«همه راههای بیخدایی»
باور به خداوند و این ایده که جهان را موجودی برتر برساخته و خود او هم مدیریت میکند، به قدری در جهان شایع بوده و بر فرهنگها و سنتها سایه انداخته است که به نظر یک باور معیار (استاندارد) میآید؛ به طوری که اگر کسی به این ایده بنیادین باور نداشته باشد، خود را ناچار به استدلال میبیند. لاجرم، ظاهر امر این است که «خداناباوران» باید دلیل بیاورند، نه خداباوران.
به نظر میرسد نه فقط در گذشتههای دور، بلکه تا همین امروز و در جوامع توسعهیافته آمریکای شمالی هم، این خداناباوران هستند که در اقلیت عددی قرار دارند و اکثریت با کسانیست که در یک معنای وسیع کلمه، به ایده «خداوند» باور دارند. احتمالا همین برتری عددیست که موجب شده، «خداناباوران» در تلاش برای اثبات خود باشند! در حالی که باور به چیزی، مستلزم تدارک دلیل است و ناباورمندی طبیعتا نمیبایست مستلزم اقامه دلیل باشد.
این قاعده تنها زمانی نادرست است که صحبت بر سر ادراک بیواسطه یا شهود باشد. یعنی لازم نیست کسی استدلال کند که آیا یک جرم آسمانی به نام «خورشید» وجود دارد یا نه؛ چون همهکس آن را همهروزه میبیند و خورشید موضوع ادراک بیواسطه است. اما این در مورد خداوند صدق نمیکند. بنابراین شاید محکمترین سنگری که یک خداناباور میتواند پشت آن بایستد و از آنجا جنگ معرفتشناختی خود را پیش ببرد، همینجاست: این منم که باید استدلال کنم یا یک خداباور!؟
در نسخه کامل این متن، استدلالهای ایجابی له خداناباوری را به سه دسته تقسیم کردهایم؛ برای خواندن نسخه کامل به صفحه توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/all-paths-to-atheism/
#گفتگو #مدارا #خداناباوری #خداناباوران #آتئیسم
@dialogue1402
باور به خداوند و این ایده که جهان را موجودی برتر برساخته و خود او هم مدیریت میکند، به قدری در جهان شایع بوده و بر فرهنگها و سنتها سایه انداخته است که به نظر یک باور معیار (استاندارد) میآید؛ به طوری که اگر کسی به این ایده بنیادین باور نداشته باشد، خود را ناچار به استدلال میبیند. لاجرم، ظاهر امر این است که «خداناباوران» باید دلیل بیاورند، نه خداباوران.
به نظر میرسد نه فقط در گذشتههای دور، بلکه تا همین امروز و در جوامع توسعهیافته آمریکای شمالی هم، این خداناباوران هستند که در اقلیت عددی قرار دارند و اکثریت با کسانیست که در یک معنای وسیع کلمه، به ایده «خداوند» باور دارند. احتمالا همین برتری عددیست که موجب شده، «خداناباوران» در تلاش برای اثبات خود باشند! در حالی که باور به چیزی، مستلزم تدارک دلیل است و ناباورمندی طبیعتا نمیبایست مستلزم اقامه دلیل باشد.
این قاعده تنها زمانی نادرست است که صحبت بر سر ادراک بیواسطه یا شهود باشد. یعنی لازم نیست کسی استدلال کند که آیا یک جرم آسمانی به نام «خورشید» وجود دارد یا نه؛ چون همهکس آن را همهروزه میبیند و خورشید موضوع ادراک بیواسطه است. اما این در مورد خداوند صدق نمیکند. بنابراین شاید محکمترین سنگری که یک خداناباور میتواند پشت آن بایستد و از آنجا جنگ معرفتشناختی خود را پیش ببرد، همینجاست: این منم که باید استدلال کنم یا یک خداباور!؟
در نسخه کامل این متن، استدلالهای ایجابی له خداناباوری را به سه دسته تقسیم کردهایم؛ برای خواندن نسخه کامل به صفحه توانا مراجعه کنید:
https://tavaana.org/all-paths-to-atheism/
#گفتگو #مدارا #خداناباوری #خداناباوران #آتئیسم
@dialogue1402
مطابق با گزارش خبرگزاری رسمی حوزه، آیتالله محمود رجبی که ریاست موسسه امام خمینی را به عهده دارد و همزمان از اعضای شورای عالی حوزههای علمیه کشور است، نهم دیماه گفته است که «در روایت آخرالزمان آمده است که علم از قم به سراسر جهان انتشار مییابد؛ این موضوع مسئولیت ما را زیاد میکند. این پیشبینیها که حضرات معصومین (ع) کردهاند بدین معنا نیست که معجزهای رخ میدهد بلکه انسانهایی باید عزم خود را جزم کنند و با تدبیر این را محقق سازند.»
