است که در خود ایهام دارد. یعنی در لایهٔ اول اشاره به تبدیل کاراکتر اصلی فیلم به یک «پاندای قرمز» دارد و در لایهٔ دوم، اشاره به #بلوغ دخترانه و مسألهٔ شروع #عادت_ماهیانه در دختران.
2⃣ در یک دههٔ اخیر، #انیمیشن تبدیل به رسانهای اصلی برای #هالیوود شده تا گزارههای #ایدئولوژیک خود را از طریق آن القاء کند. مخاطب اصلی انیمیشن قرار است کودکان و نوجوانان باشند، لیکن بسیاری از این انیمیشنها ربطی به دنیای معصومانه و زلال کودکان ندارند، بلکه تزریق نوعی خاص از جهانبینی بزرگسالانه به ذهن بیدفاع کودکان و نوجوانان است.
3⃣ از این منظر، «قرمز شدن» نهتنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه یکی از مخرّبترین محصولات هالیوود از جهت پیامها و کُدهای القایی است.
«قرمز شدن» دربارهٔ وقایع عجیبی است که در ١٣سالگی برای دخترکی چینیتبار ساکن تورنتوی کانادا بهنام «مِیلین» رخ میدهد. او که دختر خوب و شایستهٔ پدر و مادرش تصویر میشود، کمکم در ارتباط با دوستان خود، درگیر فعل و انفعالات جسمی و روحیِ ناشی از بلوغ میگردد. همزمان، مِیلین دچار طلسمی میشود که دختران خاندان مادری او در هنگام بلوغ دچار آن میشدند: «ظهور یک خرس پاندای سرخ از درون آنها»!
4⃣ فیلم بهنحوی آشکار، نمادین است و عناصر و اجزای آن در خدمت ترسیم یک پازل نمادین دربارهٔ #معصومیت_دخترانه، شروع زنانگی، نفسانیّت و دست و پنجه نرم کردن با #غرایز در زمانهٔ حساس و بحرانی #بلوغ است.
«پاندای سرخ» در یک نمادپردازیِ نهچندان پیچیده، بهویژه با توجه به رنگ سرخ آن، نماد و نشان بیدار شدن #غرایز_جنسی در هنگامهٔ بلوغ است. تنها راه رهایی میلین از «پاندای درون» این است که در شب #ماه_خونین، طی مناسکی، طلسم او باطل و پاندای درون او را در یک سنگ یاقوتفام به دام بیاندازند.
5⃣ مادر و مادربزرگ و سایر زنان خانواده تلاش میکنند او را برای این #مناسک آماده کنند، اما فکر و ذکر میلین و دوستانش، حضور در #کنسرت یک گروه پاپ نوجوانانه (شبیه گروههای #کی_پاپ) است که قرار است در همان شبِ اجرای مناسک در تورنتو برگزار شود.
در جریان تلاش میلین و دوستانش برای جور کردن پول بلیط این کنسرت با هدف دیدن اسطورههایشان، او بهنوعی #دلبستگی با #پاندای_درون خود میرسد. این در حالیاست که به گفتهٔ مادربزرگش، هرچه دلبستگی او به پاندا و درنتیجه بروز بیرونی آن بیشتر شود، بیرون راندنش در حین مناسک سختتر میگردد.
6⃣ کنسرت برای این دختران بهعنوان #نقطهٔ_رهایی (طلوع زنانگی) تصویر میشود، در حالیکه #مادر نماد #سنّت و مظهر «استبداد»ی است که باید از آن خلاص شد! حضور در کنسرت برای ایشان به هدف، معنا و انگیزهی زندگی تبدیل میشود. چرا؟ پاسخ از زبان میلین خطاب به دوستانش:
👈 «فردا وقتی به اون کنسرت میریم، #دختر بچهایم. وقتی بیرون بیایم، #زن شدیم!»
اینکه #کنسرت مانند #مناسک، قرار است در شب ماه خونین برگزار شود، در واقع وجهی آیینی و مناسکی به کنسرت میبخشد. در نمادشناسی #جادوی_سیاه، هم #ماه_کامل و هم #ماه_خونین معانی و قدرتهای خاصی دارند که میتوانند «دگرگونی»های بزرگ را موجب شوند.
از سوی دیگر، مادری که یکسره نگران و محافظ دختر دلبند خود است، غیرمستقیم و تدریجاً بهصورت هیولایی کنترلکننده تصویر میشود که اجازه نمیدهد دخترش #حیوانیّت درونی خود را حفظ کند! در واقع، در منطقِ «قرمز شدن»، انتخاب میان #خانواده و «جمعِ رفقا» یک انتخاب صفر و صدی است و هیچ حد وسطی ندارد!
7⃣ اما مسأله و پیام اصلی انیمیشن، #پذیرش_هیولای_درون است و این چیزی است که بهصراحت در فیلم بیان میشود: هنگام گفتوگوی پدر و دخترش در آستانهٔ انجام مناسک طرد هیولای درون. جایی که پدر به میلین نصیحت میکند که هیولای درونش را بپذیرد و با آن زندگی کند.
وقتی میلین از مناسک میگریزد و در هیأت پاندای سرخ خود را به استادیوم محل #کنسرت میرساند، حرف اصلی را خطاب به دوستانش میگوید:
👈 «یک عمر وسواسِ گرفتنِ تأیید مادرم رو داشتم… الان فهمیدم که از دست دادنِ شما برام سختتره تا از دست دادنِ اون.»
