◾️خواندن از یونان یا عصر اینترنت
✍️حسن بشیر
▪️سقراط اولین هشدارهای جدی را درباره خواندن و مطالعه در تاریخ مطرح ساخت. او از گسترش سواد نگران بود و آن را برطرفکنندۀ مسئولیت از افراد میدانست. فراتر از آن، سقراط مطالعه را «داروی مخدر» میدانست که بیانگر این پارادکس است که خواندن برای افراد مختلف، هم میتواند دوا باشد و هم سم.
▪️در دوران روم باستان نگاه به مطالعه و خواندن تغییری قابلتوجه یافت و میتوان گفت که کاربردهایی گستردهتر پیدا کرد. با پیشرفتهای ایجادشده در دورۀ رومیان، کاربردهای بیشتری برای مطالعه در نظر گرفته شده بود که از جمله آنها کمک به حسابها و دادوستدها، نگاه ابزاری، نقش کاربردی و انتقال اطلاعات است.
▪️در قرون وسطی کلمات مکتوب میتوانند همهجا «سرک بکشند» و این خود بهمعنای امکان تغییر در اصول حاکم بر جامعه است. این مسئله بهمثابه یک «گمگشتگی اخلاقی» مطرح شد که میتواند خوانندگان را تشویق به تغییر اساسی در زندگی روزانه کند.
افزایش اطلاعات توسط کتابها به نوعی از «هجمه کتابهای جدید» منجر میشد که اراسموس، فیلسوف انسانگرای هلندی، آن را مطرح کرد.
▪️در سال 1600 میلادی، بارنابی ریچ، نویسنده انگلیسی، بدینگونه از خواندن کتابها تأسف میخورد: «یکی از بلایای بزرگ این عصر انبوه کتابهاست، که چنان دنیا را پر کردهاند که دنیا از پس هضم محتواهای بیهودهای برنمیآید که هر روز زاده میشوند و پا به دنیا میگذارند.
▪️دورۀ رنسانس کتابخوانی راهنمای کشف خویشتن بود. مطالعه اوجگیری انسانگرایی به شمار میآمد و خواندن تا اندازه زیادی به امری فردی تبدیل شد.
▪️در عصر روشنگری اگرچه کتابخوان داور عقلانیت و پیشرفت بود، درمورد عامۀ مردم نگرانیهای خاصی در خصوص باسواد بودن و خواندن وجود داشت. متفکران عصر روشنگری که به قدرت آموزش و عقل اعتقاد داشتند، در عین حال، چندان مطمئن نبودند که عامة مردم بتوانند مسئولانه مطالعه کنند و به نتیجههای درست برسند.
▪️در عصر مدرنیته رویکرد «عقلانیت» شاخصی مهم است. به همین دلیل، اقدامات مختلف در جهت حل مشکلات و تحقق رفاه اجتماعی انجام میشدند و معنا پیدا میکردند. کتابخوانی در این دوره برای «حل مشکلات روزمره»، «تحقق لذت» و «تحقق رفاه اجتماعی» بود.
▪️در عصر پستمدرن در این دوره که زمان چندانی از آن نگذشته است، سلطۀ اینترنت بهمثابه یک «خطر جدی» مطرح شده است که انسان را در سطح جهانی از نعمت «خواندن کتاب» محروم کرده است. در حقیقت، در این دوره، اینترنت کانون اصلی مشکلات مطالعه و خواندن شده است.
▪️آن مشکلات قدیمی که میگفتند گریبانگیر خوانندگان دستنوشتهها میشود دوباره کشف و البته تقویت شدهاند تا بهعنوان خطرات مصرف فرهنگ دیجیتال مطرح شوند
▪️در عصر پستمدرنیسم، در تقابل با کاهش خواندن به دلیل هژمونی فضای مجازی، کتابخوانی بهمثابه حضور در گفتمان و سهیم شدن در قدرت مطرح شده است تا بتواند جاذبههای جدیدی را برای جامعۀ انسانی ایجاد کند.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «خواندن به مثابه قدرت گفتمانی»، منتشر شده در شماره 120 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اردیبهشت 1399
#دوران_تاریخی
#مطالعه
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
✍️حسن بشیر
▪️سقراط اولین هشدارهای جدی را درباره خواندن و مطالعه در تاریخ مطرح ساخت. او از گسترش سواد نگران بود و آن را برطرفکنندۀ مسئولیت از افراد میدانست. فراتر از آن، سقراط مطالعه را «داروی مخدر» میدانست که بیانگر این پارادکس است که خواندن برای افراد مختلف، هم میتواند دوا باشد و هم سم.
