دنیل دنت، فیلسوف و آتئیست برجسته آمریکایی، به دلیل نظریاتش در زمینه فلسفه ذهن و تکامل داروینی شناخته میشود.
بخشی از کودکی را بدلیل شغل پدرش در لبنان گذراند و دکترای فلسفه خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد.
دنت معتقد بود که آگاهی انسان نتیجهای از فرآیند تکاملی است و باید به صورت تجربی بررسی شود.
دنت به تکامل داروینی معتقد بود. در سال 1995 کتاب «ایده خطرناک داروین» را منتشر کرد. در آنجا برخی از بازتابهای نظریه داروین را مورد بررسی قرار داد. سپس گفته بود که چه نظریات داروین ابطال شود یا خیر، اما هیچ بازگشتی از این ایدهٔ خطرناک وجود ندارد. و آن ایده این است که: یک طراحی ممکن است به طراح نیاز نداشته باشد.
دنت دین را به عنوان یک پدیده طبیعی بررسی کرد و در کتاب "شکستن طلسم" دین را به عنوان یک پدیده طبیعی و قابل مطالعه علمی معرفی کرد. او معتقد بود که علم تجربی تنها راه معتبر برای تحلیل و بررسی پدیدهها است و دین و علم نمیتوانند با هم سازگار باشند.
@Dialogue1402
#دنیل_دنت #فلسفه #آتئیسم #خداناباور #داروینیسم #دین #ناباورمندان
بخشی از کودکی را بدلیل شغل پدرش در لبنان گذراند و دکترای فلسفه خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد.
دنت معتقد بود که آگاهی انسان نتیجهای از فرآیند تکاملی است و باید به صورت تجربی بررسی شود.
دنت به تکامل داروینی معتقد بود. در سال 1995 کتاب «ایده خطرناک داروین» را منتشر کرد. در آنجا برخی از بازتابهای نظریه داروین را مورد بررسی قرار داد. سپس گفته بود که چه نظریات داروین ابطال شود یا خیر، اما هیچ بازگشتی از این ایدهٔ خطرناک وجود ندارد. و آن ایده این است که: یک طراحی ممکن است به طراح نیاز نداشته باشد.
دنت دین را به عنوان یک پدیده طبیعی بررسی کرد و در کتاب "شکستن طلسم" دین را به عنوان یک پدیده طبیعی و قابل مطالعه علمی معرفی کرد. او معتقد بود که علم تجربی تنها راه معتبر برای تحلیل و بررسی پدیدهها است و دین و علم نمیتوانند با هم سازگار باشند.
@Dialogue1402
#دنیل_دنت #فلسفه #آتئیسم #خداناباور #داروینیسم #دین #ناباورمندان
فرآیندی برای صحبت درباره موضوعات پر از تنش.
انواع تبادل کلامی و مکالمه بین افراد، معمولا با عقاید متضاد یا مختلف.
روشی سازنده برای جستوجوی راه حلی خلاق و برای چالشهای اجتماعی.
بخش مهمی از حل مشکلات دشوار و تحول روابط میان طرفین منازعه
روش ارتباطی هدفمند برای ایجاد رابطه میان افراد، با مطرحکردن تجربهها و ایدهها درباره موضوع بحث.
تلاش برای ایجاد فهمی جدید و تلاش برای کسب اطلاعات بیشتری که در گذشته در اختیار نبوده است.
مفید برای خانوادهها، گروههای کوچک، کسبوکارها، اجتماعات، سازمانها و منازعات ملی و بینالمللی.
برای نمونه، پس از وقایع ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، گروههای اجتماعی در نقاط مختلف ایالات متحده دور هم جمع شدند تا هم درباره تاثیر وقایع آن روز در زندگی خود گفتوشنود کنند.
هم راهی برای همکاری با یکدیگر پیدا کنند تا جلوی واکنشهای خشونتآمیز علیه مسلمانان ساکن آن اجتماعات را بگیرند.
برای مطالعه رایگان این کتاب را از لینک زیر دانلود کنید
https://dialog.tavaana.org/dialogue-for-difficult-subjects/
#گفتگو_توانا #گفت_و_شنود #دیالوگ
@Dialogue1402
فرآیندی برای صحبت درباره موضوعات پر از تنش.
انواع تبادل کلامی و مکالمه بین افراد، معمولا با عقاید متضاد یا مختلف.
روشی سازنده برای جستوجوی راه حلی خلاق و برای چالشهای اجتماعی.
بخش مهمی از حل مشکلات دشوار و تحول روابط میان طرفین منازعه
روش ارتباطی هدفمند برای ایجاد رابطه میان افراد، با مطرحکردن تجربهها و ایدهها درباره موضوع بحث.
تلاش برای ایجاد فهمی جدید و تلاش برای کسب اطلاعات بیشتری که در گذشته در اختیار نبوده است.
مفید برای خانوادهها، گروههای کوچک، کسبوکارها، اجتماعات، سازمانها و منازعات ملی و بینالمللی.
برای نمونه، پس از وقایع ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱، گروههای اجتماعی در نقاط مختلف ایالات متحده دور هم جمع شدند تا هم درباره تاثیر وقایع آن روز در زندگی خود گفتوشنود کنند.
هم راهی برای همکاری با یکدیگر پیدا کنند تا جلوی واکنشهای خشونتآمیز علیه مسلمانان ساکن آن اجتماعات را بگیرند.
برای مطالعه رایگان این کتاب را از لینک زیر دانلود کنید
https://dialog.tavaana.org/dialogue-for-difficult-subjects/
#گفتگو_توانا #گفت_و_شنود #دیالوگ
@Dialogue1402
ویلیام کینگدم کلیفورد، فیلسوف و ریاضیدان قرن نوزدهم، در مقالهای باعنوان "The Ethics of Belief" به بررسی اخلاقی بودن باور بدون شواهد کافی میپردازد.
او استدلال میکند که باور داشتن به چیزی بدون شواهد کافی غیر اخلاقی است. سه دلیل اصلی او عبارتند از:
اول، باورها تأثیر مستقیم بر رفتارهای ما دارند. باورهای نادرست یا سست میتوانند به خطرات جدی برای فرد و جامعه منجر شوند، زیرا اعمال ما بر اساس باورهای ما شکل میگیرد و خطاهای این باورها میتواند به زیان دیگران تمام شود.
دوم، کلیفورد به مذمت خوی زودباوری میپردازد و هشدار میدهد که پذیرش باورهای نادرست به تدریج میتواند ما را به مخاطبانی زودباور و آسیبپذیر تبدیل کند. این وضعیت میتواند به پذیرش اخبار جعلی و خرافات منجر شود و آسیبهای جدی به جامعه وارد آورد.
سوم، کلیفورد بر اهمیت محافظت از گنجینه مشترک دانش تأکید میکند. باورهای نادرست میتوانند این گنجینه را آلوده کرده و به تصمیمگیریهای غلط منجر شوند.
در دنیای دیجیتال کنونی، تفکر انتقادی و اجتناب از زودباوری به یک ضرورت اخلاقی بدل شده است.
#فلسفه #اخلاق #کلیفورد #باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ویلیام کینگدم کلیفورد، فیلسوف و ریاضیدان قرن نوزدهم، در مقالهای باعنوان "The Ethics of Belief" به بررسی اخلاقی بودن باور بدون شواهد کافی میپردازد.
او استدلال میکند که باور داشتن به چیزی بدون شواهد کافی غیر اخلاقی است. سه دلیل اصلی او عبارتند از:
اول، باورها تأثیر مستقیم بر رفتارهای ما دارند. باورهای نادرست یا سست میتوانند به خطرات جدی برای فرد و جامعه منجر شوند، زیرا اعمال ما بر اساس باورهای ما شکل میگیرد و خطاهای این باورها میتواند به زیان دیگران تمام شود.
دوم، کلیفورد به مذمت خوی زودباوری میپردازد و هشدار میدهد که پذیرش باورهای نادرست به تدریج میتواند ما را به مخاطبانی زودباور و آسیبپذیر تبدیل کند. این وضعیت میتواند به پذیرش اخبار جعلی و خرافات منجر شود و آسیبهای جدی به جامعه وارد آورد.
سوم، کلیفورد بر اهمیت محافظت از گنجینه مشترک دانش تأکید میکند. باورهای نادرست میتوانند این گنجینه را آلوده کرده و به تصمیمگیریهای غلط منجر شوند.
در دنیای دیجیتال کنونی، تفکر انتقادی و اجتناب از زودباوری به یک ضرورت اخلاقی بدل شده است.
#فلسفه #اخلاق #کلیفورد #باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نتایج یک مطالعه نشان میدهد که برخی کشورهای شرق آسیا بالاترین میزان تغییر دین یا بیدینشدن را دارند./بیبیسی
«جون»، که در یک خانواده مسیحی در کره جنوبی بزرگ شده، اکنون خود را ندانمگرا معرفی میکند.
«من نمیدانم که چه چیزی در آنسوی جهان وجود دارد. شاید خدایی وجود داشته باشد و شاید هم خدا به این شکل وجود نداشته باشد و یک چیز فراطبیعی باشد».
او میگوید که نمیخواهد والدینش که هنوز مسیحی هستند، از بیدینی او مطلع شوند.
تجربه جون بازتابی از نتایج تحقیق «مرکز تحقیقات پیو» است که نشان میدهد کشورهای شرق آسیا بالاترین میزان رویبرگرداندن از دین را دارند.
https://dialog.tavaana.org/ethics-secular/
#خداناباور #ناباورمندان #آتئیست #آگونیست #ندانمگرا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
نتایج یک مطالعه نشان میدهد که برخی کشورهای شرق آسیا بالاترین میزان تغییر دین یا بیدینشدن را دارند./بیبیسی
«جون»، که در یک خانواده مسیحی در کره جنوبی بزرگ شده، اکنون خود را ندانمگرا معرفی میکند.
«من نمیدانم که چه چیزی در آنسوی جهان وجود دارد. شاید خدایی وجود داشته باشد و شاید هم خدا به این شکل وجود نداشته باشد و یک چیز فراطبیعی باشد».
او میگوید که نمیخواهد والدینش که هنوز مسیحی هستند، از بیدینی او مطلع شوند.
تجربه جون بازتابی از نتایج تحقیق «مرکز تحقیقات پیو» است که نشان میدهد کشورهای شرق آسیا بالاترین میزان رویبرگرداندن از دین را دارند.
https://dialog.tavaana.org/ethics-secular/
#خداناباور #ناباورمندان #آتئیست #آگونیست #ندانمگرا #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
این نظرات جمعآوریشده از زیر یک پست را بخوانید. در آن پست یک زندانی سابق سیاسی نقل کرد بود که در زندان چند نفر اختلاسگر همبند او بودهاند و بیشتر این اختلاسگران موکب اربعین هم داشتهاند!
به نظر شما در همه جای جهان چنین برداشتهایی از رفتار مذهبیها وجود دارد؟
ترجیعبند مشترک این دیدگاهها این است که «مذهبیها از مذهب به عنوان پوششی برای پیشبرد منافع خود استفاده میکنند»!
آیا چنین نگاهی به شهروندان مذهبی، تنها ناشی از وحود حکومت مذهبی در ایران و گسترش ریا هست یا اصولا در کشورهای دیگر هم مذهبیها چنین وجههای در بین مردم دارند؟
#مذهب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
به نظر شما در همه جای جهان چنین برداشتهایی از رفتار مذهبیها وجود دارد؟
ترجیعبند مشترک این دیدگاهها این است که «مذهبیها از مذهب به عنوان پوششی برای پیشبرد منافع خود استفاده میکنند»!
آیا چنین نگاهی به شهروندان مذهبی، تنها ناشی از وحود حکومت مذهبی در ایران و گسترش ریا هست یا اصولا در کشورهای دیگر هم مذهبیها چنین وجههای در بین مردم دارند؟
#مذهب #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«من انجیل نمیخوانم!»
داستان غمانگیز یک خداناباور آمریکایی
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامهی تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر»، و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامهی صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحدهی آمریکا در دههی شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین موری اوهِیْر (Madalyn Murray O’Hair) که خود را بیاعتقاد به مسیحیت، و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولینبار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
در میان پیامهای تهدیدآمیز، حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانوادهی خود او بر او میآوردند، تسلیم نشد. او به درستی میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که اگر دین و دولت از هم جدا هستند، مدارس دولتی حق ندارند از محل بودجهی عمومی، برای برگزاری اجباری نوعی نیایش دینی هزینه کنند و یا برای آن برنامهریزی نمایند.
شکایت مادلین در دادگاه عالی ایالات متحده طرح شد و دادگاه عالی در ۱۹۶۳ حکم کرد که حق با اوست! پس از این موفقیت شگفت، مادلین اقدام به تأسیس انجمن خداناباوران آمریکایی کرد و تا ۱۹۸۶ خود ریاست آن را بر عهده داشت.
انجمنی که مادلین تاسیس کرد مورد حمایت بسیاری از آمریکاییان نیز قرار گرفت به طوری که دست به حمایت مالی گسترده از او زدند. این حمایتهای مالی طمع جنایتکاران با سابقه را برانگیخت به طوری که در ۱۹۹۵، مادلین به همراه یک پسر و نوهاش، ربوده و به طرز فجیعی کشته شد. قاتل او و فرزند و نوهاش، به ربایش آنها به قصد دزدی اعتراف کرد. او ضمن اینکه ادعا کرد از ابتدا قصد نداشته که مرتکب قتل شود، گفت که از قتل او پشیمان هم نیست!
ماجرای غمانگیز زنی که علیه حقوق ویژهی خداپرستان در جامعهی خود جنگید و ادیان را مشحون از خرافات مضر تلقی میکرد، برای آزاداندیشان جهان مایهی الهام شد و یک بار دیگر ثابت کرد که برای نیل به عدالت، حتی در جوامع توسعهیافته نیز راه دشواری برای پیمود وجود دارد.
برای مطالعه این یادداشت در صفحه گفتوشنود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-ohair/
#خداناباوران #خداناباوری #ناباورمندان #رواداری #آزادی_ادیان #آزاداندیشی
@dialogue1402
داستان غمانگیز یک خداناباور آمریکایی
بر مزار او کسی دعا نخواند. چون پیش از آنکه به قتل برسد، در یک برنامهی تلویزیونی گفته بود که مایل است بر سنگ قبرش فقط سه کلمه بنویسند: «یک زن»، «یک مادر»، و «یک مادر بزرگ»! او همین را برای معرفی خود کافی میدانست و به هیچ خدایی باور نداشت.
شاید برای ما باورپذیر نباشد که خوانش سطرهایی از انجیل، به عنوان برنامهی صبحگاهی در مدارس، در ایالات متحدهی آمریکا در دههی شصت میلادی اجباری بوده است. مادلین موری اوهِیْر (Madalyn Murray O’Hair) که خود را بیاعتقاد به مسیحیت، و ناباور به وجود خداوند معرفی میکرد، تصمیم گرفت به این نوع اجبار اعتراض کند. اولینبار در مجادلهای با معلم جوان مدرسهای در بالتیمور که فرزندش را به آنجا میفرستاد، توضیح داد که اجبار برنامههای دینی به دانشآموزان، خلاف قانون اساسیست؛ وقتی معلم در پاسخ گفت که اگر حق با شماست، پس چرا اولیاء مدرسه را تحت تعقیب قانونی قرار نمیدهید، مادلین کار خود را دلیرانه شروع کرد.
در میان پیامهای تهدیدآمیز، حتی تهدید به قتل، نگاههای عصبانی همسایگان و فشارهایی که برخی از اعضای خانوادهی خود او بر او میآوردند، تسلیم نشد. او به درستی میگفت که اولین قانون از متمم قانون اساسی ایالات متحده، آزادی ادیان را تضمین میکند و این آزادی شامل بر عدم باور به ادیان هم هست. مادلین تاکید داشت که اگر دین و دولت از هم جدا هستند، مدارس دولتی حق ندارند از محل بودجهی عمومی، برای برگزاری اجباری نوعی نیایش دینی هزینه کنند و یا برای آن برنامهریزی نمایند.
شکایت مادلین در دادگاه عالی ایالات متحده طرح شد و دادگاه عالی در ۱۹۶۳ حکم کرد که حق با اوست! پس از این موفقیت شگفت، مادلین اقدام به تأسیس انجمن خداناباوران آمریکایی کرد و تا ۱۹۸۶ خود ریاست آن را بر عهده داشت.
انجمنی که مادلین تاسیس کرد مورد حمایت بسیاری از آمریکاییان نیز قرار گرفت به طوری که دست به حمایت مالی گسترده از او زدند. این حمایتهای مالی طمع جنایتکاران با سابقه را برانگیخت به طوری که در ۱۹۹۵، مادلین به همراه یک پسر و نوهاش، ربوده و به طرز فجیعی کشته شد. قاتل او و فرزند و نوهاش، به ربایش آنها به قصد دزدی اعتراف کرد. او ضمن اینکه ادعا کرد از ابتدا قصد نداشته که مرتکب قتل شود، گفت که از قتل او پشیمان هم نیست!
ماجرای غمانگیز زنی که علیه حقوق ویژهی خداپرستان در جامعهی خود جنگید و ادیان را مشحون از خرافات مضر تلقی میکرد، برای آزاداندیشان جهان مایهی الهام شد و یک بار دیگر ثابت کرد که برای نیل به عدالت، حتی در جوامع توسعهیافته نیز راه دشواری برای پیمود وجود دارد.
برای مطالعه این یادداشت در صفحه گفتوشنود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/madalyn-murray-ohair/
#خداناباوران #خداناباوری #ناباورمندان #رواداری #آزادی_ادیان #آزاداندیشی
@dialogue1402
نسل زد، که بهطور کلی به افرادی اطلاق میشود که در اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 به دنیا آمدهاند، شاهد تغییرات قابلتوجهی در نگرش نسبت به دین و مذهب است. این نسل، بهطور فزایندهای به خداناباوری و رویگردانی از دین گرایش پیدا کرده است.
تحقیقات و نظرسنجیها نشان میدهد که نسل زد به دلایل مختلفی از دین فاصله گرفته است.
تجربههای منفی از نهادهای مذهبی، فشار اجتماعی و جذب به ایدئولوژیهای سکولار و علمی، از جمله عواملی هستند که به این تغییر نگرش کمک کردهاند.
همچنین، دسترسی به اطلاعات و منابع مختلف از طریق اینترنت و رسانههای اجتماعی، این نسل را قادر ساخته تا دیدگاههای خود را با تکیه بر دلایل منطقی و علمی شکل دهد و از باورهای سنتی فاصله بگیرد.
پذیرش تنوع در باورها و چالشهای مدرن مانند مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز به رویگردانی از دین کمک کرده است. نسل زد بهطور کلی بیشتر بهدنبال تجربههای شخصی خود است تا پیروی از قوانین و آموزههای دینی سنتی.
در نتیجه، دینی بودن بهطور فزایندهای به یک انتخاب فردی تبدیل شده و نهادهای مذهبی با چالشهای جدیدی در جذب و حفظ جوانان روبرو هستند.
#نسل_زد #خداناباوری
@Dialogue1402
تحقیقات و نظرسنجیها نشان میدهد که نسل زد به دلایل مختلفی از دین فاصله گرفته است.
تجربههای منفی از نهادهای مذهبی، فشار اجتماعی و جذب به ایدئولوژیهای سکولار و علمی، از جمله عواملی هستند که به این تغییر نگرش کمک کردهاند.
همچنین، دسترسی به اطلاعات و منابع مختلف از طریق اینترنت و رسانههای اجتماعی، این نسل را قادر ساخته تا دیدگاههای خود را با تکیه بر دلایل منطقی و علمی شکل دهد و از باورهای سنتی فاصله بگیرد.
پذیرش تنوع در باورها و چالشهای مدرن مانند مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز به رویگردانی از دین کمک کرده است. نسل زد بهطور کلی بیشتر بهدنبال تجربههای شخصی خود است تا پیروی از قوانین و آموزههای دینی سنتی.
در نتیجه، دینی بودن بهطور فزایندهای به یک انتخاب فردی تبدیل شده و نهادهای مذهبی با چالشهای جدیدی در جذب و حفظ جوانان روبرو هستند.
#نسل_زد #خداناباوری
@Dialogue1402
پلورالیسم، به معنای پذیرش و احترام به تنوع و تفاوتهای فرهنگی، مذهبی، و ایدئولوژیک، در جوامع مدرن به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. این مفهوم بر لزوم مدارا و پذیرش دیگری تأکید دارد و نقش مهمی در حفظ صلح و همزیستی مسالمتآمیز ایفا میکند.
مدارا به معنای توانایی تحمل و احترام به باورها و شیوههای زندگی متفاوت از خود است. این صفت بهویژه در جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی اهمیت دارد و کمک میکند تا تنشها و درگیریها کاهش یابد. با پذیرش و احترام به نظرات و سبکهای زندگی دیگران، میتوان از بروز خشونتهای اجتماعی و فرهنگی جلوگیری کرد و فضایی مناسب برای تعاملات سازنده ایجاد کرد.