و وقتی در برابر مادر غولآسایش در محل کنسرت میایستد، میگوید:
👈 «من دیگه دختر کوچولوی تو نیستم، مامان… من پسرا رو دوس دارم. موسیقی با صدای بلند رو دوس دارم. قر دادن رو دوس دارم. من ١٣ سالمه. کنار بیا با این موضوع!»
✍️ نویسنده: سهیل صفاری
✅ اندیشکده مطالعات یهود
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
✅ شبکههای استانی کانونهای مقاومت فرهنگی #رسانه_ملی
🔸امروزه که هویت بومی و ملی ما توسط انواع شبکههای تلویزیونی و فضای مجازی مورد هجمه رسانهای قرار گرفته است، #شبکههای_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفههای هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار میگیرد، برخوردار است و با بهرهگیری از سنتهای بومی و محلی و نمادهای مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و… میتوانند در جهت تقویت و تحکیم بنیانهای فرهنگ و هویت ملی، نقش آفرینی کنند.
🔹توجه به فرهنگها و آیینها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکهها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانهای در برابر هجمههای رسانههای بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری میکند.
از سوی دیگر در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گسترهی وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.
🔸استفاده از #خرد_جمعی فرهیختگان، هنرمندان و مبتکرانِ همه استانها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقهمند بومی و نیروهای مستعد استانها، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن میتواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکههای استانی میتواند کانون بازشناسی و بهرهوری از این استعدادهایی باشند که خیلی از مواقع ناشناخته باقی میمانند و در گمنامی به هدر میروند.
🔸 نقش کانونی شبکههای استانی در هر استان را میتوان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانهای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و….. در استانها نیز جستجو کرد.
در واقع کارکرد شبکههای استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی میتواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر میتوان در شبکههای سراسری پیدا کرد.
🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکههای استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکههای استانی نسبت به شبکههای سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامههای مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و میتوان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکههای سراسری یا شبکههای مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکههای استانی در تولیدات رسانهای است.
🔸از حیث برنامهسازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانهای آن را نمیتوان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
در واقع توانمندی تولید مستندهای اجتماعی، اقلیمی و…. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔸امروزه که هویت بومی و ملی ما توسط انواع شبکههای تلویزیونی و فضای مجازی مورد هجمه رسانهای قرار گرفته است، #شبکههای_استانی از بهترین ظرفیت برای تقویت و تحکیم مؤلفههای هویت بومی و محلی که در ذیل #هویت_ملی قرار میگیرد، برخوردار است و با بهرهگیری از سنتهای بومی و محلی و نمادهای مختلف استان مانند لباس، موسیقی محلی ـ مقامی و… میتوانند در جهت تقویت و تحکیم بنیانهای فرهنگ و هویت ملی، نقش آفرینی کنند.
🔹توجه به فرهنگها و آیینها، همچنین گویش و زبان محلی، این شبکهها را به کانون های #مقاومت_فرهنگی_رسانهای در برابر هجمههای رسانههای بیگانه قرار داده و از تضعیف آن جلوگیری میکند.
از سوی دیگر در حوزه معارف دینی و فرهنگ اسلامی نیز #مناسک_سازی به منظور اشاعه فرهنگ و معارف اسلامی در میان گسترهی وسیعی از مخاطبان، ظرفیت بزرگی است که نباید مغفول بماند.
🔸استفاده از #خرد_جمعی فرهیختگان، هنرمندان و مبتکرانِ همه استانها و در اختیار داشتن حجم بالایی از هنرمندان علاقهمند بومی و نیروهای مستعد استانها، یک سرمایه بزرگ بومی و ملی است که بهره گیری درست از آن میتواند در مسیر هم افزایی نیروی انسانی و متخصص کشور در حل مسائل ملی، کارساز باشد و شبکههای استانی میتواند کانون بازشناسی و بهرهوری از این استعدادهایی باشند که خیلی از مواقع ناشناخته باقی میمانند و در گمنامی به هدر میروند.
🔸 نقش کانونی شبکههای استانی در هر استان را میتوان در ایجاد پل ارتباطی بین مردم و مسئولان استان یا حمایت رسانهای از توسعه و گسترش صنایع، اقتصاد، تجارت، و….. در استانها نیز جستجو کرد.
در واقع کارکرد شبکههای استانی فراتر از تولید سرگرمی و آگاهی میتواند به تسریع در فرایند کارآفرینی نیز تعمیم داده شود که این ویژگی را کمتر میتوان در شبکههای سراسری پیدا کرد.
🔹اگر نگاهی آماری و جمعیتی هم به شبکههای استانی بیندازیم، قطعاً تعداد مخاطبان بالقوه و بالفعل شبکههای استانی نسبت به شبکههای سراسری اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. به ویژه اینکه مخاطبان بومی به تماشای برنامههای مربوط به شهر و دیار خود #گرایش_غریزی دارند و میتوان تخمین زد که دست کم مخاطبان بالقوه شبکه های استانی، بیش از شبکههای سراسری یا شبکههای مرکز است که این سرمایه انسانی، بزرگترین امتیاز برای سرمایه گذاری شبکههای استانی در تولیدات رسانهای است.
🔸از حیث برنامهسازی هم اگر به این موضوع نگاه کنیم، برخی #سوژه_ها در سطح استانی وجود دارد که جاذبه رسانهای آن را نمیتوان در جای دیگر پیدا کرد؛ به ویژه در حوزه مستند سازی.
در واقع توانمندی تولید مستندهای اجتماعی، اقلیمی و…. به صورت کاملاً بومی از جمله امتیازهای شبکه استانی است.
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir