This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️با این سقلمه(nudge) دیگر چه کسی ممکن است کمتوجهی بکند؟!
#طراحی_سیستم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#طراحی_سیستم
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️⬜️پیشنهادی به کارشناسان و علاقه مندان اقتصاد رفتاری در عید نوروز.
✍🏼 بهنام شهائی
▫️با سلام و ضمن تبریک پیشاپیش عید نوروز 97. شش ماه از اعطای جایزه نوبل به یک اقتصاددان رفتاری می گذرد و ترجمه فارسی کتاب ایشان (کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری) نیز چاپ سوم خود را می گذارند. با این حال، هنوز آن طور که باید شاهد کاربست اقتصاد رفتاری در جامعه خود نیستم.
▫️پیشنهادی که برای اعضای فرهیختۀ این کانال دارم، این است که بیایید با مداقه درباره ایده های اقتصاد رفتاری، راهکارهای تلنگرآمیزی را برای زدودن برخی از عادات غلط و یا ترویج و جاانداختن برخی از عادات و رفتارهای خوب که آدمها در ایام نوروز از خود بروز می دهند، پیدا کنیم. با تلاشهایی که در این کانال برای تشریح مفاهیم و مصادیق اقتصاد رفتاری صورت گرفته است، تردید ندارم که پیدا کردن راهکارهای تلنگرآمیز کار چندان سختی برای اعضای این کانال نخواهد بود. و من ا... التوقیق
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼 بهنام شهائی
▫️با سلام و ضمن تبریک پیشاپیش عید نوروز 97. شش ماه از اعطای جایزه نوبل به یک اقتصاددان رفتاری می گذرد و ترجمه فارسی کتاب ایشان (کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری) نیز چاپ سوم خود را می گذارند. با این حال، هنوز آن طور که باید شاهد کاربست اقتصاد رفتاری در جامعه خود نیستم.
▫️پیشنهادی که برای اعضای فرهیختۀ این کانال دارم، این است که بیایید با مداقه درباره ایده های اقتصاد رفتاری، راهکارهای تلنگرآمیزی را برای زدودن برخی از عادات غلط و یا ترویج و جاانداختن برخی از عادات و رفتارهای خوب که آدمها در ایام نوروز از خود بروز می دهند، پیدا کنیم. با تلاشهایی که در این کانال برای تشریح مفاهیم و مصادیق اقتصاد رفتاری صورت گرفته است، تردید ندارم که پیدا کردن راهکارهای تلنگرآمیز کار چندان سختی برای اعضای این کانال نخواهد بود. و من ا... التوقیق
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️کتاب «کج رفتاری: شکل گیری اقتصاد رفتاری» نوشتۀ ریچارد تیلر (برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد 2017) به چاپ سوّم رسید.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ سال نو و اقتصاد رفتاری
سال نو مبارک🌺
در این دو سال گذشته که افتخار همراهی با شما را داشتیم تلاش ما بر این بود که آموزههایی از شاخه نوظهور و کمتر شناختهشده علم اقتصاد و علم مالی یعنی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری را منتشر کرده و گامی در جهت بهتر شناخته شدن این شاخه برداریم.
▫️سال گذشته، برای اقتصادرفتاری و مالی رفتاری سالی خاص بود. اعطای جایزه نوبل اقتصاد به ریچارد ثیلر باعث جلب اذهان به اقتصاد رفتاری شد و این شاخه را از حاشیه به متن آورد. سخنرانیها و نشستهای متعددی در مورد اقتصادرفتاری برگزار شد، کتابهای رفتاری مورد توجه بیشتر مترجمین و خوانندگان قرار گرفتند و خوشبختانه جائی برای صحبت از استفاده از اقتصاد رفتاری در سیاستگذاری و دنیای واقعی باز شد.
▫️تا این لحظه این دانش در حوزههای کاربردی مختلفی از جمله مدیریت مالی(اختصاصی و شرکتی)، تغذیه و بهداشت(فردی و سیاستگذاری)، شرکتداری و کارآفرینی، آموزش، دولت، فساد، مدیریت منابع و محیط زیست و... بدنه خوبی از ادبیات پیدا کرده است و موسسات مختلفی در جایجای دنیا(از مرکز ادراک پیشرفته دن اریلی در دانشگاه دوک گرفته تا تیم BIT انگلستان و ...) از این بدنه علم برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی(و کمک به بنگاهها و دولت) استفاده میکنند. امیدواریم در ایران نیز سال جدید سال کاربست درست اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در زندگی فردی و جمعی باشد.
همچنین به یاری خدا باز هم تلاش میکنیم مطالب کانال مفید و جذاب باشند؛ باشد که مقبول درگاهتان بیفتد...
مصطفی نصراصفهانی
موسسه بینشهای رفتاری
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
سال نو مبارک🌺
در این دو سال گذشته که افتخار همراهی با شما را داشتیم تلاش ما بر این بود که آموزههایی از شاخه نوظهور و کمتر شناختهشده علم اقتصاد و علم مالی یعنی اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری را منتشر کرده و گامی در جهت بهتر شناخته شدن این شاخه برداریم.
▫️سال گذشته، برای اقتصادرفتاری و مالی رفتاری سالی خاص بود. اعطای جایزه نوبل اقتصاد به ریچارد ثیلر باعث جلب اذهان به اقتصاد رفتاری شد و این شاخه را از حاشیه به متن آورد. سخنرانیها و نشستهای متعددی در مورد اقتصادرفتاری برگزار شد، کتابهای رفتاری مورد توجه بیشتر مترجمین و خوانندگان قرار گرفتند و خوشبختانه جائی برای صحبت از استفاده از اقتصاد رفتاری در سیاستگذاری و دنیای واقعی باز شد.
▫️تا این لحظه این دانش در حوزههای کاربردی مختلفی از جمله مدیریت مالی(اختصاصی و شرکتی)، تغذیه و بهداشت(فردی و سیاستگذاری)، شرکتداری و کارآفرینی، آموزش، دولت، فساد، مدیریت منابع و محیط زیست و... بدنه خوبی از ادبیات پیدا کرده است و موسسات مختلفی در جایجای دنیا(از مرکز ادراک پیشرفته دن اریلی در دانشگاه دوک گرفته تا تیم BIT انگلستان و ...) از این بدنه علم برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی(و کمک به بنگاهها و دولت) استفاده میکنند. امیدواریم در ایران نیز سال جدید سال کاربست درست اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری در زندگی فردی و جمعی باشد.
همچنین به یاری خدا باز هم تلاش میکنیم مطالب کانال مفید و جذاب باشند؛ باشد که مقبول درگاهتان بیفتد...
مصطفی نصراصفهانی
موسسه بینشهای رفتاری
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️سیستمِ1 تصمیمگیری بسیار ریشهدار است...(واکنش یک بازدیدکننده از موزه واشینگتون نسبت به تصویری که «میداند» واقعی نیست!)
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️نگاه جامع شهید بهشتی...
آخرین نکته ایشان همخوانی زیادی با ایده نوبلیست 2017 اقتصادرفتاری با عنوان Libertarian Paternalism (پدرمآبی لیبرتارین) دارد.
✔️اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
آخرین نکته ایشان همخوانی زیادی با ایده نوبلیست 2017 اقتصادرفتاری با عنوان Libertarian Paternalism (پدرمآبی لیبرتارین) دارد.
✔️اقتصادرفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️سالروز میلاد امام علی (ع)، یگانه ابرمرد تاریخ و روز مرد و پدر مبارک باد🌺
▫️Two things define you...👆🏼
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️Two things define you...👆🏼
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
اقتصاد رفتاری
⭕️◻️نگاه جامع شهید بهشتی... آخرین نکته ایشان همخوانی زیادی با ایده نوبلیست 2017 اقتصادرفتاری با عنوان Libertarian Paternalism (پدرمآبی لیبرتارین) دارد. ✔️اقتصادرفتاری: @BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️در توضیح ایده پدرمآبی لیبرتارین
پیرو درخواست اعضای محترم کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری برای توضیح بیشتر ایده ریچارد ثیلر از اعضای تیممان خواستم که کسی در این رابطه مطلبی تهیه کند و جناب وحید اشرفی که همکار پژوهشی دَن اَریلی در دانشگاه دوک هستند زحمتش را بعهده گرفتند.
ایشان فعلا معادل «قیم مآبی آزادمنشانه» را بر «پدرمآبی لیبرتارین» که قبلا بکاربرده بودیم ترجیح میدهند. ( به منظور رفع این اختلافها -که در کتابهای رفتاری به زبان فارسی کاملا نمایان است- در حال تهیه لیستی از واژگان معادل مناسب هستیم که در آینده بعد از بررسی جنبههای مختلف منتشر خواهیم کرد)
⭕️⭕️قیم مآبی آزادمنشانه (Libertarian Paternalism) چیست؟
✍🏼وحید اشرفی
فرض کنید که می خواهید در مورد انجام یک عمل جراحی حیاتی تصمیم بگیرید. در یک حالت، پزشک به شما می گوید: «۹۰ درصد از کسانی که این عمل را انجام داده اند، بعد از ۵ سال هنوز زنده هستند» و در حالتی دیگر پزشک به شما می گوید:«۱۰ درصد از کسانی که این عمل را انجام داده اند، کمتر از ۵ سال زنده مانده اند». کدام یک از این دو حالت بیشتر ممکن است شما را ترغیب به انجام این عمل جراحی کند؟
▫️متفکران آزادمنش(Liberal)همواره بر ضرورت آزادی انتخاب فردی به عنوان یک حق مسلم انسانی تاکید کرده و رویکردهای مبتنی بر قیم مآبی(Paternalism) را نکوهش کردهاند. این در حالیست که مطالعات و شواهد متعددی نشان میدهد که انسان به دلیل نابخردیهای ذاتی، که از ماهیت انسانی وی سرچشمه میگیرد، در بسیاری از موارد مطابق با الگوی انسان عقلایی اقتصادی عمل نکرده و در نتیجه از مزایای بالقوه آزادی انتخاب بهرمند نمیشود.
▫️ریچارد ثیلر، اقتصاددان دانشگاه شیکاگو و همکارحقوقدان وی، کس سانستین، معتقدند که ترجیحات افراد اغلب به طور نامشخص و بر اساس اطلاعات ناقص شکل گرفته و انتخابهای آنها نیز در بیشتر موارد تحت تاثیر سوگیریهایی نظیر اثر گزینه پیشفرض، اثر چهارچوب ذهنی، و هم چنین اثر لنگرهای ذهنی صورت میپذیرد. با توجه به این مفروضات که یافتههای تحقیقاتی بسیاری نیز بر صحت آن ها مهر تایید میزند، این دو صاحب نظر دانشگاهی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۳ پیشنهاد کردند که سیاستگذاران در بخشهای عمومی و خصوصی بهتر است گونهای از قیم مآبی را به کار گیرند که در عین سوق دادن افراد به سمت گزینههایی که سبب بهبود رفاهشان بشود ، لطمهای به آزادی فردی آنها نیز وارد نسازد. «قیم مآبی آزادمنشانه» عنوانی بود که آن ها برای این گونه خاص از قیم مآبی، انتخاب کردند.
▫️بنا به گفته آنها، قیم مآبی آزادمنشانه یک گونه نسبتا خفیف، نرم و غیردستوری از قیم مآبی است که در آن انتخابهای افراد حذف، محدود یا ممنوع نمیشود. اگر کسی به هر دلیلی دلش میخواهد سیگار بکشد، شکلات فراوان بخورد، یک بیمه سلامت بهدردنخور را انتخاب کند و یا هیچ پساندازی برای دوران بازنشستگیاش کنار نگذارد، هیچ اجبار یا محدودیتی از سوی سیاستگذاری که نظریه قیم مآبی آزادمنشانه را به کار میبندد، بر او اعمال نمیشود. در حقیقت، چنین سیاستگذاری با بهرهگیری از قواعد «معماری انتخاب»، تنها تلنگری به فرد میزند تا شاید رفتار صحیح را انتخاب کند؛ رفتاری که خیر و منفعت فردی و اجتماعی را برای وی در پی داشته باشد.
▫️البته نزدیک به ۷ سال طول کشید تا سیاست گذاران به این نظریه اعتماد کرده و از آن در عمل استفاده کنند. نخستین مرکزی که بر اساس نظریه «قیم مآبی آزادمنشانه» شکل گرفت، تیم بینش های رفتاری (BIT) بود که در سال ۲۰۱۰ در کابینه انگلستان با مشورت ریچارد ثیلر بنا نهاده شد و موفق شد در بعضی حوزهها مانند کاهش خطاها در نسخه های پزشکان، افزایش میزان مالیات های دریافتی و نیز وصول جریمه های رانندگی موثر واقع شود. پس از آن بود که در سایر کشورها نظیر سنگاپور و ایالات متحده نیز واحدهای مشابهی تاسیس گردید.
▫️اگرچه همچنان، در مورد میزان اثرگذاری استفاده از تلنگرهای رفتاری در اصلاح رفتارهای افراد و نیز مرجع تعیینکننده رفتارهای صحیح تردیدهایی وجود داشته و نگرانیهایی در مورد سوءاستفاده از قیم مآبی آزادمنشانه توسط حکومتهای استبدادی و شرکتهای بزرگ وجود دارد، ولی این نظریه آن چنان توانست کارآیی خود را به اثبات برساند که جایزه نوبل اقتصاد سال 2017 را برای نظریه پرداز اصلی آن یعنی ریچارد ثیلر، به ارمغان آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
پیرو درخواست اعضای محترم کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری برای توضیح بیشتر ایده ریچارد ثیلر از اعضای تیممان خواستم که کسی در این رابطه مطلبی تهیه کند و جناب وحید اشرفی که همکار پژوهشی دَن اَریلی در دانشگاه دوک هستند زحمتش را بعهده گرفتند.
ایشان فعلا معادل «قیم مآبی آزادمنشانه» را بر «پدرمآبی لیبرتارین» که قبلا بکاربرده بودیم ترجیح میدهند. ( به منظور رفع این اختلافها -که در کتابهای رفتاری به زبان فارسی کاملا نمایان است- در حال تهیه لیستی از واژگان معادل مناسب هستیم که در آینده بعد از بررسی جنبههای مختلف منتشر خواهیم کرد)
⭕️⭕️قیم مآبی آزادمنشانه (Libertarian Paternalism) چیست؟
✍🏼وحید اشرفی
فرض کنید که می خواهید در مورد انجام یک عمل جراحی حیاتی تصمیم بگیرید. در یک حالت، پزشک به شما می گوید: «۹۰ درصد از کسانی که این عمل را انجام داده اند، بعد از ۵ سال هنوز زنده هستند» و در حالتی دیگر پزشک به شما می گوید:«۱۰ درصد از کسانی که این عمل را انجام داده اند، کمتر از ۵ سال زنده مانده اند». کدام یک از این دو حالت بیشتر ممکن است شما را ترغیب به انجام این عمل جراحی کند؟
▫️متفکران آزادمنش(Liberal)همواره بر ضرورت آزادی انتخاب فردی به عنوان یک حق مسلم انسانی تاکید کرده و رویکردهای مبتنی بر قیم مآبی(Paternalism) را نکوهش کردهاند. این در حالیست که مطالعات و شواهد متعددی نشان میدهد که انسان به دلیل نابخردیهای ذاتی، که از ماهیت انسانی وی سرچشمه میگیرد، در بسیاری از موارد مطابق با الگوی انسان عقلایی اقتصادی عمل نکرده و در نتیجه از مزایای بالقوه آزادی انتخاب بهرمند نمیشود.
