✅ نسبت "انقلاب اسلامی"و"فضای مجازی"
🔘 در این رابطه 4 رویکرد کلی وجود دارد که براساس هریک به قضاوتی متفاوت در خصوص جزئیات و شیوه مواجهه و مدیریت فضای مجازی می رسیم.
1⃣ رویکرد "ما تا حدودی می توانیم ." یعنی ما میتوانیم فضای مجازی را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته و تا حدی مدیریت کنیم که برای انقلاب اسلامی تهدید ساز نباشد و از برخی فرصت های آن برای انتشار پیام انقلاب بهره ببریم.
🔺بر اساس این رویکرد با #بومی_سازی برخی خدمات اینترنتی از قبیل موتور جستجو و برخی از شبکه های اجتماعی از تولید و انتشار محتواهای خودی و حاوی پیام های انقلاب اسلامی در سطح اینترنت حمایت کنیم.
2⃣ رویکرد " ما نمی توانیم" ؛ برپایه این رویکرد، فضای مجازی موجود و بویژه اینترنت یک فضای مجازی بی طرف است که با تشریک مساعی جهانی ساخته شده است، فلذا ما نمی توانیم نقش فعالی در مدیریت این شبکه داشته باشیم.
🔺ذیل این رویکرد دو نگاه قوت می یابد:
▪️یکی که معتقد است حالا که اینترنت یک سوگیری یک طرفه دارد وتنها مدل قابل تصور از توسعه فضای مجازی است، پس همچون آبهای آزاد بین المللی است که ما هم از آن استفاده می کنیم و بدون دخل و تصرف سعی می کنیم به سهم خود محتوایی را در این اقیانوس بریزیم تا ضمن ادای دین خود به آن، امیدوار باشیم که با هزینه کردن جهت افزایش محتوای خودی، در این اقیانوس ما هم دیده شویم و چون "ما نمی توانیم" پس به این امید که از موج تکنولوژی آن عقب نباشیم همواره اولین نفری باشیم که با کمترین دخل و تصرف وحتی بدون بررسی تبعات آن، آن را تا اقصی نقاط کشور شیوع دهیم و امیدوار باشیم که به موجب این همراهی داوطلبانه با موج تکنولوژی بین المللی مورد تشویق واقع شویم و امتیازاتی و احیاناٌ اولویت هایی برای پیاده سازی "ورژن های" بعدی برای ما قائل شوند. یعنی به امید لطف و مرحمت خارجی (؟!) افراد کوشا و مطیعی برای جامعه بین الملل موجود باشیم.
▪️اما نگاه دیگر این است که چون "ما نمی توانیم" دخل و تصرف در تکنولوژی داشته باشیم و نگران تبعات نفوذ تکنولوژی خارجی هستیم پس راه را بر اصل تکنولوژی ببندیم تا از صدمات آن در امان باشیم.
3⃣ رویکرد "ما نباید بتوانیم"؛ این رویکرد به صورت هوشمندانه از سوی دشمنان انقلاب اسلامی به همفکرانشان در داخل القاء می شود که برای رفع هرگونه تنش یا جلوگیری از سوء تفاهم در خصوص رقابت با غرب، ما نباید بتوانیم در تکنولوژی وارداتی اینترنت دخل وتصرف و هرگونه مدیریتی اعمال کنیم. چرا که طرف خارجی و غربی روی این موضوع حساس شده و منافع ما در دنیا به خطر می افتد و نمی توانند به ما اطمینان کنند فلذا ما از علم و دانش و فن آوری محروم می شویم پس بر این اساس "مانباید بتوانیم" در فضای مجازی مدیریت انقلاب اسلامی را طراحی و پیاده سازی کنیم چون موجب تنش می شود!
4⃣ رویکرد "ما قطعا" می توانیم. " در چهارچوب این رویکرد با توجه به این که اساساٌ فن آوری بعنوان مولفه مهم قدرت باید در خدمت انقلاب اسلامی باشد، به بازطراحی تخصصی ارکان فضای مجازی مبتنی بر نیازهای واقعی پرداخته میشود و از موضع فعال با تداوم وابستگی فناورانه فضای مجازی موجود که تامین کننده منافع طراحان استعمارگر اولیه آن است مقابله میشود.
🔺این رویکرد شیوه هوشمندانه مبتنی بر فن آوری بومی موجود در میان متخصصان جوان کشور را برای مواجهه با فن آوری وابسته تجویز میکند. براین پایه، در عصر حاضر فضای مجازی در لایه های مختلف از زیرساخت سخت افزاری تا محتوا باید همسو با منافع امت اسلامی باز تعریف شود و با توجه به توان، دانش، تخصص و ظرفیت جوانان به پاخواسته که مهمترین مزیت در فضای مجازی محسوب می شوند، بایستی بجای رضایت حداقلی به #انتشار_پیام_انقلاب_اسلامی در فضای مجازی موجود، به دنبال "انقلاب اسلامی در فضای مجازی" باشیم.
🔺🔻برای تحقق "انقلاب اسلامی" در "فضای مجازی" بایستی در همه سطوح مختلف فضای مجازی اعم از زیرساخت، شبکه، سخت افزار، نرم افزار، سرویس و البته محتوا، یکبار دیگر پیام "ما میتوانیم" انقلاب اسلامی را به شکلی جدید در قالب #شعارهای_اصلی_انقلاب هجی کنیم:
🔸این شیوه جدید از تفسیر شعارهای عمیق و راهبردی انقلاب اسلامی متناسب با شکل گیری نوعی جدید از فضای زندگی یعنی فضای مجازی رویکردی مهم در نحوه مدیریت فن آوری را به دنیا معرفی خواهد کرد. الگویی که در مقابل چشمان بهت زده قطب استکباری مسلط، به سرعت معادلات ظاهرا قطعی جهانی را به نفع مردمان آزاده در دنیای حاضر تغییر خواهد داد.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🔘 در این رابطه 4 رویکرد کلی وجود دارد که براساس هریک به قضاوتی متفاوت در خصوص جزئیات و شیوه مواجهه و مدیریت فضای مجازی می رسیم.
1⃣ رویکرد "ما تا حدودی می توانیم ." یعنی ما میتوانیم فضای مجازی را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته و تا حدی مدیریت کنیم که برای انقلاب اسلامی تهدید ساز نباشد و از برخی فرصت های آن برای انتشار پیام انقلاب بهره ببریم.
🔺بر اساس این رویکرد با #بومی_سازی برخی خدمات اینترنتی از قبیل موتور جستجو و برخی از شبکه های اجتماعی از تولید و انتشار محتواهای خودی و حاوی پیام های انقلاب اسلامی در سطح اینترنت حمایت کنیم.
2⃣ رویکرد " ما نمی توانیم" ؛ برپایه این رویکرد، فضای مجازی موجود و بویژه اینترنت یک فضای مجازی بی طرف است که با تشریک مساعی جهانی ساخته شده است، فلذا ما نمی توانیم نقش فعالی در مدیریت این شبکه داشته باشیم.
🔺ذیل این رویکرد دو نگاه قوت می یابد:
▪️یکی که معتقد است حالا که اینترنت یک سوگیری یک طرفه دارد وتنها مدل قابل تصور از توسعه فضای مجازی است، پس همچون آبهای آزاد بین المللی است که ما هم از آن استفاده می کنیم و بدون دخل و تصرف سعی می کنیم به سهم خود محتوایی را در این اقیانوس بریزیم تا ضمن ادای دین خود به آن، امیدوار باشیم که با هزینه کردن جهت افزایش محتوای خودی، در این اقیانوس ما هم دیده شویم و چون "ما نمی توانیم" پس به این امید که از موج تکنولوژی آن عقب نباشیم همواره اولین نفری باشیم که با کمترین دخل و تصرف وحتی بدون بررسی تبعات آن، آن را تا اقصی نقاط کشور شیوع دهیم و امیدوار باشیم که به موجب این همراهی داوطلبانه با موج تکنولوژی بین المللی مورد تشویق واقع شویم و امتیازاتی و احیاناٌ اولویت هایی برای پیاده سازی "ورژن های" بعدی برای ما قائل شوند. یعنی به امید لطف و مرحمت خارجی (؟!) افراد کوشا و مطیعی برای جامعه بین الملل موجود باشیم.
