✡ سلبریتی ها و عملیات مسکیتو
1⃣ کنت #الکساندر_دمارانش، که بیش از ده سال (۱۹۷۰- ۱۹۸۱) ریاست «سرویس اطلاعات خارجی» فرانسه SDECE را به دست داشت، در دیداری با #رونالد_ریگان رئیسجمهور آمریکا، راهکار کمهزینهی مقابله با دشمنان غرب [بالأخص ایران] را اینگونه پیشنهاد کرد
«من پس از کمی شوخی و تعارفات ابتدائی شروع به صحبت کردم: آقای رئیسجمهور، برای مبارزه در این نوع جنگ چندین راه وجود دارد... بهدلیل اینکه ما نمیتوانیم یک میلیون نفر نیروی اعزامی به افغانستان روانه کنیم... پیشنهاد میکنم آنچه را که من #عملیات_مسکیتو [Mosquito : پشه مالاریا] نامیدهام، شروع کنیم.
👈 او پرسید: چرا مسکیتو؟
👈 [جواب دادم]: چون پشهی مالاریا نمیتواند خرس را بکُشد ولی میتواند آنقدر او را آزار دهد که دیگر نتواند بخوابد، دیگر نتواند چیزی بخورد و از آن همه وزوز گیج شود... پشه مالاریا میتواند دشمنی بسیار خطرناک باشد... ما میتوانیم از چنین تصور و تمثیلی بهره ببریم و شاید بتوانیم در افغانستان کاری انجام دهیم.»
2⃣ مهمترین هدف عملیات پشه مالاریا (مسکیتو) مشغولسازی و غافلسازی از اقدامات اصلیِ دشمن و هدر دادنِ انرژی و توان درمسير فرعی میباشد.
پشه با به هم ریختنِ اعصابِ افراد یا سیستمِ مقابل آنان را از کارِ اصلی بازمیدارد و بعد از به هم ریختنِ سیستم عصبی، احتمالاً فرد یا سازمانِ مقابل، واکنشهای حساب نشده و هزینهساز نشان خواهند داد.
بهنظر میرسد پیجها و کانالهای مجازی و سلبریتیها -بعضی بهطورِ سازمانیافته و بعضی به تبعیت از موج و از رویِ جَوگیری- چنین کارکردی دارند:
👈 مشغول کردنِ مسئولان و نیروهایِ انقلاب و نظام و غفلتِ آنان از اقدامات اصلی.
3⃣ بهنظر میرسد که جریان امنیتیِ مشکوکی کنترل برخی از #سلبریتیهای_جنجالی را بهدست گرفته است، بهنحوی که بعضاً مدیریت صفحات آنها در فضای مجازی در اختیار همین #جریان_امنیتی است.
برخی از این #سلبریتیها تا قبل از سوار شدنِ این جریان امنیتی، اینگونه در مقابله با نظام و انقلاب تند و بیپروا نبودند، ولی در دو سه سال اخیر #ساختارشکن و بسیار بیپروا شدهاند.
همین جریان با استفاده از ارتباطاتِ خود، عدهای از حزباللّهیها را علیه مطالبِ این سلبریتیها در فضای مجازی تحریک میکند و توانِ حزبالله را به هرز میبرد.
بهعبارت دیگر، هم #ظرفیتسازی علیه نظام میکنند و هم سرگرمکردن و هرز دادنِ توانِ جریانِ موافق نظام به درگیری با بعضی سلبریتیها.
4⃣ آنطور که تجاربِ پیشین نشان میدهد، احتمالاً پس از #چهرهسازی، همین جریان در قالب پروژههای به ظاهر موجّه، برخی از این سلبریتیها را به خارج از کشور خواهد فرستاد. آنان #مأموران_مخفی معرفی میشوند، ولی درواقع با امکانات نظام به افزایش توانِ نیروهای برانداز یاری میرسانند.
