کانون اندیشه جوان
1.16K subscribers
2.17K photos
1.09K videos
54 files
1.92K links
Download Telegram
🔷در دیدگاه قدیم، تاریخ، مستقل از وجود نبود بلکه یکی از جلوه‌های هستی و مظهر اراده الوهی تلقی می‌شد. اما در عصر روشنگری، تاریخ مستقل از عالم و به آگاهی و اراده فاعل و عقل او نسبت داده می‌شود. در این عصر، بشر به این درک رسید که قدرت فهم همه چیز را دارد و می تواند آینده خودش را با علم کنترل کند.

🔶در قرون وسطی انسان در عین ارتباط با کلیسا و خدا حقیر بود. انسان قرون وسطایی، انسانی با تکالیف تعیین شده الهی بود اما انسان مدرن متفاوت بود؛ چهارچوب انسان شناسی مدرن بر خودمختاری و فاعلیت انسان به عنوان موجودی خودشناس و جهان شناس تاکید داشت؛ یعنی انسان از عقلی مستقل برخوردار و بر فراز جهان و طبیعت ایستاده بود.

🔷فیلسوفان عصر روشنگری، تاریخ را در راستای مذهب اصالت عقل، تفسیر و تأویل می‌کردند و آن را پیشرفتی انسان مدارانه می‌دانستند که در آن اثری از امری ماورای طبیعی دیده نمی‌شد. از نظر آنها تاریخ پیشرفتی از تاریکی به روشنایی است. فیلسوفان انتظار دارند آرمان‌ها و ایدئال های عصر عقل ابزاری انسان محقق و کامل‌تر شود.

📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم غلامعلی سلیمانی

#تاریخ
#فلسفه
#غلامعلی_سلیمانی



📌@canoon_org
🔷فلسفه تاریخ دو معنای عام و خاص دارد؛ معنای عام تصوری است که اقوام مختلف در مکان‌ها و زمان‌های متفاوت از سرنوشت و از حوادثی که برایشان اتفاق می‌افتاد، داشته‌اند. اما صرف نظر از اینکه ولتر این اصطلاح را در قرن هجدهم به کار برده باشد، هم قدمت دارد و هم عمومیت.

🔶در معنای خاص، فلسفه تاریخ در عصر جدید احتمالا از قرن هفدهم میلادی بیان شده پس نه قدمت دارد و نه عمومیت و خاص عصر جدید است. البته در مرحله جدید پسامدرن تا حدودی از اهمیت آن کاسته شده و مراد از فلسفه تاریخ معنای امروزی آن است که دارای ویژگی هایی می باشد.

🔘 از نظر فلسفه نظری تاریخ، تاریخ هویت حقیقی دارد و هویت آن اعتباری نیست؛ یعنی تاریخ، هویت مستقل دارد و انسان چاره‌ای جز کشف آن ندارد. به همین دلیل است که برخی، انسان ها را در برابر تاریخ بدون اراده می‌دانند، چون روح زنده ای در تاریخ حاکم است و تاریخ چون موجود زنده ای متحرک است که روح، جسم، عزم، هدف، نظام و مسیری دارد. فلسفه تاریخ نشان می‌دهد که این رفتن و بالیدن چگونه صورت می گیرد و نقطه نهایی کجاست.




📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی

#فلسفه_تاریخ
#آموزش_مفاهیم



📌@canoon_org
🔷مورخان، تاریخ را در نوشتن روزشمار رویدادها می دانند؛ یعنی مورخان حادث را با جزئیات می‌نویسند در صورتی که این نوع پرداخت برای فیلسوف بیهوده است. آنها برای دریافت کلی و درک پدیده ها به تاریخ می پردازند. در فلسفه تاریخ، تاریخ به عنوان یک کل نگریسته می شود نه رویداد و فیلسوف، در پی روح حاکم بر تاریخ است.

