🔸دیپلماسی عمومی، قدرت نرم و روابط عمومی در پساتحریم و پساکرونا
▫️#منصور_ساعی
▫️استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔸#دیپلماسی_عمومی، #قدرت_نرم و #روابط_عمومی چه نسبتی با هم دارند؟ نقش روابط عمومی در حوزه دیپلماسی در دوران پساتحریم و #پساکرونا چیست؟ پاسخ به این دو سوال، مستلزم شناخت دقیقی از مفهوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.
دیپلماسی در معنای سنتی آن به معنای مذاکرات، گفتگوها و مراوداتی رسمی است که بین حکومتها و دولتها از طریق مقامات سیاسی و نمایندگی آنها برقرار است که طی آن مقامات رسمی یک کشور تلاشهایی را برای نفوذ بر مقامات رسمی کشوری دیگر برای اتخاذ مواضعی خاص انجام میدهند.
اما مخاطب دیپلماسی عمومی، مردم یک کشور هستند نه صرفا مقامات سیاسی. رویدادهایی همچون برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری، تبادل دانشجو بین دو کشور، ارتباطات علمی و فرهنگی (توریسم علمی یا برگزاری همایشهای علمی و فرهنگی) تولید محتواهای فرهنگی (هنر، موسیقی، نقاشی و شعر و ادبیات و رمان) یا رسانهای (مانند عکس، فیلم و انیمیشن و بازی و...) و تولید محتوا در رسانههای آنلاین و رسانههای اجتماعی با زبان ملتهای هدف یا مقصد از جمله حوزههای دیپلماسی عمومی هستند. در واقع طی این رویدادها، از یک فرهنگ و ملت شناخت ایجاد میکند و یک گفتگو و تعامل فرهنگی بین یک فرهنگ-ملت و سایر ملت-فرهنگها شکل میگیرد.
🔸برجستهترین مفهوم و دغدغه در حوزه دیپلماسی عمومی، مفهوم منافع ملی و هویت ملی است. در واقع دیپلماسی عمومی سعی دارد که با تاکید بر آداب و رسوم و سنن ملی و فرهنگی یک کشور به عنوان یک قدرت نرم در راستای تامین منافع ملی، تصویرسازی مثبت از هویت ملی و ایجاد خوشنامی و شهرت مطلوب کشور و ملت نقش ایفا کند.همان چیزی که گمشدۀ روابط عمومی است.
🔸قدرت نرم بر خلاف قدرت سخت (قدرت نظامی و اقتصادی)، رفتار همراه با جذابیتی (فرهنگ و هنر و ادبیات) است که قابل رویت اما غیر ملموس است. قدرت نرم ذهن و ذائقه #مخاطب را به تسخیر خود در میآورد و مخاطب وارد یک گفتگوی ذهنی و تعلق احساسی با فرهنگ فرستنده میشود.
در واقع میتوان قدرت نرم دارایی ناملموس ولی ارزشمند، حیاتی و مهم یک ملت است. در دوره کنونی که عصر #ارتباطات و جامعه شبکهای نامگذاری شده، دیپلماسی عمومی معطوف به قدرت نرم تاثیر بسزایی بر شناخت ملتها از همدیگر و شکلگیری گفتگوی فرهنگها به جای تضاد و تقابل فرهنگها دارد.
🔸روابط عمومی به عنوان یک نهاد ارتباطی در عرصه ملی و بینالمللی متولی و مجری دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. در دوره کنونی مخاطبان روابط عمومی به مخاطبان ملی و محلی محدود نیست بلکه با گسترش رسانههای اجتماعی و رسانههای آنلاین دارای مخاطبان و کاربرانی فراملی است. بنابراین استراتژیها و رویکردهای ارتباطی و تولیدات رسانهای باید با هدف شناساندن فرهنگ و هویت ملی به عنوان مهمترین شاخص قدرت نرم و حرکت در راستای تامین منافع ملی از طریق معرفی ظرفیتها و فرصتهاست.
در واقع روابط عمومی در دوران کنونی با در پیش گرفتن راهبرد دیپلماسی عمومی سعی در تقویت قدرت نرم کشور در عرصه بینالمللی را در برنامه اصلی خود قرار دهد. در دوره کنونی، به دلیل شیفت پارادایمی محتوا و اهمیت بصری سازی اطلاعات در دنیای آنلاین، تدوین و به اشتراک گذاری یک پیام ویدئویی، یک اینفوگرافی، یک موسیقی برابر با هزاران کلمه کتاب و سخنرانی و جلسات مذاکره رسمی سیاسی و اقتصادی است.
🔸ایجاد خوشنامی و تصویرسازی مثبت از فرهنگ و هویت ایرانی در ذهن افکار عمومی بینالمللی میتواند به توسعه و رونق اقتصادی ایران کمک کند. زیرا با رفع تحریمها و گشودن مرزها، زیربنای مشارکت در سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در ایران، وجود یک تصویر و تجربه مثبت از جامعه و فرهنگ ایرانی و شکلگیری اعتماد اجتماعی است. از این رهگذر میتوان گفت که روابط عمومی میتواند علاوه بر کنشگری در توسعه گفتگوهای ملی در داخل کشور، به تقویت و توسعه شناخت افکار عمومی جهانی از زیباییها و ظرفیتها و فرصتها و توانمندهای تاریخی، فرهنگی و هنری و علمی ایران یاری رساند.
🔺
بر همین مبنا میتوان گفت روابط عمومی ایرانی میتواند پیشران دیپلماسی عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی و قدرت نرم در عرصه داخلی و بینالمللی در دوران پساتحریم و پساکرونا برای کشورمان باشد.
روابط عمومی وزارت امورخارجه و تمام نهادها و سازمانها و شرکتهایی ایرانی که دارای مخاطب و مشتری بینالمللی هستند، باید در دوران پساتحریم از رویکرد دیپلماسی عمومی برای ارتباط و تعامل و مدیریت تصویر و بازسازی تصویر و شهرت ایران و ایرانی و فرهنگ ایرانیان بهره بگیرند.
"عرصه های ارتباطی"
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
▫️#منصور_ساعی
▫️استادیار ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔸#دیپلماسی_عمومی، #قدرت_نرم و #روابط_عمومی چه نسبتی با هم دارند؟ نقش روابط عمومی در حوزه دیپلماسی در دوران پساتحریم و #پساکرونا چیست؟ پاسخ به این دو سوال، مستلزم شناخت دقیقی از مفهوم دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است.
دیپلماسی در معنای سنتی آن به معنای مذاکرات، گفتگوها و مراوداتی رسمی است که بین حکومتها و دولتها از طریق مقامات سیاسی و نمایندگی آنها برقرار است که طی آن مقامات رسمی یک کشور تلاشهایی را برای نفوذ بر مقامات رسمی کشوری دیگر برای اتخاذ مواضعی خاص انجام میدهند.
اما مخاطب دیپلماسی عمومی، مردم یک کشور هستند نه صرفا مقامات سیاسی. رویدادهایی همچون برگزاری جشنوارههای فرهنگی و هنری، تبادل دانشجو بین دو کشور، ارتباطات علمی و فرهنگی (توریسم علمی یا برگزاری همایشهای علمی و فرهنگی) تولید محتواهای فرهنگی (هنر، موسیقی، نقاشی و شعر و ادبیات و رمان) یا رسانهای (مانند عکس، فیلم و انیمیشن و بازی و...) و تولید محتوا در رسانههای آنلاین و رسانههای اجتماعی با زبان ملتهای هدف یا مقصد از جمله حوزههای دیپلماسی عمومی هستند. در واقع طی این رویدادها، از یک فرهنگ و ملت شناخت ایجاد میکند و یک گفتگو و تعامل فرهنگی بین یک فرهنگ-ملت و سایر ملت-فرهنگها شکل میگیرد.