▪️اما نگاه دیگر این است که چون "ما نمی توانیم" دخل و تصرف در تکنولوژی داشته باشیم و نگران تبعات نفوذ تکنولوژی خارجی هستیم پس راه را بر اصل تکنولوژی ببندیم تا از صدمات آن در امان باشیم.
3⃣ رویکرد "ما نباید بتوانیم"؛ این رویکرد به صورت هوشمندانه از سوی دشمنان انقلاب اسلامی به همفکرانشان در داخل القاء می شود که برای رفع هرگونه تنش یا جلوگیری از سوء تفاهم در خصوص رقابت با غرب، ما نباید بتوانیم در تکنولوژی وارداتی اینترنت دخل وتصرف و هرگونه مدیریتی اعمال کنیم. چرا که طرف خارجی و غربی روی این موضوع حساس شده و منافع ما در دنیا به خطر می افتد و نمی توانند به ما اطمینان کنند فلذا ما از علم و دانش و فن آوری محروم می شویم پس بر این اساس "مانباید بتوانیم" در فضای مجازی مدیریت انقلاب اسلامی را طراحی و پیاده سازی کنیم چون موجب تنش می شود!
4⃣ رویکرد "ما قطعا" می توانیم. " در چهارچوب این رویکرد با توجه به این که اساساٌ فن آوری بعنوان مولفه مهم قدرت باید در خدمت انقلاب اسلامی باشد، به بازطراحی تخصصی ارکان فضای مجازی مبتنی بر نیازهای واقعی پرداخته میشود و از موضع فعال با تداوم وابستگی فناورانه فضای مجازی موجود که تامین کننده منافع طراحان استعمارگر اولیه آن است مقابله میشود.
🔺این رویکرد شیوه هوشمندانه مبتنی بر فن آوری بومی موجود در میان متخصصان جوان کشور را برای مواجهه با فن آوری وابسته تجویز میکند. براین پایه، در عصر حاضر فضای مجازی در لایه های مختلف از زیرساخت سخت افزاری تا محتوا باید همسو با منافع امت اسلامی باز تعریف شود و با توجه به توان، دانش، تخصص و ظرفیت جوانان به پاخواسته که مهمترین مزیت در فضای مجازی محسوب می شوند، بایستی بجای رضایت حداقلی به #انتشار_پیام_انقلاب_اسلامی در فضای مجازی موجود، به دنبال "انقلاب اسلامی در فضای مجازی" باشیم.
🔺🔻برای تحقق "انقلاب اسلامی" در "فضای مجازی" بایستی در همه سطوح مختلف فضای مجازی اعم از زیرساخت، شبکه، سخت افزار، نرم افزار، سرویس و البته محتوا، یکبار دیگر پیام "ما میتوانیم" انقلاب اسلامی را به شکلی جدید در قالب #شعارهای_اصلی_انقلاب هجی کنیم:
🔸این شیوه جدید از تفسیر شعارهای عمیق و راهبردی انقلاب اسلامی متناسب با شکل گیری نوعی جدید از فضای زندگی یعنی فضای مجازی رویکردی مهم در نحوه مدیریت فن آوری را به دنیا معرفی خواهد کرد. الگویی که در مقابل چشمان بهت زده قطب استکباری مسلط، به سرعت معادلات ظاهرا قطعی جهانی را به نفع مردمان آزاده در دنیای حاضر تغییر خواهد داد.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
📊 در اینستاگرام فارسی چه می گذرد؟
💢 با بررسی پست های منتشر شده توسط کاربران ایرانی اینستاگرام و مشخص کردن موضوعات این پست ها با استفاده از علم داده کاوی و هوش مصنوعی نمودار فوق حاصل شده است.