پذیرش دیگری به این معناست که هر فرد حق دارد باورها و عقاید خود را داشته باشد، حتی اگر این باورها با باورهای شخصی ما تفاوت داشته باشد.
در نتیجه، پلورالیسم و مدارا بهعنوان اصول اساسی برای برقراری صلح و هماهنگی در جوامع پیچیده و چندفرهنگی ضروری هستند. پذیرش دیگری و احترام به تنوع، پایههای یک جامعه سالم و پیشرفته را تشکیل میدهند و به ترویج همزیستی مسالمتآمیز کمک میکنند.
#پلورالیسم #مدارا #دموکراسی #سکولاریسم
پلورالیسم، به معنای پذیرش و احترام به تنوع و تفاوتهای فرهنگی، مذهبی، و ایدئولوژیک، در جوامع مدرن به یک ضرورت اساسی تبدیل شده است. این مفهوم بر لزوم مدارا و پذیرش دیگری تأکید دارد و نقش مهمی در حفظ صلح و همزیستی مسالمتآمیز ایفا میکند.
مدارا به معنای توانایی تحمل و احترام به باورها و شیوههای زندگی متفاوت از خود است. این صفت بهویژه در جوامع چندفرهنگی و چندمذهبی اهمیت دارد و کمک میکند تا تنشها و درگیریها کاهش یابد. با پذیرش و احترام به نظرات و سبکهای زندگی دیگران، میتوان از بروز خشونتهای اجتماعی و فرهنگی جلوگیری کرد و فضایی مناسب برای تعاملات سازنده ایجاد کرد.
پذیرش دیگری به این معناست که هر فرد حق دارد باورها و عقاید خود را داشته باشد، حتی اگر این باورها با باورهای شخصی ما تفاوت داشته باشد.
در نتیجه، پلورالیسم و مدارا بهعنوان اصول اساسی برای برقراری صلح و هماهنگی در جوامع پیچیده و چندفرهنگی ضروری هستند. پذیرش دیگری و احترام به تنوع، پایههای یک جامعه سالم و پیشرفته را تشکیل میدهند و به ترویج همزیستی مسالمتآمیز کمک میکنند.
#پلورالیسم #مدارا #دموکراسی #سکولاریسم
*امروز سالگرد حمله ناکام به سلمان رشدی توسط یک اسلامگرای افراطی است.
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیتالله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف میکنم، گاهی تصور میکردم که قاتل من در یکی از انجمنهای عمومی ظاهر میشود و به همین شکل به سراغم میآید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم میدوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…
گفته میشود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من میآمد؛ اما به نظرم نامدار نمیرسید! به نظرم ناهنجار میآمد!»
اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسندهی نامدار آسیبهای جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح میدهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نامهای واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت میکند.
مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلیاش میدهند. آنها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیدهاند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کردهاند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…
برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسیزبان قرار میدهند، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/
#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلامگرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان
@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیتالله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف میکنم، گاهی تصور میکردم که قاتل من در یکی از انجمنهای عمومی ظاهر میشود و به همین شکل به سراغم میآید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم میدوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…
گفته میشود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من میآمد؛ اما به نظرم نامدار نمیرسید! به نظرم ناهنجار میآمد!»
اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسندهی نامدار آسیبهای جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح میدهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نامهای واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت میکند.
مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلیاش میدهند. آنها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیدهاند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کردهاند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…
برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسیزبان قرار میدهند، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/
#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلامگرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرومته در زنجیر
دیگرینامه
اپیزود هجدهم
… آنچه شنیدید از نمایشنامه مشهور پرومته در زنجیر اثر آیسخولوس، تراژدینویس بزرگ یونانی به ترجمه شاهرخ مسکوب بود.
در اساطیر یونانی، بهویژه در تئوگونی نوشته هسیود، پرومته یکی از تیتانها است؛ نسلی از موجودات اسطورهای که قبل از خدایان المپی به قدرت رسیدند. او بهعنوان یکی از معدود تیتانهایی شناخته میشود که به بشریت کمک کرد و بهخاطر هوش و زیرکیاش معروف است. پرومته آتش را از خدایان المپ و بهطور خاص از زئوس دزدید و به انسانها داد. این اقدام بهعنوان آغاز دانش و تمدن برای انسان تلقی میشود. بااینحال، این عمل باعث خشم زئوس شد و به مجازات سخت پرومته منجر گردید.
