دعوت به شرکت در «بگو-بشنو»:

-آزادی دینی چیست؟
-چه تفاوتی با آزادی عقیده دارد؟
-آیا آزادی مرز دارد؟
-حد آزادی ادیان کجاست؟

*این‌ها پرسش‌های محوری نشست چهارم «بگو-بشنو» ست؛ پنج‌شنبه (May 25).

*جلسه‌ی این هفته نیز با حضور پنلیست‌هایی از دین‌داران و خداناباوران
برگزار می‌شود.

*شما نیز،
اگر مسیحی، یهودی، زرتشتی، بودایی، بهایی، خداناباور، شیعه، سنی، نواندیش مسلمان، مومن به هر دین دیگری، یا بی-دین هستید،
برای شرکت در این سلسله «بگو-بشنو» دعوت دارید:
https://www.clubhouse.com/invite/Nf30lVnS
«بگو-بشنو»
*پنل کلاب‌هاوسی توانا
*برای گفت‌وشنود Dialogue@
*پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹شب‌ (به‌و قت ایران)
@dialogue1402
_آیا به اهمیت «گفت و گو» واقف هستیم؟
_چرا ضرورت دارد؟
_در چه قلمروهایی؟
_آداب آن چیست؟
_موانع آن کدام است؟
_در خانه و جامعه‌ی من، تبادل نظر به‌درستی انجام می‌شود؟
_شخص من برای کمک به مکالمه و مفاهمه، چه کمکی کنم؟
*صفحه‌ی «گفت‌وشنود» محفلی است برای تمرین تبادل افکار ‌ و آرای متفاوت.
*می‌توانید، لطفا، نظر خود را با دیگران در میان بگذارید و دوستان خود را نیز از وجود این امکان، لطفا، مطلع کنید.

Instagram: @dialogue1402
https://instagram.com/dialogue1402?igshid=OGQ5ZDc2ODk2ZA==

Facebook: Dialogue1402
https://www.facebook.com/1402Dialogue?mibextid=LQQJ4d

Telegram: https://t.iss.one/Dialogue1402

Twitter: @Dialogue1402
https://twitter.com/dialogue1402?s=21

https://tolerance.tavaana.org/fa

#گفتگو_توانا
#tolerance
#pluralité
#dialouge
#WomanLifeFreedom
#زن_زندگی_آزادی

@Dialogue1402

قتل‌های زنجیره‌ای به ویژه‌ در دهه ۷۰ در ایران برجسته بودند.

این قتل‌ها عملا و مستقیما توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی به عنوان یک وظیفه سازمانی پیگیری می‌شد.

شاید وجه «سازمانی» این قتل‌ها کمی غریب به نظر برسد ولی این واقعیتی است که خود عوامل وزارت اطلاعات به آن اذعان کرده بودند.

به عنوان نمونه در اعترافات کسانی که این قتل‌ها را انجام می‌دادند و در گزارش مربوط به قتل داریوش فروهر و پروانه فروهر، عبدالله اسدی کارمند وزارت اطلاعات چنین گفته بود:

«اینجانب به مقتضیات شغلی که دارم و طبق روال گذشته که در پرینت کاری که در وزارت برایم در نظر گرفته شده به جز موارد دستگیری، بازرسی و انتقال و ربایش و طراحی و هدایت عملیات، انجام حذف فیزیکی در برنامه کاری پیش‌بینی شده.

لذا طبق روال گذشته فقط اجرای حکم داریوش فروهر و همسرش به ما محول شد و آنهم طبق دستور سلسله مراتب یعنی از سوی مسئول اداره و مدیرکل مربوطه و ما هم از قدیم تا این حد را مجاز بودیم بدانیم به خاطر مسائل حفاظتی و امنیتی و طبق روال قبل که کار از سوی آن‌ها ابلاغ می‌شد و سپس انجام می‌شد، این کار را هم به اتفاق برادران قبول کردیم …».

علیرضا داوودی معروف به امیر اکبری، دیگر کارمند وزارت اطلاعات گفته بود: «اتهام را قبول ندارم. این امور در تشکیلات اطلاعات بسیار عادی است. … تمام برادران در هر کاری که شرکت کنند با وضو بوده و با ذکر مأموریت انجام می دهند... مجدداً باید بگویم که قتلی اتفاق نیافتاده بلکه حذف دو عنصر پلید که دستور آن توسط مقامات تشکیلات صادر گردیده. این نوع مأموریت‌ها را تیم‌های بسیار انجام داده‌اند و برای آن‌ها هم جوایز بزرگ دریافت کرده‌اند و بنده هم موظف به تشکیلات اطلاعات هستم».

محسنی، کارمند دیگر وزارت اطلاعات گفته بود: «کار حذف فیزیکی و دیگر کارها از قبیل دستگیری، انتقال متهم و مراقبت ثابت و غیره از سال ۱۳۷۰ در پرینت کاری از طرف وزارت برای ما مشخص شده بود و جزء وظایف قسمت ما بود».

این روایت‌ها خود به اندازه کافی گویای وجه سازمانی و سیستماتیک قتل‌های زنجیره‌ای هستند. قتل‌هایی که نمی‌توانست «خودسرانه» باشد آنگونه که وزارت اطلاعات در بیانیه خود در تبری از قتل‌های زنجیره‌ای مدعی شده بود.

بر این اساس می‌توان مدعی شد قتل‌های زنجیره‌ای روشنفکران و دگراندیشان نمونه‌ای از مداراستیزی سیستماتیک در ایران است.

شما چه می‌اندیشید؟

#گفتگو_توانا
@dialogue1402

فهم مشترک، دغدغه‌ی مشترک یا منافع و سود مشترک. اینها نقطه‌ی شروع و دلیل روی‌آوردن دو فرد یا دو جریان به گفتگو است. به عنوان مثال، دو نفر که خواهان صعود به قله‌ی کوه هستند اما بر سر اینکه چگونه این کار را بکنند، اختلاف دارند. از آنجایی که هدف این دو مشترک است، می‌توان امیدواربود که علیرغم اختلاف شدید بر سر مسیر، بالاخره با هم تعامل و گفتگو‌کنند.

حال شما به این سخنان «وحید خراسانی» گوش کنید که نه یک آخوند معمولی، بلکه یکی از بزرگترین مراجع تقلید شیعه است. چگونه می‌توان میان اینها و محافل علمی و دانشگاهی گفتگویی برابر و دوجانبه برقرارکرد و به نتایج مثبت و مفید آن برای جامعه امیدواربود؟ به همین دلیل است که نهاد مذهب باید تحت امر حکومت مدرن و خردگرا باشد تا فاجعه کنترل‌شود.

- مطلب بالا را یکی از مخاطبان توانا ارسال کرده‌است. نظر شما درباره این متن چیست؟

#گفتگو_توانا #روحانیت_شیعه

@Dialogue1402

به عنوان یک ایرانی گاهی شاهد مسائلی هستیم که از نگاه متمدنانه آزاردهنده است. حتما بارها دیده‌ایم که حاملان دو دیدگاه متفاوت عقیدتی و مذهبی توان یک گفتگوی ساده را نداشته‌اند و کار این گفتگو به نزاع کشیده است.

در فضایی سخت‌تر و آزاردهنده‌تر، کار به جایی رسیده است که اگر حامل یک نگاه مذهبی خاص، دست برتر و بالاتر را داشته‌ باشد، حاملان و دگراندیشان را مورد آزار سیستماتیک و حتی قتل قرار می‌دهد.

آزار بهاییان در ایران نمونه‌ای بارز از این مسئله است. وجه عجیب ماجرا اینجاست که عدم باور به مدارا با دگراندیشان و بهاییان به جایی رسیده است که در جمهوری اسلامی حتی به مردگان بهایی نیز رحم نمی‌شود و آرامگاه بهاییان همیشه مورد حمله وابستگان به جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد و مقبره‌ها با بولدوزر نابود می‌شوند.

این وجه از مداراستیزی اگرچه در جمهوری اسلامی بسیار عمیق است اما واقعیت این است وجوه کمتر خشونت‌بار آن در چارچوب‌هایی دیگر در میان افرادی که حتی مخالف جمهوری اسلامی هستند نیز نمود دارد.

مثلا بارها دیده‌ایم افراد خداناباور یا آتئیست با لحنی تحقیرآمیز درباره افراد باورمند مذهبی سخن می‌گویند.

از این رو این بحث برای ما ایرانیان همیشه باز است برای انجام یک گفتگوی متمدنانه چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟

سپاسگزار خواهیم شد با رعایت احترام متقابل در این بحث مشارکت کنید.

#گفتگو_توانا #آداب_گفتگو

@Dialogue1402

یکی از محوری‌ترین استدلال‌ اسلامگرایان ایرانی این است که ‌در ایران احکام اسلامی بایستی اجرا شوند‌ زیرا ایران «کشور اسلامی» است.‌‌

فارغ از درستی یا نادرستی این ادعا که ایران را می‌توان کشوری اسلامی دانست یا خیر، این یک واقعیت است که بخش بزرگی از دینداران در ایران مسلمان هستند. ‌

حال اما پرسش اینجاست که مسلمان بودن بخش بزرگی از ایرانیان، مجوزی برای اجرای احکام اسلامی می‌تواند باشد؟

یا اینکه حتی در کشوری با اکثریت مسلمان، قانون بایستی غیر اسلامی و اساسا غیر مذهبی باشد؟

درباره این مسئله چگونه می‌اندیشید؟

#گفتگو_توانا #اسلامگرایان_ایرانی

@Dialogue1402

Body & power

-به نظر شما، چرا بدن ابزار سیاسی حکومت اسلامی شده است؟

مجموعه پرسش‌هایی از شما در باره‌ی «تن و سیاسیت»:

(موضوع پادکست‌های ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ تصور کن در @tavaana).

‏https://tavaana.org/imagine13/
در اینستاگرام:
‏https://www.instagram.com/reel/CsozFpJgLxm/?igshid=MzRlODBiNWFlZA==

در تلگرام:
‏https://t.iss.one/ensaniyat1st/2071

در توییتر:
‏https://youtu.be/k4tSRmbmfwQ

در کست‌باکس:
‏https://castbox.fm/episode/id4733738-id597623745

در ساندکلاد:
‏https://soundcloud.com/tavaana/o2su2au9nbva

#تصورکن #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #گفتگو_توانا


@dialogue1402
#تصور_کن
#پادکست
#توانا
#ماهمنیررحیمی
#زن_زندگی_آزادی‏

ناصر رفیعی مدرس حوزه علمیه می‌گوید علاوه بر بی‌حجابی، نوشیدن شراب و داشتن سگ هم مرزشکنی‌ست؛ اما نمی‌گوید مرز ما شیعیان یا حتی مسلمانان! چون قانع شده که سبک زندگی‌اش باید به دیگران تحمیل شود. نام این را گذاشته‌اند حکومت «دینی» و غلط هم نمی‌گویند. شاید به همین دلیل است که بخش زیادی از مردم (مطابق نظرسنجی‌های مؤسسه گمان و سایر نظرسنجی‌های انجام شده) حکومت غیردینی را به حکومت دینی ترجیح می‌دهند. در این صورت، مملکت به نفع باورمندان به یک دین و مبتنی بر سلیقه‌ی آنها اداره نمی‌شود.

لازم به ذکر است ناصر رفیعی از سخنرانان محبوب دفتر علی خامنه‌ای است.

#گفتگو_توانا #پلورالیسم #سکولاریسم #جدایی_دین_دولت

@Dialogue1402

این واقعیتی بدیهی است که بیشترین درگیری‌ها و نزاع‌های دنیا طی دهه‌های اخیر در کشورهای اسلامی و بین خود مسلمانان صورت گرفته است.

نمونه برجسته آن، جنگ داخلی سوریه بوده است که پس از انقلاب سوریه رخ داد. چندین کشور مسلمان همچون ترکیه، قطر، عربستان سعودی، ایران و دیگر کشورها در آن به صورت مستقیم یا نیابتی با هم درگیر بودند.

به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان از جنگ یمن مثال زد. باز هم به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان از جنگ داخلی در افغانستان مثال زد. نزا داعش - که خود را خلافت اسلامی می‌نامید - با دولت مرکزی عراق نیز مثال‌زدنی است.