به نظر میآید که این نوع عقیده میان ما ایرانیان سابقه بسیار زیادی دارد. موبدان زرتشتی هم باور داشتهاند که سرچشمه تمامی هنرها و دانشها، سرزمین مقدس ایران است و هر چه از هنر و دانش که در نقاط دیگر جهان یافت شود، حتما به نحوی از ایران به آن نقاط راه یافته است! اما در حالی که به تفسیر ریچارد پین، پژوهشگر آمریکایی، این عقیده در دربار ساسانیان، نوعی «جهانوطنیگرایی» را موجب میشد و در واقع سیاستی برای جذب نخبگان هندی و رومی و یونانی بود، به نظر میرسد نزد هیات حاکمه فعلی، دستاویزی برای خودمحوری و خودشیفتگی فرقهایست!
در اپیزود نهم از پادکست دیگرینامه با عنوان «من از خون این مرد بری هستم» در مقام نقل نظر ریچارد پین، پژوهشگر آمریکایی شنیدید که:
«این دیدگاه به سیاست تبلیغی ساسانیان مبدل شده بود و کاسموپولیتانیسم یا جهانوطنیگرایی روادارانه را به بخش جداییناپذیر سیاست داخلی تبدیل کرده بود. پین در مورد مصرف داخلی این نوع تبلیغات و آنچه که میتوان آن را مدیریت تفاوتها از ناحیه شاهان ساسانی خواند، مینویسد:
«سرمایهگذاری سلطنتی در دانشپژوهی و تحقیق، حاکی از رویههای جهانوطنیایست که ایدئولوژی جهانشمول شاهنشاهی موجب آنها بود. البته تصاحب علوم خارجی فینفسه امری جهانوطنی نیست؛ زیرا استقبال از فیلسوفان رومی و ترجمه متون نجومی هندی مستقیما مشارکت نخبگان به لحاظ فرهنگی ناهمگون را در فرهنگ سیاسی رایج تسهیل نکرد… با این حال، مواجهه با مکاتب فلسفی رومی و هندی، نشاندهنده ظرفیتی برای تحقیق و پذیرش مجموعهای از علوم است که به شدت با دین زرتشتی مغایر بودند و همچنین دربار را قادر ساختند تفاوتهای فرهنگی را در درون مرزهای خود مدیریت کند.»»
جالب است که ۹ دیماه روزیست که حکومت مستقر موفق شد طیف وسیعی از مخالفان یا منتقدان سیاسی خود را حذف کند. در این روز، با تدارک یک راهپیمایی حکومتی علیه معترضان به نتیجه انتخابات سال ۸۸، طیف وسیعی از نخبگان درون حکومیت جمهوری اسلامی برای همیشه (یا تا این لحظه) حذف شدند و دایره «خودیها»، به حداقل ممکن محدود شد!
سابقه چهل و اندیساله حکومت آخوند شیعه نشان میدهد که مقصود او از طرح این قبیل دیدگاهها با استناد به احادیث و روایات، نه رواداری بیشتر، بلکه تشدید رویکردهای حذفی هرچه بیشتر است. از دید آنها، تمامی دنیا نیاز دارند به قم بروند و درست و نادرست، زشت و زیبا و نیک و بد را تحصیل کنند!
