اقتصاد رفتاری
9.15K subscribers
542 photos
140 videos
34 files
624 links
کانال تلگرامی دکتر مصطفی نصراصفهانی|موسسه بینش‌های رفتاری
Download Telegram
⭕️◻️حرکت امام حسین(ع) به مثابه سرمایه‌ای نمادین برای بشریت
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

کوفیان در نامه‌هایی که به امام حسین (ع) نوشتند در خیلی از نامه‌ها عباراتی هست مثل این جمله در نامه حبیب بن مظاهر که میگوید فرزند فاطمه (س) زودتر بیا که در ولایت کوفه «المال دوله بین الاغنیا» که معنای ساده‌اش اینست که ثروت جامعه دست یک عده خاص افتاده و آن را بین خودشان دست به دست می‌کنند. هدف امام حسین(ع) چنانچه ایشان صراحتا می‌فرمایند اصلاح می‌باشد. همچنین می‌فرمایند که هدف ایشان امر به معروف و نهی از منکر بوده است.

از منظر اقتصادی امر به معروف و نهی از منکر یعنی تلاش برای بهبود شاخص‌های خرد و کلان اقتصادی. اگر بخواهیم موردی‌تر صحبت کنیم یعنی کاهش ضریب جینی(که شاخص برابری اقتصادی به حساب می‌آید)، کاهش فساد اداری، افزایش درآمد سرانه، بهبود فضای کسب و کار، ممانعت از «رابطه مداری» بجای «ضابطه‌مداری»، افزایش سرمایه انسانی(مهارت‌ها و دانش مردم)، افزایش سرمایه اجتماعی(اعتماد متقابل بین آحاد مردم و بین دولت و مردم) و... .

در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم: «برترین جهاد سخن گفتن از عدالت نزد حاکم ستمگر است». با توجه به اینکه یکی از مهمترین زیرساختها برای رشد اقتصادی بحث حقوق مالکیت است، مسلّما مبارزه با فساد و ناکارآمدی گسترده در سیستم قضایی یکی از مصادیق مهم نهی از منکر و جهاد در نظام مقدس جمهوری اسلامی است که به پایش خون‌ها ریخته شده است. این ادامه راه حسین(ع) است. باید توجه داشت که مسئولین یزید نیستند! آنان را به چشم کارمندانی نگاه کنیم که دچار روزمرگی شده‌اند، اما در برابرشان کوتاه نیاییم.(تجویز اقتصاد رفتاری در مورد جرم و فساد را بعدا مفصل‌تر خواهیم گفت)

وقتی تک‌تک افراد جامعه خود را بدون هیچ چشم‌داشت مادی مکلف به تلاش برای بهبود شاخص‌های اقتصادی بدانند چنین سیستمی خودبخود با کمک #خردجمعی رشد خواهد کرد. در چنین سیستمی نیازی به برنامه ریزی از #بالا_به_پائین نیست، بلکه بطور خودکار به حالت ایده‌آل نزدیک می‌شود.

اما نکته ظریف حرکت امام حسین(ع) این بود که یک «زیرساخت» برای اصلاحات درست کرد. ایشان با آن حرکت به نمادی برای همه اصلاحطلبان واقعی تبدیل شدند. شوخی نیست که گاندی الگوی خود را امام حسین(ع) معرفی می‌کند یا نلسون ماندلا موفقیتش را مدیون الگوبرداری از ایشان بیان می‌کند! موفقیت ایران در جنگ با عراق هم مدیون الگوبرداری از قیام عاشورا بود. امام حسین(ع) با قیامشان خودشان را تبدیل به «سرمایه نمادینی» برای بشریت کردند. و الان برای ما یکی از مصادیق امربه معروف و نهی از منکر تقویت این سرمایه نمادین از طریق زنده نگه داشتن یاد آن است!(تودرتویی و پیچیدگی جالبی است...)


