آزگار
466 subscribers
538 photos
101 videos
75 files
518 links
نقدِ اقتصادسیاسیِ محیط زیست

Sorkhboom.ir

تماس با آزگار:
@Azegaarr
Download Telegram
▪️منشاء زباله
▫️نقش شرکت‌ها و صنایع در آلودگی‌ها

✔️ برخلاف تبلیغات سازمان‌های محیط زیستیِ جریان‌اصلی یا وابسته به سازمان ملل، که مردم را از طریق پیام‌هایی مانند نقش ما در کاهش زباله یا آلودگی هوا این‌ها چیست مقصر آلودگی هوا و تولید زباله معرفی می‌کنند، باید بر نقش تولیدِ سرمایه‌داری و جنونِ خرید، مصرف و نمایش آن در طبقهٔ ثروتمند را تاکید کرد.

✔️ پسآب و گازهای خروجیِ کارخانه‌ها، استخراج مواد معدنی و معدن‌کاوی در نقاط بکر و جنگل‌ها و کوهستان‌ها، قایق‌های تفریحی و هواپیماهای شخصی، صنعت تبلیغات، تولید کالاهای غیرضرور و کم‌دوام، گسترش استخراج نفت، همه در راستای رشد کمّی اقتصادی و انباشتِ سرمایه، مهم‌ترین عوامل تخریب سیاره هستند.

✔️ سودی که در برندبازی، صنعت بسته‌بندی، صنایع تولید بطری‌ها و قوطی‌های نوشیدنی، کالاهای کم‌دوام الکترونیکی که محتاج مواد خام معدنی در ساخت خود هستند و به سرعت غیرقابل مصرف می‌شوند، و مواردی این‌چنین نهفته است باعث افزایش تولید زباله شده است. نخریدن یا عدم تولید زباله زمانی ممکن است که انتخاب‌های دیگری برای سبک زندگی فعلی وجود داشته باشد. انتخاب‌هایی که اینک توسط بزرگ‌شرکت‌های انحصاری به شدت کانالیزه و محدود شده است.

✔️ به این طریق مردم سه بار هزینه سودورزی شرکت‌های تولیدی را می‌دهند:
۱- با پرداخت هم هزینه کالاهای جدید و هم هزینه بسته‌بندی‌ و قوطی‌ و بطری‌ که در قیمت نهایی لحاظ شده است.
۲- پرداخت هزینه زیست‌محیطیِ تامین مواد خام تولیدات از طریق تخریب طبیعت و زیستگاه‌ها
۳- پرداخت هزینه زیست‌محیطی تولید و ماندگاری زباله


✔️ نادیده‌گرفتن این عوامل از طریق شخصی کردن تخریب محیط زیست به نوعی هم‌دستیِ رذیلانه با ساختاری است که حتی، از طریق تولید محصولات به اصطلاح دوستِ محیط زیست، و در سطوح بالاتر از طریق گسترش منطق سودورزی خود در زمینِ طبیعت، از فاجعهٔ محیط زیستی منافع نامحدود خود را تامین می‌کند.

✔️ بدین سبب تغییری اگر ممکن باشد نه در تغییر جزیی و فردی سبک زندگی، که البته لازم و ضروری است، که در تغییر مناسبات تولیدی و اقتصادی‌ای است که سبک زندگی مصرف‌گرایانه را به طور‌کلی تحمیل می‌کند. مصرف‌گرایی البته نتیجهٔ تولیدِ بیشتر و در پی آن نیاز به بازار بزرگ‌تر است برای تامین نرخ ثابت و همیشگی رشد.

#آلودگی
#نظر

@Azegaar
کاشت یک‌میلیارد درخت یا اقتصادسیاسی غارت؟

✔️تاریخ معاصر فعالیت‌های محیط زیستی مملو است از سطحی‌نگری، اقدامات نمایشی ساده‌دلانه یا هدفمندانه، سانتیمانتالیسم. بسیاری از این اقدامات تنها به قصد ملاخور‌کردن بودجه است یا پر‌کردن بیلان کاری.

✔️درخت‌کاری، در سیستمی فشل و ناکارآمد (اگر نگوییم فاسد و بی‌ربط) از همان‌دست اقداماتی است که چندصباحی رسانه‌ها را پر می‌کند، بودجه‌ای به جیب می‌زند و از خاطر می‌رود.

