🔰آیا شرقشناسی امری موثق است؟ چرا برخی آن را آفریده غرب میدانند؟
🔷ادوارد سعید در اینباره میگوید شرقی که شرقشناسان بدان توجه کردهاند، شرقی بوده که به نوعی ویژگیهای هویتی و تاریخی غرب را تایید کرده است؛ یعنی گویا غرب برای اثبات هویت تاریخی خودش به عاملی نیاز داشته است که از نظر تاریخی توجیهگر وجود او باشد. حتی شرق مدّنظر غربیها و عرفی شده در فلسفه تاریخشان، شرقی است که به نوعی پایه و مقدمه ظهور تاریخ غربی است.
🔶برای نمونه میتوان به تلقی فلیسوفانی همچون هگل اشاره کرد که در نظر او شرق مقدمه تاریخ غرب است. بنابر این در تاریخ شرق اکنونگرایی، نوزایی، تحول و نوعی دینامیسم مشاهده نمیشود و به اصطلاح روح حاکم بر آن به خوداگاهی نرسیده است. چنین شرقی دیگر ویژگی تحولزایی ندارد؛ یعنی در حاشیه تاریخ قرار دارد و حداکثر این است که نمادهای علم، هنر، ادبیات و عرفان آن به صورت اتفاقی و تصادفی در تاریخ ظهور کرده است.
♦️آنچه تحولزا، نشاطآور و توأم با هماهنگی و انسجام است، تاریخ غربی است. آنچه سبب تحول میشود، میراث غربی است. بنابراین شرق میتواند به نوعی زنگ تفریح غرب به شمار آید. البته نمیتوان بهطور کلی شرق شناسان و شرقشناسی را عوامل استعمار و ابزار دست قدرتهای سلطهجو معرفی کرد. در پاسخ به این سوال که اگر شرق جایگاه منفی برای غرب داشته است، پس چرا شرقشناسان غربی بدان توجه کردهاند، باید گفت هدف شرقشناسان از این توجه القاکردن تأثیر منفی و بازدارنده شرق به خود شرقیهاست.
#هگل
#مشاوره
#استعمار
#ادوارد_سعید
#شرق_شناسی
📌@canoon_org
🔷ادوارد سعید در اینباره میگوید شرقی که شرقشناسان بدان توجه کردهاند، شرقی بوده که به نوعی ویژگیهای هویتی و تاریخی غرب را تایید کرده است؛ یعنی گویا غرب برای اثبات هویت تاریخی خودش به عاملی نیاز داشته است که از نظر تاریخی توجیهگر وجود او باشد. حتی شرق مدّنظر غربیها و عرفی شده در فلسفه تاریخشان، شرقی است که به نوعی پایه و مقدمه ظهور تاریخ غربی است.
🔶برای نمونه میتوان به تلقی فلیسوفانی همچون هگل اشاره کرد که در نظر او شرق مقدمه تاریخ غرب است. بنابر این در تاریخ شرق اکنونگرایی، نوزایی، تحول و نوعی دینامیسم مشاهده نمیشود و به اصطلاح روح حاکم بر آن به خوداگاهی نرسیده است. چنین شرقی دیگر ویژگی تحولزایی ندارد؛ یعنی در حاشیه تاریخ قرار دارد و حداکثر این است که نمادهای علم، هنر، ادبیات و عرفان آن به صورت اتفاقی و تصادفی در تاریخ ظهور کرده است.
♦️آنچه تحولزا، نشاطآور و توأم با هماهنگی و انسجام است، تاریخ غربی است. آنچه سبب تحول میشود، میراث غربی است. بنابراین شرق میتواند به نوعی زنگ تفریح غرب به شمار آید. البته نمیتوان بهطور کلی شرق شناسان و شرقشناسی را عوامل استعمار و ابزار دست قدرتهای سلطهجو معرفی کرد. در پاسخ به این سوال که اگر شرق جایگاه منفی برای غرب داشته است، پس چرا شرقشناسان غربی بدان توجه کردهاند، باید گفت هدف شرقشناسان از این توجه القاکردن تأثیر منفی و بازدارنده شرق به خود شرقیهاست.
#هگل
#مشاوره
#استعمار
#ادوارد_سعید
#شرق_شناسی
📌@canoon_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰غرب و آن دیگری
🔶از همان آغازی كه غرب كوشید هویتی مشخص برای خویش پردازش كند، تعریف شرق به مثابه «دیگری» ضرورت یافت.
🔷شرق آن «دیگری» بود كه غرب برای هویت یابی می بایست از آن فاصله بگیرد که آن مستلزم شناخت این «دیگری» است.
#غرب
#شرق
#شابک
#استعمار
#آن_دیگری
#اورینتالیزم
#امپریالیسم
#ادوارد_سعید
#پیمان_حسنی
#شرق_شناسی
#مقاله_تصویری
#پیمان_اسحاقی
#سید_محمد_هادی_گرامی
#توصیف_آکادمیای_بین_الملل_علوم_انسانی
📌@canoon_org
🔶از همان آغازی كه غرب كوشید هویتی مشخص برای خویش پردازش كند، تعریف شرق به مثابه «دیگری» ضرورت یافت.
🔷شرق آن «دیگری» بود كه غرب برای هویت یابی می بایست از آن فاصله بگیرد که آن مستلزم شناخت این «دیگری» است.
#غرب
#شرق
#شابک
#استعمار
#آن_دیگری
#اورینتالیزم
#امپریالیسم
#ادوارد_سعید
#پیمان_حسنی
#شرق_شناسی
#مقاله_تصویری
#پیمان_اسحاقی
#سید_محمد_هادی_گرامی
#توصیف_آکادمیای_بین_الملل_علوم_انسانی
📌@canoon_org
🔷#شرق_شناسی علمی است که درباره شرق قضاوت کرده و واقعیت های آنها را بررسی و تفسیر می کند. با در نظر گرفتن این تعریف، متوجه می شویم که این حوزه از علوم انسانی، زیر مجموعه های بسیاری دارد که گاه با عنوان ایران شناسی، هند شناسی، ترک شناسی و... معرفی می شوند و گاه حیطۀ دیگری را در بر می گیرند و وجهه ای ایدئولوژیک می یابند.
🔶#ادوارد_سعید در تعریف این اصطلاح این گونه سخن گفته است:«شرق شناسی به رشته ای القا می شود که درباره شرق گفت و گو می کند، می نویسد و می آموزد.» می توان گفت که شرق در نگاه غربی ها، مفاهیم گوناگونی دارد و همۀ این زیر مجموعه ها بسته به نوع نگرش آنها در ذیل این تقسیم بندی قرار می گیرند:
۱. مفهوم جغرافیایی که در آن مراد از شرق، همان آسیا، خاورمیانه باستانی و دنیای غیر اروپایی است.
۲. مفهوم ایدئولوژیکی که شرق مسلمان را در مقابل غرب مسیحی قرار می دهد و به تعبیر دیگر، دارالاسلام در برابر قلمرو مسیحیت قرار می گیرد.
۳. مفهوم سیاسی که برخاسته از خطری است که دنیای مسیحیت و سرمایه داری به دلیل رویارویی با اسلام با آن روبه رو می شود.
📖ماهنامه زمانه، سال نهم، شماره 9، ص 42
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔶#ادوارد_سعید در تعریف این اصطلاح این گونه سخن گفته است:«شرق شناسی به رشته ای القا می شود که درباره شرق گفت و گو می کند، می نویسد و می آموزد.» می توان گفت که شرق در نگاه غربی ها، مفاهیم گوناگونی دارد و همۀ این زیر مجموعه ها بسته به نوع نگرش آنها در ذیل این تقسیم بندی قرار می گیرند:
۱. مفهوم جغرافیایی که در آن مراد از شرق، همان آسیا، خاورمیانه باستانی و دنیای غیر اروپایی است.
۲. مفهوم ایدئولوژیکی که شرق مسلمان را در مقابل غرب مسیحی قرار می دهد و به تعبیر دیگر، دارالاسلام در برابر قلمرو مسیحیت قرار می گیرد.
۳. مفهوم سیاسی که برخاسته از خطری است که دنیای مسیحیت و سرمایه داری به دلیل رویارویی با اسلام با آن روبه رو می شود.
📖ماهنامه زمانه، سال نهم، شماره 9، ص 42
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
Photo
🔶 دو قرائت کلّی از واژه #شرق_شناسی وجود دارد: گونه نخست، مفهومی دیرینه با عنوان «گفتمان شرق ـ غرب» است؛ گونه دوم مفهوم آکادمیک شرقشناسی است که از اواخر #جنگ_های_صلیبی تا به امروز مطرح بوده است. گرچه گونه سومی نیز از شرقشناسی وجود دارد که قرائت #ایدئولوژیک از دانش شرقشناسی است که در اواخر قرن هجدهم ظهور یافته است.
🔷 در قرائت اول، یا همان گفتمان شرق ـ غرب که به تعبیر #ادوارد_سعید، قرائتی تخیلی از شرقشناسی است، بنیان و اساس تفکر بر روی تمایز معرفتشناختی میان #شرق و #غرب شکل میگیرد. نتایج این قرائت، به گفتمان سلبی دو طرف و خشونت در حوزه روابط قدرت میانجامد؛ این نظریه باعث میشود تا غرب تلقی شرق را از خود چیز دیگری بداند و به سلب و سخره فرهنگ و اندیشه آن برخیزد. این گفتمان سلبی هنگامی که وارد لایههای قدرت میشود فاجعه میآفریند.
💢اما قرائت دوم بر مفهوم آکادمیک #شرق_شناسی مبتنی است؛ باید گفت که اصطلاح شرقشناسی برای نخستینبار در قرن هجدهم رایج شد، اما اگر این علم را علم توجه به شرق بدانیم، باید گفت که این پروژه به قرنها قبل بازمیگردد و ریشه آن را میتوان در دوران ترجمه متون عربی به لاتین، در قرن یازدهم، دانست.
📖ماهنامه زمانه، شماره ۱۲
📌@canoon_org
🔷 در قرائت اول، یا همان گفتمان شرق ـ غرب که به تعبیر #ادوارد_سعید، قرائتی تخیلی از شرقشناسی است، بنیان و اساس تفکر بر روی تمایز معرفتشناختی میان #شرق و #غرب شکل میگیرد. نتایج این قرائت، به گفتمان سلبی دو طرف و خشونت در حوزه روابط قدرت میانجامد؛ این نظریه باعث میشود تا غرب تلقی شرق را از خود چیز دیگری بداند و به سلب و سخره فرهنگ و اندیشه آن برخیزد. این گفتمان سلبی هنگامی که وارد لایههای قدرت میشود فاجعه میآفریند.
💢اما قرائت دوم بر مفهوم آکادمیک #شرق_شناسی مبتنی است؛ باید گفت که اصطلاح شرقشناسی برای نخستینبار در قرن هجدهم رایج شد، اما اگر این علم را علم توجه به شرق بدانیم، باید گفت که این پروژه به قرنها قبل بازمیگردد و ریشه آن را میتوان در دوران ترجمه متون عربی به لاتین، در قرن یازدهم، دانست.
📖ماهنامه زمانه، شماره ۱۲
📌@canoon_org