💢 حدود یک سوم محتواهای پست ها در خصوص #سبک_زندگی (مصرف فرهنگی، نوع تفریحات، سلفی و...) حدود یک پنجم در حوزه تبلیغاتی و بازاریابی (مد و فشن، لوازم زیبایی و بهداشتی و...) و حدود یک پنجم نیز پست های هنری یا مربوط به هنرمندان است.
💢 محتواهای #دینی و عقیدتی در رتبه ششم قرار داشته و درصد آن نسبت به محتواهای ورزشی، سرگرمی و موضوعات اجتماعی کمتر است.
💢 می توان گفت فضای عمومی ایسنتاگرام بیشتر به سمت موضوعات سبک زندگی و سرگرمی است و این سبب شده است آن را #بستر_اجتماعی بدانیم.
💢 موضوعات #سیاسی سهم کمی دارند که حکایت از کمتر سیاسی کلیات بستر اینستاگرام است.
💢 موضوعات مرتبط با جامعه و اجتماع که اشاره به رویدادهای جامعه نظیر فقر ، بیکاری و... دارد نیز سهم اندکی را به خود اختصاص داده است.
در این رابطه 4 رویکرد کلی وجود دارد که براساس هریک به قضاوتی متفاوت در خصوص جزئیات و شیوه مواجهه و مدیریت فضای مجازی می رسیم.
1⃣ رویکرد "ما تا حدودی می توانیم ." یعنی ما میتوانیم فضای مجازی را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته و تا حدی مدیریت کنیم که برای انقلاب اسلامی تهدید ساز نباشد و از برخی فرصت های آن برای انتشار پیام انقلاب بهره ببریم.
🔺بر اساس این رویکرد با #بومی_سازی برخی خدمات اینترنتی از قبیل موتور جستجو و برخی از شبکه های اجتماعی از تولید و انتشار محتواهای خودی و حاوی پیام های انقلاب اسلامی در سطح اینترنت حمایت کنیم.
2⃣ رویکرد " ما نمی توانیم" ؛ برپایه این رویکرد، فضای مجازی موجود و بویژه اینترنت یک فضای مجازی بی طرف است که با تشریک مساعی جهانی ساخته شده است، فلذا ما نمی توانیم نقش فعالی در مدیریت این شبکه داشته باشیم.
🔺ذیل این رویکرد دو نگاه قوت می یابد:
▪️یکی که معتقد است حالا که اینترنت یک سوگیری یک طرفه دارد وتنها مدل قابل تصور از توسعه فضای مجازی است، پس همچون آبهای آزاد بین المللی است که ما هم از آن استفاده می کنیم و بدون دخل و تصرف سعی می کنیم به سهم خود محتوایی را در این اقیانوس بریزیم تا ضمن ادای دین خود به آن، امیدوار باشیم که با هزینه کردن جهت افزایش محتوای خودی، در این اقیانوس ما هم دیده شویم و چون "ما نمی توانیم" پس به این امید که از موج تکنولوژی آن عقب نباشیم همواره اولین نفری باشیم که با کمترین دخل و تصرف وحتی بدون بررسی تبعات آن، آن را تا اقصی نقاط کشور شیوع دهیم و امیدوار باشیم که به موجب این همراهی داوطلبانه با موج تکنولوژی بین المللی مورد تشویق واقع شویم و امتیازاتی و احیاناٌ اولویت هایی برای پیاده سازی "ورژن های" بعدی برای ما قائل شوند. یعنی به امید لطف و مرحمت خارجی (؟!) افراد کوشا و مطیعی برای جامعه بین الملل موجود باشیم.
▪️اما نگاه دیگر این است که چون "ما نمی توانیم" دخل و تصرف در تکنولوژی داشته باشیم و نگران تبعات نفوذ تکنولوژی خارجی هستیم پس راه را بر اصل تکنولوژی ببندیم تا از صدمات آن در امان باشیم.
