🔘جامعه علیه طبقات!
🔹مهم‌ترین عامل شکست حکومت ساسانیان، ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت و آئین و رسوم ظالمانه آن زمان بوده است. این نارضایتی صرفاً ناشی از وقایع چند سال پس از خسروپرویز نبوده است.
🔸اگر وجدان جمعی جامعه‌ای به اساس رژیم یا آئینی خوش‌بین باشد، نارضایتی موقت سبب نمی‌شود هنگام هجوم دشمن مشترک مردم از جنگیدن کناره بگیرند بلکه به عکس اگر روح ملّتی زنده باشد، در چنین مواقعی اختلافات داخلی را کنار گذارده به دفع دشمن مشترک می‌پردازند.
🔻جامعه آن روز ایران به شدت طبقاتی بود، تا آن جا که حتی آتشکده‌های طبقات مختلف نیز از هم جدا بود. طبقات اجتماعی بسته بود و هیچ کس حق نداشت از طبقه‌ای وارد طبقه دیگر شود، حتی کیش و آئین آن روزگار اجازه نمی‌داد بچه‌های کارگران باسواد شوند.
✅دین زرتشت به حدی به دست موبدان فاسد شده بود که آن چنان که محققان گفته‌اند اگر اسلام به ایران نیامده بود، مسیحیت تدریجاً ایران را مسخّر می‌کرد و زرتشتی‌گری را از میان می‌برد. در واقع مسیحیت بیش از زرتشتی‌گری، از ورود اسلام به ایران زیان دید، زیرا زمینه مناسبی برای گسترش خود را از دست داد.
📖کتاب اسلام و ایران، نوشته حجت الله ابراهیمیان
#ساسانیان
#جامعه_طبقاتی
📌@canoon_org
https://b2n.ir/jat1
🔹مهم‌ترین عامل شکست حکومت ساسانیان، ناراضی بودن ایرانیان از وضع دولت و آئین و رسوم ظالمانه آن زمان بوده است. این نارضایتی صرفاً ناشی از وقایع چند سال پس از خسروپرویز نبوده است.
🔸اگر وجدان جمعی جامعه‌ای به اساس رژیم یا آئینی خوش‌بین باشد، نارضایتی موقت سبب نمی‌شود هنگام هجوم دشمن مشترک مردم از جنگیدن کناره بگیرند بلکه به عکس اگر روح ملّتی زنده باشد، در چنین مواقعی اختلافات داخلی را کنار گذارده به دفع دشمن مشترک می‌پردازند.
🔻جامعه آن روز ایران به شدت طبقاتی بود، تا آن جا که حتی آتشکده‌های طبقات مختلف نیز از هم جدا بود. طبقات اجتماعی بسته بود و هیچ کس حق نداشت از طبقه‌ای وارد طبقه دیگر شود، حتی کیش و آئین آن روزگار اجازه نمی‌داد بچه‌های کارگران باسواد شوند.
✅دین زرتشت به حدی به دست موبدان فاسد شده بود که آن چنان که محققان گفته‌اند اگر اسلام به ایران نیامده بود، مسیحیت تدریجاً ایران را مسخّر می‌کرد و زرتشتی‌گری را از میان می‌برد. در واقع مسیحیت بیش از زرتشتی‌گری، از ورود اسلام به ایران زیان دید، زیرا زمینه مناسبی برای گسترش خود را از دست داد.
📖کتاب اسلام و ایران، نوشته حجت الله ابراهیمیان
#ساسانیان
#جامعه_طبقاتی
📌@canoon_org
https://b2n.ir/jat1
کانون اندیشه جوان
Photo
🔷درباره هجوم فرهنگی نخست به ایران یعنی هجوم #فرهنگ_هلنی یا همان یونانی، باید به این نکته توجه کرد که چون از این دوران آثار بسیاری بر جای نمانده است فقط میتوان به ذکر جریان فکری کلی اکتفا کرد.
🔶 از نظر #تاریخ #ایران «شکست شاهنشاهی هخامنشی به دست #اسکندر و استقرار سازمان یونانی در خاور نزدیک، مایه پایان پذیرفتن دوران بزرگی و آغاز فرمانروایی بیگانه و چندگانگی در کشور بود. بدبختانه از آنچه در قرن ها میان مرگ اسکندر و چیرگی ساسانیان بر ایران گذشته است آگاهی نداریم و منابع ما نیز کم است» اما براساس مطالب همین منابع محدود نیز اطلاع داریم که «نخستین پادشاهان #پارت از #مهرداد_اول به بعد، در مسکوکات خویش خود را یونان دوست می خواندند».
🔻جالب است که آنان ارادت و سینه چاکی خود به #یونان را نیز با خط یونانی بر سکه هایشان نقش می زدند و این گونه کمر به گسترش فرهنگ هلنی می بستند. در واقع از آنچه از منابع تاریخی بر می آید در داخل هیئت حاکم پادشاهی، پارت گروهی بودند که خواهان استحاله #فرهنگ ایرانی در فرهنگ یونانی بودند و می پنداشتند با یونانی شدن ایران، سر بر آسمان سعادت خواهد سایید. البته این جریان نه تنها در ایران بلکه در دیگر نواحی شرقی که پای فرهنگ هلنی بدانجا رسیده بود کم و بیش وجود داشت.
🔺بدین صورت که بسیاری از نمایندگان هیئت حاکمه به زبان یونانی آشنا بودند و حتی آثاری تألیف کرده اند که سبک نگارش آن تقلید مرور از آثار یونانی است اما خوشبختانه با گذشت زمان این تفکر ناشی از هلنی زدگی در پادشاهی پارت به حاشیه رفت و طرز تفکری که خواهان احیای ایرانیت ضمن استفاده از دستاوردهای فرهنگی یونان بود قوت گرفت.
💢 «در زمان #ولاش (به لاش) اول، نخستین علایم احیای ایرانیت جدید آشکار شد. در پشت مسکوکات وی نقش آتشگاهی با یک تن روحانی قربانی کننده دیده می شود؛ و نخستین بار این سکه ها با الفبای اشکانی ضرب شده اند.» سیر رو به رشد احیای ایرانیت ضمن استفاده از دستاوردهای یونان با ظهور #ساسانیان به اوج رسید و بار دیگر ایران شکوه خود در عصر #هخامنشی را بازیافت.
📖 ماهنامه #زمانه، شماره ۱۰ و ۱۱
📌@canoon_org
🔶 از نظر #تاریخ #ایران «شکست شاهنشاهی هخامنشی به دست #اسکندر و استقرار سازمان یونانی در خاور نزدیک، مایه پایان پذیرفتن دوران بزرگی و آغاز فرمانروایی بیگانه و چندگانگی در کشور بود. بدبختانه از آنچه در قرن ها میان مرگ اسکندر و چیرگی ساسانیان بر ایران گذشته است آگاهی نداریم و منابع ما نیز کم است» اما براساس مطالب همین منابع محدود نیز اطلاع داریم که «نخستین پادشاهان #پارت از #مهرداد_اول به بعد، در مسکوکات خویش خود را یونان دوست می خواندند».
🔻جالب است که آنان ارادت و سینه چاکی خود به #یونان را نیز با خط یونانی بر سکه هایشان نقش می زدند و این گونه کمر به گسترش فرهنگ هلنی می بستند. در واقع از آنچه از منابع تاریخی بر می آید در داخل هیئت حاکم پادشاهی، پارت گروهی بودند که خواهان استحاله #فرهنگ ایرانی در فرهنگ یونانی بودند و می پنداشتند با یونانی شدن ایران، سر بر آسمان سعادت خواهد سایید. البته این جریان نه تنها در ایران بلکه در دیگر نواحی شرقی که پای فرهنگ هلنی بدانجا رسیده بود کم و بیش وجود داشت.
🔺بدین صورت که بسیاری از نمایندگان هیئت حاکمه به زبان یونانی آشنا بودند و حتی آثاری تألیف کرده اند که سبک نگارش آن تقلید مرور از آثار یونانی است اما خوشبختانه با گذشت زمان این تفکر ناشی از هلنی زدگی در پادشاهی پارت به حاشیه رفت و طرز تفکری که خواهان احیای ایرانیت ضمن استفاده از دستاوردهای فرهنگی یونان بود قوت گرفت.
💢 «در زمان #ولاش (به لاش) اول، نخستین علایم احیای ایرانیت جدید آشکار شد. در پشت مسکوکات وی نقش آتشگاهی با یک تن روحانی قربانی کننده دیده می شود؛ و نخستین بار این سکه ها با الفبای اشکانی ضرب شده اند.» سیر رو به رشد احیای ایرانیت ضمن استفاده از دستاوردهای یونان با ظهور #ساسانیان به اوج رسید و بار دیگر ایران شکوه خود در عصر #هخامنشی را بازیافت.
📖 ماهنامه #زمانه، شماره ۱۰ و ۱۱
📌@canoon_org