کانون اندیشه جوان
1.16K subscribers
2.17K photos
1.09K videos
54 files
1.92K links
Download Telegram
کانون اندیشه جوان
«ميانه‌ی افراط گرايی و اصلاح گری» پرونده‌ای به مناسبت ۲۹ اوت، سالروز به دارآویخته‌شدن سید قطب، در کانال تلگرامی کانون اندیشه جوان telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
💠«گفتمان تکفیر در اندیشه‌ #سید_قطب »

🔹گزیده‌ای از سخنرانی استاد #حسن_رحیم_پور در همایش #آنان_که_می‌اندیشند

🔸اگر به تعداد انگشت‌های دستان بلکه یک دست بخواهیم افرادی را نام ببریم که در بنیانگذاری فکری موج اسلامگرایی انقلابی جدید نقش داشتند، یکی از آن ۱۰نفر و بلکه پنج نفر قطعا سید قطب است.

🔸سید قطب مراحل مختلفی در زندگی‌اش داشته، از دورانی که برخی می گویند سکولار بوده، در حوزه ادبیات، هنر و روزنامه‌‌نگاری، تا دورانی که برخی گفتند گرایشات چپ اسلامی پیدا کرده، تا زمانی که به آمریکا می‌رود؛ در بازگشت از آمریکا دقیقا ضد آمریکایی‌ترین و ضدصهیونیستی‌ترین دوران عمرش شروع می‌شود؛ بعد از آن وارد اخوان المسلمین و به ایدئولوگ اصلی آن تبدیل می شود. بی شک حسن البنا و سید قطب در رأس کسانی هستند که در جهان اهل سنت تأثیرات بسیار بنیادینی در تحولات سیاسی داشتند که تا امروز نیز شاهدش هستیم؛ حتی بین انقلابیون شیعه هم بی‌تأثیر نبودند.

🔸ادبیات انقلابی سید قطب شبیه نواب صفوی است. حال، از همین آدم مقالات و رویکرهایی می‌بینید که نمونه ایرانیش دقیقا ادبیات دکتر شریعتی است. تفاوت سلیقه ای و مزاج فکری از نواب تا شریعتی خیلی زیاد است، می‌خواهم بگویم این مفاهیم در یک دورانی در کنار هم بکار رفته. برای مثال اگر آثار متفکران مسلمان قبل از انقلاب را بررسی کنید که در جریان سازی تأثیر داشتند، حتی شهید مطهری، دقیقا می‌توانید مفاهیمی را بیابید که امروز مارک ارتجاعی یا التقاطی، چپ یا راست، خشونت طلبی، یا مدارا و پلورالیسم له آن می خورد! مسئله اینست که بعد از آنها چه اتفاقاتی در عرصه سیاسی، دسته بندی‌ها، عمل‌ها و عکس العمل‌ها رخ می‌دهد که بر اساس آن برخی از مفاهیم مندرج در آثار یک متفکر، برجسته‌تر از بخش‌های دیگر می‌شود.

🔸ما امروز با مفاهیم و کلماتی مواجهیم که مشترک معنوی و لفظی هستند؛ مثلا جریان‌های مختلفی از مقوله «بازگشت به خویش» یا «بازگشت به صدر اسلام» سخن گفتند. یا برای مثال مفهوم سلفی گری را به دو معنا به کار بردند؛ به یک معنا شما در رأس سلفیون امثال سید جمال را می بینید؛ سید جمال کجا، جریان های تکفیری و سلفی کجا! نه به لحاظ مذهب اصلا به لحاظ مشرب؛ شاید کسی که نخستین بار ندای سلفی گری را در جهان اسلام و اتفاقا مصر راه انداخت، مؤسس اخوان، یعنی استاد حسن البنا، شاگرد مکتب سید جمال است؛ همچنین «محمد عبدو» و «رشید رضا»؛ محمد عبدو که اصلا در سایه سید جمال تعریف می‌شود. سید جمال، روشنفکر نیست به مفهوم لائیک؛ او در حوزه نجف شاگرد شیخ مرتضی انصاری و شاگرد ملا حسین همدانی در فقه و عرفان است؛ اولین بار و در سن نوجوانی از طرف شیخ مرتضی انصاری برای تبلیغ به هند اعزام می‌شود و از آنجا حرکت خود در سراسر جهان را شروع می کند و یکی از بزرگ‌ترین سرمایه گذاری های او نیز در مصر است. من تردید ندارم که اخوان المسلمین در واقع یکی از بذرهایی بود که سیدجمال در مصر پاشید و بعدها محصول داد.

🔸 هم سید جمال می‌گفت «سلفی‌گری»، هم امام(ره) می‌گفت سلفی‌گری، «بازگشت به اسلام و عزت اسلامی»؛ مطهری و شریعتی هم می گفتند؛ جریان های بسیار حاد تکفیری از نوع وهابی در اهل سنت و اخباری در شیعه نیز این شعار را داده اند؛ اخباری شیعه مثل سلفی وهابی و تکفیری بر اساس برداشت های خودشان تغییراتی دادند و حتی می‌گویند فقها را هم قبول نداریم.
تعبیر سلفی گری، جهاد، جهاد جهانی، تشکیل حکومت جهانی اسلام و مبارزه با شرک جهانی، همه شعارهای بسیار درستی است اما در مفاهیم مختلف به کار می رود؛ این کلماتی است که به صورت مشترک هم توسط جریان های افراطی تکفیری و هم جریان‌های کاملا معتدل انقلابی به کار می رود؛ خود مفهوم تکفیر هم چنین است. مگر امام(ره) سلمان رشدی را تکفیر نکرد؟!

🔸اصلا تکفیر یعنی چه؟ یعنی سخنگویان یک مکتب مشخصات و مرزهای فکری‌ای داشته باشند. اصلا مرزبانی از یک مکتب امکان ندارد مگر اینکه آن مکتب مرز داشته باشد. مرز مکتب الف و ب کجاست که اگر از آن مرز عبور کردی، پیرو مکتب الف می‌تواند تو را تکفیر کند و بگوید شما دیگر متعلق به گفتمان مکتب ما نیستید؛ شما وارد قلمرو گفتمان ب شدید. تکفیر یعنی این. خود خداوند در رأس تکفیری‌هاست. خداوند در قرآن چقدر افراد را تکفیر می‌کند؟ می گوید مشرک و کافرند؛ ما اصل لحن تکفیر را در روایات داریم و درست هم هست. همه مکاتب حق تکفیر دارند. اگر کسی به نام مارکسیست بگوید مالکیت خصوصی مطلق است، مارکسیست ها حق دارند او را تکفیرکنند؛ اگر یک لیبرالیست بگوید مالکیت مطلق در جامعه دولتی است و هیچکس حق ندارد مالکیت خصوصی داشته باشد، تمام جریان‌های کاپیتالیسم و لیبرالیسم حق دارند تکفیرش کنند.

l1l.ir/c2n
کانون اندیشه جوان
«ميانه‌ی افراط گرايی و اصلاح گری» پرونده‌ای به مناسبت ۲۹ اوت، سالروز به دارآویخته‌شدن سید قطب، در کانال تلگرامی کانون اندیشه جوان telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
💠« نگاهی به سیره مشترک #نواب_صفوی و #سید_قطب »

🔹 بخشی از سخنرانی استاد #حسن_رحیم_پور در همایش #آنان_که_می‌اندیشند

🔸شباهت سید قطب با نواب
جالب است که سرنوشت نواب با سید قطب شبیه هم است. نواب اولین کسی است که پس از ورود متفقین به ایران، شعار حکومت اسلامی درایران را داده. دقیقا شعاری که نواب می دهد که باید حکومت اسلامی تأسیس و دست اجانب قطع شود و ملی‌گرایی هم شرک است، عین این شعار را اخوانی ها و سید در مصر می‌دهد. همچنین، سید قطب با اینکه اول با جمال عبدالناصر دوست هستند و حتی جلسات هفتگی با هم دارند و در مبارزه علیه انگلیس و صهیونیسم کاملا با هم متحدند، با جمال عبدالناصر درگیر می شود.

🔺همچنین اشکالاتی که نواب به مرحوم مصدق گرفته عین اشکالاتی است که سید قطب به ناصر می گیرد. ناصرکیست؟ یک جریان ملی‌گرا با گرایش سوسیالیستی و قومیت عرب، ضد انگلیسی و ضدصهیونیستی که شد قهرمان ملی مصر و جهان عرب اما نه با گرایش دینی ـ اسلامی (البته شخصا مسلمان است اما به لحاظ مکتب سیاسی، اسلامی نیست).
شبیه این قضیه در ایران اتفاق می‌افتد: نواب صفوی و فدائیان اسلام با مصدق و جبهه ملی کاملا کنار هم هستند تا جایی که رهبران جبهه ملی آن موقع گفتند اگر نواب و عملیات‌های شهادت طلبانه فدائیان اسلام نبود، نهضت نفت ملی نمی‌شد. دقیقا انتقادی که اخوانی‌ها به ناصر می کنند انتقادیست که فداییان اسلام به مصدق می‌کنند؛ نواب به مصدق می‌گوید ما در آوردن تو نقش داشتیم و مردم را علما (آیت الله کاشانی) به خیابان آوردند. ما مقامات رژیم شاه را اعدام کردیم، حالا به وظیفه تان عمل کنید: دست کم مشروب را در کشور ممنوع و کارخانه مشروب فروشی را تعطیل کنید. انتخابات آزاد و درست برگزار کنید. مرحوم مصدق هم گفت من نگفتم می‌خواهم حکومت اسلامی درست کنم، می خواهم نفت ملی و دست انگلیس ها از نفت ایران کوتاه شود؛ بعد هم چطور این کار را بکنم؟ من حقوق کارمندانم را از مالیات مشروب پرداخت می‌کنم!

🔺سرانجام نواب به زندان افتاد و فدائیان اسلام دستگیر شدند. شبیه این تعامل بین نواب و مصدق، در مصر بین ناصر و اخوانی ها اتفاق افتاد؛ اخوانی‌ها به ناصر گفتند باید بساط مشروب و فسق و فجور را جمع کنی. ما برای اسلام آمدیم و بحث انتخابات را مطرح کردند؛ دقیقا هم مصدق انتخابات برگزار نکرد و هم ناصر. سید قطب درگیر و زندانی شد. اکثر کتاب های اصلی او که مانیفست جهادیون سنی شد، در زندان و زیر شکنجه نوشته شد؛ همچون تفسیر «فی ظلال القرآن». ولی واقعا مفاهیم آثار سیدقطب با مفاهیمی که تکفیری ها می‌گویند متفاوت است.

🔸نواب و سفر به مصر
پس از سقوط حکومت رضاخان، در دهه‌های۲۰ و ۳۰در ایران، ارتباطات و قرابت‌های بسیاری میان جنبش‌های اسلامی ایران و مصر بوجود آمد. یک نمونه اش همین مسافرت نواب صفوی به مصر بود. نواب در بازگشت، مقاله‌ای راجع به اخوان ترجمه و در روزنامه‌های ایران چاپ می کند که تعابیر جالبی دارد و بسیار با تحسین و احترام از حسن البنا، که وی را ترور کردند، یاد می‌کند.

🔺اخوانی ها با اسرائیل اهل جهاد بودند، بعد با نواب، روحانی شیعه ایرانی در یک صف بودند؛ این ایدئولوژی حسن البنا و سید قطب و اخوانی‌ها بود. هنوز هم بینشان هست ولی جریان‌های دیگری هم آمدند.

🔺نواب می‌گوید جمعیتی حدود ۷۰ هزار نفر که بیشتر آنان اساتید و دانشجویان دانشگاه های مصر بودند، یک صدا شعار می دادند: «الرسول زعیمنا» (پیامبر رهبر ماست) «القرآن دستورنا» (قرآن قانون ماست) و... . اینها همین شعارهای انقلاب اسلامی است که امام(ره) جهانی کرده. نواب می‌گوید به قدری تحت تأثیر این شعارها و فضا قرار گرفته بودم که پیش از نوبت سخنرانی دو رکعت نماز خوانده و از خداوند استمداد کردم که به عربی فصیح و درست در جمع این فضلا و مجاهدین صحبت کنم و خدا یاری‌ام کند که آبروی شیعه و ملت ایران را حفظ کنم. می‌گوید هنگام سخنرانی، جوانان انقلابی مصر بارها شعار «زنده باد اسلام»، «زنده باد ایران» و «زنده باد نواب صفوی» سرمی‌دادند و من احساس کردم ما به هم گره خورده‌ایم. بعد از این قضایا و نیز اعدام سید، نواب به ناصر نامه می‌نویسد: آقای نخست وزیر جمال عبدالناصر رفتار شدید شما با اخوان المسلمین، غضبی شدید در قلوب مسلمانان ایجاد کرد. سریعا تجدید نظر کنید و کاری کنید که موجب پشیمانی دردناک برای شما نشود.

l1l.ir/c3e

💠 @canoon_org