#حسین_قاسمی
"اندیشکده مطالعات یهود"
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
1⃣ کنت #الکساندر_دمارانش، که بیش از ده سال (۱۹۷۰- ۱۹۸۱) ریاست «سرویس اطلاعات خارجی» فرانسه SDECE را به دست داشت، در دیداری با #رونالد_ریگان رئیسجمهور آمریکا، راهکار کمهزینهی مقابله با دشمنان غرب [بالأخص ایران] را اینگونه پیشنهاد کرد
«من پس از کمی شوخی و تعارفات ابتدائی شروع به صحبت کردم: آقای رئیسجمهور، برای مبارزه در این نوع جنگ چندین راه وجود دارد... بهدلیل اینکه ما نمیتوانیم یک میلیون نفر نیروی اعزامی به افغانستان روانه کنیم... پیشنهاد میکنم آنچه را که من #عملیات_مسکیتو [Mosquito : پشه مالاریا] نامیدهام، شروع کنیم.
👈 او پرسید: چرا مسکیتو؟
👈 [جواب دادم]: چون پشهی مالاریا نمیتواند خرس را بکُشد ولی میتواند آنقدر او را آزار دهد که دیگر نتواند بخوابد، دیگر نتواند چیزی بخورد و از آن همه وزوز گیج شود... پشه مالاریا میتواند دشمنی بسیار خطرناک باشد... ما میتوانیم از چنین تصور و تمثیلی بهره ببریم و شاید بتوانیم در افغانستان کاری انجام دهیم.»
2⃣ مهمترین هدف عملیات پشه مالاریا (مسکیتو) مشغولسازی و غافلسازی از اقدامات اصلیِ دشمن و هدر دادنِ انرژی و توان درمسير فرعی میباشد.
پشه با به هم ریختنِ اعصابِ افراد یا سیستمِ مقابل آنان را از کارِ اصلی بازمیدارد و بعد از به هم ریختنِ سیستم عصبی، احتمالاً فرد یا سازمانِ مقابل، واکنشهای حساب نشده و هزینهساز نشان خواهند داد.
بهنظر میرسد پیجها و کانالهای مجازی و سلبریتیها -بعضی بهطورِ سازمانیافته و بعضی به تبعیت از موج و از رویِ جَوگیری- چنین کارکردی دارند:
👈 مشغول کردنِ مسئولان و نیروهایِ انقلاب و نظام و غفلتِ آنان از اقدامات اصلی.
3⃣ بهنظر میرسد که جریان امنیتیِ مشکوکی کنترل برخی از #سلبریتیهای_جنجالی را بهدست گرفته است، بهنحوی که بعضاً مدیریت صفحات آنها در فضای مجازی در اختیار همین #جریان_امنیتی است.
برخی از این #سلبریتیها تا قبل از سوار شدنِ این جریان امنیتی، اینگونه در مقابله با نظام و انقلاب تند و بیپروا نبودند، ولی در دو سه سال اخیر #ساختارشکن و بسیار بیپروا شدهاند.
همین جریان با استفاده از ارتباطاتِ خود، عدهای از حزباللّهیها را علیه مطالبِ این سلبریتیها در فضای مجازی تحریک میکند و توانِ حزبالله را به هرز میبرد.
بهعبارت دیگر، هم #ظرفیتسازی علیه نظام میکنند و هم سرگرمکردن و هرز دادنِ توانِ جریانِ موافق نظام به درگیری با بعضی سلبریتیها.
4⃣ آنطور که تجاربِ پیشین نشان میدهد، احتمالاً پس از #چهرهسازی، همین جریان در قالب پروژههای به ظاهر موجّه، برخی از این سلبریتیها را به خارج از کشور خواهد فرستاد. آنان #مأموران_مخفی معرفی میشوند، ولی درواقع با امکانات نظام به افزایش توانِ نیروهای برانداز یاری میرسانند.
#حسین_قاسمی
"اندیشکده مطالعات یهود"
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔎درباره یک نامستند آشفته و بازنمایی سکولار
▫️مستند #عمامه_صورتی فارغ از فرم شتابزده،از حیث بازنمایی یکسری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت:
۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشهای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول میزند. #روحانیت_بالای_کوه بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک #خودآگاهی_کاذب است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد.
۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی/کمحجاب) با فیگور مردم شناسی! میشود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت میکند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی میگردد. گفتگوها بسیار تیز و #ساختارشکن و با جهتگیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش میرود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز میشود.
۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه میدهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب #مونوریل_نیمهکاره بود و عبارت "حرم من" هم بهره میبرد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح میکند، همین روایت را تقویت مینماید.
2⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب:
۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشنهای مصاحبه، #حجاب را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز #تعمیم_سوگیرانه چیز دیگری نمیتوان گفت.
۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین و نقش سرویسهای جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، #پروژه_فریب و نفوذ جریانهای سیاسی داخلی معرفی کنیم.
3⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف:
۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی #منش_بیقاعده روحانی مستند در کافیشاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده میکنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به #گفتوشنود_منفعلانه_شهروندی بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمیکنیم.
۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای #سینما_رکس تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ میمانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت میکنند و در انتها نیز زیر عمامهاش میزنند، #تصویر_افسرده و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل میکند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت #خروج درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم!
۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه #امر_به_معروف و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایهداران هم پیگیری نمود حرف درستی است، اما اینکه #دوگانه_مصنوعی از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست.
4⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی
▫️آفت #تقطیع هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. دادهها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشهاش سنجیده میشود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف میشود. در مستند جناب #شمقدری هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال میکند و الا با واقعیتها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد.
#علیرضامحمدلو
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
▫️مستند #عمامه_صورتی فارغ از فرم شتابزده،از حیث بازنمایی یکسری مبانی، مساله ها و دلالت هایش، حاوی نکات تامل برانگیزی است که مورد بررسی قرار میدهیم.
1⃣ سه تصویر سکولار از روحانیت:
۱.بازنمایی "پیش از اجتماع" از روحانیت؛ خیلی کلیشهای و تکراری در سکانس اول مستند، با یک بازنمایی کاتولیکی از روحانیت، حرف آخر را اول میزند. #روحانیت_بالای_کوه بریده از جامعه که مشغول کنش ورزشی/فانتزی بوده و مبتلا به تصور شاد از خود و به اصطلاح یک #خودآگاهی_کاذب است.گویا که طعنه ای به گرایش عرفانی_اخلاقی روحانیت هم داشته باشد.
۲.بازنمایی "در اجتماع" از روحانیت؛ روحانیتی که کم توجه به قواعد و شئون ارتباطات از منظر دین(تعبیر گناه کوچک راوی)، وارد کافی شاپ، پارک و گفتگوی رو در رو با مردم!(دختران نوجوان و جوان بی/کمحجاب) با فیگور مردم شناسی! میشود. در این مواجهه با توجه به سوال راوی که خط روایت داستان را مدیریت میکند و پاسخ مصاحبه شوندگان، تصویر منفی جدایی مردم از روحانیت/دیوار حائل میان حوزه و جامعه، بازنمایی میگردد. گفتگوها بسیار تیز و #ساختارشکن و با جهتگیری نفرت از روحانیت و حکومت، پیش میرود و از طرف راوی مستند هم همین روایت غلط فریز میشود.
۳.بازنمایی "بر اجتماع" از روحانیت؛ در ادامه تابوشکنی و روایت سازی مسموم، تصویری قدرت زده، توتالیتر، ضدعلم و منفور از روحانیت ارائه میدهد که از وقتی وارد عرصه حکمرانی شده، فساد سیاسی_اقتصادی را در پی داشته است.از دیالوگ سمی که در باب #مونوریل_نیمهکاره بود و عبارت "حرم من" هم بهره میبرد و نیز پرسش بدون پاسخی که راوی در باب تغییر سمت مردم/روحانیت از قبل و بعد انقلاب طرح میکند، همین روایت را تقویت مینماید.