▪️در دوران روم باستان نگاه به مطالعه و خواندن تغییری قابلتوجه یافت و میتوان گفت که کاربردهایی گستردهتر پیدا کرد. با پیشرفتهای ایجادشده در دورۀ رومیان، کاربردهای بیشتری برای مطالعه در نظر گرفته شده بود که از جمله آنها کمک به حسابها و دادوستدها، نگاه ابزاری، نقش کاربردی و انتقال اطلاعات است.
▪️در قرون وسطی کلمات مکتوب میتوانند همهجا «سرک بکشند» و این خود بهمعنای امکان تغییر در اصول حاکم بر جامعه است. این مسئله بهمثابه یک «گمگشتگی اخلاقی» مطرح شد که میتواند خوانندگان را تشویق به تغییر اساسی در زندگی روزانه کند.
افزایش اطلاعات توسط کتابها به نوعی از «هجمه کتابهای جدید» منجر میشد که اراسموس، فیلسوف انسانگرای هلندی، آن را مطرح کرد.
▪️در سال 1600 میلادی، بارنابی ریچ، نویسنده انگلیسی، بدینگونه از خواندن کتابها تأسف میخورد: «یکی از بلایای بزرگ این عصر انبوه کتابهاست، که چنان دنیا را پر کردهاند که دنیا از پس هضم محتواهای بیهودهای برنمیآید که هر روز زاده میشوند و پا به دنیا میگذارند.
▪️دورۀ رنسانس کتابخوانی راهنمای کشف خویشتن بود. مطالعه اوجگیری انسانگرایی به شمار میآمد و خواندن تا اندازه زیادی به امری فردی تبدیل شد.
▪️در عصر روشنگری اگرچه کتابخوان داور عقلانیت و پیشرفت بود، درمورد عامۀ مردم نگرانیهای خاصی در خصوص باسواد بودن و خواندن وجود داشت. متفکران عصر روشنگری که به قدرت آموزش و عقل اعتقاد داشتند، در عین حال، چندان مطمئن نبودند که عامة مردم بتوانند مسئولانه مطالعه کنند و به نتیجههای درست برسند.
▪️در عصر مدرنیته رویکرد «عقلانیت» شاخصی مهم است. به همین دلیل، اقدامات مختلف در جهت حل مشکلات و تحقق رفاه اجتماعی انجام میشدند و معنا پیدا میکردند. کتابخوانی در این دوره برای «حل مشکلات روزمره»، «تحقق لذت» و «تحقق رفاه اجتماعی» بود.
▪️در عصر پستمدرن در این دوره که زمان چندانی از آن نگذشته است، سلطۀ اینترنت بهمثابه یک «خطر جدی» مطرح شده است که انسان را در سطح جهانی از نعمت «خواندن کتاب» محروم کرده است. در حقیقت، در این دوره، اینترنت کانون اصلی مشکلات مطالعه و خواندن شده است.
▪️آن مشکلات قدیمی که میگفتند گریبانگیر خوانندگان دستنوشتهها میشود دوباره کشف و البته تقویت شدهاند تا بهعنوان خطرات مصرف فرهنگ دیجیتال مطرح شوند
▪️در عصر پستمدرنیسم، در تقابل با کاهش خواندن به دلیل هژمونی فضای مجازی، کتابخوانی بهمثابه حضور در گفتمان و سهیم شدن در قدرت مطرح شده است تا بتواند جاذبههای جدیدی را برای جامعۀ انسانی ایجاد کند.
🗞منبع: گزیدهای از مقالهای به نام «خواندن به مثابه قدرت گفتمانی»، منتشر شده در شماره 120 #ماهنامه_مدیریت_ارتباطات، اردیبهشت 1399
#دوران_تاریخی
#مطالعه
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
Telegram