🔶 پیدایش شک و نگرش انتقادی عوامل گوناگونی دارد؛ از هوش و استعداد گرفته تا شرایط محیط، تحصیل و زندگی. غزالی درباره منشا شک خود دو چیز را مطرح می کند: یکی مشاهده عقاید مختلف و دیگری حدیثی از پیامبر اسلام(ص). اما دکارت درباره ی مبنای شک خود چنین می گوید: با اینکه روزگارم خوب بود و استادان خوبی داشتم، اما قانع نمی شدم. به نظرم رسید که دیگران هم مانند من هستند یعنی معلوماتشان قانع کننده نیست. بدین سان به این عقیده رسیدم که هیچ علمی چنان که به آدم امیدواری می دهند، استوار و یقینی نیست.
🔷 اگر در منشا شک دقت کنیم، می بينيم که غزالی منشا شک خود را نه اقدامی آگاهانه بلکه یک اتفاق و برخورد با تعلیمات دینی می داند. اما دکارت، قانع نشدن خود را اساس قرار داده و این حالت را به دیگران هم تعمیم می دهد. به سادگی می توان دریافت که شک دکارت قوی تر و سازنده تر بوده چرا که در تفکر فلسفی عدم تعهد را شرط دانسته و محور کار را عقل و اندیشه ی انسانها قرار داده اند. لذا شک دکارت می تواند راه را برای اصالت انسان باز کند اما شک غزالی نه.
📖 کتاب نقد غزالی به کوشش #سید_یحیی_یثربی
#دکارت
#نقد_غزالی
#شک_گرایی
📌@canoon_org
🔷 اگر در منشا شک دقت کنیم، می بينيم که غزالی منشا شک خود را نه اقدامی آگاهانه بلکه یک اتفاق و برخورد با تعلیمات دینی می داند. اما دکارت، قانع نشدن خود را اساس قرار داده و این حالت را به دیگران هم تعمیم می دهد. به سادگی می توان دریافت که شک دکارت قوی تر و سازنده تر بوده چرا که در تفکر فلسفی عدم تعهد را شرط دانسته و محور کار را عقل و اندیشه ی انسانها قرار داده اند. لذا شک دکارت می تواند راه را برای اصالت انسان باز کند اما شک غزالی نه.
📖 کتاب نقد غزالی به کوشش #سید_یحیی_یثربی
#دکارت
#نقد_غزالی
#شک_گرایی
📌@canoon_org