🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه"
🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۹۲۵ م . لیسانس گرفت. یک سال بعد، گواهینامه عالی فلسفه و در سال ۱۹۲۸ م . دیپلم تتبعات عالی دانشگاه پاریس و سرانجام در سال ۱۹۲۹ م . دیپلم مدرسه السنه شرقی پاریس را اخذ نمود. در همین سالها با زبانهای عربی، فارسی و پهلوی آشنا شد.
🔸وی بعدها، نزد لویی ماسینیون رفت و نسخهای از کتاب حکمة الاشراق سهروردی را از او دریافت کرد. این کار تاثیر روحی فراوانی بر کربن نهاد او را راهی شرق نمود.
🔸کربن مدتها ریاست انستیتو فرانسه و ایران را عهدهدار بود و به همت او مشاهیری چون سهروردی، روزبهان و ملاصدرا برای جامعه علمی و فرهنگی اروپا به نامهایی آشنا مبدل گردید.
🔸هانری کربن را باید فیلسوف و مفسر حکمت معنوی شیعه نامید. مطالعات او در آثار عرفانی، لطف و جذبه وصفناپذیری به آثارش بخشیده است. کربن خود در این باره میگوید: پرورش من از آغاز فلسفی بود. به همین دلیل، نه به معنای دقیق کلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانی هستم و نه مستشرق؛ فیلسوفی رهروام به هر دیاری که راهبرم شوند.
🔹 #پرونده تلگرامی #فیلسوف_مستشرق
🔹به مناسبت همایش آنان که میاندیشند
🔹با موضوع هانری کربن
🔹۳۰ بهمن الی ۱ اسفند ۹۵
#هانری_کربن
#آنان_که_میاندیشند
.
t.iss.one/Canoon_org/507
🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن رفت و در سال ۱۹۲۵ م . لیسانس گرفت. یک سال بعد، گواهینامه عالی فلسفه و در سال ۱۹۲۸ م . دیپلم تتبعات عالی دانشگاه پاریس و سرانجام در سال ۱۹۲۹ م . دیپلم مدرسه السنه شرقی پاریس را اخذ نمود. در همین سالها با زبانهای عربی، فارسی و پهلوی آشنا شد.
🔸وی بعدها، نزد لویی ماسینیون رفت و نسخهای از کتاب حکمة الاشراق سهروردی را از او دریافت کرد. این کار تاثیر روحی فراوانی بر کربن نهاد او را راهی شرق نمود.
🔸کربن مدتها ریاست انستیتو فرانسه و ایران را عهدهدار بود و به همت او مشاهیری چون سهروردی، روزبهان و ملاصدرا برای جامعه علمی و فرهنگی اروپا به نامهایی آشنا مبدل گردید.
🔸هانری کربن را باید فیلسوف و مفسر حکمت معنوی شیعه نامید. مطالعات او در آثار عرفانی، لطف و جذبه وصفناپذیری به آثارش بخشیده است. کربن خود در این باره میگوید: پرورش من از آغاز فلسفی بود. به همین دلیل، نه به معنای دقیق کلمه متخصص زبان و فرهنگ آلمانی هستم و نه مستشرق؛ فیلسوفی رهروام به هر دیاری که راهبرم شوند.
🔹 #پرونده تلگرامی #فیلسوف_مستشرق
🔹به مناسبت همایش آنان که میاندیشند
🔹با موضوع هانری کربن
🔹۳۰ بهمن الی ۱ اسفند ۹۵
#هانری_کربن
#آنان_که_میاندیشند
.
t.iss.one/Canoon_org/507
Telegram
کانون اندیشه جوان
هشتمین همایش از سلسله همایشهای #آنان_که_میاندیشند با هدف نقد و بررسی آثار و آراء #هانری_کربن در بهمن و اسفند ۹۵ برگزار میشود.
@canoon_org
@canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊 " حکمت اسلامی - ایرانی، کلید حل بحرانها از دید هانری کربن "
🔸توجه کربن به حکمت و به طور خاص حکمت اسلامی – ایرانی مبتنی بر دغدغههای جدی ناشی از بحرانهای معاصر برای انسان این روزگار بودهاست. کربن با شناخت عمیقی از بحرانها به راه حلها میاندیشد و البته راه حلها را هم در مبانی اساسی و بنیادین فلسفی و حکمی جستجو میکند.
🔸او به گونهای اجمالی به این نتیجه رسید که علّت اصلی بحران در غرب فقدان عالم مثال است و راه حل اصلی آن نیز در باور به عالم مثال نهفته است. کربن میخواست برای حل این بحرانها از میراث معنوی و حکمی و نظام مابعدالطبیعی بهره برده و با اتخاذ روشی مناسب، این میراث را برای انسان در اکنون و اینجا به کار گیرد. وی در حد مقدورات و امکانات خود به هر سنت و میراثی که تصور میکرد این جریان معنوی و حکمی در آن وجود دارد رجوع کرد.