▫️ریچارد ثیلر، اقتصاددان دانشگاه شیکاگو و همکارحقوقدان وی، کس سانستین، معتقدند که ترجیحات افراد اغلب به طور نامشخص و بر اساس اطلاعات ناقص شکل گرفته و انتخابهای آنها نیز در بیشتر موارد تحت تاثیر سوگیریهایی نظیر اثر گزینه پیشفرض، اثر چهارچوب ذهنی، و هم چنین اثر لنگرهای ذهنی صورت میپذیرد. با توجه به این مفروضات که یافتههای تحقیقاتی بسیاری نیز بر صحت آن ها مهر تایید میزند، این دو صاحب نظر دانشگاهی برای نخستین بار در سال ۲۰۰۳ پیشنهاد کردند که سیاستگذاران در بخشهای عمومی و خصوصی بهتر است گونهای از قیم مآبی را به کار گیرند که در عین سوق دادن افراد به سمت گزینههایی که سبب بهبود رفاهشان بشود ، لطمهای به آزادی فردی آنها نیز وارد نسازد. «قیم مآبی آزادمنشانه» عنوانی بود که آن ها برای این گونه خاص از قیم مآبی، انتخاب کردند.
▫️بنا به گفته آنها، قیم مآبی آزادمنشانه یک گونه نسبتا خفیف، نرم و غیردستوری از قیم مآبی است که در آن انتخابهای افراد حذف، محدود یا ممنوع نمیشود. اگر کسی به هر دلیلی دلش میخواهد سیگار بکشد، شکلات فراوان بخورد، یک بیمه سلامت بهدردنخور را انتخاب کند و یا هیچ پساندازی برای دوران بازنشستگیاش کنار نگذارد، هیچ اجبار یا محدودیتی از سوی سیاستگذاری که نظریه قیم مآبی آزادمنشانه را به کار میبندد، بر او اعمال نمیشود. در حقیقت، چنین سیاستگذاری با بهرهگیری از قواعد «معماری انتخاب»، تنها تلنگری به فرد میزند تا شاید رفتار صحیح را انتخاب کند؛ رفتاری که خیر و منفعت فردی و اجتماعی را برای وی در پی داشته باشد.
▫️البته نزدیک به ۷ سال طول کشید تا سیاست گذاران به این نظریه اعتماد کرده و از آن در عمل استفاده کنند. نخستین مرکزی که بر اساس نظریه «قیم مآبی آزادمنشانه» شکل گرفت، تیم بینش های رفتاری (BIT) بود که در سال ۲۰۱۰ در کابینه انگلستان با مشورت ریچارد ثیلر بنا نهاده شد و موفق شد در بعضی حوزهها مانند کاهش خطاها در نسخه های پزشکان، افزایش میزان مالیات های دریافتی و نیز وصول جریمه های رانندگی موثر واقع شود. پس از آن بود که در سایر کشورها نظیر سنگاپور و ایالات متحده نیز واحدهای مشابهی تاسیس گردید.
▫️اگرچه همچنان، در مورد میزان اثرگذاری استفاده از تلنگرهای رفتاری در اصلاح رفتارهای افراد و نیز مرجع تعیینکننده رفتارهای صحیح تردیدهایی وجود داشته و نگرانیهایی در مورد سوءاستفاده از قیم مآبی آزادمنشانه توسط حکومتهای استبدادی و شرکتهای بزرگ وجود دارد، ولی این نظریه آن چنان توانست کارآیی خود را به اثبات برساند که جایزه نوبل اقتصاد سال 2017 را برای نظریه پرداز اصلی آن یعنی ریچارد ثیلر، به ارمغان آورد.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw
👍1
Forwarded from قلمرو مالی (Maysam Radpour)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیالوگی بهیادماندنی از فیلم "مردی برای تمام فصول"
قلمرو مالی
دیالوگی بهیادماندنی از فیلم "مردی برای تمام فصول"
مشابه همین مکالمه بالا را اول انقلاب ایران(نه در یک فیلم، بلکه در دنیای واقعی) داشته ایم...
اما حیف که آهسته و زیرپوستی مسیر به جاهای دیگری کشیده شد!
ویدیوی زیر را مشاهده کنید👇
((در واقع ما در زندگی به وفور در این نقاط تصمیم گیری قرار میگیریم که انتخاب کنیم بین تمدن و توحش. بین قانون مداری و رفتارهایی که اگرچه ممکن است در این لحظه جذاب و تحریک کننده بنظربرسند ولی در بلندمدت بسیار مخرب هستند. مکالمه زیر یکی از نقاط بوده که بخیر گذشته! ولی ما-بخصوص مسئولین- هر روز در این نقاط تصمیم سازی هستیم و میتونیم انتخاب کنیم که سوزن قطار به کدام سمت بچرخد!))
اما حیف که آهسته و زیرپوستی مسیر به جاهای دیگری کشیده شد!
ویدیوی زیر را مشاهده کنید👇
((در واقع ما در زندگی به وفور در این نقاط تصمیم گیری قرار میگیریم که انتخاب کنیم بین تمدن و توحش. بین قانون مداری و رفتارهایی که اگرچه ممکن است در این لحظه جذاب و تحریک کننده بنظربرسند ولی در بلندمدت بسیار مخرب هستند. مکالمه زیر یکی از نقاط بوده که بخیر گذشته! ولی ما-بخصوص مسئولین- هر روز در این نقاط تصمیم سازی هستیم و میتونیم انتخاب کنیم که سوزن قطار به کدام سمت بچرخد!))
Forwarded from اقتصاد رفتاری (Mostafa Nasr Esfahani)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️انتخاب با شماست که سوزن قطار را به کدام سمت بچرخانید!
#تمدن
#توحش
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
#تمدن
#توحش
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍1
⭕️◻️باد مخالف قوی تر است یا باد موافق؟
✍🏼 وحید اشرفی
اگر تجربه دوچرخه سواری یا دوندگی با سرعت زیاد را داشته باشید، حتما جریان بادی که از روبرو به صورتتان می خورد را حس کرده اید. این جریان باد که اغلب آزاردهنده بوده و پیشروی را برای شما دشوار می سازد، باد مخالف (headwind) نامیده می شود. در مقابل، یک جریان باد دیگری نیز وجود دارد که گاهی اوقات در جهت حرکت شما وزیده و به پیشروی شما کمک می کند، و به آن اصطلاحا بادموافق (tailwind) می گویند. خاصیت باد موافق این است که پس از مدت کوتاهی بدن به آن عادت کرده و تا مادامی که می وزد دیگر متوجه وجود آن نمی شوید. در عوض، هر لحظه که باد مخالفی در جهت خلاف حرکت شما بوزد، آن را حس کرده و لحظه شماری می کنید تا از دست آن خلاص شوید.
▫️این پدیده در زندگی روزمره ما نیز به چشم می خورد. عدم تقارن بین احساس بادهای موافق و بادهای مخالف، یک سوگیری شناختی است که در نتیجه آن ما در اغلب موارد موانعی که بر سر راهمان در زندگی قرار گرفته است را بسیار پررنگ تر و شفاف تر از مزایا و شانس هایی که از آن ها بهره مند شده ایم، به خاطر می آوریم. بیشتر زمان و انرژی ما صرف غلبه بر چالش هایی می شود که در لحظه با آن ها مواجه می شویم و از این رو بادهای مخالف همواره بیشتر توجه ما را به خود جلب می کنند. از سوی دیگر، بادهای موافق ممکن است برای لحظاتی یک حس خشنودی و قدرشناسی را در ما ایجاد کنند، ولی به زودی وجود آن ها را از یاد برده و در عمل آن ها به ما کمک می کنند تا بتوانیم بیشتر و بیشتر توجه خود را معطوف به غلبه بر چالش های ناشی از بادهای مخالف نماییم.
▫️در سال ۲۰۱۶، توماس گیلوویچ از دانشگاه کورنل و شای داویدای از مدرسه علوم اجتماعی نیویورک پژوهشی در این زمینه انجام داده و نشان دادند که چگونه این سوگیری شناختی بر قضاوت های ما درباره موضوعات شخصی، اجتماعی و سیاسی اثر می گذارد. به عنوان نمونه آن ها نشان دادند که همیشه در انتخابات آمریکا، هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان اعتقاد دارند که نقشه های انتخاباتی به ضرر آن ها تمام می شود؛ طرفداران تیم های فوتبال همیشه معترضند که برنامه لیگ و داوری و همه چیز به ضرر آن ها عمل می کند، و حتی بچه هایی که در یک خانواده هستند هر یک تصور می کنند که والدینشان خواهر یا برادر آن ها را بیشتر دوست دارد.همچنین بارها شاهد بوده ایم که وقتی افراد موفق سرگذشت زندگی خود را تعریف می کنند، حتی اگر در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده و از موهبت های مختلف برخوردار بوده باشند، باز هم بیشتر فقط سختی هایی که در مسیر موفقیت خود با آن ها دست و پنجه نرم کرده اند را به خاطر آورده و مورد تاکید قرار می دهند و چندان اشاره ای به شانس ها و مساعدت هایی که این مسیر را برایشان هموار ساخته است، نمی کنند.
▫️در نهایت، نکته جالب در مورد این سوگیری شناختی این است که وقتی در مورد دیگران قضاوت می کنیم، این عدم تقارن به صورت برعکس اتفاق می افتد؛ یعنی بادهای موافق در مسیر زندگی دیگران خیلی بیشتر در نظرمان جلوه می کند تا بادهای مخالفی که برای آن ها وزیده است. به همین دلیل است که ما اغلب شکست های دیگران را ناشی از بی عرضگی و عدم تلاش کافی خود آن ها دانسته ولی موفقیت های دیگران را به حساب خوش شانسی و دست مساعد شرایط و روزگارگذاشته و در این موارد می گوییم:«من هم اگر چنین شرایطی داشتم قطعا موفق می شدم!». ذهن ما، رنج و مرارت هایی را که یک بازیکن فوتبال یا یک پزشک جراح متحمل شده است تا به درجه ای از موفقیت دست یابد (یعنی بادهای مخالفی که در مسیر موفقیتش وزیده است) را نادیده گرفته و تنها بر بادهای موافق مسیر وی و موفقیت های مالی و اجتماعی ناشی از این بادها تمرکز می کند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼 وحید اشرفی
اگر تجربه دوچرخه سواری یا دوندگی با سرعت زیاد را داشته باشید، حتما جریان بادی که از روبرو به صورتتان می خورد را حس کرده اید. این جریان باد که اغلب آزاردهنده بوده و پیشروی را برای شما دشوار می سازد، باد مخالف (headwind) نامیده می شود. در مقابل، یک جریان باد دیگری نیز وجود دارد که گاهی اوقات در جهت حرکت شما وزیده و به پیشروی شما کمک می کند، و به آن اصطلاحا بادموافق (tailwind) می گویند. خاصیت باد موافق این است که پس از مدت کوتاهی بدن به آن عادت کرده و تا مادامی که می وزد دیگر متوجه وجود آن نمی شوید. در عوض، هر لحظه که باد مخالفی در جهت خلاف حرکت شما بوزد، آن را حس کرده و لحظه شماری می کنید تا از دست آن خلاص شوید.
▫️این پدیده در زندگی روزمره ما نیز به چشم می خورد. عدم تقارن بین احساس بادهای موافق و بادهای مخالف، یک سوگیری شناختی است که در نتیجه آن ما در اغلب موارد موانعی که بر سر راهمان در زندگی قرار گرفته است را بسیار پررنگ تر و شفاف تر از مزایا و شانس هایی که از آن ها بهره مند شده ایم، به خاطر می آوریم. بیشتر زمان و انرژی ما صرف غلبه بر چالش هایی می شود که در لحظه با آن ها مواجه می شویم و از این رو بادهای مخالف همواره بیشتر توجه ما را به خود جلب می کنند. از سوی دیگر، بادهای موافق ممکن است برای لحظاتی یک حس خشنودی و قدرشناسی را در ما ایجاد کنند، ولی به زودی وجود آن ها را از یاد برده و در عمل آن ها به ما کمک می کنند تا بتوانیم بیشتر و بیشتر توجه خود را معطوف به غلبه بر چالش های ناشی از بادهای مخالف نماییم.
▫️در سال ۲۰۱۶، توماس گیلوویچ از دانشگاه کورنل و شای داویدای از مدرسه علوم اجتماعی نیویورک پژوهشی در این زمینه انجام داده و نشان دادند که چگونه این سوگیری شناختی بر قضاوت های ما درباره موضوعات شخصی، اجتماعی و سیاسی اثر می گذارد. به عنوان نمونه آن ها نشان دادند که همیشه در انتخابات آمریکا، هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان اعتقاد دارند که نقشه های انتخاباتی به ضرر آن ها تمام می شود؛ طرفداران تیم های فوتبال همیشه معترضند که برنامه لیگ و داوری و همه چیز به ضرر آن ها عمل می کند، و حتی بچه هایی که در یک خانواده هستند هر یک تصور می کنند که والدینشان خواهر یا برادر آن ها را بیشتر دوست دارد.همچنین بارها شاهد بوده ایم که وقتی افراد موفق سرگذشت زندگی خود را تعریف می کنند، حتی اگر در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمده و از موهبت های مختلف برخوردار بوده باشند، باز هم بیشتر فقط سختی هایی که در مسیر موفقیت خود با آن ها دست و پنجه نرم کرده اند را به خاطر آورده و مورد تاکید قرار می دهند و چندان اشاره ای به شانس ها و مساعدت هایی که این مسیر را برایشان هموار ساخته است، نمی کنند.
▫️در نهایت، نکته جالب در مورد این سوگیری شناختی این است که وقتی در مورد دیگران قضاوت می کنیم، این عدم تقارن به صورت برعکس اتفاق می افتد؛ یعنی بادهای موافق در مسیر زندگی دیگران خیلی بیشتر در نظرمان جلوه می کند تا بادهای مخالفی که برای آن ها وزیده است. به همین دلیل است که ما اغلب شکست های دیگران را ناشی از بی عرضگی و عدم تلاش کافی خود آن ها دانسته ولی موفقیت های دیگران را به حساب خوش شانسی و دست مساعد شرایط و روزگارگذاشته و در این موارد می گوییم:«من هم اگر چنین شرایطی داشتم قطعا موفق می شدم!». ذهن ما، رنج و مرارت هایی را که یک بازیکن فوتبال یا یک پزشک جراح متحمل شده است تا به درجه ای از موفقیت دست یابد (یعنی بادهای مخالفی که در مسیر موفقیتش وزیده است) را نادیده گرفته و تنها بر بادهای موافق مسیر وی و موفقیت های مالی و اجتماعی ناشی از این بادها تمرکز می کند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️قیمت همه چیز نیست!(قسمت اول)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
یکی از مفاهیم بنیادی در دانش اقتصاد، نظریه قیمت و عرضه و تقاضا هست. گفته میشود که رابطه بین قیمت و مقدار تقاضا نزولی است و این قانون بجز در مواردی استثنائی کالای گیفِن، برقرار است. از این قانون هم نتیجه گرفته میشود که برای کاهش(افزایش) تقاضا باید قیمت بالا (پائین) برود. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به کتب اقتصاد خرد کارشناسی مراجعه شود)
▫️قداست این «مدل» از دنیای واقعی در ذهن اقتصاددانان گاه به حدی بالا میرود که گاهی فراموش میکنند که قانون مذکور تحت شرایط خاصی برقرار است. فرض «ثبات سایر شرایط» لازمه برقرار بودن چنین رابطهای بین قیمت و مقدار تقاضا توسط نظریهپردازان اصلی آن دانسته شده است. به عبارتی، در دنیای واقعی به ندرت این پیششرط محقق میشود، اما مشاوران اقتصادی بیش از اندازه این قانون را برای تجویزهایشان بکار میبرنددر حالی که باید از بین ابزارها، موثرترینها استفاده شوند!
▫️همچنین علاوه بر کاربست نادرست این قانون در تجویزها، موارد متعددی هم هستند که اصلا این الگو حتی در نظر هم (بغیر از کالای گیفن) درست نیست.
در چند قسمت، مثالهایی جالب در این رابطه ارائه خواهد شد.
⭕️⭕️افزایش قیمت بنزین و عدم کاهش مصرف آن
بحث هدفمندی یارانهها در دولتهای مختلف بعد از جنگ مطرح بود، اما در دوران دکتر احمدینژاد بطور جدی و جسورانه مورد توجه قرار گرفت و اجرائی شد. همچنین از سال 1386 سهمیهبندی بنزین با صدور کارت هوشمند سوخت برای وسایل نقلیه پی گرفته شد.
هم سهمیهبندی و هم افزایش قیمت بنزین در دولت نهم و دهم اتفاق افتادند و مصرف بنزین تا حدی کاهش پیدا کرد. با اینحال نگاه به روند کاهش قیمت نشان میدهد که کاهش در مصرف بخاطر سهمیهبندی بوده و نه افزایش قیمت، چرا که قبل از افزایش قیمت این کاهش اتفاق افتاده.
▫️توضیحی که اقتصاد سنتی میدهد این است که تقاضای بنزین در این قیمتها بی کشش است. همچنین اقتصاد سنتی ممکن است کاهش مصرف بنزین بعد از شروع سهمیهبندی و قبل از هدفمندی را به اثردرآمدی ناشی از رکود نسبت بدهد.
▫️اما از منظر اقتصاد رفتاری کششهای تقاضا بسیار کمتر از چیزی هستند که معمولا در اقتصاد سنتی فرض میشود. تصور کنید که منحنی تابع تقاضا بجای اینکه مورب باشد عمودی یا نزدیک به عمودی باشد. به بیان عامیانهتر، آنچه که تعیینکننده میزان تقاضاست بیشتر از آنکه قیمت باشد، «عادت» است.
▫️دن اریلی در کتاب نابخردیهای پیشبینی پذیر اتفاقا بازار بنزین را مثال میزند و ادعا میکند اگر همین الان دولت مالیاتی روی بنزین ببندد که قیمت آن را دوبرابر کند، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت تقاضای آن بشدت کاهش پیدا کند، اما در بلندمدت دوباره میزان تقاضا افزایش پیدا خواهد کرد. به بیان ادبیات نظریه سیستمها، متغیر قبل از رسیدن به وضعیت پایدار یک اورشوت خواهد داشت که ناشی از مقایسه قیمت جدید با قبلی است و با فراموش کردن قیمت قبلی از بین میرود.
⭕️مکانیزمِ اثر سهمیهبندی چیست؟
با وجود امکان خرید بنزین آزاد، سهمیهبندی از یک محدودیت فیزیکی تبدیل به یک محدودیت روانی شد. مکانیزم اثر آن به دو طریق بود:
1- باعث ادارک بیشتر افزایش قیمت(هزینه فرصت) میشد. یکی از سوگیریهای رفتاری اصلی انسانها غفت از هزینه فرصت هست و این مقایسه قیمت آزاد با دولتی باعث میشد که هزینه فرصت آن(یعنی قیمت آزاد) بیشتر ادراک شود.
2- باعث اثر مقایسه اجتماعی روی مصرف میشد. مطالعات نشان میدهد که یادآوری صرفهجویی همسایهها در مصرف برق اثر بیشتری روی مصرف مشتریان پرمصرف دارد تا افزایش قیمت آن. به طور مشابه میتوان اینجا نیز این ادعا را کرد که وقتی افراد میبینند که دیگر مردمان با همین میزان سهمیه زندگی میکنند و مشکلی ندارند سعی خواهند کرد که «عادت» خود را عوض کنند. و این اثری روی مصرف دارد که کمتر افزایش قیمتی میتواند داشته باشد.
▫️پ.ن:
1- بخاطر سوءبرداشتهایی که از اقتصاد رفتاری وجود دارد مجبور هستم با زبان اقتصادکلاسیک مطالب را بیان کنم.
2- در دنیای واقعی و در ایران به دلیل فساد و ناکارآمدی نهادهای اجرایی باید در تجویزها ملاحظات دیگری را هم در نظر داشت.
3- تبیینی که از مکانیزمِ اثر سهمیهبندی فوق ارائه شد ممکن است در موارد مشابه درست نباشد!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕◻️ تحلیل سیاستهای تغییر رفتار (قسمت نهم: تدوین برنامه ارزیابی)
✍علیرضا نفیسی
https://goo.gl/aN6LXy
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
◽در یادداشتهای قبلی در مورد انواع شاخصهای ارزیابی در سیاستهای تغییر رفتار و نحوه طراحی آنها نکاتی را گفتیم.
▫همزمان با تدوین سیاستها باید به فکر تدوین یک برنامه ارزیابی نیز باشیم. در این برنامه رویکردهای کلی ارزیابی، دادههای مورد نیاز و نحوه اندازهگیری آنها، ساختار و بودجه ارزیابی، زمانبندی ارزیابی، انتشار و دسترسی به نتایج و... تعیین میشود.
◽متأسفانه در بسیاری از سیاستها و اسناد سیاستی در کشور ما، یا اصلاً برای موضوع ارزیابی برنامهریزی نشده، یا صرفاً یک تعداد شاخص برشمرده شده است. بعضاً مشاهده میکنیم که پس از چند سال از اجرای سند، هنوز کسی برآورد دقیقی از کارایی آن ندارد و گاه پس از چند سال، تازه طراحی شاخصها و جمعآوری دادهها آغاز میشود که خود، با مشکلات اجرایی فراوانی همراه است.
در این یادداشت، بهطور نمونه به موضوع ارزیابی در «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» میپردازیم.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/Rez5q3
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍علیرضا نفیسی
https://goo.gl/aN6LXy
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
◽در یادداشتهای قبلی در مورد انواع شاخصهای ارزیابی در سیاستهای تغییر رفتار و نحوه طراحی آنها نکاتی را گفتیم.
▫همزمان با تدوین سیاستها باید به فکر تدوین یک برنامه ارزیابی نیز باشیم. در این برنامه رویکردهای کلی ارزیابی، دادههای مورد نیاز و نحوه اندازهگیری آنها، ساختار و بودجه ارزیابی، زمانبندی ارزیابی، انتشار و دسترسی به نتایج و... تعیین میشود.
◽متأسفانه در بسیاری از سیاستها و اسناد سیاستی در کشور ما، یا اصلاً برای موضوع ارزیابی برنامهریزی نشده، یا صرفاً یک تعداد شاخص برشمرده شده است. بعضاً مشاهده میکنیم که پس از چند سال از اجرای سند، هنوز کسی برآورد دقیقی از کارایی آن ندارد و گاه پس از چند سال، تازه طراحی شاخصها و جمعآوری دادهها آغاز میشود که خود، با مشکلات اجرایی فراوانی همراه است.
در این یادداشت، بهطور نمونه به موضوع ارزیابی در «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» میپردازیم.
🌐 لینک یادداشت کامل: https://goo.gl/Rez5q3
میتوانید خلاصهٔ این یادداشت را در INSTANT VIEW⚡ ببینید.👇
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Telegraph
برنامههای ارزیابی
معمولاً در کشور ما، پس از تصویب و اجرای سیاست به فکر ارزیابی آن میافتیم (و بعضاً نمیافتیم!). در متون ارزیابی توصیه میشود که همزمان با تدوین سیاست، باید برنامه ارزیابی آن نیز تهیه شود. این کار این امکان را به ما میدهد که روشهای خلاقانه و بهصرفهای برای…
⭕️◻️آیا بازار اخلاقیات را کاهش میدهد؟
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️آرمین فالک (Armin Falk)و نورا چک (Nora Szech) دو اقتصاددان رفتاری بودند که به بررسی این سوال پرداختند. آنها آزمایشی را طراحی کردند که در آن از افراد خواسته شده بود از بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنند: نجات دادن جان یک موشِ درحال مرگ و یا دریافت ده یورو پول. در وضعیت پایه(وضعیت انفرادی) افراد جان موش را نجات می دادند و در غیر این صورت ده یورو نصیبشان میشد و آنها میبایست شاهد مرگ موش باشند(به آنها تصویری از موش در حال جان دادن نشان داده میشد) انتخاب اینکه جان موش با پرداخت هزینه نجات یابد یا خیر در بین افراد مورد بررسی قرار گرفت و علاوه بر آن با دو نوع بازار دیگر نیز مقایسه شد. در نخستین وضعیت بازاری(شرایط انحصار دوجانبه) یک فروشنده و یک خریدار بر سر کشتن موش برای رسیدن به پول مذاکره و چانهزنی میکردند و خریدار در این حالت سعی میکرد که پولی کمتر از ده یورو بپردازد. در وضعیت بازاریِ دوم چندین خریدار و فروشنده بر سر کشتن موش برای رسیدن به پول مذاکره میکردند. در این حالت اخیر چندنفر موشی داشتند که میتوانستند با کشتن آن از چندنفر دیگر مبلغی را دریافت کنند، که البته خریداران تمایل داشتند با مبلغی کمتر از ده یورو دستور کشتن موش را بدهند.
▫️نتایج به این صورت بود:
در وضعیت انفرادی 45.9 درصد از افراد اقدام به گرفتن پول کردند. در حالتهای بازاری، درصد بالاتری از شرکتکنندگان تمایل به کشتن موش به ازای قیمتی برابر یا کمتر از ده یورو داشتند. 72.2درصد در بازار دوجانبه و 75.9 درصد در بازار چندجانبه. این نتایج حاکی از این است که وقتی ما در یک بازار دور هم جمع میشویم جهت گیری به سوی زیرپاگذاشتن اخلاقیات در ازای رسیدن به منفعت فردی تقویت می شود. فالک و چک آزمایش دیگری نیز انجام دادند که در آن زمینه های اخلاقی لحاظ نشده بود و نشان دادند که وقتی پای اخلاق در میان نباشد میان وضعیت انفرادی و وضعیت بازار تفاوتی نیست به این معنی که بازار به مرور اخلاق را زایل مینماید.
▫️در پست بعدی نموداری را مشاهده میکنید که نشاندهنده افزایش معنادار تعداد متخلفین با تنظیمات بازاریتر است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
▫️آرمین فالک (Armin Falk)و نورا چک (Nora Szech) دو اقتصاددان رفتاری بودند که به بررسی این سوال پرداختند. آنها آزمایشی را طراحی کردند که در آن از افراد خواسته شده بود از بین این دو گزینه یکی را انتخاب کنند: نجات دادن جان یک موشِ درحال مرگ و یا دریافت ده یورو پول. در وضعیت پایه(وضعیت انفرادی) افراد جان موش را نجات می دادند و در غیر این صورت ده یورو نصیبشان میشد و آنها میبایست شاهد مرگ موش باشند(به آنها تصویری از موش در حال جان دادن نشان داده میشد) انتخاب اینکه جان موش با پرداخت هزینه نجات یابد یا خیر در بین افراد مورد بررسی قرار گرفت و علاوه بر آن با دو نوع بازار دیگر نیز مقایسه شد. در نخستین وضعیت بازاری(شرایط انحصار دوجانبه) یک فروشنده و یک خریدار بر سر کشتن موش برای رسیدن به پول مذاکره و چانهزنی میکردند و خریدار در این حالت سعی میکرد که پولی کمتر از ده یورو بپردازد. در وضعیت بازاریِ دوم چندین خریدار و فروشنده بر سر کشتن موش برای رسیدن به پول مذاکره میکردند. در این حالت اخیر چندنفر موشی داشتند که میتوانستند با کشتن آن از چندنفر دیگر مبلغی را دریافت کنند، که البته خریداران تمایل داشتند با مبلغی کمتر از ده یورو دستور کشتن موش را بدهند.
▫️نتایج به این صورت بود:
در وضعیت انفرادی 45.9 درصد از افراد اقدام به گرفتن پول کردند. در حالتهای بازاری، درصد بالاتری از شرکتکنندگان تمایل به کشتن موش به ازای قیمتی برابر یا کمتر از ده یورو داشتند. 72.2درصد در بازار دوجانبه و 75.9 درصد در بازار چندجانبه. این نتایج حاکی از این است که وقتی ما در یک بازار دور هم جمع میشویم جهت گیری به سوی زیرپاگذاشتن اخلاقیات در ازای رسیدن به منفعت فردی تقویت می شود. فالک و چک آزمایش دیگری نیز انجام دادند که در آن زمینه های اخلاقی لحاظ نشده بود و نشان دادند که وقتی پای اخلاق در میان نباشد میان وضعیت انفرادی و وضعیت بازار تفاوتی نیست به این معنی که بازار به مرور اخلاق را زایل مینماید.
▫️در پست بعدی نموداری را مشاهده میکنید که نشاندهنده افزایش معنادار تعداد متخلفین با تنظیمات بازاریتر است.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️افزایش درصد متخلفین با بازاریتر شدن شرایط آزمایش فالک و چک.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت...
▫️پیامبر اکرم(ص): اوج عقل بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم در مواردی است که حقی ترک نمیشود.
🌺عید مبعثتون مبارک
@BehavioralEconomicsAndFinance
▫️پیامبر اکرم(ص): اوج عقل بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم در مواردی است که حقی ترک نمیشود.
🌺عید مبعثتون مبارک
@BehavioralEconomicsAndFinance
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️◻️صحبتهای عمیق مایکل واکر بنیانگذار موسسه فریزر در مورد اقتصاد ایران به زبانی ساده و تاکید ایشان روی #حقوق_مالکیت و #تنظیم_گری(regulation) بازارها!
✔️اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✔️اقتصاد رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️ در سال گذشته سلسلهیادداشتهایی تحت عنوان «سیاستگذاری تغییر رفتار» در کانال قرار دادیم که انشاءاللّه در سال جاری نیز بنا داریم آنها را ادامه دهیم.
https://goo.gl/jT4bjc
✍️علیرضا نفیسی
▫️محوریت این یادداشتها، نمونههای موردی واقعی (case study) از تلاش دولتها در کشورهای مختلف برای تغییر و بهبود رفتارهای شهروندانشان است. تاکنون سعیمان این بوده که این یادداشتها بدور از پیچیدگیهای فنی و به زبانی کاربردی برای سیاستگذاران و علاقهمندان این رشته تهیه شوند.
▫️میتوانید لیست کامل نمونههای موردی که تا الان کار شده را در لینک زیر مشاهده کنید:
👉https://irantalangor.com/case-studies/
▫️با توجه به درخواست برخی از همراهان برای روشن شدن تصویر کلی این یادداشتها، نقشهای از موضوعاتی را که میخواهیم به آنها بپردازیم میتوانید در تصویر پایین همین پست مشاهده کنید. الان تا اواسط بخش «تحلیل و ارزیابی سیاست» پیش رفتهایم.
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
https://goo.gl/jT4bjc
✍️علیرضا نفیسی
▫️محوریت این یادداشتها، نمونههای موردی واقعی (case study) از تلاش دولتها در کشورهای مختلف برای تغییر و بهبود رفتارهای شهروندانشان است. تاکنون سعیمان این بوده که این یادداشتها بدور از پیچیدگیهای فنی و به زبانی کاربردی برای سیاستگذاران و علاقهمندان این رشته تهیه شوند.
▫️میتوانید لیست کامل نمونههای موردی که تا الان کار شده را در لینک زیر مشاهده کنید:
👉https://irantalangor.com/case-studies/
▫️با توجه به درخواست برخی از همراهان برای روشن شدن تصویر کلی این یادداشتها، نقشهای از موضوعاتی را که میخواهیم به آنها بپردازیم میتوانید در تصویر پایین همین پست مشاهده کنید. الان تا اواسط بخش «تحلیل و ارزیابی سیاست» پیش رفتهایم.
#سیاستگذاری #تغییر_رفتار
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️ ◻️کجرفتاریهای روانشناختی، عامل التهاب ارزی (منتشره در روزنامه همشهری، 26 فروردین 97)
✍️بهنام شهائی
▫️در هفتههای اخیر شاهد عطش فراوان مردم برای خرید ارز (عمدتا دلار) و طبیعتا خیزش شدید و بلند قیمت ارز بودیم. سوای از دلایلی که کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی برای آن وضعیت برشمردند (مثلا احتمال خروج آمریکا از برجام در آینده نزدیک، ورشکستگی برخی از بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری، بودجه و تراز تجاری منفی دولت، کاهش نرخ سود بانکی و...)، میتوان رفتار مردم در بازار ارز را با ایدههای اقتصاد رفتاری، بهویژه مقوله مالیه رفتاری نیز تحلیل و تبیین کرد.
▫️اول آنکه، ظاهرا مردمی که 2ماه قبل به هشدار مسئولان (بهویژه رئیس بانک مرکزی) مبنی بر حباب نرخ ارز دل سپردند و از بازار خارج شدند یا از ورود به آن امتناع کردند، از تصمیم خود پشیمان شدند و از اینکه فرصت طلایی کسب سود قلمبه را از دست دادهاند، افسوس میخوردند.
▫️دوم، همین افراد به سود هنگفت ماههای گذشته ارز (حدودا 30درصد) لنگر انداخته بودند و گمان میبردند که همین شرایط در آینده نزدیک نیز حکمفرما خواهد شد (یعنی قیمت ارز به بالاتر از این هم خواهد رسید)؛ غافل از اینکه رشد درخت هرقدر هم زیاد باشد، باز هم به آسمان نخواهد رسید.
▫️سوم، اطمینان بیش از اندازه به سود حاصل از خرید ارز باعث شده بود آدمها ریسک زیان را کمتر از اندازه واقعی ببینند زیرا گمان میبردند که یا بازار از کنترل دولت خارج شده یا اینکه فنر قیمت ارز اصطلاحا دررفته است. همین اطمینان بیش از اندازه، چشمان آنان را به روی ریسک و احتمال سقوط قیمت ارز بسته بود.
▫️چهارم، افراد دودلی که در 2ماه اخیر به بازار وارد شده بودند یا اینکه از روی احتیاط از بازار خارج شده بودند، با مشاهده سود ماههای گذشته خریداران قبلی و صف عریض و طویل مشتاقان خرید ارز به فکر ورود به بازار ارز افتادند زیرا اگر نرخ ارز دارای حباب بود یا خرید آن منطقی نبود، اینهمه آدم به سراغ خرید ارز نمیرفتند. پس حتما حکمتی در این تصمیم بقیه وجود دارد. لذا بهنظر میرسد خیلیها به تبعیت از رفتار دیگران و نه ملاحظات فاندامنتال و تکنیکال به سراغ خرید ارز رفتند.
▫️پنجم، حسابداری ذهنی ابتدای سال باعث شد افراد تصور کنند که حتی اگر در حال حاضر زیان کنند، تا پایان سال باز هم فرصت جبران زیان وجود دارد زیرا قطعا در آینده نیز قیمت ارز افزایش خواهد یافت و فرصت جبران زیان مجددا نصیب آنها خواهد شد.
▫️ششم، عدهای که در ماههای اخیر از بازار بلبشوی نرخ ارز به نان و نوایی رسیده بودند، در این مقطع جسارت بیشتری برای خرید ارز نشان میدادند، زیرا طبق حسابداری ذهنی پول قمارخانه، اگر این افراد از خرید ارز زیان میکردند چیزی که از دست میدادند پول بادآورده بود، نه اصل پول خودشان.
▫️در پایان، بهنظر میرسد «نظریه افسوس»، «لنگراندازی»، «تعمیم شرایط فعلی کوتاهمدت به آینده»، «اطمینان بیش از اندازه»، «رفتار گلهای»، «حسابداری ذهنی ابتدای سال»، «حسابداری ذهنی پول قمارخانه» و در یک کلمه «کجرفتاریهای روانشناختی» مسبب و دلیل عطش بیحد و اندازه مردم برای خرید ارز و بالطبع خیزش نرخ ارز در مقطع کنونی بودند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍️بهنام شهائی
▫️در هفتههای اخیر شاهد عطش فراوان مردم برای خرید ارز (عمدتا دلار) و طبیعتا خیزش شدید و بلند قیمت ارز بودیم. سوای از دلایلی که کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی برای آن وضعیت برشمردند (مثلا احتمال خروج آمریکا از برجام در آینده نزدیک، ورشکستگی برخی از بانکها و صندوقهای سرمایهگذاری، بودجه و تراز تجاری منفی دولت، کاهش نرخ سود بانکی و...)، میتوان رفتار مردم در بازار ارز را با ایدههای اقتصاد رفتاری، بهویژه مقوله مالیه رفتاری نیز تحلیل و تبیین کرد.
▫️اول آنکه، ظاهرا مردمی که 2ماه قبل به هشدار مسئولان (بهویژه رئیس بانک مرکزی) مبنی بر حباب نرخ ارز دل سپردند و از بازار خارج شدند یا از ورود به آن امتناع کردند، از تصمیم خود پشیمان شدند و از اینکه فرصت طلایی کسب سود قلمبه را از دست دادهاند، افسوس میخوردند.
▫️دوم، همین افراد به سود هنگفت ماههای گذشته ارز (حدودا 30درصد) لنگر انداخته بودند و گمان میبردند که همین شرایط در آینده نزدیک نیز حکمفرما خواهد شد (یعنی قیمت ارز به بالاتر از این هم خواهد رسید)؛ غافل از اینکه رشد درخت هرقدر هم زیاد باشد، باز هم به آسمان نخواهد رسید.
▫️سوم، اطمینان بیش از اندازه به سود حاصل از خرید ارز باعث شده بود آدمها ریسک زیان را کمتر از اندازه واقعی ببینند زیرا گمان میبردند که یا بازار از کنترل دولت خارج شده یا اینکه فنر قیمت ارز اصطلاحا دررفته است. همین اطمینان بیش از اندازه، چشمان آنان را به روی ریسک و احتمال سقوط قیمت ارز بسته بود.
▫️چهارم، افراد دودلی که در 2ماه اخیر به بازار وارد شده بودند یا اینکه از روی احتیاط از بازار خارج شده بودند، با مشاهده سود ماههای گذشته خریداران قبلی و صف عریض و طویل مشتاقان خرید ارز به فکر ورود به بازار ارز افتادند زیرا اگر نرخ ارز دارای حباب بود یا خرید آن منطقی نبود، اینهمه آدم به سراغ خرید ارز نمیرفتند. پس حتما حکمتی در این تصمیم بقیه وجود دارد. لذا بهنظر میرسد خیلیها به تبعیت از رفتار دیگران و نه ملاحظات فاندامنتال و تکنیکال به سراغ خرید ارز رفتند.
▫️پنجم، حسابداری ذهنی ابتدای سال باعث شد افراد تصور کنند که حتی اگر در حال حاضر زیان کنند، تا پایان سال باز هم فرصت جبران زیان وجود دارد زیرا قطعا در آینده نیز قیمت ارز افزایش خواهد یافت و فرصت جبران زیان مجددا نصیب آنها خواهد شد.
▫️ششم، عدهای که در ماههای اخیر از بازار بلبشوی نرخ ارز به نان و نوایی رسیده بودند، در این مقطع جسارت بیشتری برای خرید ارز نشان میدادند، زیرا طبق حسابداری ذهنی پول قمارخانه، اگر این افراد از خرید ارز زیان میکردند چیزی که از دست میدادند پول بادآورده بود، نه اصل پول خودشان.
▫️در پایان، بهنظر میرسد «نظریه افسوس»، «لنگراندازی»، «تعمیم شرایط فعلی کوتاهمدت به آینده»، «اطمینان بیش از اندازه»، «رفتار گلهای»، «حسابداری ذهنی ابتدای سال»، «حسابداری ذهنی پول قمارخانه» و در یک کلمه «کجرفتاریهای روانشناختی» مسبب و دلیل عطش بیحد و اندازه مردم برای خرید ارز و بالطبع خیزش نرخ ارز در مقطع کنونی بودند.
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
⭕️◻️از تفکر شخص-محور تا تفکر مکانیزم-محور(سیستم-محور)
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای خوب، آدمهای بد هم خوب عمل میکنند و در سیستمهای بد آدمهای خوب هم بد عمل میکنند»
جمله فوق را اولین بار سالها پیش از زبان استاد حکیم و دوست داشتنیام دکتر محسن رنانی شنیدم. و چه جمله دقیقی!
به این جملات دقت کنید:
«همهاش تقصیر فلانیه»
«باید بهمانی مسئول بشه تا مشکلات برطرف بشه»
«باید به فکر کسی باشیم که بتونه شهرداری رو خوب مدیریت کنه»
«از وقتی اون اومده تو جمع ما همه چیز خراب شده، وجودش نحسه»
«این دوره دیگه به لیست امید رأی نمیدم(میدم)»
«رئیس جمهور دیگری باید انتخاب میکردیم»
«علت فساد، بیتقوایی مفسدان است»
▫️متأسفانه بسیاری از ما وقتی صحبت از اصلاح و یا بهبود در سیستمهای انسانی میشود اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که اگر کسانی بجای افراد فعلی بودند شرایط متفاوت میشد. و خوب این جمله درستی است. اما نمیشود از آن نتیجه گرفت که برای بهبودِ اوضاع کافی است آنها را عوض کنیم! بلکه نوع روابط (مکانیزم) بین عناصر سیستم هم باید تغییر کند. به عنوان مثال اگر ترکیب جمعیتی در ایران کاملا با اروپاییان عوض شود، اما این جابجائی با سرعت به اندازه کافی پائین باشد به طوری که افرادی که از اروپا به ایران میآیند مناسبات اجتماعی ایرانی را به خوبی فرابگیرند و در جامعه هضم بشوند، حتی بعد از اینکه همه ترکیب جمعیتی اروپائی شدند سیستم شما همان سیستم ایرانی اصل باقی خواهد ماند!
▫️در نظریه سیستمها دو مفهوم را داریم:
1- مدیریت سیستم
2- طراحی سیستم
مدیریت سیستم به مثابه رانندگی کردن با یک ماشین است، اما طراحی سیستم به مثابه طراحی و ساخت ماشین. اینکه به موقع گاز بدهید و ترمز بگیرید، اینکه به موقع بنزین بزنید و یا آب و روغن ماشین و باد تایرها را تنظیم کنید همه جزء مدیریت سیستم هستند. اما اگر موتورِ آن را دستکاری بکنید و یا ظرفیت باک آن را تغییر بدهید در طراحی سیستم تغییر ایجاد کردهاید.
▫️در سیستمهای انسانی هم چنین تقسیمبندیای درست است. در یک خانواده، در یک سازمان، در یک کشور و... نیز چنین است. اگر ماشین مستهلک باشد و یا اشکالاتی بنیادی داشته باشد شما بهترین راننده(مدیر) را هم برای آن به کار بگیرید نهایتا بتواند تا زمانی که خودش حضور دارد خوب عمل کند و به محض اینکه راننده(مدیر) دیگری روی کار بیاید دوباره عیبهای سیستم رومیافتد.
▫️ممکن است کسی بگوید این اشخاص هستند که باید طراحی سیستم را اصلاح کنند، اما مسئله این است که تا زمانی که مطالبه ما از آن اشخاص بازطراحی و اصلاح سیستم نباشد او چنین کاری را نمیکند و یا انگیزهای برای این بازطراحی ندارد. مثلا در انتخاب شهردار جدید باید گزینه ای را جستجو کرد که بتواند مکانیزمها را اصلاح کند و از او هم مطالبه کرد.
▫️باز به جمله استاد بزرگوارمان برگردیم: «در سیستمهای خوب، آدمهای بد هم خوب عمل میکنند و در سیستمهای بد آدمهای خوب هم بد عمل میکنند.»
وقتی سیستم درست طراحی شده باشد حتی اگر کسی بخواهد هم «نمیتواند» بد عمل کند!
پ.ن: بد نیست دوباره به ماجرای موتورسیکلت بدون ترمز و کلاج هم فکر کنیم!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
در دوران دبیرستان یکی از بچهها موتور سیکلتی داشت که ترمز و کلاجش خراب بود. او مطمئن بود که کسی دست به موتور سیکلتش نمیزند چون فقط خودش توانایی کار کردن با آن را داشت!
▫️«در سیستمهای خوب، آدمهای بد هم خوب عمل میکنند و در سیستمهای بد آدمهای خوب هم بد عمل میکنند»
جمله فوق را اولین بار سالها پیش از زبان استاد حکیم و دوست داشتنیام دکتر محسن رنانی شنیدم. و چه جمله دقیقی!
به این جملات دقت کنید:
«همهاش تقصیر فلانیه»
«باید بهمانی مسئول بشه تا مشکلات برطرف بشه»
«باید به فکر کسی باشیم که بتونه شهرداری رو خوب مدیریت کنه»
«از وقتی اون اومده تو جمع ما همه چیز خراب شده، وجودش نحسه»
«این دوره دیگه به لیست امید رأی نمیدم(میدم)»
«رئیس جمهور دیگری باید انتخاب میکردیم»
«علت فساد، بیتقوایی مفسدان است»
▫️متأسفانه بسیاری از ما وقتی صحبت از اصلاح و یا بهبود در سیستمهای انسانی میشود اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که اگر کسانی بجای افراد فعلی بودند شرایط متفاوت میشد. و خوب این جمله درستی است. اما نمیشود از آن نتیجه گرفت که برای بهبودِ اوضاع کافی است آنها را عوض کنیم! بلکه نوع روابط (مکانیزم) بین عناصر سیستم هم باید تغییر کند. به عنوان مثال اگر ترکیب جمعیتی در ایران کاملا با اروپاییان عوض شود، اما این جابجائی با سرعت به اندازه کافی پائین باشد به طوری که افرادی که از اروپا به ایران میآیند مناسبات اجتماعی ایرانی را به خوبی فرابگیرند و در جامعه هضم بشوند، حتی بعد از اینکه همه ترکیب جمعیتی اروپائی شدند سیستم شما همان سیستم ایرانی اصل باقی خواهد ماند!
▫️در نظریه سیستمها دو مفهوم را داریم:
1- مدیریت سیستم
2- طراحی سیستم
مدیریت سیستم به مثابه رانندگی کردن با یک ماشین است، اما طراحی سیستم به مثابه طراحی و ساخت ماشین. اینکه به موقع گاز بدهید و ترمز بگیرید، اینکه به موقع بنزین بزنید و یا آب و روغن ماشین و باد تایرها را تنظیم کنید همه جزء مدیریت سیستم هستند. اما اگر موتورِ آن را دستکاری بکنید و یا ظرفیت باک آن را تغییر بدهید در طراحی سیستم تغییر ایجاد کردهاید.
▫️در سیستمهای انسانی هم چنین تقسیمبندیای درست است. در یک خانواده، در یک سازمان، در یک کشور و... نیز چنین است. اگر ماشین مستهلک باشد و یا اشکالاتی بنیادی داشته باشد شما بهترین راننده(مدیر) را هم برای آن به کار بگیرید نهایتا بتواند تا زمانی که خودش حضور دارد خوب عمل کند و به محض اینکه راننده(مدیر) دیگری روی کار بیاید دوباره عیبهای سیستم رومیافتد.
▫️ممکن است کسی بگوید این اشخاص هستند که باید طراحی سیستم را اصلاح کنند، اما مسئله این است که تا زمانی که مطالبه ما از آن اشخاص بازطراحی و اصلاح سیستم نباشد او چنین کاری را نمیکند و یا انگیزهای برای این بازطراحی ندارد. مثلا در انتخاب شهردار جدید باید گزینه ای را جستجو کرد که بتواند مکانیزمها را اصلاح کند و از او هم مطالبه کرد.
▫️باز به جمله استاد بزرگوارمان برگردیم: «در سیستمهای خوب، آدمهای بد هم خوب عمل میکنند و در سیستمهای بد آدمهای خوب هم بد عمل میکنند.»
وقتی سیستم درست طراحی شده باشد حتی اگر کسی بخواهد هم «نمیتواند» بد عمل کند!
پ.ن: بد نیست دوباره به ماجرای موتورسیکلت بدون ترمز و کلاج هم فکر کنیم!
#تفکر_شخص_محور
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
👍2