⭕️◻️معماری مجلس و کار عمیق
#طراحی مجلسهای انگلستان را با طراحی مجلس ایران مقایسه کنید!
▫️یکی کار عمیق و تمرکز را تحریک میکند و دیگری خوابیدن و کار سطحی را!
▫️در یکی برابری و کارجمعی القاء میشود و در دیگری نابرابری و پراکندگی!
▫️یکی محل غذا و میوه خوردن است و دیگری «صرفا» محل بحث، گفتگو و تصمیمگیری!
✔️اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#طراحی مجلسهای انگلستان را با طراحی مجلس ایران مقایسه کنید!
▫️یکی کار عمیق و تمرکز را تحریک میکند و دیگری خوابیدن و کار سطحی را!
▫️در یکی برابری و کارجمعی القاء میشود و در دیگری نابرابری و پراکندگی!
▫️یکی محل غذا و میوه خوردن است و دیگری «صرفا» محل بحث، گفتگو و تصمیمگیری!
✔️اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نقشه راه اقتصاد رفتاری اسلامی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
*تذکر: کلیه حقوق و مسئولیتهای نوشته به نگارنده بازمیگردد.
برخلاف دیگر علومی که پسوند اسلامی به خود میگیرند، پذیرش وجود دانشی به نام روانشناسی اسلامی چندان سخت نیست. این دانش، صراحتا در قرآن ریشه دارد.
▫️در روانشناسی اسلامی که تحت عنوان «علمالنفس» هم از آن یاد میشود، سه نوع نفس یا خود(خویشتن) در نظر گرفته میشود. این سه نوع خویشتن عبارتند از 1-نفس امّاره، 2-نفس لوّامه و 3-نفس مطمئنه.
▫️نفس امّاره همان است که زیاد و شدید دستور میدهد(امر میکند). وسوسههای درونی را میتوان به این نفس نسبت داد.
▫️نفس لوّامه کارش ایجاد احساس عذاب وجدان است. احساس حسرت و... ریشه در این نفس دارد.
▫️نفس مطمئنه همان است که با اطمینان و آرامش بلندمدت همراه است.
▫️بطور مشابه با مدل سه-خویشتنی(Triple-self) که در روانشناسی اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، در اقتصاد رفتاری مدل دو-خویشتنی(Dual-self) اولین بار در مقاله مشترک تیلر و شفرین(1981) مطرح شد.
▫️در این مدل، یک خویشتنِ بلندمدت(Long-run self) و عاقبتتاندیش وجود دارد و یک خویشتنِ کوتاهمدت(Short-run Self). تیلر و شفرین اولی را «برنامهریز»(Planner) نامگذاری کردند و دومی را «انجامدهنده»(Doer).
▫️با استفاده از این مدل خویشتنِ دوگانه، تیلر و شفرین اقدام به تبیین پدیده «رجحانهای ناسازگار»(Inconsistent Preferences) میکنند. پیش از آن در اقتصاد فرض میشد که افراد رجحانهای معین و ثابتی دارند در حالی که مشاهدات تجربی این مسئله را تأیید نمیکند و یا حداقل با آنچه در اقتصادکلاسیک فرض میشود در تضاد است.
▫️حال اگر موضوع «اقتصاد رفتاری اسلامی» را مطالعه رفتار مسلمانان و اثرات ایشان بر پدیدههای اقتصاد تعریف کنیم، آنگاه میتوان در چارچوب ادبیات موجود در اقتصاد رفتاری تغییرات در سه عنصر خودِکوتاهمدت، خودِبلندمدت و قواعد رفتاری را مبنای توسعه اقتصادرفتاری اسلامی قرار داد. مثلا آموزههای دینی براحتی آنچه که خودِ برنامهریز ترجیح میدهد را تغییر میدهد. ممکن است دنیای دیگر را وارد محاسبات فرد کند و... .
▫️روش دیگری که میتوان از روانشناسی اسلامی در بسط اقتصاد رفتاری اسلامی استفاده کرد، عبور از مدل خویشتنِ دوگانه و جایگزینی آن با مدل خویشتنِ سهگانه(استفاده از رهیافت روانشناسی اسلامی) است.
▫️مسلما میتوان روی مبانی فلسفی این نقشه راه تعمق بسیار کرد ولی همزمان دو مسیر فوق بصورت عملیاتی قابل پیشنهاد هستند.
پ.ن.: با خواندن تنها دو مقاله زیر میتوانید به فهم خوبی در رابطه با اهمیت مدل خویشتنِ دوگانه پیببرید:
1-Samuelson, P. A. (1948). Consumption theory in terms of revealed preference. Economica, 15(60), 243-253.
2-Thaler, R. H., & Shefrin, H. M. (1981). An economic theory of self-control. Journal of political Economy, 89(2), 392-406.
✔️اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
*تذکر: کلیه حقوق و مسئولیتهای نوشته به نگارنده بازمیگردد.
برخلاف دیگر علومی که پسوند اسلامی به خود میگیرند، پذیرش وجود دانشی به نام روانشناسی اسلامی چندان سخت نیست. این دانش، صراحتا در قرآن ریشه دارد.
▫️در روانشناسی اسلامی که تحت عنوان «علمالنفس» هم از آن یاد میشود، سه نوع نفس یا خود(خویشتن) در نظر گرفته میشود. این سه نوع خویشتن عبارتند از 1-نفس امّاره، 2-نفس لوّامه و 3-نفس مطمئنه.
▫️نفس امّاره همان است که زیاد و شدید دستور میدهد(امر میکند). وسوسههای درونی را میتوان به این نفس نسبت داد.
▫️نفس لوّامه کارش ایجاد احساس عذاب وجدان است. احساس حسرت و... ریشه در این نفس دارد.
▫️نفس مطمئنه همان است که با اطمینان و آرامش بلندمدت همراه است.
▫️بطور مشابه با مدل سه-خویشتنی(Triple-self) که در روانشناسی اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، در اقتصاد رفتاری مدل دو-خویشتنی(Dual-self) اولین بار در مقاله مشترک تیلر و شفرین(1981) مطرح شد.
▫️در این مدل، یک خویشتنِ بلندمدت(Long-run self) و عاقبتتاندیش وجود دارد و یک خویشتنِ کوتاهمدت(Short-run Self). تیلر و شفرین اولی را «برنامهریز»(Planner) نامگذاری کردند و دومی را «انجامدهنده»(Doer).
▫️با استفاده از این مدل خویشتنِ دوگانه، تیلر و شفرین اقدام به تبیین پدیده «رجحانهای ناسازگار»(Inconsistent Preferences) میکنند. پیش از آن در اقتصاد فرض میشد که افراد رجحانهای معین و ثابتی دارند در حالی که مشاهدات تجربی این مسئله را تأیید نمیکند و یا حداقل با آنچه در اقتصادکلاسیک فرض میشود در تضاد است.
▫️حال اگر موضوع «اقتصاد رفتاری اسلامی» را مطالعه رفتار مسلمانان و اثرات ایشان بر پدیدههای اقتصاد تعریف کنیم، آنگاه میتوان در چارچوب ادبیات موجود در اقتصاد رفتاری تغییرات در سه عنصر خودِکوتاهمدت، خودِبلندمدت و قواعد رفتاری را مبنای توسعه اقتصادرفتاری اسلامی قرار داد. مثلا آموزههای دینی براحتی آنچه که خودِ برنامهریز ترجیح میدهد را تغییر میدهد. ممکن است دنیای دیگر را وارد محاسبات فرد کند و... .
▫️روش دیگری که میتوان از روانشناسی اسلامی در بسط اقتصاد رفتاری اسلامی استفاده کرد، عبور از مدل خویشتنِ دوگانه و جایگزینی آن با مدل خویشتنِ سهگانه(استفاده از رهیافت روانشناسی اسلامی) است.
▫️مسلما میتوان روی مبانی فلسفی این نقشه راه تعمق بسیار کرد ولی همزمان دو مسیر فوق بصورت عملیاتی قابل پیشنهاد هستند.
پ.ن.: با خواندن تنها دو مقاله زیر میتوانید به فهم خوبی در رابطه با اهمیت مدل خویشتنِ دوگانه پیببرید:
1-Samuelson, P. A. (1948). Consumption theory in terms of revealed preference. Economica, 15(60), 243-253.
2-Thaler, R. H., & Shefrin, H. M. (1981). An economic theory of self-control. Journal of political Economy, 89(2), 392-406.
✔️اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️تابلو شام غریبان اثر استاد محمود فرشچیان
▫️و قصه تمام شد...
▫️قصه تنوعی گسترده از چالشهای درونی...
▫️قصه آبی که بر روی آب ریخته شد...
▫️قصه پیچیدگی تصمیم برای ابن سعد...
▫️قصه حر و شهودی که به کار گرفت...
▫️قصه زینب و صبر بینظیرش
▫️و قصه آن کسی که در فرهنگ شیعه "نفس مطمئنه" میخوانندش...
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️و قصه تمام شد...
▫️قصه تنوعی گسترده از چالشهای درونی...
▫️قصه آبی که بر روی آب ریخته شد...
▫️قصه پیچیدگی تصمیم برای ابن سعد...
▫️قصه حر و شهودی که به کار گرفت...
▫️قصه زینب و صبر بینظیرش
▫️و قصه آن کسی که در فرهنگ شیعه "نفس مطمئنه" میخوانندش...
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from شفافیت برای ایران
▪️ #شفافیت_آرای_نمایندگان به هیچ وجه نباید مطالبهای سیاسی تلقی گردد.
▫️ شفافیت پارلمانی یکی از زیرشاخههای شفافیت سیاسی و حاکمیتی است که علاوه بر تحقق حق ذاتی مردم در کسب آگاهی و نظارت بر کارگزاران حکومتی، سبب افزایش سرمایه اجتماعی این نهاد و در نتیجه افزایش مشارکت مردم در کمک به این نهاد خواهد شد.
🔗با مطالعه کتابچه «شفافیت آراء نمایندگان مجلس» با تاریخچه این مفهوم، سوالات و ابهامات آن و تجربه کشورهای دیگر آشنا شوید. دانلود از: l.tp4.ir/majles04
🆔 @Tp4_ir
▫️ شفافیت پارلمانی یکی از زیرشاخههای شفافیت سیاسی و حاکمیتی است که علاوه بر تحقق حق ذاتی مردم در کسب آگاهی و نظارت بر کارگزاران حکومتی، سبب افزایش سرمایه اجتماعی این نهاد و در نتیجه افزایش مشارکت مردم در کمک به این نهاد خواهد شد.
🔗با مطالعه کتابچه «شفافیت آراء نمایندگان مجلس» با تاریخچه این مفهوم، سوالات و ابهامات آن و تجربه کشورهای دیگر آشنا شوید. دانلود از: l.tp4.ir/majles04
🆔 @Tp4_ir
⭕️◻️سناتور لیندی گراهام خواهان حمله به پالایشگاههای ایران شد.
اصل سوم و چهارم از اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری «ملموس کردن پیامدها» هستند.
▫️حمله به تأسیسات عربستان باعث میشود که ایشان پیامدهای درگیری با ایران را بهتر ادراک کنند.
▫️اما سناتور لیندی گراهام هم خواهان حمله به پالایشگاههای ایران شد.
▫️در هر حال برنده این بازی، روسیه و آمریکا هستند؛ همان برندگان جنگ جهانی!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اصل سوم و چهارم از اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری «ملموس کردن پیامدها» هستند.
▫️حمله به تأسیسات عربستان باعث میشود که ایشان پیامدهای درگیری با ایران را بهتر ادراک کنند.
▫️اما سناتور لیندی گراهام هم خواهان حمله به پالایشگاههای ایران شد.
▫️در هر حال برنده این بازی، روسیه و آمریکا هستند؛ همان برندگان جنگ جهانی!!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️کاری جدید از گروه خلاق کبریت
ماهیت واقعی بازارها همین است! میگویند در بلندمدت این عدم عقلانیتها و مشکلات برطرف خواهد شد، اما شاید بقول کینز ما در بلندمدت مرده باشیم!
▫️در علوم مختلف اعداد مختلفی به عنوان بینهایت(یاصفر) تلقی میشوند. مثلا در بعضی مسائل فیزیک فاصله خورشید تا زمین بینهایت فرض میشود!
▫️بنابرین چون ممکن است اتفاقی در زمانی به اندازه دلخواه دور بیفتد میتوان گفت هرگز اتفاق نخواهد افتاد!
▫️همچنین ممکن است پیش از حل یک مشکل، مشکلات جدیدی ظهور کنند!
▫️کارکرد #خرد_جمعی (و #شفافیت) را باید پذیرفت و آن را به کار بست.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
ماهیت واقعی بازارها همین است! میگویند در بلندمدت این عدم عقلانیتها و مشکلات برطرف خواهد شد، اما شاید بقول کینز ما در بلندمدت مرده باشیم!
▫️در علوم مختلف اعداد مختلفی به عنوان بینهایت(یاصفر) تلقی میشوند. مثلا در بعضی مسائل فیزیک فاصله خورشید تا زمین بینهایت فرض میشود!
▫️بنابرین چون ممکن است اتفاقی در زمانی به اندازه دلخواه دور بیفتد میتوان گفت هرگز اتفاق نخواهد افتاد!
▫️همچنین ممکن است پیش از حل یک مشکل، مشکلات جدیدی ظهور کنند!
▫️کارکرد #خرد_جمعی (و #شفافیت) را باید پذیرفت و آن را به کار بست.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️لطفا دولت را تعطیل کنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
فلسفه ایجاد دولت، جبران شکست بازار است؛ یعنی زمانی که بخش خصوصی بعضی کارها که باید بشود را انجام نمیدهد. به مرور زمان و با رشد تکنولوژی، توانایی بخش خصوصی هم افزایش پیدا میکند و بنابراین به مرور زمان بسیاری از کارهایی که دولت انجام میدهد زائد خواهند بود، اما بروکراتهای دولتی مانع از تحویل فرمان به بخش خصوصی میشوند و نتیجتا بیتالمال صرف کارهایی میشود که نباید بشود!
▫️امسال متأسفانه با عدم تحقق درآمدها، دولت در حال تأمین کسری بودجه از طریق افزایش پایه پولی است. بنا به آنچه از دوستان شنیدهام، مثلا در ماه گذشته برای پرداخت حقوق و دستمزد بیش از 10 هزار میلیارد تومان پایه پولی در بانک مرکزی خلق شده است(عدد دقیقتر را در آینده ارائه خواهم کرد)! حتی روش انتشار اوراق که برای ماههای آتی در حال پیگیری است بناست به روشی باشد که باز پایه پولی افزایش پیدا خواهد کرد.
▫️تأمین کسری بودجه از پایه پولی به معنای تورم در دورههای بعدی است. یعنی یک دزدی آشکار از جیب همه مردم! و متأسفانه چون این دزدی نامحسوس است مردم کمتر به آن توجه میکنند! همین عدم توجهها در سالهای گذشته بود که منجر به جهش ارزی سال 97 و عواقب نامطلوب آن شد!
▫️برای فهم بهتر موضوع تصور کنید که کسی دستگاه چاپ پولی درست کرده است که میتواند پولهایی واقعی چاپ کند. این آدم پولدار میشود، اما پولدار شدن او یک بازی جمع-صفر است. یعنی قدرت خرید او بشدت افزایش پیدا میکند، اما در عوض قدرت خرید دیگران کاهش پیدا میکند.
▫️حالا بروکراتهای دولتی جمع شدهاند و یقه دولتمردان را گرفتهاند که اگر از جیب مردم دزدی نکنید (پول چاپ نکنید) و بما ندهید کاری میکنیم که پشیمان شوید!! واقعا چه تفاوتی بین یک شهروند عادی و یک کارمند وجود دارد که باید یکی با کار کردن در اسنپ امرار معاش کند و دیگری زیر کولر اداره لم داده باشد و حقوق و رانتهایی متعدد کسب کند؟!
▫️مسئله به همین سادگی است: بروکراتهای دولتی به طور پیوسته در حال باجگیری از سیاستگذاران هستند و سیاستگذاران به طور پیوسته در حال تجاوز به حقوق سایر مردم!
▫️کارمندی را تصور کنید که اول صبح کارت میزند، تا بعدازظهر در محل کار میماند و دوباره کارتش را کشیده و از اداره خارج میشود و از صبح تا عصر به کارهای شخصیاش رسیدگی میکند و فقط زمان بسیار محدودی را کار مرتبط و مفید انجام میدهد! در آخر ماه هم به او حقوق ماهیانه 6-7 میلیونی میدهند!
▫️این بروکراتها برای اینکه وجود خودشان را مفید جلوه بدهند مانع هرگونه اصلاح در سازوکارها(مکانیزمها) هم میشوند، فرآیندها را بدون دلیل و تعمدا پیچیده میکنند و در کل، علاوه بر غارت بیتالمال، باعث تشدید بروکراسی و به هم ریختن تخصیص هم میشوند! شاید بتوان گفت «اثرتخصیصی»(Allocative Effect) ایشان بدتر از اثر توزیعی(Distributive Effect) ایشان (زورگیری از مردم) باشد. مثلا لطماتی که از طریق طولانی کردن فرآیند دریافت مجوزها به اقتصاد میزنند بسیار بیشتر از پولی است که به زور میگیرند.
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
مسئله ناکارآمدی دولت در همه کشورها وجود دارد{لینک ویدئو}. کاری که برخی از بروکراتها انجام میدهند را میتوان به خون مکیدن زالو تشبیه کرد. کم کردن شر این زالوها(کنهها)ی بیتالمال بسیار سخت و پیچیده است. اگر بخواهیم آنها را به زور بکنیم جامعه را زخم خواهند کرد. پس باید به فکر روشهایی ارگانیک بود! باید مشوقها، مکانیزمها و سقلمههایی را طراحی کرد که درصد بالایی از بروکراتها حاضر شوند به صورت داوطلبانه کار دولتی را رها کنند و ضرباتی که از منظر توزیعی و تخصیصی به اقتصاد وارد میکنند حداقل شود. البته باید توجه داشت که هرگاه بده-بستانی بین توزیع و تخصیص ایجاد کردند اهمیت تخصیص را بیشتر در نظر بگیریم. اصطلاح «اتاقهای شیشهای» که اخیرا رایج شده است اصطلاح بسیار خوبی است. از منظر شفافیت باید کاری کرد که بروکرات دولتی واقعا احساس کند در اتاقی شیشهای است. همچنین توجه شود که دولت حق ندارد خلاف قانون (و خلاف قراردادی که با کارمند بسته است) رفتار کند و برای همین روی جمله «باید کاری کرد که بروکرات به صورت داوطلبانه دولت را رها کند» دوباره تأکید میکنم. حتی میارزد اگر حقوق برخی از بروکراتها را پرداخت کنیم و بگوئیم «تو فقط نباش»!!
⭕️پ.ن.1: بسیاری از دوستان و عزیزان بنده کارمند دولت هستند و نباید آنچه نوشته شد توهین تلقی شود.
⭕️پ.ن.2: آدم خوب و بد وجود ندارد، بلکه «کار خوب» و «کار بد» وجود دارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
فلسفه ایجاد دولت، جبران شکست بازار است؛ یعنی زمانی که بخش خصوصی بعضی کارها که باید بشود را انجام نمیدهد. به مرور زمان و با رشد تکنولوژی، توانایی بخش خصوصی هم افزایش پیدا میکند و بنابراین به مرور زمان بسیاری از کارهایی که دولت انجام میدهد زائد خواهند بود، اما بروکراتهای دولتی مانع از تحویل فرمان به بخش خصوصی میشوند و نتیجتا بیتالمال صرف کارهایی میشود که نباید بشود!
▫️امسال متأسفانه با عدم تحقق درآمدها، دولت در حال تأمین کسری بودجه از طریق افزایش پایه پولی است. بنا به آنچه از دوستان شنیدهام، مثلا در ماه گذشته برای پرداخت حقوق و دستمزد بیش از 10 هزار میلیارد تومان پایه پولی در بانک مرکزی خلق شده است(عدد دقیقتر را در آینده ارائه خواهم کرد)! حتی روش انتشار اوراق که برای ماههای آتی در حال پیگیری است بناست به روشی باشد که باز پایه پولی افزایش پیدا خواهد کرد.
▫️تأمین کسری بودجه از پایه پولی به معنای تورم در دورههای بعدی است. یعنی یک دزدی آشکار از جیب همه مردم! و متأسفانه چون این دزدی نامحسوس است مردم کمتر به آن توجه میکنند! همین عدم توجهها در سالهای گذشته بود که منجر به جهش ارزی سال 97 و عواقب نامطلوب آن شد!
▫️برای فهم بهتر موضوع تصور کنید که کسی دستگاه چاپ پولی درست کرده است که میتواند پولهایی واقعی چاپ کند. این آدم پولدار میشود، اما پولدار شدن او یک بازی جمع-صفر است. یعنی قدرت خرید او بشدت افزایش پیدا میکند، اما در عوض قدرت خرید دیگران کاهش پیدا میکند.
▫️حالا بروکراتهای دولتی جمع شدهاند و یقه دولتمردان را گرفتهاند که اگر از جیب مردم دزدی نکنید (پول چاپ نکنید) و بما ندهید کاری میکنیم که پشیمان شوید!! واقعا چه تفاوتی بین یک شهروند عادی و یک کارمند وجود دارد که باید یکی با کار کردن در اسنپ امرار معاش کند و دیگری زیر کولر اداره لم داده باشد و حقوق و رانتهایی متعدد کسب کند؟!
▫️مسئله به همین سادگی است: بروکراتهای دولتی به طور پیوسته در حال باجگیری از سیاستگذاران هستند و سیاستگذاران به طور پیوسته در حال تجاوز به حقوق سایر مردم!