🔸برجستهترین مفهوم و دغدغه در حوزه دیپلماسی عمومی، مفهوم منافع ملی و هویت ملی است. در واقع دیپلماسی عمومی سعی دارد که با تاکید بر آداب و رسوم و سنن ملی و فرهنگی یک کشور به عنوان یک قدرت نرم در راستای تامین منافع ملی، تصویرسازی مثبت از هویت ملی و ایجاد خوشنامی و شهرت مطلوب کشور و ملت نقش ایفا کند.همان چیزی که گمشدۀ روابط عمومی است.
🔸قدرت نرم بر خلاف قدرت سخت (قدرت نظامی و اقتصادی)، رفتار همراه با جذابیتی (فرهنگ و هنر و ادبیات) است که قابل رویت اما غیر ملموس است. قدرت نرم ذهن و ذائقه #مخاطب را به تسخیر خود در میآورد و مخاطب وارد یک گفتگوی ذهنی و تعلق احساسی با فرهنگ فرستنده میشود.
در واقع میتوان قدرت نرم دارایی ناملموس ولی ارزشمند، حیاتی و مهم یک ملت است. در دوره کنونی که عصر #ارتباطات و جامعه شبکهای نامگذاری شده، دیپلماسی عمومی معطوف به قدرت نرم تاثیر بسزایی بر شناخت ملتها از همدیگر و شکلگیری گفتگوی فرهنگها به جای تضاد و تقابل فرهنگها دارد.
🔸روابط عمومی به عنوان یک نهاد ارتباطی در عرصه ملی و بینالمللی متولی و مجری دیپلماسی عمومی و قدرت نرم است. در دوره کنونی مخاطبان روابط عمومی به مخاطبان ملی و محلی محدود نیست بلکه با گسترش رسانههای اجتماعی و رسانههای آنلاین دارای مخاطبان و کاربرانی فراملی است. بنابراین استراتژیها و رویکردهای ارتباطی و تولیدات رسانهای باید با هدف شناساندن فرهنگ و هویت ملی به عنوان مهمترین شاخص قدرت نرم و حرکت در راستای تامین منافع ملی از طریق معرفی ظرفیتها و فرصتهاست.
در واقع روابط عمومی در دوران کنونی با در پیش گرفتن راهبرد دیپلماسی عمومی سعی در تقویت قدرت نرم کشور در عرصه بینالمللی را در برنامه اصلی خود قرار دهد. در دوره کنونی، به دلیل شیفت پارادایمی محتوا و اهمیت بصری سازی اطلاعات در دنیای آنلاین، تدوین و به اشتراک گذاری یک پیام ویدئویی، یک اینفوگرافی، یک موسیقی برابر با هزاران کلمه کتاب و سخنرانی و جلسات مذاکره رسمی سیاسی و اقتصادی است.
🔸ایجاد خوشنامی و تصویرسازی مثبت از فرهنگ و هویت ایرانی در ذهن افکار عمومی بینالمللی میتواند به توسعه و رونق اقتصادی ایران کمک کند. زیرا با رفع تحریمها و گشودن مرزها، زیربنای مشارکت در سرمایهگذاری شرکتهای بزرگ بینالمللی در ایران، وجود یک تصویر و تجربه مثبت از جامعه و فرهنگ ایرانی و شکلگیری اعتماد اجتماعی است. از این رهگذر میتوان گفت که روابط عمومی میتواند علاوه بر کنشگری در توسعه گفتگوهای ملی در داخل کشور، به تقویت و توسعه شناخت افکار عمومی جهانی از زیباییها و ظرفیتها و فرصتها و توانمندهای تاریخی، فرهنگی و هنری و علمی ایران یاری رساند.
🔺
بر همین مبنا میتوان گفت روابط عمومی ایرانی میتواند پیشران دیپلماسی عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی و قدرت نرم در عرصه داخلی و بینالمللی در دوران پساتحریم و پساکرونا برای کشورمان باشد.
روابط عمومی وزارت امورخارجه و تمام نهادها و سازمانها و شرکتهایی ایرانی که دارای مخاطب و مشتری بینالمللی هستند، باید در دوران پساتحریم از رویکرد دیپلماسی عمومی برای ارتباط و تعامل و مدیریت تصویر و بازسازی تصویر و شهرت ایران و ایرانی و فرهنگ ایرانیان بهره بگیرند.
"عرصه های ارتباطی"
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
▫️گزارش یک نشست
🔸 جایگاه رسانهها در توسعه اقتصادی
انقلاب چهارم صنعتی به واسطه #هوشمصنوعی در سال ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید که این یک زنگ خطر و هشدار برای کشور ماست و اگر زودتر به این موج نرسیم در آینده یکی از کشورهای عقب افتاده خواهیم شد برهمین اساس، مقامات دولتی و مسئولان و برنامهریزان باید در کنار فعالیت جاریشان در نگاهی آیندهنگرانه بر هوش مصنوعی تمرکز کنند و سند توسعهی استراتژیهای ملی هوش مصنوعی تدوین شود.
سومین پیشنشست همایش ملی «بازشناسی چالشهای رشد اقتصادی در ایران؛ تبیین موانع تولید و بهسازی راهبردها و سیاستها»، با عنوان جایگاه رسانهها در توسعه اقتصادی با حضور دکتر #منصور_ساعی؛ عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر #محمد_سلطانیفر؛ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، دکتر #حمید_ضیاییپرور؛ مدرس و پژوهشگر حوزهی ارتباطات، دکتر #حسین_امامی؛ مدرس و تحلیلگر رسانههای اجتماعی، دکتر #مسعود_رجبی؛ مشاور اقتصادی_تجاری استارتآپها و کسبوکارهای نوین بهصورت مجازی و به میزبانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
"عرصه های ارتباطی"
گزارش این نشست:
https://www.isna.ir/news/1400071107286
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔸 جایگاه رسانهها در توسعه اقتصادی
انقلاب چهارم صنعتی به واسطه #هوشمصنوعی در سال ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید که این یک زنگ خطر و هشدار برای کشور ماست و اگر زودتر به این موج نرسیم در آینده یکی از کشورهای عقب افتاده خواهیم شد برهمین اساس، مقامات دولتی و مسئولان و برنامهریزان باید در کنار فعالیت جاریشان در نگاهی آیندهنگرانه بر هوش مصنوعی تمرکز کنند و سند توسعهی استراتژیهای ملی هوش مصنوعی تدوین شود.
سومین پیشنشست همایش ملی «بازشناسی چالشهای رشد اقتصادی در ایران؛ تبیین موانع تولید و بهسازی راهبردها و سیاستها»، با عنوان جایگاه رسانهها در توسعه اقتصادی با حضور دکتر #منصور_ساعی؛ عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر #محمد_سلطانیفر؛ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، دکتر #حمید_ضیاییپرور؛ مدرس و پژوهشگر حوزهی ارتباطات، دکتر #حسین_امامی؛ مدرس و تحلیلگر رسانههای اجتماعی، دکتر #مسعود_رجبی؛ مشاور اقتصادی_تجاری استارتآپها و کسبوکارهای نوین بهصورت مجازی و به میزبانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
"عرصه های ارتباطی"
گزارش این نشست:
https://www.isna.ir/news/1400071107286
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
ایسنا
زنگ خطر هوش مصنوعی برای ایران
انقلاب چهارم صنعتی به واسطهی هوش مصنوعی در سال ۲۰۳۰ میلادی به اوج خود خواهد رسید که این یک زنگ خطر و هشدار برای کشور ماست و اگر زودتر به این موج نرسیم در آینده یکی از کشورهای عقب افتاده خواهیم شد برهمین اساس، مقامات دولتی و مسئولان و برنامهریزان باید در…
مدیریت تصویر پوتین و زلنسکی در میدان جنگ و دیپلماسی
🔹تاکنون تحلیل های مختلفی از جنگ و رویارویی روسیه و اوکراین شده است.من می خواهم از زوایه مدیریت تصویر و انگاره سازی به کنش و واکنش پوتین و زلنسکی در میدان جنگ و دیپلماسی بپردازم. اما ابتدا به تفاوت های نسلی این دو رهبر بپردازیم.
🔹ولادیمیر پوتین 70 ساله، از نسل رهبران سیاسی و نظامیِ کلاسیک و سنتیِ جنگ دیده ای است که قدرت و اقتدار و قهرمانی خود در جنگ و کنش و تفوق های میلیتاریستی می بیند. از نسلی است که میراث دار تجربه و خاطره جنگ جهانی دوم است. از نسل چپ هایی است که «بودن» خود را «نبودن» دیگری می داند. علیرغم اینکه «حقوق» خوانده است اما اسلحه و زور را مهمترین ابزار برای خودنمایی و پیگیری آرمان ها و ایدئولوژی اش می داند. در مراکز امنیتی و نظامی آموزش دیده و کار کرده است. نسلی که جنگ و خشونت را تجربه می کند، ابراز خشونت را راهکاری پسندیده و مشروع برای دستیابی به اهداف فردی و ملی خود می داند.
🔹ولادیمیر زلنسکی 44 ساله از نسل رهبران جوانِ بدون خاطره مستقیم از جنگ جهانی دوم است. از نظر جامعه شناسی در گروه نسلی ایکس(X) قرار می گیرد که دارای یک شکاف ارزشی و هنجاری با نسل های دوران جنگ های جهانی هستند. دوران جامعه پذیری و رشد خود را در دوران شکوفایی اقتصادی و فرهنگی و تحولات پرشتاب فناوری و رسانه ها طی می کند. علیرغم اینکه حقوق خوانده است اما به هنرهای نمایشی روی می آورد. هیچگونه تجربه و سابقه امنیتی و نظامی ندارد اما در دوران جوانی به سیاست روی می آورد و از نسلی است که به جامعه نوین و سبک زندگی و ارزش های جهان آزاد و لبیرال آن نظیر دموکراسی تعلق دارد و برای پیگیری تعلقات و آرمان هایش، صندوق رای و انتخابات و رقابت را انتخاب می کند.
🔹اگر به مدیریت تصویر این دو رهبر در رسانه در خلال جنگ کنونی، نگاه کنیم، به مولفه های مهمی می رسیم. منظورم از مدیریت تصویر، انگاره یا تصویری است که از هویت این افراد در رسانه ها ساخته می شود و همین «تصویر رسانه ای» به تدریج به «تصویر ذهنی مردم»هم تبدیل می شود. اگر در گذشته ارزش یک عکس برابر هزاران کلمه بود، امروزه در عصر رسانه های اجتماعی، ارزش یک تصویر به غایت بی شمار است. خالق این تصویر هم خبرنگاران هستند و هم خود آن رهبر به عنوان یک کنشگر ارتباطی و رسانه ای.
🔹 تصاویری که از ولادیمیر پوتین در جنگ روسیه علیه اوکراین ساخته و منتشر می شود، به این صورت است که با لباس رسمی(کت و شلوار) و دیسیپلین یک رهبر در دوران عادی(قبل از جنگ) پشت یک میز کارش در دفتر ریاست جمهوری در میدان سرخ مسکو نشسته است و هشدار می دهد و تهدید می کند. معمولا زنده صحبت نمی کند و برنامه ها از قبل ضبط می شود. کنفرانس خبری برگزار نمی کند و پاسخگوی افکار عمومی کشور خود و جهان نیست. از سه ماه قبل حمله هزاران سرباز را پشت مرزهای اوکراین چیده است و علیرغم نگرانی ها و هشدارهای غربی ها، مرتب می گوید که قصد حمله ندارد اما بالاخره حمله می کند و در برابر دیدگان افکارعمومی جهان دروغش آشکار می شود.پوتین هیچ حضور و تعاملی در رسانه های اجتماعی در دوره جنگ ندارد و بسیار محافظه کارانه و سنتی از رسانه های جمعی(رادیو،تلویزیون و روزنامه ها) بهره می برد و هرگز یک توییت، پیام و محتوای شخصی و دیپلماتیک و... را در رسانه های اجتماعی منتشر نمی کند. به نظر می رسد قدرت و نفوذ رسانه های اجتماعی را درک نمی کند چون خود به نسل قبل از رسانه های تعاملی تعلق دارد.تیم پوتین به خلق «شبه رویداد» هم آگاه نیست و حتی رسانه ها هنوز از حضور پوتین در میدان جنگ و بازدید او از صفوف لشکریانش و از کنترل اوضاع از نزدیک چیزی منتشر نکرده اند.
