❓آیا شکوفایی علم و تکنولوژی در جهان مدرن، توانسته انسان را از دنیای اسطورهای رها کرده و وارد زندگی عقلانی کند؟
🔷هوركهايمر در مقالۀ مشهورش با عنوان«نظریۀ سنتى و انتقادى»، كه بعدها به مانيفست ۱۹۳۷.م يا مانيفست مكتب فرانكفورت مشهور شد، وضعيت فلسفه و علوم اجتماعى در جامعۀ علمى و دانشگاهى آلمان آن زمان را بررسی کرد و با تأكيد بر سيطرۀ نگرش علوم طبيعى، بهويژه سيطرۀ روششناسى پوزيتيويستى (تحصلى) بر عرصۀ علوم و سیر تسرى اين جريانها، جامعهشناسى و علوم اجتماعى و فلسفۀ اجتماعى را ابزارى در خدمت وضع موجود و نيروهاى حاكم بر جامعه دانست و آنها را نقد کرد و ضمن تفكيک ميان دو نوع نظريۀ سنتى و نظريۀ انتقادى، اظهار نمود كه نظريۀ سنتى درواقع همان نگرش علوم طبيعى مدرن است كه در فلسفۀ مدرن، در قالب پوزيتيويسم و تجربىگرايى (امپرسيسم) سربرآورده است و اعتقاد دارد كه اين نظريه در حال تسرى به علوم انسانى و علوم اجتماعى است.
🔶از سوى ديگر، نظريۀ سنتى تحت سيطرۀ پوزيتيويسم و رويكرد علمگرايانۀ محض آن، سرانجام سبب تعهدزدايى، سلب جهتگيرىهاى سياسى و اجتماعى و بالاخره انتقال و تسليم مىشود. پس مكتب فرانكفورت در تحليل اجتماعى و انسانى با رويكرد پوزيتيويستى و تجربى محض مخالف است.
♦️سرآغاز تحليل آنان به رابطۀ انسان و طبيعت و نيز انسان و انسان بازمىگردد و اندیشمندان آن پس از اثبات سلطۀ علم و تكنولوژى بر انسان معاصر و ازخودبيگانگى انسان و شىءشدگى او، نظريات خود را دربارۀ فرهنگ و هنر بیان میکنند و دراينباره مىگويند: «سلطه و خشونت تنها منحصر به جهان اسطورهاى نبود؛ در جهان مدرن نيز ما شاهد سلطۀ علم و تكنولوژى بر انسان هستيم و خردباورى سرچشمۀ بحران حاضر است».
🔻اين خردباورى نتايج پيشبينىنشدهاى را به بار مىآورد كه به جنبۀ عقل يا خرد ابزارى مربوط است. آدورنو و هوركهايمر معتقدند كه خردباوران میکوشیدند انسان را از انديشۀ اسطورهاى ــ دينى رها كنند، اما ازآنجاكه خردباورى نه به اخلاق و عقل عملى، بلكه به عقل ابزارى رسيد، نتوانست خود را از بند اسطوره رها كند؛ ازاينرو، خود از عقل، اسطورهاى ساخت كه بر آن حاكم شد. آنها معتقدند كه مدرنيته و جهان مدرن نيز به نوعى اسطوره است و معتقدند كه جهان مدرن به سوی اسطوره بازمیگردد نه تاراندن جهان مدرن از اسطوره.
🗞ماهنامه زمانه شماره ۹۱ و ۹۲، شهريور و مهر ۱۳۸۹ ، ص ۴
#مشاوره
#مدرنیته
#تکنولوژی
#هورکهایمر
#پوزیتیویسم
#مکتب_فرانکفورت
📌@canoon_org
🔷هوركهايمر در مقالۀ مشهورش با عنوان«نظریۀ سنتى و انتقادى»، كه بعدها به مانيفست ۱۹۳۷.م يا مانيفست مكتب فرانكفورت مشهور شد، وضعيت فلسفه و علوم اجتماعى در جامعۀ علمى و دانشگاهى آلمان آن زمان را بررسی کرد و با تأكيد بر سيطرۀ نگرش علوم طبيعى، بهويژه سيطرۀ روششناسى پوزيتيويستى (تحصلى) بر عرصۀ علوم و سیر تسرى اين جريانها، جامعهشناسى و علوم اجتماعى و فلسفۀ اجتماعى را ابزارى در خدمت وضع موجود و نيروهاى حاكم بر جامعه دانست و آنها را نقد کرد و ضمن تفكيک ميان دو نوع نظريۀ سنتى و نظريۀ انتقادى، اظهار نمود كه نظريۀ سنتى درواقع همان نگرش علوم طبيعى مدرن است كه در فلسفۀ مدرن، در قالب پوزيتيويسم و تجربىگرايى (امپرسيسم) سربرآورده است و اعتقاد دارد كه اين نظريه در حال تسرى به علوم انسانى و علوم اجتماعى است.
🔶از سوى ديگر، نظريۀ سنتى تحت سيطرۀ پوزيتيويسم و رويكرد علمگرايانۀ محض آن، سرانجام سبب تعهدزدايى، سلب جهتگيرىهاى سياسى و اجتماعى و بالاخره انتقال و تسليم مىشود. پس مكتب فرانكفورت در تحليل اجتماعى و انسانى با رويكرد پوزيتيويستى و تجربى محض مخالف است.
♦️سرآغاز تحليل آنان به رابطۀ انسان و طبيعت و نيز انسان و انسان بازمىگردد و اندیشمندان آن پس از اثبات سلطۀ علم و تكنولوژى بر انسان معاصر و ازخودبيگانگى انسان و شىءشدگى او، نظريات خود را دربارۀ فرهنگ و هنر بیان میکنند و دراينباره مىگويند: «سلطه و خشونت تنها منحصر به جهان اسطورهاى نبود؛ در جهان مدرن نيز ما شاهد سلطۀ علم و تكنولوژى بر انسان هستيم و خردباورى سرچشمۀ بحران حاضر است».
🔻اين خردباورى نتايج پيشبينىنشدهاى را به بار مىآورد كه به جنبۀ عقل يا خرد ابزارى مربوط است. آدورنو و هوركهايمر معتقدند كه خردباوران میکوشیدند انسان را از انديشۀ اسطورهاى ــ دينى رها كنند، اما ازآنجاكه خردباورى نه به اخلاق و عقل عملى، بلكه به عقل ابزارى رسيد، نتوانست خود را از بند اسطوره رها كند؛ ازاينرو، خود از عقل، اسطورهاى ساخت كه بر آن حاكم شد. آنها معتقدند كه مدرنيته و جهان مدرن نيز به نوعى اسطوره است و معتقدند كه جهان مدرن به سوی اسطوره بازمیگردد نه تاراندن جهان مدرن از اسطوره.
🗞ماهنامه زمانه شماره ۹۱ و ۹۲، شهريور و مهر ۱۳۸۹ ، ص ۴
#مشاوره
#مدرنیته
#تکنولوژی
#هورکهایمر
#پوزیتیویسم
#مکتب_فرانکفورت
📌@canoon_org
🔶از مهمترین مبانی اندیشه متفکران مکتب #فرانکفورت، نقد فرهنگی است. اصطلاح صنعت فرهنگ سازی را آدورنو و #هورکهایمر در زمینه نقد فرهنگی وضع کرده و بکار بردند. البته آنها صنعت را نه به معنای معمول بلکه به معنای یکسان سازی و فردیت کاذب محصولات فرهنگی و عقلانی شدن روش های توزیع و تبلیغ می گیرند.
🔷#صنعت_فرهنگ سعی دارد مردم را تابع شرایط موجود کند. #آدورنو معتقد است این صنعت نمی گذارد انسانها جهان دیگری جز آنچه هست را برای خود متصور شوند و از ابزاری استفاده می کند که شرایط فعلی را بهترین وضعیت ممکن معرفی کند. مثلا #تلویزیون از مهمترین ابزارهای یاری دهنده صنعت فرهنگ می باشد که سعی دارد مسائل و مشکلات جامعه را بی اهمیت جلوه دهد و این فکر را القا کند که غلبه بر این مشکلات، راحت است.
💢در نظام سرمایه داری، #سرگرمی های ورزشی و بازتاب رسانه ای آنها نیز از مهمترین عناصر صنعت فرهنگ به شمار می روند تا جاییکه از نظر آدورنو اگر کسی بخواهد مهمترین گرایش های فرهنگ توده ای معاصر را جمع بندی کند، به سختی می تواند مقوله ای حساس تر از #ورزش پیدا کند.
📖کتاب #پشت_فرمان_مانیتور به قلم #سیدمجبد_امامی
#بازی
#رسانه
📌@canoon_org
🔷#صنعت_فرهنگ سعی دارد مردم را تابع شرایط موجود کند. #آدورنو معتقد است این صنعت نمی گذارد انسانها جهان دیگری جز آنچه هست را برای خود متصور شوند و از ابزاری استفاده می کند که شرایط فعلی را بهترین وضعیت ممکن معرفی کند. مثلا #تلویزیون از مهمترین ابزارهای یاری دهنده صنعت فرهنگ می باشد که سعی دارد مسائل و مشکلات جامعه را بی اهمیت جلوه دهد و این فکر را القا کند که غلبه بر این مشکلات، راحت است.
💢در نظام سرمایه داری، #سرگرمی های ورزشی و بازتاب رسانه ای آنها نیز از مهمترین عناصر صنعت فرهنگ به شمار می روند تا جاییکه از نظر آدورنو اگر کسی بخواهد مهمترین گرایش های فرهنگ توده ای معاصر را جمع بندی کند، به سختی می تواند مقوله ای حساس تر از #ورزش پیدا کند.
📖کتاب #پشت_فرمان_مانیتور به قلم #سیدمجبد_امامی
#بازی
#رسانه
📌@canoon_org