🔶فیلسوفان بزرگی چون افلاطون، ارسطو، هگل و انگلس، همه از فيلسوفان نظری تاریخ اند که بسنده کردن تاریخ به رویدادها را به معنی بازماندن از فهم و درک جریان کلی تاریخ می‌دانند. تأملات افلاطون و آگوستین، جزء نخستین فلسفه‌های نظری تاریخ است؛ اما عنوان فلسفه نظری تاریخ مربوط به قرن 18 و دوره روشنگری است.

💢از آنجایی که تاریخ، هویت حقیقی دارد پس انسان ها و حوادث، خود تاریخ نیستند بلکه در تاریخ اند. تاریخ، بشر را به هر جا که بخواهد می برد. هگل، تاریخ را کشتارگاه اراده های فردی انسانها می داند و از شیطنت و فریبکاری تاریخ یاد می‌کند و انگلس، خدای تاریخ را سنگدل ترین خدایان برمی‌شمرد که ارابه ی خود را از روی اجساد مردگان به پیش می راند.




📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی

#تاریخ
#فلاسفه


📌@canoon_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰پایانِ "پایان تاريخ"

🔶نظریه ی پایان تاریخ، چه تصویری از جامعه جهانی پس از جنگ سرد می‌دهد؟

⁉️چرا فوکویاما انقضای نظریه خودش را اعلام کرد؟!

#شابک
#فوکویاما
#کمونیسم
#لیبرالیسم
#جنگ_سرد
#دموکراسی
#پایان_تاریخ
#آخرین_انسان
#مقاله_تصویری
#لیبرال_دموکراسی
#غلامعلی_سلیمانی
#آدرس_را_عوضی_داده_اند



📌@canoon_org
🔰فوکویاما، مسیر گذار از جهان فعلی به جهان پسا تاریخی را چگونه ترسیم می کند و عامل تمایز کشورها در صحنه جهانی را چه می داند؟

🔷در متن نظریه پایان تاریخ، شاهد یک روایت خطی و جهان شمول از پایان تاریخ هستیم؛ یعنی برتری ارزش های غربی و حرکت ناگزیر سایر جوامع به این سمت. محققانی چون توین بی، چنین تلقی غرب نسبت به دیگران را ناشی از سیطره چندصد ساله غرب بر سایر نقاط جهان می دانند. هابسبام، از نظریه پردازان و ایدئولوگ های غربی، امثال فوکویاما را که مدعی برتری ارزش های غربی و صدور آن به سایر نقاط جهان هستند، نقد می کند.

🔶فوکویاما با تفسير جبرگرایانه و خطی از تاریخ برای حاکمیت لیبرال دموکراسی، صرف ادعا نداشتن را کافی می داند و مسیر محتوم گذار از جهان در چنگ تاریخ به جهان پسا تاریخی را بدین شکل ترسیم می کند که در یک اقتصاد جهانی اگر جوامع خواهان بقای خود هستند، باید از نظر اقتصادی و سپس سیاسی لیبرالیزه شوند. وقتی سطح معینی از درآمد سرانه حاصل شد و طبقه متوسط رشد پیدا کرد، حکومت ناچار از اعطای قدرت سیاسی و آزادی به این بخش از جامعه است.

💢طبیعی است که در این وضعیت آنها ليبرال دموکراسی را به عنوان یگانه الگوی موفق بر خواهند گزید. به همین دلیل فوکویاما از نوعی اولویت و تعیین کنندگی لیبرالیسم اقتصادی بر لیبرالیسم سیاسی سخن به میان می آورد. به نظر او صنعتی شدن کنش گران جدید اجتماعی، پیچیدگی اجتماعی را می آفریند که برای آنها، دموکراسی کارکردی ترین ترتیب سیاسی است.



📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی


#مشاوره
#پایان_تاریخ
#لیبرال_دموکراسی
📌@canoon_org
🔷علوم طبیعی بعد از رنسانس به سرعت رشد کرد و موجب شکل گیری این باور شد که اگر علوم انسانی از روش های علوم طبیعی استفاده کند، می تواند همپای تحولات علوم طبیعی پیشرفت کند. پوزیتیویسم معتقد بود با رشد دانش، روشن می شود که واقعیت، تابع قوانين علمی تکامل و ظهور علم جامعه است؛ یعنی آخرین دانش که باید اثباتی باشد، اساسی برای سامان علمی جامعه انسانی فراهم خواهد کرد.

🔶پس می توان برای جوامع انسانی قانونمندی هایی یافت و تعمیم هایی مانند علوم طبیعی ارائه و قوانین تکامل تاریخی آن را استخراج کرد. استنفورد می گفت: روشنگری، بشر را بخشی از طبیعت می داند که می توان او را مطيع قوانین کلی کرده و رفتارش را همچون کاری که نیوتن درباره اجسام متحرک انجام داد، تبیین کرد.

💢در حقیقت، روشنگری را می توان تلاشی در این جهت دانست که کاری را که نیوتن در فیزیک انجام داده بود، در قلمرو امور بشری صورت پذیرد. با استخراج چنین قوانینی برای تاریخ بشر امکان پیش بینی آینده میسر و ایجاد وحدت بین حوادث گذشته ممکن می شد.


📖کتاب آدرس را عوضی داده اند به قلم غلامعلی سلیمانی


#علم
#تاریخ
#روشنگری
#غلامعلی_سلیمانی
#آدرس_را_عوضی_داده_اند
📌@canoon_org
🔶میل به شناسایی و شناخته شدن انسان به عنوان یک موجود با ارزش، یکی از فرق های بنیادین انسان با حیوان است. ریشه بحث شناسایی به تقسیم بندی افلاطون که نفس یا طبیعت آدمی را به سه بخش تقسیم می کند بر می گردد: بخش اول، عقل یا ذهن یا هوش؛ بخش دوم، شوق یا انفعالات غیرعقلانی (تشنگی،گرسنگی و میل جنسی)؛ بخش سوم شور و شهامت و میل به کسب ارج و احترام، که از مهمترین وجوه تمایز بشر با حیوانات است.

🔷رابطه خدایگانگی و بندگی، یکی از مهمترین مسائلی است که پیکارهای خونین را رقم زده و بر اثر این پیکار، جامعه انسانی به دو گروه خدایگان و بندگان تقسیم شدند؛ خدایگان کسانی اند که بر سر زندگی خود خطر می کنند و بندگان، کسانی اند که به دلیل ترس از مرگ، تسلیم خدایگان شده اند.

💢اما این رابطه نابرابر نتوانسته آرزوی شناسایی خدایگان و بندگان را برآورده کند، چون شناسایی خدایگان توسط بندگان ناقص بود و بنده به هیچ وجه به عنوان انسان، مورد شناسایی قرار نگرفته. خدایگان مورد شناسایی بندگانی قرار گرفتند که انسانیت خودشان کامل نشده و مورد شناسایی قرار نگرفته بودند.

📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی

#انسان

📌@canoon_org
🔶پژوهش های فلسفی تاریخ به دو شاخه معرفتی درجه اول و درجه دوم تقسیم می شود؛ یعنی از دو منظر «هستی شناسانه و معرفت شناسانه» درباره تاریخ مطالعه و تأمل می کند: دانش اول، نوعی درک هستی شناسانه است که به دنبال فهم هستی تاریخ، سیر تحول آن و کشف معانی نهفته در روندها و رویدادهای کلی تاریخ است.

🔷فهم هستی شناسانه کمک می کند قانونمندی حاکم بر تاریخ را در صورت وجود کشف کنیم. به این نگرش از تاریخ «فلسفه نظری تاریخ» یا «فلسفه تاریخ» می گویند. دانش دوم، نگرشی معرفت شناسانه است که به امکان شناخت، پرداختن به تاریخ و نحوه و جدود آن توجه دارد. به این نگرش از تاریخ «فلسفه تحلیلی تاریخ» یا «فلسفه انتقادی تاریخ» می گویند.

💢در معنای هستی شناختی، تاریخ مانند واقعیت است و در معنای معرفت شناختی مانند دانش. تاریخ به معنای هستی شناختی فرایندی مستقل از ذهن است و مانند طبیعت (جدا از آنکه آن را مانند یک « ابژه» و موضوع مورد تأمل قرار دهیم یا نه) جریان دارد. اما تاریخ به معنای معرفت شناختی، به مطالعه رفتار انسانها در گذشته می پردازد.

📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی

#تاریخ
#فلسفه
#فلسفه_تاریخ



📌@canoon_org
🔷فلسفه تاریخ عصر روشنگری یک وجه جبرگرایانه دارد؛ از این وجه قوانین اجتماعی و تاریخی مانند قوانین طبیعی و فیزیکی ضروری و جبری اند جبرگرایی یا دترمینیسم باور دارد رویدادها توسط سلسله پیوسته ای از رخدادهای پیشین تعیین شده است؛ یعنی مسیر تاریخ جدا از اقدامات و تلاشهای انسانها مسیر خود را طی می کند.

💢جبرگرایی را میتوان در دو حوزه سراغ گرفت:
۱- حتمی و اجتناب ناپذیر بودن ایده ترقی بدون توجه به اختیار انسانی و خوش بینی بیش از حد به مفهوم ترقی
۲- ترسیم یک مسیر مشخص برای همه جوامع یعنی قائلان به ترقی مسیر معین و حتمی را برای جوامع ترسیم و تاریخ آنها را بر این مبنا تحلیل میکردند پولارد میگوید این مسیر درست است و تاریخ بشر همواره از پستتر و بدتر به وضعیت بهتر و برتر در حرکت است. این مسئله نوعی قضاوت ارزشی را میان ما و دیگران و جایگاه هر یک در کرانه تاریخ نشان می دهد.

📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم غلامعلی سلیمانی


#غرب
#لیبرالیسم
#پایان_تاریخ


📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
Photo
🔶فلسفه تاریخ دو معنای عام و خاص دارد؛ معنای عام تصوری است که اقوام مختلف در مکان‌ها و زمان‌های متفاوت از سرنوشت و از حوادثی که برایشان اتفاق می‌افتاد، داشته‌اند. اما صرف نظر از اینکه ولتر این اصطلاح را در قرن هجدهم به کار برده باشد، هم قدمت دارد و هم عمومیت.

🔷در معنای خاص، فلسفه تاریخ در عصر جدید احتمالا از قرن هفدهم میلادی بیان شده پس نه قدمت دارد و نه عمومیت و خاص عصر جدید است. البته در مرحله جدید پسامدرن تا حدودی از اهمیت آن کاسته شده و مراد از فلسفه تاریخ معنای امروزی آن است که دارای ویژگی هایی می باشد.

💢از نظر فلسفه نظری تاریخ، تاریخ هویت حقیقی دارد و هویت آن اعتباری نیست؛ یعنی تاریخ، هویت مستقل دارد و انسان چاره‌ای جز کشف آن ندارد. به همین دلیل است که برخی، انسان ها را در برابر تاریخ بدون اراده می‌دانند، چون روح زنده ای در تاریخ حاکم است و تاریخ چون موجود زنده ای متحرک است که روح، جسم، عزم، هدف، نظام و مسیری دارد. فلسفه تاریخ نشان می‌دهد که این رفتن و بالیدن چگونه صورت می گیرد و نقطه نهایی کجاست.

📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی

#تاریخ
#فلسفه
#معرفی_کتاب
#آموزش_مفاهیم
#کانون_اندیشه_جوان




📌@canoon_org