3⃣ رویکرد "ما نباید بتوانیم"؛ این رویکرد به صورت هوشمندانه از سوی دشمنان انقلاب اسلامی به همفکرانشان در داخل القاء می شود که برای رفع هرگونه تنش یا جلوگیری از سوء تفاهم در خصوص رقابت با غرب، ما نباید بتوانیم در تکنولوژی وارداتی اینترنت دخل وتصرف و هرگونه مدیریتی اعمال کنیم. چرا که طرف خارجی و غربی روی این موضوع حساس شده و منافع ما در دنیا به خطر می افتد و نمی توانند به ما اطمینان کنند فلذا ما از علم و دانش و فن آوری محروم می شویم پس بر این اساس "مانباید بتوانیم" در فضای مجازی مدیریت انقلاب اسلامی را طراحی و پیاده سازی کنیم چون موجب تنش می شود!
4⃣ رویکرد "ما قطعا" می توانیم. " در چهارچوب این رویکرد با توجه به این که اساساٌ فن آوری بعنوان مولفه مهم قدرت باید در خدمت انقلاب اسلامی باشد، به بازطراحی تخصصی ارکان فضای مجازی مبتنی بر نیازهای واقعی پرداخته میشود و از موضع فعال با تداوم وابستگی فناورانه فضای مجازی موجود که تامین کننده منافع طراحان استعمارگر اولیه آن است مقابله میشود.
🔺این رویکرد شیوه هوشمندانه مبتنی بر فن آوری بومی موجود در میان متخصصان جوان کشور را برای مواجهه با فن آوری وابسته تجویز میکند.
🖌محسن فینیزاده / صبح نو
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
https://t.iss.one/Dr_bavir
💢 با بررسی پست های منتشر شده توسط کاربران ایرانی اینستاگرام و مشخص کردن موضوعات این پست ها با استفاده از علم داده کاوی و هوش مصنوعی نمودار فوق حاصل شده است.
💢 حدود یک سوم محتواهای پست ها در خصوص #سبک_زندگی (مصرف فرهنگی، نوع تفریحات، سلفی و...) حدود یک پنجم در حوزه تبلیغاتی و بازاریابی (مد و فشن، لوازم زیبایی و بهداشتی و...) و حدود یک پنجم نیز پست های هنری یا مربوط به هنرمندان است.
💢 محتواهای #دینی و عقیدتی در رتبه ششم قرار داشته و درصد آن نسبت به محتواهای ورزشی، سرگرمی و موضوعات اجتماعی کمتر است.
💢 می توان گفت فضای عمومی ایسنتاگرام بیشتر به سمت موضوعات سبک زندگی و سرگرمی است و این سبب شده است آن را #بستر_اجتماعی بدانیم.
💢 موضوعات #سیاسی سهم کمی دارند که حکایت از کمتر سیاسی کلیات بستر اینستاگرام است.
💢 موضوعات مرتبط با جامعه و اجتماع که اشاره به رویدادهای جامعه نظیر فقر ، بیکاری و... دارد نیز سهم اندکی را به خود اختصاص داده است.
در این رابطه 4 رویکرد کلی وجود دارد که براساس هریک به قضاوتی متفاوت در خصوص جزئیات و شیوه مواجهه و مدیریت فضای مجازی می رسیم.
1⃣ رویکرد "ما تا حدودی می توانیم ." یعنی ما میتوانیم فضای مجازی را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته و تا حدی مدیریت کنیم که برای انقلاب اسلامی تهدید ساز نباشد و از برخی فرصت های آن برای انتشار پیام انقلاب بهره ببریم.
🔺بر اساس این رویکرد با #بومی_سازی برخی خدمات اینترنتی از قبیل موتور جستجو و برخی از شبکه های اجتماعی از تولید و انتشار محتواهای خودی و حاوی پیام های انقلاب اسلامی در سطح اینترنت حمایت کنیم.
2⃣ رویکرد " ما نمی توانیم" ؛ برپایه این رویکرد، فضای مجازی موجود و بویژه اینترنت یک فضای مجازی بی طرف است که با تشریک مساعی جهانی ساخته شده است، فلذا ما نمی توانیم نقش فعالی در مدیریت این شبکه داشته باشیم.
🔺ذیل این رویکرد دو نگاه قوت می یابد:
▪️یکی که معتقد است حالا که اینترنت یک سوگیری یک طرفه دارد وتنها مدل قابل تصور از توسعه فضای مجازی است، پس همچون آبهای آزاد بین المللی است که ما هم از آن استفاده می کنیم و بدون دخل و تصرف سعی می کنیم به سهم خود محتوایی را در این اقیانوس بریزیم تا ضمن ادای دین خود به آن، امیدوار باشیم که با هزینه کردن جهت افزایش محتوای خودی، در این اقیانوس ما هم دیده شویم و چون "ما نمی توانیم" پس به این امید که از موج تکنولوژی آن عقب نباشیم همواره اولین نفری باشیم که با کمترین دخل و تصرف وحتی بدون بررسی تبعات آن، آن را تا اقصی نقاط کشور شیوع دهیم و امیدوار باشیم که به موجب این همراهی داوطلبانه با موج تکنولوژی بین المللی مورد تشویق واقع شویم و امتیازاتی و احیاناٌ اولویت هایی برای پیاده سازی "ورژن های" بعدی برای ما قائل شوند. یعنی به امید لطف و مرحمت خارجی (؟!) افراد کوشا و مطیعی برای جامعه بین الملل موجود باشیم.
▪️اما نگاه دیگر این است که چون "ما نمی توانیم" دخل و تصرف در تکنولوژی داشته باشیم و نگران تبعات نفوذ تکنولوژی خارجی هستیم پس راه را بر اصل تکنولوژی ببندیم تا از صدمات آن در امان باشیم.
3⃣ رویکرد "ما نباید بتوانیم"؛ این رویکرد به صورت هوشمندانه از سوی دشمنان انقلاب اسلامی به همفکرانشان در داخل القاء می شود که برای رفع هرگونه تنش یا جلوگیری از سوء تفاهم در خصوص رقابت با غرب، ما نباید بتوانیم در تکنولوژی وارداتی اینترنت دخل وتصرف و هرگونه مدیریتی اعمال کنیم. چرا که طرف خارجی و غربی روی این موضوع حساس شده و منافع ما در دنیا به خطر می افتد و نمی توانند به ما اطمینان کنند فلذا ما از علم و دانش و فن آوری محروم می شویم پس بر این اساس "مانباید بتوانیم" در فضای مجازی مدیریت انقلاب اسلامی را طراحی و پیاده سازی کنیم چون موجب تنش می شود!
4⃣ رویکرد "ما قطعا" می توانیم. " در چهارچوب این رویکرد با توجه به این که اساساٌ فن آوری بعنوان مولفه مهم قدرت باید در خدمت انقلاب اسلامی باشد، به بازطراحی تخصصی ارکان فضای مجازی مبتنی بر نیازهای واقعی پرداخته میشود و از موضع فعال با تداوم وابستگی فناورانه فضای مجازی موجود که تامین کننده منافع طراحان استعمارگر اولیه آن است مقابله میشود.
🔺این رویکرد شیوه هوشمندانه مبتنی بر فن آوری بومی موجود در میان متخصصان جوان کشور را برای مواجهه با فن آوری وابسته تجویز میکند.
🖌محسن فینیزاده / صبح نو
با ما همراه باشید
#ژئوپلیتیک_رسانه
https://t.iss.one/Dr_bavir
sobhe-no.ir
در اینستاگرام فارسی چه میگذرد - صبح نو
فرایند جهانی شدن با گسترش قلمرو، روابط زندگی اجتماعی دنیای اجتماعی افراد را ...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🚫چرا به #بومی_سازی سواد رسانهای نیازمندیم؟
🔺 چیزهای زیادی راجع به سواد رسانه شنیدید ولی در مورد بومیسازی سواد رسانه شاید تا حالا چیزی نشنیده باشید.
📍پیشنهاد میکنم این کلیپ رو تا آخر ببینید.
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔺 چیزهای زیادی راجع به سواد رسانه شنیدید ولی در مورد بومیسازی سواد رسانه شاید تا حالا چیزی نشنیده باشید.
📍پیشنهاد میکنم این کلیپ رو تا آخر ببینید.
#ژئوپلیتیک_رسانه
با ما همراه باشید
@Dr_bavir