🔴 خاطره شنیدنی گرفتن برات پیاده روی اربعین از #پنجره_فولاد_رضا (ع) با وجود شرایط باورنکردنی
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
Forwarded from Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
🔴 خاطره شنیدنی گرفتن برات پیاده روی اربعین از #پنجره_فولاد_رضا (ع) با وجود شرایط باورنکردنی
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔴 خاطره زیبا و خواندنی از بردن کودک #شیرخواره به زیارت اربعین
🔺 اتفاقی که به ما نشان داد اهل بیت به ما توجه و عنایت ویژه دارند
🔺تجربه همراه بردن همسر و فرزندان در حماسه زینبی پیاده روی اربعین
#شب_خاطره
💠ميخواستم يه خاطره از نگاه #اهل بيت به فرزندان كوچيك تو اين #سفر نوراني تعريف كنم. من پسر #شيرخواره ام رو همرام برده بودم...
🔸در گروه ما بخاطر اينكه روز #اربعين شلوغ ميشه خانم ها مي مونن تو #موكب و از راه دور زيارت ميخونن...
( البته الان ديگه براي اينكه خانم ها هم زيارت كنن اول از مرز ماشين ميگيريم ميريم #كربلا يه زيارت كنن دل سير بعد برميگرديم نجف و پياده روي رو شروع ميكنيم اينطوري ديگه با خيال راحت تري تو موكب ها هستن چون خيلي شلوغ ميشه حرم )
🔹اولين سالي كه رفتيم، ديديم خيلي شلوغه و نميشه خانم و بچه رو برد #حرم، اينام تو موكب موندن تا يه گروه مون نصفه شب كه كمي خلوت تر شدبرن حرم، فقط ببينن گنبد رو و يه سلام بدن از راه دور.
خانمم پسرمون رو گذاشت كنار من تو موكب و همراه مامانش و بقيه رفتن حرم...
🔸صبح موقع نماز شده بود من میخواستم برم حرم, خانمم که اومد، بچه رو دادم بهشون,
خانمم ميگفت فردا صبح داريم ميريم محمدحسين رو نيورديم يه ادب كنه به #آقا سلام بده، از طرفي هم بچه خسته بود، دل نداشت كه بيدارش كنه و بچه اذيت بشه، همش غصه ميخورد...
🔹وقتی اومدن تو موكبي كه وسيله هامون توش بود، يه خانمي جاشون خوابيده بود، ايشونم خسته بود ديگه اون خانم رو بيدار نكرد كه اونم بدخواب نشه ، بعد كوله هارو گذاشت بغلش جاكوله ها نشست منتظرموند تا بيدارشن.
🔸خانمه تا بيدار شد، ديد خانمم يه گوشه داره بچه شير ميده گفت: شما كجا بودين بچه خودشو از #گريه كشته بود؟! بچه بيچاره ...
خانمم ناراحت شد گفت حرم بودم...😔
🔹خانمه گفت: #عمه ش بيچاره كلي تو حرم بود شما گمش كردين؟!
خانمم گفت: پسرم عمه نداره!😳 تازه تو موکب دست پدرش بود... فك كنم اشتباه گرفتين ؟!
خانمه گفت: نه اشتباه چيه!؟ خودم رفتم جلو همين لباس تنش بود !
خانمم متعجب تر گفت: خانم بيرون هوا سرده كي بچه شو با اين لباس آستين كوتاه مياره بيرون ...
خانمه گفت: آره منم رفتم جلو كه به مادرش بگم كه بچه شايد سردشه كه گريه ميكنه؛
خانمه گفت: من عمه شم منتظرم مادرش بياد بچه رو ازم بگيره! قشنگ يادمه همين بچه بود با همين لباس !
🔸خانمه كه حرفاي خانمم رو قبول نكرد، گفت: حتما بچه #گریه کرده شوهرت داده به عمه ش بیاره پیشتون, بچه بیچاره چقدر گریه میکرد..
خانمم گیج شده بود...
⭕️کی محمدحسین رو برده حرم وقتی که خواب بود؟!👼
🔸صبح اومد سراغم و ماجرا رو گفت، منم گفتم: نه بچه کنارم خواب بودو اصلا بیدار نشده بود!!!
