کانون اندیشه جوان
1.15K subscribers
2.19K photos
1.09K videos
54 files
1.93K links
Download Telegram
🔶 وقتی از عقل سخن به میان می آید، منظور ما نیروی درک حقیقت می باشد؛ یعنی وقتی در پی کشف علل ربط پدیده ها هستیم، در واقع قوه ی تعقل خود را به کار بسته ایم تا به عنوان یک حجت درونی، با کمک آن بتوانیم حقیقت علتی را که مولد معلول بوده، پیدا کنیم.

🔷 گاهی این رابطه را به سادگی در می یابیم؛ اما گاهی روابط و علل طوری نیستند که بتوان بدون بررسی و تحقیق و تلاش علمی به حقیقت علمی آن دست پیدا کرد. اینجاست که افراد در موضع انتخاب قرار می گیرند. انتخاب بین حقیقت جویی یا خرافه گرایی.

🔶 زمانیکه در مسئله خرافه دقت می کنیم، در می یابیم مهمترین ریشه آن به ضعف عقلانیت بر می گردد. از این رو اگر بخواهیم رابطه ای میان عقل و خرافه تعریف کنیم، باید آن را رابطه ای معکوس در نظر بگیریم. به طوری که هرچه بر میزان عقل افزوده شود، گرایش به خرافه در انسان کاهش یافته و بالعکس با ضعف عقلانیت، انسان به مراتب خطرناک تری در زمینه خرافه پرستی خواهد رسید.

📖 کتاب عقل های پاره وقت به قلم محبوبه زارع

#خرافه
#مشاوره
#محبوبه_زارع
#عقل_های_پاره_وقت





📌@canoon_org
🔷 صدرالمتالهین هدف نهایی بعثت انبیا را رسیدن به خدا می داند و سپس بیان می‌کند که این مقصد، در زندگی دنیا قابل دسترسی است. او با استفاده از حدیث نبوی (اَلدُّنیا مَزرَعَهُ الآخِرَه) ذکر می کند که لازم است درباره نفوس و اموال انسانها به گونه‌ای تدبیر شود که منجر به معرفت و تقرب به خداوند گردد.

🔶 به نظر صدرا غایت بعثت انبیا، معرفت الهی است پس هر چیزی که مانع آن شود، گناه کبیره است. او مرتبه ی گناهان را با توجه به مقدار مانعیت آنها از هدف نهایی تعیین می کند. به اعتقاد او انسان مسافری است به سوی خداوند. در این سفر منزل هایی است که یکی از آنها دنیاست و انسان باید از همه منازل، از جمله دنیا بگذرد.

📌 حاصل سخن اینکه رویکرد ملاصدرا در مسائل مربوط به دنیا بر دو اصل مبتنی ست:

1. انسان موجودی است که از حیات دنیوی و اخروی برخوردار است و دنیای او کشتگاه آخرت اوست.
۲. هدف نهایی انسان، رسیدن به قرب الهی است.

🔸 پس هر نظریه ای که در آن به حیات دنیوی انسان اصالت داده شود و دنیا را از جایگاه مقدمه بودنش خارج سازد، مقبول صدرا نخواهد بود.

📖 کتاب #عقل_و_عشق به کوشش #محمد_تقی_سهرابی_فر


#دنیا
#آخرت
#ملاصدرا


📌@canoon_org
🔷خردگرایی یعنی پذیرش اینکه در عرصه نظر، اعتقاد و کنش، خرد، مرجع نهایی است. در این گمانه خرد بشری چنان توان و منزلتی را داراست که با وجود آن دیگر نیازی به تعالیم وحیانی و دینی نیست. عقل برای تأمین خوشبختی و نیکفرجامی، آدمی را بسنده است. نه تنها دنیای بشر را آباد، که حتی به جای پیامبران می تواند حقایق دینی را نیز شناسایی و آنان را بازنشسته کند.

🔶در نگاه راسیونالیسم، اولا خرد بشری بالاترین مرجع داوری است. بنابراین هرچه با حکم آن مغایر باشد، حتی وحی آسمانی، محکوم به بطلان است. ثانیا خرد انسانی منبع کامل و در همه عرصه ها قادر به پاسخگویی است و به لحاظ غنای ذاتی خود بسنده است و نیاز به استمداد از هیچ منبع دیگری چون آموزه های آسمانی و دینی ندارد. ثالثا هیچ مطلب فراعقلی وجود ندارد، لاجرم تعبد از اساس منتفی است.

💢خرد انسانی نه منبعی کامل است و نه معصوم و لاجرم وحی الهی که هم از کمال و جامعیت برخوردار است، بهترین یاریگر عقل و اندیشه بشری است اما راسیونالیستها عقل را سالار و سردمدار همه حرکتها و پویش های فردی و اجتماعی انسان قرار می دهند.

📖کتاب #سکولاریسم به قلم #حمید_رضا_شاکرین




#عقل
#آموزش_مفاهیم



📌@canoon_org
🔶چالش میان عقل و دین موضوعی است که در میان اندیشمندان ادیان گوناگون مانند یهودیت و مسیحیت وجود دارد. این موضوع به حوزه اسلام نیز وارد شده است که برخی در انتخاب هر یک از عقل و دین، راه افراط را در پیش گرفتند. بسیاری از اندیشمندان مسلمان انتخاب این گروه ها را نادرست دانسته و کوشیدند به روشی هماهنگ میان آن دو اشاره کنند.

🔷آنچه در بحث های گوناگون اندیشمندان مسلمان به طور آشکار مشاهده می شود، برگزیدن روشی است که به واسطه ی هر یک از عقل و وحی شکل می گیرد. آنها می کوشند در رابطه با موضوع های گوناگون به برخی نکته هایی که در منابع اسلامی وجود دارد، اشاره کنند. قرآن و حدیث در نگاه آنها به منزله سرچشمه و منبع الهام در فلسفه و خردورزی، نقش ایفا می کند.

💢به همین دلیل، آیات و روایات فراوانی، پس از بحث های عرفانی، عقلی و فلسفی در آثار مختلف اسلامی، مشاهده می شود. آنچه از این نکته ها روشن می شود، عبارت است از: پیروی کامل از دین اسلام و هماهنگی آنها با اندیشه و خردورزی.



📖کتاب #آواز_عقل_سرخ نوشته ی #عباس_بخشنده_بالی

#دین
#عقل
#اندیشه
#خردورزی
#دین_مداری


📌@canoon_org
🔷ملاصدرا حرکت را به درون اشیاء برد و بر آن اقامه برهان کرد. او حرکت را در همه جواهر جسمانی جاری دانست و سکون را از عالم طبیعت برچید و طبیعت را یک پارچه "حرکت" دانست. در این بینش، حرکت اعراض به تبع حرکت در جوهر صورت می گیرد. در واقع شی، مجموعه ای از جوهرهای به هم پیوسته در مدت زمانی معین است و ما با نگاه به آن شی در یک لحظه مشخص، تنها جزئی از آن را می بینیم.

🔶به عبارت دیگر طبق نظریه حرکت جوهری جسم، علاوه بر سه بعد مکانی، بعد دیگری به نام بعد زمان نیز وجود دارد. حال که جهان طبیعت مجموعه ای از حرکت و سیلان است، پس این مجموعه متحرک نیاز به محرکی خارج از خود دارد و نیز این حرکت، مقصدی خارج از خود طلب می کند.

💢این گونه است که به وسیله نظریه حرکت جوهری می توانیم برای جهان طبیعت مقصدی در ماورای عالم طبیعت جست و جو کنیم و معاد جسمانی را به اثبات برسانیم و تنها به معاد روحانی بسنده نکنیم. با پذیرفتن حرکت جوهری، "حدوث" عالم را در هر لحظه می توان پذیرفت و از این حدوث و نو شدن در هر آن، نیاز هر لحظه این عالم به عالم مافوق را درک کنیم.