برای دسترسی به اپیزود نهم دیگرینامه به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
#رواداری #مدارا #گفتگو #جهان_وطنی #ساسانیان #دیگری_نامه
@dialogue1402
به نظر میآید که این نوع عقیده میان ما ایرانیان سابقه بسیار زیادی دارد. موبدان زرتشتی هم باور داشتهاند که سرچشمه تمامی هنرها و دانشها، سرزمین مقدس ایران است و هر چه از هنر و دانش که در نقاط دیگر جهان یافت شود، حتما به نحوی از ایران به آن نقاط راه یافته است! اما در حالی که به تفسیر ریچارد پین، پژوهشگر آمریکایی، این عقیده در دربار ساسانیان، نوعی «جهانوطنیگرایی» را موجب میشد و در واقع سیاستی برای جذب نخبگان هندی و رومی و یونانی بود، به نظر میرسد نزد هیات حاکمه فعلی، دستاویزی برای خودمحوری و خودشیفتگی فرقهایست!
در اپیزود نهم از پادکست دیگرینامه با عنوان «من از خون این مرد بری هستم» در مقام نقل نظر ریچارد پین، پژوهشگر آمریکایی شنیدید که:
«این دیدگاه به سیاست تبلیغی ساسانیان مبدل شده بود و کاسموپولیتانیسم یا جهانوطنیگرایی روادارانه را به بخش جداییناپذیر سیاست داخلی تبدیل کرده بود. پین در مورد مصرف داخلی این نوع تبلیغات و آنچه که میتوان آن را مدیریت تفاوتها از ناحیه شاهان ساسانی خواند، مینویسد:
«سرمایهگذاری سلطنتی در دانشپژوهی و تحقیق، حاکی از رویههای جهانوطنیایست که ایدئولوژی جهانشمول شاهنشاهی موجب آنها بود. البته تصاحب علوم خارجی فینفسه امری جهانوطنی نیست؛ زیرا استقبال از فیلسوفان رومی و ترجمه متون نجومی هندی مستقیما مشارکت نخبگان به لحاظ فرهنگی ناهمگون را در فرهنگ سیاسی رایج تسهیل نکرد… با این حال، مواجهه با مکاتب فلسفی رومی و هندی، نشاندهنده ظرفیتی برای تحقیق و پذیرش مجموعهای از علوم است که به شدت با دین زرتشتی مغایر بودند و همچنین دربار را قادر ساختند تفاوتهای فرهنگی را در درون مرزهای خود مدیریت کند.»»
جالب است که ۹ دیماه روزیست که حکومت مستقر موفق شد طیف وسیعی از مخالفان یا منتقدان سیاسی خود را حذف کند. در این روز، با تدارک یک راهپیمایی حکومتی علیه معترضان به نتیجه انتخابات سال ۸۸، طیف وسیعی از نخبگان درون حکومیت جمهوری اسلامی برای همیشه (یا تا این لحظه) حذف شدند و دایره «خودیها»، به حداقل ممکن محدود شد!
سابقه چهل و اندیساله حکومت آخوند شیعه نشان میدهد که مقصود او از طرح این قبیل دیدگاهها با استناد به احادیث و روایات، نه رواداری بیشتر، بلکه تشدید رویکردهای حذفی هرچه بیشتر است. از دید آنها، تمامی دنیا نیاز دارند به قم بروند و درست و نادرست، زشت و زیبا و نیک و بد را تحصیل کنند!
برای دسترسی به اپیزود نهم دیگرینامه به صفحه گفتوشنود بروید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_9/
#رواداری #مدارا #گفتگو #جهان_وطنی #ساسانیان #دیگری_نامه
@dialogue1402
دین داشت، ولی آزاده نبود!
طرحی از رضا عقیلی
جمهوری اسلامی روحانیتی آفریده است که آزادگی را پای روایت خود از دینداری خود قربانی کردهاند و عملا هم اخلاق را از کف دادهاند و هم بسیاری را از دین فراری دادهاند.
لینک کارتون وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/ir-mullah-karbala-prisoners/
#گفتگو_توانا #حقوق_خداناباوران #دین_موروثی #مذهب_شیعه #ماه_محرم
@Dialogue1402
طرحی از رضا عقیلی
جمهوری اسلامی روحانیتی آفریده است که آزادگی را پای روایت خود از دینداری خود قربانی کردهاند و عملا هم اخلاق را از کف دادهاند و هم بسیاری را از دین فراری دادهاند.
لینک کارتون وبسایت گفتوشنود:
https://dialog.tavaana.org/ir-mullah-karbala-prisoners/
#گفتگو_توانا #حقوق_خداناباوران #دین_موروثی #مذهب_شیعه #ماه_محرم
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
بهرام دهقانی تفتی فرزند نخستین اسقف ایرانی کلیسای انگلیکن یعنی اسقف حسن دهقانی تفتی بود.
پس از انقلاب اسلامی کلیسای انگلیکن در ایران غیرقانونی اعلام شد و جمهوری اسلامی فشارها را بر این کلیسا افزایش داد. ارسطو سیاح دیگر اسقف این کلیسا در ایران در شیراز به قتل رسید. شخص حسن دهقانی تفتی نیز در اتاق خود ترور شد اما این ترور ناکام ماند.
جمهوری اسلامی تلاش بسیار میورزید اموال این کلیسا را مصادره کند اما حسن دهقانی تفتی مقابل این درخواست مقاومت میکرد.
در وبسایت «ماده ۱۸» درباره این فشارها آمده است: «تأسیس چندین مدرسه، نخستین نهاد برای آموزش نابینایان در ایران و دستکم دو بیمارستان، بخشی از فعالیت های کلیسای انگلیکن در ایران محسوب می شود».
بهرام فرزند حسن دهقانی تفتی ۲۴ ساله بود. در دانشگاه آکسفورد درس خوانده بود و در ایران استاد دانشگاه در دانشکده دماوند بود. او از دانشگاه جرجتاون آمریکا نیز فوق لیسانس اقتصاد گرفته بود.
پس از اینکه فشارها بر اسقف حسن دهقانی پاسخگو نبود و پس از اینکه او برای یک کنفرانس در قبرس از ایران خارج شد، غارتگران و متعصبان مذهبی جمهوری اسلامی سراغ فرزند او رفتند که همان روزها قصد سفر به انگلستان را داشت. اما بهرام توسط جمهوری اسلامی ممنوعالخروج شد.
خود اسقف حسن دهقانی بعدا نوشت: «در همان روزها بود که بهرام را که میخواست برای مراسم عروسی دخترمان سوسن به انگلیس برود، ممنوعالخروج کردند و به او گفتند تنها در صورتی میتواند از کشورخارج شود که من اموال کلیسا را به آنها بدهم».
بهرام که از سفر به انگلستان نومید شده بود به تدریس در دانشکده دماوند بازگشت اما روزی از روزهای بهار ۱۳۵۹ در حالیکه از دماوند به تهران باز میگشت چند تن اتوموبیل او را متوقف کردند و این جوان را به بیابانهای خلوت اطراف تهران در نزدیکی زندان اوین بردند و با شلیک گلوله او را کشتند.
به گزارش وبسایت ماده ۱۸: «نوجوان ۱۴ ساله ای که از دور شاهد ماجرا بود افرادی را دیده بود که قبل از شلیک گلوله با آقای دهقانی تفتی حرف میزدند و بعد از شلیک به او، از صحنه متواری شدند».
بهرام دهقانی تفتی، قربانی تعصب مذهبی و غارتگری بود.
#گفتگو_توانا #کلیسای_انگلیکن #بهرام_دهقانی_تفتی
@dialogue142
پس از انقلاب اسلامی کلیسای انگلیکن در ایران غیرقانونی اعلام شد و جمهوری اسلامی فشارها را بر این کلیسا افزایش داد. ارسطو سیاح دیگر اسقف این کلیسا در ایران در شیراز به قتل رسید. شخص حسن دهقانی تفتی نیز در اتاق خود ترور شد اما این ترور ناکام ماند.