🔹زلنسکی جوان و علاقه مند به رسانه ها و فناورهای نوین، علاوه بر اینکه در کنفرانس های خبری آنلاین و آفلاین شرکت می کند، در رسانه های اجتماعی خود به خلق محتوا می پردازد، شخصا با گرفتن تصاویری از حضور خود در خیابان های جنگ زده کیف به همراه کابینه اش، به شایعات و خبرهای جعلی فرارش پاسخ می دهد. لحن و کلمات و کلام اش ساده و انگیزشی است. از طریق همین رسانه های اجتماعی به مردم تقویت روحیه می دهد، از همبستگی ملی برای نجات وطن می گوید. توییت می کند، از رهبران و افکار عمومی جهانی می خواهد که ساکت نمانند و اوکراین را فراموش نکنند. از همین رسانه های اجتماعی، پوتین را خطاب قرار می دهد، دیپلماسی رسانه ای را در میدان جنگ خوب به کار می گیرد. با لباس غیرفرم و عادی در برابر دوربین ها ظاهر می شود و حتی دیپلمات هایش را هم با لباس عادی برای مذاکره به مرز بلاروس با روسیه می فرستند، یعنی می خواهد فرم و ظاهرش نزدیک به شرایط بحرانی کشورش باشد، و این یعنی زلنسکی به اهمیت تصویر آگاه است...
#منصور_ساعی
#مدیریت_تصویر
#پوتین
#زلنسکی
#کافه_ارتباطات
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir
🔹تاکنون تحلیل های مختلفی از جنگ و رویارویی روسیه و اوکراین شده است.من می خواهم از زوایه مدیریت تصویر و انگاره سازی به کنش و واکنش پوتین و زلنسکی در میدان جنگ و دیپلماسی بپردازم. اما ابتدا به تفاوت های نسلی این دو رهبر بپردازیم.
🔹ولادیمیر پوتین 70 ساله، از نسل رهبران سیاسی و نظامیِ کلاسیک و سنتیِ جنگ دیده ای است که قدرت و اقتدار و قهرمانی خود در جنگ و کنش و تفوق های میلیتاریستی می بیند. از نسلی است که میراث دار تجربه و خاطره جنگ جهانی دوم است. از نسل چپ هایی است که «بودن» خود را «نبودن» دیگری می داند. علیرغم اینکه «حقوق» خوانده است اما اسلحه و زور را مهمترین ابزار برای خودنمایی و پیگیری آرمان ها و ایدئولوژی اش می داند. در مراکز امنیتی و نظامی آموزش دیده و کار کرده است. نسلی که جنگ و خشونت را تجربه می کند، ابراز خشونت را راهکاری پسندیده و مشروع برای دستیابی به اهداف فردی و ملی خود می داند.
🔹ولادیمیر زلنسکی 44 ساله از نسل رهبران جوانِ بدون خاطره مستقیم از جنگ جهانی دوم است. از نظر جامعه شناسی در گروه نسلی ایکس(X) قرار می گیرد که دارای یک شکاف ارزشی و هنجاری با نسل های دوران جنگ های جهانی هستند. دوران جامعه پذیری و رشد خود را در دوران شکوفایی اقتصادی و فرهنگی و تحولات پرشتاب فناوری و رسانه ها طی می کند. علیرغم اینکه حقوق خوانده است اما به هنرهای نمایشی روی می آورد. هیچگونه تجربه و سابقه امنیتی و نظامی ندارد اما در دوران جوانی به سیاست روی می آورد و از نسلی است که به جامعه نوین و سبک زندگی و ارزش های جهان آزاد و لبیرال آن نظیر دموکراسی تعلق دارد و برای پیگیری تعلقات و آرمان هایش، صندوق رای و انتخابات و رقابت را انتخاب می کند.
🔹اگر به مدیریت تصویر این دو رهبر در رسانه در خلال جنگ کنونی، نگاه کنیم، به مولفه های مهمی می رسیم. منظورم از مدیریت تصویر، انگاره یا تصویری است که از هویت این افراد در رسانه ها ساخته می شود و همین «تصویر رسانه ای» به تدریج به «تصویر ذهنی مردم»هم تبدیل می شود. اگر در گذشته ارزش یک عکس برابر هزاران کلمه بود، امروزه در عصر رسانه های اجتماعی، ارزش یک تصویر به غایت بی شمار است. خالق این تصویر هم خبرنگاران هستند و هم خود آن رهبر به عنوان یک کنشگر ارتباطی و رسانه ای.
🔹 تصاویری که از ولادیمیر پوتین در جنگ روسیه علیه اوکراین ساخته و منتشر می شود، به این صورت است که با لباس رسمی(کت و شلوار) و دیسیپلین یک رهبر در دوران عادی(قبل از جنگ) پشت یک میز کارش در دفتر ریاست جمهوری در میدان سرخ مسکو نشسته است و هشدار می دهد و تهدید می کند. معمولا زنده صحبت نمی کند و برنامه ها از قبل ضبط می شود. کنفرانس خبری برگزار نمی کند و پاسخگوی افکار عمومی کشور خود و جهان نیست. از سه ماه قبل حمله هزاران سرباز را پشت مرزهای اوکراین چیده است و علیرغم نگرانی ها و هشدارهای غربی ها، مرتب می گوید که قصد حمله ندارد اما بالاخره حمله می کند و در برابر دیدگان افکارعمومی جهان دروغش آشکار می شود.پوتین هیچ حضور و تعاملی در رسانه های اجتماعی در دوره جنگ ندارد و بسیار محافظه کارانه و سنتی از رسانه های جمعی(رادیو،تلویزیون و روزنامه ها) بهره می برد و هرگز یک توییت، پیام و محتوای شخصی و دیپلماتیک و... را در رسانه های اجتماعی منتشر نمی کند. به نظر می رسد قدرت و نفوذ رسانه های اجتماعی را درک نمی کند چون خود به نسل قبل از رسانه های تعاملی تعلق دارد.تیم پوتین به خلق «شبه رویداد» هم آگاه نیست و حتی رسانه ها هنوز از حضور پوتین در میدان جنگ و بازدید او از صفوف لشکریانش و از کنترل اوضاع از نزدیک چیزی منتشر نکرده اند.
🔹زلنسکی جوان و علاقه مند به رسانه ها و فناورهای نوین، علاوه بر اینکه در کنفرانس های خبری آنلاین و آفلاین شرکت می کند، در رسانه های اجتماعی خود به خلق محتوا می پردازد، شخصا با گرفتن تصاویری از حضور خود در خیابان های جنگ زده کیف به همراه کابینه اش، به شایعات و خبرهای جعلی فرارش پاسخ می دهد. لحن و کلمات و کلام اش ساده و انگیزشی است. از طریق همین رسانه های اجتماعی به مردم تقویت روحیه می دهد، از همبستگی ملی برای نجات وطن می گوید. توییت می کند، از رهبران و افکار عمومی جهانی می خواهد که ساکت نمانند و اوکراین را فراموش نکنند. از همین رسانه های اجتماعی، پوتین را خطاب قرار می دهد، دیپلماسی رسانه ای را در میدان جنگ خوب به کار می گیرد. با لباس غیرفرم و عادی در برابر دوربین ها ظاهر می شود و حتی دیپلمات هایش را هم با لباس عادی برای مذاکره به مرز بلاروس با روسیه می فرستند، یعنی می خواهد فرم و ظاهرش نزدیک به شرایط بحرانی کشورش باشد، و این یعنی زلنسکی به اهمیت تصویر آگاه است...
#منصور_ساعی
#مدیریت_تصویر
#پوتین
#زلنسکی
#کافه_ارتباطات
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
@Dr_bavir