🔷 دیگه خودمون فقط #اشک میریختیم... 😭😭
🔹یه روز دیرتر رفتیم که خلوت تر شه و بتونیم باهم بریم حرم و از نزدیک ازشون تشکر کنیم که بهمون فهموندن #حواسشون به ما هست.
🔸شايد بعضيا بگن كه #اربعین با خانواده نرين، ولي من میگم هركي يه تيكه #نورجمع ميكنه مخصوصا #بچه ها.
🔹 به آقايون #توصيه ميكنم اين #سفر رو مديريت كنن تا خانم و بچه ها از اين نور بي بهره نباشن،مخصوصا كه مديريت سبك زندگي به عهده خانم هاست.
🔸اينكه همه چي جمع كني براي #امام حسين خرج كني قشنگتره تا همه چيو جمع كني و به رخ اين و اون بكشي...
✍️#خاطره محسن کاشی #از مازندران #اربعین95
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کودکان_حسینی #نگاه_اهل_بیت #بچه #اربعین #مخاطبان #اعضا #خاطره #شب_خاطره_اربعین
ـــــــــــــــــــ
شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
✅ @ArbaeenIR
🔺 اتفاقی که به ما نشان داد اهل بیت به ما توجه و عنایت ویژه دارند
🔺تجربه همراه بردن همسر و فرزندان در حماسه زینبی پیاده روی اربعین
#شب_خاطره
💠ميخواستم يه خاطره از نگاه #اهل بيت به فرزندان كوچيك تو اين #سفر نوراني تعريف كنم. من پسر #شيرخواره ام رو همرام برده بودم...
🔸در گروه ما بخاطر اينكه روز #اربعين شلوغ ميشه خانم ها مي مونن تو #موكب و از راه دور زيارت ميخونن...
( البته الان ديگه براي اينكه خانم ها هم زيارت كنن اول از مرز ماشين ميگيريم ميريم #كربلا يه زيارت كنن دل سير بعد برميگرديم نجف و پياده روي رو شروع ميكنيم اينطوري ديگه با خيال راحت تري تو موكب ها هستن چون خيلي شلوغ ميشه حرم )
🔹اولين سالي كه رفتيم، ديديم خيلي شلوغه و نميشه خانم و بچه رو برد #حرم، اينام تو موكب موندن تا يه گروه مون نصفه شب كه كمي خلوت تر شدبرن حرم، فقط ببينن گنبد رو و يه سلام بدن از راه دور.
خانمم پسرمون رو گذاشت كنار من تو موكب و همراه مامانش و بقيه رفتن حرم...
🔸صبح موقع نماز شده بود من میخواستم برم حرم, خانمم که اومد، بچه رو دادم بهشون,
خانمم ميگفت فردا صبح داريم ميريم محمدحسين رو نيورديم يه ادب كنه به #آقا سلام بده، از طرفي هم بچه خسته بود، دل نداشت كه بيدارش كنه و بچه اذيت بشه، همش غصه ميخورد...
🔹وقتی اومدن تو موكبي كه وسيله هامون توش بود، يه خانمي جاشون خوابيده بود، ايشونم خسته بود ديگه اون خانم رو بيدار نكرد كه اونم بدخواب نشه ، بعد كوله هارو گذاشت بغلش جاكوله ها نشست منتظرموند تا بيدارشن.
🔸خانمه تا بيدار شد، ديد خانمم يه گوشه داره بچه شير ميده گفت: شما كجا بودين بچه خودشو از #گريه كشته بود؟! بچه بيچاره ...
خانمم ناراحت شد گفت حرم بودم...😔
🔹خانمه گفت: #عمه ش بيچاره كلي تو حرم بود شما گمش كردين؟!
خانمم گفت: پسرم عمه نداره!😳 تازه تو موکب دست پدرش بود... فك كنم اشتباه گرفتين ؟!
خانمه گفت: نه اشتباه چيه!؟ خودم رفتم جلو همين لباس تنش بود !
خانمم متعجب تر گفت: خانم بيرون هوا سرده كي بچه شو با اين لباس آستين كوتاه مياره بيرون ...
خانمه گفت: آره منم رفتم جلو كه به مادرش بگم كه بچه شايد سردشه كه گريه ميكنه؛
خانمه گفت: من عمه شم منتظرم مادرش بياد بچه رو ازم بگيره! قشنگ يادمه همين بچه بود با همين لباس !
🔸خانمه كه حرفاي خانمم رو قبول نكرد، گفت: حتما بچه #گریه کرده شوهرت داده به عمه ش بیاره پیشتون, بچه بیچاره چقدر گریه میکرد..
خانمم گیج شده بود...
⭕️کی محمدحسین رو برده حرم وقتی که خواب بود؟!👼
🔸صبح اومد سراغم و ماجرا رو گفت، منم گفتم: نه بچه کنارم خواب بودو اصلا بیدار نشده بود!!!
🔷 دیگه خودمون فقط #اشک میریختیم... 😭😭
🔹یه روز دیرتر رفتیم که خلوت تر شه و بتونیم باهم بریم حرم و از نزدیک ازشون تشکر کنیم که بهمون فهموندن #حواسشون به ما هست.
🔸شايد بعضيا بگن كه #اربعین با خانواده نرين، ولي من میگم هركي يه تيكه #نورجمع ميكنه مخصوصا #بچه ها.
🔹 به آقايون #توصيه ميكنم اين #سفر رو مديريت كنن تا خانم و بچه ها از اين نور بي بهره نباشن،مخصوصا كه مديريت سبك زندگي به عهده خانم هاست.
🔸اينكه همه چي جمع كني براي #امام حسين خرج كني قشنگتره تا همه چيو جمع كني و به رخ اين و اون بكشي...
✍️#خاطره محسن کاشی #از مازندران #اربعین95
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کودکان_حسینی #نگاه_اهل_بیت #بچه #اربعین #مخاطبان #اعضا #خاطره #شب_خاطره_اربعین
ـــــــــــــــــــ
شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
✅ @ArbaeenIR
Forwarded from Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
🔴 خاطره شنیدنی گرفتن برات پیاده روی اربعین از #پنجره_فولاد_رضا (ع) با وجود شرایط باورنکردنی
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
Forwarded from Arbaeen.ir | رسانه مردمی اربعین
🔴 خاطره شنیدنی گرفتن برات پیاده روی اربعین از #پنجره_فولاد_رضا (ع) با وجود شرایط باورنکردنی
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR
🔺چند برابر #هزینه ای که برای اربعین کردم برگشت
🔺 نگرانی های بی دلیل بردن #کودک در اربعين
خيلي وقت بود پياده روي اربعين
رو از تو قاب تلويزيون ميديم ولي همون قاب ،كارخودشو كرده بود وهواييم كرد،
همش فكرميكردم خيلي سفردشواريه وبايد خيلي قوي وبا ايمان بالا باشي ك تو طريق الحسين راهت بدن😔
رفتيم مشهد همه ميگفتن ك اگه پشت #پنجره_فولاد_امام_رضا ازش كربلا بخواي امام برات كربلاتو ميده ،يكبار اينو امتحان كردم وقتي كه براي عروسي بدون گناه بهشون متوسل شدم نميدونم چطورشد ك نجف شد شروع زندگي من و همون هتلي ك تونجف اقامت داشتيم شدشب عروسي من و لباس عروسم شد همون چادرنمازي كه تو حرم نماز خوندم...
حالا من دوباره ميخواستم دلم رو به پنجره فولاد گره بزنم،اون موقع واضح ازشون كربلا نخواسته بودم وبهم دادن... پس اينبار حتما ميرم
همسرم ك كنارم بود تو دلش گفته بود يا امام رضا چطور جواب زوارهاتو ميدي وقتي نميشه پياده بريم كربلا خانمم هم يجوري دعا ميكنه انگار همين الان كربلاش اوكي شده اخه بايه بچه #شيرخواره كجا بريم 🤒
اونم كشور غريب ك به تميزي ايران نيس و فلان...
بعد منم با دل ارام گفتم مطمنم ك ميريم ، همسرم گفت نميخوام نااميدت كنم ولي امام رضا خودش شرايط مارو ميدونه اگه نشد بدون ك صلاحمون رو خواسته 😔
بعدشوهرم شروع كرد ب منصرف كردن من ،اول كه گفت بخاطر پسرمون مريض ميشه نگاه زيارت بايد اينطوري باشه #هتل_خوب تميز 🤔
بعدمنم ك با اين همه اصرارش براي نرفتن دلم شكسته بود تو دلم گفتم پسرم فداي #شش_ماهه امام حسين،منم فداي رباب😭💔
خداشاهده همون غروبش پسرم #مريض شد بيماري ويروسي گرفت بالا مياورد و... 🤒🤕بعدهمسرم مجاب شد ك مريض شدن يا نشدن هم همش دست ما نيس
گذشت موقع ثبت نام شد منم اصرار كردم ك بايد پاسپورت بگيريم و...حالا همكارهاي همسرم ميگفتن ادم بايد بي غيرت باشه ك زنش رو ببره تو شلوغي اربعين كربلا، موقع خلوت برين و...
بغيرت شوهرم برخورد واسه ويزا گرفتن با كارمندا صحبت كرد ك بگن اينترنت قطع شده وفلان هربار نذارن ك بشه
ولي شد و پاسپورت ويزا هااومدن🙂
بعد رفتن ب مامانم گفتن ك نذارن بيام ومنو منصرف كنن كه مامانم اون شب خوابي ديد ك حالا همگي دوست داشتيم به اين سفر بريم.خواب ميبنه ما همگي سوار اتوبوسيم بعد اتوبوس رو يه عده جوون به دستور امام حسين بلند كردن ك رو دوششون دارن ميارن ك ما اصلا كوچكترين تكوني بهمون وارد نشه و اذيت نشيم ، بعد اين خواب اسم خودشو وخواهرامم نوشت☺️
ومن تمام #دارايي ام رو به كربلا اوردم؛خودم ،همسرم،فرزندم،مادرم
و فقط از دنيام يه #سرويس_طلا داشتم و هزينه شو واسه زوارامام حسين خرج كردم ،خيلي دلم ميخواست همه دنيامو تقديم امام حسين كنم❤️❤️❤️❤️❤️
ميخواستم بدونم ك اگه اين كار رو كنم چي ميشه؟!
يه هفته مونده به حركت كاروان ،من معده دردشديد گرفتم طوري ك همش بالا ميوردم واصلا هيچ قرصي نميتونستم بخورم حالم خيلي بدشده بود يه حس نااميدكننده اي ميومد تو سرم ك نگاه اين سفر براي #همه نيس نگاه نميشه....
بعد ميگفتم پس چرا همه چي جورشده !!
معده درد داشتمو حالم بد بود تو ماشين سرم زده بودم ولي وقتي وارد خاك عراق شديم تمام دردام خوب شد❤️🙂
پسرمم مريض نشد و عاشق كربلاس و چاي عراقي🤗
چند برابر #هزینه ای ك كردیم برگشت: مشكل خونه حل شد، ماشین خریدیم و مادرم #سرویس_طلا برام كادو خريد.
الانم ميخوايم خادمي كنيم و با همسرم واسه امام حسين زوارببريم ،فعلا توانمون سي نفره دعا كنيد ك پيششون سربلند باشيم🌸🌹
✍️#خاطره یکی از اعضا از استان #مازندران
📩خاطرات خود را با موضوع زیارت امام حسین(ع) و پیاده روی اربعین به آی دی زیر ارسال کنید تا در صورت انتخاب شدن به نام شما در کانال منتشر کنیم:
🆔 @arbaeen_admin
#کربلایی_شدن #حال_و_هوای_مسیر #پیاده_روی #مسیر #مخاطبان #اعضا
ـــــــــــــــــــ
⭕️شب خاطره زیارت امام حسین(ع) و اربعین در کانال پیاده روی #اربعین
🆔 @ArbaeenIR