جمهوری اسلامی تلاش بسیار میورزید اموال این کلیسا را مصادره کند اما حسن دهقانی تفتی مقابل این درخواست مقاومت میکرد.
در وبسایت «ماده ۱۸» درباره این فشارها آمده است: «تأسیس چندین مدرسه، نخستین نهاد برای آموزش نابینایان در ایران و دستکم دو بیمارستان، بخشی از فعالیت های کلیسای انگلیکن در ایران محسوب می شود».
بهرام فرزند حسن دهقانی تفتی ۲۴ ساله بود. در دانشگاه آکسفورد درس خوانده بود و در ایران استاد دانشگاه در دانشکده دماوند بود. او از دانشگاه جرجتاون آمریکا نیز فوق لیسانس اقتصاد گرفته بود.
پس از اینکه فشارها بر اسقف حسن دهقانی پاسخگو نبود و پس از اینکه او برای یک کنفرانس در قبرس از ایران خارج شد، غارتگران و متعصبان مذهبی جمهوری اسلامی سراغ فرزند او رفتند که همان روزها قصد سفر به انگلستان را داشت. اما بهرام توسط جمهوری اسلامی ممنوعالخروج شد.
خود اسقف حسن دهقانی بعدا نوشت: «در همان روزها بود که بهرام را که میخواست برای مراسم عروسی دخترمان سوسن به انگلیس برود، ممنوعالخروج کردند و به او گفتند تنها در صورتی میتواند از کشورخارج شود که من اموال کلیسا را به آنها بدهم».
بهرام که از سفر به انگلستان نومید شده بود به تدریس در دانشکده دماوند بازگشت اما روزی از روزهای بهار ۱۳۵۹ در حالیکه از دماوند به تهران باز میگشت چند تن اتوموبیل او را متوقف کردند و این جوان را به بیابانهای خلوت اطراف تهران در نزدیکی زندان اوین بردند و با شلیک گلوله او را کشتند.
به گزارش وبسایت ماده ۱۸: «نوجوان ۱۴ ساله ای که از دور شاهد ماجرا بود افرادی را دیده بود که قبل از شلیک گلوله با آقای دهقانی تفتی حرف میزدند و بعد از شلیک به او، از صحنه متواری شدند».
بهرام دهقانی تفتی، قربانی تعصب مذهبی و غارتگری بود.
#گفتگو_توانا #کلیسای_انگلیکن #بهرام_دهقانی_تفتی
@dialogue142
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
چند مثال از رویکرد خرافی در دینورزی:
⚫️ نقش اشیای مقدس بهعنوان منبع قدرت مستقل
برخی افراد بر این باورند که اشیایی مانند دعانویسها، سنگها، یا دستبندهای خاص به خودی خود قدرت جادویی دارند و میتوانند زندگیشان را تغییر دهند، در حالی که دین تأکید بر توکل به خداوند دارد.
⚫️ نذرهای بیاساس یا افراطی
نذر کردن برای امور غیرمنطقی مانند "اگر فلان کارم انجام شد، صدها مرغ قربانی میکنم"، بدون توجه به تأثیر واقعی یا معنای اخلاقی آن عمل.
⚫️ ترس از جادو و طلسم در زندگی دینی
برخی افراد فکر میکنند هر مشکل یا بدبختی ناشی از طلسم یا جادوی دیگران است و برای رفع آن به دعانویسان یا روشهای غیرمعتبر پناه میبرند.
⚫️ تقدیس اشخاص به جای آموزهها
وقتی افراد به جای تأکید بر اصول دین، شخصیتهای خاصی را به حد قدسی رسانده و اعمال آنها را بیچونوچرا میپذیرند.
⚫️ قرائت خاص از دین برای رفع مشکلات دنیوی
مانند اعتقاد به اینکه خواندن آیه یا دعا در تعداد مشخصی میتواند بهتنهایی شغل، پول، یا ازدواج ایجاد کند، بدون توجه به تلاش و عمل واقعی.
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
چند مثال از رویکرد خرافی در دینورزی:
⚫️ نقش اشیای مقدس بهعنوان منبع قدرت مستقل
برخی افراد بر این باورند که اشیایی مانند دعانویسها، سنگها، یا دستبندهای خاص به خودی خود قدرت جادویی دارند و میتوانند زندگیشان را تغییر دهند، در حالی که دین تأکید بر توکل به خداوند دارد.
⚫️ نذرهای بیاساس یا افراطی
نذر کردن برای امور غیرمنطقی مانند "اگر فلان کارم انجام شد، صدها مرغ قربانی میکنم"، بدون توجه به تأثیر واقعی یا معنای اخلاقی آن عمل.
⚫️ ترس از جادو و طلسم در زندگی دینی
برخی افراد فکر میکنند هر مشکل یا بدبختی ناشی از طلسم یا جادوی دیگران است و برای رفع آن به دعانویسان یا روشهای غیرمعتبر پناه میبرند.
⚫️ تقدیس اشخاص به جای آموزهها
وقتی افراد به جای تأکید بر اصول دین، شخصیتهای خاصی را به حد قدسی رسانده و اعمال آنها را بیچونوچرا میپذیرند.
⚫️ قرائت خاص از دین برای رفع مشکلات دنیوی
مانند اعتقاد به اینکه خواندن آیه یا دعا در تعداد مشخصی میتواند بهتنهایی شغل، پول، یا ازدواج ایجاد کند، بدون توجه به تلاش و عمل واقعی.
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
در اینجا دکتر محمد سلطانی رنانی
عضو پیشین هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان که پس از جنبش زن زندگی آزادی از دانشگاه اخراج شد، در این روایت به نقد این موضوع پرداخته است.
کانال تلگرام دکتر سلطانی رنانی
https://t.iss.one/soltanirenani600
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #فال_تسبیح #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
رویکرد خرافی در زیست دیندارانه به نوعی از دینورزی اشاره دارد که در آن باورها و اعمال دینی بر اساس برداشتهای غیرمنطقی، غیرعلمی یا نادرست از متون دینی و اصول اعتقادی شکل میگیرد. این رویکرد بیشتر بر اساس ترس، عادت، یا تقلید کورکورانه استوار است تا بر تفکر عقلانی و فهم دقیق از دین. خرافات معمولاً ریشه در جهل یا تفسیر نادرست از آموزههای دینی دارند و میتوانند باعث انحراف از معنای اصلی دین شوند.
در اینجا دکتر محمد سلطانی رنانی
عضو پیشین هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان که پس از جنبش زن زندگی آزادی از دانشگاه اخراج شد، در این روایت به نقد این موضوع پرداخته است.
کانال تلگرام دکتر سلطانی رنانی
https://t.iss.one/soltanirenani600
#خرافات #دین #زیست_دیندارانه #دعانویسی #سرکتاب #فال_تسبیح #استخاره #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
@dialogue1402
روحالله مومننسب، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر تهران، خواستار ابلاغ قانون جدید تحمیل حجاب تا قبل از رسیدن تابستان شد و نوشت: «بیحجابی در روزهای گرم سال، بیشتر حاصل آسانپسندی و جبر محیط است تا از سر لج و اعتراض، پس برای ابلاغ قانون اکنون بهترین زمان است، تعلل نکنید.»
لایحه حجاب و عفاف و تحمیل پوشش اجباری، نمادی از استفاده ابزاری از دین برای ارعاب و کنترل مردم است که نه تنها هیچ نسبتی با آزادی و کرامت انسانی ندارد، بلکه به وضوح با خواست و نگرش عمومی جامعه در تضاد است. این قانون با تکیه بر قرائتی خاص و انحصاری از دین، به جای ایجاد همبستگی و احترام، به ابزار سرکوب و محدودیت بدل شده است. در حالی که اکثریت جامعه بارها مخالفت خود را با این گونه تحمیلها ابراز کردهاند، اصرار بر چنین رویکردهایی تنها به گسترش نارضایتی و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت منجر میشود. این سیاستها نه پاسخی به نیازهای واقعی جامعه است و نه نشانی از درک عمیق از ارزشهای دینی و انسانی دارد.
#لایحه_عفاف_و_حجاب #پوشش_اجباری #حجاب_اجباری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
روحالله مومننسب، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر تهران، خواستار ابلاغ قانون جدید تحمیل حجاب تا قبل از رسیدن تابستان شد و نوشت: «بیحجابی در روزهای گرم سال، بیشتر حاصل آسانپسندی و جبر محیط است تا از سر لج و اعتراض، پس برای ابلاغ قانون اکنون بهترین زمان است، تعلل نکنید.»
لایحه حجاب و عفاف و تحمیل پوشش اجباری، نمادی از استفاده ابزاری از دین برای ارعاب و کنترل مردم است که نه تنها هیچ نسبتی با آزادی و کرامت انسانی ندارد، بلکه به وضوح با خواست و نگرش عمومی جامعه در تضاد است. این قانون با تکیه بر قرائتی خاص و انحصاری از دین، به جای ایجاد همبستگی و احترام، به ابزار سرکوب و محدودیت بدل شده است. در حالی که اکثریت جامعه بارها مخالفت خود را با این گونه تحمیلها ابراز کردهاند، اصرار بر چنین رویکردهایی تنها به گسترش نارضایتی و تعمیق شکاف میان مردم و حاکمیت منجر میشود. این سیاستها نه پاسخی به نیازهای واقعی جامعه است و نه نشانی از درک عمیق از ارزشهای دینی و انسانی دارد.
#لایحه_عفاف_و_حجاب #پوشش_اجباری #حجاب_اجباری #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ریکی جرویس (Ricky Gervais) یکی از شناختهشدهترین کمدینها، بازیگران و نویسندگان انگلیسی است که به دلیل آثار نوآورانهاش در دنیای کمدی و تلویزیون شهرت جهانی دارد. در اینجا اطلاعاتی درباره زندگی و کارهای او آورده شده است.
ریکی در ۲۵ ژوئن ۱۹۶۱، در ریدینگ، انگلستان متولد شد. او در خانوادهای کارگر به دنیا آمد. مادرش اهل انگلستان و پدرش مهاجری فرانسوی بود. در دانشگاه لندن در رشته فلسفه تحصیل کرد و در آنجا به علاقهاش به موسیقی و هنرهای خلاقانه پی برد.
موفقترین اثر جرویس، سریال کمدی بریتانیایی The Office است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. این سریال داستان کارکنان یک شرکت کاغذسازی را روایت میکند و جرویس در آن نقش دیوید برنت، مدیر خودشیفته و ناخوشایند را بازی کرد. The Office به یک اثر کلاسیک تبدیل شد و نسخهی آمریکایی آن نیز با موفقیت فراوان ساخته شد.
در «زندگی پس از مرگ» (After Life) یکی دیگر از موفقترین آثار جرویس که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، داستان مردی را روایت میکند که پس از مرگ همسرش با افسردگی دست و پنجه نرم میکند. این سریال ترکیبی از طنز و لحظات احساسی عمیق است.
امروزه ریکی جرویس یکی از محبوبترین استندآپ کمدینهای جهان است. اجراهای او، از جمله Humanity و SuperNature، به خاطر شوخیهای تند، هوش کلامی و نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی، مذهبی و فرهنگی شهرت دارند.
جرویس به صراحتگویی، شوخیهای جسورانه و بیپروایی در برخورد با موضوعات حساس مانند مذهب، سیاست و فرهنگ عامه مشهور است.
او یک خداناباور (آتئیست) سرشناس است و بارها در مصاحبهها و استندآپهای خود به عقاید مذهبی و فلسفی اشاره کرده است. این نکته که خدایان متعددی در تاریخ سیاره وجود داشتهاند و یکتاپرستان فقط یکی از آنها را جزمیتاندیشانه میپرستند، از ناحیه خداناباوران بسیاری طرح شده است.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
ریکی در ۲۵ ژوئن ۱۹۶۱، در ریدینگ، انگلستان متولد شد. او در خانوادهای کارگر به دنیا آمد. مادرش اهل انگلستان و پدرش مهاجری فرانسوی بود. در دانشگاه لندن در رشته فلسفه تحصیل کرد و در آنجا به علاقهاش به موسیقی و هنرهای خلاقانه پی برد.
موفقترین اثر جرویس، سریال کمدی بریتانیایی The Office است که در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. این سریال داستان کارکنان یک شرکت کاغذسازی را روایت میکند و جرویس در آن نقش دیوید برنت، مدیر خودشیفته و ناخوشایند را بازی کرد. The Office به یک اثر کلاسیک تبدیل شد و نسخهی آمریکایی آن نیز با موفقیت فراوان ساخته شد.
در «زندگی پس از مرگ» (After Life) یکی دیگر از موفقترین آثار جرویس که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد، داستان مردی را روایت میکند که پس از مرگ همسرش با افسردگی دست و پنجه نرم میکند. این سریال ترکیبی از طنز و لحظات احساسی عمیق است.
امروزه ریکی جرویس یکی از محبوبترین استندآپ کمدینهای جهان است. اجراهای او، از جمله Humanity و SuperNature، به خاطر شوخیهای تند، هوش کلامی و نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی، مذهبی و فرهنگی شهرت دارند.
جرویس به صراحتگویی، شوخیهای جسورانه و بیپروایی در برخورد با موضوعات حساس مانند مذهب، سیاست و فرهنگ عامه مشهور است.
او یک خداناباور (آتئیست) سرشناس است و بارها در مصاحبهها و استندآپهای خود به عقاید مذهبی و فلسفی اشاره کرده است. این نکته که خدایان متعددی در تاریخ سیاره وجود داشتهاند و یکتاپرستان فقط یکی از آنها را جزمیتاندیشانه میپرستند، از ناحیه خداناباوران بسیاری طرح شده است.
#گفتگو #رواداری #خداباوری #خداناباوری #دین #نقد_دین
@dialogue1402
@dialogue1402
در تاریخ بارها و بارها دین و مذهب مردم به صورت دستوری و فرمایشی تغییر کرده است. تغییر دین ایرانیان از بهدینی به اسلام فقط یک نمونه بزرگ و کلاسیک در منطقه خاورمیانه است. اما سرزمینهای ایرانی فقط این بار به زور تغییر مذهب ندادهاند. از دوران شاه اسماعیل صفوی، مذهب اکثر مردم که اسلام سنت عامه بود، به شیعه دوازده امامی تغییر کرد و این کار با زور سرنیزه و کاربست خشونت فراوان ممکن شد.
در اپیزود پنجم دیگرینامه با نام «سیاست هویتی و دروغهای سیاسی» به این مقطع از تاریخ کشورمان پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_5/
#دیگری_نامه #رواداری #گفتگو #تغییر_کیش #تغییر_دین #دگردینی #تشیع #شاه_اسماعیل
@dialogue1402
در تاریخ بارها و بارها دین و مذهب مردم به صورت دستوری و فرمایشی تغییر کرده است. تغییر دین ایرانیان از بهدینی به اسلام فقط یک نمونه بزرگ و کلاسیک در منطقه خاورمیانه است. اما سرزمینهای ایرانی فقط این بار به زور تغییر مذهب ندادهاند. از دوران شاه اسماعیل صفوی، مذهب اکثر مردم که اسلام سنت عامه بود، به شیعه دوازده امامی تغییر کرد و این کار با زور سرنیزه و کاربست خشونت فراوان ممکن شد.
در اپیزود پنجم دیگرینامه با نام «سیاست هویتی و دروغهای سیاسی» به این مقطع از تاریخ کشورمان پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/podcast_others_5/
#دیگری_نامه #رواداری #گفتگو #تغییر_کیش #تغییر_دین #دگردینی #تشیع #شاه_اسماعیل
@dialogue1402