▫️کارمندی را تصور کنید که اول صبح کارت میزند، تا بعدازظهر در محل کار میماند و دوباره کارتش را کشیده و از اداره خارج میشود و از صبح تا عصر به کارهای شخصیاش رسیدگی میکند و فقط زمان بسیار محدودی را کار مرتبط و مفید انجام میدهد! در آخر ماه هم به او حقوق ماهیانه 6-7 میلیونی میدهند!
▫️این بروکراتها برای اینکه وجود خودشان را مفید جلوه بدهند مانع هرگونه اصلاح در سازوکارها(مکانیزمها) هم میشوند، فرآیندها را بدون دلیل و تعمدا پیچیده میکنند و در کل، علاوه بر غارت بیتالمال، باعث تشدید بروکراسی و به هم ریختن تخصیص هم میشوند! شاید بتوان گفت «اثرتخصیصی»(Allocative Effect) ایشان بدتر از اثر توزیعی(Distributive Effect) ایشان (زورگیری از مردم) باشد. مثلا لطماتی که از طریق طولانی کردن فرآیند دریافت مجوزها به اقتصاد میزنند بسیار بیشتر از پولی است که به زور میگیرند.
⭕️⭕️حال چه باید کرد؟
مسئله ناکارآمدی دولت در همه کشورها وجود دارد{لینک ویدئو}. کاری که برخی از بروکراتها انجام میدهند را میتوان به خون مکیدن زالو تشبیه کرد. کم کردن شر این زالوها(کنهها)ی بیتالمال بسیار سخت و پیچیده است. اگر بخواهیم آنها را به زور بکنیم جامعه را زخم خواهند کرد. پس باید به فکر روشهایی ارگانیک بود! باید مشوقها، مکانیزمها و سقلمههایی را طراحی کرد که درصد بالایی از بروکراتها حاضر شوند به صورت داوطلبانه کار دولتی را رها کنند و ضرباتی که از منظر توزیعی و تخصیصی به اقتصاد وارد میکنند حداقل شود. البته باید توجه داشت که هرگاه بده-بستانی بین توزیع و تخصیص ایجاد کردند اهمیت تخصیص را بیشتر در نظر بگیریم. اصطلاح «اتاقهای شیشهای» که اخیرا رایج شده است اصطلاح بسیار خوبی است. از منظر شفافیت باید کاری کرد که بروکرات دولتی واقعا احساس کند در اتاقی شیشهای است. همچنین توجه شود که دولت حق ندارد خلاف قانون (و خلاف قراردادی که با کارمند بسته است) رفتار کند و برای همین روی جمله «باید کاری کرد که بروکرات به صورت داوطلبانه دولت را رها کند» دوباره تأکید میکنم. حتی میارزد اگر حقوق برخی از بروکراتها را پرداخت کنیم و بگوئیم «تو فقط نباش»!!
⭕️پ.ن.1: بسیاری از دوستان و عزیزان بنده کارمند دولت هستند و نباید آنچه نوشته شد توهین تلقی شود.
⭕️پ.ن.2: آدم خوب و بد وجود ندارد، بلکه «کار خوب» و «کار بد» وجود دارد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
بورژوا
احداث یک توالت عمومی کوچک توسط شهرداری نیویورک هزینهای بیش از 2 میلیون دلار داشته و ساخت آن هفت سال طول کشیده!
این حقیقت ِ دخالت ِدولت در اقتصاد است، ایران و آمریکا هم ندارد.
@bourgeois_ir
این حقیقت ِ دخالت ِدولت در اقتصاد است، ایران و آمریکا هم ندارد.
@bourgeois_ir
⭕️◻️از هپکو عبرت بگیر و سپر بساز
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
هپکو(مشابه شرکت کنتورسازی ایران) از جمله شرکتهای دولتی بود که به بخش خصوصی واگذار شد و سپس با مشکلات جدی و ورشکستگی مواجه شد. هپکو یک «رویای شاهانه» بود که دچار مرگ تدریجی شد.
▫️ماجرای شرکت هپکو دستاویزی برای مخالفان خصوصیسازی شده است. دستاویز قرار دادن ماجرای هپکو برای مخالفت با خصوصیسازی منجر به واکنش دوست فرهیخته و دانشمندمان دکتر علی سرزعیم شده است و ایشان مطلبی با عنوان «هپکو را بهانه بگیر، و شلیک کن» منتشر کردهاند.
⭕️با اینحال در تکمیل نظرات ایشان میتوان موارد زیر را بیان کرد:
▫️نحوه و کیفیت خصوصیسازی میتواند بسیار متنوع باشد. تجربه خصوصیسازی هپکو نشان میدهد روشی که استفاده شده است درست نبوده است.
▫️مداخلات دولتی مثل چاقویی هستند که در شکم انسان وارد شده باشد. توصیهای که پزشکان در چنین شرایطی میکنند این است که تا حد امکان دست به چاقو(یا جسمی که وارد بدن شده است) نزنید و فورا بیمار را به بیمارستان منتقل کنید. علت این امر این است که بیرون کشیدن جسم تیز مشابه ورود آن منجر به آسیب به بافتها خواهد شد. به علاوه، ممکن است در مواردی (مثل وقتی شکم مورد اصابت قرار گرفته است) ورود هوا به بدن هم منجر به مشکلاتی بشود. بطور مشابه با چاقوی در شکم، میتوان ادعا کرد که «فرآیند کاهش مداخلات دولتی، میتواند به اندازه افزایش مداخلات دولتی آسیبزا باشد».
▫️اصلاح در هر سیستمی اگر «ارگانیک» نباشد منجر به تخریب بیشتر خواهد شد. وقتی فرآیند خصوصیسازی به طور کامل شفاف نیست، فسادآلود است و رفتار دولت برای بنگاهها «پیشبینیپذیر» نیست، طبیعی است که مواضع مخالفان خصوصیسازی به کرسی بنشیند. اساسا مشکل بسیاری از مخالفان خصوصیسازی نه با اصل خصوصیسازی، بلکه با «نحوه» خصوصیسازی است.
▫️پیش از حرکت به سمت اقتصاد بازار باید محافظت از حقوق (و پایبندی به قراردادها و تعهدها) تضمین شود. اقتصاد بازار بدون «تضمین حقوق مالکیت» چیزی به جز آنارشی نیست و هیچکدام از مکاتب اقتصادی از آن دفاع نمیکنند!
⭕️جمعبندی اینکه اصلاح «نظام داوری» که محوریت آن با قوه قضائیه است و حصول شفافیت کامل در دولت(حاکمیت) زیرساختهایی هستند که حرکت به سمت دولت حداقلی و اقتصاد بازار به آنها احتیاج دارد. حرفی که ماجرای شرکتهایی مثل هپکو و کنتورسازی برای زدن دارد این است که «حداقل بصورت موضعی» باید شفافیت کامل و عدالت تضمین شود و سپس واگذاری صورت بگیرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
هپکو(مشابه شرکت کنتورسازی ایران) از جمله شرکتهای دولتی بود که به بخش خصوصی واگذار شد و سپس با مشکلات جدی و ورشکستگی مواجه شد. هپکو یک «رویای شاهانه» بود که دچار مرگ تدریجی شد.
▫️ماجرای شرکت هپکو دستاویزی برای مخالفان خصوصیسازی شده است. دستاویز قرار دادن ماجرای هپکو برای مخالفت با خصوصیسازی منجر به واکنش دوست فرهیخته و دانشمندمان دکتر علی سرزعیم شده است و ایشان مطلبی با عنوان «هپکو را بهانه بگیر، و شلیک کن» منتشر کردهاند.
⭕️با اینحال در تکمیل نظرات ایشان میتوان موارد زیر را بیان کرد:
▫️نحوه و کیفیت خصوصیسازی میتواند بسیار متنوع باشد. تجربه خصوصیسازی هپکو نشان میدهد روشی که استفاده شده است درست نبوده است.
▫️مداخلات دولتی مثل چاقویی هستند که در شکم انسان وارد شده باشد. توصیهای که پزشکان در چنین شرایطی میکنند این است که تا حد امکان دست به چاقو(یا جسمی که وارد بدن شده است) نزنید و فورا بیمار را به بیمارستان منتقل کنید. علت این امر این است که بیرون کشیدن جسم تیز مشابه ورود آن منجر به آسیب به بافتها خواهد شد. به علاوه، ممکن است در مواردی (مثل وقتی شکم مورد اصابت قرار گرفته است) ورود هوا به بدن هم منجر به مشکلاتی بشود. بطور مشابه با چاقوی در شکم، میتوان ادعا کرد که «فرآیند کاهش مداخلات دولتی، میتواند به اندازه افزایش مداخلات دولتی آسیبزا باشد».
▫️اصلاح در هر سیستمی اگر «ارگانیک» نباشد منجر به تخریب بیشتر خواهد شد. وقتی فرآیند خصوصیسازی به طور کامل شفاف نیست، فسادآلود است و رفتار دولت برای بنگاهها «پیشبینیپذیر» نیست، طبیعی است که مواضع مخالفان خصوصیسازی به کرسی بنشیند. اساسا مشکل بسیاری از مخالفان خصوصیسازی نه با اصل خصوصیسازی، بلکه با «نحوه» خصوصیسازی است.
▫️پیش از حرکت به سمت اقتصاد بازار باید محافظت از حقوق (و پایبندی به قراردادها و تعهدها) تضمین شود. اقتصاد بازار بدون «تضمین حقوق مالکیت» چیزی به جز آنارشی نیست و هیچکدام از مکاتب اقتصادی از آن دفاع نمیکنند!
⭕️جمعبندی اینکه اصلاح «نظام داوری» که محوریت آن با قوه قضائیه است و حصول شفافیت کامل در دولت(حاکمیت) زیرساختهایی هستند که حرکت به سمت دولت حداقلی و اقتصاد بازار به آنها احتیاج دارد. حرفی که ماجرای شرکتهایی مثل هپکو و کنتورسازی برای زدن دارد این است که «حداقل بصورت موضعی» باید شفافیت کامل و عدالت تضمین شود و سپس واگذاری صورت بگیرد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
Market Research Center مرکز مطالعات بازار
هپکو، مرگ تدریجی یک رویای شاهانه!
سرنوشت هپکو و هفت تپه تقدیر خیلی از بنگاه هایی است که زمانی بر اساس جاه طلبی های حاکمان ایجاد شدند و قرار بود نشان توان و افتخار ملی باشند، آن همه تخته گاز رفتن البته با راننده وارد هم خطرناک بود، چه رسد که راننده ناوارد…
سرنوشت هپکو و هفت تپه تقدیر خیلی از بنگاه هایی است که زمانی بر اساس جاه طلبی های حاکمان ایجاد شدند و قرار بود نشان توان و افتخار ملی باشند، آن همه تخته گاز رفتن البته با راننده وارد هم خطرناک بود، چه رسد که راننده ناوارد…
⭕️◻️آیا حباب بازار سهام میتواند پدیدهای مثبت و ادامهدار باشد؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پدیده حباب در بازارهای دارایی را میتوان یکی از پدیدههای بسیار چالشبرانگیز دانش مالی و دانش اقتصاد دانست. {لینک توضیحات قبلی}
▫️فارغ از مسائل و اختلاف نظرهایی که در ارتباط با اثبات وجود یا تعیین زمان ترکیدن حباب وجود دارند، از نظر تئوریک میتوان پذیرفت که وقوع حباب ممکن است.
▫️از زمانی که شاخص بازار سهام از 90هزار واحد عبور کرد عدهای از تحلیلگران منتظر رکود(یا به بیان دیگر فروپاشی حباب) بازار سهام هستند. این در حالی است که شاخص بعد از آن صعودی بوده و در حال رسیدن به عدد 400هزار واحد است!
▫️حتی هنوز هم نمیتوان با قاطعیت در مورد حبابی بودن یا نبودن بازار صحبت کرد! در واقع اگر بپذیریم که ارزشها ذهنی هستند آنوقت کار سختتر هم خواهد شد.
▫️اما چیزی که مسلم است این است که با فرض ثبات سایر شرایط بالاخره از یک جایی به بعد افزایش قیمت حبابی خواهد بود. (اگرچه نمیدانیم کجا!)
▫️با مقدمات فوق میتوانیم به بررسی دو سوال مطرح شده در عنوان متن بپردازیم:
1- آیا حباب بازار سهام میتواند پدیدهای مثبت باشد؟
2- آیا ممکن است حباب بازار سهام هیچوقت نترکد؟
⭕️آیا حباب میتواند اثرات مثبتی داشته باشد؟
با یک تحلیل ایستا و رهیافتی که عمدتا در ادبیات دانش اقتصاد و مالی وجود دارد پدیده حباب چیز مثبتی نیست. اما در عمل و بخصوص وقتی که بازار سهام مدِّنظر باشد، آنگاه میتوان گفت حباب ممکن است منجر به اثرات مثبت بشود. افزایش شدید و پیوسته قیمت سهام یک شرکت منابع در اختیار شرکت برای سرمایهگذاری در بازاریابی و یا «توسعه و تحقیق(R&D)» را افزایش میدهد. سهامداران عمده میتوانند با فروش درصد کمی از دارایی سهام خود به نقدینگی خوبی برای سرمایهگذاری مجدد دست پیدا کنند.
▫️در عمل ممکن است یک مارپیچ بین قیمت بازاری و ارزش بنیادی شرکت اتفاق بیفتد و حباب منجر به افزایش واقعی ارزش بنیادی شرکت بشود!
▫️بنابراین پاسخ سوال اول این است: «بستگی به رفتار مدیران و سهامداران عمده شرکت دارد»
⭕️آیا ممکن است ترکیدن حباب هیچوقت اتفاق نیفتد؟
حباب به اختلاف قیمت بازاری یک دارایی با ارزش بنیادی آن دارایی گفته میشود. بنا به رهیافت اقتصاد نئوکلاسیک، بالاخره و در بلندمدت این اختلاف به صفر خواهد رسید. اما حتی در همین چارچوب فکری هم ممکن است هیچگاه قیمت کاهشی نشود: کافی است ارزش بنیادی شرکت افزایش پیدا کند. یعنی به جای اینکه قیمت بازاری کاهش پیدا کند، ارزش بنیادی افزایش داشته باشد! و این پدیدهای کاملا محتمل است و در پاسخ به سوال اول مکانیزم آن هم توضیح داده شد.
⭕️⭕️جمعبندی:
➖اولا حباب بازار سهام میتواند پدیدهای بسیار مثبت باشد ولی این به عملکرد سهامداران عمده و مدیران شرکتها بستگی دارد.
➖ثانیا حباب قیمت سهام شرکتها ممکن است هیچگاه فرونپاشد و قیمت آن نزولی نشود(که این هم بستگی به عملکرد مدیران و سهامداران عمده دارد).
➖ثالثا سیاستگذار میتواند سیاستهایی اتخاذ کند تا رونق بازار سهام منجر به افزایش پایدار ارزشهای بنیادی شرکتهای بورسی بشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
پدیده حباب در بازارهای دارایی را میتوان یکی از پدیدههای بسیار چالشبرانگیز دانش مالی و دانش اقتصاد دانست. {لینک توضیحات قبلی}
▫️فارغ از مسائل و اختلاف نظرهایی که در ارتباط با اثبات وجود یا تعیین زمان ترکیدن حباب وجود دارند، از نظر تئوریک میتوان پذیرفت که وقوع حباب ممکن است.
▫️از زمانی که شاخص بازار سهام از 90هزار واحد عبور کرد عدهای از تحلیلگران منتظر رکود(یا به بیان دیگر فروپاشی حباب) بازار سهام هستند. این در حالی است که شاخص بعد از آن صعودی بوده و در حال رسیدن به عدد 400هزار واحد است!
▫️حتی هنوز هم نمیتوان با قاطعیت در مورد حبابی بودن یا نبودن بازار صحبت کرد! در واقع اگر بپذیریم که ارزشها ذهنی هستند آنوقت کار سختتر هم خواهد شد.
▫️اما چیزی که مسلم است این است که با فرض ثبات سایر شرایط بالاخره از یک جایی به بعد افزایش قیمت حبابی خواهد بود. (اگرچه نمیدانیم کجا!)
▫️با مقدمات فوق میتوانیم به بررسی دو سوال مطرح شده در عنوان متن بپردازیم:
1- آیا حباب بازار سهام میتواند پدیدهای مثبت باشد؟
2- آیا ممکن است حباب بازار سهام هیچوقت نترکد؟
⭕️آیا حباب میتواند اثرات مثبتی داشته باشد؟
با یک تحلیل ایستا و رهیافتی که عمدتا در ادبیات دانش اقتصاد و مالی وجود دارد پدیده حباب چیز مثبتی نیست. اما در عمل و بخصوص وقتی که بازار سهام مدِّنظر باشد، آنگاه میتوان گفت حباب ممکن است منجر به اثرات مثبت بشود. افزایش شدید و پیوسته قیمت سهام یک شرکت منابع در اختیار شرکت برای سرمایهگذاری در بازاریابی و یا «توسعه و تحقیق(R&D)» را افزایش میدهد. سهامداران عمده میتوانند با فروش درصد کمی از دارایی سهام خود به نقدینگی خوبی برای سرمایهگذاری مجدد دست پیدا کنند.
▫️در عمل ممکن است یک مارپیچ بین قیمت بازاری و ارزش بنیادی شرکت اتفاق بیفتد و حباب منجر به افزایش واقعی ارزش بنیادی شرکت بشود!
▫️بنابراین پاسخ سوال اول این است: «بستگی به رفتار مدیران و سهامداران عمده شرکت دارد»
⭕️آیا ممکن است ترکیدن حباب هیچوقت اتفاق نیفتد؟
حباب به اختلاف قیمت بازاری یک دارایی با ارزش بنیادی آن دارایی گفته میشود. بنا به رهیافت اقتصاد نئوکلاسیک، بالاخره و در بلندمدت این اختلاف به صفر خواهد رسید. اما حتی در همین چارچوب فکری هم ممکن است هیچگاه قیمت کاهشی نشود: کافی است ارزش بنیادی شرکت افزایش پیدا کند. یعنی به جای اینکه قیمت بازاری کاهش پیدا کند، ارزش بنیادی افزایش داشته باشد! و این پدیدهای کاملا محتمل است و در پاسخ به سوال اول مکانیزم آن هم توضیح داده شد.
⭕️⭕️جمعبندی:
➖اولا حباب بازار سهام میتواند پدیدهای بسیار مثبت باشد ولی این به عملکرد سهامداران عمده و مدیران شرکتها بستگی دارد.
➖ثانیا حباب قیمت سهام شرکتها ممکن است هیچگاه فرونپاشد و قیمت آن نزولی نشود(که این هم بستگی به عملکرد مدیران و سهامداران عمده دارد).
➖ثالثا سیاستگذار میتواند سیاستهایی اتخاذ کند تا رونق بازار سهام منجر به افزایش پایدار ارزشهای بنیادی شرکتهای بورسی بشود.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️حباب داراییها: از اقتصاد کلاسیک تا اقتصاد رفتاری
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
مردم عادی واژه حباب را برای زمانی به کار میبرند که میخواهند بگویند قیمت یک دارایی بعد از افزایش مجددا کاهش خواهد یافت و این اصطلاح را برای وقتی که حباب مثبت باشد بکار میبرند. واژه…
⭕️◻️تفکر شخص-محور و فساد بانکی
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
قاضی موحد از مهدی فلاحتیان میپرسد: «چطور این حجم پول را بدون دریافت یک ریال وثیقه و حتی دریافت یک برگ کپی شناسنامه به شما دادند؟».
مهدی فلاحتیان جواب میدهد: «خوب حتما از من شناختی داشتهاند»!!
▫️اگر کسانی که آنهمه پول را بدون هیچ تضمینی به ایشان داده بودند به اصل اول طراحی سیستمهای انسانی مقید بودند این اتفاق نمیافتاد. اصل اول میگوید: «روی خوب بودن و بینقص بودن آدمها حساب نکنید». ولی متأسفانه تفکر شخص-محور در ایران بسیار پررنگ است.
▫️تفکر شخص-محور میگوید: «برای رسیدن به نتایج خوب کافی است آدمهای خوب را به کار بگیری». ولی در طرف مقابل، تفکر مکانیزم-محور میگوید: «مکانیزم(سازوکار)ها را اگر خوب طراحی کنی حتی آدمهای بد و ناقص هم خوب عمل خواهند کرد و نتایج خوب خودبخود ایجاد خواهند شد».
▫️تأکید همیشگیام بر تقویت تفکر مکانیزم-محور به دو دلیل زیر است:
1- سیستمهای انسانی پیشرفتهتر نتیجه طراحی طراحانی با تفکر مکانیزم-محور هستند.
2- #تفکر_شخص_محور ریشه در تکامل و غریزه بشری دارد و از این جهت مشابه دیگر روشهای یابندهگرایانه(Heuristic) اگرچه سرعت را بالا میبرد اما احتمال خطای آن بسیار بالاست.
▫️وقیحترین جنبه فساد بانکی(که جور آن را باید مردم بیچاره با تورم و جهش نرخ ارز بکشند) این است که این مفسدان مانع اصلاح مکانیزمها هم میشوند و مهمترین اصلاح که ایشان مانع انجام آن میشوند ایجاد شفافیت است. مفسدان بانکی مانع شفافیت بانکی هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
قاضی موحد از مهدی فلاحتیان میپرسد: «چطور این حجم پول را بدون دریافت یک ریال وثیقه و حتی دریافت یک برگ کپی شناسنامه به شما دادند؟».
مهدی فلاحتیان جواب میدهد: «خوب حتما از من شناختی داشتهاند»!!
▫️اگر کسانی که آنهمه پول را بدون هیچ تضمینی به ایشان داده بودند به اصل اول طراحی سیستمهای انسانی مقید بودند این اتفاق نمیافتاد. اصل اول میگوید: «روی خوب بودن و بینقص بودن آدمها حساب نکنید». ولی متأسفانه تفکر شخص-محور در ایران بسیار پررنگ است.
▫️تفکر شخص-محور میگوید: «برای رسیدن به نتایج خوب کافی است آدمهای خوب را به کار بگیری». ولی در طرف مقابل، تفکر مکانیزم-محور میگوید: «مکانیزم(سازوکار)ها را اگر خوب طراحی کنی حتی آدمهای بد و ناقص هم خوب عمل خواهند کرد و نتایج خوب خودبخود ایجاد خواهند شد».
▫️تأکید همیشگیام بر تقویت تفکر مکانیزم-محور به دو دلیل زیر است:
1- سیستمهای انسانی پیشرفتهتر نتیجه طراحی طراحانی با تفکر مکانیزم-محور هستند.
2- #تفکر_شخص_محور ریشه در تکامل و غریزه بشری دارد و از این جهت مشابه دیگر روشهای یابندهگرایانه(Heuristic) اگرچه سرعت را بالا میبرد اما احتمال خطای آن بسیار بالاست.
▫️وقیحترین جنبه فساد بانکی(که جور آن را باید مردم بیچاره با تورم و جهش نرخ ارز بکشند) این است که این مفسدان مانع اصلاح مکانیزمها هم میشوند و مهمترین اصلاح که ایشان مانع انجام آن میشوند ایجاد شفافیت است. مفسدان بانکی مانع شفافیت بانکی هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️اصول طراحی سیستم از منظر اقتصاد رفتاری
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…
قسمت اول: روی خوب و بینقص بودن آدمها حساب نکنید!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️در سفری که به پاریس داشت کارت مترو(که در آنجا کاغذی به اندازه کارت پرواز هواپیما است) را با دقت داخل دستگاه کارتخوان گذاشت و به خاطر سپرد…
⭕️◻️اصلاح بازار سهام و پسگویی تحلیلگران!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
بعد از هر رشدی در قیمت دارایی (بخصوص از نوع شارپ آن) افراد انتظار اصلاح را میکشند و بعضی «احساس میکنند» که دارایی مورد بحث دچار حباب شده است(احساسات ناشی از تحلیل تکنیکال را هم از همین جنس میدانم). بعضی از تحلیلگران این احساسات را زیاد جدی گرفته و اقدام به پیشگویی میکنند که درصد موفقیت این پیشگوییها بالا نیست. این دسته از تحلیلگران این مزیت را دارند که از مخاطبین بازخورد گرفته و به مرور یادگیری اتفاق می افتد و خبرگی پیدا میکنند.
▫️اما دسته ای از تحلیلگران هم هستند که بعد از وقوع حادثه، میگویند: «این کاملا قابل پیشبینی بود»! وقتی تحلیلگری این عبارت را بکار میبرد میتوان ابتلای ایشان به «سوگیری پسگویی»(Hindsight Bias) را بررسی کرد. و این سوال را مطرح کرد که «اگر قابل پیشبینی بود پس چرا کاری نکردی؟».
▫️پیشتر راجع به این سوگیری در همین کانال مطالبی منتشر شده است:
➖ سه سطح از سوگیری پسگویی{لینک}
➖چیستی و درمان سوگیری پسگویی{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
بعد از هر رشدی در قیمت دارایی (بخصوص از نوع شارپ آن) افراد انتظار اصلاح را میکشند و بعضی «احساس میکنند» که دارایی مورد بحث دچار حباب شده است(احساسات ناشی از تحلیل تکنیکال را هم از همین جنس میدانم). بعضی از تحلیلگران این احساسات را زیاد جدی گرفته و اقدام به پیشگویی میکنند که درصد موفقیت این پیشگوییها بالا نیست. این دسته از تحلیلگران این مزیت را دارند که از مخاطبین بازخورد گرفته و به مرور یادگیری اتفاق می افتد و خبرگی پیدا میکنند.
▫️اما دسته ای از تحلیلگران هم هستند که بعد از وقوع حادثه، میگویند: «این کاملا قابل پیشبینی بود»! وقتی تحلیلگری این عبارت را بکار میبرد میتوان ابتلای ایشان به «سوگیری پسگویی»(Hindsight Bias) را بررسی کرد. و این سوال را مطرح کرد که «اگر قابل پیشبینی بود پس چرا کاری نکردی؟».
▫️پیشتر راجع به این سوگیری در همین کانال مطالبی منتشر شده است:
➖ سه سطح از سوگیری پسگویی{لینک}
➖چیستی و درمان سوگیری پسگویی{لینک}
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
⭕️ ◻️سه سطح از سوگیری پسگویی(واپس نگری):
Hindsight Bias
1-ادعای مهارت پیشگویی
2-ادعای اجتنابناپذیری منطقی وقوع پدیده
3-اختلال حافظه
✔️کانال تخصصی اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Hindsight Bias
1-ادعای مهارت پیشگویی
2-ادعای اجتنابناپذیری منطقی وقوع پدیده
3-اختلال حافظه
✔️کانال تخصصی اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️سوگیری نتیجهنگری(پیامدگرایی) در بازار سهام
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
سوگیری نتیجهنگری به معنای انتخاب یک گزینه(سیستم) صرفا براساس خروجیهای قابل مشاهده آن و عدم توجه به روش عملکرد آن میباشد. مثالِ کلاسیک در این رابطه، انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری مشخص با توجهِ صرف به عملکرد گذشته آن و بدون توجه به روشی که صندوق مذکور عمل میکند است.
▫️به طور مشابه با انتخاب صندوق سرمایهگذاری، وزنی که به تحلیلِ تحلیلگران مختلف بازار سهام (یا هر دارایی دیگری) داده میشود هم میتواند متأثر از این سوگیری نتیجهنگری باشد.
▫️از آنجا که یک سرمایهگذار حقیقی توانایی تحلیل همه نمادهای بورسی را ندارد مجبور است از تحلیلهای دیگران استفاده کند و به وفور پیش میآید که دو تحلیل در مورد سهام یک شرکت کاملا در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند و بنابراین شخص مجبور میشود براساس یکی از تحلیلها(که احتمالا توسط دو تحلیلگر متفاوت ارائه شدهاند) دست به انتخاب بزند.
▫️اولین شهودی که در چنین شرایطی به ذهن میآید این است که «ببین کدام تحلیلگر در گذشته سیگنالهای موفقتری داده است». این شهود باعث میشود افراد بدون بررسی اینکه تحلیلگری که قبلا موفق بوده «از کدام روش» به نتیجه مورد ادعایش رسیده است، به نظرات او ایمان آورده و به توصیههای او عمل کنند. این همان استفاده از شهود نتیجهنگری است.
▫️توضیحات بیشتر در مورد چیستی و چگونگی مواجهه با غریزه نتیجهنگری را میتوانید در همین کانال بخوانید{لینک}، اما در کل، عاقلانهتر این است که هرگاه سیگنالی از کسی دریافت میکنید در مورد تحلیل پشت سیگنال هم (حداقل با روشهای سرانگشتی) جستجو و تحقیق کنید. به عنوان مثال میتوانید به دنبال پاسخ برای سوالات زیر باشید:
➖اگر تحلیل بنیادی صورت گرفته است پیشفرضهای تحلیل چه بوده است؟(حتی میتوانید بعضی محاسبات مهمتر را به سرعت انجام بدهید)
➖اگر از روش تکنیکال استفاده شده است جزئیات مربوطه چه دلالتهایی دارند؟
➖آیا در جایی اشتباهی رخ نداده است؟
➖نااطمینانیهای سیاسی و سیاستی آینده در کجای تحلیل جای دارد؟
➖اگر تحلیل وابسته به اخبار محرمانه است، منبع خبرکجاست و تا چه حد قابل اطمینان است؟ (به این توجه شود که حتی یک شخص قابل اطمینان هم خودش ممکن است دچار اشتباه شود و یا دیگران او را بازی بدهند!)
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
سوگیری نتیجهنگری به معنای انتخاب یک گزینه(سیستم) صرفا براساس خروجیهای قابل مشاهده آن و عدم توجه به روش عملکرد آن میباشد. مثالِ کلاسیک در این رابطه، انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری مشخص با توجهِ صرف به عملکرد گذشته آن و بدون توجه به روشی که صندوق مذکور عمل میکند است.
▫️به طور مشابه با انتخاب صندوق سرمایهگذاری، وزنی که به تحلیلِ تحلیلگران مختلف بازار سهام (یا هر دارایی دیگری) داده میشود هم میتواند متأثر از این سوگیری نتیجهنگری باشد.
▫️از آنجا که یک سرمایهگذار حقیقی توانایی تحلیل همه نمادهای بورسی را ندارد مجبور است از تحلیلهای دیگران استفاده کند و به وفور پیش میآید که دو تحلیل در مورد سهام یک شرکت کاملا در تضاد با یکدیگر قرار میگیرند و بنابراین شخص مجبور میشود براساس یکی از تحلیلها(که احتمالا توسط دو تحلیلگر متفاوت ارائه شدهاند) دست به انتخاب بزند.
▫️اولین شهودی که در چنین شرایطی به ذهن میآید این است که «ببین کدام تحلیلگر در گذشته سیگنالهای موفقتری داده است». این شهود باعث میشود افراد بدون بررسی اینکه تحلیلگری که قبلا موفق بوده «از کدام روش» به نتیجه مورد ادعایش رسیده است، به نظرات او ایمان آورده و به توصیههای او عمل کنند. این همان استفاده از شهود نتیجهنگری است.
▫️توضیحات بیشتر در مورد چیستی و چگونگی مواجهه با غریزه نتیجهنگری را میتوانید در همین کانال بخوانید{لینک}، اما در کل، عاقلانهتر این است که هرگاه سیگنالی از کسی دریافت میکنید در مورد تحلیل پشت سیگنال هم (حداقل با روشهای سرانگشتی) جستجو و تحقیق کنید. به عنوان مثال میتوانید به دنبال پاسخ برای سوالات زیر باشید:
➖اگر تحلیل بنیادی صورت گرفته است پیشفرضهای تحلیل چه بوده است؟(حتی میتوانید بعضی محاسبات مهمتر را به سرعت انجام بدهید)
➖اگر از روش تکنیکال استفاده شده است جزئیات مربوطه چه دلالتهایی دارند؟
➖آیا در جایی اشتباهی رخ نداده است؟
➖نااطمینانیهای سیاسی و سیاستی آینده در کجای تحلیل جای دارد؟
➖اگر تحلیل وابسته به اخبار محرمانه است، منبع خبرکجاست و تا چه حد قابل اطمینان است؟ (به این توجه شود که حتی یک شخص قابل اطمینان هم خودش ممکن است دچار اشتباه شود و یا دیگران او را بازی بدهند!)
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAnalysis
⭕️◻️امسال هم جایزه نوبل اقتصاد به اقتصاددانان رفتاری رسید!
▫️جایزه نوبل اقتصاد سال 2019 به سه اقتصاددان رفتاری(آزمایشی) تعلق گرفت:
➖مایکل کرمر، استاد اقتصاد دانشگاه هارواد(متخصص در زمینه اقتصادرفتاری و توسعه)
➖استر دوفلو، استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)
➖آبیجیت بنرجی، استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️جایزه نوبل اقتصاد سال 2019 به سه اقتصاددان رفتاری(آزمایشی) تعلق گرفت:
➖مایکل کرمر، استاد اقتصاد دانشگاه هارواد(متخصص در زمینه اقتصادرفتاری و توسعه)
➖استر دوفلو، استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)
➖آبیجیت بنرجی، استاد اقتصاد دانشگاه امآیتی(متخصص اقتصادفقر و اقتصاد توسعه با رهیافت اقتصاد رفتاری)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️پایان تحلیل اقتصادی از پشت میز!
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
جایزه نوبل اقتصاد 2019 به سه نفر از اقتصاددانانی رسید که رهیافت آزمایشی(Experimental) را برای کاهش فقر به کار برده بودند.
▫️جوایز نوبل اقتصاد در این سالهای اخیر نشان میدهد که آینده از آن نسلی از علم اقتصاد است که متفاوت از نسل اول است.
▫️در نسل اول، اقتصاددان از پشت میز دفترش اقدام به تحلیل اقتصادی کرده و بر اساس آن تجویز سیاستی میکرد.
▫️نمونه بارز و حالت افراطی این نوع سیاستگذاری از پشت میز را میتوان در رهیافت مکتب اتریشی اقتصاد مشاهده کرد.(البته آموزههای این مکتب بسیار ارزشمندند و نباید از کنار آنها سهلانگارانه عبور کرد)
▫️اما در نسل آتی علم اقتصاد «تجربه» و «آزمایش»(میدانی و آزمایشگاهی) نقش اصلی را بازی میکنند.
▫️در نسل آتی علم اقتصاد هوش مصنوعی و کامپیوتر جایگزین هوش بشری و محاسبات ریاضیاتی(Calculus) خواهد شد.
▫️در نسل آتی دانش اقتصاد بحثهای بیسروته و پایانناپذیری مثل «دولت مفید است یا مضر؟» وجود نخواهد داشت که مارکسیستها و لیبرالها بخواهند برای ترویج مواضعشان یقه پاره کنند و از انواع روشهای «اقناع روانی» (بجای استدلال و مشاهده) برای به زانو درآوردن منتقدانشان استفاده کنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
جایزه نوبل اقتصاد 2019 به سه نفر از اقتصاددانانی رسید که رهیافت آزمایشی(Experimental) را برای کاهش فقر به کار برده بودند.
▫️جوایز نوبل اقتصاد در این سالهای اخیر نشان میدهد که آینده از آن نسلی از علم اقتصاد است که متفاوت از نسل اول است.
▫️در نسل اول، اقتصاددان از پشت میز دفترش اقدام به تحلیل اقتصادی کرده و بر اساس آن تجویز سیاستی میکرد.
▫️نمونه بارز و حالت افراطی این نوع سیاستگذاری از پشت میز را میتوان در رهیافت مکتب اتریشی اقتصاد مشاهده کرد.(البته آموزههای این مکتب بسیار ارزشمندند و نباید از کنار آنها سهلانگارانه عبور کرد)
▫️اما در نسل آتی علم اقتصاد «تجربه» و «آزمایش»(میدانی و آزمایشگاهی) نقش اصلی را بازی میکنند.
▫️در نسل آتی علم اقتصاد هوش مصنوعی و کامپیوتر جایگزین هوش بشری و محاسبات ریاضیاتی(Calculus) خواهد شد.
▫️در نسل آتی دانش اقتصاد بحثهای بیسروته و پایانناپذیری مثل «دولت مفید است یا مضر؟» وجود نخواهد داشت که مارکسیستها و لیبرالها بخواهند برای ترویج مواضعشان یقه پاره کنند و از انواع روشهای «اقناع روانی» (بجای استدلال و مشاهده) برای به زانو درآوردن منتقدانشان استفاده کنند!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️بازار سهام را شوخی نگیرید!
✍🏼مرتضی عباد
▫️پرده اول:
با ۵۰ میلیون وارد بازار می شود، متعجب و ذوق زده هر چی می خرد رشد می کند، خیلی زود ۵۰ میلیونش شده ۱۰۰ میلیون!!!
احساس قشنگی دارد.
▫️پرده دوم:
۱۰۰ میلیون پولی که این ور اونور داشت رو وارد بورس می کند. الان ۲۰۰ میلیون پول در بازار دارد.
همچنان باد بر پرچمش هست.
۲۰۰ میلیونش می شود ۳۰۰ میلیون.
احساس قشنگی دارد و حس تسلط بر بازار و بورس بهش دست می دهد.
▫️پرده سوم:
به زمین و زمان متوصل می شود، تا پولش در بورس رو زیاد کند، وام می گیرد، قرض می کند، دوست و آشنا و فامیل را با وعدهای عجیب به بورس می کشاند، اعتبار می گیرد، بعضا حتی خانه و ماشین می فروشند....
الان یک میلیارد پول در بورس دارد.
۱۵۰ میلیون پول خودش هست.
۱۵۰ میلیون سود کرده.
۷۰۰ میلیون پول دیگران هست.
▫️پرده چهارم:
باد دیگر موافق نیست با ۱۵ درصد افت سهام همه سودش می رود، از اینجا ببعد اگر سود نکند زیر تعهد پول های ملت هست، برای برگرداندن شرایط دست به معاملات هیجانی می زند، شاخه به شاخه می شود... کال مارجین می شود!!
▫️اشتباهات بورس برای همه هست، بزرگ و کوچک و جدید و قدیم ندارد. صبح که مانیتور رو روشن می کنید به خودتان بگویید: به سخت ترین بازار جهان خوش آمدی!
جمعبندی: آنچه که در بالا آمد به خوبی پویاییهای روانی در بازار دارایی (بخصوص سهام) را نشان میدهد. این پویاییهای روانی برای همه وجود دارد، مهم این است که به آن آگاهی داشته باشیم و تحت تأثیر هیجانات نامناسب قرار نگیریم. مهمترین نکته که نباید فراموش کرد این گزاره مالی رفتاری درباره کارایی است: «قیمتها منعکس کننده ارزشهای ذاتی نیستند، اما کسب سود از بازارهای دارایی بسیار سخت است»!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مرتضی عباد
▫️پرده اول:
با ۵۰ میلیون وارد بازار می شود، متعجب و ذوق زده هر چی می خرد رشد می کند، خیلی زود ۵۰ میلیونش شده ۱۰۰ میلیون!!!
احساس قشنگی دارد.
▫️پرده دوم:
۱۰۰ میلیون پولی که این ور اونور داشت رو وارد بورس می کند. الان ۲۰۰ میلیون پول در بازار دارد.
همچنان باد بر پرچمش هست.
۲۰۰ میلیونش می شود ۳۰۰ میلیون.
احساس قشنگی دارد و حس تسلط بر بازار و بورس بهش دست می دهد.
▫️پرده سوم:
به زمین و زمان متوصل می شود، تا پولش در بورس رو زیاد کند، وام می گیرد، قرض می کند، دوست و آشنا و فامیل را با وعدهای عجیب به بورس می کشاند، اعتبار می گیرد، بعضا حتی خانه و ماشین می فروشند....
الان یک میلیارد پول در بورس دارد.
۱۵۰ میلیون پول خودش هست.
۱۵۰ میلیون سود کرده.
۷۰۰ میلیون پول دیگران هست.
▫️پرده چهارم:
باد دیگر موافق نیست با ۱۵ درصد افت سهام همه سودش می رود، از اینجا ببعد اگر سود نکند زیر تعهد پول های ملت هست، برای برگرداندن شرایط دست به معاملات هیجانی می زند، شاخه به شاخه می شود... کال مارجین می شود!!
▫️اشتباهات بورس برای همه هست، بزرگ و کوچک و جدید و قدیم ندارد. صبح که مانیتور رو روشن می کنید به خودتان بگویید: به سخت ترین بازار جهان خوش آمدی!
جمعبندی: آنچه که در بالا آمد به خوبی پویاییهای روانی در بازار دارایی (بخصوص سهام) را نشان میدهد. این پویاییهای روانی برای همه وجود دارد، مهم این است که به آن آگاهی داشته باشیم و تحت تأثیر هیجانات نامناسب قرار نگیریم. مهمترین نکته که نباید فراموش کرد این گزاره مالی رفتاری درباره کارایی است: «قیمتها منعکس کننده ارزشهای ذاتی نیستند، اما کسب سود از بازارهای دارایی بسیار سخت است»!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegram
اقتصاد رفتاری
✅نوسان احساس سرمایه گذار در اثر نوسان قیمت دارایی.
مطالب بیشتر در👇🏻:
@BehavioralEconomicsAndFinance
مطالب بیشتر در👇🏻:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍2
⭕️◻️ سخنرانی پرفسور سانستین در دانشگاه تهران (بصورت مجازی) با موضوع "اقتصاد رفتاری و سقلمه در حقوق و سیاستگذاری عمومی".
▫️دوشنبه. 29مهرماه 98. دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️دوشنبه. 29مهرماه 98. دانشکده حقوق دانشگاه تهران.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️حکمرانی ناهمگن در حوزه سلامت
✍مصطفی نصراصفهانی
وقتی حرف از حکمرانی ناهمگن میزنیم منظورمان این است که برای رسیدن به هدف مشخصی در گوشه ای سیاستی را اعمال میکنیم و در گوشه دیگر پیگیری هدف به فراموشی سپرده میشود.
▫️حکمرانی در حوزه سلامت هم دچار این ناهمگنی هست. اگرچه مسئله ناهمگنی در همه جای دنیا وجود دارد اما بنظر میرسد در ایران شدت بالایی داشته باشد!
▫️یکی از مواردی که در حوزه سلامت در ایران جلب توجه میکند مربوط به طب مکمل است.
▫️طب سنتی، طب اسلامی، طب گیاهی، همیوپاتی، طب سوزنی و... طب مکمل به حساب می آیند.
▫️قانونگذار در رابطه با طب(پزشکی) مدرن و دیگر علوم مرتبط با پزشکی سختگیری زیادی میکند، اما در قبال دیگر مدعیان حوزه سلامت یا سکوت میکند و یا موضعی سهل گیرانه دارد.
▫️اگر انسانی که در انواع مختلف طب مورد درمان قرار میگیرد همان انسان است پس باید به هر اثر مثبت و منفی که بر سلامت او گذاشته میشود یکسان نگاه شود!
▫️روزی نیست که مدعیان طب مکمل(طب سنتی، گیاهی و...) فاجعه ای ایجاد نکنند؛ از تبدیل بیماریهای جزئی به بیماریهای مزمن و خطرناک گرفته تا به کشتن دادن پیر و جوان و سقط جنین و...از جمله شاهکارهای ایشان است. اما همچنان با سلامت مردم بازی میکنند و در عمل مکانیزمی برای سازماندهی و کنترل ایشان وجود ندارد!
▫️اگر یک پزشک در مسئله کوچکی کوتاهی بکند سازوکاری برای پیگیری این قصور طراحی شده است، اما در قبال دیگر مدعیان چنین سازوکار مشخصی وجود ندارد!
نباید در جایی از سوراخ سوزن رد شد و در جای دیگر از دروازه رد نشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍مصطفی نصراصفهانی
وقتی حرف از حکمرانی ناهمگن میزنیم منظورمان این است که برای رسیدن به هدف مشخصی در گوشه ای سیاستی را اعمال میکنیم و در گوشه دیگر پیگیری هدف به فراموشی سپرده میشود.
▫️حکمرانی در حوزه سلامت هم دچار این ناهمگنی هست. اگرچه مسئله ناهمگنی در همه جای دنیا وجود دارد اما بنظر میرسد در ایران شدت بالایی داشته باشد!
▫️یکی از مواردی که در حوزه سلامت در ایران جلب توجه میکند مربوط به طب مکمل است.
▫️طب سنتی، طب اسلامی، طب گیاهی، همیوپاتی، طب سوزنی و... طب مکمل به حساب می آیند.
▫️قانونگذار در رابطه با طب(پزشکی) مدرن و دیگر علوم مرتبط با پزشکی سختگیری زیادی میکند، اما در قبال دیگر مدعیان حوزه سلامت یا سکوت میکند و یا موضعی سهل گیرانه دارد.
▫️اگر انسانی که در انواع مختلف طب مورد درمان قرار میگیرد همان انسان است پس باید به هر اثر مثبت و منفی که بر سلامت او گذاشته میشود یکسان نگاه شود!
▫️روزی نیست که مدعیان طب مکمل(طب سنتی، گیاهی و...) فاجعه ای ایجاد نکنند؛ از تبدیل بیماریهای جزئی به بیماریهای مزمن و خطرناک گرفته تا به کشتن دادن پیر و جوان و سقط جنین و...از جمله شاهکارهای ایشان است. اما همچنان با سلامت مردم بازی میکنند و در عمل مکانیزمی برای سازماندهی و کنترل ایشان وجود ندارد!
▫️اگر یک پزشک در مسئله کوچکی کوتاهی بکند سازوکاری برای پیگیری این قصور طراحی شده است، اما در قبال دیگر مدعیان چنین سازوکار مشخصی وجود ندارد!
نباید در جایی از سوراخ سوزن رد شد و در جای دیگر از دروازه رد نشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ چه کسی از «بانرجی» میترسد؟
✍محمد مساعد
آبیجیت بانرجی، اقتصاددان هندی-فرانسوی و استاد دانشگاه MIT که هفته پیش جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را (به همراه استر دوفلو و میشل کرمرو) به دست آورد روز دوشنبه به بهانه کتاب جدیدش «اقتصاد خوب برای روزهای سخت» مصاحبهای انجام داده که در بلومبرگ هم منتشر شده است. آقای بانرجی در این مصاحبه حرفهایی زده که مطابق انتظار با استقبال و پوشش رسانههای فارسیزبان همراه نشده.
▫️آقای بانرجی در این مصاحبه گفته «میخواهید تقاضا را در اقتصاد تحریک کنید؟ راهش افزایش مالیات ثروتمندان است نه کاهش آن.» او حتی پا را فراتر گذاشته و اضافه کرده: «این ادعا که کاهش مالیاتها باعث تقویت و رشد سرمایهگذاری میشود افسانهای است که بیزینسمنها ساختهاند.» او در ادامه گفته این افسانه در واقع فقط منافع افرادی را تامین میکند که همین حالا روی کوهی از اسکناس نشستهاند درحالیکه اگر مالیات بیشتری از این افراد بگیرید و میان مردم تقسیم کنید افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازار باعث رشد سرمایهگذاری (و در بلندمدت توسعه) خواهد شد. برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۹ همچنین گفته: «شگفتانگیز است که به بهانه رشد اقتصادی چنان به نابرابری در جهان دامن زده شده که وضعیت در بعضی از کشورها به مرز انفجار رسیده.»
▫️اگر گذرتان به محافل یا نهادهای اقتصادی ایران افتاده باشد لازم نیست توضیح بدهم که تکرار همین جملات آقای بانرجی در جمع مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور ما از کفرگویی هم بدتر است. مثلاً فکر کنید یکی از وزرای مملکت مشغول صرف صبحانه با سرمایهداران در اتاق بازرگانی یا وزارتخانه باشد (راستی! چرا وزرا گاهی با سایر اقشار جامعه، مثلا با کارگران، دانشجویان، مهاجران یا معلمان و... صبحانه نمیخورند؟)، بعد ناگهان وسط قول و قرارها برای «حمایت از کارآفرینان» (بخوانید دادن وامهای کلان بیشتر) و «رونق تولید» (بخوانید دادن وامهای بیشترتر!) یکی بگوید «نوبلیست امسال اقتصاد گفته راه رونق اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از اقشار ضعیفتر است.» شک نکنید یا غذا در گلوی وزیر محترم گیر میکند یا همه حاضران دستهجمعی میزنند زیر خنده.
▫️امیدوار نیستم هیچکدام از سیاستمداران فعلی ایران میل و جسارتی برای شنیدن و جدی گرفتن راهکارهای اقتصاددانانی مانند بانرجی داشته باشند. اصلاً سری که درد نمیکند را چرا باید دستمال بست خصوصاً وقتی نتیجهاش ایجاد دشمنانی قدرتمند در شبکههای قدرت و ثروت و حامیانی ناتوان و فراموشکار در سطح جامعه است؟ در واقع طایفه قدرتمندی که مدتهاست حساسترین صندلیهای تصمیمسازی و برنامهریزی در نهادهای اقتصادی کشور از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بانک مرکزی و... را قبضه کرده و همه تریبونها، از صفحات پولی روزنامههای داخلی تا کارشناسهای صلواتی بیبیسی و ایراناینترنشنال پیوسته مشغول تکرار مستقیم یا تلقین غیرمستقیم مواضعش در ذهن جامعه هستند، چنان عرصه را بر هر صدای دیگری تنگ کرده که صدها پژوهش و مصاحبه از بانرجی و بانرجیها هم نمیتواند در دیوار این دژ مستحکم که از منافع طبقه برخوردار رانتیر وطنی با دقت حفاظت میکند حتی یک تَرَک ایجاد کند.
▫️سال پیش طی درخواستی کتبی از سازمان امور مالیاتی پرسیدم در پنج سال گذشته چند نفر در کشور و به چه میزان «مالیات بر ثروت» پرداخت کردهاند؟ بعد از مدتی با کمال صراحت پاسخ دادند: «نمیگوییم. محرمانه است.» با خودم گفتم حقیقتاً نوبرش را آوردهایم: آزادی مالاندوزی برای «خودیها» در حد آمریکاست؛ پنهانکاری و عدم شفافیتشان در حد چین! در واقع ما در مرحلهای «ماقبلمسئله» قرار داریم چون مسئولان گرامی حتی حاضر نیستند بگویند از ثروتمندان چقدر مالیات میگیرند و اصلا این ثروتمندان چند نفر هستند! کم کردن یا زیاد کردن مالیاتشان پیشکش!
▫️و میدانید درد بزرگتر چیست؟ میلیونها ایرانی هیچوقت نامِ بانرجی را هم نخواهند شنید و هیچوقت نخواهند فهمید کجا و چطور این بازی را باختهاند، اگرچه هر روز و هر ساعت و هر لحظه طعمِ تلخِ باختن را با همه وجودشان حس میکنند...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍محمد مساعد
آبیجیت بانرجی، اقتصاددان هندی-فرانسوی و استاد دانشگاه MIT که هفته پیش جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ را (به همراه استر دوفلو و میشل کرمرو) به دست آورد روز دوشنبه به بهانه کتاب جدیدش «اقتصاد خوب برای روزهای سخت» مصاحبهای انجام داده که در بلومبرگ هم منتشر شده است. آقای بانرجی در این مصاحبه حرفهایی زده که مطابق انتظار با استقبال و پوشش رسانههای فارسیزبان همراه نشده.
▫️آقای بانرجی در این مصاحبه گفته «میخواهید تقاضا را در اقتصاد تحریک کنید؟ راهش افزایش مالیات ثروتمندان است نه کاهش آن.» او حتی پا را فراتر گذاشته و اضافه کرده: «این ادعا که کاهش مالیاتها باعث تقویت و رشد سرمایهگذاری میشود افسانهای است که بیزینسمنها ساختهاند.» او در ادامه گفته این افسانه در واقع فقط منافع افرادی را تامین میکند که همین حالا روی کوهی از اسکناس نشستهاند درحالیکه اگر مالیات بیشتری از این افراد بگیرید و میان مردم تقسیم کنید افزایش قدرت خرید و در نتیجه تقاضا در بازار باعث رشد سرمایهگذاری (و در بلندمدت توسعه) خواهد شد. برنده نوبل اقتصاد ۲۰۱۹ همچنین گفته: «شگفتانگیز است که به بهانه رشد اقتصادی چنان به نابرابری در جهان دامن زده شده که وضعیت در بعضی از کشورها به مرز انفجار رسیده.»
▫️اگر گذرتان به محافل یا نهادهای اقتصادی ایران افتاده باشد لازم نیست توضیح بدهم که تکرار همین جملات آقای بانرجی در جمع مسئولان سیاسی و اقتصادی کشور ما از کفرگویی هم بدتر است. مثلاً فکر کنید یکی از وزرای مملکت مشغول صرف صبحانه با سرمایهداران در اتاق بازرگانی یا وزارتخانه باشد (راستی! چرا وزرا گاهی با سایر اقشار جامعه، مثلا با کارگران، دانشجویان، مهاجران یا معلمان و... صبحانه نمیخورند؟)، بعد ناگهان وسط قول و قرارها برای «حمایت از کارآفرینان» (بخوانید دادن وامهای کلان بیشتر) و «رونق تولید» (بخوانید دادن وامهای بیشترتر!) یکی بگوید «نوبلیست امسال اقتصاد گفته راه رونق اقتصاد افزایش مالیات ثروتمندان و حمایت از اقشار ضعیفتر است.» شک نکنید یا غذا در گلوی وزیر محترم گیر میکند یا همه حاضران دستهجمعی میزنند زیر خنده.
▫️امیدوار نیستم هیچکدام از سیاستمداران فعلی ایران میل و جسارتی برای شنیدن و جدی گرفتن راهکارهای اقتصاددانانی مانند بانرجی داشته باشند. اصلاً سری که درد نمیکند را چرا باید دستمال بست خصوصاً وقتی نتیجهاش ایجاد دشمنانی قدرتمند در شبکههای قدرت و ثروت و حامیانی ناتوان و فراموشکار در سطح جامعه است؟ در واقع طایفه قدرتمندی که مدتهاست حساسترین صندلیهای تصمیمسازی و برنامهریزی در نهادهای اقتصادی کشور از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بانک مرکزی و... را قبضه کرده و همه تریبونها، از صفحات پولی روزنامههای داخلی تا کارشناسهای صلواتی بیبیسی و ایراناینترنشنال پیوسته مشغول تکرار مستقیم یا تلقین غیرمستقیم مواضعش در ذهن جامعه هستند، چنان عرصه را بر هر صدای دیگری تنگ کرده که صدها پژوهش و مصاحبه از بانرجی و بانرجیها هم نمیتواند در دیوار این دژ مستحکم که از منافع طبقه برخوردار رانتیر وطنی با دقت حفاظت میکند حتی یک تَرَک ایجاد کند.
▫️سال پیش طی درخواستی کتبی از سازمان امور مالیاتی پرسیدم در پنج سال گذشته چند نفر در کشور و به چه میزان «مالیات بر ثروت» پرداخت کردهاند؟ بعد از مدتی با کمال صراحت پاسخ دادند: «نمیگوییم. محرمانه است.» با خودم گفتم حقیقتاً نوبرش را آوردهایم: آزادی مالاندوزی برای «خودیها» در حد آمریکاست؛ پنهانکاری و عدم شفافیتشان در حد چین! در واقع ما در مرحلهای «ماقبلمسئله» قرار داریم چون مسئولان گرامی حتی حاضر نیستند بگویند از ثروتمندان چقدر مالیات میگیرند و اصلا این ثروتمندان چند نفر هستند! کم کردن یا زیاد کردن مالیاتشان پیشکش!
▫️و میدانید درد بزرگتر چیست؟ میلیونها ایرانی هیچوقت نامِ بانرجی را هم نخواهند شنید و هیچوقت نخواهند فهمید کجا و چطور این بازی را باختهاند، اگرچه هر روز و هر ساعت و هر لحظه طعمِ تلخِ باختن را با همه وجودشان حس میکنند...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Forwarded from شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی
◀️ دکتر مسعود نیلی
من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم.
🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است.
🔸 دومین مساله که همه ما آن را لمس میکنیم و در زندگی روزمره ما قابل مشاهده است «ظالمانهترین نوع تحریمهاست که میتوانند علیه مردم یک کشور اعمال شوند. تحریمهایی که امروزه بر اقتصاد ایران تحمیل میشوند در طول تاریخ نه بر خود اقتصاد ایران و نه هیچ کشور دیگری تحمیل نشدهاند. این تحریمها فشارهای مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و این خود اثر عدم تعادلهای اقتصادی را بیشتر کرده است».
🔸 سومین مساله مهم «نداشتن یک لنگر تحلیلی منسجم و به هم پیوسته است».
🔹 عدم تعادلهای سنگین و کمبود منابع در کنار تحریمهای خارجی و تفرق تحلیلها باعث شده ما بهصورت جبری و غیر ارادی برخی اصلاحات که میتوانند موقتی یا دائمی باشند را شروع کنیم. به عبارت دیگر اصلاحات در شرایط سخت، خود را تا حدودی تحمیل میکند.
❇️ در شرایط جاری ما با سه سناریو مواجه هستیم که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم.
🔹 اولین سناریو، اصلاحات تحریم محور است؛ یعنی ما برای اصلاحات برنامهریزی درست نداشته باشیم. منتظر بمانیم تا شرایط سخت بر ما تحمیل شود و اصلاحات بهصورت تحمیلی و دستوپا شکسته صورت گیرد.
🔹 دومین سناریو این است که عدم تعادلها را پولی کنیم.
🔹 سومین سناریو که به نظر من سناریوی مسلط برای شرایط فعلی است، ارائه یک تحلیل محوری و منسجم است که زمینه را برای اصلاحات اقتصادی فراهم کند.
🔹 اگر ۱۰ سال دیگر از من بپرسند که در شرایط سخت چه کار کردی؟ باید جواب بدهم بهعنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که اقتصاد خوانده، تلاش کردم یک لنگر تحلیلی متناسب ارائه کنم. به نظر من نبود این لنگر تحلیلی اشکال بسیار بزرگی است. هر یک از ما رسالت داریم تا یک تحلیل متناسب با شرایط فعلی ارائه کنیم و نقش خود را در این مسیر سخت ایفا کنیم.
@shahdeeghtesad
◀️ دکتر مسعود نیلی
من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم.
🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است.
🔸 دومین مساله که همه ما آن را لمس میکنیم و در زندگی روزمره ما قابل مشاهده است «ظالمانهترین نوع تحریمهاست که میتوانند علیه مردم یک کشور اعمال شوند. تحریمهایی که امروزه بر اقتصاد ایران تحمیل میشوند در طول تاریخ نه بر خود اقتصاد ایران و نه هیچ کشور دیگری تحمیل نشدهاند. این تحریمها فشارهای مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و این خود اثر عدم تعادلهای اقتصادی را بیشتر کرده است».
🔸 سومین مساله مهم «نداشتن یک لنگر تحلیلی منسجم و به هم پیوسته است».
🔹 عدم تعادلهای سنگین و کمبود منابع در کنار تحریمهای خارجی و تفرق تحلیلها باعث شده ما بهصورت جبری و غیر ارادی برخی اصلاحات که میتوانند موقتی یا دائمی باشند را شروع کنیم. به عبارت دیگر اصلاحات در شرایط سخت، خود را تا حدودی تحمیل میکند.
❇️ در شرایط جاری ما با سه سناریو مواجه هستیم که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم.
🔹 اولین سناریو، اصلاحات تحریم محور است؛ یعنی ما برای اصلاحات برنامهریزی درست نداشته باشیم. منتظر بمانیم تا شرایط سخت بر ما تحمیل شود و اصلاحات بهصورت تحمیلی و دستوپا شکسته صورت گیرد.
🔹 دومین سناریو این است که عدم تعادلها را پولی کنیم.
🔹 سومین سناریو که به نظر من سناریوی مسلط برای شرایط فعلی است، ارائه یک تحلیل محوری و منسجم است که زمینه را برای اصلاحات اقتصادی فراهم کند.
🔹 اگر ۱۰ سال دیگر از من بپرسند که در شرایط سخت چه کار کردی؟ باید جواب بدهم بهعنوان یک کارشناس اقتصادی و کسی که اقتصاد خوانده، تلاش کردم یک لنگر تحلیلی متناسب ارائه کنم. به نظر من نبود این لنگر تحلیلی اشکال بسیار بزرگی است. هر یک از ما رسالت داریم تا یک تحلیل متناسب با شرایط فعلی ارائه کنیم و نقش خود را در این مسیر سخت ایفا کنیم.
@shahdeeghtesad
شهد اقتصاد
🔵اصلاحات اقتصادی در شرایط کنونی ◀️ دکتر مسعود نیلی من سه مساله را دشواریهای سهگانه اقتصاد ایران عنوان میکنم. 🔸 اولین مساله «عدم تعادلهای بزرگ در نتیجه تصمیمات اشتباه نه بر اثر تحریمها یا هر نیروی برونزای دیگری» است. 🔸 دومین مساله که همه ما آن را…
⭕️◻️«طراحی مسیر» اصلاحات اقتصادی(مقدمه)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای دنیای اقتصاد درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، تعدادی از صاحبنظران اقتصادی به گفتگو پرداختهاند که خلاصه این نشست در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ نهم آبان منتشر شده است.{لینک}
▫️خواندن نظرات اساتید حاضر در نشست میتواند سرنخهایی خوبی در مورد مدلهای ذهنی ایشان به دست بدهد. اگر بتوانید ویدئوی این نشست که در سایت اکوایران موجود است را هم ببینید بسیار خوب است. بخصوص دانشجویان رشته اقتصاد میتوانند نکات بسیار ارزشمندی از تکتک اساتید بیاموزند. یکی از ایدههای خوبی که مطرح شده است، ایده «لنگر تحلیلی» از دکتر نیلی است.
▫️با اینحال، علیرغم ارزشمند بودن نظرات اساتید، میتوان بر مواضع هر کدام از ایشان نقدهایی وارد کرد. بنده هم نقدهایی دارم که به منظور حفظ کیفیت از عجله کردن پرهیز میکنم تا مطمئن شوم سخنان ایشان را در حد وسعم فهم کردهام و بعد به مرور، آنها را منتشر خواهم کرد. عمده نقدهایم مبتنی بر غفلت از برخی واقعیتهای مهم هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای دنیای اقتصاد درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، تعدادی از صاحبنظران اقتصادی به گفتگو پرداختهاند که خلاصه این نشست در روزنامه دنیای اقتصاد به تاریخ نهم آبان منتشر شده است.{لینک}
▫️خواندن نظرات اساتید حاضر در نشست میتواند سرنخهایی خوبی در مورد مدلهای ذهنی ایشان به دست بدهد. اگر بتوانید ویدئوی این نشست که در سایت اکوایران موجود است را هم ببینید بسیار خوب است. بخصوص دانشجویان رشته اقتصاد میتوانند نکات بسیار ارزشمندی از تکتک اساتید بیاموزند. یکی از ایدههای خوبی که مطرح شده است، ایده «لنگر تحلیلی» از دکتر نیلی است.
▫️با اینحال، علیرغم ارزشمند بودن نظرات اساتید، میتوان بر مواضع هر کدام از ایشان نقدهایی وارد کرد. بنده هم نقدهایی دارم که به منظور حفظ کیفیت از عجله کردن پرهیز میکنم تا مطمئن شوم سخنان ایشان را در حد وسعم فهم کردهام و بعد به مرور، آنها را منتشر خواهم کرد. عمده نقدهایم مبتنی بر غفلت از برخی واقعیتهای مهم هستند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
روزنامه دنیای اقتصاد
نقطه عزیمت اصلاحات اقتصادی کجاست؟
در نشست سوم از سری نشستهای هماندیشی و گفتوگوی گروه رسانهای «دنیای اقتصاد» درباره امکان اصلاحات اقتصاد ایران، صاحبنظران اقتصادی پس از سخنرانی دکتر مسعود نیلی درباره شرایط اصلاحات اقتصادی و لزوم ایجاد لنگر فکری یکپارچه و مشکلاتی که از چالشی با عنوان «ایدئولوژی…
⭕️◻️نشست هماندیشی با موضوع «سیاستگذاری مشاهده-محور(Evidence-Based) در مبارزه با فقر»
سخنران: دکتر مهدی فیضی
زمان: دوشنبه 20/08/1398
مکان: ساختمان دنیای اقتصاد، خیابان قائم مقام فراهانی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
سخنران: دکتر مهدی فیضی
زمان: دوشنبه 20/08/1398
مکان: ساختمان دنیای اقتصاد، خیابان قائم مقام فراهانی
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance