🔰نظریه آنومی
🔷تئوری آنومی از جانب امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی ارائه شده است. آنومی حالت بیهنجاری (Normlessness) است که در آن نظمهای اجتماعی از هم گسیخته میگردند و نفوذ نظارتکننده جامعه بر گرایشهای فردی، کارایی خود را از دست میدهد. در حقیقت آنومی به وضعیتی در جامعه اشاره دارد که با فقدان نظم و هماهنگی در روابط همراه است.
🔶از لحاظ دورکیم برخی از شرایط موجود آنومی عبارتند از: تغییرات جمعیتی و افزایش سریع شديد حجم و تراکم جمعیت، بیسازمانی اجتماعی حاصل از شهرنشینی افسارگسیخته شهرهای بزرگ، عدم تعادل در ساختار جمعیت از نظر سن و جنس به دلیل پدیدههایی مانند مهاجرت، توسعه سریع وسایل حملونقل و وسایل ارتباط جمعی و عدم همپایی و تغییر فرهنگ غیرمادی با تغییرات سریع فرهنگ مادی.
💠به نظر دورکیم این پدیدهها باعث بیسازمانی اجتماعی و بروز مشکلات در حیات جمعی و در نهایت منجر به پدیده آنومی و بروز ناهنجاریها و خشونت میگردند. دورکیم آنومی را معادل آنارشی و شر میداند:«اگر آنومی را شر تلقی میکنیم، بیش از هر چیز به خاطر آن است که جامعه در رنج است و نمیتواند برای زندهماندن از پیوستگی و انتظام چشم بپوشد».
📖کتاب امنیت در نظام سیاسی اسلام، نوشته بهرام اخوان کاظمی، ص ۴۷ و ۴۸
#آنومی
#امنیت
#دورکیم
#خشونت
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔷تئوری آنومی از جانب امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی ارائه شده است. آنومی حالت بیهنجاری (Normlessness) است که در آن نظمهای اجتماعی از هم گسیخته میگردند و نفوذ نظارتکننده جامعه بر گرایشهای فردی، کارایی خود را از دست میدهد. در حقیقت آنومی به وضعیتی در جامعه اشاره دارد که با فقدان نظم و هماهنگی در روابط همراه است.
🔶از لحاظ دورکیم برخی از شرایط موجود آنومی عبارتند از: تغییرات جمعیتی و افزایش سریع شديد حجم و تراکم جمعیت، بیسازمانی اجتماعی حاصل از شهرنشینی افسارگسیخته شهرهای بزرگ، عدم تعادل در ساختار جمعیت از نظر سن و جنس به دلیل پدیدههایی مانند مهاجرت، توسعه سریع وسایل حملونقل و وسایل ارتباط جمعی و عدم همپایی و تغییر فرهنگ غیرمادی با تغییرات سریع فرهنگ مادی.
💠به نظر دورکیم این پدیدهها باعث بیسازمانی اجتماعی و بروز مشکلات در حیات جمعی و در نهایت منجر به پدیده آنومی و بروز ناهنجاریها و خشونت میگردند. دورکیم آنومی را معادل آنارشی و شر میداند:«اگر آنومی را شر تلقی میکنیم، بیش از هر چیز به خاطر آن است که جامعه در رنج است و نمیتواند برای زندهماندن از پیوستگی و انتظام چشم بپوشد».
📖کتاب امنیت در نظام سیاسی اسلام، نوشته بهرام اخوان کاظمی، ص ۴۷ و ۴۸
#آنومی
#امنیت
#دورکیم
#خشونت
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔰دین در تعریف دورکیم
🔷ذات دین به نظر دورکیم عبارت است از تقسیم جهان به دو دسته نمودهای لاهوتی و ناسوتی. ذات دین در اعتقاد به خدایی ماورای جهان نیست: مذاهبی حتی از نوع عالی وجود دارند که به خدا معتقد نیستند. بیشتر مکتبهای بودایی مبشر ایمان نسبت به خدای شخصی و ماورای جهان نیستند. مفاهیم راز و فوق طبیعت نیز که فقط مفاهیمی مؤخر هستند در تعریف دین جایگاهی ندارند؛ زیرا درواقع فوق طبیعت نسبت به طبیعت وجود دارد و برای اینکه از طبیعت تصویری روشن داشته باشیم، روش اندیشۀ اثباتی و علمی ضروری است.
🔶مفهوم فوق طبیعی نمیتواند بر مفهومی طبیعی، که خود آن هم مفهومی مؤخر است، مقدم باشد. بینش دینی براساس تمایز دو بخشی جهان، یعنی بخش لاهوتی و ناسوتی، پدید آمده است. بخش لاهوتی مرکب است از مجموعهای از باورها و مراسم. هرگاه امور لاهوتی با هم روابطی هماهنگ داشته باشند، بهگونهایکه مجموعهای دارای نوعی وحدت درونی و مستقل از هر دستگاه دیگری را پدید آورند، در این مجموعه باورها و مراسم مربوط به آنها، مذهبی را بهوجود میآورند.
♦️پس برای پدیدآمدن مذهب وجود امر لاهوتی، سازمان یافتن باورهای مربوط به عالم ناسوتی و بالاخره، مراسم و اعمالی لازم است که به گونهای کم و بیش منطقی مشتق از باورها باشند. «مذهب عبارت است از دستگاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی، یعنی مجزا، ممنوع؛ این باورها و اعمال همۀ کسانی را که پیرو آنها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام کلیسا متحد میکند.»
🗞ماهنامه زمانه، شماره ۴ و ۵، شهریور و مهر ۱۳۸۹، ص ۸۸
#دین
#مذهب
#دورکیم
#لاهوتی
#ناسوتی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔷ذات دین به نظر دورکیم عبارت است از تقسیم جهان به دو دسته نمودهای لاهوتی و ناسوتی. ذات دین در اعتقاد به خدایی ماورای جهان نیست: مذاهبی حتی از نوع عالی وجود دارند که به خدا معتقد نیستند. بیشتر مکتبهای بودایی مبشر ایمان نسبت به خدای شخصی و ماورای جهان نیستند. مفاهیم راز و فوق طبیعت نیز که فقط مفاهیمی مؤخر هستند در تعریف دین جایگاهی ندارند؛ زیرا درواقع فوق طبیعت نسبت به طبیعت وجود دارد و برای اینکه از طبیعت تصویری روشن داشته باشیم، روش اندیشۀ اثباتی و علمی ضروری است.
🔶مفهوم فوق طبیعی نمیتواند بر مفهومی طبیعی، که خود آن هم مفهومی مؤخر است، مقدم باشد. بینش دینی براساس تمایز دو بخشی جهان، یعنی بخش لاهوتی و ناسوتی، پدید آمده است. بخش لاهوتی مرکب است از مجموعهای از باورها و مراسم. هرگاه امور لاهوتی با هم روابطی هماهنگ داشته باشند، بهگونهایکه مجموعهای دارای نوعی وحدت درونی و مستقل از هر دستگاه دیگری را پدید آورند، در این مجموعه باورها و مراسم مربوط به آنها، مذهبی را بهوجود میآورند.
♦️پس برای پدیدآمدن مذهب وجود امر لاهوتی، سازمان یافتن باورهای مربوط به عالم ناسوتی و بالاخره، مراسم و اعمالی لازم است که به گونهای کم و بیش منطقی مشتق از باورها باشند. «مذهب عبارت است از دستگاهی همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی، یعنی مجزا، ممنوع؛ این باورها و اعمال همۀ کسانی را که پیرو آنها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام کلیسا متحد میکند.»
🗞ماهنامه زمانه، شماره ۴ و ۵، شهریور و مهر ۱۳۸۹، ص ۸۸
#دین
#مذهب
#دورکیم
#لاهوتی
#ناسوتی
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org