🔸 از جمله آنها میراث معنوی باستانی غرب، حکمتهای شرقی همچون هندوئیسم، گرایشهای معنوی برجسته در سنت یهودی و مسیحی بود که آنها نیز همچون او با فهم دقیق بحران، درصدد یافتن راه حل بودند. در این میان میتوان به گرایشهایی همچون نوتومائی، سنتگرایی و برخی از جریانهای موجود در پروتستانتیزم اشاره کرد.
اما به رغم بهرهگیری از همۀ آنها، راه حل نهایی خود را در این نظامها نیافت و تنها با آشنایی با حکمت نبوی که در حکمت اسلامی – ایرانی تبلور تام یافتهاست، گمشدۀ خود را پیدا کرد و دریافت که با احیاء این حکمت است که میتوان به یافتن راه حلهای بشری مناسب امیدوار بود.
🔸بر این اساس میتوان گفت کلید حل این بحرانها، عالم مثال است که به گونهای برجسته در حکمت اسلامی – ایرانی مطرح شدهاست. به باور او اهمیت عالم مثال در حدی است که حتی در چگونگی روش فلسفی تأثیرگذار است.
🔆 برگرفته از مقاله «نقش عالم مثال در پاسخگویی به بحرانهای انسان معاصر از دیدگاه هانری کربن» نوشتۀ «سیدمحسن میری»
پرونده تلگرامی #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️@Canoon_org
.
🔸توجه کربن به حکمت و به طور خاص حکمت اسلامی – ایرانی مبتنی بر دغدغههای جدی ناشی از بحرانهای معاصر برای انسان این روزگار بودهاست. کربن با شناخت عمیقی از بحرانها به راه حلها میاندیشد و البته راه حلها را هم در مبانی اساسی و بنیادین فلسفی و حکمی جستجو میکند.
🔸او به گونهای اجمالی به این نتیجه رسید که علّت اصلی بحران در غرب فقدان عالم مثال است و راه حل اصلی آن نیز در باور به عالم مثال نهفته است. کربن میخواست برای حل این بحرانها از میراث معنوی و حکمی و نظام مابعدالطبیعی بهره برده و با اتخاذ روشی مناسب، این میراث را برای انسان در اکنون و اینجا به کار گیرد. وی در حد مقدورات و امکانات خود به هر سنت و میراثی که تصور میکرد این جریان معنوی و حکمی در آن وجود دارد رجوع کرد.
🔸 از جمله آنها میراث معنوی باستانی غرب، حکمتهای شرقی همچون هندوئیسم، گرایشهای معنوی برجسته در سنت یهودی و مسیحی بود که آنها نیز همچون او با فهم دقیق بحران، درصدد یافتن راه حل بودند. در این میان میتوان به گرایشهایی همچون نوتومائی، سنتگرایی و برخی از جریانهای موجود در پروتستانتیزم اشاره کرد.
اما به رغم بهرهگیری از همۀ آنها، راه حل نهایی خود را در این نظامها نیافت و تنها با آشنایی با حکمت نبوی که در حکمت اسلامی – ایرانی تبلور تام یافتهاست، گمشدۀ خود را پیدا کرد و دریافت که با احیاء این حکمت است که میتوان به یافتن راه حلهای بشری مناسب امیدوار بود.
🔸بر این اساس میتوان گفت کلید حل این بحرانها، عالم مثال است که به گونهای برجسته در حکمت اسلامی – ایرانی مطرح شدهاست. به باور او اهمیت عالم مثال در حدی است که حتی در چگونگی روش فلسفی تأثیرگذار است.
🔆 برگرفته از مقاله «نقش عالم مثال در پاسخگویی به بحرانهای انسان معاصر از دیدگاه هانری کربن» نوشتۀ «سیدمحسن میری»
پرونده تلگرامی #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️@Canoon_org
.
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊" دکتر سید حسین نصر : کربن توجه زیادی به گروههای نظیر «شیخیه» داشت. "
🔸برخی امور و موضوعات فلسفی بود که فهم یا دریافت یا برداشت من با کربن متفاوت است و با نظر او توافق ندارم. از جمله در مورد حرکت جوهری.
🔸یک مساله دیگر، از جهت ساختار سنت اسلامی، من به وجوه متعادلتر شیعه باور و توجه دارم و او توجه زیادی به شیخیه و برخی گروههای اینچنینی داشت. این گروهها اگر چه از فرق مسلمان بودند و در داخل تمدن و سنت اسلامی قابل بررسی هستند، اما به نظر من از جریانات اصلی محسوب نمیشوند. توجه من به جریان اصلی و مرکزی جهان اسلام معطوف است و من برخلاف کربن آن را مهمتر میدانم.