📖کتاب #عقل_و_عشق به قلم #محمد_تقی_سهرابی_فر

#زمان
#جوهر
#حرکت


📌@canoon_org
🔶عقل مدرن تجسم نفس اماره آدمی است که بشر با آن خود را سوژه، فرض کرده و تمامی عالم را ابژه می پندارد و از این رو به یک نگاه ابزاری و شیئی انگار نسبت به دیگران و اساسا كل هستی می رسد و معتقد است این عقل اساسا خردباوری نیست.

🔷حقیقت هم این است که تحقق معنای واقعی خرد یا عقل در مرتبه ای ممکن است که عقل آدمی تحت هدایت عقل کل قرار گیرد و این مرتبه را می توان شهود قدسی یا عقل قدسی نامید.

🔻در این مرتبه تضاد مابین عقل و عشق و خود آگاهی و دل آگاهی از میان برمی خیزد و بشر تحت هدایت وحی دینی و ساحت قدس و با تهذیب نفس و پارسایی وجودی از سوی حق تعالی فراخوانده می شود، در مقایسه با عقل قدسی که همانا خرد واقعی است تمامی اشکال عقل جزوی و به ویژه عقل مدرن عین بی خردی است.

💢عقل جزئی به یک اعتبار و بدون در نظر گرفتن تقسیمات و مراتب فرعی به دو قسم تقسیم می شود:
۱. عقل جزئی تا حدی معرفت جو و استدلال گر و کیفی اندیش عالم مدار که خود بنیادی مستور دارد.
۲. عقل جزئی کمّی اندیش و خودبنیاد و سیطره جو و ابزاری (کارافزا) که همانا عقل مدرن است.

📖کتاب #چند_یادداشت_تئوریک به قلم #شهریار_زرشناس

#عقل
#شهود
#آموزش_مفاهیم

📌@canoon_org
🔷عقلانیت عملی به عقلانیت صوری و عقلانیت محتوایی تقسیم می شود. عقلانیت صوری مربوط به تصمیمات کنش گرایی می شود که نسبت به انتخاب هدف عقلانی عمل می کند و منافعشان را طبق محاسبات دقیق، مرجحات روشن و قواعد تصمیم گیری معین و از طریق مناسب ترین ابزار دنبال می کنند. نمونه اعلای این نوع کنش، کنش اقتصادی در جامعه سرمایه داری است.

🔶اما عقلانیت محتوایی، سنجش محتوایی سیستم ارزشی ای است که مرحجات را مشخص می کند. در عقلانیت صوری، کنش کنشگر از دو جنبه سنجیده می شود. یکی از دیدگاه ابزاری یعنی مؤثر بودن وسایل و دیگر از دیدگاه انتخاب درست اهداف با در نظر گرفتن ارزش ها، وسایل و شرایط محدود کننده عینی. اما در عقلانیت محتوایی این خود سیستم ارزش هاست که مورد نقد و نظر قرار می گیرد.

💢به عبارت دیگر از نظر عقلانیت عملی، دو نوع کنش، عقلانی محسوب می شود: یکی کنشی که نسبت به اهداف در نظر گرفته شده است که آن را کنش عقلانی معطوف به هدف می نامند و دیگر کنشی که نسبت به ارزش های در نظر گرفته شده عقلانی است که آن را کنش عقلانی معطوف به ارزش می نامند.

📖کتاب #چند_یادداشت_تئوریک به قلم #شهریار_زرشناس

#عقل
#عقلانیت



📌@canoon_org
🔷برخی فلاسفه یونانی قبل از سقراط برآنند که همه چیز در حال تغییر است. هراکلیتس از این گروه است که عبارتی معروف از وی نقل شده: شما نمی توانید دو بار در یک رودخانه گام نهید. برخی دیگر از فلاسفه مثل پارمنيدس ثبات عالم را باور دارند و معتقدند صیرورت و تغيّر توهم است.

🔶فرض ثبات همه چیز، تمامی دریافت های انسان از خود و طبیعت را زیر سوال می برد. در اطراف، از سویی رشد، تکامل و بالندگی دیده می شود و از سوی دیگر، فرسایش، پیری و نابودی مشاهده می شود. اگر همه چیز ثابت باشد، پس باید این یافته ها را بافته ذهن بشر تلقی کرد.

💢نظریه تغییر همه چیز نیز قابل دفاع نیست؛ زیرا تغییر نیاز به امری ثابت دارد. وقتی زغال تبدیل به خاکستر شود، باید در دل این تغییر، یک حلقه ارتباطی بین شی اول و دوم باشد. خاکستر یک وجود منقطع از گذشته نیست، این خاکستر، همان زغال قبلی است. هر چیز به هر چیز دیگر تبدیل نمی شود، پس باید یک رشته ارتباطی ثابت بین سلسله متغيرات باشد تا تغيير با تکیه بر آن صورت گیرد.
نتیجه این که قبول تغير، ملازم با قبول امر ثابت است و تغییر همه چیز ممکن نیست.

📖کتاب #عقل_و_عشق به قلم #محمدتقی_سهرابی_فر

#فلسفه

📌@canoon_org
🔷علامه طباطبایی(ره) در رابطه با فهم معانی صفات خداوند معتقد است که عقل بشر، توانایی درک معارفی را که درباره خداوند مطرح است، دارد. این نظر، بر مبنای نظریه اشتراک معنوی بنا شده است که بر اساس آن، صفاتی که هم بر خداوند اطلاق می شود و هم بر انسان، به صورت مشترک معنوی به کار برده می شود.

🔶به عنوان مثال، «هستی» مصادیق متعددی دارد، اما مفهوم آن یکی بیشتر نیست و اختلافی که بین مصادیق وجود برقرار است، در نحوه موجود بودن آنها است. به این معنا که نحوه و شکل موجود بودن مخلوقات با خداوند تفاوت دارد اما از جهت مفهومی معنای موجود بودن یکی می باشد.

💢بر همین اساس، خداوند، به صفات اجسام متصف نیست و هر جا، ظاهر آیه ای، صفات و افعالی را به خدا نسبت داده است، باید به وسیله آیات محکم، به صورتی معنا شود که با شأن و منزلت خداوند سازگاری داشته باشد. بنابراین در این گونه موارد لازم است تأويل صورت بگیرد. بنا بر آنچه بیان شد، مرحوم علامه در رابطه با زبان دین به نظریه اشتراک معنوی و تأويل معتقد است.




📖کتاب عقل و عشق به قلم محمد تقی سهرابی فر

#دین
#زبان_دین
#عقل_و_عشق
#علامه_طباطبایی
#محمدتقی_سهرابی_فر


📌@canoon_org
🔶صدرالمتالهین عقل را به عنوان ملکی از ملائک الهی، لازمه شناخت و معرفت می‌داند. اما در عین حال، به صراحت بیان می‌کند که عقل به تنهایی قادر به رسیدن به سرمنزل مقصود نیست و این مکاشفه و نور الهی است که انسان را به هدف می‌رساند.

🔷ذخیره های علمی و جویبارهای حکمت قرن های گذشته، در وجود ملاصدرا به یکدیگر می رسند و فلسفه ای پویا، روان و منحصر به فرد را به وجود می آورند که حکمت متعالیه نام گرفته است. وی بنای حکمت متعالیه را بر اساس سه مسلک قرآنی، عرفانی و برهانی احداث می‌کند. این پیوند تحول عظیمی در فلسفه اسلامی ایجاد کرد و منظر جدیدی پیش روی فلاسفه نهاد و به بسیاری پرسش‌ها پاسخ داد. به همین نحو، حکمت متعالیه صدرا پاسخگوی بسیاری از مباحث امروزین نیز هست.

📖کتاب عقل و عشق به کوشش #محمدتقی_سهرابی_فر توسط انتشارات کانون اندیشه جوان منتشر گردیده و با مروری بر زندگی و اندیشه‌های ملاصدرا، در دو بخش کلی و با عناوین زیست نامه صدرا و اندیشه های صدرایی، به بررسی اجمالی حیات او و اندیشه هایش همچون معرفت‌شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، دین شناسی و... از نگاه صدرالمتالهین می‌پردازد.


#معرفی_کتاب
#عقل_و_عشق
📌@canoon_org
🔰آیا امر اراده به عنوان فعلی از افعال انسان، از روی اراده قبلی انجام می شود یا بدون اراده قبلی صورت می پذیرد؟

🔶اگر بگوییم هر اراده ای قبل از خودش اراده دیگری دارد، بر سلسله ای از اراده های نامتناهی معتقد شده ایم؛ در حالی که می دانیم تسلسل، محال است و شدنی نیست. اگر بگوییم قبل از اراده، اراده دیگری نیست، در این صورت نیز، بر اختیاری نبودن اراده اعتراف کرده ایم و پذیرفته ایم که اراده ما بر کارهایمان، اختیاری نیست. ملاصدرا گفتاری در بحث علم خداوند دارد که پاسخ مناسب پرسش ماست. خلاصه سخن ایشان این است که ملاک اختیاری بودن کارها، مسبوق به ارادی بودن نیست.

🔷انسان در کارهای اختیاری فیزیکی، قبل از فعل، بترتیب این مراحل را طی می کند: تصور، مصلحت سنجی، تصديق به مصلحت، شوق و اراده. اما کارهای درونی و باطنی انسان، بدون این مقدمات صورت می گیرد. مثلا ذهن انسان در آغاز آفرینش از هرگونه علم تصوری و تصدیقی خالی است و تنها بر ذات و حواس خویش علم حضوری دارد و با این علم می خواهد آن حواس را به کار گیرد. این بکارگیری حواس، فعل اختیاری اوست و از ذات او نشأت می گیرد، در حالی که برخی مقدمات فعل اختیاری (تصور، تصديق به فایده) در آنها نیست.

💢پس معلوم می شود که اختیاری بودن افعال درونی انسان، ملاکی دیگر دارد و آن سرچشمه گرفتن فعل از ذات و نهاد آدمی است. این جاست که صدرالمتالهین افعال و کارها را مسبوق به علم و اراده ای خاص می داند. علم حضوری بر نفس و قوای او، و اراده ای که همان شوق ذات است بر کمالات خود و قوای خود. و این گونه است که افعال، از ذات او بر می خیزند و فعل اختیاری او محسوب می شوند.

📖کتاب #عقل_و_عشق به قلم #محمدتقی_سهرابی_فر

#اراده
#فلسفه
#مشاوره


📌@canoon_org
🔶انسان دائما از راه حواس، اطلاعاتی را از بیرون، وارد وجود خود می کند و از راه زبان، چهره و نوشتن، افکار خود را صادر می کند. عقل، آن نیروی درونی است که این واردات و صادرات را بررسی و تحلیل کرده، درست و نادرست و خوب و بد آنها را تشخیص داده و با توجه به عاقبت امر، آنها را می سنجد. عاقل آن کسی است که این نیرو در او به درستی کار می کند.

🔷در عرف، جهل در مقابل علم است؛ ولی در فرهنگ قرآن، جهل دو معنا دارد؛ یکی در مقابل علم و دیگری در مقابل عقل. لذا در فرهنگ اسلام، عابد جاهل با عالم بی عمل، برابر نهاده شده اند. همچنین باید توجه داشت که روح علمی غیر از علم است. روح علمی آن است که علم از فطرت حقیقت جویی سرچشمه بگیرد.

💢آنکه غرض مدار است و دلیل را طوری ترتیب می دهد که مدعای مورد علاقه او را نتیجه دهد، ممکن است عالم باشد، ولی روح علمی ندارد. صاحب روح علمی و عالم حقیقی کسی است که تابع دلیل و به دنبال کشف حقیقت باشد. لذا در تعلیم و تربیت باید کوشید که متعلم افزون بر قوه استنباط، روح عملی نیز پیدا کند.

📖کتاب #اخلاق_و_فرا_اخلاق، دفتر پانزدهم از مجموعه کتاب‌های چلچراغ حکمت، به کوشش #احمد_ایمانی

#علم
#عقل


📌@canoon_org