🔸همزمان با سالروز درگذشت #دیوید_هیوم ، فیلسوف اسکاتلندی، یادداشتی از #شهریار_زرشناس در سایت کانون اندیشه جوان
yon.ir/zarshenas
@canoon_org
yon.ir/zarshenas
@canoon_org
🔸چگونگیِ اخلاق در اندیشه مُدرن
#شهریار_زرشناس *
🔸قلمروهای اصلی ظهور پارادایم لذت طلبی مدرن، در رشتههای «اخلاق» و «روانشناسی» است که پیوندی تنگاتنگ بین این دو رشته، به لحاظِ بسیاریِ همپوشانیها وجود دارد.
اگر چه هنوز «علم اخلاق» به عنوان یک رشته مستقل علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران رسمیت نیافته، اما مدتهاست کوششی گسترده برای ارائه تصویری به اصطلاح «علمی» از اخلاق، به عنوان یک رشته علوم انسانی و جدایی آن از «فلسفه اخلاق» در غرب مدرن آغاز شده است و میتوان گفت تا حدود زیادی به ثمر نشسته است. صورت اولیه این گرایش در اندیشه تامس هابز و پس از او در هلوسیوس (از فیلسوفان به اصطلاح عصر روشنگری) ظاهر شده و در قرن بیستم توسط اشخاصی چون «برترند راسل» و نیز برخی پوزیتیویستهایی که با آرای خود عملاً بنیان هر نوع اخلاق (حتی اخلاق بیبنیاد و منحط و بحرانزده سودانگار – لذت طلبانه اومانیستی) را نابود کردهاند، دنبال گردیده و بسط داده شده است و البته نتایج فاجعهباری به بار آورده است.
یک جریان بسیار نیرومند اخلاقی در اندیشه مدرن غربی که میتوان آن را جریان اصلی و غالب در اخلاق مدرن دانست (و حتی نظام اخلاقی «کانت» که ظاهراً یا آن متفاوت است، در باطن و در نهایت روایتی دیگر از همین گرایش اخلاقی است) اخلاق «سودانگار-لذت طلب» است که در عین حفظ روحیه و صفت سودمحوری سرمایهسالارانه، «سود» را در «لذت» یا به تعبیری دیگر «شادی»(۱) (که در اندیشه و فرهنگ مدرن، در باطن خود همان لذت جسمانی و غریزی است که تداوم یافته است) جستوجو میکند و در بطن خود پیوند عناصر سهگانه سرمایهسالاری، استیلاجویی و لذتطلبی سکولار را در هیأت یک نظام اخلاقی نشان می دهد.
این جریان اخلاقی با «هابز» و «جان لاک» آغاز میشود و در «دیوید هیوم» و «جرمی بنتام» و «جان استوارت میل» (با همه تفاوتهای که در برخی آرا با یکدیگر دارند) دنبال و به انحنای مختلف در آرای «آلبرکامو» و حتی اخلاق اگزیستتانسیالیسم فردگرایانه «ژان پل سارتر» دنبال میشود.
۱- باید توجه کرد میان «معنای دینی و معنوی شادی» با «مفهوم اومانیستی شادی» که ریشه در اراده معطوف به نفس اماره دارد، تقابلی ماهوی وجود دارد که اولی تجسم «شادی سالم» و کمالآفرین است و موجب رشد و تقرب الهی میشود؛ حال آنکه دومی چون بر پردههای غفلت آدمی از حق میافزاید و موجب بُعد از خدا میگردد، ابتذال نیستانگارانه (فارغ و منقطع و بریده از عهد امانت و بیاعتنا به آن) است که بشر را از حقیقت انسانیت -که با تذکر نسبت به عهد دینی عینیت مییابد- دور و دورتر میکند و به سطح و مرتبه «حیوانیت» و بلکه حقیر از آن تنزل میدهد.
* برداشتی از کتاب «کاوشی در چیستی علوم انسانی مدرن» نوشته شهریار زرشناس، کانون اندیشه جوان.
telegram.me/Canoon_org/289
#شهریار_زرشناس *
🔸قلمروهای اصلی ظهور پارادایم لذت طلبی مدرن، در رشتههای «اخلاق» و «روانشناسی» است که پیوندی تنگاتنگ بین این دو رشته، به لحاظِ بسیاریِ همپوشانیها وجود دارد.
اگر چه هنوز «علم اخلاق» به عنوان یک رشته مستقل علوم انسانی در نظام دانشگاهی ایران رسمیت نیافته، اما مدتهاست کوششی گسترده برای ارائه تصویری به اصطلاح «علمی» از اخلاق، به عنوان یک رشته علوم انسانی و جدایی آن از «فلسفه اخلاق» در غرب مدرن آغاز شده است و میتوان گفت تا حدود زیادی به ثمر نشسته است. صورت اولیه این گرایش در اندیشه تامس هابز و پس از او در هلوسیوس (از فیلسوفان به اصطلاح عصر روشنگری) ظاهر شده و در قرن بیستم توسط اشخاصی چون «برترند راسل» و نیز برخی پوزیتیویستهایی که با آرای خود عملاً بنیان هر نوع اخلاق (حتی اخلاق بیبنیاد و منحط و بحرانزده سودانگار – لذت طلبانه اومانیستی) را نابود کردهاند، دنبال گردیده و بسط داده شده است و البته نتایج فاجعهباری به بار آورده است.
یک جریان بسیار نیرومند اخلاقی در اندیشه مدرن غربی که میتوان آن را جریان اصلی و غالب در اخلاق مدرن دانست (و حتی نظام اخلاقی «کانت» که ظاهراً یا آن متفاوت است، در باطن و در نهایت روایتی دیگر از همین گرایش اخلاقی است) اخلاق «سودانگار-لذت طلب» است که در عین حفظ روحیه و صفت سودمحوری سرمایهسالارانه، «سود» را در «لذت» یا به تعبیری دیگر «شادی»(۱) (که در اندیشه و فرهنگ مدرن، در باطن خود همان لذت جسمانی و غریزی است که تداوم یافته است) جستوجو میکند و در بطن خود پیوند عناصر سهگانه سرمایهسالاری، استیلاجویی و لذتطلبی سکولار را در هیأت یک نظام اخلاقی نشان می دهد.
این جریان اخلاقی با «هابز» و «جان لاک» آغاز میشود و در «دیوید هیوم» و «جرمی بنتام» و «جان استوارت میل» (با همه تفاوتهای که در برخی آرا با یکدیگر دارند) دنبال و به انحنای مختلف در آرای «آلبرکامو» و حتی اخلاق اگزیستتانسیالیسم فردگرایانه «ژان پل سارتر» دنبال میشود.
۱- باید توجه کرد میان «معنای دینی و معنوی شادی» با «مفهوم اومانیستی شادی» که ریشه در اراده معطوف به نفس اماره دارد، تقابلی ماهوی وجود دارد که اولی تجسم «شادی سالم» و کمالآفرین است و موجب رشد و تقرب الهی میشود؛ حال آنکه دومی چون بر پردههای غفلت آدمی از حق میافزاید و موجب بُعد از خدا میگردد، ابتذال نیستانگارانه (فارغ و منقطع و بریده از عهد امانت و بیاعتنا به آن) است که بشر را از حقیقت انسانیت -که با تذکر نسبت به عهد دینی عینیت مییابد- دور و دورتر میکند و به سطح و مرتبه «حیوانیت» و بلکه حقیر از آن تنزل میدهد.
* برداشتی از کتاب «کاوشی در چیستی علوم انسانی مدرن» نوشته شهریار زرشناس، کانون اندیشه جوان.
telegram.me/Canoon_org/289
Telegram
کانون اندیشه جوان
🔸همزمان با سالروز درگذشت #دیوید_هیوم ، فیلسوف اسکاتلندی، یادداشتی از #شهریار_زرشناس در سایت کانون اندیشه جوان
yon.ir/zarshenas
@canoon_org
yon.ir/zarshenas
@canoon_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰در برابر دکارت
🔶پس از سیطره ی فلسفه ی دکارت بر غرب سده ی هفده، کدام جریان به مقابله با خوانش دکارتی برخاست؟ تاریخ نگاری عهد روشنگری به بیان چه مسائلی پرداخت و چه کسانی مهمترین نقش را در این حوزه ایفا کردند؟
#ولتر
#ویکو
#تاریخ
#شابک
#دکارت
#جان_لاک
#ریاضیات
#روشنگری
#تاریخ_نگاری
#دیوید_هیوم
#فلسفه_تاریخ
#مقاله_تصویری
#اومانیسم_و_غرب_زدگی
#محمدمهدی_حکمت_مهر
📌@canoon_org
🔶پس از سیطره ی فلسفه ی دکارت بر غرب سده ی هفده، کدام جریان به مقابله با خوانش دکارتی برخاست؟ تاریخ نگاری عهد روشنگری به بیان چه مسائلی پرداخت و چه کسانی مهمترین نقش را در این حوزه ایفا کردند؟
#ولتر
#ویکو
#تاریخ
#شابک
#دکارت
#جان_لاک
#ریاضیات
#روشنگری
#تاریخ_نگاری
#دیوید_هیوم
#فلسفه_تاریخ
#مقاله_تصویری
#اومانیسم_و_غرب_زدگی
#محمدمهدی_حکمت_مهر
📌@canoon_org