🔸 من همواره جهانشناسی و علوم طبیعی را هم دنبال کرده ام و سیر علوم را در تمدن اسلامی بسیار با اهمیت میدانم. کربن علوم نخوانده بود و از ابتدا فلسفه و الهیات خوانده و به همان محدوده توجه داشت. کربن توجه زیادی به ابن عربی داشت ولی به مکاتب عرفانی و تصوف در مصر و مغرب اسلامی در شمال آفریقا و... توجهی نمیکرد. من این مکاتب را مهم میدانم و شاهد استمرار معنوی آنها تا این زمان بوده و هستم.
🔸توجه ما به شعر فارسی، با یکدیگر فرق داشت. زبان فارسی زبان اصلی کربن نبود و به همین دلیل هم کشش زیادی به شعر فارسی نداشت. برایش این شعر و اوزان و زیباییها و ظرائف آن طبیعی نبود، اما برای من جهان بسیط و فوقالعادهای از زیبایی بود که بخش عظیمی از میراث معنوی اسلام و ایران، اعم از فلسفی و عرفانی و ادبی را در خود نهفته داشت.
🔸به رغم این تفاوت نظرها، کربن یکی از بزرگترین متفکران عرصه فرهنگ، معنویت، اندیشه و سنت ما بود. او برای ایران و تشیع زحمات بسیاری کشید و میراث گرانبهایی برجای نهاد. از این منظر همه ما باید برای این متفکر اصیل و برجسته احترامی خاص و اعتباری فراوان قائل شویم.
🔹از گفتگوی دکتر سید حسن نصر با ماهنامۀ اطلاعات حکمت و معرفت، اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۲
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸برخی امور و موضوعات فلسفی بود که فهم یا دریافت یا برداشت من با کربن متفاوت است و با نظر او توافق ندارم. از جمله در مورد حرکت جوهری.
🔸یک مساله دیگر، از جهت ساختار سنت اسلامی، من به وجوه متعادلتر شیعه باور و توجه دارم و او توجه زیادی به شیخیه و برخی گروههای اینچنینی داشت. این گروهها اگر چه از فرق مسلمان بودند و در داخل تمدن و سنت اسلامی قابل بررسی هستند، اما به نظر من از جریانات اصلی محسوب نمیشوند. توجه من به جریان اصلی و مرکزی جهان اسلام معطوف است و من برخلاف کربن آن را مهمتر میدانم.
🔸 من همواره جهانشناسی و علوم طبیعی را هم دنبال کرده ام و سیر علوم را در تمدن اسلامی بسیار با اهمیت میدانم. کربن علوم نخوانده بود و از ابتدا فلسفه و الهیات خوانده و به همان محدوده توجه داشت. کربن توجه زیادی به ابن عربی داشت ولی به مکاتب عرفانی و تصوف در مصر و مغرب اسلامی در شمال آفریقا و... توجهی نمیکرد. من این مکاتب را مهم میدانم و شاهد استمرار معنوی آنها تا این زمان بوده و هستم.
🔸توجه ما به شعر فارسی، با یکدیگر فرق داشت. زبان فارسی زبان اصلی کربن نبود و به همین دلیل هم کشش زیادی به شعر فارسی نداشت. برایش این شعر و اوزان و زیباییها و ظرائف آن طبیعی نبود، اما برای من جهان بسیط و فوقالعادهای از زیبایی بود که بخش عظیمی از میراث معنوی اسلام و ایران، اعم از فلسفی و عرفانی و ادبی را در خود نهفته داشت.
🔸به رغم این تفاوت نظرها، کربن یکی از بزرگترین متفکران عرصه فرهنگ، معنویت، اندیشه و سنت ما بود. او برای ایران و تشیع زحمات بسیاری کشید و میراث گرانبهایی برجای نهاد. از این منظر همه ما باید برای این متفکر اصیل و برجسته احترامی خاص و اعتباری فراوان قائل شویم.
🔹از گفتگوی دکتر سید حسن نصر با ماهنامۀ اطلاعات حکمت و معرفت، اردیبهشت ۱۳۸۸، شماره ۲
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊"علامه طباطبایی معتقد بود کربن قلبا مسلمان شدهاست"
🔸علامه درباره کربن میگفت: مسیو هانری کربن، استاد شیعهشناس دانشگاه سوربن، مرد سلیمالنفس و منصفی بود. او معتقد بود در میان تمام مذاهب عالم، فقط مذهب شیعه است که مذهبی پویا، متحرّک و زنده است. دین شیعه، دین حرکت و زندگی است؛ چون معتقد است که حتما باید امام و رهبر امت زنده باشد و تکامل انسان فقط به وصول به مقام مقدس او حاصل میشود و لذا برای این منظور از هیچ حرکت و پویایی و عشق دریغ نمیکند.
🔸کربن بارها دعاهای صحیفه را میخواند و گریه میکرد. به خانوادهاش اما گفته بود: کربن قلبا مسلمان شده، چیزی که هست علنی بروز نمیدهد.
🔹از کتاب «خردپیشهای پارسا؛ نگارههایی دربارۀ علامه طباطبایی» نوشتۀ سعید دژفر
انتشارات کانون اندیشۀ جوان
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸علامه درباره کربن میگفت: مسیو هانری کربن، استاد شیعهشناس دانشگاه سوربن، مرد سلیمالنفس و منصفی بود. او معتقد بود در میان تمام مذاهب عالم، فقط مذهب شیعه است که مذهبی پویا، متحرّک و زنده است. دین شیعه، دین حرکت و زندگی است؛ چون معتقد است که حتما باید امام و رهبر امت زنده باشد و تکامل انسان فقط به وصول به مقام مقدس او حاصل میشود و لذا برای این منظور از هیچ حرکت و پویایی و عشق دریغ نمیکند.
🔸کربن بارها دعاهای صحیفه را میخواند و گریه میکرد. به خانوادهاش اما گفته بود: کربن قلبا مسلمان شده، چیزی که هست علنی بروز نمیدهد.
🔹از کتاب «خردپیشهای پارسا؛ نگارههایی دربارۀ علامه طباطبایی» نوشتۀ سعید دژفر
انتشارات کانون اندیشۀ جوان
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 خاطره دکتر دینانی از ملاقات با هانری کربن :
🔸از او پرسیدم "ذکر جلی" شما چیست؟
#فیلسوف_مستشرق
#ویدئو
کانون اندیشه جوان
♦️ @Canoon_org
🔸از او پرسیدم "ذکر جلی" شما چیست؟
#فیلسوف_مستشرق
#ویدئو
کانون اندیشه جوان
♦️ @Canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊" تکثرگرایی دینی، پاشنۀ آشیل فلسفۀ کربن "
🔸به نظر میرسد پاشنۀ آشیل فلسفۀ کربن و روش پدیدار شناختی او، «خالی شدن فلسفۀ اسلامی از عقلانیت» است. در واقع با روش او میتوان هر دینی را به گونهای تفسیر کرد که حقیقت داشته باشد! از مجموع آثار کربن و اعتقادات او، از آن جمله اعتقاد به اسلام باطنی و یا نظریهای که در خصوص تقریب ادیان دارد، میتوان تصویب «تکثرگرایی دینی» را از دیدگاه او استنباط کرد. او با آغوش باز کثرت ادیان را میپذیرد و تغییر دین حتی اگر به سمت دین کاملتر باشد با اظهار تأسف او همراه است. برای مثال در «تاریخ فلسفۀ اسلامی» مینویسد :« با کمال تأسف، صائبین فاقد کتابی وحیشده بودند که میتوانست آنان را در زمرۀ اهل کتاب در بیاورد و به تدریج مجبور شدند اسلام را بپذیرند.»
🔸از نظر کربن، اسلام دارای جوهری معنوی است و توجه به باطن، اساس و قوامدهندۀ تشیع است . وظیفۀ حکمت نبوی شیعی، تداوم و حفظ معنای باطنی وحی الهی است و با همین باطن بود که اسلام مثل مسیحیت تبدیل به دینی عرفی نشد.
🔸کربن اسلام باطنی را برتر از اسلام ظاهری میداند. به اعتقاد وی اگر مخاطب نه اسلام رسمی و قانونی، بلکه اسلام معنوی باشد شرایط گفت و شنود مسیحیت و اسلام، اعم از مشرب تصوف یا عرفان شیعی از سر تا پا دگرگون میشود. بین ادیان ابراهیمی اسلام، مسیحیت و نیز عرفان اسماعیلی و شیعی و تعلیمات حکمی شیعی با توجه به تأویل، نزدیکی برقرار است.
🔸از نظر کربن، تفسیر عرفانی تشیع از همۀ وجوه تشیع مهمتر است. از نظر برخی دیگر، بعد فقهی یا سیاسی مهمتر است.
به نظر میرسد خود کربن هم به طور رسمی به اسلام و تشیع نگرویدهاست.؛ زیرا اسلام و تشیعی که او به آن اعتقاد دارد اسلام و تشیع باطنی است و نه به تعبیر خود او، اسلام و تشیع رسمی. هرچند بعضی معتقدند او به اسلام و تشیع گرویدهاست.
🔹برگرفته از مقاله «اسلام و مسیحیت؛ امکان گفتگوی دو مکتب از دیدگاه هانری کربن» . نوشته «اعظم قاسمی»
پروندۀ تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸به نظر میرسد پاشنۀ آشیل فلسفۀ کربن و روش پدیدار شناختی او، «خالی شدن فلسفۀ اسلامی از عقلانیت» است. در واقع با روش او میتوان هر دینی را به گونهای تفسیر کرد که حقیقت داشته باشد! از مجموع آثار کربن و اعتقادات او، از آن جمله اعتقاد به اسلام باطنی و یا نظریهای که در خصوص تقریب ادیان دارد، میتوان تصویب «تکثرگرایی دینی» را از دیدگاه او استنباط کرد. او با آغوش باز کثرت ادیان را میپذیرد و تغییر دین حتی اگر به سمت دین کاملتر باشد با اظهار تأسف او همراه است. برای مثال در «تاریخ فلسفۀ اسلامی» مینویسد :« با کمال تأسف، صائبین فاقد کتابی وحیشده بودند که میتوانست آنان را در زمرۀ اهل کتاب در بیاورد و به تدریج مجبور شدند اسلام را بپذیرند.»
🔸از نظر کربن، اسلام دارای جوهری معنوی است و توجه به باطن، اساس و قوامدهندۀ تشیع است . وظیفۀ حکمت نبوی شیعی، تداوم و حفظ معنای باطنی وحی الهی است و با همین باطن بود که اسلام مثل مسیحیت تبدیل به دینی عرفی نشد.
🔸کربن اسلام باطنی را برتر از اسلام ظاهری میداند. به اعتقاد وی اگر مخاطب نه اسلام رسمی و قانونی، بلکه اسلام معنوی باشد شرایط گفت و شنود مسیحیت و اسلام، اعم از مشرب تصوف یا عرفان شیعی از سر تا پا دگرگون میشود. بین ادیان ابراهیمی اسلام، مسیحیت و نیز عرفان اسماعیلی و شیعی و تعلیمات حکمی شیعی با توجه به تأویل، نزدیکی برقرار است.
🔸از نظر کربن، تفسیر عرفانی تشیع از همۀ وجوه تشیع مهمتر است. از نظر برخی دیگر، بعد فقهی یا سیاسی مهمتر است.
به نظر میرسد خود کربن هم به طور رسمی به اسلام و تشیع نگرویدهاست.؛ زیرا اسلام و تشیعی که او به آن اعتقاد دارد اسلام و تشیع باطنی است و نه به تعبیر خود او، اسلام و تشیع رسمی. هرچند بعضی معتقدند او به اسلام و تشیع گرویدهاست.
🔹برگرفته از مقاله «اسلام و مسیحیت؛ امکان گفتگوی دو مکتب از دیدگاه هانری کربن» . نوشته «اعظم قاسمی»
پروندۀ تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊" کربن هم مدرن بود هم نه! "
🔸او یک انسان مدرن بود. شیکپوش، تر و تمیز و مانند یک پروفسور دانشگاه سوربن. در واقع در رفتار، حرکات و لباسهایش مدرن بود. اما به یک معنا تفکر مدرن نداشت. در واقع داشت و نداشت. او با تمام متفکران دوران امروز آشنا بود و دوست. او اولین کسى است که دو تا از کتابهاى هایدگر را به زبان فرانسه ترجمه کرد و «ژان پل سارتر» خود را همیشه مدیون کربن مىدانسته، چرا که از طریق ترجمههاى کربن با هایدگر آشنا شد. اصلاً مدرنیته یعنى چه؟ یعنى امروزى بودن و با تمام نظریات آشنا بودن. اما به یک معنا مدرن نبود و آن این بود که نوعى از مدرنیته، نفى تفکر الهى و معنوى است و تفکر الهى در مدرنیته جایى ندارد و کم است.
🔸گمشدۀ دوران جدید، از دکارت به بعد این است. ما فلسفه داریم، اما آن چیزى که کربن همیشه در جست وجوى آن بوده است، حکمت الهى بوده است. اصلاً او بوده است که لفظ حکمت الهى را که «تئوسوفى» بوده احیا کرده است. این لفظى بوده که به حکماى الهى مىگفتند. اما امروزه معناى دیگرى پیدا کرده است، معناى احضار ارواح و امثال اینها. بنابراین با احیاى این لفظ و کلمه، بعضى گمان بردهاند کربن به دنبال موضوعاتى چون طلسمات و علوم غریبه است. نه، او عاشق تئوسوفى به معناى افلوطینى است.
🔸این را در مدرنیته نمى توان دید، یعنى شما در مدرنیته، حکیم الهى نمىبینید. بله، به بعضى از متکلمان، «متأله» مىگویند ولى متاله غیر از آن معنایى است که کربن اراده مىکرد. او این حکمت را در افلاطون و افلوطین مى یافته. در سن توماس مى یافته و مخصوصاً در ملاصدرا و سهروردى یافته است و حتى این سهروردى بود که پیر و مرشد او در حکمت الهى بوده است.
🔹برگرفته از گفتگوی دکتر «غلامرضا اعوانی» با روزنامه «شرق»، 9 شهریور 1384
پروندۀ تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸او یک انسان مدرن بود. شیکپوش، تر و تمیز و مانند یک پروفسور دانشگاه سوربن. در واقع در رفتار، حرکات و لباسهایش مدرن بود. اما به یک معنا تفکر مدرن نداشت. در واقع داشت و نداشت. او با تمام متفکران دوران امروز آشنا بود و دوست. او اولین کسى است که دو تا از کتابهاى هایدگر را به زبان فرانسه ترجمه کرد و «ژان پل سارتر» خود را همیشه مدیون کربن مىدانسته، چرا که از طریق ترجمههاى کربن با هایدگر آشنا شد. اصلاً مدرنیته یعنى چه؟ یعنى امروزى بودن و با تمام نظریات آشنا بودن. اما به یک معنا مدرن نبود و آن این بود که نوعى از مدرنیته، نفى تفکر الهى و معنوى است و تفکر الهى در مدرنیته جایى ندارد و کم است.
🔸گمشدۀ دوران جدید، از دکارت به بعد این است. ما فلسفه داریم، اما آن چیزى که کربن همیشه در جست وجوى آن بوده است، حکمت الهى بوده است. اصلاً او بوده است که لفظ حکمت الهى را که «تئوسوفى» بوده احیا کرده است. این لفظى بوده که به حکماى الهى مىگفتند. اما امروزه معناى دیگرى پیدا کرده است، معناى احضار ارواح و امثال اینها. بنابراین با احیاى این لفظ و کلمه، بعضى گمان بردهاند کربن به دنبال موضوعاتى چون طلسمات و علوم غریبه است. نه، او عاشق تئوسوفى به معناى افلوطینى است.
🔸این را در مدرنیته نمى توان دید، یعنى شما در مدرنیته، حکیم الهى نمىبینید. بله، به بعضى از متکلمان، «متأله» مىگویند ولى متاله غیر از آن معنایى است که کربن اراده مىکرد. او این حکمت را در افلاطون و افلوطین مى یافته. در سن توماس مى یافته و مخصوصاً در ملاصدرا و سهروردى یافته است و حتى این سهروردى بود که پیر و مرشد او در حکمت الهى بوده است.
🔹برگرفته از گفتگوی دکتر «غلامرضا اعوانی» با روزنامه «شرق»، 9 شهریور 1384
پروندۀ تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊" قوت کربن در شناساندن برخی از فلاسفه، ضعف او در کشف ابعاد اجتماعی-سیاسی ائمه اطهار (ع) "
🔸ما امروز میتوانیم از آثار کربن بهرههای فراوان بگیریم. میتوانیم هویت مستقل فلسفۀ اسلامی را که غیر از فلسفۀ یونانی است و به خصوص با ابن رشد خاتمه نیافته کشف کنیم و از تازگی و نوآوریهای فلسفۀ ملاصدرا و به خصوص نکات مهمی که در «حکمت انوار» یعنی فلسفه اشراقی «امام افلاطونیان پارس» وجود دارد آگاه شویم. کربن سهروردی را کشف کرد و به دنیا شناساند و این خدمت اندکی نیست. همین طور درباره ملاصدرا و بعضی فلاسفه بزرگ آن دوره. مکتب اصفهان، مکتب تهران و این گونه اصطلاحات را که ما بعدها در آثار دوست و همکار او آقای دکتر نصر هم میبینیم و در تاریخ فلسفههای اسلامی که بعدها نوشته شده رواج یافت. این ها در واقع با کربن شروع شد.
🔸یکی از مزایای کار او مراجعه او به مراجع اصلی است. درقسمت پایانی کتاب «ارض ملکوت» منتخباتی ازبیش از ده منبع را نقل میکند، از «رسائل قیصری» گرفته تا بعضی از کارهای فرقۀ شیخیه. این عمق، دقت و متدولوژی علمی او در تحقیق می تواند سرمشقی برای ما باشد. ما می توانیم از کتاب «تاریخ فلسفۀ اسلامی» کربن و دیگر تحقیقات او نتیجه بگیریم که در تمدن اسلامی نوعی فلسفۀ خاص با هویت خاص خودش به وجود آمده که از عناصر دیگر تمدنها نیز استفاده کرده اما در مجموع تقلید و رونوشت هیچ یک از آنها نیست. البته کارها و تحقیقات اونیاز به تکیمل و تنقیح دارد.
🔸گزارش کربن در مقدمه پنجاه _شصت صفحهایش بر کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» درباره امامان شیعه به گونهای است که آدم احساس میکند که امامان، دراویش و صوفیان مقدسی بودهاند. گویی این ائمه (ع) هیچ بُعد مبارزاتی و اجتماعی- سیاسی در زندگیشان نبوده است. در حالی که تاریخ شیعه را با خون نوشتهاند و ما میدانیم قیامهایی را که شیعیان و بعضی فرزندان و فرزند خواندگان ائمه به راه انداختند در طول تاریخ چه پر شمار بوده و همواره شیعه با حکومتها سرِ ناسازگاری داشته و دنبال تأسیس و تشکیل حکومتی مبتنی بر آموزه های دین اصیل بوده است.
🔹برگرفته از گفتگوی دکتر «همایون همتی» با هفتهنامه «خردنامه»، سال 1383، شماره 37
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸ما امروز میتوانیم از آثار کربن بهرههای فراوان بگیریم. میتوانیم هویت مستقل فلسفۀ اسلامی را که غیر از فلسفۀ یونانی است و به خصوص با ابن رشد خاتمه نیافته کشف کنیم و از تازگی و نوآوریهای فلسفۀ ملاصدرا و به خصوص نکات مهمی که در «حکمت انوار» یعنی فلسفه اشراقی «امام افلاطونیان پارس» وجود دارد آگاه شویم. کربن سهروردی را کشف کرد و به دنیا شناساند و این خدمت اندکی نیست. همین طور درباره ملاصدرا و بعضی فلاسفه بزرگ آن دوره. مکتب اصفهان، مکتب تهران و این گونه اصطلاحات را که ما بعدها در آثار دوست و همکار او آقای دکتر نصر هم میبینیم و در تاریخ فلسفههای اسلامی که بعدها نوشته شده رواج یافت. این ها در واقع با کربن شروع شد.
🔸یکی از مزایای کار او مراجعه او به مراجع اصلی است. درقسمت پایانی کتاب «ارض ملکوت» منتخباتی ازبیش از ده منبع را نقل میکند، از «رسائل قیصری» گرفته تا بعضی از کارهای فرقۀ شیخیه. این عمق، دقت و متدولوژی علمی او در تحقیق می تواند سرمشقی برای ما باشد. ما می توانیم از کتاب «تاریخ فلسفۀ اسلامی» کربن و دیگر تحقیقات او نتیجه بگیریم که در تمدن اسلامی نوعی فلسفۀ خاص با هویت خاص خودش به وجود آمده که از عناصر دیگر تمدنها نیز استفاده کرده اما در مجموع تقلید و رونوشت هیچ یک از آنها نیست. البته کارها و تحقیقات اونیاز به تکیمل و تنقیح دارد.
🔸گزارش کربن در مقدمه پنجاه _شصت صفحهایش بر کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» درباره امامان شیعه به گونهای است که آدم احساس میکند که امامان، دراویش و صوفیان مقدسی بودهاند. گویی این ائمه (ع) هیچ بُعد مبارزاتی و اجتماعی- سیاسی در زندگیشان نبوده است. در حالی که تاریخ شیعه را با خون نوشتهاند و ما میدانیم قیامهایی را که شیعیان و بعضی فرزندان و فرزند خواندگان ائمه به راه انداختند در طول تاریخ چه پر شمار بوده و همواره شیعه با حکومتها سرِ ناسازگاری داشته و دنبال تأسیس و تشکیل حکومتی مبتنی بر آموزه های دین اصیل بوده است.
🔹برگرفته از گفتگوی دکتر «همایون همتی» با هفتهنامه «خردنامه»، سال 1383، شماره 37
پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
کانون اندیشه جوان
🖊 "هانری کربن و زندگی محققانه" 🔸هانری کربن ( Henry.Corbin ) در چهارم آوریل ۱۹۰۳ م . در شهر پاریس دیده به جهان گشود. در دوران کودکی آموزشهای مذهب کاتولیک را آموخت. سپس به مدرسه علوم مسیحی رفت و به نهضت پروتستان علاقهمند شد. وی برای ادامه تحصیل به دانشگاه…
🖊" باطنگرایی کربن، پناهگاه اسیران مدرنیته "
🔸نصر به دلیل توجه خاص کربن به حکمت، به وی علاقهمند بود. کربن که شاگرد فیلسوفان بزرگی چون هوسرل، ژیلسون، برلیه و ... بود، با تمام وجود به حکمت اسلامی روی آورد و تلاش وی برای شناخت حکمت اسلامی و ارتباط او با علامه طباطبایی، زمینۀ آشناییاش با نصر را فراهم ساخت.
🔸آیتالله علیاکبر #رشاد در همایش آنان که میاندیشند با موضوع «بررسی و نقد آراء و اندیشههای دکتر سید حسین نصر» میگوید: "کربن سرانجام نه توانست شیعه باشد و نه مسیحی ماند و ادعا کرد شیعۀ پروتستان است. او گرچه ظاهرا خدماتی به حکمت اسلامی کرد، ترویج باطنگرایی دلخوشکننده و معنویت آرامشبخش، تنها برای غریبان اسیر مدرنیته پناهگاه روانی خوبی است."
🔹برگرفته از کتاب «نصر، سنت، تجدد؛ بررسی زندگی و افکار سید حسین نصر» .
به کوشش عبدالله محمدی
انتشارات کانون اندیشۀ جوان
🔹پایان پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔸نصر به دلیل توجه خاص کربن به حکمت، به وی علاقهمند بود. کربن که شاگرد فیلسوفان بزرگی چون هوسرل، ژیلسون، برلیه و ... بود، با تمام وجود به حکمت اسلامی روی آورد و تلاش وی برای شناخت حکمت اسلامی و ارتباط او با علامه طباطبایی، زمینۀ آشناییاش با نصر را فراهم ساخت.
🔸آیتالله علیاکبر #رشاد در همایش آنان که میاندیشند با موضوع «بررسی و نقد آراء و اندیشههای دکتر سید حسین نصر» میگوید: "کربن سرانجام نه توانست شیعه باشد و نه مسیحی ماند و ادعا کرد شیعۀ پروتستان است. او گرچه ظاهرا خدماتی به حکمت اسلامی کرد، ترویج باطنگرایی دلخوشکننده و معنویت آرامشبخش، تنها برای غریبان اسیر مدرنیته پناهگاه روانی خوبی است."
🔹برگرفته از کتاب «نصر، سنت، تجدد؛ بررسی زندگی و افکار سید حسین نصر» .
به کوشش عبدالله محمدی
انتشارات کانون اندیشۀ جوان
🔹پایان پرونده تلگرامی هانری کربن، #فیلسوف_مستشرق
کانون اندیشۀ جوان
♦️ @Canoon_org
🔶در دوره جدید، زمینه جدایی فلسفه از الهیات توسط اندیشمندانی نظیر #دکارت فراهم شد. دکارت امور را به دو قسم تقسیم می کند: امور الهی و غیرالهی. در امور الهی میبایست الهام خداوند را پذیرفت و آنها را بر عقل، مقدم دانست. اما در امور غیر الهی #فیلسوف نمی تواند چیزی را که حقیقتش معلوم نشده بپذیرد و یا به حواس خویش اعتماد نماید.
🔷#ژیلسون معتقد است که دکارت در دوره جدید، مبدع جدایی حکمت فلسفی از حکمت الهی است. به عقیده وی، دکارت اعتقاد دارد که دین، موضوع ایمان است و نه موضوع معرفت عقلی. دکارت، حکمت مسیحی #قرون_وسطا را از هم گسیخت و الهیات، دیگر مسئله مناسبی برای تفکرات فلسفی تلقی نشد.
💢از نظر دکارت مراد از عقل، همان عقل جزئی و استدلالی و محاسبه گر است و نه عقل کلی. دکارت عقل کلی را به کناری نهاد و توجه خویش را به عقل جزئی و دوراندیش معطوف نمود. وی در تفکیک حوزه عقل از #ایمان می نویسد: اما این امر مانع این نمی شود که ما به موضوعاتی باور داشته باشیم که از طریق #وحی الهی به عنوان یقینی تر از یقینی ترین معارف ما برای ما آشکار شده است.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#فلسفه
#الهیات
📌@canoon_org
🔷#ژیلسون معتقد است که دکارت در دوره جدید، مبدع جدایی حکمت فلسفی از حکمت الهی است. به عقیده وی، دکارت اعتقاد دارد که دین، موضوع ایمان است و نه موضوع معرفت عقلی. دکارت، حکمت مسیحی #قرون_وسطا را از هم گسیخت و الهیات، دیگر مسئله مناسبی برای تفکرات فلسفی تلقی نشد.
💢از نظر دکارت مراد از عقل، همان عقل جزئی و استدلالی و محاسبه گر است و نه عقل کلی. دکارت عقل کلی را به کناری نهاد و توجه خویش را به عقل جزئی و دوراندیش معطوف نمود. وی در تفکیک حوزه عقل از #ایمان می نویسد: اما این امر مانع این نمی شود که ما به موضوعاتی باور داشته باشیم که از طریق #وحی الهی به عنوان یقینی تر از یقینی ترین معارف ما برای ما آشکار شده است.
📖کتاب #شک_میکنم_پس_هستم به قلم #محمدابراهیم_بخشنده
#فلسفه
#الهیات
📌@canoon_org