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری :
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️امام حسین(ع):

مردم بندگان دنیا هستند و دین آویخته زبانشان، زمانی که در آسایش‌اند گرد دین میچرخند، و آنگاه که آزمایش شوند، دینداران کم خواهند بود.(بحارالانوار)
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نظریه سیستم‌ها، متخصص‌نماها و بازی‌های روانی(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی

#اثر_محسوس_بودن
#بازی‌های_روانی

◽️یکی از طبقه‌بندی‌ها در نظریه سیستم‌ها مربوط به بولدینگ(متخصص نظریه سیستم‌ها و اقتصاد تکاملی) است. در این طبقه‌بندی، سیستمها متناسب میزان پیچیدگی به 9 طبقه تقسیم می‌شوند:
1-سیستم‌های ساختاری(مثل یک میز، صندلی، نقشه جغرافیا و ...)
2-سیستم‌های ساعت‌گونه(مثل دوچرخه، اسباب‌بازی کوکی، منظومه شمسی و...)
3-سیستم‌های خودکار که واکنشی ساده نسبت به محیط دارند(مثل ترموستات، موشک قاره پیما و...)
4-سیستم‌های باز،خودکفاو قادر به تولید مثل(مثل سلول و باکتری و..)
5-سیستم‌های تکاملی رستنی(مثل گیاهان)
6-سیستم‌های حیوانی
7-انسان(با ویژگی متمایز کننده خودآگاهی)
8-سیستم‌های اجتماعی و اقتصادی(مثل سازمان‌ها، اقتصاد کشور و...)
9-سیستم‌های ماورائی و نمادین(مثل دین و زبان)

◽️بررسی و تخصص در هر کدام از سیستم‌های فوق عده‌ای را جذب می‌کند و لذا در همه زمینه‌های فوق، متخصصینی وجود دارند. این متخصصین برای ارائه تخصص خود به دیگران باید آن‌ها را اقناع کنند که تخصص مذکور را دارند.
امّا مشکل از آنجا شروع می‌شود که با پیچیده‌تر شدن سیستم، شناسایی متخصص آن حوزه هم سخت می‌شود. برای روشن‌تر شدن بحث تصور کنید که یک نجار (که متخصص سیستم‌های ساختاری ساده است) کارش را خوب بلد نباشد و میزی که ساخته است کج است. شما براحتی می‌توانید با یک نگاه متوجه شوید که نجار کارش را خوب انجام نداده است. همچنین اگر یک مکانیک(که متخصص سیستم‌های طبقه2 است) کارش را خوب انجام ندهد دیر یا زود شما متوجه می‌شوید. اما وقتی سیستم پیچیده‌تر می‌شود شما دیگر براحتی نمی‌توانید متخصص‌نما را از متخصص واقعی تشخیص بدهید! برای همین است که می‌شنویم کسانی با مدرک دیپلم هنرستان مدت‌ها در شهربزرگی مثل کرج کلینیک دندانپزشکی داشته‌اند!! این مشکل(کلینیک کرج) مربوط به طبقه 6 سیستمهاست و این طبقه از نظر پیچیدگی نسبت به طبقات 7و8و9 خیلی ساده به حساب می‌آید. یعنی تشخیص یک پزشک تقلبی از یک پزشک کاربلد راحت‌تر از تشخیص یک روانشناس تقلبی از یک روانشناس کاربلد است و به طریق اولی، تشخیص یک اقتصاددان(یا جامعه‌شناس) تقلبی از یک اقتصاددان(یا جامعه‌شناس) کاربلد سخت‌تر است. و در نهایت، تشخیص یک دین‌شناس(یا زبان‌شناس یا استاد عرفان) تقلبی از اصل از همه سخت‌تر است.

◽️متخصصین سیستم‌های پیچیده‌تر برای اثبات تخصص خود به افرادی که تفکر علمی و منسجمی ندارند مجبورند دست به دامن «اقناع و بازی‌های روانی» ‌شوند. بنابراین اگر کسی بازی روانی را بهتر اجرا کند فارغ از اینکه واقعا تخصص بیشتری داشته باشد یا نه، در ذهن‌ها خبره‌تر شناخته می‌شود. برای همین است که شما نمی‌توانید چند اقتصاددان را کنار هم بنشانید و بعد از مدتی دعوای لفظی یا حتی فیزیکی آن‌ها را شاهد نباشید! آن‌ها برای اثبات برتری خود دست به دامن بازی‌های روانی می‌شوند. یا به طور مشابه، متخصصین شاخه‌های مختلف طب سنتی بجای اثبات آنچه دارند از تخریب دیگران برای اقناع مردم استفاده می‌کنند. در مورد انواع بازی‌های روانی در همین کانال در آینده مطالبی خواهم نوشت.

⭕️⭕️تجویز رفتاری:
در دو حوزه فردی و سیاست‌گذاری می‌توان از مطالب فوق استفاده کرد.
در حوزه فردی، اولا باید با بازی‌های روانی و خطاهای شناختی-ادراکی و سوگیری‌های رفتاری که زیربنای بازی‌های روانی هستند آشنا باشیم و ثانیا برای تشخیص متخصصین واقعی و تقلبی از مراجع رسمی و دیگر متخصصان آن حوزه نظرخواهی کنیم.
در حوزه سیاست‌گذاری کلان به وضوح می‌بینیم که این مورد یکی از موارد شکست بازار است(وقتی کلینیکی تخصصی توسط شیادانی مدت‌ها به کار است و همواره مشتری دارد یعنی مکانیزم بازار عاجز از کنار گذاشتن متقلبین است). بنابراین لازم است نهادهای بخش عمومی در این زمینه دخالت و نظارت جدی داشته باشند.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
👍2👏1
⭕️◻️معرفی کتاب «کج‌رفتاری: خمیرمایه اقتصاد رفتاری» نوشته پروفسور تالر، ترجمه بهنام شهائی، انتشارات مهربان
✍🏼دکتر بهنام شهائی

این کتاب دربارۀ حوزۀ شیرین «اقتصاد رفتاری» (تلفیق روانشناسی و اقتصاد دربارۀ فرایند انتخاب و تصمیم‌گیری در زندگی شخصی و کاری و تصمیم‌گیری در سطح جامعه) است. اگر از یک اقتصاددان بخواهید دربارۀ مسئله‌ای یک راه‌حل به شما بدهد، حساب ویژه‌ای روی انگیزه‌های مادی (تشویق و جریمه) باز می‌کند. امّا «اقتصاد رفتاری» به چیزهایی توجّه می‌کنند که «عواملِ انگار بی‌ربط» هستند: چرا عابربانک‌ها ابتدا کارت بانکی را تحویل می‌دهند و سپس پول را؟ آیا هزینۀ دورهمی‌های هفتگی دنگی‌دُنگی باشد یا هر بار برعهدۀ یکی از دوستان باشد؟ چگونه آدم‌ها برای وسائل جانبی یک خودروی گران‌قیمت به راحتی دست به جیب می شوند؟ چرا با وجود سیر بودن، محتوای بشقاب غذا را تا انتها می‌خورید؟ آیا هزینۀ استخررفتن به صورت یک‌جا باشد یا اینکه هر هفته جداگانه محاسبه شود؟ چرا آدم‌ها از آژانس‌گرفتن بیزارند و خودروی شخصی را ترجیح می‌دهند؟ آیا اینکه همسایه‌ها و دوستان ما چه می‌کنند، تأثیری بر رفتار ما دارد؟ چرا نباید به رئیس یا دوست خود تک‌پیشنهاد بدهید؟ آیا بهتر نیست خط‌مشی اهدای عضو در ایران از «ثبت‌نام برای اعلام عضویت» به «ثبت‌نام برای اعلام انصراف» تغییر کند؟ چرا مردم ایران پانصد هزار تومان ندادند تا یک میلیون تومان سهام عدالت به دست بیاورند؟ چرا شرکت‌های اینترنتی فرض را بر تمایل شما به شارژ خودکار اینترنت می‌گذارند؟ اگر می‌خواهید بر انتخاب‌های خود و دیگران تأثیر بگذارید، این کتاب را بخوانید و مطالعۀ آن را به دیگران توصیه کنید.
عنوان این کتاب به انگلیسی (Misbehaving: The making of Behvioral Economics) است و عنوان فارسی «کج‌رفتاری: خمیرمایه اقتصاد رفتاری» را به پیشنهاد دوست خوش‌فکرم دکتر مصطفی نصراصفهانی انتخاب کردم. مخاطب این کتاب کسانی هستند که با انتخاب‌کردن، خرج پول، و تغییر رفتار اقتصادی سروکار دارند. این کتاب بر اساس مطالعات بیشماری که بعضاً چندین جایزه نوبل را به همراه آورده‌اند یا چندین برندۀ جایزۀ نوبل را به چهارمیخ کشیده‌اند، به زبان ساده و توسط یک صاحب‌نظر تنبل و بذله‌گو به نام «ریچارد تالر»، استاد اقتصاد «دانشگاه شیکاگو» و برنده جایزه نوبل اقتصاد سال 2017 ، که به حق «پدر اقتصاد رفتاری» محسوب می‌شود، نوشته شده است. شما در مقام شهروند عادی، اقتصاددان، فروشنده، بازاریاب، و سیاستمدار می‌توانید از این کتاب به چند شیوۀ مختلف استفاده کنید: خطاهای فکری خود و دیگران را بشناسید، به سوءاستفاده‌های شرکت‌ها و فروشندگان از خطاهای فکری خود و دیگران پی ببرید، و راهکارهای تلنگرآمیزی را برای خود و دیگران در نظر بگیرید. کسانی که توضیحات «اقتصاد رفتاری» را در کلاس‌های آموزشی‌ام شنیده‌اند، ابتدا به خطاها و رفتارهای خود و دیگران حسابی می‌خندند، سپس از سوءاستفاده‌های دیگران عصبانی می‌شوند، و در ادامه دربارۀ شناسایی تلنگرهای تغییر رفتار خود و دیگران به فکر فرو می‌روند.
ترجمه این کتاب تا چند روز آینده توسط انتشارات مهربان به بازار عرضه خواهد شد.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👆خلاصه تصویری کتاب Nudge

Richard Thaler

برنده نوبل اقتصاد 2017

@HarvardFarsi
⭕️◻️تلنگر‌زدن: راهنمای مختصر و مفید
✍️نوشته: کاس سانستین
ترجمه: دکتر جعفر خیرخواهان



چکیده: در این مطلب مختصر، به معرفی کلی ایده تلنگر‌زدن پرداخته و 10 تا از مهمترین «تلنگر‌ها » معرفی می‌شود. در پایان نیز این پرسش را طرح مي‌كنیم که آیا واقعاً نيازي به ایجاد نهادی جداگانه با عنوان «واحد بینش‌های رفتاری» برای انجام پژوهش‌های اختصاصي در اين زمينه هست یا كه بهتر است به نهادهای موجود متکی باشیم.
واژگان کلیدی: تلنگر‌‎زدن، تیم بینش‌های رفتاری، انتخاب

◽️برخی سیاست‌های دولت به شکل صدور دستور و بخشنامه و اعلام ممنوعیت درمی‌آیند. برای مثال حقوق کیفری و جزا، هر گونه دزدی، تعرض و حمله به دیگران را ممنوع می‌کند. اما سیاست‌های دیگر دولت به شکل مشوق‌های اقتصادی (و همچنین عوامل بازدارنده اقتصادی) از قبیل پرداخت یارانه به سوخت‌های تجدیدپذیر، پرداخت وجه در قبال انجام فعالیت‌های معین، یا وضع مالیات بر بنزین و محصولات دخانی ظاهر می‌شوند. در عین حال سیاست‌های دیگری وجود دارد که به آنها تلنگر‌ گفته می‌شود. در رویکرد تلنگر آزادی افراد حفظ می‌شود چون با اینکه مردم را به سمت حرکت در مسیری خاص راهنمایی می‌کند در عین حال به آنها اجازه می‌دهد هر مسیری را که خود دوست دارند انتخاب کنند. در سال‌های اخیر، هر دو دسته نهادهای خصوصی و عمومی علاقه فراوانی به استفاده از تلنگر‌ها نشان داده‌اند چون که این رویکرد معمولاً هزینه اندکی دارد و از این قابلیت برخوردار است که همزمان اهداف اقتصادی و غیراقتصادی (شامل سلامت عمومی) را پیش ببرد.

◽️در زندگی روزانه ما، جی.پی.اس. مثالی از یک تلنگر است؛ همچنین اپلیکیشنی که به کاربر می‌گوید در روز گذشته چه مقدار کالری مصرف کرده است؛ یا پیامکي که فرد را از زمان سررسید قبض یا وقت دکتر که برای روز بعد تعیین شده است باخبر می‌کند؛ همچنین ساعت زنگدار؛ به همچنین ثبت‌نام خودکار در طرح بازنشستگی؛ یا تنظیمات پیش‌فرض روی رایانه‌ها و تلفن‌های همراه؛ یا سامانه‌ای برای پرداخت خودکار قبوض کارت اعتباری و اقساط وام رهنی مسکن.

◽️در حوزه سیاست‌های دولت، تلنگر‌ها شامل هشدارهای گرافیکی روی سیگارها؛ لیبل‌هاي نشان‌دهنده کارایی انرژی یا صرفه‌جویی در مصرف سوخت؛ جداول «اطلاعات تغذيه‌اي» روی مواد خوراكي؛ بروشور «بشقاب غذا» که راهنمای ساده‌ای برای تغذیه سالم ارائه می‌دهد؛ قواعد پیش‌فرض برای برنامه‌های یاری‌رسانی عمومی (همانند «گواهی مستقیم» حائز شرایط بودن کودکان فقیر برای دریافت غذای رایگان مدرسه)؛ یک تارنمای دولتی مثل تارنمای مرکز آمار که حجم عظیمی از مجموعه داده‌ها را دردسترس عموم می‌گذارد؛ و حتی طراحی تارنماهای دولتی که موضوعاتی معین را در بالای صفحه و با فونت درشت قرار می‌دهند.

دیگر نوشته‌های دکترخیرخواهان را در کانال ایشان مطالعه کنید:
@jafar_kheirkhahan



✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
👍1
⭕️◻️داخل هواپیما؛ 1926.

مسافران آن هواپیما احساس خوشبختی می‌کردند در حالی که برای نسل ما یک توهین است!

◽️آیا احساس خوشبختی «نسبی» و «قراردادی » نیست؟

✔️اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️توصیه جالب ریچارد تالر(ثیلر)

▫️محمد اکبر پور اقتصاددان و استاد دانشگاه استنفورد،گفت وگو با ریچارد تالر نوبلیست اقتصاد در سال 2017 را روایت کرده است:

در مورد ریچارد تالر کمتر کسی شک دارد که برخی اقتصاددان‌ها طرفدار طرز فکر او نیستند (هرچه باشد او منتقد یک طرز تفکر پرسابقه در اقتصاد است) اما با این وجود همه اقتصاددان ها توافق دارند که تالر یکی از خوش‌فکرترین و شوخ‌طبع‌ترین اقتصاددانان جهان است.

ریچارد تالر را اولین بار حدود یک سال پیش در یک مهمانی در منزل یکی از همکاران دانشگاه شیکاگو دیدم. همانجا قرار گذاشتیم که روز بعد ناهار را با هم باشیم به همراه یک قهوه.
گپ زدن با ریچارد تجربه یکتایی بود. برای اولین بار بود که با شخصی که نگاهش به جهان تماما بر اساس «اقتصاد رفتاری» بود گفتگو می‌کردم. خیلی از رفتارهای روزمره را ناشی از خطاهای رفتاری انسان‌ها می‌دید. کمی در مورد پیچیدگی فهم مکانیزم های اقتصادی حرف زدیم و اینکه مزایده‌ها و مناقصه‌ها گاه به شدت پیچیده اند. قرار شد با هم مقاله ای در مورد طراحی بازار با نگاه اقتصاد رفتاری شروع کنیم که خب با توجه به جایزه امروز احتمالا یکی دو سال (اگر نه بیشتر) به تعویق خواهد افتاد.
در حین نوشیدن قهوه از او پرسیدم «مهم‌ترین ویژگی یک پژوهشگر جوان که او را در درازمدت تبدیل به یک دانشمند بزرگ می‌کند چیست؟» تالر پاسخ داد: «فکر کردن به مسایلی مهم و مربوط به جهان واقع و علاوه بر آن توانایی تخیل.»
چند هفته بعد کتاب جدیدش (کژرفتاری) را به من هدیه داد. صفحه اول کتاب را امضا کرده بود و روی آن نوشته بود: «به مسایل مهم ِ جهان واقع فکر کن»

(منبع: کانال هفته نامه تجارت فردا)

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️از تالر پرسیدند با پول جایزه نوبل چکار می‌کنی؟ پاسخ داد سعی خواهم کرد تا جایی که بتونم غیرعقلایی خرجش کنم👌😄


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️جایزه ام را به غیرعقلایی ترین شکل ممکن خرج خواهم کرد!
بهنام شهایی(مترجم کتاب کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری)

▫️شاید برای خیلی ها سوال باشد که چرا تیلر پس از اخذ جایزه چهار میلیارد تومانی نوبل گفته است آن را به غیرعقلایی ترین شکل ممکن خرج می کند. تیلر خودش قایل به انسان عادی (هیومن) و زمینی است، نه انسان اقتصادی (اکون) و فضایی. در نتیجه، اگر می گفت به صورت عقلایی خرج می کنم، نقیض ادعای او مبنی بر عدم عقلانیت انسانها می شد. به عبارتی اگر می خواست این چهار میلیارد تومان را خرج کند، باید به شناسایی بهترین گزینه های بکارگیری این پول، تحلیل هزینه فایده، تنزیل نمایی، مطلوبیت مورد انتظار، و غیره، مبادرت می کرد تا بهترین استفاده ممکن از این پول به عمل آید.

▫️به نظرم، تیلر قدری از این پول را به موسسات خیریه بدهد، قدری از آن را صرف مسافرت و خوشگذرانی کند، قدری از آن را صرف روکم کنی یوجین فاما کند، با قدری از آن به تبعیت از دیگران سهام بخرد، مقداری از آن را بابت پز دادن در برابر فامیل و همسایه ها و یا ریخت و پاش همسرش فرانس لکلرک در حرفه عکاسی تخصیص دهد، و الباقی را بدون برنامه ریزی در یک حساب قرض الحسنه و نه بلندمدت بخواباند. حتی بعید می دانم او پول جایزه اش را برای تاسیس یک پژوهشکده تلنگر یا بینشهای رفتاری تخصیص دهد. بدین وسیله، او هم شبیه انسانهای عادی و زمینی می شود. باید از عالیجناب تیلر تشکر کرد که برحسب نظریه خود رفتار می کند، نه آموزه های خشک و فضایی اقتصاد متعارف.

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️چرا مردم در قرعه کشی ها شرکت میکنند؟
مصطفی نصراصفهانی


همه ما دیده ایم که همواره بازار قرعه کشی های مختلف که در عمل فقط به نفع برگزار کننده قرعه کشی است داغ هست.

اما سوال اینجاست که مگر مردم حساب و کتاب نمیکنند؟!

پاسخ اینست که آری، حساب و کتاب میکنند، اما بسیاری افراد در یک دام شناختی گرفتار می شوند.
یکی از قسمتهای نظریه دورنمای انباشته( Cumulative Prospect Theory) مربوط به "تابع وزن احتمالات" می باشد.
تابع وزن احتمالات میگوید که مردم احتمالات کوچک را با احتمالات متوسط تقریبا برابر در نظر میگیرند. مثلا در ذهن مردم احتمال یک میلیونیم در عمل با احتمال 5 درصد(یا حتی بیشتر) فرق چندانی نمیکند؛ گویی هر دو یکسان هستند.

از نظر منطقی ممکن است شرکت در آن قرعه کشی که احتمال برنده شدن در آن یک میلیونیم است عاقلانه نباشد ولی ذهن شما احتمال برنده شدن را 5 درصد(یا شاید هم بیشتر) در نظر میگیرد و شرکت در قرعه کشی را عاقلانه جلوه می دهد!

و به این طریق افراد مختلفی(از جمله برگزار کنندگان قرعه کشی ها) از این خطای شناختی مردم سوء استفاده کرده و سودهای کلانی به جیب می زنند.

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️تصویری که وقتی بعضی افراد توصیه به عدم دخالت در اقتصاد می کنند در ذهن می‌آید😄

https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
Forwarded from اقتصاد با طعم سیاست (Jafar Kheirkhahan)
🔹اینک ما همه اقتصاددان رفتاری هستیم🔹

https://behavioralscientist.org/behavioral-economists-now/

گروهی که آشنایی با اقتصاد رفتاری ندارند تصور می‌کنند این هم موجی زودگذر است که می‌آید و تمام می‌شود اما گروهی دیگر معتقدند با ادغام هر چه بیشتر روانشناسی و علوم شناختی در اقتصاد، به جایی خواهیم رسید که همه اقتصاد رفتاری خواهد شد.

این یک مطلب خوب و مختصر در اهمیت اقتصاد رفتاری و طرفدار دیدگاه دوم که معتقد است اقتصاد رفتاری آمده است تا نقاط ضعف اقتصاد نئوکلاسیک را برطرف ‌کند و جای خودش را هر چه بیشتر باز کند.
مطلب پس از اعلام جایزه نوبل، اما براساس سخنرانی نویسنده در کنفرانس اقتصاد و روانشناسی در دانشگاه هلسینکی در ماه می ۲۰۱۷ نوشته شده است.

Recently something has changed. Neoclassical and behavioral economists alike often go out of their way to downplay the differences.
What happened? What is behavioral economics, and how does it differ from neoclassical economics? Is there a difference at all?
What I’m calling standard, or neoclassical, economics is social science in the tradition of 1992 Nobel laureate Gary Becker, who wrote, “The combined assumptions of maximizing behavior, market equilibrium, and stable preferences, used relentlessly and unflinchingly, form the heart of the economic approach as I see it.”
Like Becker, many standard economists identify their approach to economics with economics, full stop—so that those who reject the assumptions don’t even count as economists. If you’ve studied economics in college and don’t know what kind it was, it’s almost certain that it was neoclassical economics.
Every component of Becker’s economic approach has come under fire from behavioral economists, generating a spirited debate going back at least half a century.
Behavioral economists have never been opposed to all uses of standard theory. Behavioral economics is not only built on the premise that mainstream economic methods are great, but also that most mainstream economic assumptions are great.”
By definition, behavioral economics tries to increase the explanatory and predictive power of economic theory by providing it with more psychologically plausible foundations. Getting rid of neoclassical theories, methods, and assumptions when they work would amount to throwing out the baby with the bathwater. What behavioral economists do instead is to incorporate ideas drawn above all from contemporary psychology when necessary and appropriate.
Forwarded from رهیافت (Amir Hossein Khaleqi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اصل جنس
اقتصاد رفتاری چیست؟
از زبان دان اریلی

کانال رهیافت
@RahiaftChannel
Forwarded from پنس | پایشگر نظام سلامت
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درسی از طراحی یک سازوکار ساده برای اهدای عضو.
قطعه‌ای از یک سخنرانی TED برای سیاست‌گذارانی که به دنبال فوت کوزه‌گری هستند!
🖥 @HealthMonitor
⭕️◻️دو ویدیو بالا از دن اریلی اقتصاددانان رفتاری است که سخنرانیهای جالبی میکند.

پیش زمینه روانشناسی ایشان(علی‌رغم دکتری مدیریت کسب و کار) باعث میشود گاهی مواضعی داشته باشند که ما اقتصاددانان احساس خوبی نداشته باشیم.

به عنوان مثال بعضی چیزها که از قدیم در دانش اقتصاد شناخته شده بوده است را با کلی آب و تاب بعنوان یافته ای جدید معرفی میکند!(ارجاعتان میدهم به کتاب behavioral economics saved my dog قسمت تقسیم هزینه های شام)

با اینحال در کل، کارهای ایشان واقعا جذاب و ارزشمند است.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
⭕️◻️استراتژی «این به اون دَر»(Tit for tat)


اصطلاح tit for tat را در زبان انگلیسی زمانی به کار می‌برند که اقدامی تلافی‌جویانه و متناظر با یک اقدام شخصی دیگر انجام می‌دهند. مثلا وقتی کسی به شما سیلی بزند، شما هم یک سیلی به او می‌زنید و می‌گویید: tit for tat !

◽️اما این چه ربطی به اقتصاد و اقتصادِ رفتاری دارد؟ این استراتژی، یک مکانیزم نظریه بازی‌ها است که در بازی تکرارشونده «معمای زندانی»(itterative prisoner's dillema) به عنوان بهترین استراتژی شناخته می‌شود. معمای زندانی یک مثال کلاسیک در نظریه بازی‌هاست که در آن دو نفر مظنون توسط پلیس دستگیر شده‌اند. اگر یکی از مظنونین علیه دیگری شهادت دهد و مظنون دیگر سکوت را ترجیح دهد، در این حالت مظنون اول آزاد و دیگری به ده سال حبس محکوم می‌شود. اگر هر دو سکوت در بازجویی را انتخاب کنند هر دو زندانی در زندان تنها برای یکسال حبس خواهند کشید و اما اگر هر دو علیه دیگری شهادت دهند باید هر کدام به مدت ۳ سال حبس بکشد. هر زندانی باید بین خیانت و سکوت یکی را انتخاب کند و هر کدام از آنها نمی‌داند که دیگری کدام راه را انتخاب می‌کند. «تعادل نش» این بازی و آنچه در عمل اتفاق می‌افتد چیزی نیست که مطلوب باشد یا بقول اقتصاددانان «بهینه پَرِتو» باشد.

◽️فارغ از بحث‌های تکنیکی مربوط به بازی زندانی، رابرت اکسلرود(از بنیانگذاران مدلسازی مبتنی بر عامل) حدود سالهای 1980 مسابقه‌ای برگزار کرد و از شرکت‌کنندگان خواست که در بازی تکرارشونده معمای زندانی یک استراتژی انتخاب کنند. برنده این مسابقه، کسی بود که قاعده tit for tat را انتخاب کرده بود. استراتژی برتر اینگونه بود که شخص در مرحله اول اعتماد می کند اما در مراحل بعدی عینا رفتار مرحله قبل رقیبش را تکرار می‌کند. برتری این استراتژی امروزه با شبیه‌سازی‌های رایانه‌ای مبتنی بر عامل هم تصدیق می‌شود.

⭕️رهیافت دینی به مسئله: شنیده‌ایم که در دین مسیحیت گفته می‌شود اگر کسی یک سیلی به گوش راستت زد، گوش چپت را هم در اختیار او بگذار تا به آن سیلی بزند. از طرف دیگر در قرآن می‌خوانیم: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل مااعتدی علیکم»: پس هر کس برشما ستم کرد شما هم به همان اندازه که بر شما ستم کرد بر ایشان ستم کنید. با استناد به این آیه به نظر می‌رسد استراتژی tit for tat با آموزه‌های اسلامی سازگاری داشته باشد.


⭕️⭕️جمع‌بندی:
اگر در بازی تکراری معمای زندانی قرار گرفتید و بدنبال یک استراتژی عاقلانه (و نه عاشقانه) هستید، استراتژی tit for tat را انتخاب کنید. امّا پیش‌فرض‌های تحلیل(مثل نامعلوم بودن رفتار رقیب) و البته پویایی‌های روانی و اجتماعی (مثل اثرپذیری استراتژی رقیب از جنبه‌های روانی-اجتماعی) را هم در نظر داشته باشید.

✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw