🔰معرفت حقیقی از دیدگاه فلسفه غرب چیست؟ براساس نظریات آنان، علم مطابق با واقع است یا جهل مرکب؟
🔶در فلسفه غرب، نظریه های مختلفی در این باب مطرح شده است:
1. گاهی تجربه و حس مبنا قرار داده شده است و تنها قضایایی صادق و مطابق با واقع تلقی شده که به تجربه حسی در آمده باشند.
2. زمانی نیز هماهنگی معرفت فلسفی با دیگر قضایا و معارف بشری را ملاک مطابقت با واقع دانسته اند.
3. برخی نیز معرفتی را حقیقی دانسته اند که مفید و ثمربخش باشد.
🔷اما هیچ کدام از این راه حل ها مشکل گشا نبوده است. اشكال نظریه تجربه گرایی در این است که اولاً این اصل که "هر چه به مشاهده حسی در نیاید، بی معنا است"، خود گزاره ای است که به مشاهده حسی در نیامده است. ثانياً لازمه این اصل، شکاکیت است، زیرا بر حس خطاپذیر بنا شده است.
🔹بر نظریه دوم، این اشکال وارد است که، اولاً بر اساس این نظریه، یک افسانه سرتاسر دروغ نیز می تواند معرفت صادق مطابق با واقع باشد.
🔸ثانياً لازمه این نظریه تسلسل یا دور است، زیرا محک زدن صدق یک دسته از قضایا با دیگر قضایا و بار صدق آن ها با قضایایی دیگر به دور و تسلسل منجر می شود.
💢اشکال نظریه سوم این است که اولاً برخی از گزاره های کاذب هستند که برای بشر مفید می باشند؛ مانند هيأت بطلمیوسی، ثانیاً مفید بودن یک علم به اثبات نیاز دارد. اثبات مفید بودن یعنی احراز مطابقت.
📖کتاب #فطرت_و_خرد به قلم #قاسم_اخوان_نبوی
#مشاوره
#تجربه_گرایی
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
🔶در فلسفه غرب، نظریه های مختلفی در این باب مطرح شده است:
1. گاهی تجربه و حس مبنا قرار داده شده است و تنها قضایایی صادق و مطابق با واقع تلقی شده که به تجربه حسی در آمده باشند.
2. زمانی نیز هماهنگی معرفت فلسفی با دیگر قضایا و معارف بشری را ملاک مطابقت با واقع دانسته اند.
3. برخی نیز معرفتی را حقیقی دانسته اند که مفید و ثمربخش باشد.
🔷اما هیچ کدام از این راه حل ها مشکل گشا نبوده است. اشكال نظریه تجربه گرایی در این است که اولاً این اصل که "هر چه به مشاهده حسی در نیاید، بی معنا است"، خود گزاره ای است که به مشاهده حسی در نیامده است. ثانياً لازمه این اصل، شکاکیت است، زیرا بر حس خطاپذیر بنا شده است.
🔹بر نظریه دوم، این اشکال وارد است که، اولاً بر اساس این نظریه، یک افسانه سرتاسر دروغ نیز می تواند معرفت صادق مطابق با واقع باشد.
🔸ثانياً لازمه این نظریه تسلسل یا دور است، زیرا محک زدن صدق یک دسته از قضایا با دیگر قضایا و بار صدق آن ها با قضایایی دیگر به دور و تسلسل منجر می شود.
💢اشکال نظریه سوم این است که اولاً برخی از گزاره های کاذب هستند که برای بشر مفید می باشند؛ مانند هيأت بطلمیوسی، ثانیاً مفید بودن یک علم به اثبات نیاز دارد. اثبات مفید بودن یعنی احراز مطابقت.
📖کتاب #فطرت_و_خرد به قلم #قاسم_اخوان_نبوی
#مشاوره
#تجربه_گرایی
#معرفت_شناسی
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
Photo
🔰علت تغییر مقتضیات زمان برای انسانها از نظر اسلام چیست؟
🔷انسان زندگی اجتماعی دارد و باید با اجتماع زندگی کند وگرنه منقرض می شود. البته بسیاری از موجودات دیگر نیز زندگی اجتماعی دارند ولی با گذشت زمان، در نظام های آنها تغییری پیدا نشده است، زیرا آنها با غریزه کار می کنند نه با عقل؛ یعنی خداوند قدرت مرموزی در آنها نهاده که آنها را ناخواسته هدایت می کند.
🔶اما انسان قوه عقل و ابتکار دارد و فرزند بالغ و رشيد خلقت است. یعنی خلقت، سایه حمایت مستقیمش را از او برداشته و او را از نعمت آزادی و اختیار و استعداد پذیرش مسئولیت برخوردار کرده است. عقل انسان قادر است نظام زندگی خود را عوض کند، در روابط اجتماعی و طرز تربیت و اخلاق خود تجدید نظر کند و محیط و شرایط و اوضاع و احوال را به نفع خود تغییر دهد و از دوره ای به دوره دیگر پا نهد.
💢به همین دلیل است که مقتضیات زمان برای انسان وضع متغیری دارد پس انسان بر خلاف حيوان، مکلف است و مسئول کار خویش. با توجه به توضیحات فوق، علاوه بر اینکه علت تغیير مقتضیات زمانه در مورد انسان معلوم می شود، این مطلب هم مشخص می شود که چرا انسان همان گونه که می تواند راه پیشرفت را بپیماید، می تواند به سقوط و تباهی هم برود. چرا که انسان راه پیش روی خود را با اختیار خود انتخاب می کند.
📖کتاب اسلام و دنیای متجدد ، دفتر سی و ششم از مجموعه کتابهای چلچراغ حکمت، نوشته ی حسین سوزنچی
#زمانه
#مشاوره
#حسین_سوزنچی
#اسلام_و_دنیای_متجدد
📌@canoon_org
🔷انسان زندگی اجتماعی دارد و باید با اجتماع زندگی کند وگرنه منقرض می شود. البته بسیاری از موجودات دیگر نیز زندگی اجتماعی دارند ولی با گذشت زمان، در نظام های آنها تغییری پیدا نشده است، زیرا آنها با غریزه کار می کنند نه با عقل؛ یعنی خداوند قدرت مرموزی در آنها نهاده که آنها را ناخواسته هدایت می کند.
🔶اما انسان قوه عقل و ابتکار دارد و فرزند بالغ و رشيد خلقت است. یعنی خلقت، سایه حمایت مستقیمش را از او برداشته و او را از نعمت آزادی و اختیار و استعداد پذیرش مسئولیت برخوردار کرده است. عقل انسان قادر است نظام زندگی خود را عوض کند، در روابط اجتماعی و طرز تربیت و اخلاق خود تجدید نظر کند و محیط و شرایط و اوضاع و احوال را به نفع خود تغییر دهد و از دوره ای به دوره دیگر پا نهد.
💢به همین دلیل است که مقتضیات زمان برای انسان وضع متغیری دارد پس انسان بر خلاف حيوان، مکلف است و مسئول کار خویش. با توجه به توضیحات فوق، علاوه بر اینکه علت تغیير مقتضیات زمانه در مورد انسان معلوم می شود، این مطلب هم مشخص می شود که چرا انسان همان گونه که می تواند راه پیشرفت را بپیماید، می تواند به سقوط و تباهی هم برود. چرا که انسان راه پیش روی خود را با اختیار خود انتخاب می کند.
📖کتاب اسلام و دنیای متجدد ، دفتر سی و ششم از مجموعه کتابهای چلچراغ حکمت، نوشته ی حسین سوزنچی
#زمانه
#مشاوره
#حسین_سوزنچی
#اسلام_و_دنیای_متجدد
📌@canoon_org
🔰فوکویاما، مسیر گذار از جهان فعلی به جهان پسا تاریخی را چگونه ترسیم می کند و عامل تمایز کشورها در صحنه جهانی را چه می داند؟
🔷در متن نظریه پایان تاریخ، شاهد یک روایت خطی و جهان شمول از پایان تاریخ هستیم؛ یعنی برتری ارزش های غربی و حرکت ناگزیر سایر جوامع به این سمت. محققانی چون توین بی، چنین تلقی غرب نسبت به دیگران را ناشی از سیطره چندصد ساله غرب بر سایر نقاط جهان می دانند. هابسبام، از نظریه پردازان و ایدئولوگ های غربی، امثال فوکویاما را که مدعی برتری ارزش های غربی و صدور آن به سایر نقاط جهان هستند، نقد می کند.
🔶فوکویاما با تفسير جبرگرایانه و خطی از تاریخ برای حاکمیت لیبرال دموکراسی، صرف ادعا نداشتن را کافی می داند و مسیر محتوم گذار از جهان در چنگ تاریخ به جهان پسا تاریخی را بدین شکل ترسیم می کند که در یک اقتصاد جهانی اگر جوامع خواهان بقای خود هستند، باید از نظر اقتصادی و سپس سیاسی لیبرالیزه شوند. وقتی سطح معینی از درآمد سرانه حاصل شد و طبقه متوسط رشد پیدا کرد، حکومت ناچار از اعطای قدرت سیاسی و آزادی به این بخش از جامعه است.
💢طبیعی است که در این وضعیت آنها ليبرال دموکراسی را به عنوان یگانه الگوی موفق بر خواهند گزید. به همین دلیل فوکویاما از نوعی اولویت و تعیین کنندگی لیبرالیسم اقتصادی بر لیبرالیسم سیاسی سخن به میان می آورد. به نظر او صنعتی شدن کنش گران جدید اجتماعی، پیچیدگی اجتماعی را می آفریند که برای آنها، دموکراسی کارکردی ترین ترتیب سیاسی است.
📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی
#مشاوره
#پایان_تاریخ
#لیبرال_دموکراسی
📌@canoon_org
🔷در متن نظریه پایان تاریخ، شاهد یک روایت خطی و جهان شمول از پایان تاریخ هستیم؛ یعنی برتری ارزش های غربی و حرکت ناگزیر سایر جوامع به این سمت. محققانی چون توین بی، چنین تلقی غرب نسبت به دیگران را ناشی از سیطره چندصد ساله غرب بر سایر نقاط جهان می دانند. هابسبام، از نظریه پردازان و ایدئولوگ های غربی، امثال فوکویاما را که مدعی برتری ارزش های غربی و صدور آن به سایر نقاط جهان هستند، نقد می کند.
🔶فوکویاما با تفسير جبرگرایانه و خطی از تاریخ برای حاکمیت لیبرال دموکراسی، صرف ادعا نداشتن را کافی می داند و مسیر محتوم گذار از جهان در چنگ تاریخ به جهان پسا تاریخی را بدین شکل ترسیم می کند که در یک اقتصاد جهانی اگر جوامع خواهان بقای خود هستند، باید از نظر اقتصادی و سپس سیاسی لیبرالیزه شوند. وقتی سطح معینی از درآمد سرانه حاصل شد و طبقه متوسط رشد پیدا کرد، حکومت ناچار از اعطای قدرت سیاسی و آزادی به این بخش از جامعه است.
💢طبیعی است که در این وضعیت آنها ليبرال دموکراسی را به عنوان یگانه الگوی موفق بر خواهند گزید. به همین دلیل فوکویاما از نوعی اولویت و تعیین کنندگی لیبرالیسم اقتصادی بر لیبرالیسم سیاسی سخن به میان می آورد. به نظر او صنعتی شدن کنش گران جدید اجتماعی، پیچیدگی اجتماعی را می آفریند که برای آنها، دموکراسی کارکردی ترین ترتیب سیاسی است.
📖کتاب #آدرس_را_عوضی_داده_اند به قلم #غلامعلی_سلیمانی
#مشاوره
#پایان_تاریخ
#لیبرال_دموکراسی
📌@canoon_org
🔰نظر قرآن و روایات در مورد ماجرای صلیب و رستاخیز مسیح از میان مردگان چیست؟
🔷یکی از مواردی که قرآن نسبت به آن موضع گیری کرده است، ماجرای صلیب عیسی است. قرآن در دو آیه نسبت به پایان دوره اول زندگی حضرت عیسی در زمین سخن گفته است. این دوره را دوره اول می نامند؛ زیرا طبق اعتقاد مسیحیان، عیسی(ع) در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و حکومت برقرار خواهد ساخت و در روایات اسلامی نیز آمده است که عیسی در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و از یاران خاص مهدی(عج) خواهد بود.
🔶آنچه از اناجیل بر می آید این است که آن حضرت به صلیب کشیده شد و مرد. سپس از قبر (مرگ) برخاست و خداوند او را به آسمان برد اما در آیه ۱۵۷ سوره نسا خداوند با تاکید بیشتری اعلام می کند که مسیح مصلوب و کشته نشده است. بیشتر روایات و تفاسیر بیان می کنند که فرد دیگری شبیه عیسی شد و او را به جای عیسی به صلیب کشیدند. در برخی از روایات گفته شده است که فردی که قصد قتل عیسی را داشت به چهره عیسی در آمد و در نتیجه او را به جای مسیح به صلیب کشیدند.
💢قدر متیقن آیات این است که اگر چه یهودیان می پندارند که عیسی را مصلوب کرده و کشته اند، اما بر خطا هستند و خداوند عیسی را نجات داده و به آسمان برده است پس عیسی نه به صلیب کشیده شده و نه کشته شده است. کسی نمی تواند ادعا کند که سخن قرآن با واقعیت، ناسازگار است زیرا نکاتی نیز وجود دارند که سخن قرآن را تقویت می کنند؛ مثلا کسی از حواریان شاهد واقعی محاكمه عیسی نبوده است و تنها نقل شده است که پطرس در حین محاكمه عیسی در حیاط خانه کاهن اعظم حضور داشته است.
📖کتاب #ازدین_عیسی_تا_دین_روم به کوشش #محمد_حقانی_فضل
#مشاوره
📌@canoon_org
🔷یکی از مواردی که قرآن نسبت به آن موضع گیری کرده است، ماجرای صلیب عیسی است. قرآن در دو آیه نسبت به پایان دوره اول زندگی حضرت عیسی در زمین سخن گفته است. این دوره را دوره اول می نامند؛ زیرا طبق اعتقاد مسیحیان، عیسی(ع) در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و حکومت برقرار خواهد ساخت و در روایات اسلامی نیز آمده است که عیسی در آخر الزمان به زمین باز خواهد گشت و از یاران خاص مهدی(عج) خواهد بود.
🔶آنچه از اناجیل بر می آید این است که آن حضرت به صلیب کشیده شد و مرد. سپس از قبر (مرگ) برخاست و خداوند او را به آسمان برد اما در آیه ۱۵۷ سوره نسا خداوند با تاکید بیشتری اعلام می کند که مسیح مصلوب و کشته نشده است. بیشتر روایات و تفاسیر بیان می کنند که فرد دیگری شبیه عیسی شد و او را به جای عیسی به صلیب کشیدند. در برخی از روایات گفته شده است که فردی که قصد قتل عیسی را داشت به چهره عیسی در آمد و در نتیجه او را به جای مسیح به صلیب کشیدند.
💢قدر متیقن آیات این است که اگر چه یهودیان می پندارند که عیسی را مصلوب کرده و کشته اند، اما بر خطا هستند و خداوند عیسی را نجات داده و به آسمان برده است پس عیسی نه به صلیب کشیده شده و نه کشته شده است. کسی نمی تواند ادعا کند که سخن قرآن با واقعیت، ناسازگار است زیرا نکاتی نیز وجود دارند که سخن قرآن را تقویت می کنند؛ مثلا کسی از حواریان شاهد واقعی محاكمه عیسی نبوده است و تنها نقل شده است که پطرس در حین محاكمه عیسی در حیاط خانه کاهن اعظم حضور داشته است.
📖کتاب #ازدین_عیسی_تا_دین_روم به کوشش #محمد_حقانی_فضل
#مشاوره
📌@canoon_org
🔰دکارت می گوید: "اگر بُعد و حرکت را به من بدهید، جهان را می سازم" این جمله به چه معناست؟
🔷یک جنبه از فلسفه ی ریاضی دکارت، ارائه تصویر مکانیکی از جهان است. تحت تأثیر نگرش ریاضی امثال گالیله و هابز در آغاز قرن هفدهم و شاید هماهنگ با آنها بدون اینکه تأثیری از آنها پذیرفته باشد، دکارت کیفیات و خواص اجسام را به دو بخش اولی و ثانوی تقسیم کرد (سابقه این تقسیم به دموکرتیوس می رسد). خواص اولی عبارت است از خواص فیزیکی مستقل از قوه ادراک. دکارت دو خاصیت امداد و حرکت را عنوان خواص اولی اعلام کرد. از نظر او جهان جز امتداد و حرکت چیز دیگری ندارد.
🔶دکارت رابطه این دو خاصیت را یک رابطه مکانیکی اعلام کرد؛ پس جهان، ماشینی است که در آن فقط دو خاصیت امتداد و حرکت موجود است با رابطه مکانیکی. نظریه مکانیکی و "مكانيزم" دکارت در واقع یکی از نتیجه ها یا بخشی از فلسفه ریاضی اوست. دکارت تمام اجزای جهان را اجزای یک ماشین تصور می کرد، حتی بدن حیوانات و انسان، البته به جز نقس که کارکرد آن بر اساس فکر است. این امر از آن حکایت دارد که ریاضی و عدد است که جهان را می سازند؛ یعنی زبان طبیعت را به الفبای ریاضی نوشته اند.
💢دکارت در کتاب ششم گفتار در روش می گوید: باید بتوانیم همچنان معلومات مزبور را برای فوایدی که درخور آن می باشند، به کار بریم و طبیعت را تملک کرده و فرمانبردار سازیم. این کلام دکارت، یعنی تملک و تسلط بر طبیعت. البته تسلط بر طبیعت، پیش از دکارت به بیکن باز می گردد که یک نسل پیش از او اعلام کرده بود: باید با شناخت قوانین کلی طبیعت، نوعی مابعدالطبیعه کاربردی تأسیس کنیم و بدین طریق قوانین طبیعت را به نفع خود استخدام کنیم.
📖کتاب #اومانیسم_و_غرب_زدگی به کوشش #محمدمهدی_حکمت_مهر
#مشاوره
📌@canoon_org
🔷یک جنبه از فلسفه ی ریاضی دکارت، ارائه تصویر مکانیکی از جهان است. تحت تأثیر نگرش ریاضی امثال گالیله و هابز در آغاز قرن هفدهم و شاید هماهنگ با آنها بدون اینکه تأثیری از آنها پذیرفته باشد، دکارت کیفیات و خواص اجسام را به دو بخش اولی و ثانوی تقسیم کرد (سابقه این تقسیم به دموکرتیوس می رسد). خواص اولی عبارت است از خواص فیزیکی مستقل از قوه ادراک. دکارت دو خاصیت امداد و حرکت را عنوان خواص اولی اعلام کرد. از نظر او جهان جز امتداد و حرکت چیز دیگری ندارد.
🔶دکارت رابطه این دو خاصیت را یک رابطه مکانیکی اعلام کرد؛ پس جهان، ماشینی است که در آن فقط دو خاصیت امتداد و حرکت موجود است با رابطه مکانیکی. نظریه مکانیکی و "مكانيزم" دکارت در واقع یکی از نتیجه ها یا بخشی از فلسفه ریاضی اوست. دکارت تمام اجزای جهان را اجزای یک ماشین تصور می کرد، حتی بدن حیوانات و انسان، البته به جز نقس که کارکرد آن بر اساس فکر است. این امر از آن حکایت دارد که ریاضی و عدد است که جهان را می سازند؛ یعنی زبان طبیعت را به الفبای ریاضی نوشته اند.
💢دکارت در کتاب ششم گفتار در روش می گوید: باید بتوانیم همچنان معلومات مزبور را برای فوایدی که درخور آن می باشند، به کار بریم و طبیعت را تملک کرده و فرمانبردار سازیم. این کلام دکارت، یعنی تملک و تسلط بر طبیعت. البته تسلط بر طبیعت، پیش از دکارت به بیکن باز می گردد که یک نسل پیش از او اعلام کرده بود: باید با شناخت قوانین کلی طبیعت، نوعی مابعدالطبیعه کاربردی تأسیس کنیم و بدین طریق قوانین طبیعت را به نفع خود استخدام کنیم.
📖کتاب #اومانیسم_و_غرب_زدگی به کوشش #محمدمهدی_حکمت_مهر
#مشاوره
📌@canoon_org
🔰روش های فکری مسلمانان در عرصه فکر و اندیشه، به چند دسته تقسیم می گردد؟
💢روش فکری مسلمانان در عرصه فکر و اندیشه و درباره هستی شناسی و جهان شناسی به چهار روش قابل تقسیم است:
۱. روش فلسفی استدلالی: در این روش فقط بر استدلال و برهان عقلی تکیه می شود. اکثر فیلسوفان اسلامی که به فیلسوفان مشائی شهرت دارند، پیرو این روش اند. نماینده کامل و سرآمد این روش، بوعلی سینا است.
۲. روش فلسفی اشراقی: در این روش علاوه بر استدلال و برهان عقلی، بر مجاهده و تصفيه نفس نیز تکیه شده است. شیخ شهاب الدین سهروردی نماینده و سرآمد آن است.
۳. روش سلوکی عرفانی: این روش فقط بر تصفیه نفس و براساس سلوک الی الله و تقرب به حق تا مرحله وصول به حقیقت تکیه دارد و به هیچ وجه به استدلال های عقلی اعتمادی ندارد. به حسب این روش، هدف تنها کشف حقیقت نیست بلکه رسیدن به حقیقت است. نماینده کامل این روش، محی الدین ابن عربی است.
۴. روش استدلالی – کلامی: این روش نیز مانند فلاسفه مشاء بر استدلال عقلی تکیه دارد؛ هر چند اصول و مبادی عقلی آن دو متفاوت است. به علاوه، متکلم خود را به دفاع از حریم اسلام متعهد می داند اما بحث فیلسوفانه آزاد است.
🔶همه این روش ها تحت تأثیر تعلیمات اسلامی رنگ مخصوص پیدا کرده و با انواع مشابه خود در خارج از حوزه تفکر اسلامی تفاوت هایی داشته و دارند که مهم ترین آنها روح خاص فرهنگ اسلامی می باشد که بر آنها حاکم است.
📖کتاب #اسلام_شناسی به کوشش #محمدصفر_جبرئیلی
#مشاوره
📌@canoon_org
💢روش فکری مسلمانان در عرصه فکر و اندیشه و درباره هستی شناسی و جهان شناسی به چهار روش قابل تقسیم است:
۱. روش فلسفی استدلالی: در این روش فقط بر استدلال و برهان عقلی تکیه می شود. اکثر فیلسوفان اسلامی که به فیلسوفان مشائی شهرت دارند، پیرو این روش اند. نماینده کامل و سرآمد این روش، بوعلی سینا است.
۲. روش فلسفی اشراقی: در این روش علاوه بر استدلال و برهان عقلی، بر مجاهده و تصفيه نفس نیز تکیه شده است. شیخ شهاب الدین سهروردی نماینده و سرآمد آن است.
۳. روش سلوکی عرفانی: این روش فقط بر تصفیه نفس و براساس سلوک الی الله و تقرب به حق تا مرحله وصول به حقیقت تکیه دارد و به هیچ وجه به استدلال های عقلی اعتمادی ندارد. به حسب این روش، هدف تنها کشف حقیقت نیست بلکه رسیدن به حقیقت است. نماینده کامل این روش، محی الدین ابن عربی است.
۴. روش استدلالی – کلامی: این روش نیز مانند فلاسفه مشاء بر استدلال عقلی تکیه دارد؛ هر چند اصول و مبادی عقلی آن دو متفاوت است. به علاوه، متکلم خود را به دفاع از حریم اسلام متعهد می داند اما بحث فیلسوفانه آزاد است.
🔶همه این روش ها تحت تأثیر تعلیمات اسلامی رنگ مخصوص پیدا کرده و با انواع مشابه خود در خارج از حوزه تفکر اسلامی تفاوت هایی داشته و دارند که مهم ترین آنها روح خاص فرهنگ اسلامی می باشد که بر آنها حاکم است.
📖کتاب #اسلام_شناسی به کوشش #محمدصفر_جبرئیلی
#مشاوره
📌@canoon_org
🔰مقصود از تمدن چیست و اندیشمندان، عناصر اساسی تمدن را چه می دانند؟ نقش تمدن اسلامی در بطن جامعه چیست؟
🔷مقصود از تمدن، زندگی همراه با تعاون چند نسل از افراد انسانی است بر اساس باورها، گرایش ها و رفتار مشترک که با مسائل مشترکی مواجه شده باشند و ظرف چند نسل در صدد حل آن مسائل برآمده باشند و نتایج حل مسئله در باورها، گرایش ها و رفتار افراد متبلور شده باشد. محققان و نویسندگان، برای تمدن، عناصری را بیان کرده اند؛
🔶برای مثال، ویل دورانت در این جمله به بسیاری از عناصر تمدن اشاره کرده است: تمدن چیست؟ ترکیبی است از امنیت و فرهنگ و نظم و آزادی. امنیت سیاسی از راه اخلاق و قانون، امنیت اقتصادی از راه استمرار محصول و مبادله و فرهنگ از راه تسهیلاتی که برای رشد و انتقال علم و آداب و هنر لازم است. بنابراین می توان عناصر تمدن را به این صورت طبقه بندی کرد: عناصر فکری، عناصر اخلاقی، عناصر سیاسی و عناصر اقتصادی.
💢در این میان، تمدن اسلامی به عنوان نمونه ای از تمدن اصیل می باشد که فرد برای تبدیل شدن به یک عضو پویا و زنده در جامعه اسلامی، علاوه بر ایمان بی قید و شرط به اصل دین، باید از سر تا پای فرهنگ اسلام را هضم و جزء وجود خود کند. لذا شناخت هرچه بهتر عناصر تشکیل دهنده ی فرهنگ اسلامی و نقش این عناصر در سامان بخشیدن به تمدن اسلامی، زمینه را برای حضور فعال و پویا در جامعه اسلامی فراهم می سازد.
📖کتاب #کارکردهای_معرفتی_و_تمدنی_فلسفه_اسلامی نوشته ی #حسن_عبدی
#مشاوره
📌@canoon_org
🔷مقصود از تمدن، زندگی همراه با تعاون چند نسل از افراد انسانی است بر اساس باورها، گرایش ها و رفتار مشترک که با مسائل مشترکی مواجه شده باشند و ظرف چند نسل در صدد حل آن مسائل برآمده باشند و نتایج حل مسئله در باورها، گرایش ها و رفتار افراد متبلور شده باشد. محققان و نویسندگان، برای تمدن، عناصری را بیان کرده اند؛
🔶برای مثال، ویل دورانت در این جمله به بسیاری از عناصر تمدن اشاره کرده است: تمدن چیست؟ ترکیبی است از امنیت و فرهنگ و نظم و آزادی. امنیت سیاسی از راه اخلاق و قانون، امنیت اقتصادی از راه استمرار محصول و مبادله و فرهنگ از راه تسهیلاتی که برای رشد و انتقال علم و آداب و هنر لازم است. بنابراین می توان عناصر تمدن را به این صورت طبقه بندی کرد: عناصر فکری، عناصر اخلاقی، عناصر سیاسی و عناصر اقتصادی.
💢در این میان، تمدن اسلامی به عنوان نمونه ای از تمدن اصیل می باشد که فرد برای تبدیل شدن به یک عضو پویا و زنده در جامعه اسلامی، علاوه بر ایمان بی قید و شرط به اصل دین، باید از سر تا پای فرهنگ اسلام را هضم و جزء وجود خود کند. لذا شناخت هرچه بهتر عناصر تشکیل دهنده ی فرهنگ اسلامی و نقش این عناصر در سامان بخشیدن به تمدن اسلامی، زمینه را برای حضور فعال و پویا در جامعه اسلامی فراهم می سازد.
📖کتاب #کارکردهای_معرفتی_و_تمدنی_فلسفه_اسلامی نوشته ی #حسن_عبدی
#مشاوره
📌@canoon_org
🔰حکمت حجاب چیست و اهمیت پوشش زنان از نظر اسلام به چه دلیلی می باشد؟
🔶هدف از آفرینش انسان، امتحان شدن، عبادت کردن و کمال یافتن است. با توجه به اینکه همه اوامر و نواهی الهی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی می باشد و یقینا در رسیدن انسان به سعادت و کمال ابدی موثر است، مراعات پوشش تعیین شده در دین وسیله ای ضروری است تا انسان بتواند روح خود را پاک و نورانی نگاه دارد و به تعالی برسد. از سوی دیگر، عدم رعایت حجاب لازم، مانع رسیدن به هدف می شود و روح را ظلمانی می کند.
🔷حجاب موجب پاکیزگی قلبی و معنوی و تقویت عفاف و حیا می شود. حجاب از فحشا جلوگیری و موجب شناخته شدن انسان به ایمان و سالم ماندن از آزار و طمع دیگران می شود. نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع ناشدنی در می آورد. شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام، سیری ناپذیر است. بالا رفتن آمار فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
💢دین اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل دارد. در واقع اهمیت پوشش زنان در اسلام به این خاطر است که اولا مرد با کوچکترین بهانه ای حتی یک نگاه، تحریک می شود. ثانیا صبر و تحمل او در برابر غریزه ی جنسی از زن کمتر است. ثالثا زن بر حسب طبیعت، لطیف تر و زیباتر و خواستنی تر است. همچنین میل به خودنمایی و خودآرایی و دلبری در زن بسیار قوی تر از مرد است.
📖کتاب #حقوق_زن نوشته ی #حمید_کریمی
#زن
#آزادی
#حجاب
#مشاوره
📌@canoon_org
🔶هدف از آفرینش انسان، امتحان شدن، عبادت کردن و کمال یافتن است. با توجه به اینکه همه اوامر و نواهی الهی بر اساس مصالح و مفاسد واقعی می باشد و یقینا در رسیدن انسان به سعادت و کمال ابدی موثر است، مراعات پوشش تعیین شده در دین وسیله ای ضروری است تا انسان بتواند روح خود را پاک و نورانی نگاه دارد و به تعالی برسد. از سوی دیگر، عدم رعایت حجاب لازم، مانع رسیدن به هدف می شود و روح را ظلمانی می کند.
🔷حجاب موجب پاکیزگی قلبی و معنوی و تقویت عفاف و حیا می شود. حجاب از فحشا جلوگیری و موجب شناخته شدن انسان به ایمان و سالم ماندن از آزار و طمع دیگران می شود. نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت های بی بند و بار، هیجان ها و التهاب های جنسی را به صورت یک عطش روحی و خواست اشباع ناشدنی در می آورد. شهوت جنسی همانند شهوت مال و مقام، سیری ناپذیر است. بالا رفتن آمار فحشا و تجاوزات جنسی در جوامع متمدن و آزاد امروزی، شاهد این گفتار است.
💢دین اسلام به قدرت شگرف این غریزه سرکش توجه کامل دارد. در واقع اهمیت پوشش زنان در اسلام به این خاطر است که اولا مرد با کوچکترین بهانه ای حتی یک نگاه، تحریک می شود. ثانیا صبر و تحمل او در برابر غریزه ی جنسی از زن کمتر است. ثالثا زن بر حسب طبیعت، لطیف تر و زیباتر و خواستنی تر است. همچنین میل به خودنمایی و خودآرایی و دلبری در زن بسیار قوی تر از مرد است.
📖کتاب #حقوق_زن نوشته ی #حمید_کریمی
#زن
#آزادی
#حجاب
#مشاوره
📌@canoon_org
کانون اندیشه جوان
Photo
🔶یکی از اشکالات در کرسی های آزاداندیشی این است که متاسفانه شخصیت های علمی و متخصص صاحب نظر در کشور کم هستند. این موضوع نشان می دهد که تعداد دانشمندان علوم انسانی ما که صاحب فکر و نظر باشند، بسیار اندک است. چه بسا اساتیدی که بیشتر، دیدگاه های دیگران را بیان می کنند تا نظر و عقیده خودشان. حتی به ندرت پیدا می شود افرادی که بر نظریه های دیگران نقد داشته باشند چه رسد به اینکه خود، صاحب نظریه و نوآوری شوند.
🔷آسیب دوم این است که علاوه بر اینکه صاحبان نظریه کم هستند، جسارت عرضه ی نظریه در معرض نقد و داوری هم اندک است؛ یعنی همان تعداد اندکی که صاحب نظریه هستند، تمایل چندانی ندارند که وارد میدان نقد و داوری شوند؛ چون ممکن است نظریه شان که سالیان طولانی برای آن زحمت کشیده اند، رد شود.
💢آسیب سوم در مقام داوری و ارزیابی است. شوراهای علمی کرسی ها باید کار ممیزی را انجام دهند و نه داوری، اما اغلب همین شورای علمی کار داوری را انجام می دهد و گاه پس از ساعتها بحث، نظریه را به این دلیل که آن را قبول ندارند، رد می کنند؛ حال آنکه همین چند ساعت بحث نشان می دهد که آن نظریه ارزش برگزار کردن کرسی را دارد و قبول نداشتن آنها نباید مانع برگزاری کرسی و پیش کرسی شود.
📖ماهنامه زمانه، شماره 124 و 125، ص 42 و 43
#مشاوره
#دانشگاه
#کرسی_های_آزاداندیشی
📌@canoon_org
🔷آسیب دوم این است که علاوه بر اینکه صاحبان نظریه کم هستند، جسارت عرضه ی نظریه در معرض نقد و داوری هم اندک است؛ یعنی همان تعداد اندکی که صاحب نظریه هستند، تمایل چندانی ندارند که وارد میدان نقد و داوری شوند؛ چون ممکن است نظریه شان که سالیان طولانی برای آن زحمت کشیده اند، رد شود.
💢آسیب سوم در مقام داوری و ارزیابی است. شوراهای علمی کرسی ها باید کار ممیزی را انجام دهند و نه داوری، اما اغلب همین شورای علمی کار داوری را انجام می دهد و گاه پس از ساعتها بحث، نظریه را به این دلیل که آن را قبول ندارند، رد می کنند؛ حال آنکه همین چند ساعت بحث نشان می دهد که آن نظریه ارزش برگزار کردن کرسی را دارد و قبول نداشتن آنها نباید مانع برگزاری کرسی و پیش کرسی شود.
📖ماهنامه زمانه، شماره 124 و 125، ص 42 و 43
#مشاوره
#دانشگاه
#کرسی_های_آزاداندیشی
📌@canoon_org
🔰چه چیزی سبب گردید فلاسفه و حکمای اسلامی بر اعتدال تأکید کرده و با افراط و تفریط در قوا و استعدادها مقابله کنند؟
🔶آنچه فلاسفه و حکمای اسلامی مانند ملاصدرا را بر آن داشته تا بر اعتدال تأکید کرده و با افراط و تفریط در قوا و استعدادها مقابله کنند، این است که اعتدال، موجب آزادی عقل می شود. این حکما معتقدند اگر عقل بخواهد آزادانه در میان همه قوا حکم کند، نباید هیچ قوه ای از مسیر غایت خود تخطی کند. آن گاه که انسان جلوی همه انحرافات قوا را با بایدها و نبایدهای شرعی یا عقلی بگیرد و فرمان عقل را حاکم کند، به سعادت خواهد رسید.
🔷به اعتقاد آنان، نفس انسان دارای قوای متعدد است که در یکدیگر تاثير گذاشته و گاهی اثر هم را خنثی می کنند. عقل، یکی از قوای نفس است که خود دارای دو قسم نظری و عملی است. وظیفه عقل عملی این است که در حوزه اعمال انسان، مفاهیمی مانند خوب، بد، خیر، شر، درست، نادرست، لازم، غیرلازم، وظیفه، تکلیف، بایسته ها و نبایسته ها را بسازد.
💢در فرایند ساخته شدن این مفاهیم توسط عقل، اموری مانند هواهای نفسانی، احساسات، هیجانات و تعصب ها که از دیگر قوای نفس انسانی هستند، تأثیر داشته و طغیان هوا و هوس ها، مطامع، احساسات لجاجت آمیز و تعصب آمیز و... که در واقع خارج شدن این قوا از حد اعتدال آنهاست، موجب خنثی شدن حکم عقل یا حتی قفل شدن آن می شود. در صورت خروج این امور از حد اعتدال، عقل و وجدان انسان محکوم غوغای آنها شده، برای ندای عقل حکم پارازیت را پیدا کرده و دیگر آدمی ندای عقل و وجدان خویش را نمی شنود.
📖کتاب #دره_های_موازی به قلم #علی_کریمیان_صیقلانی
#مشاوره
📌@canoon_org
🔶آنچه فلاسفه و حکمای اسلامی مانند ملاصدرا را بر آن داشته تا بر اعتدال تأکید کرده و با افراط و تفریط در قوا و استعدادها مقابله کنند، این است که اعتدال، موجب آزادی عقل می شود. این حکما معتقدند اگر عقل بخواهد آزادانه در میان همه قوا حکم کند، نباید هیچ قوه ای از مسیر غایت خود تخطی کند. آن گاه که انسان جلوی همه انحرافات قوا را با بایدها و نبایدهای شرعی یا عقلی بگیرد و فرمان عقل را حاکم کند، به سعادت خواهد رسید.
🔷به اعتقاد آنان، نفس انسان دارای قوای متعدد است که در یکدیگر تاثير گذاشته و گاهی اثر هم را خنثی می کنند. عقل، یکی از قوای نفس است که خود دارای دو قسم نظری و عملی است. وظیفه عقل عملی این است که در حوزه اعمال انسان، مفاهیمی مانند خوب، بد، خیر، شر، درست، نادرست، لازم، غیرلازم، وظیفه، تکلیف، بایسته ها و نبایسته ها را بسازد.
💢در فرایند ساخته شدن این مفاهیم توسط عقل، اموری مانند هواهای نفسانی، احساسات، هیجانات و تعصب ها که از دیگر قوای نفس انسانی هستند، تأثیر داشته و طغیان هوا و هوس ها، مطامع، احساسات لجاجت آمیز و تعصب آمیز و... که در واقع خارج شدن این قوا از حد اعتدال آنهاست، موجب خنثی شدن حکم عقل یا حتی قفل شدن آن می شود. در صورت خروج این امور از حد اعتدال، عقل و وجدان انسان محکوم غوغای آنها شده، برای ندای عقل حکم پارازیت را پیدا کرده و دیگر آدمی ندای عقل و وجدان خویش را نمی شنود.
📖کتاب #دره_های_موازی به قلم #علی_کریمیان_صیقلانی
#مشاوره
📌@canoon_org