Communication & Development
368 subscribers
883 photos
26 videos
66 files
280 links
Communication for Development
💠 دانش «ارتباطات در خدمت توسعه» کهن مسئله‌ایی ارتباطی است که هنوز برای ما تازگی‌ دارد. «ارتباطات و توسعه» یک فرآیند دو سویه به مثابه قلب توسعه پایدار است.

▫️ارتباط با مدیر مجموعه:
📩 @Sardarkhaledi
Download Telegram
روزنامه‌نگار نماینده یا وکیل مدافع افکار عمومی است، وکیل مدافع نمی‌تواند بنشیند، یک‌سری اطلاعات بگیرد و خودش کاری انجام ندهد. باید خودش برود و موشکافی کند.
@publicrelationspr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فراخوان مقاله چهاردهمین #کنفرانس بین المللی روابط عمومی ایران

12 آذرماه 1396
@publicrelationspr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼🎼🎧🎧🎼🎼
@publicrelationspr

ﯾﮏ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﺯ ﺁﻭﺍﺯِ ﺣﯿﺮﺕﺍﻧﮕﯿﺰ ‏#ﻫﻤﺎﯾﻮﻥ_شجریاﻥ ‏ﻭ ﺳﺎﺯ ‏#سهرﺍب_ﭘﻮﺭﻧﺎﻇﺮﯼ ﺭﺍ ﺑﺎ
ﺗﻠﻔﯿﻘﯽ ﺍﺯ ﻫﻨﺮ ﻧﺴﺘﻌﻠﯿﻖ ﻭ ﮔﺮﺍﻓﯿﮏ، ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ بنشینید ...


@publicrelationspr
هرفردی از ابتدای تولدش پنج زبان عشق و ارتباط را یاد می‌گیرد .
و آن را در قلب خود نگهداری می‌کند و از طریق این پنج زبان با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.

زبان تایید و تشویق کلامی:
ما به طور فطری دوست داریم که مورد علاقه دیگران بوده و یا دیگران را دوست داشته باشیم.
ما با تایید و تشویق رفتارها و عملکردهای مطلوب دیگران آنها را تشویق به ادامه رفتارشان می‌کنیم.

زبان هدیه دادن و هدیه گرفتن:
وقتی می‌خواهیم نهایت عشق و علاقه خود را به همسر و فرزندانمان به شکلی غیر مستقیم بیان کنیم؛ با خرید یک هدیه،
به او می‌گوییم چقدر مورد علاقه ماست.

زبان خدمت کردن به دیگران:
با این زبان ما هر کاری در توان داشته باشیم برای دیگری انجام داده و به آنها می‌فهمانیم که چقدر مورد احترام ما هستند.

زبان وقت گذاشتن:
افراد تمایل دارند که برای هم وقت بیشتری صرف کرده و با این شکل به یکدیگر نشان دهند که چقدر برای هم احترام قایل هستند.

زبان جسمی و فیزیکی:
در فرهنگ جامعه ما وقتی دو نفر با یکدیگر ملاقات می‌کنند به نشانه احترام به یکدیگر دست می‌دهند.
این دست دادن نشان دهنده انتقال یک نوع احساس است،
ما این نشانه را به خوبی دریافت کرده و احساس رضایت بخشی خواهیم داشت.

@publicrelationspr
🔳⭕️ پرتقاضا ترین مهارت‌های شغلی دهه آینده؟

پاسخ HBRبا تحلیل ۲۵ میلیون شغل:

۱. مهارت‌های ارتباطی
۲. مهارت‌های سازمانی
۳. نوشتن ۴. ارتباط با مشتری
۵. نرم‌افزارهای Office
@publicrelationspr
تبريک جالب قلعه نويي به مناسبت روز خبرنگار
@publicrelationspr
تبریک محمد جواد ظریف به خبرنگاران در آستانه روز خبرنگار
@publicrelationspr
روز خبرنگار روز راویان حقیقت وسفیران دانایی گرامی باد.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
@publicrelationspr
🌱 آزادی بیان و آزادی قلم را می‌توان
با قدرت گرفت ؛
اما آزادی اندیشه را هرگز !

@publicrelationspr
رابطه و عشق از دیدگاه بالبی 

@publicrelationspr

یکی از نظریه های بانفوذ در خصوص روابط صمیمی(Intimate relationships) و عاشقانه، نظریه دلبستگی (Attachment theory) است.

 بالبی معتقد است که ماهیت رابطه صمیمی اول (مادر-نوزاد)، ماهیت روابط صمیمی یک فرد را در سرتاسر زندگی تعیین می کند. به طور کلی دلبستگی را می توان جو هیجانی حاکم بر روابط کودک با مراقبش تعریف کرد. این که کودک مراقب خود را که معمولا مادر اوست، چگونه می جوید و به او می چسبد، موید وجود دلبستگی میان آنهاست. نظریه دلبستگی بر این باور است که دلبستگی پیوندی جهان شمول است و در تمام انسان ها وجود دارد. بالبی معتقد است که یک شخص برای رشد سالم نیاز به پیوند عاطفی دارد و احساس امنیت در کودک پایه ای برای سلامت روانی وی می باشد.

به نظر بالبی رابطه ناایمن موجب بی اعتمادی، حساس بودن و نارضایتی هیجانی در روابط عاشقانه می شود. اهمیت سبکهای_دلبستگی و تاثیر آن در دوران بزرگسالی در تعاملات بین فردی، امروزه به عنوان یکی از اصلی ترین و گسترده ترین موضوعات پژوهشی تبدیل گشته است.

در بزرگسالی نیز سه سبک:
1⃣دلبستگی ایمن
2⃣اجتنابی
3⃣ دوسوگرا
مشخص شده است.
طرفداران این نظریه معتقدند به احتمال زیاد سبک دلبستگی کودک تا بزرگسالی ادامه دارد و در روابط بزرگسالی فرد منعکس می گردد. روابط دلبستگی نقش بسیار مهمی در احساس امنیت ما دارند. برای کودکان این رابطه ابتدا با والدین برقرار می شود، در بزرگسالی دلبستگی با جنس مخالف ( به شکل عشق ) برقرار می گردد. بنابراین سبک دلبستگی ، روابط عاطفی و عاشقانه را تحت تاثیر قرار می دهد.

بالبی معتقد است که گره های هیجانی متقابل که به نزدیکی مادر و کودک منجر می شود ، نخستین تجلیات دلبستگی محسوب می شوند و سبک عشق ورزیدن فرد را در آینده مشخص می کند.
@publicrelationspr
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺 به مناسبت روز خبرنگار 🌺

ما خبرنگاران چرا مستقل نشویم!؟
@publicrelationspr

🔺 رسم غریبی است در این دیار، مرگ یک نفر سوژه ای می شود برای پاسداشت و تبریک به هم قطاران وی! شهادت مطهری را به معلمان، شهادت بزرگ نیا قندچی و شریعت رضوی را به دانشجویان و شهادت صارمی را به خبرنگاران تبريك می گوییم. شادباش به جاى گراميداشت! گویی عهدی نانوشته است که باید برود و نباشد تا قدر بیند و صدر نشیند. یک روز تقویم به نامش حک شود تا دیده شود و حرفش شنیده! قصد تلخ گویی ندارم که یک سال تلخیهای جهان را روایتگریم و البته خوشیهایش را نیز هم. اما روزمان را بهانه می کنیم تا روایت خودمان را بنویسیم نه آنچه که دیگران می خواهند بشنوند! ما دیدیم و نوشتیم از دیگران، حال از خود می نویسیم تا دیگران بخوانند.

🔺 خبرنگاری و روزنامه نگاری درهم تنیده اند. به مدد تکنولوژی امروز، عنصر "شهروند-خبرنگار" هم به عرصه اطلاع رسانی وارد شده است. سیاستمداران در صفحات مجازی خود، راوی فعاليتهاى خویشند و شهروندان با دوربین های موبایل سوژه شکار می کنند و به اشتراک می گذارند تا جهان "آگاه" شود.

🔺 پیشرفت علم اما، هیچ وقت صفحه مجازی را نمی تواند جایگزین "کاغذ" کند. نوستالژی روزنامه و تورق صفحات، طعم دیگری دارد. اما در این رقابت فشرده نمی توان منکر برتری مدرنيته بر سنت شد. در دنیای پرآشوب امروز، خبر، پیش از نقش بستن بر صفحه کاغذ بر صفحه موبایل و لب تاپ ظاهر می شود و کاغذ در این نبرد نابرابر تنها می تواند به جای "روایتگری" به "تفسیرگری" روی بیاورد. اینک خبرنگاران نه انتقال دهنده، که نقش مفسر و تحلیل گر خبر را باید ایفا کنند و این جز با افزایش دانش رسانه ای میسر نخواهد بود.

🔺و اما #روز_خبرنگار...
عادت آن است یا بهتر بگویم عادت داده شدیم که پاسمان بدارند، متولیان امور برایمان چراغانی کنند و کف و سوت بزنند و اگر مجالی بود در منزلت خبرنگار و جایگاهش داد سخن سردهند. این خوب است اما، خبرنگار مستقل، بیش از هرچیز نیازمند نهادی مستقل است. نهادی که آنها را دورهم جمع کند و فارغ از دغدغه قدرت طرح مطالبه کند، امورات خود را ساماندهی کند و حمایتگر خود باشد.

🔺از الزامات توسعه هم یکی، همین استقلال نهادهای جامعه مدنی از دولت است. دست به دامان دولت بودن، سرانجامی جز وابستگی نخواهد داشت و اگر نهادهایی چون خانه مطبوعات درصدد ارتقا جایگاه اعضای خود است باید به استقلال روی بیاورند. اگرچه ساختار نفتی- رانتی دولت ایران با همه قوانینی که از سرگذرانده در برابر خصوصی سازی مقاومت می کند و در زمانه اى كه معيشت روزنامه نگاران و امنيت شغلى خبرنگاران با تهديد جدى مواجه است؛ اما استقلال مالی از دولت، استقلال فکری را به همراه می آورد و استقلال فکری به رشد فردیت می انجامد.

🔺کافیست به رفتار سیاستمداران فعلى نظر بیفکنیم، از #دونالد_ترامپ تا #حسن_روحانى، از #فدريكو_موگرينى تا #محمدجواد_ظریف، همه بی نیاز از میکروفون و دوربین، و بی واسطه ی خبرنگار، به مدد فیس بوک و توئیتر و اینستاگرام با مردم سخن می گویند؛ ما خبرنگاران چرا مستقل نشویم !؟

🔺خبرنگار مستقل ديگر روابط عمومى دوم دولت نخواهد بود؛ در عين انعكاس اخبار رسمى، با تاباندن نور بر زواياى تاريك خبر، به روشنگرى ميپردازد. با حضور خبرنگار مستقل، جريان يك طرفه خبر از بالا به پايين، به جريانى دو سويه تبديل خواهد شد؛ بدين ترتيب نه تنها اخبار رسمى منعكس مى شود، كه تغيير و تحولات جامعه مدنى به عرصه عمومى راه مي يابد و در كنار صداى رسمى، خبرنگاران مستقل به بلندگوى جامعه مبدل خواهند شد. چنين است كه فسادهاى بزرگ در نبود خبرنگاران مستقل رخ مى دهد.

🔺تعدد نهادهای مطبوعاتی به خودی خود امری نکوهیده نیست اگر ساختاری مستقل داشته باشند و بتوانند همه دیدگاههای جامعه خبری را نمایندگی کنند. خانه مطبوعات، اتحادیه مطبوعات محلی استانهای کشور و انجمن صنفی روزنامه نگاران (که همچنان در تعطیلی ناخواسته ای به سر می برد و از این بابت باید به رییس دولت خرده گرفت که علیرغم وعده هایش در بازگشایی آن اهتمام نداشت ) باید همزمان فعالیت کنند تا نهاد مدنی مستقل از دولت حضور داشته باشد، تا جامعه مدنی پا بگیرد، تا توسعه رخ دهد.
مهدی لکزی

@publicrelationspr
در روانشناسی ارتباطی، دوستان تقلبی به عنوان سایه شناخته میشوند ، چرا که در لحظات روشن زندگی هر فرد حضور دارند اما درست در ساعات تاریک زندگی افراد محو و ناپدید میشوند

در ارتباطمان سایه‌ها رو بشناسیم
💢 ‏رهبرانقلاب: بدون دوربين‌ها، قلم‌ها و دلسوزی‌هاى خبرنگاران لحظه‌ها ماندگار نمی‌شود.
ایرنا
@publicrelationspr
داده نما
دوره‌های تربیت مربی سواد رسانه‌ای مؤسسه مسیر رسانه در یک نگاه

@publicrelationspr
چشم اندازی از رسانه ها در اسرائیل

@publicrelationspr
راه کارهایی برای تسکین شکست در رابطه ، عشق و رسیدن به آرامش ...


۱ . وقتی یک رابطه تمام شد، تمام شده است.
اگر رابطه تمام شد به یاد داشته ‌باشید که فکر کردن به خاطرات خوب رابطه می‌تواند تمام دلایل منطقی را از ذهن شما پاک کند و در نتیجه دوباره به همان رابطه مسموم بازگردید. خیلی طبیعی است که مغزتان شروع به خیالبافی کند و شما را قانع کند که این رابطه آنقدرها هم که فکر می‌کردید بد نبوده ‌است ولی اشتباه را تکرار نکنید. موقعیت را بپذیرید و سعی کنید به سمت آینده حرکت کنید.

۲_ از تداعی کننده ها پرهیز کنید.
از تمام محیط‌هایی که ممکن است شما را به یاد رابطه بیندازند پرهیز کنید. حتی اگر دوستان مشترکی داشتید برای مدتی از آنها دوری کنید، به هیچ وجه به محیط‌هایی که احتمال حضور او وجود دارد، نروید.


۳_ مسئولیت تصمیم خود را بپذیرید.
سعی کنید با درد ناشی از جدایی کنار بیایید، طبیعی است که بعد از جدایی احساس خلأ و گیجی کنید اما باید مسئولیت تصمیم‌ خود را بپذیرید و امید داشته ‌باشید که همه چیز خوب خواهد شد.


۴_ نگذارید نفرت جای عشق بنشیند.
بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می‌شوید و به شدت از همه چیز خشمگین می شوید. هم از خودتان عصبانی هستید هم از طرف قبلی‌تان، اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب‌ناپذیر بوده ‌است. در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود، سعی کنید کارهای مثبت انجام دهیدتا از آنها انرژی بگیرید، سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق به دوست قبلی‌تان کنید.


6. یک شبکه اجتماعی از دوستان بسازید.
بعد از جدایی، شما به کسانی نیاز دارید که دوست‌تان داشته‌ باشند و شما را درک کنند، سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان باشید، آنها به شما کمک می کنند زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرام‌بخش از دوستان بیش از هر چیز می‌تواند از دردها و آلام شما کم کند.


۷_ داستان را بدون سانسور بنویسید.
سعی کنید آنچه درون‌تان وجود دارد را روی کاغذ پیاده کنید، البته حواستان باشد که باید کاملا با خود صادق باشید و خودتان را سانسور نکنید. یکی از مهم‌ترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می‌آید که خودتان از دیدن آنها شگفت‌زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق‌تر از خود می‌رسید و علاوه بر همه اینها نوشتن از بار غم‌ها کم می‌کند و دیگر احساس خفگی نخواهید کرد چون احساس می‌کنید مغزتان خالی شده‌است.


۸_ علایم هشدار برای خودتان قرار دهید.
یکی از بهترین راه‌ها برای فراموش کردن رابطه قبلی‌تان این است که فهرستی از تمام دلایلی تهیه کنید که می‌گویند چرا او برای شما فرد مناسبی نبوده ‌است. ظالم و صریح تمام دلایل را بنویسید، اینجا جایی نیست که بخواهید چیزی را ببخشید. از تمام وقایعی بدی که بین شما اتفاق افتاده احتمالا نشانه‌ای دارید، آن نشانه را به همراه احساسی که در آن لحظه داشتید کنار هم بگذارید. به خصوص اگر زمانی دلتان هوای عشق قبلی را کرد سراغ این یادآوری‌کننده‌ها بروید.


۹_ چیزهای جدید پیدا کنید.
یک جدایی می‌تواند شروع یک زندگی دوباره باشد، به همین دلیل پیشنهاد می‌کنیم دکور اتاقتان را تغییر دهید، وسایل شخصی‌تان را دوباره سامان دهید و کمی جا برای چیزهای نو باز کنید؛ حتی سعی کنید احساسات‌تان را هم تازه کنید. آشفتگی و کهنگی می‌تواند شما را افسرده کند و فقط استرس‌ها و اضطراب‌های شما را افزایش دهد. وقتی سعی کنید همه چیز را دوباره سامان دهید و مرتب کنید، مغزتان این آمادگی را پیدا می‌کند که خود را از درد جدا کند.

موسیقی‌های آرامش‌بخش را جایگزین آهنگ‌های غمگین کنید.

۱۰_ یک سری چیزها را باید دور بریزید.
تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد دوست قبلی‌تان بیندازد دور بریزید، مثل‌ آهنگ‌ها، بوها، صداها، وسیله‌ها و...


۱۱_ خوشبختی را در جاهای دیگر جستجو و پیدا کنید.
شاد و خوشبخت بودن را تجربه کنید یعنی سعی کنید همراه با دوستان و اقوام‌تان زمان بیشتری به تفریح بپردازید. با خود فکر کنید که رابطه تنها یک بخش از زندگی شما بوده‌است و اگر تنها باشید زندگی باز هم جنبه‌های زیادی برای لذت بردن دارد و شما می‌توانید به تنهایی برای خود تفریحات لذتبخش پیدا کنید.

یادتان باشد بهترین انتقامی که می‌توانید از دوست قبلی خود بگیرید این است که خوب زندگی کنید.

۱۲_ منفی‌ها را دور بریزید.
باید بدانید که احساسات بد و افسوس هیچ دردی را دوا نمی‌کند. اگر رابطه شما با دوست قبلی‌تان خیلی ویژه بوده‌است باید قبول کنید که همه چیز تمام شده‌است. شما باید به خود تبریک بگویید که این شجاعت را داشتید که رابطه را قطع و بر احساسات خود غلبه کنید.

@publicrelationspr
#رابطه
#عاشقانه
@publicrelationspr
هر رابطه‌ای، دو نیمه دارد؛ دو سوی رابطه. از این دو نیمه، تو فقط مسئول نیمه‌ی خویشی. مهم نیست که خود را تا چه اندازه به معشوق خویش نزدیک می‌بینی. احساس تو درباره‌ی میزانِ توانایی‌ات در عشق مهم نیست؛ تو مسئول آنچه که در درون معشوقت می‌گذرد نیستی. وقتی تلاش می‌کنیم تا مسئولیتِ آنچه را که در نیمه‌ی دیگر می‌گذرد به عهده بگیریم، جنگِ کنترل کردن نیمه‌ی دیگر شروع می‌شود. ما آزادیم انتخاب کنیم: می‌توانیم جنگِ کنترل نیمه‌ی دیگر را راه بیندازیم، و یا می‌توانیم با او همبازی شویم و در یک تیم بازی کنیم. همبازی‌ها و اعضای یک تیم، با هم بازی می‌کنند، اما علیهِ یکدیگر بازی نمی‌کنند.
اگر معشوق خویش را همبازیِ خویش بدانی، همه چیز درست خواهد شد. در یک رابطه‌ی عاشقانه، مانند بازی، برد و باخت مهم نیست. تو بازی می‌کنی، زیرا بازی کردن را دوست داری و از آن لذت می‌بری.
سخاوت، آزادی و عشق زیباترین رابطه را می‌سازند: قصه‌ی عاشقانه‌ی عشق را.
@publicrelationspr
#رابطه
#کلمات
کلام، خنجر نیست. نباید باشد.
واژه‌ها آمده‌اند تا دیوارهای تنهایی را کوتاه کنیم. از فصل‌های فاصله عبور کنیم. تا به یاری آن، از هم گرما بگیریم.

کلام، خنجر نیست. نباید باشد.
کلام و زبان، سرپناهی است در برابر گزند تنهایی و مرگ. واژه‌ها، شعله‌های خُردی هستند تا به یاری آن فاصله‌های هولناک و روابط یخ‌بسته را چاره‌ای کنیم.
از کلام، خنجر نسازیم.

این چه هنر و مهارت بی‌قدری است که موهبت والای کلام را دستمایه‌‌ای برای طعن و تعریض، طرد و خوارداشت، خستن و زخمی کردن و تلخ‌کامی همدیگر سازیم؟

واژه‌ها آمده‌اند تا چراغ دوستی برافروزند، نهال مهر بنشانند و اندوه آدمی را تسکینی باشند.
واژه‌ها را چوب آتش‌افروزی‌های دل‌آزار نسازیم، سوخت‌بار خودکامگی‌های خود نکنیم.
موهبت ارجمندِ زبان را در پای دوستی و آشنایی خرج کنیم.
به سوداهای تهی‌مایه که به نام حقیقت‌اند و به کام أنانیت، زبان را تباه نکنیم.
گفت‌وگویی که ما را به زندگی مطبوع‌تر می‌رساند، از جاده‌ی واژه‌های عبوس نمی‌گذرد.
رخساره‌ی واژه‌ها در آوار خشم و درشتی ما، زشت می‌شوند. شب می‌شوند.

با کلمات، به یکدیگر لبخند بزنیم.
@publicrelationspr
عبارت "ممنونم ازت" بعد از "دوستت دارم"
بالاترین تاثیر را در ایجاد حس خوب
و خوشبختی در رابطه‌ها دارد.
@publicrelationspr
چه واژه‌ی گنگ و محدودی است رابطه…
و چقدر این سوال کلی است که:
«آیا هم‌اکنون در رابطه‌ای هستی؟»

«رابطه» فقط نشان می‌دهد که تو به کسی «ربط» داری! اما نوع ربط را نشان نمی‌دهد.

بعضی رابطه‌ها مثل قهوه‌اند. هر از چندی، احساس نیاز به آنها می‌کنی و وقتی طعم آنها را چشیدی تا مدت‌ها احساس نیاز در تو می‌میرد. بگذریم از آنها که وقتی هوس قهوه می‌کنند، چند لیوانی قهوه می‌خورند. یکی پس از دیگری اما نه در یک کافه!

بعضی رابطه‌ها مثل سلول انفرادی هستند. راه ورود دارند. اما راه خروج ندارند. وقتی در آن رابطه هستی، باید به دور از تمام دنیا، باشی و زندگی کنی. نمی‌دانی که در آن بیرون، حکومت تغییر کرده یا نه. می‌گویند در سلول انفرادی گاهی حتی به زنده بودن خود هم شک می‌کنی.

بعضی رابطه‌ها مثل یک خانه‌ی شیشه‌ای هستند. همیشه به تو گفته‌اند و خود نیز احساس می‌کنی که آزادانه در دنیا می‌چرخی. نخستین بار که به دیوار خوردی می‌فهمی که زندانی یک خانه‌ی شیشه‌ای هستی.
بعضی رابطه‌ها .....
ادامه دارد ....
@publicrelationspr