🔶نیست‌انگاری در معنای تاریخی_فرهنگی، همانا انحطاطی ست که بشر، در ساحت تفکر منقطع از وحی، سیر کرده و در عصر مدرن، او را گرفتار حجاب مضاعف انکار حق و خود بنیادی کرده است. تبعات ویرانگر اخلاقی، معرفت‌شناسی و نتایج سیاسی_اجتماعی آن آشکار گردیده و با تکیه بر قدرت جادویی نفی، این‌بار به نفی خود نیست‌انگاری پرداخته و نیهیلیسم خودویرانگر پسامدرن را رقم زده است.

📖کتاب نیهیلیسم اثر شهریار زرشناس، بنای خود را بر روشنگری این پدیده و سپس نقد آن از منظر تفکر دینی قرار داده است. نیهیلیسم صور و اقسامی همچون «نیهیلیسم معرفت شناختی»، «نیهیلیسم مابعدالطبیعی» و «نیهیلیسم تاریخی_فرهنگی» دارد.

💢در این کتاب که توسط انتشارات کانون اندیشه جوان منتشر گردیده، نویسنده در شش فصل به بررسی مفهوم اصطلاحی و تاریخی نیهیلیسم و اقسام آن همچون نیهیلیسم مدرن، پسامدرن و شبه مدرن و ارائه دیدگاههای نیچه، داستایوسکی و هایدگر پرداخته و در فصل آخر کتاب، به وضع جامعه ایرانی و نسبت آن با نیهیلیسم شبه‌مدرن و کوشش تاریخی مردم ما برای عبور از ساحت غرب‌زدگی شبه مدرن اشاره گردیده است.


#نیهیلیسم
#معرفی_کتاب
#شهریار_زرشناس


📌@canoon_org

🔷عقلانیت عملی به عقلانیت صوری و عقلانیت محتوایی تقسیم می شود. عقلانیت صوری مربوط به تصمیمات کنش گرایی می شود که نسبت به انتخاب هدف عقلانی عمل می کند و منافعشان را طبق محاسبات دقیق، مرجحات روشن و قواعد تصمیم گیری معین و از طریق مناسب ترین ابزار دنبال می کنند. نمونه اعلای این نوع کنش، کنش اقتصادی در جامعه سرمایه داری است.

🔶اما عقلانیت محتوایی، سنجش محتوایی سیستم ارزشی ای است که مرحجات را مشخص می کند. در عقلانیت صوری، کنش کنشگر از دو جنبه سنجیده می شود. یکی از دیدگاه ابزاری یعنی مؤثر بودن وسایل و دیگر از دیدگاه انتخاب درست اهداف با در نظر گرفتن ارزش ها، وسایل و شرایط محدود کننده عینی. اما در عقلانیت محتوایی این خود سیستم ارزش هاست که مورد نقد و نظر قرار می گیرد.

💢به عبارت دیگر از نظر عقلانیت عملی، دو نوع کنش، عقلانی محسوب می شود: یکی کنشی که نسبت به اهداف در نظر گرفته شده است که آن را کنش عقلانی معطوف به هدف می نامند و دیگر کنشی که نسبت به ارزش های در نظر گرفته شده عقلانی است که آن را کنش عقلانی معطوف به ارزش می نامند.

📖کتاب #چند_یادداشت_تئوریک به قلم #شهریار_زرشناس

#عقل
#عقلانیت



📌@canoon_org

🔶شاید تبیین مبانی مکتب نئولیبرالیسم، ارتباط این مکتب با نظام سرمایه‌داری و نگاهی نقدگون به اندیشه‌های رهبران فکری این مکتب یعنی ریچارد رورتی، فردریش فون هایک و میلتون فریدمن برایتان جالب باشد. اما این سه نفر کیستند؟

1. ریچارد رورتی؛ فردی که ترویج لیبرال ـ سرمایه‌داری را با تکیه بر برخی مقدمات و مفروضات پسامدرن در سر می‌پروراند.
2. فردریش اگوست فون‌هایک؛ اصلی‌ترین چهره تئوریک در تکوین و تطور نئولیبرالیسم! کسی که نامش با محفل مونت پلرن گره خورده! اما اینکه مونت پلرن چیست، پیشنهاد اینست که کتاب را تورق کنید.
3. میلتون فریدمن؛ اقتصاددان نئولیبرالیستی که با کتاب معروفش با نام سرمایه‌‌داری و آزادی در پی اصالت دادن به آزادی‌های لیبرالیستی بود.

📖کتاب #این_سه_لیبرالیست به قلم #شهریار_زرشناس توسط کانون اندیشه جوان منتشر گردیده و در چهار فصل به بررسی نئولیبرالیسم و آرا و مکاتب و شخصیتهای مرتبط با آن پرداخته است. سر فصل های این کتاب عبارتند از:

1. درباره نئولیبرالیسم
2. نگاهی به آرای ریچارد رورتی
3. فردریش فون هایک، ایدئولوگ عدالت ستیز
4. میلتون فریدمن و استبداد نئولیبرالی


#معرفی_کتاب



📌@canoon_org

🔶پرداخت تئوریک و بررسی نقادانه مبانی نظری و محتوای فلسفی ادبیات داستانی معاصر و آثار پدیدآورندگان داستان های کوتاه و بلند، در کنار ارزیابی های تکنیکی و ادبی محض، امری مهم تلقی می شود. از این رو مسئله پرداختن به نقد ادبی از منظری تاریخی- فرهنگی و رها از عادات فکری و مشهورات اومانیستی، به ضرورتی جدی بدل گردیده است.

📖کتاب #جستارهایی_در_ادبیات_داستانی_معاصر به قلم #شهریار_زرشناس توسط انتشارات کانون اندیشه جوان منتشر گردیده است و نویسنده در آن کوشیده است که یک رویکرد محتوایی و نقد ادبی ملتزم به انقلاب اسلامی و حکمت ایمانی شیعه را در بررسی برخی آثار و نویسندگان آن، مدنظر قرار دهد.

💢این کتاب از دوازده فصل به ترتیب زیر تشکیل یافته است:
هدایت و ادبیات یأس، ساعدی و رئالیسم وهم آلود، گلشیری و فرمالیسم مقلد، اندیشه پست مدرن، پست مدرنیسم در فلسفه و ادبیات، ادبیات بحران و انحطاط، رئالیسم منتقد در ادبیات آمریکا، معنویت ممسوخ مدافع وضع موجود عالم، بنیان های فلسفی در نقد ادبی، فمینیسم در ادبیات داستانی، ادبیات و تعهد و آرمان گرایی، ادبیات واقع گرای آرمان طلب انقلاب اسلامی.



#معرفی_کتاب
#ادبیات_داستانی


📌@canoon_org

🔷فردریش فون هایک، تئوری معرفت شناختی ای به نام «تقسیم معرفت» را به عنوان مبنایی برای توجیه نئولیبرالیسم به کار می گیرد. مفروض بنیادین تئوری تقسیم معرفت هایک، نوعى لاادری گری است که ریشه در آرای كانت دارد و به انکار شناخت ماهیات می پردازد.

🔶جوهر تئوری تقسیم معرفت هایک این است که امکان رسیدن به آنچه او «شناخت کامل» می نامد، وجود ندارد؛ هایک از این مدعا نتیجه گیری می کند که برنامه ریزان در یک اقتصاد مبتنی بر برنامه ریزی نیز فاقد شناخت کامل هستند و به همین دلیل، امکان برنامه ریزی صحیح ندارند. هایک از این امر، بطلان هر نوع اقتصاد مبتنی بر برنامه ریزی را نتیجه گیری می کند.

💢اساس فلسفه هایک این است که شناخت آدمی - از جمله شناخت برنامه ریزان - هیچ گاه کامل نیست. بر طبق این نظریه که به تقسیم شناخت یا معرفت نیز معروف است، شناخت، در میان افراد، پخش و پراکنده است. هر کس چیزی می داند و هیچ کس همه چیز را نمی داند و شناخت همه چیز دقیقا شناختی است که برنامه ریزی متمرکز به آن نیاز دارد و برنامه ریزان ناگزیر از آن بی بهره اند.


📖کتاب #این_سه_لیبرالیست به قلم #شهریار_زرشناس

#معرفت
#شناخت
#معرفت_شناسی


📌@canoon_org

🔷دوره پست مدرنیسم، واپسین دوران انحطاط تمدن غرب مدرن و اندیشه پسامدرن، روایت اضطراب آلود و خودآگاهانه ی پریشانی و مرگ متافیزیک غربی و تفکر اومانیستی است. پسامدرنیسم ریشه در خاک غرب مدرن و نیست انگاری متافیزیکی دارد و مرحله ای از بسط آن است، منتها مرحله پژمردگی و ویرانی آن. کلیت اندیشه پسامدرن و وضعیت پست مدرن و پریشانی و یأس و اضطراب حاکم بر آن، چونان آیینه ای تمام نماست که زوال محتوم شرک اومانیستی را به تصویر کشیده است.

🔶اگرچه در جهان امروز، غربی های پسامدرن و غرب زده های مدرن و شبه مدرن، در جایگاه ها و نقاط مختلف و نسبت های متفاوتی نسبت به باطن مدرنیته قرار گرفته اند، اما به دلیل جهانی شدن سلطه غرب و سيطره فراگیر آن در همه نقاط این سیاره و نیز نظام درهم تنیده و شدیدا مرتبط سیاره ای که پدید آمده است، یک جامعه در حال کشمکش با استیلای شبه مدرن، فارغ از حضور و نفوذ امواج نیست انگاری خودویرانگر پسامدرنیستی نبوده و نیست؛ چنان که جامعه غرب زده مدرنی، به گونه ای دیگر با هجوم امواج انحطاط پسامدرن دست به گریبان است.

📖کتاب #جستارهایی_در_ادبیات_داستانی_معاصر نوشته ی #شهریار_زرشناس

#مدرنیته


📌@canoon_org

🔰به طور کلی مختصات اصلی تعریف غرب مدرن از انسان را اینگونه می توان شرح داد:

🔸1. انسان، نوعی حیوان است که تفاوتش با انواع دیگر حیوان، تفاوتی کمّی است.
🔸2. انسان، یک حیوان ابزارساز است و این ویژگی موجب تحولات اساسی در بشر گردیده است.
برخی فیلسوفان عصر روشنگری از جمله هگل، مارکس و انگلس، در زمره ی معتقدان به این تئوری بودند؛ این تئوری امروزه از ارکان زیست شناسی مدرن در مباحث مربوط به تطور (و به قول آنها تکامل) انسان و از مفروضات انسان شناسی مدرن می باشد.
🔸3. انسان یک موجود نفسانیت مدار است که محرک اصلی رفتارهای او، نیازهای نفسانی نشات گرفته از سودجویی و لذت طلبیِ نامشروطِ نامشروعِ نامحدود است که می توان آن را سودمحوری یا سودجویی خودبنیادانه یا سرمایه دارانه و لذت طلبی خودبنیادانه یا مدرن نامید.

💢این وجه و ماهیت نفس مدارانه موجب گردیده است که این سودجویی و لذت طلبی های خودبنیادانه، جوهری استثمارکننده پیدا کرده، موجب ازخودبیگانگی و نیز بیگانگی انسان از دیگران گردد و آدمی را در رابطه ای ابزاری – استثماری با دیگران قرار دهد.

📖کتاب #درباره_آزادی نوشته ی #شهریار_زرشناس

#انسان
#آزادی
#مدرنیته


📌@canoon_org

🔶آزادی حقیقی محصول بسط آزادگی است. آزادگی، باطن آزادی حقیقی است. آزادگی و به تبع آن آزادی حقیقی بر دریادلی، بزرگی و احسان ابتناء دارد. از این رو باید گفت که آزادی خواهان راستین، مردمان اهل ایثار، قناعت و فارغ از طمع ورزی، سود انگاری و منفعت جویی نامحدود نامشروط نامشروع و فارغ از استثمارگری، بوالهوسی و عشرت طلبی هستند.

🔷آزادی خواهان حقیقی لیبرالها، سکولاریست ها، نئولیبرالیست ها و ایدئولوگ ها و سیاستمداران دول استکباری نیستند چرا که آراء، مواضع فکری، جهت گیری های سیاسی - اقتصادی و در بسیاری موارد وجه غالب شخصیتی آنها مشحون از خودبنیادی نفس انگارانه و طمع ورزی هاست.

💢برخی در آراء و آثارشان، از وضع کنونی عالم که عالم سیطره بی عدالتی، ظلم، استثمار سرمایه دارانه، حق گریزی، دین ستیزی و غلبه اباحه است، دفاع می کنند و مدافع امپریالیزم، خودبنیادی و خودمحوری نفسانیت مدارانه هستند. به هیچ وجه و با هیچ اساس و بنیانی نمی توان اینها را آزادی خواه نامید، مگر این که مقصودمان از آزادی، نه آزادی حقیقی و راستین که آزادی دروغین مخرب استکباری لیبرالی باشد.

📖کتاب #درباره_آزادی نوشته ی #شهریار_زرشناس

#آزادی



📌@canoon_org