ژئوپلیتیک رسانه
2.46K subscribers
1.8K photos
1.69K videos
35 files
1.58K links
سایت اختصاصی
https://chaponashr.ir/bavir
بخشی از فعالیت‌های علمی و پژوهشی
https://elmnet.ir/eid/N-0017-7032
برقراری ارتباط
https://t.iss.one/Bavir_hassan
Download Telegram
🔰مغالطه «تفصیل مرکب»

✳️پذیرش بی چون و چرای آن چه که در بنگاه های خبرپراکنی منتشر میشود، بیش از آن که ناشی از خوش باوری و ساده لوحی مخاطبان آنان باشد، از زبردستی و کارکشتگیِ گردانندگان این رسانه ها حکایت دارد؛ لذا به نظر میرسد آشنایی با شگردهایی که در برخی از رسانه ها مورد استفاده قرار گرفته و افکار عمومی را در برابر کالاهای فکریِ خود به عامل بی ارادۀ مصرف تبدیل کرده است، ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد؛ در یادداشت پیش روی میکوشیم به توصیف یکی از این ترفندهای پرکاربرد پرداخته و نمونه هایی از آن را ذکر کنیم، بخوانید!

✳️در این ترفند که برخی آن را «تفصیل مرکب» نام نهاده اند، دستور کار چنین است: ابتدا با انتشار انبوه اخباری که برای بخشی از گزاره ها صحیح میباشد، آن مسئله را در صدر اخبار نشانده و در مرحله بعد همان حکم را به مجموع گزاره ها نسبت میدهند؛

✳️برای توضیح بهتر ابتدا مثالی خارج از فضای رسانه مطرح میکنیم؛ به عنوان مثال عدم تساوی عدد 2 و 1 مورد اتفاق همگان است اما در صورتی که به طرفین این نامساوی، اعداد دیگری کم یا اضافه شود ممکن است نتیجه متفاوتی در پی داشته باشد؛ مثلا اگر به عدد1، 4 را اضافه کرده و به عدد2، 3 را اضافه کنیم تساوی طرفین (1+4=2+3) برقرار خواهد بود؛ در این جا حکم «عدم تساوی» برای گزاره هایی که در طرفین قرار داشته و از هم تفکیک شده اند صحیح میباشد لکن اگر مجموع این گزاره ها در کنار هم لحاظ شود، حکم عدم تساوی صحیح نخواهد بود.

✳️به فضای رسانه ای بازگردیم؛ در عرصه تبلیغات، ماموریت این ترفند آن است که حکم گزاره های تفکیک شده را -در این جا عدم تساوی- به مجموع گزاره ها سرایت داده و مخاطب را به یک نتیجه کلی سوق دهد! دو نمونه از چشم بندی هایی که به واسطه این ترفند صورت میگیرد از این قرار است:

1️⃣ناگفته پیداست که برای ارزیابی و مقایسه وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف، عوامل گوناگونی دخیل بوده و باید همه آنها در نظر گرفته شود لکن به ناگاه مشاهده میشود که ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی، محدود و منحصر در یک عامل شده و تنها همان عامل محور تحلیل ها و قضاوت ها قرار میگیرد؛ بدیهی است که قیمت اقلام مصرفی-خرج- به تنهایی نمیتواند ملاک ارزیابی وضعیت اقتصادی در دو بازه زمانی مختلف قرار بگیرد بلکه شایسته و بایسته است که میزان حقوق و درآمدها -دخل- نیز لحاظ شود؛ به عبارت دیگر باید مجموع (دخل + خرج) در دو بازه زمانی بررسی شده و سپس داوری صورت گیرد! (دخل و خرج به عنوان مثال مطرح شد وگرنه کارهای زیربنایی نیز باید در ارزیابی مورد توجه قرار گیرد.)

2️⃣نمونه بعدی در موضوع حقوق زن و مرد میباشد؛ برخی با استناد به بخشی از حقوق زن و مرد در برابر یکدیگر، درصدد القای این انگاره هستند که حقوق آنان در اسلام یکسان نیست و شواهدی از جمله نصف بودن ارث زن نسبت به مرد را دلیل بر ادعای خود عنوان میکنند! غفلت یا تغافل این افراد آن است که حکم قسمتی از گزاره ها را به مجموع آن سرایت میدهند؛ در مثال فوق الذکر اگر ارث زن، نصف مرد است در مقابل زن هیچ تعهدی نسبت به نفقه نداشته ولی چنین تعهدی بر دوش مرد سنگینی میکند؛ با در کنار هم قرار دادن مجموع این موارد است که ادعا میشود حقوق زن و مرد یکسان است وگرنه با توجه به تفاوت های ذاتی زن و مرد، تساوی حقوق آنان در تک تک موارد را هیچ عقل سلیمی ادعا نمیکند!

در پایان لازم به ذکر است که باطل السحر چنین مغالطاتی، افزایش آگاهی و ارتقای عقلانیت عمومی میباشد؛ آرمانی که جز با #جهاد_تبیین نمیتوان به آن دست یافت!
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰سرمایه‌ای به نام «خشم خاموش»

1️⃣پشتوانه اجتماعی و پذیرش همگانی، ضمانت اجرای هر قانون و برنامه‌ای است؛ در صورتی که افکار عمومی از یک طرحی استقبال نکنند یا حتی اگر رضایت داشته ولی آن را ابراز و اظهار نکنند، قانون فوق الذکر -هر مقدار هم که عالی و فوق‌العاده باشد- محکوم به شکست خواهد بود؛ در نقطه مقابل اگر فریاد حمایت مردم از یک قانونی بلند شود، تحقق آن امری مسلم و قطعی می‌باشد؛ شاید تعجب کنید ولی نمونه واضح و روشن این ادعا، حمله موشکی به پایگاه‌ عین الاسد بود! بخوانید؛

2️⃣پس از ترور حاج قاسم سلیمانی که به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت، دنیا منتظر واکنش جمهوری اسلامی به این حادثه بود؛ اگر چه ایالات متحده در دهه‌های اخیر، افول بی سابقه‌ای را پشت سر گذاشته بود لکن همچنان جزو قدرت‌های نظامی دنیا محسوب می‌شد؛ مشخص بود که حمله به مواضع چنین کشوری که پس از جنگ جهانی دوم، احدی جرئت تعرض به آن پیدا نکرده بود، شهامت و جسارت بالایی را می‌طلبید؛ با این اوصاف سوال این است که شجاعت حمله به پایگاه عین الاسد، چگونه تامین شد؟!

3️⃣ایام پس از شهادت حاج قاسم را به خاطر بیاورید؛ نفرت و انزجار مردم از استکبار جهانی بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآمده بود و فریاد انتقام در سراسر کشور و جبهه مقاومت، طنین انداز شده بود؛ تشییع میلیونی هم مزید بر علت شده و جرئت انتقام را به مسئولان کشور تزریق کرده بود؛ این گونه بود که پس از حمله به پایگاه عین الاسد، تحلیل عمیق و دقیقی که از این حادثه ارائه شد این بود که «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.»

4️⃣حال یک لحظه تصور کنید اگر قبل از شهادت سردار از نفرت خاموش مردم علیه آمریکا و استکبار جهانی صحبتی به میان می‌آمد، چه واکنش‌هایی را از طرف رسانه‌ها در پی داشت؟ به احتمال زیاد تصدیق خواهید کرد که گوینده این سخنان متهم به شعارزدگی، خوش‌خیالی و بیان حرف‌های تکراری و کلیشه‌ای می‌شد!!

5️⃣به موضوع اصلی یادداشت بازگردیم؛ به زعم نگارنده در مقوله حجاب نیز با چنین پدیده‌ای مواجه هستیم؛ برای مقابله با برهنگی و بی‌حیاییِ سازمان‌یافته، نیازمند پشتوانه فعال و حاضر در صحنه‌ای هستیم که قدرت چانه‌زنیِ مجریان قانون را در برابر هنجارشکنان افزایش دهد؛ باید توجه داشت که خشم خاموش مردم از بی حیایی،برهنگی و هرزگی، سرمایه‌ای انکارناپذیر است که در صورت فعال شدن، می‌تواند برای مقابله با عریانیِ برنامه‌ریزی‌شده مورد استفاده قرار گیرد؛

6️⃣در پایان گفتنی است که صِرف متهم کردن این نهاد و آن سازمان به انفعال در موضوع حجاب، شاید سرپوشی بر کم‌کاری‌های خود شخص قرار بگیرد ولی نه تنها هیچ دردی را دوا نمی‌کند بلکه احتمالا از برافروخته شدن این نفرت خاموش نیز جلوگیری خواهد کرد؛ بهتر نیست به جای اتهام‌زنی و منازعات بیهوده، درباره استفاده از این سرمایه عمومی و فعال کردن آن، اندیشه‌ورزی شود؟!

#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰 #جهاد_تبیین در معرض تهدید‼️

✳️ انبوه محصولات هنری و رسانه‌ای که اوایل ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ بر سر افکارعمومی آوار می‌شد، غافلگیری و دستپاچگی جبهه انقلاب را به همراه داشت؛ حجم سنگین مطالب خلاف واقعی که با ابزار هنر تزیین می‌شدند، راه تبیین و روشنگری را دشوار و حتی گاهی مسدود می‌کرد؛ با این وجود افرادی بودند که از هیچ تلاشی برای مقابله با جریان دروغ، فروگذاری نکرده و میدان‌دار نبرد حق و باطل شده بودند؛ زمان اما به سود جبهه انقلاب سپری می‌شد؛ چرا که تیغ براندازان را کندتر و سپر جبهه انقلاب را آبدیده‌تر می‌کرد.

✳️ اعتماد اندک و متزلزلی که برخی افراد به براندازان داشتند، رفته‌رفته و با برملا شدن چهره پنهان آنان، از بین می‌رفت و خریدار چندانی برای ادعاهای براندازان باقی نمی‌ماند؛ اما خطر دیگری متولد می‌شد که آسیب آن اگر بیشتر از براندازان نباشد، قطعا کمتر نبود! رسوایی و بدنامی براندازان، منجر به نوعی کاهلی و سهل‌انگاری در جبهه انقلاب می‌شد و کم‌خردی براندازان را توجیهی برای کم‌کاری خود در نظر می‌گرفتند!
برخی از آسیب‌هایی که پس از شکست براندازان، جهاد تبیین را در معرض تهدید قرار داده است، به این شرح است:

✳️ #قدرت‌طلبی:
برخی افراد به جای آن که تمام تلاش خود را برای نابودی کامل دشمن اصلی متمرکز کنند، در کمال ناباوری آتش توپخانه خود را به سمت گروه‌های انقلابی گرفته و به حاشیه راندن آنان را برای خود، نوعی پله ترقی، تلقی می‌کنند! این گروه در حاشیه‌پردازی و تفسیر ناامیدانه از اقدامات امیدبخش نظام، تبحر ویژه‌ای دارند؛ واجد اندیشه خاصی نبوده و پروژه اصلی آنان، بی‌نصیب نماندن از قدرت است!

✳️ #عافیت‌طلبی:
برخی افراد گویی توجه ندارند که آنان نیز گوشه‌ای از این کره خاکی را اشغال کرده و به عنوان یک انسان، ظرفیت و توان تأثیرگذاری بر دیگران را دارند! این گروه تنها به تماشای مبارزه حق و باطل اکتفاء کرده و از ورود در میدان مبارزه اِبا دارند؛  تمایل زیادی به "آسیب‌شناسی" فعالیت‌های گروه‌های انقلابی دارند و در پوشش چنین عناوین فریبنده‌ای، خون در دل کسانی می‌کنند که در خط مقدم جبهه تبیین قرار دارند!

✳️ #کج‌فهمی:
در بزنگاه‌های مختلف برخی با فهم غلط و ناقص خود و پافشاری بر آن، بخشی از نیرو و توان جبهه انقلاب را مصروف کج‌فهمی خود کرده و توانی که باید صرف مقابله با دشمن اصلی شود، به ناچار در مواجهه با نیروهای به ظاهر خودی هدر می‌رود؛ بحث‌های نظیر حذف ارز ترجیحی، الگوی مصرف ايرانیان، واکسن کرونا و... از جمله مواردی بودند که توان جبهه انقلاب در چاه کج‌فهمی برخی افراد ریخته شد!

و بالاخره گفتنی است که نگارنده برای رفع چنین آفاتی که جهاد تبیین را تهدید میکند، هیچ راه‌حلی جز تخلق به #اخلاق_اسلامی سراغ ندارد.
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔲 دستور کار : سیاه‌نمایی حداکثری

✳️یکی از عوارض گسترش بی‌قاعده #رسانه و #فضای_مجازی این است که اغلب مردم نه با  «واقعیت» که با  «تصویر واقعیت» مواجه می‌شوند؛ اگرچه این موضوع، آسیب‌ها و زیان‌هایی را متوجه عامه مردم کرده و اغلب آن‌ها را از شناخت حقیقت محروم ساخته‌است ولی مسیر را برای شعبده‌بازان رسانه‌ای بیش‌از پیش هموار نموده‌است.

🔷 در شگرد #سیاه‌نمایی_حداکثری نه از  «خبر» به «نتیجه‌» بلکه از  «نتیجه» به  «خبر» پی برده می‌شود‌! به این صورت که ابتدا نتیجه‌ای را که باید بر مخاطب تلقین شود در نظر گرفته و سپس با توجه به آن، به پوشش و تحلیل اخبار پرداخته می‌شود! بدیهی است که در این روش چه در صورت تحقق یک فعل و چه در صورت عدم تحقق آن نتیجه‌ای که مطلوب دست‌اندرکاران این رسانه‌ها هست باید گرفته شود؛ در این شگرد طی برنامه‌ای پیچیده، یک بازی #دوسرباخت برای مخاطبین طراحی شده ودنبال کنندگان این رسانه‌ها بدون آن که خود متوجه شوند عنان فکر خود را به آنها می‌سپارند و بی اختیار، هر استدلالی که از طرف آن‌ها مطرح می‌شود می‌پذیرند.

🔺مثال‌هایی را برای هرچه بیشتر محسوس شدن این شگرد در ادامه می آوریم:
🔶تصور کنید رسانه‌ای هدف خود را معارضه با یک دولت تعریف کرده و نتیجه ای که در پی آن است  «بی اعتمادی و ناامیدی مردم از آن دولت» می باشد؛ حال سوال این است: پوشش اخبار و جهت‌دهی افکار توسط این رسانه و پادوهای آن‌ها در موضوعات مختلف، چگونه خواهد بود؟! به نمونه های زیر -که اندکی از بسیار است- توجه کنید:
 
1⃣اگر دولت نسبت به مشورت نخبگان حوزوی و دانشگاهی کم توجهی کند گفته می‌شود : «دولت خودرأی است و به توصیه های کارشناسان توجه نمیکند» و در مقابل اگر دولت تقاضای مشورت و ارائه راهکار از حوزه و دانشگاه کند گفته می‌شود: «دولت برنامه ندارد و فقط شعار می‌دهد!»
 
2⃣اگر شخصی در ایام قبل از انتخابات فعالیت‌های امیدآفرینی داشته باشد گفته میشود: «این اقدامات جنبه تبلیغاتی دارد‌‌‌!» و در مقابل اگر بعد از انتخابات نیز این اقدامات استمرار داشته و بلکه بیشتر هم شده باشد گفته می‌شود : «انسان پوپولیست و عوامفریبی است!» البته در همین مورد هم برخی رسانه ها از تبلیغاتی بودن فعالیت ها برای انتخابات 4سال آینده می‌گویند که بیشتر به طنز شبیه است.

3⃣مسئولی می‌گوید وضعیت معیشتی ما نیز مثل مردم در تنگنا است؛ در این صورت در این رسانه‌ها گفته می‌شود : «مسئول باید خودش مرفه باشد تا مردم را نیز به رفاه برساند» و اگر مسئولی بگوید وضعیت معیشتی مسئولین مناسب است همین رسانه‌ها می‌گویند : «مسئولی که طعم فقر را نچشیده باشد نمی‌تواند درک درستی از مشکلات داشته باشد!»

4⃣مسئولی می‌گوید فرزندان من شغل ندارند؛ بلافاصله این رسانه‌ها می‌گویند : «مسئولی که عرضه پیدا کردن کار برای فرزندان خود را نداشته باشد برای فرزندان مردم چه خواهد کرد؟!» و در مقابل اگر بگوید فرزندان من شغل دارند همین رسانه ها از ژن خوب سخن خواهند گفت!!

♦️در تمام این موارد و نمونه‌های نظیر آن، آن چه که برای گردانندگان این رسانه‌ها مهم است این است که هدفِ از پیش تعیین شده، به هر قیمتی که شده‌ است محقق شود؛ انصاف این است که اگر  یک طرف این گزاره ها را بپذیریم، دست کم طرف دیگر را نباید قبول کنیم لکن این رسانه ها هنرمندانه تر از آن عمل می‌کنند که متوجه شعبده‌بازی آنها شویم.
و در پایان اشاره به این مطلب نیز ضروری است که مقدمه غلبه بر فشار حداکثری، غلبه بر سیاه‌نمایی حداکثری و در تعبیر جامعتر غلبه بر تحریف است؛ کسانی که مرد این میدان هستند بسم الله...
#مدیر_عقال
#جریان_تحریف
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰دستاویز دین‌زدایی‼️

🔹مخالفت و مبارزه با دین، سابقه‌ای به درازای خلقت انسان دارد؛ در طول تاریخ افراد و گروه‌های متعددی در تکاپوی یافتن راهی برای به انزوا کشیدن دین بوده‌اند و جملگی در آرزوی برچیده شدن دین از جامعه بشری، عمر خود را به پایان رسانده‌اند؛ هریک از این افراد و دسته‌ها راهکارهایی را برای غرض خود ارائه و در پیش گرفته‌اند که یکی پس از دیگری، ناکام گشته و به فراموشی سپرده شده‌اند؛ در این میان اما به نظر می‌رسد که راهکار کارل مارکس برای دین‌زدایی، همچنان توانسته است جذابیت خود را -حداقل برای پیروان خود- حفظ کند؛

🔹مارکس معتقد بود که هیچ قدرتی یارای مقابله و مبارزه با قدرت مذهب را ندارد و همه قدرت‌ها در مواجهه با قدرت دین، محکوم به شکست هستند؛ به اعتقاد او برای مبارزه با مذهب، باید از خود مذهب عليه آن استفاده کرد؛ البته تمرکز مارکس در این راهبرد بر ارائه تفسیر مادی و انکار تفسیر معنوی معطوف بود ولی دین‌زدایانِ پس از او، تفاسیر دیگری نیز از این راهبرد ارائه کردند؛

🔹برخی افراد با غرض مشروعیت‌زدایی از اجرای ضروری‌ترین احکام‌ دینی، مواجهه کاریکاتوری با برخی دیگر از احکام و توسعه بی‌قاعده و ضابطه آن را در پیش گرفته و تلاش کرده‌اند دین را تبدیل به یک مقوله بی‌خاصیتی کنند که هیچ کاری از آن ساخته نبوده و تنها عنوان دین را یدک بکشد؛ بدین ترتیب هم به غرض خود که دین‌زدایی بوده است، دست یافته‌اند و هم به جهت ظواهر شرعی، حساسیت جامعه مذهبی را تحریک نکرده‌اند!

🔹قاعده تنفیر، تازه‌ترين موردی است که دستاویز زیر سوال بردن اجرای احکام الهی قرار گرفته است؛ طبق این قاعده لازم است از اجرای احکامی که منجر به نفرت از دین می‌شود، صرف نظر کرد؛ دین‌زدایانی که مترصد فرصت برای ضربه زدن به دین  بوده و هستند، این قاعده را به منزله برگ برنده‌ای تلقی کرده‌اند که می‌توانند با توسعه بی‌رویه آن، برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند؛ به این شکل که به بهانه نفرت عمومی از دین، نسخه تعطیلی احکام و قوانین اساسی آن را بپیچند؛

🔹به عنوان مثال امر به معروف و نهی از منکر که دیگر واجبات در مقابل آن به مثابه قطره‌ای در مقابل یک دریا معرفی شده است، تنها با این توهم و بهانه که نفرت عمومی را در پی دارد، به تعطیلی کشانده می‌شود؛ کم‌ترین اشکال چنین فهمی از قاعده تنفیر، آن است که طبق این برداشت اساسا هیچ یک از احکام دینی قابلیت اجرا نخواهد داشت؛ چرا که طبیعت هر حکمی، ایجاد تعهد و گذاشتن باری بر دوش انسان است و روشن است که در نگاه سطحی و ابتدایی، نسبت به هر حکمی قاعده تنفیر پياده خواهد شد! 
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰سرمایه‌ای به نام «خشم خاموش»

1️⃣پشتوانه اجتماعی و پذیرش همگانی، ضمانت اجرای هر قانون و برنامه‌ای است؛ در صورتی که افکار عمومی از یک طرحی استقبال نکنند یا حتی اگر رضایت داشته ولی آن را ابراز و اظهار نکنند، قانون فوق الذکر -هر مقدار هم که عالی و فوق‌العاده باشد- محکوم به شکست خواهد بود؛ در نقطه مقابل اگر فریاد حمایت مردم از یک قانونی بلند شود، تحقق آن امری مسلم و قطعی می‌باشد؛ شاید تعجب کنید ولی نمونه واضح و روشن این ادعا، حمله موشکی به پایگاه‌ عین الاسد بود! بخوانید؛

2️⃣پس از ترور حاج قاسم سلیمانی که به دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا صورت گرفت، دنیا منتظر واکنش جمهوری اسلامی به این حادثه بود؛ اگر چه ایالات متحده در دهه‌های اخیر، افول بی سابقه‌ای را پشت سر گذاشته بود لکن همچنان جزو قدرت‌های نظامی دنیا محسوب می‌شد؛ مشخص بود که حمله به مواضع چنین کشوری که پس از جنگ جهانی دوم، احدی جرئت تعرض به آن پیدا نکرده بود، شهامت و جسارت بالایی را می‌طلبید؛ با این اوصاف سوال این است که شجاعت حمله به پایگاه عین الاسد، چگونه تامین شد؟!

3️⃣ایام پس از شهادت حاج قاسم را به خاطر بیاورید؛ نفرت و انزجار مردم از استکبار جهانی بیش از هر زمان دیگری به نمایش درآمده بود و فریاد انتقام در سراسر کشور و جبهه مقاومت، طنین انداز شده بود؛ تشییع میلیونی هم مزید بر علت شده و جرئت انتقام را به مسئولان کشور تزریق کرده بود؛ این گونه بود که پس از حمله به پایگاه عین الاسد، تحلیل عمیق و دقیقی که از این حادثه ارائه شد این بود که «این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.»

4️⃣حال یک لحظه تصور کنید اگر قبل از شهادت سردار از نفرت خاموش مردم علیه آمریکا و استکبار جهانی صحبتی به میان می‌آمد، چه واکنش‌هایی را از طرف رسانه‌ها در پی داشت؟ به احتمال زیاد تصدیق خواهید کرد که گوینده این سخنان متهم به شعارزدگی، خوش‌خیالی و بیان حرف‌های تکراری و کلیشه‌ای می‌شد!!

5️⃣به موضوع اصلی یادداشت بازگردیم؛ به زعم نگارنده در مقوله حجاب نیز با چنین پدیده‌ای مواجه هستیم؛ برای مقابله با برهنگی و بی‌حیاییِ سازمان‌یافته، نیازمند پشتوانه فعال و حاضر در صحنه‌ای هستیم که قدرت چانه‌زنیِ مجریان قانون را در برابر هنجارشکنان افزایش دهد؛ باید توجه داشت که خشم خاموش مردم از بی حیایی،برهنگی و هرزگی، سرمایه‌ای انکارناپذیر است که در صورت فعال شدن، می‌تواند برای مقابله با عریانیِ برنامه‌ریزی‌شده مورد استفاده قرار گیرد؛

6️⃣در پایان گفتنی است که صِرف متهم کردن این نهاد و آن سازمان به انفعال در موضوع حجاب، شاید سرپوشی بر کم‌کاری‌های خود شخص قرار بگیرد ولی نه تنها هیچ دردی را دوا نمی‌کند بلکه احتمالا از برافروخته شدن این نفرت خاموش نیز جلوگیری خواهد کرد؛ بهتر نیست به جای اتهام‌زنی و منازعات بیهوده، درباره استفاده از این سرمایه عمومی و فعال کردن آن، اندیشه‌ورزی شود؟!

#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰کفش تنگ در زمین وسیع‼️

✳️تابه‌حال از خود پرسیده‌اید که چرا در سرتاسر دنیا -و به تبع در داخل کشور نیز- عموم مردم از زندگی خود لذت نمی‌برند و اگر از وضعیتی که در آن قرار دارند سوال شود، عمده آنان ناله نارضایتی سر می‌دهند؟ به علاوه چرا شاخص امیدواری آنان به آینده در وضعیت نامطلوبی بوده و هیچ افق روشنی برای خود و جامعه نمی‌بینند؟ انباشت نارضایتی و ناامیدی در انسان قرن۲۱، نتیجه چه عواملی است؟ به زعم نگارنده این سوالات، سوالاتی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد بلکه پاسخ صحیح به آن می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل جاری کشور قرار بگیرد؛
به طور کلی تاکنون دو دیدگاه مختلف در پاسخ به این سنخ از سوالات شکل گرفته است؛ در ادامه به اختصار این دو دیدگاه را بررسی می‌کنیم؛ بخوانید!

1⃣به باور دیدگاه اول، محیط پیرامونیِ یک شخص است که لذت از زندگی و امیدواری نسبت به آینده را رقم می‌زند؛ این دسته تنگناهای اقتصادی و محدودیت‌های اجتماعی را -البته با تفسیری که خود از محدودیت دارند- قاتل انحصاری امید در یک جامعه پنداشته و مباحثی نظیر تزریق امید را به تمسخر می‌گیرند! صاحبان این دیدگاه -که اغلب سابقه مسئولیت‌های کلان را در کشور داشته و هم‌اکنون دست عمده آنان از قدرت کوتاه است- تنها علت ناامیدی عمومی را عملکرد رقبای سیاسی خود معرفی کرده و هرگونه تأثیر سوء رسانه‌ها بر آرامش مردم را انکار می‌کنند؛ این رسانه‌ها در برابر اعتراض عمومی به سیاه‌نمایی‌های گسترده‌ای که انجام می‌دهند مدعی هستند "ما نمی‌توانیم برای لذت بردن از زندگی، همانند شما سر خود را در برف فرو کرده و بی‌خبر از حوادث پیرامون خود باشیم!"

2⃣در نقطه مقابل دیدگاهی وجود دارد که معتقد است منحصر نمودن عوامل لذت و امیدواری در شاخص‌های اقتصادی، همخوانی چندانی با واقعیت‌های صحنه ندارد؛ چه بسیار افرادی که در عین برخورداری از بهترین و بیش‌ترین امکانات رفاهی از پوچی و ناامیدی مفرط، در رنج و عذاب‌ هستند؛ این دسته در تبیین دیدگاه خود، فردی را مثال می‌زنند که در یک زمین وسیع و پهناور، کفش تنگی به پای خود کرده و علیرغم برخورداری از شرایط مطلوب محیطی، زحمت و عذاب بیهوده‌ای را به جان خریده است؛ در نظر این گروه، رسانه‌هایی که نان آنان در تلخکامی و ناامیدسازی ملت نهفته است، به منزله کفش تنگی هستند که به پای افکار عمومی شده و با گرفتار نمودن جامعه در زندان تنگ شایعات و سیاه‌نمایی‌ها، آنان را از یک زندگی معمولی محروم کرده‌اند؛ این دیدگاه معتقد است که هرچند این رسانه‌ها تزریق امید را به استهزا گرفته و غیرممکن تلقی می‌کنند ولی زالوصفتانی هستند که با رسانه‌های زنجیره‌ای خود، خون امید را از رگ‌های جامعه می‌مکند!
به اعتقاد این دسته برای برخورداری از یک زندگی مطلوب و باطراوت، هیچ لزومی ندارد که سر خود را در برف فرو کرد؛ بلکه باید در کنار بهبود وضعیت اقتصادی، خود را از زندان تنگ مجازی که توسط رسانه‌های معلوم‌الحال ساخته شده است رهایی بخشید.
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
💢سونامی سطحی‌نگری‼️

✳️ سطحی‌نگری و ساده‌اندیشیِ روزافزونی که توسط #رسانه‌ها به جامعه تزریق می‌شود، به منزله سونامی هولناکی گشته که هر آن می‌تواند کشور را درگیر یک بحران بی‌بازگشت کرده و به سمت ویرانی ببرد؛ آشوب‌های موسوم به زن زندگی آزادی که چند ماهی وقت و امکانات کشور را درگیر خود کرد، نمایشگاه کوچکی از عوارض سطحی‌نگری بود که به نمایش گذاشته شد و همگان به چشم خود دیدند که چه هزینه سنگینی را به دست کشور گذاشت! فوت شخصی که اتفاقا سابقه بیماری هم داشته است به نیروی انتظامی نسبت داده شد و عده‌ای نیز به راحتی و بدون هیچ دردسری این ادعا را پذیرفتند و به دنبال آن، آشوب‌های کذایی را رقم زدند!

✳️شعبه‌های سطحی‌نگری محدود به یک حادثه یا رخداد نیست؛
⁉️آیا کسی که نشانه مردمی بودن یک مسئول یا عالم دین را پرخاشگری و کینه‌توزی عليه دیگر مسئولان کشور می‌داند، قربانی سطحی‌نگری نشده است؟ مگر دادوبیداد و عربده‌کشی یک شخصیت سیاسی، چه دردی از مردم را دوا خواهد کرد؟ آیا جز نشاندن آن شخص در صدر اخبار، دستاورد دیگری خواهد داشت؟! آیا این تصور که باید علمای دین فریاد برآورده و برای ارزانی فلان کالا فتوای حُرمت آن کالا را صادر کنند، برخاسته از سطحی‌نگری ‌نیست؟ آیا رسانه‌ای که تعداد بالای استیضاح و عزل وزرا را نشانه کارآمدی یک مجلس معرفی می‌کند در حال پمپاژ سطحی‌نگری به جامعه نیست؟ آیا سطحی‌نگریِ فرد و رسانه‌‌ای که تحقق همزمان "کاهش تورم" و "تداوم گرانی" را نشانه دروغگویی مسئولان قلمداد می‌کند روشن نیست؟ آیا منشا قضاوت حوادث بر اساس گزاره معروف "کار خودشونه!" سطحی‌نگری نیست؟و... همه این موارد تنها گوشه‌ای از نتایج و پیامدهای سطحی‌نگری است اما چاره چیست؟ چگونه می‌توان این روند فزاینده سطحی‌نگری را متوقف کرد؟


✳️ باید اعتراف کرد که مقابله با این آفت به جهت آن که با نقاب آگاهی و رشد فکری(!) صورت می‌گیرد، کاری بس دشوار و طاقت‌فرسا است! بسیار شنیده می‌شود که برخی‌ها #فضای_مجازی را عامل آگاه شدن مردم معرفی کرده و این‌گونه وانمود می‌کنند که گسترش فضای مجازی امکان فریب افکار عمومی را از بین برده است! غافل از آن که همین تصور از فضای مجازی، نقطه آغازین حیله و فریب رسانه‌ای است؛ گردانندگان فضای مجازی با تکیه بر همین تلقی است که اخبار و حوادث دروغ را به گونه‌ای هنرمندانه و بی هیچ استرسی منتشر کرده و در کنار آن توهم آگاهی را نیز به مخاطب تزریق می‌کنند تا راه هرگونه تعقل واقعی را مسدود نمایند؛ بدین ترتیب هم عطش حقیقت‌جویی انسان را سرکوب کرده و هم با انتشار جهت‌دار اخبار، عنان اختیار و فکر مخاطب را در دست می‌گیرند؛

به نظر می‌رسد تقویت مبانی معرفتی با آثار و کتب بزرگان دین و همچنین یادگیری روش تفکر صحیح، تنها راه فرار از سطحی‌نگری است و همین راهکار است که اجازه نمی‌دهد انسان با هر نسیم مجازی این سوی و آن سوی شود؛ و بالأخره گفتنی است بهترین راه برای مخالفان جمهوری اسلامی آن است که به هر نحو ممکن جامعه را از اندیشیدن عاقلانه محروم کرده و سرگرم سراب آگاهی کنند؛ چرا که محصول تفکر و تعقل صحیح، هر چه که باشد در سبد جمهوری اسلامی خواهد ریخت.
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰دوران نقاهت اجتماعی‼️

