🔰آیا نمایندگان عرفان اسلامی مروّج کثرتگرایی دینی بودند؟
💠جان هیک معتقد بود که عارفانی مانند ابن عربی و مولوی، ترویجدهندۀ نوعی کثرتگرایی در میان مسلمانان بودهاند. بدین ترتیب هیک با تفسیر کثرتگرایانۀ عقاید عارفان مسلمان، کوشید آرای ایشان را به نفع نظریۀ پلورالیسم دینی مصادره کند. برای مثال در «فصوصالحکم»، از قول جنید نقل شده است: «آب، رنگ ظرفی را که در آن ریخته شده میپذیرد». این سخن ممکن است برای اثبات مدّعای ساختگرایی (یکی از بنیانهای معرفتی پلورالیسم) در زمینۀ چگونگی شکلگیری و تفسیر تجربۀ عرفانی استفاده شود. هیک این ابیات معروف ابن عربی را نیز دستمایۀ بیان دیدگاه خویش ساخته است:« قلب من پذیرای همۀ صورتهاست، پس چراگاه غزالان و دیر راهبان و خانۀ بتان و کعبۀ طائف، همچنین الواح تورات و مصحف قرآن است...».
🔸جان هیک میگوید صفاتی که در ادیان، به خدایان نسبت داده میشود، ساختۀ فهم مومنان است، که از طریق ارتباط با حقّ ایجاد گردیده، و از سوی دیگر تصوّر عبادتکنندگان از آنچه میپرستند، حاصل مقتضیات فرهنگی است که در آن پرورده شدهاند. بنابراین درک راستین از خدا بسته به بصیرتی است که ایمانآورندگان باید نسبت به تفاوت خدای سرمدی و خدای متعلّق تجربۀ دینی داشته باشند؛ همانگونه که ابنعربی، تحقّق الوهیّت را موقوف بندگی دانسته و میگوید تا زمانی که ما شناخته نشویم، او شناخته نمیشود؛ بدین معنا که آنچه برای ما شناختپذیر است، خدای متعلّق تجربۀ دینی است.
♦️گرچه سخن ابنعربی، در نگاه نخست شباهتی با تصوّر هیک، از حقّ فی نفسه و جلوههای آن دارد، با توجه به سیاق کلّی عرفان وی، تفاوت کلّی این دو منظر مشهود میگردد. ابنعربی میان تجلّی و ذات تمایز قائل میشود، اما این دو در اندیشۀ وی، از واقعیّت واحدی حکایت میکنند؛ بنابراین تمایزی که هیک میان خدای سرمدی و خدایان ادیان در حکم تجلّیات پدیداری حقّ نفس الامری در نظر میگیرد، از نظر ابن عربی بیمعناست.
🔹با اینکه توصیف هیک از حقّ، با توصیف ابنعربی از مطلق شباهت دارد، توجّه به کارکردها، تمایز این دو را با هم آشکار میسازد. در اندیشۀ ابنعربی، مطلق منشاء تمام وجود است، امّا حقّ، آنچنان که در فرضیۀ هیک مطرح میگردد، تنها مفروض تجربۀ دینی است که از طریق وجوه خدا، به ادراک در میآید. پس میتوان دریافت که از تبیین ابن عربی در خصوص «واقعیّت مطلق»، نمیتوان آنچه را هیک در زمینۀ نسبت «خدایان ادیان» و جایگاه وجودی «حقّ» بیان کرده، نتیجه گرفت.
#مشاوره
#پلورالیسم
#ابن_عربی
#جان_هیک
#کثرت_گرایی_دینی
📌@canoon_org
💠جان هیک معتقد بود که عارفانی مانند ابن عربی و مولوی، ترویجدهندۀ نوعی کثرتگرایی در میان مسلمانان بودهاند. بدین ترتیب هیک با تفسیر کثرتگرایانۀ عقاید عارفان مسلمان، کوشید آرای ایشان را به نفع نظریۀ پلورالیسم دینی مصادره کند. برای مثال در «فصوصالحکم»، از قول جنید نقل شده است: «آب، رنگ ظرفی را که در آن ریخته شده میپذیرد». این سخن ممکن است برای اثبات مدّعای ساختگرایی (یکی از بنیانهای معرفتی پلورالیسم) در زمینۀ چگونگی شکلگیری و تفسیر تجربۀ عرفانی استفاده شود. هیک این ابیات معروف ابن عربی را نیز دستمایۀ بیان دیدگاه خویش ساخته است:« قلب من پذیرای همۀ صورتهاست، پس چراگاه غزالان و دیر راهبان و خانۀ بتان و کعبۀ طائف، همچنین الواح تورات و مصحف قرآن است...».
🔸جان هیک میگوید صفاتی که در ادیان، به خدایان نسبت داده میشود، ساختۀ فهم مومنان است، که از طریق ارتباط با حقّ ایجاد گردیده، و از سوی دیگر تصوّر عبادتکنندگان از آنچه میپرستند، حاصل مقتضیات فرهنگی است که در آن پرورده شدهاند. بنابراین درک راستین از خدا بسته به بصیرتی است که ایمانآورندگان باید نسبت به تفاوت خدای سرمدی و خدای متعلّق تجربۀ دینی داشته باشند؛ همانگونه که ابنعربی، تحقّق الوهیّت را موقوف بندگی دانسته و میگوید تا زمانی که ما شناخته نشویم، او شناخته نمیشود؛ بدین معنا که آنچه برای ما شناختپذیر است، خدای متعلّق تجربۀ دینی است.
♦️گرچه سخن ابنعربی، در نگاه نخست شباهتی با تصوّر هیک، از حقّ فی نفسه و جلوههای آن دارد، با توجه به سیاق کلّی عرفان وی، تفاوت کلّی این دو منظر مشهود میگردد. ابنعربی میان تجلّی و ذات تمایز قائل میشود، اما این دو در اندیشۀ وی، از واقعیّت واحدی حکایت میکنند؛ بنابراین تمایزی که هیک میان خدای سرمدی و خدایان ادیان در حکم تجلّیات پدیداری حقّ نفس الامری در نظر میگیرد، از نظر ابن عربی بیمعناست.
🔹با اینکه توصیف هیک از حقّ، با توصیف ابنعربی از مطلق شباهت دارد، توجّه به کارکردها، تمایز این دو را با هم آشکار میسازد. در اندیشۀ ابنعربی، مطلق منشاء تمام وجود است، امّا حقّ، آنچنان که در فرضیۀ هیک مطرح میگردد، تنها مفروض تجربۀ دینی است که از طریق وجوه خدا، به ادراک در میآید. پس میتوان دریافت که از تبیین ابن عربی در خصوص «واقعیّت مطلق»، نمیتوان آنچه را هیک در زمینۀ نسبت «خدایان ادیان» و جایگاه وجودی «حقّ» بیان کرده، نتیجه گرفت.
#مشاوره
#پلورالیسم
#ابن_عربی
#جان_هیک
#کثرت_گرایی_دینی
📌@canoon_org
🔰آیا پلورالیسم معرفتشناختی، پایه و اساس رفتار دموکراتیک است؟
🔷ممکن است که برخی به این پرسش پاسخ مثبت بدهند و بگویند وقتی تکثر معرفتشناختی را به رسمیت بشناسیم، خودبهخود به رفتار دموکراتیک رو آوردهایم. زیرا در نگاه دموکراتیک تمام افراد جامعه فرصت برابر و حق رأی مساوی دارند و این برابرانگاری افراد جامعه تعبیر دیگری از پلورالیسم معرفتشناختی است. چون در این رویکرد تمام قرائتها و تفاسیر به همان شکل متكثر به رسمیت شناخته شده است. اما به نظر میرسد که حقیقت چیز دیگری باشد.
🔶واقعیت این است که هیچیک از ایدئولوژیهای مدرن تاب همنشینی با یکدیگر را ندارند. بنابراین، ایدئولوژیهای مدرن تكثر معرفتشناختی را در چهارچوب ایدئولوژیک خود پذیرا هستند. اگر قرائت یا معرفتشناسی خاصی بخواهد بیرون از این چهارچوب مطرح شود، تاب تحمل آن را ندارند. از اینرو، اگر رفتار دموکراتیک ایدئولوژیک باشد، هرگز نمیتواند مبتنی بر پلوراليسم معرفتشناختی باشد. چنانکه هماکنون اینگونه برخورد (عدم تحمل پلوراليسم معرفتشناختی) را در کشورهای دموکراتیک نسبت به جنبشها و گرایشهای اسلامگرا مشاهده میکنیم.
♦️یک نمونه، دستورالعملهایی است که هانتینگتون، به نخبگان سیاسی جوامع غربی میدهد. او تكثر معرفتشناختی بیرون از اندیشه مدرن را کاملاً درک میکند، ولی تاب پذیرش این تكثر فرامدرن را در قرن ۲۱ ندارد. زیرا برداشت او از این تکثر فرامدرن، وقوع جنگ و خونریزی و برخورد تمدنهاست. لذا هانتینگتون بهگونهای پیشگیرانه، جوامع غربی را به تسلیح و آمادگی برای جنگافروزی در دل خاستگاههای قرائتهای مدرن دعوت میکند.
🔻او ضمن دعوت کشورهای غربی به وحدت عمومی در ذیل تمدن غربی، مهار کشورهای غیرغربی را مهم تلقی کرده است:«غرب، باید دامنه قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی-اسلامی را محدود سازد، روند کاهش قابلیتهای نظامی خود کشورهای غربی را آرامتر و برتری نظامی در شرق و جنوب غربی آسیا را حفظ کند؛ از اختلافات و درگیریهای موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی، بهره گیرد و گروههایی را که در درون تمدنهای دیگر به ارزشها و منافع غربی گرایش دارند مورد پشتیبانی قرار دهد».
📖کتاب پارادوکس روشنفکرانه، نوشته داود مهدویزادگان، ص ۱۳۱ و ۱۳۰
#تمدن
#مشاوره
#پلورالیسم
#دموکراسی
#هانتینگتون
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
🔷ممکن است که برخی به این پرسش پاسخ مثبت بدهند و بگویند وقتی تکثر معرفتشناختی را به رسمیت بشناسیم، خودبهخود به رفتار دموکراتیک رو آوردهایم. زیرا در نگاه دموکراتیک تمام افراد جامعه فرصت برابر و حق رأی مساوی دارند و این برابرانگاری افراد جامعه تعبیر دیگری از پلورالیسم معرفتشناختی است. چون در این رویکرد تمام قرائتها و تفاسیر به همان شکل متكثر به رسمیت شناخته شده است. اما به نظر میرسد که حقیقت چیز دیگری باشد.
🔶واقعیت این است که هیچیک از ایدئولوژیهای مدرن تاب همنشینی با یکدیگر را ندارند. بنابراین، ایدئولوژیهای مدرن تكثر معرفتشناختی را در چهارچوب ایدئولوژیک خود پذیرا هستند. اگر قرائت یا معرفتشناسی خاصی بخواهد بیرون از این چهارچوب مطرح شود، تاب تحمل آن را ندارند. از اینرو، اگر رفتار دموکراتیک ایدئولوژیک باشد، هرگز نمیتواند مبتنی بر پلوراليسم معرفتشناختی باشد. چنانکه هماکنون اینگونه برخورد (عدم تحمل پلوراليسم معرفتشناختی) را در کشورهای دموکراتیک نسبت به جنبشها و گرایشهای اسلامگرا مشاهده میکنیم.
♦️یک نمونه، دستورالعملهایی است که هانتینگتون، به نخبگان سیاسی جوامع غربی میدهد. او تكثر معرفتشناختی بیرون از اندیشه مدرن را کاملاً درک میکند، ولی تاب پذیرش این تكثر فرامدرن را در قرن ۲۱ ندارد. زیرا برداشت او از این تکثر فرامدرن، وقوع جنگ و خونریزی و برخورد تمدنهاست. لذا هانتینگتون بهگونهای پیشگیرانه، جوامع غربی را به تسلیح و آمادگی برای جنگافروزی در دل خاستگاههای قرائتهای مدرن دعوت میکند.
🔻او ضمن دعوت کشورهای غربی به وحدت عمومی در ذیل تمدن غربی، مهار کشورهای غیرغربی را مهم تلقی کرده است:«غرب، باید دامنه قدرت نظامی کشورهای کنفوسیوسی-اسلامی را محدود سازد، روند کاهش قابلیتهای نظامی خود کشورهای غربی را آرامتر و برتری نظامی در شرق و جنوب غربی آسیا را حفظ کند؛ از اختلافات و درگیریهای موجود بین کشورهای اسلامی و کنفوسیوسی، بهره گیرد و گروههایی را که در درون تمدنهای دیگر به ارزشها و منافع غربی گرایش دارند مورد پشتیبانی قرار دهد».
📖کتاب پارادوکس روشنفکرانه، نوشته داود مهدویزادگان، ص ۱۳۱ و ۱۳۰
#تمدن
#مشاوره
#پلورالیسم
#دموکراسی
#هانتینگتون
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
📌 کثرتگرایی، کثرتباوری یا پلورالیسم گرایشی است که بر لزوم پذیرش واقعیتها و حقیقتهای متکثر تاکید دارد.
🔶پلورالیسم یا کثرتباوری در هر حوزه به شکل خاصی تعین پیدا میکند. در عرصه سیاسی بدان معناست که برای گروهها و نهادهای سیاسی و مدنی بهاندازهی دولت یا بیشتر از آن، جایگاه و نقش سیاسی قائل شویم. پلورالیسم سیاسی خواهان برابری سهم دولت و افراد و گروهها در مشارکت سیاسی میباشد.
🔷 حوزه دین و دینداری طرفداران پلورالیسم مدعی لزوم پذیرش تکثر ادیان و ارجنهادن به حقانیت همه ادیان میباشد. بنابراین، پیروان ادیان و مذاهب بایستی با بردباری یکدیگر را تحمل و مدارا کند.
نمیتوان حکم کلی بر عقیده دینداران به سازگاری یا عدم سازگاری با پلورالیسم داشت. باید هر گونه گرایش دینداری را بهطور مستقل مورد مطالعه و ارزیابی قرارداد تا معلوم گردد که با استفاده از آموزهها و پیشفرضهای دینیشان، تا چه اندازه با پلورالیسم دینی موافقت یا ناسازگاری دارند.
📖 از کتاب پارادوکس روشنفکرانه، به قلم داوود مهدویزادگان، صفحات 197 و 198
#مشاوره
#پلورالیسم
#دین_داری
#داوود_مهدوی_زادگان
#پارادوکس_روشنفکرانه
📌@canoon_org
🔶پلورالیسم یا کثرتباوری در هر حوزه به شکل خاصی تعین پیدا میکند. در عرصه سیاسی بدان معناست که برای گروهها و نهادهای سیاسی و مدنی بهاندازهی دولت یا بیشتر از آن، جایگاه و نقش سیاسی قائل شویم. پلورالیسم سیاسی خواهان برابری سهم دولت و افراد و گروهها در مشارکت سیاسی میباشد.
🔷 حوزه دین و دینداری طرفداران پلورالیسم مدعی لزوم پذیرش تکثر ادیان و ارجنهادن به حقانیت همه ادیان میباشد. بنابراین، پیروان ادیان و مذاهب بایستی با بردباری یکدیگر را تحمل و مدارا کند.
نمیتوان حکم کلی بر عقیده دینداران به سازگاری یا عدم سازگاری با پلورالیسم داشت. باید هر گونه گرایش دینداری را بهطور مستقل مورد مطالعه و ارزیابی قرارداد تا معلوم گردد که با استفاده از آموزهها و پیشفرضهای دینیشان، تا چه اندازه با پلورالیسم دینی موافقت یا ناسازگاری دارند.
📖 از کتاب پارادوکس روشنفکرانه، به قلم داوود مهدویزادگان، صفحات 197 و 198
#مشاوره
#پلورالیسم
#دین_داری
#داوود_مهدوی_زادگان
#پارادوکس_روشنفکرانه
📌@canoon_org
🔷اگر پلوراليسم فرهنگی موجب شود هیچ فرهنگ غالبی به رسمیت شناخته نشود و فرهنگ های گوناگون کنار هم باشند، با جامعه ای «چند فرهنگی» مواجهیم و به نظریه ای که از چنین جامعه ای دفاع می کند، نظریه «چندفرهنگی» اطلاق می شود.
🔶سنگ بنای اصلی پلوراليسم فرهنگی آن است که هیچ معیار نظری یا ارزش شناختی قابل تکیه ای برای داوری میان فرهنگ ها وجود ندارد تا بتوان بر اساس آن، یک فرهنگ را بر نظایر و رقبایش ترجیح داد. در فقدان چنین ابزار ترجیحی، ناچار باید مسئله حقانیت یا شایستگی را تعلیق کرد و به همه مشارکت جویان در صحنه فرهنگی اجازه حضور و فعالیت داد.
💢نظریه چند فرهنگی بیان می کند جامعه متساهل نمی تواند فعالیتی فرهنگی را با برچسب ابتذال فرهنگی از صحنه حذف کند و مفهوم تهاجم فرهنگی در دیدگاه تساهلی جایگاهی ندارد، زیرا فرهنگ وارداتی و هواخواهان آن از حقوقی همانند فرهنگ بومی برخوردار است و باید با بی طرفی حاکمان و دستگاه های دولتی، صحنه جامعه را باز گذاشت تا مردم با گرایش یا عدم گرایش خود، سرنوشت فرهنگ وارداتی جامعه خود را رقم بزنند.
📖کتاب #آزادراه_فرهنگ به قلم #بهزاد_حمیدیه
#جامعه
#فرهنگ
#پلورالیسم
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
🔶سنگ بنای اصلی پلوراليسم فرهنگی آن است که هیچ معیار نظری یا ارزش شناختی قابل تکیه ای برای داوری میان فرهنگ ها وجود ندارد تا بتوان بر اساس آن، یک فرهنگ را بر نظایر و رقبایش ترجیح داد. در فقدان چنین ابزار ترجیحی، ناچار باید مسئله حقانیت یا شایستگی را تعلیق کرد و به همه مشارکت جویان در صحنه فرهنگی اجازه حضور و فعالیت داد.
💢نظریه چند فرهنگی بیان می کند جامعه متساهل نمی تواند فعالیتی فرهنگی را با برچسب ابتذال فرهنگی از صحنه حذف کند و مفهوم تهاجم فرهنگی در دیدگاه تساهلی جایگاهی ندارد، زیرا فرهنگ وارداتی و هواخواهان آن از حقوقی همانند فرهنگ بومی برخوردار است و باید با بی طرفی حاکمان و دستگاه های دولتی، صحنه جامعه را باز گذاشت تا مردم با گرایش یا عدم گرایش خود، سرنوشت فرهنگ وارداتی جامعه خود را رقم بزنند.
📖کتاب #آزادراه_فرهنگ به قلم #بهزاد_حمیدیه
#جامعه
#فرهنگ
#پلورالیسم
#آموزش_مفاهیم
📌@canoon_org
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰هیک و نسبیت فهم و حقیقت
🔷جان هیک در نظریه اش براساس پلورالیسم معرفتی، به کثرت گرایی دینی و به دنبال آن تکثر در نجات و رستگاری در ادیان می رسد. اما معرفت شناسی هیک، چه نتایجی را با خود به همراه دارد و با چه ایراداتی روبروست؟
#دین
#ادیان
#اسلام
#شابک
#یهودیت
#پلورالیزم
#مسیحیت
#پلورالیسم
#جان_هیک
#مقاله_تصویری
#سیدیحیی_یثربی
#عرفان_و_شریعت
📌@canoon_org
🔷جان هیک در نظریه اش براساس پلورالیسم معرفتی، به کثرت گرایی دینی و به دنبال آن تکثر در نجات و رستگاری در ادیان می رسد. اما معرفت شناسی هیک، چه نتایجی را با خود به همراه دارد و با چه ایراداتی روبروست؟
#دین
#ادیان
#اسلام
#شابک
#یهودیت
#پلورالیزم
#مسیحیت
#پلورالیسم
#جان_هیک
#مقاله_تصویری
#سیدیحیی_یثربی
#عرفان_و_شریعت
📌@canoon_org
🔷برخی از تکثرگرایان کوشیده اند اختلاف مردم در دین و انتخاب دین خاص و نپذیرفتن دین دیگر را به عوامل طبیعی و فطری استناد دهند. مثلا عدم پذیرش اسلام از سوی اهل کتاب می تواند به دل بستگی آنان به قوم و ملیت و دین و پیغمبر خودشان منوط باشد و همین طور اقوام دیگر.
🔶بر این اساس، چون خداوند از این نکته آگاهی داشت، برای هر قومي پیامبر و دینی جدا فرستاد. او می دانست که هر پیامبری برای قوم خودش پیام وحیانی الهی را ببرد، مردمی که به آن ایمان بیاورند، دلبسته ايمان خود خواهند شد و اگر در نسل های بعدی، پیامبر جدیدی بیاید و بگوید دعوت پیشین را رها کنید و به دین جدیدی که من آورده ام بگروید، این کار برای مردم آسان نیست.
💢به همین دلیل یهودیت تاب قبول دعوت جدید مسیحیت را نداشت و مسیحیت تاب قبول دعوت دین جدید یعنی اسلام را و جنگ و جدل بین این سه دین توحیدی همواره در گرفته است. علامه طباطبایی در تفسير خود، بین اختلاف مردم در امور دنیا و معیشت و بین دین تفصیل قائل شده و تأکید می کند که منشا اختلاف مردم در دین چیزی جز بغی و حسادت نیست.
📖کتاب #قرآن_و_پلورالیزم به قلم #محمدحسن_قدردان_قراملکی
#ادیان
#پلورالیسم
📌@canoon_org
🔶بر این اساس، چون خداوند از این نکته آگاهی داشت، برای هر قومي پیامبر و دینی جدا فرستاد. او می دانست که هر پیامبری برای قوم خودش پیام وحیانی الهی را ببرد، مردمی که به آن ایمان بیاورند، دلبسته ايمان خود خواهند شد و اگر در نسل های بعدی، پیامبر جدیدی بیاید و بگوید دعوت پیشین را رها کنید و به دین جدیدی که من آورده ام بگروید، این کار برای مردم آسان نیست.
💢به همین دلیل یهودیت تاب قبول دعوت جدید مسیحیت را نداشت و مسیحیت تاب قبول دعوت دین جدید یعنی اسلام را و جنگ و جدل بین این سه دین توحیدی همواره در گرفته است. علامه طباطبایی در تفسير خود، بین اختلاف مردم در امور دنیا و معیشت و بین دین تفصیل قائل شده و تأکید می کند که منشا اختلاف مردم در دین چیزی جز بغی و حسادت نیست.
📖کتاب #قرآن_و_پلورالیزم به قلم #محمدحسن_قدردان_قراملکی
#ادیان
#پلورالیسم
📌@canoon_org