اما چرا؟ جدای از دلایل سیاسی به نظر شما دلیل اینکه مسلمانان بیشترین درگیری‌ها را با هم دارند چیست؟ وقتی همه آنان مذهب مشترک، خدای مشترک، پیامبر مشترک، کتاب مشترک و مقدسات مشترکی دارند. اشاره به این مسئله اهمیت دارد چون خیلی در بسیاری از این درگیری‌ها، طرفین مدعی هستند برای پیشبرد و بهبود وضعیت از دید مذهب اسلام به میدان آمده‌اند.

سپاسگزار می‌شویم با احترام دیدگاه خود را در میان بگذارید.

#گفتگو_توانا #کشورهای_اسلامی #مذهب_اسلام #مدارای_مذهبی

@Dialogue1402

مهارت گفت‌وشنود و فهم متقابل

در این ویدیو ماهمنیر رحیمی، روزنامه‌نگار و محمد تاج‌دولتی، روزنامه‌نگار و جامعه‌شناس، درباره مهارت و ضرورت گفت‌وشنود در میان اقشار مختلف یک جامعه مدنی سخن می‌گویند.
این برنامه زنده اینستاگرامی ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ برگزار شد.

https://tolerance.tavaana.org/fa/tolerance_skill
در یوتیوب:
https://youtu.be/tykJFVosAOc
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/nj73npvrljel

#گفتگو #گفتگو_توانا #پذیرش

@Dialogue1402

مهارت گفت‌وشنود و فهم متقابل

در این ویدیو ماهمنیر رحیمی، روزنامه‌نگار و محمد تاج‌دولتی، روزنامه‌نگار و جامعه‌شناس، درباره مهارت و ضرورت گفت‌وشنود در میان اقشار مختلف یک جامعه مدنی سخن می‌گویند.
این برنامه زنده اینستاگرامی ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ برگزار شد.

https://tolerance.tavaana.org/fa/tolerance_skill
در یوتیوب:
https://youtu.be/tykJFVosAOc
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/nj73npvrljel

#گفتگو #گفتگو_توانا #پذیرش

@Dialogue1402

شرط یک گفتگوی متمدنانه؛

طرف مقابل را از پیش محکوم ندانیم

ذیل بحثی که درباره آداب گفتگوی متمدنانه مطرح شد، یکی از مخاطبان گرامی چنین گفتند:

«بهترین نکته برای بحث کردن متمدنانه این است که با ذهنیت محکوم کردن طرف مقابل بحث نکنیم. سعی کنیم در مورد مطلبی که آگاهی نسبی داریم حرف بزنیم و از داشتن تعصب روی اندیشه یا ایدئولوژی خاصی خودداری کنیم. یادمان باشد معمولا کم پیش میاد در بحث کسی صد در صد قانع شده باشد. گفت گو کردن تنها محکی است برای سنجش اطلاعاتمان و اگر برآیند گفت و گو مثبت باشد به مرور تاثیر خواهد داشت».

به نظر می‌رسد این همراه گرامی به نکته بسیار درخشانی ایجاد کردند. نظر شما چیست؟ تجربه شما چه می‌گوید؟ آیا در جمع‌های خانوادگی یا دوستانه چنین روشی را امتحان کرده‌اید؟

#گفتگو_توانا #مدارای_مذهبی #جمهوری_اسلامی #گفتگوی_متمدنانه

@Dialogue1402

فاطمه سپهری؛ انتخاب بر بنیاد وجدان

فاطمه سپهری را می‌توان نمونه‌ای از افرادی دانست که بر اساس و بنیاد وجدان خود، انتخابی اساسی صورت دادند و در سمت درست تاریخ ایستادند.

فاطمه سپهری از خانواده شهدای جنگ است و از لحاظ شخصی نیز یک مسلمان است و از لحاظ سبک زندگی شخصی نیز زنی است که حجاب چادر بر سر می‌کند.

اما او علی‌رغم همه این‌ها، از قلب ایران از مشهدی که جمهوری اسلامی آن را مقدس می‌نامد به نظامی که خود را مقدس می‌داند، می‌تازد و صراحتا خامنه‌ای را فردی فاسد و جنایتکار می‌داند و خواستار حکومتی سکولار و دموکراتیک برای ایران می‌شود و از حقوق بهاییان و اقلیت‌های مذهبی و غیرمذهبی دفاع می‌کند.