✳️علیرغم انبوه تبلیغاتی که برای کاستن از میزان مشارکت صورت می‌گرفت، آمار رسمی حکایت از حضور معنادار مردم در پای صندوق‌های رأی دارد؛ اگرچه همین میزان از مشارکت در دیگر کشورها آماری بالا و قابل‌قبول محسوب شده و سقف آرزوی برخی از نظام‌های سیاسی دنیا می‌باشد ولی در جمهوری اسلامی که عمدتا مشارکت بالایی را تجربه کرده است، کف کار به شمار می‌آید؛
اما چه عامل یا عواملی منجر به فاصله‌گیری وضعیت موجود از نقطه آرمانیِ جمهوری اسلامی شده است؟ برای پاسخ به این سوال قدری به عقب‌تر بازمی‌گردیم و روایت مختصری از دو انتخابات پیشین را بازگو می‌کنیم؛

✳️ سرمایه اجتماعی دولت در دهه ۹۰ در سراشیبی وحشتناکی قرار داشت و اگرچه تنفس مصنوعی سلبریتی‌ها و رسانه‌های خارجی در انتخابات ۹۶، مجال بروز آن را نداد ولی زنگ خطر آن به صورت علنی در انتخابات ۹۸ به صدا درآمد؛ دولت و مجلس وقت، بی‌تدبیری و ناکارآمدی را به حدی رسانده بودند که همان سلبریتی‌ها نیز تبديل به مهره سوخته نزد افکارعمومی گشته و مطرود و منفور ملت واقع شدند؛ حس ناامیدی و سرخوردگی در میان بخشی از مردم بیداد می‌کرد؛ موارد نادری نظیر تشییع باشکوه حاج قاسم سلیمانی نیز نه به دلیل سرمایه اجتماعی دولت که به دلیل واضحتر شدن مرز بین دولت و نظام اتفاق می‌افتاد؛ با این وجود از آنجایی که نزد توده مردم کارنامه و عملکرد همه دولت‌های پس از انقلاب -حتی آنانی که مخالف قطعی سیاست‌های کلی نظام بوده‌اند- به پای انقلاب نوشته شده است، در انتخابات۹۸ نیز شاهد کاهش مشارکت بودیم.

✳️ دو سال گذشت تا به انتخابات ۱۴۰۰ رسیدیم؛ در این انتخابات نیز فضای کشور دست‌کمی از سال۹۸ نداشت ولی در عین حال رئیس جمهور منتخب توانسته بود یک‌تنه بار افزایش مشارکت را به دوش بکشد و حضور وی در عرصه انتخابات منجر به افزایش مشارکت نسبت به انتخابات ۹۸ شده بود؛ روشن‌ترین پیامی که از درون صندوق‌های رأی شنیده می‌شد، فریاد تغییر بود؛ دولت نیز آنچنان که از شواهد و قرائن پیدا بود، این پیام را به خوبی دریافت کرد و با تشکیل یک دولت جوان، کاردان و پرکار آستین همت را برای بهبود وضعیت کشور بالا زد؛ دولت به نیکی می‌دانست که در "برهه دشواری" مسئولیت اداره کشور را بر عهده گرفته و با یک بنای کلنگی در اغلب حوزه‌ها از جمله در زمینه سرمایه اجتماعی مواجه است لذا از همان ابتدا ابرپروژه خود را بازگرداندن امید و اعتماد به جامعه تعریف کرد؛

✳️ سفرهای استانی و ارتباط بی‌واسطه با مردم، تلاش گسترده برای مهار تورم و رشد تولید، کاهش بی‌سابقه اندازه بیکاری، ارتباطات گسترده بین‌المللی، راه‌اندازی کریدور شمال-جنوب، آزادسازی پول‌های بلوکه شده، مقابله هدفمند با تنش‌های آبی در سراسر کشور، مبارزه واقعی -و نه شعاری- با فساد، تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام و... همگی در راستای ترمیم اعتماد و امیدی بود که در طول حدود یک دهه آسیب جدی دیده و به تاراج رفته بود؛ پر واضح بود که اگر روند دهه۹۰ متوقف نمی‌شد، چه بسا پیش‌بینی‌ رسانه‌های خارجی مبنی بر مشارکت ۱۵تا۲۰ درصدی به وقوع می‌پیوست لکن تلاش‌های بی‌منت و شبانه‌روزی دولت، آرزوی بیگانگان و بدخواهان کشور را نقش بر آب کرد.

با همه این اوصاف، باید اعتراف کرد مین‌هایی که در دهه۹۰ و در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... کاشته شده بود، به طور کلی خنثی نشده و ترکِش‌های آن همچنان تلفات می‌گیرد؛ ولی آنچه که مایه امیدواری است، توقف روند نزولی سرمایه اجتماعی است به گونه‌ای که دوران کنونی را می‌توان دوران نقاهت ‌سرمایه اجتماعی قلمداد کرد؛ با احتساب جمیع نکات ذکر شده، مشارکت ۴۰درصدی در این شرایط نه تنها مایه ننگ نیست بلکه حکایت از بازسازی تدریجی سرمایه‌ای دارد که توسط افراد بی‌اعتقاد به مبانی انقلاب، لطمه دیده است؛ کاری که البته بسیار دشوار و زمان‌بر است.
#مدیر_عقال
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir
🔰 #مدیر_عقال؛ آنتن منفی‌بافی‼️

🔘در کنار رسانه‌های مستقل و وطن‌دوستی که اخبار و حوادث کشور را پوشش می‌دهند، رسانه‌های فراوان دیگری نیز هستند که عمده رخدادهای کشور را با پیوست منفی‌بافی و لجن‌پراکنی‌ روانه بازار مصرف کرده و همه امکانات خود را در بازگویی و حتی بازسازی حوادث تلخ و ناگوار به کار می‌گیرند؛ در این یادداشت می‌کوشیم به معرفی اجمالی این رسانه‌ها بپردازيم؛

🔘فعالیت‌ این رسانه‌ها بر پایه دوگانه "واقع‌بینی یا امیدواری؟" استوار گشته و چنین وانمود می‌شود که نمی‌توان همزمان هم واقع‌بین و هم امیدوار بود! با همین طرز تفکر، هر صدایی که بوی امید واقعی از آن استشمام شود در نطفه و با اتهام "بلندپروازی و خوش‌خیالی" خفه می‌شود؛ اصحاب منفی‌باف از دسته‌بندی رسانه‌ها با معیار "امید یا یأس؟" برآشفته می‌شوند و این تقسیم‌بندی را در تعارض با اهداف و اغراض خود می‌دانند؛ در این رسانه‌ها مشکلات مردم زمانی اهمیت پیدا می‌کند که نردبانی برای بازگشت آنان به قدرت قرار بگیرد وگرنه به گواه شواهد موجود، مردم در دستگاه فکری آنان ارزش و جایگاه چندان مطلوبی ندارند.

🔘اظهارات پرتکراری که در این رسانه‌ها مطرح می‌شود به این شرح است: "چگونه می‌توان با این وضعیت و جیب خالی، لالایی امید در گوش مردم خواند؟ آیا می‌توان سر خود را زیر برف فرو کرد و فریاد امیدآفرینی سر داد؟ اساسا رسالت رسانه‌ امیدآفرینی نیست و این وظیفه حاکمیت است که باید با عملکرد خود، امید را در جامعه تزریق کند!" از آنجایی که همه این فلسفه‌تراشی‌ها، ایرانِ امروز را هدف گرفته‌اند نیم‌نگاهی به وضعیت کشور در چند سال اخیر خالی از لطف نیست؛

🔘علی‌رغم همه اختلافاتی که رسانه‌های داخلی -اعم از امیدآفرین و یأس ‌آفرین- در موضوعات مختلف دارند، در این که کشور با چه وضعیتی پا به قرن جدید گذاشت، اشتراک نظر نسبی بین همه آنان به چشم می‌خورد؛ واقعیت آن است که جامعه ایران در دهه۹۰، یک دوره زمستان ناکارآمدی و بی‌تدبیری را پشت سر گذاشت که در آن چوب حراج به سرمایه‌ها و اندوخته‌های پیشین کشور زده شد؛ زمستان طاقت‌فرسایی که حدود یک دهه به درازا کشیده و اکثریت مردم را جان به لب کرده بود؛ در آن دهه کذایی، انبار دارایی و سرمایه کشور، روزبه‌روز در حال ته کشیدن بود و اگر نبود تغییر ریل دولت در خرداد۱۴۰۰، معلوم نبود که سرنوشت کشور به کجا ختم می‌شد؛ اما پیامدهای دهه۹۰ تمامی نداشت؛ تفکری که اعتقاد چندانی به مبانی انقلاب اسلامی نداشت و در آن دهه با اقدامات خود سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را به باد داد، پس از پایین آمدن از صندلی قدرت بازوهای رسانه‌‌ای خود را به صف کرد تا این بار سرمایه امید اجتماعی را نشانه بگیرند.

🔘واضح بود که میراث برجای مانده از دهه۹۰، جایی برای امیدواری باقی نگذاشته بود -و این رسانه‌ها هم بر همین موضوع تمرکز کرده بودند- اما با همه این اوصاف منشأ امیدواری عمومی چیز دیگری بود؛ در واقع هرچه که زمستان بی‌تدبیری بر شدت ناامیدی می‌افزود، بهار خدمت خون امید را در رگ‌های جامعه تزریق می‌کرد؛ این رسانه‌ها در کمال تأسف نسبت به تحرک بالا و فعالیت شبانه‌روزی دولت و همچنین اقدامات اساسی و زیربنایی که نوید آینده‌ای درخشان را می‌داد، توطئه‌ سکوت به راه انداخته و تلاش داشتند امید را در جامعه به قتل برسانند؛ اقدامی که البته علی‌رغم برخی کامیابی‌ها، به هدف نهایی خود نرسید.

🔘اما ایران امروز بر چه جایگاهی تکیه زده است؟ می‌توان وضعیت کنونی کشور را چیزی شبیه وضعیت همان کشاورزی دانست که از پس یک زمستان سرد عبور کرده و علیرغم آن که ذخیره نابسامان انبار و میراث برجای مانده از زمستان، او را به سمت ناامیدی سوق می‌دهد ولی بذرهایی که در مزرعه خود پاشیده است، او را امیدوار می‌کند؛ بذرهای امیدی که آبیاری آنان از رسالت‌های اصلی رسانه بوده و ناگفته پیداست که این امیدآفرینی عین واقع‌بینی است؛

یادداشت را با این شعر از ملای رومی که منشأ امید را معرفی می‌کند خاتمه می‌دهیم:
"یُخرِج الحیَّ مِن المَیِّت بِدان
که عدم آمد امید عابدان
مرد کارَنده که انبارش تُهیست
شاد و خوش نه بر امید نیستیست
که برویَد آن ز سوی نیستی
فهم کن گر واقف معنیستی"
#ژئوپلیتیک_رسانه
       با ما همراه باشید
@Dr_bavir