✅ چرا #حزب_جمهوری_اسلامی تعطیل شد؟
🖌دکتر #علی_دارابی
🔸۳۳ سال پیش در چنین روزهایی آیت الله #خامنه_ای و [مرحوم] آیت الله #هاشمی رفسنجانی نامهای به حضرت #امام(ره) مینویسند و ضمن برشمردن مواهب وجود حزب فراگیر و سراسری جمهوری اسلامی، دلایلی برای انحلال آن میآورند که «احساس میشود وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته» و فراتر از آن تحزب که منشاء همگرایی است، بین نیروهای انقلابی باعث «مقابله با یکدیگر و خنثیسازی یکدیگر» شده است.
این نامه مهم و تاریخی با پاسخ کوتاه #موافقت_میشود امام خمینی (ره) و تذکر ایشان مبنی بر اینکه «اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه بر خلاف اسلام و تفرقهاندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است» همراه میگردد و برای همیشه حزب میلیونی جمهوری اسلامی منحل میشود.
🔹در تایید خدماتی که حزب در راستای آن شکل گرفته، سخن بسیار است و در دو کتاب «سیاستمداران اهل فیضیه» و «جریان شناسی سیاسی در ایران» به تفصیل آن را واکاوی کردم اما آنچه که برای امروز نیز شنیدنی و خواندنی است، جایگاه تحزب در میان فعالان سیاسی ایران است.
🔸از دوران مشروطه تاکنون حزبی که بتواند سالیان طولانی در سپهر سیاسی کشور باقی بماند، وجود نداشته و به دلایلی که در ادامه برشمردیم، به سمت فروپاشی، تفرقه یا انحلال پیش می رود.
1️⃣ مهم ترین نکته «#نبود_فرهنگ_تحزب و اعتقاد به کار جمعی در میان ما ایرانیان» است که بارها و بارها خود را در مسائل غیر سیاسی نیز نشان می دهد. حمله به نیروهای خودی، افشاگری های بی فایده، نشناختن جبههی مقابل و عدم وحدت بر سر اصول یا فراموشی آنها از همین روحیه نشأت میگیرد.
2️⃣«#تشریفاتی_بودن و فیالبداهه سازی #احزب» که بسته به شرایط روز و یا دم انتخابات تشکیل می شوند و صرفا هدفشان پر کردن صندلی های مجلس یا به دست گرفتن دولت یا بخشی از آن است. این رفتار زمانی که در کنار «شخص محور بودن» احزاب ایران قرار می گیرد، عموما با خروج آن فرد یا ورود وی به بدنهی قدرت، رو به زوال میگذارد.
3️⃣ «ادبیات مستحکم درونی و #فقدان_مبانی_تئوریک» ریشهی سست احزاب به شمار می رود که به اولین تندباد سیاسی و اجتماعی از ریشهکن شده و به فراموشی سپرده می شود. *راه برون رفت از این اتفاق، حرکت جریان های سیاسی به سمت نظریه پردازان و استفاده از اندیشمندان دانشگاهی و حوزوی است.
4️⃣ «#بیماری_روشنفکری» که به تحزب نیز وارد شده است، همان چیزی است که در ارتباط با تولد روشنفکری در ایران که گره خورده به شرق یا غرب بود، مطرح می شود. متاسفانه تحولات اجتماعی یا سیاسی ایران را نه از روی نیازهای واقعی که از روی آنچه در دورانهای تاریخی کشورهای دیگر فراگیر شده است، تحلیل می نمایند و همین اشتباهات محاسباتی به ضرر حزب و در نهایت سیاست ملی تمام می شود. اگرچه درس گرفتن از تجربیات سایر کشورها مفید و حتی ضروری است اما تقلید نعل به نعل آنها یا وابستگی فکری و تشکیلاتی به قدرت های خارجی، آسیبزاست.
5️⃣ در نهایت «#نبود_کارنامه_درخشان درطول تاریخ ۱۰۰ ساله احزاب» در بستر سیاستورزی ایرانباعث عدم اعتماد مردم به کلیت حزب شده است. مردم نمی توانند به چیزی که بارها باعث اشتباهات جبران ناپذیری شده، تکیه کنند و به همین خاطر ترجیح می دهند که به جای سرمایه گذاری بر روی حزب، با اشخاص گفتگوی سیاسی و اجتماعی کنند.
🔸🔸بازسازی سرمایه اجتماعی در احزاب، تکیه به توان و اندیشه نیروهای متفکر داخلی، برنامه ریزی بلندمدت ۲۰ و ۵۰ ساله برای کشور در عرصه های مختلف، بازسازی ارتباط درونی موسسان و بازخوانی اصول مطروحه می تواند تا حد زیادی به احزاب کشور کمک کند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir
🖌دکتر #علی_دارابی
🔸۳۳ سال پیش در چنین روزهایی آیت الله #خامنه_ای و [مرحوم] آیت الله #هاشمی رفسنجانی نامهای به حضرت #امام(ره) مینویسند و ضمن برشمردن مواهب وجود حزب فراگیر و سراسری جمهوری اسلامی، دلایلی برای انحلال آن میآورند که «احساس میشود وجود حزب، دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته» و فراتر از آن تحزب که منشاء همگرایی است، بین نیروهای انقلابی باعث «مقابله با یکدیگر و خنثیسازی یکدیگر» شده است.
این نامه مهم و تاریخی با پاسخ کوتاه #موافقت_میشود امام خمینی (ره) و تذکر ایشان مبنی بر اینکه «اهانت به هر مسلمانی چه عضو حزب باشد یا نه بر خلاف اسلام و تفرقهاندازی در این موقع از بزرگترین گناهان است» همراه میگردد و برای همیشه حزب میلیونی جمهوری اسلامی منحل میشود.
🔹در تایید خدماتی که حزب در راستای آن شکل گرفته، سخن بسیار است و در دو کتاب «سیاستمداران اهل فیضیه» و «جریان شناسی سیاسی در ایران» به تفصیل آن را واکاوی کردم اما آنچه که برای امروز نیز شنیدنی و خواندنی است، جایگاه تحزب در میان فعالان سیاسی ایران است.
🔸از دوران مشروطه تاکنون حزبی که بتواند سالیان طولانی در سپهر سیاسی کشور باقی بماند، وجود نداشته و به دلایلی که در ادامه برشمردیم، به سمت فروپاشی، تفرقه یا انحلال پیش می رود.
1️⃣ مهم ترین نکته «#نبود_فرهنگ_تحزب و اعتقاد به کار جمعی در میان ما ایرانیان» است که بارها و بارها خود را در مسائل غیر سیاسی نیز نشان می دهد. حمله به نیروهای خودی، افشاگری های بی فایده، نشناختن جبههی مقابل و عدم وحدت بر سر اصول یا فراموشی آنها از همین روحیه نشأت میگیرد.
2️⃣«#تشریفاتی_بودن و فیالبداهه سازی #احزب» که بسته به شرایط روز و یا دم انتخابات تشکیل می شوند و صرفا هدفشان پر کردن صندلی های مجلس یا به دست گرفتن دولت یا بخشی از آن است. این رفتار زمانی که در کنار «شخص محور بودن» احزاب ایران قرار می گیرد، عموما با خروج آن فرد یا ورود وی به بدنهی قدرت، رو به زوال میگذارد.
3️⃣ «ادبیات مستحکم درونی و #فقدان_مبانی_تئوریک» ریشهی سست احزاب به شمار می رود که به اولین تندباد سیاسی و اجتماعی از ریشهکن شده و به فراموشی سپرده می شود. *راه برون رفت از این اتفاق، حرکت جریان های سیاسی به سمت نظریه پردازان و استفاده از اندیشمندان دانشگاهی و حوزوی است.
4️⃣ «#بیماری_روشنفکری» که به تحزب نیز وارد شده است، همان چیزی است که در ارتباط با تولد روشنفکری در ایران که گره خورده به شرق یا غرب بود، مطرح می شود. متاسفانه تحولات اجتماعی یا سیاسی ایران را نه از روی نیازهای واقعی که از روی آنچه در دورانهای تاریخی کشورهای دیگر فراگیر شده است، تحلیل می نمایند و همین اشتباهات محاسباتی به ضرر حزب و در نهایت سیاست ملی تمام می شود. اگرچه درس گرفتن از تجربیات سایر کشورها مفید و حتی ضروری است اما تقلید نعل به نعل آنها یا وابستگی فکری و تشکیلاتی به قدرت های خارجی، آسیبزاست.
5️⃣ در نهایت «#نبود_کارنامه_درخشان درطول تاریخ ۱۰۰ ساله احزاب» در بستر سیاستورزی ایرانباعث عدم اعتماد مردم به کلیت حزب شده است. مردم نمی توانند به چیزی که بارها باعث اشتباهات جبران ناپذیری شده، تکیه کنند و به همین خاطر ترجیح می دهند که به جای سرمایه گذاری بر روی حزب، با اشخاص گفتگوی سیاسی و اجتماعی کنند.
🔸🔸بازسازی سرمایه اجتماعی در احزاب، تکیه به توان و اندیشه نیروهای متفکر داخلی، برنامه ریزی بلندمدت ۲۰ و ۵۰ ساله برای کشور در عرصه های مختلف، بازسازی ارتباط درونی موسسان و بازخوانی اصول مطروحه می تواند تا حد زیادی به احزاب کشور کمک کند.
با ما همراه باشید
"ژئوپلیتیک رسانه"
@Dr_bavir