کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 پیشگفتار: #مکتب_تفکیک چيست؟
مکتب تفکيک در اصطلاح «مکتبی فکری ـ رفتاری است که توسّط مرحوم آیتالله ميرزا مهدی اصفهانی در اواسط قرن چهاردهم هجری قمری در مشهد مقدّس تأسيس شد و پس از آن توسّط پيروان او در مشهد، تهران، قم و .... استمرار يافت و اساس آن مخالفت جدی با عرفان و حکمت صدرائی و بیاعتنائی به عقل و شهود عرفانی در کشف معارف اعتقادی و ضرورت بهرهگيری از نقل» میباشد.
اين مکتب از آنجا که بر بیاعتباری براهین عقلی و شهود عرفانی اصرار داشته و مکاتب بشری بر يکی از اين دو اساس استوارند، تأکيد میکند که بايد ميان آموزههای وحيانی (کتاب و سنّت) و مکاتب بشری «تفکيک» نموده و تلاش کرد که يافتههای بشری در کشف حقائق با آموزههای وحيانی آميخته نگردد و از اين رو در دورهی اخير، استاد محمدرضا حکيمی اين جريان را با نام «مکتب تفکيک» معرّفی نموده و اين اسم بر زبانها افتاد؛ گرچه برخی از پيروان اين جريان، این نام را مناسب ندانسته و معتقدند باید از عناوينی چون «مکتب وحی» يا «مکتب معارفی خراسان» بهره گرفت.
اين جريان در سير خود مراحل گوناگونی را از جهت علمی و عملی پشت سر گذاشته و رويکردهای مختلفی يافت که نمیتوان ميان آنها نقطهی مشترکی يافت مگر: «بیاعتنائی به عقل و افراط در استفاده از نقل و مبارزه با فلسفه و عرفان».
مکتب تفکيک اگرچه دارای پشتوانه قوی علمی نبود ولی از جريانات تأثيرگذار در جامعه معاصر ماست که در مبارزه با فلسفه و عرفان گوی سبقت از ديگر مخالفان برده و جمعی از محقّقين و اهل قلم را به خود مشغول نموده و در دو دهه اخير مقالات، مصاحبهها و کتابهای متعدّدی پيرامون آن نگاشته شده و بازتاب آن به فضاهای عمومی جامعه نيز کشيده شده است و از اين رو بازخوانی و نقد تاريخ و اصول اين جريان ضروری مینمايد.
به همین جهت، به مناسبت سالروز درگذشت میرزا مهدی اصفهانی موسس مکتب تفکیک، در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان، به بخشی از زندگی و مشی میرزا مهدی و تاریخچه بوجود آمدن این مکتب و عقاید و رفتار شناسی آنها میپردازیم.
با کانال کانون اندیشه جوان همراه باشید.
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 پیشگفتار: #مکتب_تفکیک چيست؟
مکتب تفکيک در اصطلاح «مکتبی فکری ـ رفتاری است که توسّط مرحوم آیتالله ميرزا مهدی اصفهانی در اواسط قرن چهاردهم هجری قمری در مشهد مقدّس تأسيس شد و پس از آن توسّط پيروان او در مشهد، تهران، قم و .... استمرار يافت و اساس آن مخالفت جدی با عرفان و حکمت صدرائی و بیاعتنائی به عقل و شهود عرفانی در کشف معارف اعتقادی و ضرورت بهرهگيری از نقل» میباشد.
اين مکتب از آنجا که بر بیاعتباری براهین عقلی و شهود عرفانی اصرار داشته و مکاتب بشری بر يکی از اين دو اساس استوارند، تأکيد میکند که بايد ميان آموزههای وحيانی (کتاب و سنّت) و مکاتب بشری «تفکيک» نموده و تلاش کرد که يافتههای بشری در کشف حقائق با آموزههای وحيانی آميخته نگردد و از اين رو در دورهی اخير، استاد محمدرضا حکيمی اين جريان را با نام «مکتب تفکيک» معرّفی نموده و اين اسم بر زبانها افتاد؛ گرچه برخی از پيروان اين جريان، این نام را مناسب ندانسته و معتقدند باید از عناوينی چون «مکتب وحی» يا «مکتب معارفی خراسان» بهره گرفت.
اين جريان در سير خود مراحل گوناگونی را از جهت علمی و عملی پشت سر گذاشته و رويکردهای مختلفی يافت که نمیتوان ميان آنها نقطهی مشترکی يافت مگر: «بیاعتنائی به عقل و افراط در استفاده از نقل و مبارزه با فلسفه و عرفان».
مکتب تفکيک اگرچه دارای پشتوانه قوی علمی نبود ولی از جريانات تأثيرگذار در جامعه معاصر ماست که در مبارزه با فلسفه و عرفان گوی سبقت از ديگر مخالفان برده و جمعی از محقّقين و اهل قلم را به خود مشغول نموده و در دو دهه اخير مقالات، مصاحبهها و کتابهای متعدّدی پيرامون آن نگاشته شده و بازتاب آن به فضاهای عمومی جامعه نيز کشيده شده است و از اين رو بازخوانی و نقد تاريخ و اصول اين جريان ضروری مینمايد.
به همین جهت، به مناسبت سالروز درگذشت میرزا مهدی اصفهانی موسس مکتب تفکیک، در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان، به بخشی از زندگی و مشی میرزا مهدی و تاریخچه بوجود آمدن این مکتب و عقاید و رفتار شناسی آنها میپردازیم.
با کانال کانون اندیشه جوان همراه باشید.
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت اول: پيشينه مخالفت با فلسفه در حوزهی خراسان
از ديرباز مشهد، مهد مبارزه با فلسفه و عرفان بوده و بسياری از فضلای شهر تحت تأثير أخباریگری از عصر مرحوم «شيخ حُرّ عاملی» بودهاند. مشهد مقدّس از شهرهایی است كه در قرن يازدهم و آغاز نهضت مبارزه با فلسفه و عرفان، پايگاه مبارزه شمرده میشده و شاهد درگيریهایی میان موافقان و مخالفان بوده است (۱) و اين گرايشهای اخباری موجب ضعف شدید علوم عقلی و عرفان در حوزهی خراسان – به ویژه پس از عصر صفويّه – شد.
لذا در ميان عالمان شهر مشهد در چند قرن اخير فيلسوف نامداری دیده نمیشود و اندک مدرسان فلسفه نيز مهجور و منزوی بودهاند!
در زمان ورود ميرزای اصفهانی به مشهد (حدود سال ۱۳۴۰) ملا محمدعلی حاجی فاضل (م-۱۳۴۲ه.ق)؛ آقابزرگ حكيم شهيدی(م-۱۳۵۵ه.ق) و شيخ اسدالله يزدی (م-۱۳۴۲ه.ق) از مدرّسان مهم فلسفه بودند که بر اثر وجود ایشان مشهد مركز تدريس فلسفه به شمار میرفت و طلاب برای تحصيل فلسفه به آنجا میآمدند و تدريس فلسفه در اين دوره علنی شد، ولی با اينهمه اين مباحث در حوزه رواج نيافت.
🔸پانوشت:
۱- سياست و فرهنگ روزگار صفوی ۷۶۴-۷۶۹ صدرای زمان، رویکرد خراسان به فلسفه و نقش آشتیانی، ص۱۲۸.
📖 منبع: کتاب «تاریخ و نقد مکتب تفکیک»، نوشته محمد حسن وکیلی، انتشارات کانون اندیشه جوان
با ما همراه باشید🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت اول: پيشينه مخالفت با فلسفه در حوزهی خراسان
از ديرباز مشهد، مهد مبارزه با فلسفه و عرفان بوده و بسياری از فضلای شهر تحت تأثير أخباریگری از عصر مرحوم «شيخ حُرّ عاملی» بودهاند. مشهد مقدّس از شهرهایی است كه در قرن يازدهم و آغاز نهضت مبارزه با فلسفه و عرفان، پايگاه مبارزه شمرده میشده و شاهد درگيریهایی میان موافقان و مخالفان بوده است (۱) و اين گرايشهای اخباری موجب ضعف شدید علوم عقلی و عرفان در حوزهی خراسان – به ویژه پس از عصر صفويّه – شد.
لذا در ميان عالمان شهر مشهد در چند قرن اخير فيلسوف نامداری دیده نمیشود و اندک مدرسان فلسفه نيز مهجور و منزوی بودهاند!
در زمان ورود ميرزای اصفهانی به مشهد (حدود سال ۱۳۴۰) ملا محمدعلی حاجی فاضل (م-۱۳۴۲ه.ق)؛ آقابزرگ حكيم شهيدی(م-۱۳۵۵ه.ق) و شيخ اسدالله يزدی (م-۱۳۴۲ه.ق) از مدرّسان مهم فلسفه بودند که بر اثر وجود ایشان مشهد مركز تدريس فلسفه به شمار میرفت و طلاب برای تحصيل فلسفه به آنجا میآمدند و تدريس فلسفه در اين دوره علنی شد، ولی با اينهمه اين مباحث در حوزه رواج نيافت.
🔸پانوشت:
۱- سياست و فرهنگ روزگار صفوی ۷۶۴-۷۶۹ صدرای زمان، رویکرد خراسان به فلسفه و نقش آشتیانی، ص۱۲۸.
📖 منبع: کتاب «تاریخ و نقد مکتب تفکیک»، نوشته محمد حسن وکیلی، انتشارات کانون اندیشه جوان
با ما همراه باشید🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت دوم: ميرزا مهدی اصفهانی؛ مؤسس مکتب تفکيک
مکتب تفکيک به تصريح پيروانش پيشينهای بيش از يك قرن ندارد (۱) و تأسيس آن را به مرحوم آيةالله ميرزا مهدی اصفهانی نسبت ميدهند. كسی كه با قدم نهادن در وادی سير و سلوک و گذراندن مراحلی از آن، به يکباره متحول شد و از هر آنچه حكمت و عرفان خوانند، بيزاری جست و در طول بيست و پنچ سال حضور در مشهد با روششناسی خاص خود، يک رشته عقايد مخصوص را بيان میکند كه بعدها توسط پیروان به مكتب تفكيك مشهور میشود.
برخي از تفكيكيان در تأسيس اين مكتب از كساني چون سيد موسی زرآبادی نيز ياد كردهاند (۲) اما اين سخن پذيرفتنی نيست زيرا گرچه او با فلسفه اسلامی به ويژه حکمت صدرائی، مخالف بود و برخی از شاگردان میرزا، پیش از دیدار با میرزا، تحت تأثیر او بودند ولی هيچ سندی، شباهت فكری وی با ميرزا مهدی اصفهانی را اثبات نمیکند و تأثيری مهمّ از او را بر جريانات فكری شيعی گزارش نمینمايد.
همچنین از مخالفت با فلسفهی صدرايی تا پذيرش يک رشته اصول و مبانی خاص كه به تأسيس يک مكتب و جريان منجر میشود راه بسيار است!
🔸پانوشت:
۱- گرچه برخی از مبانی مكتب تفكيک در كلام پيشينيان يافت میشود اما چون اين ديدگاهها به صورت يک جريان توسط میرزا مهدی اصفهانی ترويج شدهاست؛ تاريخنگاران، قدمتی بيش از يك قرن برای مكتب تفكيک قائل نشده و تأسيسش را به میرزای اصفهانی نسبت میدهند.
۲- محمدرضا حکیمی، مكتب تفكيك، ص۱۹۱-۲۰۵
📖 منبع: کتاب «تاریخ و نقد مکتب تفکیک»، نوشته محمد حسن وکیلی، انتشارات کانون اندیشه جوان
با ما همراه باشید🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت دوم: ميرزا مهدی اصفهانی؛ مؤسس مکتب تفکيک
مکتب تفکيک به تصريح پيروانش پيشينهای بيش از يك قرن ندارد (۱) و تأسيس آن را به مرحوم آيةالله ميرزا مهدی اصفهانی نسبت ميدهند. كسی كه با قدم نهادن در وادی سير و سلوک و گذراندن مراحلی از آن، به يکباره متحول شد و از هر آنچه حكمت و عرفان خوانند، بيزاری جست و در طول بيست و پنچ سال حضور در مشهد با روششناسی خاص خود، يک رشته عقايد مخصوص را بيان میکند كه بعدها توسط پیروان به مكتب تفكيك مشهور میشود.
برخي از تفكيكيان در تأسيس اين مكتب از كساني چون سيد موسی زرآبادی نيز ياد كردهاند (۲) اما اين سخن پذيرفتنی نيست زيرا گرچه او با فلسفه اسلامی به ويژه حکمت صدرائی، مخالف بود و برخی از شاگردان میرزا، پیش از دیدار با میرزا، تحت تأثیر او بودند ولی هيچ سندی، شباهت فكری وی با ميرزا مهدی اصفهانی را اثبات نمیکند و تأثيری مهمّ از او را بر جريانات فكری شيعی گزارش نمینمايد.
همچنین از مخالفت با فلسفهی صدرايی تا پذيرش يک رشته اصول و مبانی خاص كه به تأسيس يک مكتب و جريان منجر میشود راه بسيار است!
🔸پانوشت:
۱- گرچه برخی از مبانی مكتب تفكيک در كلام پيشينيان يافت میشود اما چون اين ديدگاهها به صورت يک جريان توسط میرزا مهدی اصفهانی ترويج شدهاست؛ تاريخنگاران، قدمتی بيش از يك قرن برای مكتب تفكيک قائل نشده و تأسيسش را به میرزای اصفهانی نسبت میدهند.
۲- محمدرضا حکیمی، مكتب تفكيك، ص۱۹۱-۲۰۵
📖 منبع: کتاب «تاریخ و نقد مکتب تفکیک»، نوشته محمد حسن وکیلی، انتشارات کانون اندیشه جوان
با ما همراه باشید🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت سوم: زيستنامه ميرزا مهدی اصفهانی(۱۳۰۳-۱۳۶۵ ه.ق)
آيةالله ميرزا مهدی غروی اصفهانی در سال ۱۳۰۳ هجری قمری در اصفهان متولد شد. در ۹سالگی پدر خويش؛ ميرزا اسماعيل اصفهانی، را از دست داد پس از تحصيلات مقدماتی و خواندن اندکی فقه و اصول نزد استادان محلی، در حدود ۱۲سالگی (۱۳۱۵ه.ق)، رهسپار كربلای معلا شد.
بنا به توصيهی آيةالله حاجآقا رحيم ارباب، از آغاز ورود به عراق، با آيةاللهالعظمی سيد اسماعيل صدر (م: ۱۳۳۸ ق) ارتباط میيابد و از مراتب علمی و سلوک روحی وی بهرهمند میشود.(۱)
مرحوم صدر از شاگردان ملا فتحالله سلطانآبادی است و ملا فتحالله از آنجا كه مدتی با حاج ملاحسينقلی همدانی (م: ۱۳۱۱ق) ارتباط داشت (۲) متأثّر از اهل عرفان بود و از اهل زهد و کرامات نيز به شمار میآمد، اما سر سازشی با حکمت متعاليه نداشت و با گرايشهای عرفان وحدتوجودی مخالف بود.
ميرزا مهدی اصفهانی بعد از ارتباط با مرحوم صدر به نجف مهاجرت كرد و مدتي به خدمت آيةالله سيد احمد کربلایی (م:۱۳۳۲ق) رسید. برخی نيز از ارتباط وی با شيخ محمد بهاری و سپس مرحوم قاضی در اين دوره سخن گفتهاند. (۳)
از فعاليتهای علمی مرحوم ميرزا در اين دوران اطلاعات مستند چنداني در دست نيست. برخی گفتهاند: «در اين دوره در نجف اصول را نزد آخوند خراسانی و فقه را نيز نزد سيد محمدکاظم يزدی خواند.» (۴) و از او نقل شدهاست كه كفايه را در نزد مرحوم سيّد جمالالدین گلپايگاني خوانده است. (۵)
پس از اين دوران و فراگيری مبانی فقه و اصول مرسوم، ظاهراً در حوالی سال ۱۳۲۵ه.ق (۶) و پس از انقلاب مشروطه در ايران، اين استاد و شاگرد همراه تنی چند از فاضلان معاصر، مانند آيةالله سيد محمود شاهرودی و آيةالله شيخ حسين حلّی که جمعاً بيش از هفت نفر نبودهاند (۷)، اولين دوره درس خارج اصول مرحوم آيةالله ميرزا حسين نائينی (م: ۱۳۵۵ ق) را تشکيل میدهند. (۸)
مرحوم ميرزا پس از حدود سيزده سال شركت در اين درس، توفيق دريافت اجازه اجتهاد از ميرزای نائينی را میيابد. اين اجازهنامه كه به تاريخ عيد فطر ۱۳۳۸ه.ق نگاشته شده بعدها توسط كسانی چون آيات عظام آقاضياءالدين عراقی، سيّد ابوالحسن اصفهانی، و شيخ عبدالکريم حائری يزدی رحمةاللهعليهم مورد تأييد قرار گرفت. (۹)
در اين اجازهنامه ميرزا مهدی اصفهانی با تعابیری بسیار بلند چون «دانشمند بسیار بزرگ، پاک، عادل، متقی، دارای سلیقه استوار و اندیشه صائب و فکر تیز» ستوده شده است.
با توجه به اينكه ميرزای نائينی كمتر به افراد اجازه اجتهاد میداده است، اين تعبيرات درباره ميرزا مهدی ۳۵ ساله به روشنی از هوش سرشار و استعداد فوقالعاده وی حكايت دارد.
🔸پانوشت:
۱- مكتب تفكيك، ص ۲۱۳؛ علامه مجلسی اخباري يا اصولي، ص۲۵۱
۲- در برخی از نقلها آمده که وی چند سالی همخانه مرحوم حاج ملاحسينقلی همدانی بوده و برخی گفتهاند وی سی سال چراغكش ايشان بوده و از شاگردانشان محسوب میگردد؛ گرچه در اواخر عمر رابطهاش با اين عارف بزرگ رو به تيرگی نهاد (ر.ك: تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص۲۳۹؛ مهر تابان، ص۳۲۲)
۳- حكيمی؛ محمدرضا، مكتب تفكيك، ص ۲۱۳
۴- علامه مجلسی اخباری يا اصولی؟، ص ۲۵۰، مكتب تفكيك، ص ۲۱۳
۵- علامه مجلسی اخباری يا اصولی؟، ص۲۵۳، به نقل از مصاحبه با آقای حاج سيّد أحمد گلپايگانی
۶- درباره تاريخ ارتباط درسی ميرزای اصفهانی با ميرزای نائينی رك: ابوابالهدی، مقدّمه، ص ۲۸-۳۳
۷- ساير اين افراد عبارتند از شيخ موسی خوانساری، سيد علی مددی قائنی و شيخ علی كاظمی خراسانی. ر.ك: علامه نائينی فقيه نظريه پرداز، ص۳۵
۸- مكتب تفكيك، ص۲۱۴
۹- متن این اجازه همراه با حواشی آن در مجله کیهان فرهنگی، سال دوم، شماره ۱۲ به چاپ رسیده است.
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت سوم: زيستنامه ميرزا مهدی اصفهانی(۱۳۰۳-۱۳۶۵ ه.ق)
آيةالله ميرزا مهدی غروی اصفهانی در سال ۱۳۰۳ هجری قمری در اصفهان متولد شد. در ۹سالگی پدر خويش؛ ميرزا اسماعيل اصفهانی، را از دست داد پس از تحصيلات مقدماتی و خواندن اندکی فقه و اصول نزد استادان محلی، در حدود ۱۲سالگی (۱۳۱۵ه.ق)، رهسپار كربلای معلا شد.
بنا به توصيهی آيةالله حاجآقا رحيم ارباب، از آغاز ورود به عراق، با آيةاللهالعظمی سيد اسماعيل صدر (م: ۱۳۳۸ ق) ارتباط میيابد و از مراتب علمی و سلوک روحی وی بهرهمند میشود.(۱)
مرحوم صدر از شاگردان ملا فتحالله سلطانآبادی است و ملا فتحالله از آنجا كه مدتی با حاج ملاحسينقلی همدانی (م: ۱۳۱۱ق) ارتباط داشت (۲) متأثّر از اهل عرفان بود و از اهل زهد و کرامات نيز به شمار میآمد، اما سر سازشی با حکمت متعاليه نداشت و با گرايشهای عرفان وحدتوجودی مخالف بود.
ميرزا مهدی اصفهانی بعد از ارتباط با مرحوم صدر به نجف مهاجرت كرد و مدتي به خدمت آيةالله سيد احمد کربلایی (م:۱۳۳۲ق) رسید. برخی نيز از ارتباط وی با شيخ محمد بهاری و سپس مرحوم قاضی در اين دوره سخن گفتهاند. (۳)
از فعاليتهای علمی مرحوم ميرزا در اين دوران اطلاعات مستند چنداني در دست نيست. برخی گفتهاند: «در اين دوره در نجف اصول را نزد آخوند خراسانی و فقه را نيز نزد سيد محمدکاظم يزدی خواند.» (۴) و از او نقل شدهاست كه كفايه را در نزد مرحوم سيّد جمالالدین گلپايگاني خوانده است. (۵)
پس از اين دوران و فراگيری مبانی فقه و اصول مرسوم، ظاهراً در حوالی سال ۱۳۲۵ه.ق (۶) و پس از انقلاب مشروطه در ايران، اين استاد و شاگرد همراه تنی چند از فاضلان معاصر، مانند آيةالله سيد محمود شاهرودی و آيةالله شيخ حسين حلّی که جمعاً بيش از هفت نفر نبودهاند (۷)، اولين دوره درس خارج اصول مرحوم آيةالله ميرزا حسين نائينی (م: ۱۳۵۵ ق) را تشکيل میدهند. (۸)
مرحوم ميرزا پس از حدود سيزده سال شركت در اين درس، توفيق دريافت اجازه اجتهاد از ميرزای نائينی را میيابد. اين اجازهنامه كه به تاريخ عيد فطر ۱۳۳۸ه.ق نگاشته شده بعدها توسط كسانی چون آيات عظام آقاضياءالدين عراقی، سيّد ابوالحسن اصفهانی، و شيخ عبدالکريم حائری يزدی رحمةاللهعليهم مورد تأييد قرار گرفت. (۹)
در اين اجازهنامه ميرزا مهدی اصفهانی با تعابیری بسیار بلند چون «دانشمند بسیار بزرگ، پاک، عادل، متقی، دارای سلیقه استوار و اندیشه صائب و فکر تیز» ستوده شده است.
با توجه به اينكه ميرزای نائينی كمتر به افراد اجازه اجتهاد میداده است، اين تعبيرات درباره ميرزا مهدی ۳۵ ساله به روشنی از هوش سرشار و استعداد فوقالعاده وی حكايت دارد.
🔸پانوشت:
۱- مكتب تفكيك، ص ۲۱۳؛ علامه مجلسی اخباري يا اصولي، ص۲۵۱
۲- در برخی از نقلها آمده که وی چند سالی همخانه مرحوم حاج ملاحسينقلی همدانی بوده و برخی گفتهاند وی سی سال چراغكش ايشان بوده و از شاگردانشان محسوب میگردد؛ گرچه در اواخر عمر رابطهاش با اين عارف بزرگ رو به تيرگی نهاد (ر.ك: تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص۲۳۹؛ مهر تابان، ص۳۲۲)
۳- حكيمی؛ محمدرضا، مكتب تفكيك، ص ۲۱۳
۴- علامه مجلسی اخباری يا اصولی؟، ص ۲۵۰، مكتب تفكيك، ص ۲۱۳
۵- علامه مجلسی اخباری يا اصولی؟، ص۲۵۳، به نقل از مصاحبه با آقای حاج سيّد أحمد گلپايگانی
۶- درباره تاريخ ارتباط درسی ميرزای اصفهانی با ميرزای نائينی رك: ابوابالهدی، مقدّمه، ص ۲۸-۳۳
۷- ساير اين افراد عبارتند از شيخ موسی خوانساری، سيد علی مددی قائنی و شيخ علی كاظمی خراسانی. ر.ك: علامه نائينی فقيه نظريه پرداز، ص۳۵
۸- مكتب تفكيك، ص۲۱۴
۹- متن این اجازه همراه با حواشی آن در مجله کیهان فرهنگی، سال دوم، شماره ۱۲ به چاپ رسیده است.
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت چهارم: سلوک ميرزا مهدی اصفهانی
ارتباط ميرزا مهدی اصفهانی با مرحوم سيد اسماعيل صدر از سن دوازده سالگی به بعد هر چند متأثر از انديشههای ملا فتحالله سلطان آبادی، بذر انتقاد و تنفّر از حكمت و عرفان را در دل او نهاد (۱) اما وی را نيز با وادی سير و سلوک و تهذيب نفس آشنا ساخت.
بعدها در نجف، دست ارادت به سوی عارف كامل حاج سيد احمد كربلايی دراز نمود و پس از رحلت او در خدمت سيد جمالالدين گلپايگانی در آمد و از او دستورات و اذکاري گرفت (۲).
به هر حال مرحوم ميرزا در عراق همت خويش را صرف تهذيب نفس نمود و موفق به ورود در عالم معرفت نفس و خلع بدن شد (۳) که از مراتب اولیّه سیر و سلوک میباشد (۴).
در اين دوران پس از توسّل فراوان به امام زمان:
«بالأخره در عالم رؤيا خود را در يكي از مدارس نجف أشرف در حجرهای ديدم، ورقهای به دست حقير رسيده كأنّه مثل ورق قرآنهای باغچهسرائی روسی است ولي ورق او بزرگتر است از اوراق مصحفهای فعلی. در طرفی از او در عرض ورقه نوشته شده به خط نسخ: «طلب المعارف من غير طريقنا اهل البيت مساوق لانكارهم» (مظنون حقير آن است كه «لإنكارهم» بود) و اين ورقه خط دور او آب طلا بود و در ظهر ورقه در طول او قريب به آخر ورقه در گوشه چپ نوشته شده بود به خط نسخ: «و قد اقامنی الله و انا حجة [الحجة-ظ] بن الحسن». بعد از اين رؤيا تغييری در حال فقير به تدريج پيدا شد.» (۵)
ميرزا اين رؤيا را به باطل بودن اساس سير و سلوک و كشف و شهود تفسير مينمايد و زان پس با حكمت و عرفان به شدت به مبارزه میپردازد. و بر خلاف مسلّمات عرفان شیعی، نياز به استاد را در سیر و سلوک منکر میشود. (۶)
در این ايام، مرحوم آقا سيد جمال با كمك میرزای نائينی، هزينه و مقدمات سفر وی را به ايران فراهم میكند تا میرزا از گرمای نجف در امان ماند و آب و هوايی عوض کند. مدتی کوتاه در تهران توقف میکند و حدود ۲۵ سال عمر باقيمانده خويش را در مشهد اقامت میکند.
اين ماجرا در نگاه تفكيكيان بسيار با اهميت است. آنان با آن كه بر بیاعتباری مكاشفات غيرمعصوم اصرار میورزند آن را نقطه آغاز مكتب معارف وحيانی و ظهور علم خالص و غیربشری میدانند و متأسّفانه بر خلاف نوشتهی خود ميرزا به اين رؤيای ساده بال و پر فراوانی دادهاند (۷)
🔸پانوشت:
۱- مرحوم ميرزا در دستنوشتهای به اين تنفّر از مسير عرفان (و به تعبير وی تصوّف) در آغاز ورود به نجف اشاره نمودهاست (ابواب الهدی، مقدمه، ص۲۶). وی در همين نوشته میگوید در آن دوره دو مسأله برایش مشكل شده بوده؛ يكی راجع به معرفت خداوند و ديگری لزوم استاد و رفیق با وجود حيات حضرت وليّعصر.
۲- مرحوم سيد جمال گلپايگانی با اينكه تقريباً همسن مرحوم ميرزا بود اما از نظر علمی و عملی نسبت به او پيشتاز بودهاست لذا جدای از مباحث علمی در عرصه سير و سلوك نيز ميرزا مهدی از او بهره میگيرد به گونهای كه وی را بايد آخرين استاد سلوكی ميرزا مهدی دانست كه آخرين قدمهای سير خود را در نزد او طی نمودهاست؛ هر چند خود آقا سيد جمال پذيرش استادی ميرزا مهدی و دادن دستور ذكر به وی را محصول «اصرار بيش از حد او» میداند و از آن به عنوان يكی از اشتباهات تكرار نشدنی عمر خويش ياد میكند(جنگ خطی علامه طهرانی، ج۱۵، ص۸۱و۸۲)
۳- علامه مجلسی اخباری يا اصولی، ص۲۵۳؛ مكتب تفكيك، ص۲۱۴؛ مستدرک سفينة البحار، ج۱، ص۱۰. برخی آغاز اين حالات را از زمان تشرّف در محضر سيّد اسماعيل صدر دانستهاند(رك: ابواب الهدی، مقدّمه، ص۲۶)
۴- اين حالت در اصطلاح عرفان و سلوک اولين درجه معرفت نفس است و از آنجا كه مكاشفهای است كه در آن همچنان تصاوير دیده میشود و ادراكات حسّی بوده و هنوز به عالم معانی وارد نشدهاست، مكاشفه مثالی ناميده میشود و چندان شرافتی ندارد. (رک: رساله لبّ اللباب، ص ۳۲-۳۵).
۵- ابواب الهدی، مقدّمه، ص۲۷
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت چهارم: سلوک ميرزا مهدی اصفهانی
ارتباط ميرزا مهدی اصفهانی با مرحوم سيد اسماعيل صدر از سن دوازده سالگی به بعد هر چند متأثر از انديشههای ملا فتحالله سلطان آبادی، بذر انتقاد و تنفّر از حكمت و عرفان را در دل او نهاد (۱) اما وی را نيز با وادی سير و سلوک و تهذيب نفس آشنا ساخت.
بعدها در نجف، دست ارادت به سوی عارف كامل حاج سيد احمد كربلايی دراز نمود و پس از رحلت او در خدمت سيد جمالالدين گلپايگانی در آمد و از او دستورات و اذکاري گرفت (۲).
به هر حال مرحوم ميرزا در عراق همت خويش را صرف تهذيب نفس نمود و موفق به ورود در عالم معرفت نفس و خلع بدن شد (۳) که از مراتب اولیّه سیر و سلوک میباشد (۴).
در اين دوران پس از توسّل فراوان به امام زمان:
«بالأخره در عالم رؤيا خود را در يكي از مدارس نجف أشرف در حجرهای ديدم، ورقهای به دست حقير رسيده كأنّه مثل ورق قرآنهای باغچهسرائی روسی است ولي ورق او بزرگتر است از اوراق مصحفهای فعلی. در طرفی از او در عرض ورقه نوشته شده به خط نسخ: «طلب المعارف من غير طريقنا اهل البيت مساوق لانكارهم» (مظنون حقير آن است كه «لإنكارهم» بود) و اين ورقه خط دور او آب طلا بود و در ظهر ورقه در طول او قريب به آخر ورقه در گوشه چپ نوشته شده بود به خط نسخ: «و قد اقامنی الله و انا حجة [الحجة-ظ] بن الحسن». بعد از اين رؤيا تغييری در حال فقير به تدريج پيدا شد.» (۵)
ميرزا اين رؤيا را به باطل بودن اساس سير و سلوک و كشف و شهود تفسير مينمايد و زان پس با حكمت و عرفان به شدت به مبارزه میپردازد. و بر خلاف مسلّمات عرفان شیعی، نياز به استاد را در سیر و سلوک منکر میشود. (۶)
در این ايام، مرحوم آقا سيد جمال با كمك میرزای نائينی، هزينه و مقدمات سفر وی را به ايران فراهم میكند تا میرزا از گرمای نجف در امان ماند و آب و هوايی عوض کند. مدتی کوتاه در تهران توقف میکند و حدود ۲۵ سال عمر باقيمانده خويش را در مشهد اقامت میکند.
اين ماجرا در نگاه تفكيكيان بسيار با اهميت است. آنان با آن كه بر بیاعتباری مكاشفات غيرمعصوم اصرار میورزند آن را نقطه آغاز مكتب معارف وحيانی و ظهور علم خالص و غیربشری میدانند و متأسّفانه بر خلاف نوشتهی خود ميرزا به اين رؤيای ساده بال و پر فراوانی دادهاند (۷)
🔸پانوشت:
۱- مرحوم ميرزا در دستنوشتهای به اين تنفّر از مسير عرفان (و به تعبير وی تصوّف) در آغاز ورود به نجف اشاره نمودهاست (ابواب الهدی، مقدمه، ص۲۶). وی در همين نوشته میگوید در آن دوره دو مسأله برایش مشكل شده بوده؛ يكی راجع به معرفت خداوند و ديگری لزوم استاد و رفیق با وجود حيات حضرت وليّعصر.
۲- مرحوم سيد جمال گلپايگانی با اينكه تقريباً همسن مرحوم ميرزا بود اما از نظر علمی و عملی نسبت به او پيشتاز بودهاست لذا جدای از مباحث علمی در عرصه سير و سلوك نيز ميرزا مهدی از او بهره میگيرد به گونهای كه وی را بايد آخرين استاد سلوكی ميرزا مهدی دانست كه آخرين قدمهای سير خود را در نزد او طی نمودهاست؛ هر چند خود آقا سيد جمال پذيرش استادی ميرزا مهدی و دادن دستور ذكر به وی را محصول «اصرار بيش از حد او» میداند و از آن به عنوان يكی از اشتباهات تكرار نشدنی عمر خويش ياد میكند(جنگ خطی علامه طهرانی، ج۱۵، ص۸۱و۸۲)
۳- علامه مجلسی اخباری يا اصولی، ص۲۵۳؛ مكتب تفكيك، ص۲۱۴؛ مستدرک سفينة البحار، ج۱، ص۱۰. برخی آغاز اين حالات را از زمان تشرّف در محضر سيّد اسماعيل صدر دانستهاند(رك: ابواب الهدی، مقدّمه، ص۲۶)
۴- اين حالت در اصطلاح عرفان و سلوک اولين درجه معرفت نفس است و از آنجا كه مكاشفهای است كه در آن همچنان تصاوير دیده میشود و ادراكات حسّی بوده و هنوز به عالم معانی وارد نشدهاست، مكاشفه مثالی ناميده میشود و چندان شرافتی ندارد. (رک: رساله لبّ اللباب، ص ۳۲-۳۵).
۵- ابواب الهدی، مقدّمه، ص۲۷
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت پنجم: ميرزا مهدی اصفهانی در مشهد
در سال ۱۳۴۰ ه.ق مرحوم ميرزا در ۳۷ سالگی به عنوان مجتهدی جوان وارد حوزه خراسان میشود (۱) و لذا طبيعی است كه تاریخنويسان آن دوره وی را در شمار علما نیاوردهاند. (۲)
وی در اولين گام به مدرسه پريزاد رفت و دروس سطح و سپس خارج اصول خويش را آغاز نمود (۳) وی در این درسها دیدگاههای استاد خود مرحوم نائينی را بیان مینمود. (۴)
دوران اوج اين درس در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ قمری (۵) برای طلاب جوان جاذبهای فراوان داشت زيرا طبیعی است که ابتکارات ميرزای نائينی در علم اصول كه آن زمان هنوز به مشهد نرسيدهبود، مشتری فراوان داشته باشد (۶) لذا ميرزا مهدی اصفهانی با تسط بر مبانی اصولی نائينی توانست به جایگاه مناسبی در حوزه مشهد دست یابد. جمعی از بزرگان نسل بعد حوزه خراسان از همين حلقه درسی برخواستهاند.
ميرزا تدریس معارف را در روزهای پنجشنبه و جمعه و با حضور کسانی چون هاشم و مجتبی قزوینی، محمدحسن بروجردی، محمود حلبی، کاظم دامغانی، غلامحسین محامی، هادی مازندرانی و... به طور رسمی آغاز کرد و عقاید خاص خویش را آشکار نمود. آن دروس به دست شیخ محمود حلبی تقریر میشد و میرزا آنها را تصحیح و تأیید میکرد.
🔸پانوشت:
۱- مكتب تفكيك، ص ۲۱۹؛ برخی سال ورود وی را به مشهد ۱۳۴۵ه.ق دانستهاند كه با توجه به قرائن ظاهراً غير واقعي مينمايد (برای اطلاع از برخی قرائن رک: ابواب الهدی، مقدّمه، ص۳۳و۳۴)
۲- به عنوان مثال رک: معارف الرجال؛ تکمله أمل الأمل؛ أعیان الشیعه كه از نام آن مرحوم خالی است. با توجه به همزمانی اين دوره با حكومت رضاخان و به ويژه واقعه گوهرشاد تاريخ نگاران زيادی به ثبت و ضبط علمای آن دوره مشهد اقدام نمودهاند ولی باز هم نام ميرزا را در میان علما نمییابیم.
۳- برخی مدعی شدهاند كه مرحوم ميرزا ابتدا به درس سطح يا خارج مرحوم شيخ هاشم قزوينی (۱۳۱۰-۱۳۷۹ ه.ق) مینشيند ولی چون شيخ هاشم مقام علمی وی را بالاتر از خويش میبيند، جای استاد و شاگرد عوض میشود ( ر.ک: تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميهقم)، ص۷۵ به نقل از شيخ محمد رضا محامی؛ كيهان فرهنگی شماره ۲۵۹، ص۳۴و۳۵ به نقل از محمدرضا حكيمی) ولی آيةالله واعظ زاده خراسانی جريان را از خود مرحوم شيخ هاشم به شكلی متفاوت نقل میكند(همان، ص۱۱)
۴- گزارشی از سابقه تاريخی و اوضاع كنونی حوزه علميه مشهد، ص ۲۶
۵- ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۵ه.ش؛ اين دوره ظاهراً دوره دوم درس اصول ميرزا بوده است. (رك: ابواب الهدی، مقدمه، ص۳۴)
۶- گزارشی از سابقه تاريخی و اوضاع كنونی حوزه علميه مشهد، ص ۲۶؛ كيهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، ص۱۱، مصاحبه با آيةالله واعظزاده خراسانی.
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت پنجم: ميرزا مهدی اصفهانی در مشهد
در سال ۱۳۴۰ ه.ق مرحوم ميرزا در ۳۷ سالگی به عنوان مجتهدی جوان وارد حوزه خراسان میشود (۱) و لذا طبيعی است كه تاریخنويسان آن دوره وی را در شمار علما نیاوردهاند. (۲)
وی در اولين گام به مدرسه پريزاد رفت و دروس سطح و سپس خارج اصول خويش را آغاز نمود (۳) وی در این درسها دیدگاههای استاد خود مرحوم نائينی را بیان مینمود. (۴)
دوران اوج اين درس در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴ قمری (۵) برای طلاب جوان جاذبهای فراوان داشت زيرا طبیعی است که ابتکارات ميرزای نائينی در علم اصول كه آن زمان هنوز به مشهد نرسيدهبود، مشتری فراوان داشته باشد (۶) لذا ميرزا مهدی اصفهانی با تسط بر مبانی اصولی نائينی توانست به جایگاه مناسبی در حوزه مشهد دست یابد. جمعی از بزرگان نسل بعد حوزه خراسان از همين حلقه درسی برخواستهاند.
ميرزا تدریس معارف را در روزهای پنجشنبه و جمعه و با حضور کسانی چون هاشم و مجتبی قزوینی، محمدحسن بروجردی، محمود حلبی، کاظم دامغانی، غلامحسین محامی، هادی مازندرانی و... به طور رسمی آغاز کرد و عقاید خاص خویش را آشکار نمود. آن دروس به دست شیخ محمود حلبی تقریر میشد و میرزا آنها را تصحیح و تأیید میکرد.
🔸پانوشت:
۱- مكتب تفكيك، ص ۲۱۹؛ برخی سال ورود وی را به مشهد ۱۳۴۵ه.ق دانستهاند كه با توجه به قرائن ظاهراً غير واقعي مينمايد (برای اطلاع از برخی قرائن رک: ابواب الهدی، مقدّمه، ص۳۳و۳۴)
۲- به عنوان مثال رک: معارف الرجال؛ تکمله أمل الأمل؛ أعیان الشیعه كه از نام آن مرحوم خالی است. با توجه به همزمانی اين دوره با حكومت رضاخان و به ويژه واقعه گوهرشاد تاريخ نگاران زيادی به ثبت و ضبط علمای آن دوره مشهد اقدام نمودهاند ولی باز هم نام ميرزا را در میان علما نمییابیم.
۳- برخی مدعی شدهاند كه مرحوم ميرزا ابتدا به درس سطح يا خارج مرحوم شيخ هاشم قزوينی (۱۳۱۰-۱۳۷۹ ه.ق) مینشيند ولی چون شيخ هاشم مقام علمی وی را بالاتر از خويش میبيند، جای استاد و شاگرد عوض میشود ( ر.ک: تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميهقم)، ص۷۵ به نقل از شيخ محمد رضا محامی؛ كيهان فرهنگی شماره ۲۵۹، ص۳۴و۳۵ به نقل از محمدرضا حكيمی) ولی آيةالله واعظ زاده خراسانی جريان را از خود مرحوم شيخ هاشم به شكلی متفاوت نقل میكند(همان، ص۱۱)
۴- گزارشی از سابقه تاريخی و اوضاع كنونی حوزه علميه مشهد، ص ۲۶
۵- ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۵ه.ش؛ اين دوره ظاهراً دوره دوم درس اصول ميرزا بوده است. (رك: ابواب الهدی، مقدمه، ص۳۴)
۶- گزارشی از سابقه تاريخی و اوضاع كنونی حوزه علميه مشهد، ص ۲۶؛ كيهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، ص۱۱، مصاحبه با آيةالله واعظزاده خراسانی.
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت ششم: ميرزا مهدی اصفهانی پس از دوره رضاخان
ورود مرحوم ميرزا در سال ۱۳۴۰ ه.ق (= ۱۳۰۰ ه.ش) به مشهد مقارن است با قدرت يافتن خاندان پهلوي در ايران. رضاخان در دو دهه سلطنت خود بر ايران تمام توان خود را در براندازی حوزههای علمی شيعی صرف نمود. هرچند كه هرگز به هدف شوم خويش نرسيد ولی توانست به ويژه در سالهای پايانی حكومتش، حوزه علميه خراسان را چون ديگر حوزهها از رونق بيندازد. حلقه درسی مرحوم ميرزا نيز در امان نماند و تعطيل شد.
شهريور ۱۳۲۰ ه.ش و فروپاشی استبداد رضاخانی به يكباره روحی تازه در تن از رمق افتاده حوزه علميه خراسان دميد. مرحوم ميرزا از جمله كسانی بود كه بسيار كوشيد تا دوباره درسها بر قرار شود لذا وی حق بزرگی بر حوزه خراسان دارد.
بار ديگر ميرزای اصفهانی به مدرسه پريزاد رفت و درس خارج اصول را آغاز کرد. اين بار درس خلاصهتر و با سرعت بيشتر بيان میشد و مرحوم ميرزا نظرات اجتهادی خويش را بیشتر مطرح میکرد.
دروس معارفی نيز به صورت عمومیتری احياء و به مدرسه نواب منتقل شد البته برخی شاگردان هر پنجشنبه و جمعه به درس خصوصی میرزا میآمدند جلساتی که گاه تا سه ساعت به طول میانجاميد (۱).
دروس معارفی مرحوم ميرزا دو ويژگی مهم داشت: يكی تكيه فراوان بر روايات معصومين و تلاش برای خالصسازی معارف دينی از هر آنچه سخن غيرمعصوم است و ديگری مخالفت شديد با حكمت و عرفان.
گذشت كه مخالفت با علوم عقلی از ديرباز در حوزه خراسان رواج داشت و فضاي عمومي از حكمت و عرفان بيخبر بودهاست، پس طبيعی است كه خيلی زود انديشههای مرحوم ميرزا پذيرفته شود به ويژه اينكه وی پيوسته آنها را معارف اهل بيت میناميد و برخورد شديدي با مخالفين داشت.
اقبال عمومي حوزه خراسان به دروس معارفي مرحوم ميرزا – خصوصاً پس از شهريور ۱۳۲۰ كه اساتيد بزرگ فلسفه به رحمت خدا رفتهبودند- سبب شد كه وی از عالمی اصولی به يك استاد معارف تبديل شود به ويژه اينكه گرايشات اصولی مرحوم ميرزا در سالهای آخر عمر بسيار كمرنگ شد تا آنجا كه در اين دوره خارج اصول او شش ماه طول كشيد و بسياری از مباحث را رها كرد و ميگفت اين بحثها فائده ندارد. (۲) او طلبهها را سفارش ميكرد : «خيلی خودتان را به دروس سطح و ادبيّات معطّل نكنيد. يك مقدار بياييد بالا، تا با حقائق و معارف و احكام الهی آشنا شويد» (۳).
پانوشت:
۱- كيهان فرهنگی، سال ۲ شماره ۱۲، مصاحبه با دكتر سيد جواد مصطفوی، ص۵
۲- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميه قم)، ص ۷۸؛ در نقلهای ديگری نيز آمده كه وی در اواخر اصول را رها نمود (رک: کتاب نکاح، تقريرات دروس حضرت آيةالله شبيری زنجانی، ج۵، درس۱۷۷، ص۶)
۳- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميه قم)، ص۷۷، به نقل از آيةالله محامی
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت ششم: ميرزا مهدی اصفهانی پس از دوره رضاخان
ورود مرحوم ميرزا در سال ۱۳۴۰ ه.ق (= ۱۳۰۰ ه.ش) به مشهد مقارن است با قدرت يافتن خاندان پهلوي در ايران. رضاخان در دو دهه سلطنت خود بر ايران تمام توان خود را در براندازی حوزههای علمی شيعی صرف نمود. هرچند كه هرگز به هدف شوم خويش نرسيد ولی توانست به ويژه در سالهای پايانی حكومتش، حوزه علميه خراسان را چون ديگر حوزهها از رونق بيندازد. حلقه درسی مرحوم ميرزا نيز در امان نماند و تعطيل شد.
شهريور ۱۳۲۰ ه.ش و فروپاشی استبداد رضاخانی به يكباره روحی تازه در تن از رمق افتاده حوزه علميه خراسان دميد. مرحوم ميرزا از جمله كسانی بود كه بسيار كوشيد تا دوباره درسها بر قرار شود لذا وی حق بزرگی بر حوزه خراسان دارد.
بار ديگر ميرزای اصفهانی به مدرسه پريزاد رفت و درس خارج اصول را آغاز کرد. اين بار درس خلاصهتر و با سرعت بيشتر بيان میشد و مرحوم ميرزا نظرات اجتهادی خويش را بیشتر مطرح میکرد.
دروس معارفی نيز به صورت عمومیتری احياء و به مدرسه نواب منتقل شد البته برخی شاگردان هر پنجشنبه و جمعه به درس خصوصی میرزا میآمدند جلساتی که گاه تا سه ساعت به طول میانجاميد (۱).
دروس معارفی مرحوم ميرزا دو ويژگی مهم داشت: يكی تكيه فراوان بر روايات معصومين و تلاش برای خالصسازی معارف دينی از هر آنچه سخن غيرمعصوم است و ديگری مخالفت شديد با حكمت و عرفان.
گذشت كه مخالفت با علوم عقلی از ديرباز در حوزه خراسان رواج داشت و فضاي عمومي از حكمت و عرفان بيخبر بودهاست، پس طبيعی است كه خيلی زود انديشههای مرحوم ميرزا پذيرفته شود به ويژه اينكه وی پيوسته آنها را معارف اهل بيت میناميد و برخورد شديدي با مخالفين داشت.
اقبال عمومي حوزه خراسان به دروس معارفي مرحوم ميرزا – خصوصاً پس از شهريور ۱۳۲۰ كه اساتيد بزرگ فلسفه به رحمت خدا رفتهبودند- سبب شد كه وی از عالمی اصولی به يك استاد معارف تبديل شود به ويژه اينكه گرايشات اصولی مرحوم ميرزا در سالهای آخر عمر بسيار كمرنگ شد تا آنجا كه در اين دوره خارج اصول او شش ماه طول كشيد و بسياری از مباحث را رها كرد و ميگفت اين بحثها فائده ندارد. (۲) او طلبهها را سفارش ميكرد : «خيلی خودتان را به دروس سطح و ادبيّات معطّل نكنيد. يك مقدار بياييد بالا، تا با حقائق و معارف و احكام الهی آشنا شويد» (۳).
پانوشت:
۱- كيهان فرهنگی، سال ۲ شماره ۱۲، مصاحبه با دكتر سيد جواد مصطفوی، ص۵
۲- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميه قم)، ص ۷۸؛ در نقلهای ديگری نيز آمده كه وی در اواخر اصول را رها نمود (رک: کتاب نکاح، تقريرات دروس حضرت آيةالله شبيری زنجانی، ج۵، درس۱۷۷، ص۶)
۳- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی(تاريخ حوزه علميه قم)، ص۷۷، به نقل از آيةالله محامی
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت هفتم: ميرزا مهدی اصفهانی و مخالفت با حكمت و عرفان
بارزترين ويژگي ميرزا مهدی اصفهانی برخورد بسيار شديد او با حكمت و عرفان است. (۱)
مرحوم آقا سيد محمد حسن قاضی فرزند ارشد مرحوم آيةالله علی قاضي قدسسرّه در مصاحبهای میگويند:
«من يك ماه رمضان در مشهد بودم و پای منبر آقای ميرزا مهدی اصفهاني حاضر شدم، ايشان سر منبر میرفت و زياد هم عصباني ميشد و به پدرم ناسزا ميگفت. صراحتاً میگفت: «آن سيدي كه در نجف است، ريشش قرمز است و قدش كوتاه است و فلان....» بعضیها به او گفتند: «پسرش پاي منبر شما اينجا نشستهاست.» بعد از آن آمد و از من خيلي عذر خواست و حتی يك روز مرا به منزلش برای افطار دعوت كرد. من منبرهاي او را مینوشتم و وقتي به نجف رفتم آنها را به آقا نشان دادم. پدرم گفت: «اينها چيست كه تو نوشتهاي؟ هرگز آقا ميرزا مهدی اصفهانی يك چنين حرفهايي نميیزند. مگر ديوانهای تو! آنها را دور بينداز!» من هم آنها را دور ريختم. بعد از حدود سی سال كه كتاب ابواب الهدی چاپ شد، آن را خواندم ديدم صد رحمت به آنچه در مشهد شنيدم!» (۲)
شيخ باقر علمالهدی حديثی را كه در آن مفصلاً عذاب کفار در آخرت به شکلی بسیار دردناک شرح شده آورده است و مينويسد:
«استاد اساتيد ما مرحوم آقا ميرزا مهدی اصفهاني میفرمودند اين حديث در وصف عذاب این فرقه (عرفاء و فلاسفه) و امثال ایشان از کسانیست که کوتاهی نموده و به خداوند متعال آشکارا ناسزا میگویند، نه مطلق کفار؛ چون کفار وجود خداوند را رأساً انکار میکنند و او را قبول ندارند تا به او ناسزاگفته و لغو و عبث و خدعه و ظلم را به او نسبت دهند.» (۳)
اين برخوردهاي افراطی سبب شد كه در عصر ميرزا طلاب مشتاق به خواندن منطق و فلسفه مجبور شوند اين دروس را مخفيانه بخوانند. (۴)
🔸پانوشت:
۱- او حتی بر فراز منبر نيز در نقد مبانی عرفانی شديداً به هيجان میآمد و بیاختيار و به سادگی به عرفان و عرفای بزرگ حتّی آنها که زنده بودند ناسزا ميگفت. اين جسارتها گاه آنقدر شديد ميشد كه شيفتگان ايشان نیز در جواز اقتدا به او شك میكردند. در بين ارادتمندان ايشان در خراسان مشهور است كه در مجلسی تعابير مرحوم ميرزا نسبت به حكما چنان تند شد كه ميرزا جواد آقای تهرانی پس از درس به دليل اينكه ميخواست در نماز ايشان شركت کند از وی تقاضا نمود كه استغفار كند.( ر.ك: آيين و انديشه ص ۲۹)
۲- كيهان فرهنگی، شمارة ۲۰۶ ، ص۱۱، يادنامه عارف كبير سيد علی قاضی؛ بزرگواري مرحوم قاضی در مقابل برخوردهای ناصواب ميرزا بسيار قابل تأمل است.
۳- سدّ المفر علیالقائل بالقدر، ص۶۱۹
۴- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاريخ حوزه علميه قم)، ص ۷۷، از آيةالله محامي؛ خاطرات آیةالله مسلم ملکوتی، ص۱۰۰
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت هفتم: ميرزا مهدی اصفهانی و مخالفت با حكمت و عرفان
بارزترين ويژگي ميرزا مهدی اصفهانی برخورد بسيار شديد او با حكمت و عرفان است. (۱)
مرحوم آقا سيد محمد حسن قاضی فرزند ارشد مرحوم آيةالله علی قاضي قدسسرّه در مصاحبهای میگويند:
«من يك ماه رمضان در مشهد بودم و پای منبر آقای ميرزا مهدی اصفهاني حاضر شدم، ايشان سر منبر میرفت و زياد هم عصباني ميشد و به پدرم ناسزا ميگفت. صراحتاً میگفت: «آن سيدي كه در نجف است، ريشش قرمز است و قدش كوتاه است و فلان....» بعضیها به او گفتند: «پسرش پاي منبر شما اينجا نشستهاست.» بعد از آن آمد و از من خيلي عذر خواست و حتی يك روز مرا به منزلش برای افطار دعوت كرد. من منبرهاي او را مینوشتم و وقتي به نجف رفتم آنها را به آقا نشان دادم. پدرم گفت: «اينها چيست كه تو نوشتهاي؟ هرگز آقا ميرزا مهدی اصفهانی يك چنين حرفهايي نميیزند. مگر ديوانهای تو! آنها را دور بينداز!» من هم آنها را دور ريختم. بعد از حدود سی سال كه كتاب ابواب الهدی چاپ شد، آن را خواندم ديدم صد رحمت به آنچه در مشهد شنيدم!» (۲)
شيخ باقر علمالهدی حديثی را كه در آن مفصلاً عذاب کفار در آخرت به شکلی بسیار دردناک شرح شده آورده است و مينويسد:
«استاد اساتيد ما مرحوم آقا ميرزا مهدی اصفهاني میفرمودند اين حديث در وصف عذاب این فرقه (عرفاء و فلاسفه) و امثال ایشان از کسانیست که کوتاهی نموده و به خداوند متعال آشکارا ناسزا میگویند، نه مطلق کفار؛ چون کفار وجود خداوند را رأساً انکار میکنند و او را قبول ندارند تا به او ناسزاگفته و لغو و عبث و خدعه و ظلم را به او نسبت دهند.» (۳)
اين برخوردهاي افراطی سبب شد كه در عصر ميرزا طلاب مشتاق به خواندن منطق و فلسفه مجبور شوند اين دروس را مخفيانه بخوانند. (۴)
🔸پانوشت:
۱- او حتی بر فراز منبر نيز در نقد مبانی عرفانی شديداً به هيجان میآمد و بیاختيار و به سادگی به عرفان و عرفای بزرگ حتّی آنها که زنده بودند ناسزا ميگفت. اين جسارتها گاه آنقدر شديد ميشد كه شيفتگان ايشان نیز در جواز اقتدا به او شك میكردند. در بين ارادتمندان ايشان در خراسان مشهور است كه در مجلسی تعابير مرحوم ميرزا نسبت به حكما چنان تند شد كه ميرزا جواد آقای تهرانی پس از درس به دليل اينكه ميخواست در نماز ايشان شركت کند از وی تقاضا نمود كه استغفار كند.( ر.ك: آيين و انديشه ص ۲۹)
۲- كيهان فرهنگی، شمارة ۲۰۶ ، ص۱۱، يادنامه عارف كبير سيد علی قاضی؛ بزرگواري مرحوم قاضی در مقابل برخوردهای ناصواب ميرزا بسيار قابل تأمل است.
۳- سدّ المفر علیالقائل بالقدر، ص۶۱۹
۴- تاريخ شفاهی انقلاب اسلامی (تاريخ حوزه علميه قم)، ص ۷۷، از آيةالله محامي؛ خاطرات آیةالله مسلم ملکوتی، ص۱۰۰
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
⭕️ پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
💠 قسمت هشتم: ناآشنايی ميرزا مهدی اصفهانی با فلسفه و عرفان نظری
در زندگانی مرحوم ميرزا هيچ گزارشی از درس گرفتن فلسفه و عرفان نظری در نزد اساتيد يافت نمیشود بلكه بالعكس – چنانکه گذشت - برخي از كساني كه در شكلدهي شخصيت اوليّه وی تأثيرگذار بودهاند ميانه خوبی با حكمت و عرفان نداشتهاند.
وی پس از برگشت از نجف در تهران مدّتی نزد ميرزا أحمد آشتيانی، «شواهد الربوبيه» میخواندهاست و ميرزا احمد میفرمايد: «أما فهم مطالب فلسفی برايش از أصعب امور بود». (۱) و در مشهد در حدود سن پنجاه سالگی شش ماه به درس «مصباح الأنس» ميرزا مهدی آشتيانی میرود. (۲)
اگر مرحوم ميرزا در نجف تحصيلات عالي فلسفی
و عرفانی داشتند، و لاأقل در حدّ يک مدرّس قوی ـ و نه در حدّ يک فيلسوف و عارف ـ فلسفه و عرفان میدانست، ديگر محتاج نبود که در اين سن در درس «شواهد الربوبيه» و «مصباح الأنس» شرکت کند.
توجّه به اين گزارش نيز از زبان آيةالله موسوی اردبيلی بسيار حائز اهميّت است:
«مرحوم امام خميني بارها در درسهاي ميرزا براي آگاهی از مسلك او – نه برای استفاده- شركت كرده بود. ايشان در گوشهای ساکت مینشسته و اشكال نمیكردهاست. روزی ميفرمودند: ميرزا فلسفه و عرفان نمیدانست و مسائل را اشتباه فهميده بود!» (۳)
گوياترين شاهد بر ناآشنایی مرحوم ميرزا با حكمت و عرفان آثار وی به ويژه ابواب الهدي است كه در آن گاه سادهترين مسايل فلسفی خلط شدهاست.
سطح علمی شاگردان ميرزا دليل ديگری بر اين مدعاست. آثار آنان چون «بيان الفرقان» و «ميزان المطالب» و «عارف و صوفي چه ميگويند؟» و «تنبيهات حول المبدأ و المعاد» داراي دهها خطای فلسفي است به گونهای كه گاه مؤلفين در فهم سادهترين اصطلاحات فلسفی به خطا رفتهاند (۴).
چنانكه از اين پس خواهد آمد فلاسفه يا مدرسين فلسفه نيز در مشهد به ميرزای اصفهانی اقبالی نشان ندادند و فقط جمعي از طلاب جوان و نوجوان شيفتهی او شدند.
شخصيت علمی مرحوم ميرزا تا حدودی از عرفای بزرگ نجف تأثير پذيرفتهاست و برخی از مطالب مرحوم آقا سيد أحمد کربلائي و ديگر عرفای نجف با تغييراتی در آثار مرحوم ميرزا آمدهاست. (۵) لذا طبيعی است كه این مطالب، كه گاه در لابهلای سخنان ميرزا مطرح ميشده برای کسانی مانند آقا بزرگ حکيم (۶)، كه حکيمی مشائی بوده و در عرفان تخصّصی نداشته است، (۷) تازگی داشتهباشد.
عجيب آنكه شاگردان ميرزا چون عرفان نميدانستند آن مطالب ارزشمند را از بين معارف ميرزا انکار نموده و آهستهآهسته از مكتب تفكيك حذف نمودند!!
اختلاف فكری ميرزا با شاگردان خود به ضميمه آشفتگی آثار ميرزا و قابل دفاع نبودن بسياری از مباحث آن سبب شد كه با گذشت چندين دهه از وفات وی نيز شاگردان آثارش را منتشر ننمایند. ميرزا جواد آقاي تهرانی و شيخ مجتبی قزوينی با آنكه آثار گوناگون خود را به چاپ رساندهاند، ولی هرگز به نشر آثار استادشان اقدام نكردند و يا مرحوم آيةالله مرواريد و آيةالله نمازی که حتي در اصلاح و تغيير آثار ميرزا مجاز بودند، (۸) به نشر آثار ميرزا همت نگماشتند و در عوض آیةالله مروارید کتاب «تنبيهات حول المبدأ و المعاد» را در معرفی مبانی مكتب تفكيك نشر داد که تفاوتهای بنيادينی با آراء مرحوم ميرزا دارد.
ميرزا پس از بيست وپنج سال تلاش پیگير در ترويج علوم اسلامی و تربيت طلاب در نوزده ذیالحجة ۱۳۶۵ه.ق (۹) در مشهد مقدس درگذشت و در حرم مطهر دفن شد. (۱۰)
🔸پانوشت:
۱- کیهان اندیشه، شهریور ۶۴، ص ۲۵
۲- تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص ۳۸۰؛ ابواب الهدی، ص۳۵
۳- مصاحبه با آيةالله موسوی اردبيلی، فروردين ۱۳۹۰
۴- دربارهی اشتباهات فلسفی میرزا و شاگردانش رجوع کنید به بحثهای تطبیقیِ کتاب آئین و اندیشه.
۵- رک: تاریخچه و نقد مکتب تفکیک، وکیلی.
۶- متألّه قرآنی، ص۵۵
۷- رک: تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص ۳۵۳-۳۵۴؛ نگاه حوزه، ضمیمه مجلّه حوزه (۳)، ص ۱۰ ـ ۱۳
۸- ابواب الهدی؛ ص ۱۶
۹- ۱۳۲۵/۸/۱۷ ه.ش
۱۰- رك: تقويم تاريخ خراسان، ص۱۰۰؛ ابواب الهدي، مقدمه، ص۳۸؛ كيهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، ص۱۱
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
💠 قسمت هشتم: ناآشنايی ميرزا مهدی اصفهانی با فلسفه و عرفان نظری
در زندگانی مرحوم ميرزا هيچ گزارشی از درس گرفتن فلسفه و عرفان نظری در نزد اساتيد يافت نمیشود بلكه بالعكس – چنانکه گذشت - برخي از كساني كه در شكلدهي شخصيت اوليّه وی تأثيرگذار بودهاند ميانه خوبی با حكمت و عرفان نداشتهاند.
وی پس از برگشت از نجف در تهران مدّتی نزد ميرزا أحمد آشتيانی، «شواهد الربوبيه» میخواندهاست و ميرزا احمد میفرمايد: «أما فهم مطالب فلسفی برايش از أصعب امور بود». (۱) و در مشهد در حدود سن پنجاه سالگی شش ماه به درس «مصباح الأنس» ميرزا مهدی آشتيانی میرود. (۲)
اگر مرحوم ميرزا در نجف تحصيلات عالي فلسفی
و عرفانی داشتند، و لاأقل در حدّ يک مدرّس قوی ـ و نه در حدّ يک فيلسوف و عارف ـ فلسفه و عرفان میدانست، ديگر محتاج نبود که در اين سن در درس «شواهد الربوبيه» و «مصباح الأنس» شرکت کند.
توجّه به اين گزارش نيز از زبان آيةالله موسوی اردبيلی بسيار حائز اهميّت است:
«مرحوم امام خميني بارها در درسهاي ميرزا براي آگاهی از مسلك او – نه برای استفاده- شركت كرده بود. ايشان در گوشهای ساکت مینشسته و اشكال نمیكردهاست. روزی ميفرمودند: ميرزا فلسفه و عرفان نمیدانست و مسائل را اشتباه فهميده بود!» (۳)
گوياترين شاهد بر ناآشنایی مرحوم ميرزا با حكمت و عرفان آثار وی به ويژه ابواب الهدي است كه در آن گاه سادهترين مسايل فلسفی خلط شدهاست.
سطح علمی شاگردان ميرزا دليل ديگری بر اين مدعاست. آثار آنان چون «بيان الفرقان» و «ميزان المطالب» و «عارف و صوفي چه ميگويند؟» و «تنبيهات حول المبدأ و المعاد» داراي دهها خطای فلسفي است به گونهای كه گاه مؤلفين در فهم سادهترين اصطلاحات فلسفی به خطا رفتهاند (۴).
چنانكه از اين پس خواهد آمد فلاسفه يا مدرسين فلسفه نيز در مشهد به ميرزای اصفهانی اقبالی نشان ندادند و فقط جمعي از طلاب جوان و نوجوان شيفتهی او شدند.
شخصيت علمی مرحوم ميرزا تا حدودی از عرفای بزرگ نجف تأثير پذيرفتهاست و برخی از مطالب مرحوم آقا سيد أحمد کربلائي و ديگر عرفای نجف با تغييراتی در آثار مرحوم ميرزا آمدهاست. (۵) لذا طبيعی است كه این مطالب، كه گاه در لابهلای سخنان ميرزا مطرح ميشده برای کسانی مانند آقا بزرگ حکيم (۶)، كه حکيمی مشائی بوده و در عرفان تخصّصی نداشته است، (۷) تازگی داشتهباشد.
عجيب آنكه شاگردان ميرزا چون عرفان نميدانستند آن مطالب ارزشمند را از بين معارف ميرزا انکار نموده و آهستهآهسته از مكتب تفكيك حذف نمودند!!
اختلاف فكری ميرزا با شاگردان خود به ضميمه آشفتگی آثار ميرزا و قابل دفاع نبودن بسياری از مباحث آن سبب شد كه با گذشت چندين دهه از وفات وی نيز شاگردان آثارش را منتشر ننمایند. ميرزا جواد آقاي تهرانی و شيخ مجتبی قزوينی با آنكه آثار گوناگون خود را به چاپ رساندهاند، ولی هرگز به نشر آثار استادشان اقدام نكردند و يا مرحوم آيةالله مرواريد و آيةالله نمازی که حتي در اصلاح و تغيير آثار ميرزا مجاز بودند، (۸) به نشر آثار ميرزا همت نگماشتند و در عوض آیةالله مروارید کتاب «تنبيهات حول المبدأ و المعاد» را در معرفی مبانی مكتب تفكيك نشر داد که تفاوتهای بنيادينی با آراء مرحوم ميرزا دارد.
ميرزا پس از بيست وپنج سال تلاش پیگير در ترويج علوم اسلامی و تربيت طلاب در نوزده ذیالحجة ۱۳۶۵ه.ق (۹) در مشهد مقدس درگذشت و در حرم مطهر دفن شد. (۱۰)
🔸پانوشت:
۱- کیهان اندیشه، شهریور ۶۴، ص ۲۵
۲- تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص ۳۸۰؛ ابواب الهدی، ص۳۵
۳- مصاحبه با آيةالله موسوی اردبيلی، فروردين ۱۳۹۰
۴- دربارهی اشتباهات فلسفی میرزا و شاگردانش رجوع کنید به بحثهای تطبیقیِ کتاب آئین و اندیشه.
۵- رک: تاریخچه و نقد مکتب تفکیک، وکیلی.
۶- متألّه قرآنی، ص۵۵
۷- رک: تاریخ حکما و عرفای متأخّر، ص ۳۵۳-۳۵۴؛ نگاه حوزه، ضمیمه مجلّه حوزه (۳)، ص ۱۰ ـ ۱۳
۸- ابواب الهدی؛ ص ۱۶
۹- ۱۳۲۵/۸/۱۷ ه.ش
۱۰- رك: تقويم تاريخ خراسان، ص۱۰۰؛ ابواب الهدي، مقدمه، ص۳۸؛ كيهان فرهنگی، شماره ۲۵۹، ص۱۱
📚 با کانال تلگرام کانون اندیشه جوان همراه باشید
🔻🔻🔻
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک به مناسبت ۲۳آبان، سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی»، موسس #مکتب_تفکیک (۱۳۲۵ش) در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان 🔻🔻🔻 telegram.me/joinchat/BDptIDvMZtlYqqUPUU-5ag
📄 یادداشت «مکتب تفکیک به روایت علامه حکیمی»
نقدی بر پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
🔸پس از انتشار پرونده «شیخ تفکیک» که به مناسبت سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی» از علمای بنام حوزه علمیه مشهد و موسس جریان فکری #مکتب_تفکیک در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان انجام شد، بازتابهای متعددی در فضای مجازی بوجود آمد، که یکی از آن؛ یادداشتی در نقد بعضی مطالب پرونده بود که ذیل ۸ نکته کلی به قلم جناب امیرحسین شجاعی نوشته و برای ما فرستاده شد.
در این یادداشت پس از بیان هر جمله یا بخش از مطالب پرونده، دلیلهای نویسنده و شرح انتقاد آمده است، که سعی شده همهی آنها از نگاه استاد #محمدرضا_حکیمی انتخاب شود و به نوعی بتواند ردّ این مطالب را در نگاه ایشان دنبال کند.
کانون اندیشه جوان در راستای رسالت آزاداندیشی و احترام به مخاطبین و همراهان خود، این یادداشت را بدون هیچ دخل و تصرفی، عینا منتشر میکند و از طرفی ضمن استقبال از چنین رخدادی، اعلام می کند دیگر مخاطبین کانون نیز، میتوانند در مورد موضوعات مطرح شده در سایت و کانال ما، نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با ادمین کانال در میان گذاشته و مباحث متقن و علمی خود را برای ما ارسال نمایند.
🔻🔻🔻
telegram.me/Canoon_org/466
نقدی بر پرونده تلگرامی #شیخ_تفکیک
🔸پس از انتشار پرونده «شیخ تفکیک» که به مناسبت سالروز درگذشت «ميرزا مهدی غروی اصفهانی» از علمای بنام حوزه علمیه مشهد و موسس جریان فکری #مکتب_تفکیک در کانال تلگرام کانون اندیشه جوان انجام شد، بازتابهای متعددی در فضای مجازی بوجود آمد، که یکی از آن؛ یادداشتی در نقد بعضی مطالب پرونده بود که ذیل ۸ نکته کلی به قلم جناب امیرحسین شجاعی نوشته و برای ما فرستاده شد.
در این یادداشت پس از بیان هر جمله یا بخش از مطالب پرونده، دلیلهای نویسنده و شرح انتقاد آمده است، که سعی شده همهی آنها از نگاه استاد #محمدرضا_حکیمی انتخاب شود و به نوعی بتواند ردّ این مطالب را در نگاه ایشان دنبال کند.
کانون اندیشه جوان در راستای رسالت آزاداندیشی و احترام به مخاطبین و همراهان خود، این یادداشت را بدون هیچ دخل و تصرفی، عینا منتشر میکند و از طرفی ضمن استقبال از چنین رخدادی، اعلام می کند دیگر مخاطبین کانون نیز، میتوانند در مورد موضوعات مطرح شده در سایت و کانال ما، نظرات، پیشنهادات و انتقادات خود را با ادمین کانال در میان گذاشته و مباحث متقن و علمی خود را برای ما ارسال نمایند.
🔻🔻🔻
telegram.me/Canoon_org/466
Telegram
کانون اندیشه جوان