فاطمه سپهری این آزادی‌خواهی را در زندگی شخصی خود نیز لحاظ کرده است و علی‌رغم اینکه خود از لحاظ شخصی به حجاب باور دارد، به عنوان نمونه دختر ایشان بدون حجاب مقابل دوربین از حقوق مادر شجاع خویش دفاع می‌کند.

شهروندانی چون فاطمه سپهری هستند که ایران مداراجو و آزاد فردا را خواهند ساخت.

#گفتگو_توانا #فاطمه_سپهری #جمهوری_اسلامی #خامنه_ای

@Dialogue1402

پرنیان مکاری، از مخاطبان توانا، این ویدیو را به یاد ۱۰‌ زن‌ بهائی که‌ در میدان چوگان شیراز به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی اعدام شدند، درست کرده است.
#مونا_محمودنژاد ۱۷‌ساله
#طاهره_ارجمندی ۳۰ ساله،پرستار
#اختر_ثابت ۲۵ ساله، پرستار
#رویا_اشراقی ۲۳ ساله، دانشجوی اخراجی دامپزشکی
#شیرین_دالوند ۲۶ ساله،جامعه شناس
#مهشید_نیرومند ۲۸‌ساله،‌فارغ تحصیل فیزیک
#سیمین_صابری ۲۵ ساله، کارمند شرکت کشاورزی
#عزت_جانمی ۵۸‌ساله
#نصرت_غفرانی ۴۶ ساله
#زرین_مقیمی ۲۹ ساله، فارغ التحصیل ادبیات انگلیسی


در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ در میدان چوگان شیراز، ۱۰ زن بهائی که بیشتر آنها زیر ۳۰ سال سن داشتند، پس از تحمل ماه‌ها شکنجه و حبس، به دستور مقامات قضائی به دار آویخته شدند.
این زنان در جلسه‌ای غیرعلنی و بدون برخورداری از وکیل، در عرض چند دقیقه محاکمه شدند. فردی به‌نام «حجت‌الاسلام‌ قضایی»، حاکم شرع شیراز در آن زمان، در روزهای پس از اعدام این ۱۰ زن، به مطبوعات گفته بود، اتهام این زنان، اعتقاد به دیانت بهائی بوده است.

بهائیان تنها به دلیل این‌که پیرو دین خاصی هستند از بسیاری از حقوق اجتماعی یک شهروند عادی محروم هستند، حتی سال‌های اولیه انقلاب جان‌شان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به آیین بهائی اعدام شدند.

ریشه محدودکردن آن‌ها به تعصبات دینی و نامداراگری برمی‌گردد. فارغ از هر قضاوتی در خصوص درست یا غلط بودن باورهای بهائیان، چرا جان آن‌ها گرفته شد؟ چرا از بسیاری حقوق شهروندی محرومند؟ چرا مورد تبعیض قرار می‌گیرند؟ چه ایرادی دارد اگر آن‌ها یا افراد با اعتقادات دینی مختلف و حتی ناباورمندان به هر دینی آزادانه از عقاید خود سخن بگویند؟
چگونه می‌توان تعصبات دینی را از بین برد تا انسان‌ها بتوانند ورای باورهای دینی‌شان از حقوق انسانی خود بهره‌مند بشوند و همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند؟

#داستان_ما_یکیست #گفتگو_توانا #آزادی_عقیده #آزادی_دینی #مدارای_مذهبی

@Dialogue1402

تواضع معرفتی؛ از شروط گفتگوی متمدنانه

«بحث از شروط گفتگوی متمدنانه که مطرح کردید بسیار بحث لازمی بود. نیاز جامعه ما است. جامعه‌ای که اکنون به علل گوناگون خشمگین است و در عین‌حال چون جامعه متکثری است باید گفتگوی متمدنانه را بیاموزیم. من هم می‌خواستم نظر بدهم بگویم به نظرم یکی از شروط این نوع گفتگو، تواضع معرفتی است. تواضع معرفی یعنی اینکه واقعا خود را حقانیت مطلق نپنداریم. فکر نکنیم همه حقیقت در دستان ماست و ما وظیفه داریم بقیه را هدایت کنیم. برای احتمال اشتباه خود جا باز کنیم. ممنون می‌شوم این را در صفحه خود منتشر کنید».

- متن ارسالی از همراهان

-- همراه گرامی به مسئله پسیار خوبی اشاره کردند. تواضع در اندیشه و اندیشه‌ورزی. راه را باز کردن برای یادگرفتن از باقی شهروندان در خلال گفتگو.

نظر شما چیست؟

#گفتگوی_متمدنانه #گفتگو_توانا #مدارای_سیستماتیک #رواداری_عقیدتی

@Dialogue1402

در اینجا دو فرد حوزوی را می‌بینیم که گویا با هم در حال «گفتگوی علمی» هستند!

اما در این به اصطلاح گفتگو، عبارات توهین‌آمیزی چون «مزخرف» رد و بدل می‌شود و صورت را به صورت نزدیک می‌کنند و گویا سر هم داد می‌زنند. البته یک طرف گفتگو این وجه توهین‌آمیز را بیشتر بکار می‌گیرد.

نکته تاسف‌برانگیز اینجاست برخی سایت‌های وابسته به جمهوری اسلامی از این شیوه گفتگو تمجید کردند و آن را نمونه‌ای از «جدال احسن» دانستند!

آیا شما چنین ویدئویی را نمونه‌ای از گفتگوی متمدنانه می‌دانید؟

#گفتگو_توانا #جمهوری_اسلامی #حوزه_علمیه #روحانیت_شیعه

@Dialogue1402

گردونه اعدام

قوانین در سیستم قضایی جمهوری اسلامی، مبتنی بر فقه شیعه است. قوانینی که مداراگری در آن‌ها راهی ندارد و گویی دنبال بهانه برای ستاندن جان انسان‌ها هستند.
به عناوین اتهاماتی مثل بغی، محاربه، سب‌النبی، افساد فی‌الارض و ارتداد توجه کنید...

طرح از رضا عقیلی

https://tavaana.org/execution_iran/

#گفتگو_توانا #حقوق_خداناباوران #نه_به_اعدام #کارتون

@Dialogue1402

حبیب‌الله القانیان؛ قربانی یهودی‌ستیزی خمینی

حبیب‌الله القانیان، یکی از صنعتگران برجسته ایرانی، در سال‌های پیش از انقلاب ۵۷ بود. او از ایرانیان یهودی بود و در میان یهودیان ایرانی نقش بسیار پررنگی داشت و بین آنان بسیار محبوب بود. اما بلافاصله پس از بهمن ۵۷ او مورد دو اتهام مشخص قرار گرفت: «افساد فی‌الارض» و«ارتباط با اسراییل». در خرداد ۱۳۵۸ بیدادگاه انقلاب او را اعدام کرد.
اما واقعیت این است که حبیب‌الله القانیان اعدام شد، یک سرمایه‌دار یهودی و رئیس جامعه کلیمیان ایران بود. اعدامی که تبعات سنگینی داشت و از جمله عوامل مهاجرت گسترده یهودیان از ایران بود.
کلیمیان ایران در ایران ۳۰ میلیونی نزدیک به ۱۰۰ هزار تن بودند و اکنون در ایران ۸۰ میلیونی، کم‌تر از ۱۰ هزار تن هستند. این خود نشان می‌دهد جمهوری اسلامی چه بلایی بر سر یهودیان ایران آورده است.
القانیان قربانی یهودی‌ستیزی خمینی شد. شهرزاد القانیان، نوه حبیب‌الله القانیان، به صورت مستقیم به نفرت خمینی از پدربزرگش اشاره می‌کند و می‌گوید: «هفت‌ساله بودم که پدربزرگم را اعدام کردند. من با دانستن این موضوع بزرگ شدم که یک بی‌عدالتی در حق او روا داشته شده. … خمینی به غرب‌گرایی در ایران و مخصوصا به پدربزرگم ناسزا می‌گفت.»

در باب یهودی ستیزی خمینی، موارد بسیار زیادی را می‌توان یافت که کاملا تصدیق می‌کند او چه اندازه یهودی‌ستیز بود.
در بهار ۱۳۴۲ - زمانی که خمینی فعالیت سیاسی خود را به صورت کاملا آشکار علیه پادشاهی پهلوی آغاز کرده بود - درباره یهودیان، و نه اسراییل، چنین گفته بود: «حالا که خطر بر اسلام وارد شده و آن خطر یهود است … آقا ما نمی‌خواهیم که یهود بر مقدرات مملکت ما حکومت کند، ما نمی‌خواهیم که مملکت ما با مملکت یهود هم پیمان بشود.»
همین فرد با چنین نگاهی به یهودیان، در زمستان ۵۷ بر مقدرات ایران حاکم شد.
 آیا تصور اینکه چه بلایی بر سر یهودیان ایران می‌آمد، سخت بود؟

https://tolerance.tavaana.org/fa/Habib_Elaghanian_2
در یوتیوب:
https://youtu.be/Gf_SaMNrJQ8

#حبیب_القانیان #گفتگو_توانا #اسلایدشو #یهودی_ستیزی #خمینی #اعدام #سرکوب

@Dialogue1402

ملت ایران مدت‌ها ست که در پی ایجاد یک نظام دموکراتیک هستند. آنان تلاش می‌کنند نظام جمهوری اسلامی را به کنار بگذارند و یک نظام ملی و دموکراتیک بر سر کار بیاورند. اما بایستی به این نکته توجه داشت که روی‌کارآمدن یک نظام واقعا ملی که به منافع همه مردم ایران توجه کند فقط جنبه‌های سیاسی ندارد. بلکه بایستی به جنبه‌های عمیق‌تری از مسئله نیز توجه کرد. مدارا در برابر گروه‌های مختلف مذهبی و غیرمذهبی و احترام به آزادی نظرات و باورهای آنان، یکی از مهم‌ترین پایه‌های ایجاد و تقویت یک نظام دموکراتیک در ایران است.

احترام به دیگران و باورهای آنان، می‌تواند به مردم این حس را بدهد که به عنوان یک انسان و هموطن شناخته می‌شوند. این خود زمینه‌ساز دموکراسی و عامل تقویت آن است. زیرا در دموکراسی نیز انسانیت افراد بایستی محور قرار بگیرد نه باورهای مذهبی یا غیرمذهبی آنان.

در این حالت، هر فرد با هر باوری می‌تواند در فرایند تصمیم‌گیری و انتخابات، شرکت کند و احساس کند در بهبود وضعیت کشور خود موثر است. ضمن اینکه احترام به دیگران و مدارا با باورهای آنان زمینه‌ساز محو تعصبات مذهبی است.

تعصبات مذهبی موجب تضعیف اعتماد عمومی می‌شود. اعتماد عمومی بیان دیگری از اعتماد ملی است. اعتماد ملی یکی از بزرگترین شاخصه‌های نظام‌های دموکراتیک و پیشرفته است. برخی از نویسندگان حتی اعتماد ملی را زمینه‌ساز رشد اقتصادی نیز می‌دانند. داریوش همایون درباره همین نکته نوشته بود: «اعتماد در زندگی ملی نقش اساسی دارد. اگر کمترینه‌ای از اعتماد در جامعه نباشد نهادهای سیاسی و مدنی لازم برای دمکراسی به قدرت کافی نمی‌رسد و رشد اقتصاد کند می‌شود».

ترویج افراط‌گرایی مذهبی همچنین می‌تواند موجب تضعیف نظام دموکراتیک و مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم‌گیری شود. به این دلیل که بسیاری از افراد از هراس از خشم نیروهای افراطی است که از بیان عقاید خود به صورت آزادانه پرهیز می‌کنند.

https://tolerance.tavaana.org/fa/Tolerances_Society

#مدارا #رواداری #اعتماد_ملی #همزیستی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

«در حکومت فقیه، سرکوب وجود ندارد»؟

این گفته‌ خمینی است؛ بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی. کسی که به مدت ۱۰ سال خود بر ایران «حاکم» شد و پس از آن پیروان او و طی حکومت او و پیروانش، هزاران مخالف سیاسی - عقیدتی به قتل رسیدند و هزاران تن زندانی شدند و چند میلیون ایرانی از کشور مهاجرت کردند.

خمینی در این ویدئو خود را از هیتلر سوا می‌کند و مدعی است رژیم تحت سلطه او همانند رژیم هیتلری نخواهد بود.

نمونه هیتلر از این رو جالب توجه است که نگاهی کوتاه بین وضعیت یهودیان آلمان و بهاییان ایران بیندازیم.

از بدو ورود خمینی به ایران، تبعیض علیه بهاییان شکل سیستماتیک و حکومتی پیدا کرد. بهاییان به صرف اینکه بهایی بودند، از دسترسی به تمام مناصب سیاسی و اجتماعی محروم شدند. صدها بهایی ایرانی به قتل رسیدند و زندانی و شکنجه شدند. روح‌‌الله خمینی بهاییان را «کافر»، «ضاله» و «نجس» می‌دانست. به فتوای او، مسلمانان بایستی حمام خود را از بهاییان تفکیک کنند.

این روند در دوره خامنه‌ای تداوم یافت و سندی از اوائل دوره رهبری او منتشر شده است که تاکید می‌کند راه رشد بهاییان در جامعه و مسائل آموزشی بایستی بسته شود.

خامنه‌ای همچنین در فتواهای خود بهائیان را «نجس» دانست و گفت: «جمیع افراد فرقه ضاله بهائی محکوم به کفر و نجاست هستند و از غذا و سایر چیزهایی که با رطوبت مسری در تماس با آنها بوده است باید اجتناب کرد و بر مومنین واجب است که با حیله و فسادگری این فرقه گمراه مقابله کنند».

جالب ‌توجه آنکه در رژیم هیتلری آلمان نیز یهودیان به صرف آنکه یهودی بودند مورد تبعیض گسترده و حتی کشتار قرار می‌گرفتند. در آنجا تبعیض ریشه نژادی داشت و در ایران تبعیض، ریشه مذهبی.

احتمالا تنها تفاوت وضع یهودیان آلمان و بهاییان ایران این باشد که بهاییان ایران به اردوگاه نمی‌روند و در کوره‌های آدم‌سوزی نمی‌سوزند.

آیا نمی‌توان مدعی شد جمهوری اسلامی از هراس واکنش جهان است که بهاییان را به اردوگاه و کوره‌های آدم‌سوزی نمی‌فرستد؟

چنانکه هرگاه مجال پیدا کرده است بهاییان را کشته است؛ چنانکه می‌توان از قتل عطالله رضوانی - شهروند بهایی - در بندرعباس سخن به میان آورد که در سال ۱۳۹۲ در خیابان به ضرب گلوله به قتل رسید و هیچ‌گاه داد او ستانده نشد.

https://tolerance.tavaana.org/fa/Velayat_e_Faqih_Repression

#استبداد_دینی #بهایی #بهایی_ستیزی #خمینی #گفتگو_توانا

@Dialogue1402

تمایز میان ادیان رسمی و غیررسمی در خاورمیانه تا حد زیادی به اصطلاح «اهل کتاب» وابسته است؛ این اصطلاح مشهور قرآنی ریشه در تعبیر عبری ( עם הספר, Am HaSefer) به معنای امت اهل کتاب دارد. در قرآن این اصطلاح ۳۱ یک بار استفاده شده است و در مقابل «امّیین» یعنی مردم فاقد سواد خواندن و نوشتن قرار گرفته است. پیامبر اسلام خود را یک «امّی» می‌نامید که از میان «امّیین» برانگیخته شد تا به آنان کتاب بیاموزاند. بنابراین با تسامح، این اصطلاح راجع به برخورداری از کتابی مرجع و به تبع آن،‌ دانش خواندن و نوشتن یا هنر کتابت است. در نتیجه اهل کتاب نه فقط مسلمانان، بلکه کلیمیان (یهودیان)، مسیحیان و زرتشتیان را هم دربرمی‌گرفته است. زرتشتیان که در سنت اسلامی به آنها «مجوس» گفته می‌شد، گاهی از دایره‌ی شمول این اصطلاح خارج بوده‌اند یا در مورد آنها تردید وجود داشته. این تردید با قوت بیشتری در مورد صابئین /منداییان جاری بوده است.
با قدرت گرفتن حاکمان مسلمان، تفکیک میان اهل کتاب و کافران اهمیت بیشتری پیدا کرد. در مورد زرتشتیان و منداییان که در اهل کتاب بودنشان تردید وجود داشته، پرداخت مالیات به حاکم اسلامی (جزیه) گاه رفع‌کننده‌ی مشکل بوده است. نمونه‌ای از دخالت مناسبات قدرت در تفسیر یک اصطلاح.

#گفتگو_توانا #آیا_میدانستید #اهل_کتاب

@Diallogue1402