2⃣ دو تحلیل کژتاب از موضوع حجاب:
۱. تعمیم غلط و سوگیرانه: با نوع قاب بندی، تیپ سوژه ها و لوکیشنهای مصاحبه، #حجاب را یک مساله از دست رفته و بی حجابی را یک موضوع فراگیر نشان می دهد که البته با واقعیت و آمارهای رسمی در تعارض جدی است. اینکه قاب دوربین را به چند پارک و کافی شاپ و فروشگاه معطوف بکنیم و برای اثبات مدعای سخیف، رطب و یابس را بهم ببافیم و در برخی پلان ها، ماجرا را امنیتی جلوه دهیم، جز #تعمیم_سوگیرانه چیز دیگری نمیتوان گفت.
۲. تحلیل حاد و بسیط و خطی: وقتی قاب دوربین را موقعیتی و ذوقی ببندیم و کشور را به لب ساحل و چند موقعیت طبقه زده اشرافی و لاکچری تنزل دهیم و از طرفی، دست داشتن ۹ سفارتخانه بیگانه در اغتشاشات ۱۴۰۱ و استعاره دیوار برلین و نقش سرویسهای جاسوسی را سانسور کنیم، نتیجه طبیعی این خواهد شد که مساله حجاب را به غلط، #پروژه_فریب و نفوذ جریانهای سیاسی داخلی معرفی کنیم.
3⃣ سه تجویز تامل برانگیز در باب امر به معروف:
۱. تقلیل/تبدیل فناوری دینی به گفت و شنود شهروندی: وقتی #منش_بیقاعده روحانی مستند در کافیشاپ و پارک و نوع نگاه راحت و مواجهه ریلکس با پوشش های نامناسب و بعضا زننده برخی از شهروندان را مشاهده میکنیم، دلالتی جز تقلیل یا تبدیل ناشیانه یک فناوری دینی به #گفتوشنود_منفعلانه_شهروندی بدون اثر اصلاحی در ساحت اجتماعی را دریافت نمیکنیم.
۲. یک استراتژِی شکست خورده: وقتی غالب اشکالات مطرح شده از ماجرای #سینما_رکس تا بحث عبارت "چرا نمیرید؟" و سوالات ساختارشکن دیگر بی پاسخ میمانند یا پاسخ ضعیف و بلاگری دریافت میکنند و در انتها نیز زیر عمامهاش میزنند، #تصویر_افسرده و شکست پروژه امر به معروف را در ساحت پذیرش اجتماعی به مخاطب منتقل میکند. بماند که با شیطنت خاصی، عبارت #خروج درب فروشگاه را بالای سر روحانی مستند بعد از فرایند حضور اجتماعی، به عنوان یک قاب استعاری هم مشاهده کردیم!
۳. خوانش غلط از مطالبه درست: اینکه #امر_به_معروف و نهی از منکر را از سد ثروت و قدرت باید رهانید و در ساحت مسئولان و سرمایهداران هم پیگیری نمود حرف درستی است، اما اینکه #دوگانه_مصنوعی از فرهنگ_اقتصاد یا سیاست_اقتصاد درست کنیم و با تعجیل و بساطت تحلیلی یا خوانش غلط یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم، تلقی درستی نیست.
4⃣ تکنیک تقطیع در خدمت اعتباربخشی
▫️آفت #تقطیع هم در عصر رسانه، به یک رفتار فراگیر تبدیل شده و دامان هر متن و انسان مقدس و جدی را هم گرفته است. دادهها و عباراتی که در موقعیتی از جانب بزرگی مطرح شده که نه قبل و بعد و موقعیت کلام، روشن است و نه با منظومه سخن و اندیشهاش سنجیده میشود و صرفا چون دلالتی بر ادعای مورد نظر دارد، برش خورده و مصرف میشود. در مستند جناب #شمقدری هم این تکنیک اعتباربخشی گزینشی به پیرنگ روایی داستان، با دو کلیپ کوتاه از حضرت امام و رهبرانقلاب، استفاده شده و صرفا تقویت و تعمیم شبهات علیه روحانیت را دنبال میکند و الا با واقعیتها و دیگر عبارات امامین انقلاب، نسبت شاذ و دوری دارد.
#علیرضامحمدلو
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir