🔰انقلاب، در قابِ مارکسیسم
🔷گروهی از نظریهپردازان کوشیدهاند به صراحت یا به طور ضمنی از کارکردگرایی پارسونزی به عنوان چهارچوب نظری کلی خود برای تبیین انقلاب ایران استفاده کنند. این پژوهشگران که بیشتر به روایت هانتینگتونی از کارکردگرایی متکی هستند بر سرعت نوسازی در ایران تأکید میکنند. یرواند آبراهامیان سخنگوی اصلی تحلیل کارکردگرایانه به روایت هانتینگتون است. به اعتقاد او، انقلاب ایران به این علت رخ داد که شاه در سطح اجتماعی ــ اقتصادی به نوسازی دست زد و به این ترتیب طبقۀ متوسط جدید و طبقۀ کارگر صنعتی را گسترش داد، اما نتوانست در سطح سیاسی به توسعه دست زند.
🔶برایناساس سرعت تغییر بهعنوان نیروی تعادلزا عمل کرد که فشار بسیاری را بر نظام اجتماعی وارد آورد. در زمانی که شاه برنامۀ کار توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی وسیع خود را عملی میکرد، گروههای جدیدی شکل گرفتند که لازم بود در نهادهای سیاسی جذب شوند، که در این صورت میتوانستند سازماندهی اقتصادی ــ اجتماعی جدیدی بهوجود آورند. اما شاه نهادهای بادوامی ایجاد نکرد تا بتواند گروههای تحرکیافتۀ جدید را که در نتیجۀ فرایند نوسازی بهوجود آمده بودند جذب کند.
♦️آبراهامیان اغلب گزارههایی را مطرح کرده است که ریشه در چهارچوب مارکسیستی دارند و گاه با تحلیل کارکردی او هماهنگ نیستند. چهارچوب هانتینگتون متضمن توجه به روابط قدرت میان طبقات و میان طبقات و دولت نیست. علاوه بر مشکلات ناشی از فقدان یکپارچگی منطقی، شواهد تجربی نیز حاکی از وجود رابطهای میان نوسازی سریع و پیامدهای انقلابی نیست.
🔻در نیمۀ دهۀ ۱۹۷۰ (۱۳۵۰) که برنامۀ نوسازی شاه در اوج خود بود، هیچ ناظری در محافل آکادمیک یا سیاستگذاری وقوع ناآرامی انقلابی در ایران را پیشبینی نمیکرد. برقرار نبودن توازن میان توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی و توسعۀ سیاسی به عنوان علت انقلاب نیز ناکافی و تاملپذیر است؛ لذا استفاده از گونههای مختلف تبیین کارکردی مشکلات جدی تجربی، روششناختی و نظری به دنبال دارد.
🗞ماهنامه زمانه، بهمن ۱۳۸۶، شماره ۶۵، ص ۱۲ و ۱۳
#آبراهامیان
#هانتینگتون
#کارکردگرایی
#نظریات_انقلاب
📌@canoon_org
https://b2n.ir/Mst1
🔷گروهی از نظریهپردازان کوشیدهاند به صراحت یا به طور ضمنی از کارکردگرایی پارسونزی به عنوان چهارچوب نظری کلی خود برای تبیین انقلاب ایران استفاده کنند. این پژوهشگران که بیشتر به روایت هانتینگتونی از کارکردگرایی متکی هستند بر سرعت نوسازی در ایران تأکید میکنند. یرواند آبراهامیان سخنگوی اصلی تحلیل کارکردگرایانه به روایت هانتینگتون است. به اعتقاد او، انقلاب ایران به این علت رخ داد که شاه در سطح اجتماعی ــ اقتصادی به نوسازی دست زد و به این ترتیب طبقۀ متوسط جدید و طبقۀ کارگر صنعتی را گسترش داد، اما نتوانست در سطح سیاسی به توسعه دست زند.
🔶برایناساس سرعت تغییر بهعنوان نیروی تعادلزا عمل کرد که فشار بسیاری را بر نظام اجتماعی وارد آورد. در زمانی که شاه برنامۀ کار توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی وسیع خود را عملی میکرد، گروههای جدیدی شکل گرفتند که لازم بود در نهادهای سیاسی جذب شوند، که در این صورت میتوانستند سازماندهی اقتصادی ــ اجتماعی جدیدی بهوجود آورند. اما شاه نهادهای بادوامی ایجاد نکرد تا بتواند گروههای تحرکیافتۀ جدید را که در نتیجۀ فرایند نوسازی بهوجود آمده بودند جذب کند.
♦️آبراهامیان اغلب گزارههایی را مطرح کرده است که ریشه در چهارچوب مارکسیستی دارند و گاه با تحلیل کارکردی او هماهنگ نیستند. چهارچوب هانتینگتون متضمن توجه به روابط قدرت میان طبقات و میان طبقات و دولت نیست. علاوه بر مشکلات ناشی از فقدان یکپارچگی منطقی، شواهد تجربی نیز حاکی از وجود رابطهای میان نوسازی سریع و پیامدهای انقلابی نیست.
🔻در نیمۀ دهۀ ۱۹۷۰ (۱۳۵۰) که برنامۀ نوسازی شاه در اوج خود بود، هیچ ناظری در محافل آکادمیک یا سیاستگذاری وقوع ناآرامی انقلابی در ایران را پیشبینی نمیکرد. برقرار نبودن توازن میان توسعۀ اقتصادی ــ اجتماعی و توسعۀ سیاسی به عنوان علت انقلاب نیز ناکافی و تاملپذیر است؛ لذا استفاده از گونههای مختلف تبیین کارکردی مشکلات جدی تجربی، روششناختی و نظری به دنبال دارد.
🗞ماهنامه زمانه، بهمن ۱۳۸۶، شماره ۶۵، ص ۱۲ و ۱۳
#آبراهامیان
#هانتینگتون
#کارکردگرایی
#نظریات_انقلاب
📌@canoon_org
https://b2n.ir/Mst1