مسأله‌ی محیط زیست ایران مسأله‌ای فراتر از تمام اقدامات موضعی و واکنش‌های نابسنده به آنها است. روند تخریب طبیعت در ایران با فساد، ساخت‌وساز ویرانگر به‌جای توسعه، سلب مالکیت از عرصه‌های عمومی و مشاع و مال‌خودسازی، سرمایه‌داری هار و رفاقتی، سوداگری صنعتی و تجاری، و درجاهایی فقر و بیکاری، هم‌راستاست و اصولا در امتداد آن روندهای مخرب قرار دارد.

یک‌میلیارد درخت بکاریم، خب که چه؟ بعدش؟ آنها که قبلا کاشتید کجا هستند؟ ستاد احیاسازی دریاچه ارومیه کجاست؟ قانون هوای پاک؟ عوارض آلایندگی؟ پیوست‌های نااجرایی زیست‌محیطی؟ اصل ۵۰ قانون اساسی؟ مطالعات و ارزیابی صوری محیط زیستی پروژه‌های سد و انتقال آب و پتروشیمی و فولاد؟ وضعیت عسلویه و ماهشهر را چه کرده‌اید؟ سد خرسان و چم‌شیر و انتقال آب کوهرنگ ۳؟ طرح تنفس جنگل؟ زمین‌خواری‌ها؟ هیرکانی‌خواری‌ها؟ قله دماوند حالا به اسم کیست؟

✖️وقتش است جنبش محیط زیستی، فرا رود از نقدهای صوری به سمت نقد اقتصادسیاسی تخریب که همان نقد اقتصاد سیاسی غارت است.

🖇️پ.ن: یک‌میلیارد درخت با ۱۸هزارمیلیارد تومان بودجه، چه کسانی ازاین سفره نفع می‌برند؟

@Azegaar
#اقتصادسیاسی_غارت
#نظر
بیگانگی کارگر از محصول کار: نتیجۀ استثمار

آجرِ همه‌ی برج‌های جهان
از خواب و خاکسترِ من است
زورم به هيچ‌کدام نمی‌رسد


✔️ این شعر سیدعلی صالحی خلاصۀ کار مزدبگیری، استثمار و بیگانگی از محصول کار است. در هر خشت، در هر سوی نور، هر قطره آب، هر پود لباس و تار فرش زیرپا و لذت هر کالا، ذره‌ای از خواب و خاکستر و روان و عمر و زندگی کارگران وجود دارد چنان که نوری در ذات شمع.

کار دستمزدی نه تنها غارت نیروی کار کارگر که غارت زندگی و عمر اوست. کارگری که بی‌کار او بشر عصر پارینه‌سنگی را به سمت فتح فضا طی نمی‌کرد، اما از این‌همه جز رنج و بخورنمیری و بیماری و فرسودگی ذهن و تن چیزی دستاورد ندارد.

او را از محصول کارش دور می‌کنند، محصول کارش را در مقابلش قرار می‌دهند که یا بخر یا برو. و هرچه برای تداوم بازتولید نیروی کارش هم نیاز دارد را از او می‌ربایند: سرپناه باکیفیت، بهداشت و سلامت و هرچه برای زیست فکری و پرورش ظرفیت‌های آدمی بدیهی است در مقابل او چون کالایی خریدنی ظهور می‌کند: آموزش و هنر و تفریح و...

نه افزایش دستمزد، نه حتی خدمات اجتماعیِ عمومی که بنیان‌کندن مناسبات ظالمانه بین کار و سرمایه چاره است. باقی مُسکن‌هایی مقطعی است که چون عصر وحوشی مانند ریگان و تاچر قابل بازپس‌گیری است. مناسبات را باید برگرداند که زورمان برسد، فقط همین.

✔️یکی ازجلوه‌های بیگانگی از محصول کار را باید در پروژه‌های ساخت‌وساز دید. این‌جا بیشتر منظور ساخت‌وسازهای صنعتی است و رابطه‌اش با کارگران پروژه‌ای.

کارگران پروژه‌ای، در بدترین شرایط قابل تصور به کار و زیستِ نامناسب در نزدیکی کارگاه‌ها و پروژه‌ها، مشغول‌اند. اما به محض پایان پروژه، با راه‌اندازی و بهره‌برداری و تولید محصول، آن کارگران از محدوده بیرون رانده می‌شوند، دیگرانی دیگر با وضعیت کاملا متفاوت و بهتر با دستمزدهای بیشتر و شرایط مساعدتر وارد می‌شوند و می‌مانند. اگر چه جدیدها هم در مناسبات مزدی قرار دارند و بیگانه از محصول که ارزش تولیدی کارش را دیگران تصاحب می‌کنند.

اما کارگران پروژه، خود را چون ابزاری یک‌بارمصرف، کالایی‌مصرف‌شده می‌بینند که بلاواسطه در تسهیل و کاراندازی تولید نقش داشته‌اند اما نه‌تنها بهره‌ای کافی و متناسب از کار خود نبرده‌اند که او را از محدوده بیرون می‌کنند. او تنها به تماشای شکوه تولید از دور ناچار است. این نه مثال که عیناً مصداقی از واقعیت است: حصارکشی و کارت ورود و راندن کارگران پروژه‌ای به پروژه‌ای در دست ساختِ دیگر. /م.ر.جعفری

#روز_کارگر
#استثمار
#نظر

@Azegaar
طبیعت‌گردی فروتنانه

✔️ساده و سرراست می‌گوییم، نمی‌توان طبیعت‌گرد بود و ادعای طبیعت‌دوستی داشت اما هر حضور در طبیعت همچون هجومی همه‌جانبه به عرصه‌های طبیعی و تخریب گسترده باشد. طبیعت‌گردی حضور فروتنانه در طبیعت (و در مواجهه با جامعه محلی) است و اکتشاف خویش در بطن یک اکوسیستم کامل. این حضور باید بی‌هیچ ردپای انسانی بماند. نظم و تعادل هر زیست‌بوم را حفظ کند. آرامش محیط را بر هم نزند. باید از دست‌اندازی و ورود به عرصه‌های بکر حذر کند. طبیعت‌گردی فهم این مسأله است که انسان در برابر طبیعت خسی است در واحه و کشف این نکته که ما از طبیعتیم و جزئی از آن، نه حاکم بر آن.

فرد طبیعت‌گردی که می‌تواند شکم بارگی خود را با برنج زعفرانی و خورش گوشت حتی در مسیرهای سخت‌پیما ارضا کند اما نمی‌تواند زباله را همراه خود برگرداند، طببعت‌گرد نیست، مدعی مغروری است که حضور در طبیعت را عرصه نمایش خود کرده است. طبقه متوسط با تبدیل کردن هر امری به یک نمایش، یک مد و یک ابزار و کالا، هر محتوای متعالی، انسانی و طبیعی را مسخ کرده و به چیزی ضد خود بدل می‌کند.

#نظر

@Azegaar
دولت در اقتصاد دخالت نکند به روایت بلومبرگ - تجاری‌سازی تغییراقلیم

✔️در کنار این می‌توان دید مقابله با تغییر اقلیم به جای هدف‌گرفتن تغییر شیوه تولید و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای از طریق کاهش تولید و مصرف کالاهای غیرضروری و بادوام‌سازی کالاها، کاهش استخراج سوخت‌های فسیلی، حمایت مالی از مردم و جوامع و کشورهای آسیب‌دیده از تغییر اقلیم به سمت برنامه‌های اقتصادی ابرکمپانی‌های بین‌المللی و تقویت تجاری آنها از حساب دولت رفته است. همین دولت‌های لیبرالی اما همیشه مدعی‌اند برای پرداخت خدمات اجتماعی و همگانی به مردم پول ندارند.

یک برنامه 400 میلیارد دلاری دولت ایالات متحده که برای تامین مالی کسب و کارهای مربوط به انرژی در آینده طراحی شده است، قرار است وام 9.2 میلیارد دلاری به شرکت فورد برای ساخت سه کارخانه تولید باتری‌های برقی در ایالات متحده بدهد.
این وام هنگفت - بیش از سه برابر میزان وام داده شده به شرکت جنرال موتورز از همان برنامه فدرال در سال گذشته - نقطه عطفی در سیاست صنعتی پیشروی بایدن است که به تولیدکنندگان آمریکایی کمک می‌کند تا در فناوری‌های سبز از چین عقب نیفتند./ بلومبرگ

#تغییراقلیم
#نظر

@Azegaar
✔️مد زودگذر (fast-fashion) هم آثار محیط زیستی دارد و هم بر پایۀ استثمار نیروی کار بناشده است. از یک‌سو تولید و مصرف و از دور خارج‌شدن آن به واسطۀ تبلیغاتِ اسلوب‌های  پول‌محور زندگی، صنعت مد و کم‌دوام‌بودن جنس به مصرف منابع و انرژی به‌شکل تصاعدی می‌افزاید و دشت‌ها و دریاها را از پشته‌پشته زباله‌ پر می‌کند.

و از سوی دیگر این صنعت بر استثمار وحشیانه نیروی کار در کشورهای توسعه‌نیافته متکی است که با دستمزد ناچیز و شرایط سبعانۀ محیط کار، برای کاهش هزینۀ تولید و افزایش سود برندها، با جان و زندگی کارگران بازی می‌کند.

۸۵٪ کارگران این صنعت را زنان تشکیل می‌دهند، ۱۷۰ میلیون کودک در صنعت پوشاک با روزی ۱۲ساعت کار مشغول به کارند. دستمزدهای ماهانه به طور میانگین زیر ۵۰ یورو در ماه است و ساعات کاری اغلب بالای ۱۲ ساعت.

خشونت جنسی و جسمی و جریمه ناشی از عدم تحقق برنامه تولید بخشی از روزمره کارگاه‌ها است. تلاش‌ها برای سازماندهی نیروی کار در این کشورها گاه به قتل فعالان کارگری می‌انجامد.

۱۰٪گازهای گلخانه‌ای جهانی مربوط به صنعت پوشاک است.

طبیعت و انسان، هر دو در چنین صنایعی قربانی صاحبان سرمایه و زورند.

#نظر

@Azegaar
✔️اما کارگران چه در بخش دولتی و چه خصوصی، با همان شدت قبل با همان زمان، بی‌هیچ فرجه و استراحت و مازاد دستمزد و رفاه حین کار، مشغول کارند.

گرمازدگی حادثه و آسیب پنهانی است و کمتر در معرض دید و در حوادث کار جایی ندارد.
سازمان‌های نظارتی مانند بیمه و اداره کار و کارفرماهای عمدتا دولتی در همدستی آشکار با صاحبان سرمایه و پیمانکاران، چشم بر وضعیت کارگران بسته‌اند.

کارگران بی‌پناه قانونی، بی‌حق تشکل‌یابی، بی‌حق اعتراض، گرفتار در مشاغل بی‌ثبات و تورم و فقر و دستمزد ناچیز، تحت ستم سرمایه و جبر جغرافیایی قرار دارند.

#گرمایش_جهانی
#نظر

@Azegaar
Forwarded from آزگار
کاشت یک‌میلیارد درخت یا اقتصادسیاسی غارت؟

✔️تاریخ معاصر فعالیت‌های محیط زیستی مملو است از سطحی‌نگری، اقدامات نمایشی ساده‌دلانه یا هدفمندانه، سانتیمانتالیسم. بسیاری از این اقدامات تنها به قصد ملاخور‌کردن بودجه است یا پر‌کردن بیلان کاری.

✔️درخت‌کاری، در سیستمی فشل و ناکارآمد (اگر نگوییم فاسد و بی‌ربط) از همان‌دست اقداماتی است که چندصباحی رسانه‌ها را پر می‌کند، بودجه‌ای به جیب می‌زند و از خاطر می‌رود.

مسأله‌ی محیط زیست ایران مسأله‌ای فراتر از تمام اقدامات موضعی و واکنش‌های نابسنده به آنها است. روند تخریب طبیعت در ایران با فساد، ساخت‌وساز ویرانگر به‌جای توسعه، سلب مالکیت از عرصه‌های عمومی و مشاع و مال‌خودسازی، سرمایه‌داری هار و رفاقتی، سوداگری صنعتی و تجاری، و درجاهایی فقر و بیکاری، هم‌راستاست و اصولا در امتداد آن روندهای مخرب قرار دارد.

یک‌میلیارد درخت بکاریم، خب که چه؟ بعدش؟ آنها که قبلا کاشتید کجا هستند؟ ستاد احیاسازی دریاچه ارومیه کجاست؟ قانون هوای پاک؟ عوارض آلایندگی؟ پیوست‌های نااجرایی زیست‌محیطی؟ اصل ۵۰ قانون اساسی؟ مطالعات و ارزیابی صوری محیط زیستی پروژه‌های سد و انتقال آب و پتروشیمی و فولاد؟ وضعیت عسلویه و ماهشهر را چه کرده‌اید؟ سد خرسان و چم‌شیر و انتقال آب کوهرنگ ۳؟ طرح تنفس جنگل؟ زمین‌خواری‌ها؟ هیرکانی‌خواری‌ها؟ قله دماوند حالا به اسم کیست؟

✖️وقتش است جنبش محیط زیستی، فرا رود از نقدهای صوری به سمت نقد اقتصادسیاسی تخریب که همان نقد اقتصاد سیاسی غارت است.

🖇️پ.ن: یک‌میلیارد درخت با ۱۸هزارمیلیارد تومان بودجه، چه کسانی ازاین سفره نفع می‌برند؟

@Azegaar
#اقتصادسیاسی_غارت
#نظر