مجازات پرومته، که در پرومته در زنجیر نوشته آیسخولوس به تصویر کشیده شده، شامل بستهشدن او به یک صخره بود؛ جایی که یک عقاب هر روز جگر او را میخورد و شبانهروز جگر او دوباره رشد میکرد تا مجازات ادامه یابد. این داستان نمادی از قربانی، مقاومت و ایستادگی در برابر قدرتهای مطلق است. پرومته نه تنها بهخاطر اهدای آتش به انسانها، بلکه بهدلیل ایستادگی در برابر زئوس و حفظ انساندوستی خود در برابر خشم و تنبیههای سخت، یک قهرمان فرهنگی به شمار میرود. در اسطورهها، پرومته نه تنها بهعنوان یک معلم و ناجی برای بشریت مطرح میشود، بلکه همچنین نمادی از آزادی فکری و نقد قدرت است. شخصیت او در طول تاریخ بهعنوان الهامبخش بسیاری از آثار ادبی، هنری و فلسفی بوده است.
برای مطالعه ادامه متن این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/others-18/
و برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=pk1j3qy3Gz-aahsE
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/675913944
و برای شنیدن این اپیزود در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/wTqWv
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #پرومته #پرومته_در_زنجیر #شاهرخ_مسکوب #ناجی #گفتگو #مدارا
@dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود هجدهم
… آنچه شنیدید از نمایشنامه مشهور پرومته در زنجیر اثر آیسخولوس، تراژدینویس بزرگ یونانی به ترجمه شاهرخ مسکوب بود.
در اساطیر یونانی، بهویژه در تئوگونی نوشته هسیود، پرومته یکی از تیتانها است؛ نسلی از موجودات اسطورهای که قبل از خدایان المپی به قدرت رسیدند. او بهعنوان یکی از معدود تیتانهایی شناخته میشود که به بشریت کمک کرد و بهخاطر هوش و زیرکیاش معروف است. پرومته آتش را از خدایان المپ و بهطور خاص از زئوس دزدید و به انسانها داد. این اقدام بهعنوان آغاز دانش و تمدن برای انسان تلقی میشود. بااینحال، این عمل باعث خشم زئوس شد و به مجازات سخت پرومته منجر گردید.
مجازات پرومته، که در پرومته در زنجیر نوشته آیسخولوس به تصویر کشیده شده، شامل بستهشدن او به یک صخره بود؛ جایی که یک عقاب هر روز جگر او را میخورد و شبانهروز جگر او دوباره رشد میکرد تا مجازات ادامه یابد. این داستان نمادی از قربانی، مقاومت و ایستادگی در برابر قدرتهای مطلق است. پرومته نه تنها بهخاطر اهدای آتش به انسانها، بلکه بهدلیل ایستادگی در برابر زئوس و حفظ انساندوستی خود در برابر خشم و تنبیههای سخت، یک قهرمان فرهنگی به شمار میرود. در اسطورهها، پرومته نه تنها بهعنوان یک معلم و ناجی برای بشریت مطرح میشود، بلکه همچنین نمادی از آزادی فکری و نقد قدرت است. شخصیت او در طول تاریخ بهعنوان الهامبخش بسیاری از آثار ادبی، هنری و فلسفی بوده است.
برای مطالعه ادامه متن این اپیزود به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/others-18/
و برای شنیدن این اپیزود در یوتیوب به:
https://youtu.be/gF20fz28rlo?si=pk1j3qy3Gz-aahsE
و برای شنیدن این اپیزود در کستباکس به:
https://castbox.fm/vb/675913944
و برای شنیدن این اپیزود در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/wTqWv
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #پرومته #پرومته_در_زنجیر #شاهرخ_مسکوب #ناجی #گفتگو #مدارا
@dialogue1402
تعصب بر باورها، تهدیدی جدی برای انسجام و سلامت اجتماعی است.
تعصب به معنای داشتن دیدگاههای بسته و غیرقابل انعطاف نسبت به باورها و نظرات مختلف، معمولاً به ایجاد محیطهای تنشآمیز و خصمانه منجر میشود.
این رفتارها به جای گسترش تفاهم و همزیستی، به تشدید اختلافات و درگیریها دامن میزنند و بر کیفیت زندگی اجتماعی تأثیر منفی میگذارند.
تعصب بر باورها، در نهایت، به فرسایش ارزشهای مشترک انسانی و تضعیف اصول دموکراتیک منجر میشود. جوامع با تعصبات قوی، معمولاً با مشکلات جدی در زمینه حقوق بشر و عدالت اجتماعی روبرو هستند، زیرا این نوع از نگرشها مانع از تبادل آزادانه و سازنده ایدهها و دیدگاهها میشود.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که به پرورش روحیهی باز و پذیرش تفاوتها توجه کنیم و تلاش کنیم تا محیطی را ایجاد کنیم که در آن همهی افراد، صرفنظر از باورها و عقایدشان، بتوانند به آرامش و احترام متقابل دست یابند.
#باورمندان #خداناباوران #تعصب #انسجام_اجتماعی
@Dialogue1402
تعصب به معنای داشتن دیدگاههای بسته و غیرقابل انعطاف نسبت به باورها و نظرات مختلف، معمولاً به ایجاد محیطهای تنشآمیز و خصمانه منجر میشود.
این رفتارها به جای گسترش تفاهم و همزیستی، به تشدید اختلافات و درگیریها دامن میزنند و بر کیفیت زندگی اجتماعی تأثیر منفی میگذارند.
تعصب بر باورها، در نهایت، به فرسایش ارزشهای مشترک انسانی و تضعیف اصول دموکراتیک منجر میشود. جوامع با تعصبات قوی، معمولاً با مشکلات جدی در زمینه حقوق بشر و عدالت اجتماعی روبرو هستند، زیرا این نوع از نگرشها مانع از تبادل آزادانه و سازنده ایدهها و دیدگاهها میشود.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که به پرورش روحیهی باز و پذیرش تفاوتها توجه کنیم و تلاش کنیم تا محیطی را ایجاد کنیم که در آن همهی افراد، صرفنظر از باورها و عقایدشان، بتوانند به آرامش و احترام متقابل دست یابند.
#باورمندان #خداناباوران #تعصب #انسجام_اجتماعی
@Dialogue1402
عدم پذیرش دیگری یکی از معضلات اجتماعی در جوامع به واسطه دیدگاههای متعصبانه عموما مذهبی و فرهنگی است، که منجر به محیط اجتماعی تنشآمیز میشود.
عدم پذیرش و حذف دیگری به معنای نادیده گرفتن و کنار گذاشتن افراد و گروههایی است که نظرات و باورهای متفاوتی دارند.
این رویکرد، نه تنها به تضعیف ارزشهای انسانی و اخلاقی منجر میشود، بلکه به کاهش تنوع فکری و فرهنگی نیز میانجامد.
عدم پذیرش و حذف، زمینهساز ایجاد گروههای انحصارطلب میشود که با تقویت احساس برتریجویی و کاهش همبستگی اجتماعی، آسیبهای جدی به جامعه وارد میآورند.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که به پرورش روحیهی باز و پذیرش تفاوتها توجه کنیم و تلاش کنیم تا محیطی را ایجاد کنیم که در آن همهی افراد، صرفنظر از باورها و عقایدشان، بتوانند به آرامش و احترام متقابل دست یابند.
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#باورمندان #ناباورمندان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
عدم پذیرش و حذف دیگری به معنای نادیده گرفتن و کنار گذاشتن افراد و گروههایی است که نظرات و باورهای متفاوتی دارند.
این رویکرد، نه تنها به تضعیف ارزشهای انسانی و اخلاقی منجر میشود، بلکه به کاهش تنوع فکری و فرهنگی نیز میانجامد.
عدم پذیرش و حذف، زمینهساز ایجاد گروههای انحصارطلب میشود که با تقویت احساس برتریجویی و کاهش همبستگی اجتماعی، آسیبهای جدی به جامعه وارد میآورند.
برای جلوگیری از این مشکلات، ضروری است که به پرورش روحیهی باز و پذیرش تفاوتها توجه کنیم و تلاش کنیم تا محیطی را ایجاد کنیم که در آن همهی افراد، صرفنظر از باورها و عقایدشان، بتوانند به آرامش و احترام متقابل دست یابند.
https://dialog.tavaana.org/say-listen-61/
#باورمندان #ناباورمندان #رواداری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402