Forwarded from عرصههای ارتباطی
#سینما #فرهنگ
🔸الگو و عبرت از فیلم سیرک چاپلین برای کار فرهنگی در مناطق محروم
▫️#حبیب_احمدزاده
این قطعه اتمامی فیلم #سیرک از #چارلی_چاپلین است، لحظهای که گروه سیرک پس از چندین روز ایجاد شور و هیجان در این محل حرکت میکند تا به نقطه دیگری برود و باز چادرها را برپا کرده و دوباره ... در این محل تنها چارلی ست که در میان گردو خاک سم اسبها و چرخ کاروانها و قفسها لحظهای تامل کرده و مینشیند، همه چیز انگار در حد یک آتش بازی ثانیهای در جشن رخ داده و دیگر هیچ.
#ناباکوف در کتاب داستاننویسی خود یک رمان خوب را تنها با دو خصلت اصلی تعریف میکند: زیبایی و حسرت
شیوه فیلم ساختن چاپلین به عنوان یک راز تنها پس از مرگش کشف و افشاء شده، راز او این بوده که تنها یک طرح کلی از موضوع داشته و سپس در حین فیلمبرداری اصلی با هزاران فوت نگاتیو، کم کم اصل داستان با ریزهکاریهای مختلف همچون قطعات پازل شکل گرفته و ساخته میشد و یقینا اینکار به نبوغ و اعتماد قطعی فرد به تجربه خود نیاز دارد.
در ساخت فیلم سیرک هردو این الگوها به کار گرفته شده، فیلمی که ساختش سه سال طول کشیده تا چاپلین به قطعات مورد نیازش دست یافته و اثری کمالظگرا و زیبا بسازد و دومین موضوع لحظه رهسپاری کاروان سیرک و دورشدنشان از اوست زیبایی که در حال دور شدن به حسرتی بر دل چاپلین تبدیل میشود.
درس اول: اگر کسی در این مملکت بخواهد کار فرهنگی بکند باید همچون چاپلین، با توجه به موقعیتها، هر لحظه در میدان نبرد دست به تغییر سناریوی ناقص نوشته شده توسط خواب نشینان قرارگاههای کیلومترها دور از خط نبرد بزند. تا نتیجه کار با زمانه جدید هماهنگی و پویایی داشته باشد
درس دوم: اتفاقا برخلاف تجربه ناباکوف نتیجه کار فرهنگی در مناطق محروم باید این باشد که حسرت هرگز نباید نتیجه جایگزین زیبایی شود. وقتی جشنوارههای شاد دانشاموزی در مناطق محروم برای تحول نشاطی انجام شد این نقیصه نیز بوجود آمد که پس از رفتن گروه جشنواره از محل تمام آن شور و هیجان در دل بچهها دوباره به افسردگی از دست دادن یک روز خوش و عدم تکرار تبدیل میشد (درست به مانند چاپلین در سکانس انتهایی فیلم سیرک) همیشه شهید #طاهری این نقص را یاداور بودند تا اینکه فکر ایجاد پارکبازی پس از اجرای جشنواره برای بچهها به ذهن جمعی گروه رسید. خوشبختانه تفکر جشنواره یک قدم از فرمول زیبایی + حسرت جهان رمان وفیلم جلوتر است با فرمول جدید زیبایی اولیه رویای ناماندگارجشنواره شاد + زیبایی ماندگار پارکبازی. بدینصورت امیدواریم که حداقل باایجاد پارکبازی، نگاه هیچ کودکی در مناطق محروم بسان چاپلین به رفتن همیشگی گروه شاد جشنواره با حسرت ننگرد
🔸الگو و عبرت از فیلم سیرک چاپلین برای کار فرهنگی در مناطق محروم
▫️#حبیب_احمدزاده
این قطعه اتمامی فیلم #سیرک از #چارلی_چاپلین است، لحظهای که گروه سیرک پس از چندین روز ایجاد شور و هیجان در این محل حرکت میکند تا به نقطه دیگری برود و باز چادرها را برپا کرده و دوباره ... در این محل تنها چارلی ست که در میان گردو خاک سم اسبها و چرخ کاروانها و قفسها لحظهای تامل کرده و مینشیند، همه چیز انگار در حد یک آتش بازی ثانیهای در جشن رخ داده و دیگر هیچ.
#ناباکوف در کتاب داستاننویسی خود یک رمان خوب را تنها با دو خصلت اصلی تعریف میکند: زیبایی و حسرت
شیوه فیلم ساختن چاپلین به عنوان یک راز تنها پس از مرگش کشف و افشاء شده، راز او این بوده که تنها یک طرح کلی از موضوع داشته و سپس در حین فیلمبرداری اصلی با هزاران فوت نگاتیو، کم کم اصل داستان با ریزهکاریهای مختلف همچون قطعات پازل شکل گرفته و ساخته میشد و یقینا اینکار به نبوغ و اعتماد قطعی فرد به تجربه خود نیاز دارد.
در ساخت فیلم سیرک هردو این الگوها به کار گرفته شده، فیلمی که ساختش سه سال طول کشیده تا چاپلین به قطعات مورد نیازش دست یافته و اثری کمالظگرا و زیبا بسازد و دومین موضوع لحظه رهسپاری کاروان سیرک و دورشدنشان از اوست زیبایی که در حال دور شدن به حسرتی بر دل چاپلین تبدیل میشود.
درس اول: اگر کسی در این مملکت بخواهد کار فرهنگی بکند باید همچون چاپلین، با توجه به موقعیتها، هر لحظه در میدان نبرد دست به تغییر سناریوی ناقص نوشته شده توسط خواب نشینان قرارگاههای کیلومترها دور از خط نبرد بزند. تا نتیجه کار با زمانه جدید هماهنگی و پویایی داشته باشد
درس دوم: اتفاقا برخلاف تجربه ناباکوف نتیجه کار فرهنگی در مناطق محروم باید این باشد که حسرت هرگز نباید نتیجه جایگزین زیبایی شود. وقتی جشنوارههای شاد دانشاموزی در مناطق محروم برای تحول نشاطی انجام شد این نقیصه نیز بوجود آمد که پس از رفتن گروه جشنواره از محل تمام آن شور و هیجان در دل بچهها دوباره به افسردگی از دست دادن یک روز خوش و عدم تکرار تبدیل میشد (درست به مانند چاپلین در سکانس انتهایی فیلم سیرک) همیشه شهید #طاهری این نقص را یاداور بودند تا اینکه فکر ایجاد پارکبازی پس از اجرای جشنواره برای بچهها به ذهن جمعی گروه رسید. خوشبختانه تفکر جشنواره یک قدم از فرمول زیبایی + حسرت جهان رمان وفیلم جلوتر است با فرمول جدید زیبایی اولیه رویای ناماندگارجشنواره شاد + زیبایی ماندگار پارکبازی. بدینصورت امیدواریم که حداقل باایجاد پارکبازی، نگاه هیچ کودکی در مناطق محروم بسان چاپلین به رفتن همیشگی گروه شاد جشنواره با حسرت ننگرد