🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
19.9K subscribers
35K photos
17.3K videos
457 files
8.87K links
اماج = اخبار مقاومت اسلامی جهان

خبر + تحلیل

ادمین موقت : @mreza31
Download Telegram
🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
تصاویری دیگر از محل انفجار در نزدیکی دبیرستان دخترانه سیدالشهداء (ع) در منطقه شیعه نشین دشت برچی واقع در غرب شهر کابل؛ تلفات این انفجار به ۳۱ شهید و ۵۲ زخمی افزایش یافته است Mj 🚩آماج 🔰 @Amaj24
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از انفجار؛ پدری که کتاب‌ و کتابچه‌های فرزند خود را جمع آوری می‌کند☝️

#به_چه_جرمی ما را در مدرسه می‌کشند ، ما را در مسجد می‌کشند، ما را در خیابان می‌کشند یادتان هست چندی پیش #مکتب_موعود را هدف قرار دادند؟ آنهم در غرب کابل بود، مکتب #کوثر_دانش چی؟ آنرا هم یادتان هست؟ آن مکتب هم در غرب کابل است. اما چرا مدرسه؟ و چرا دانشگاه؟

دلیلش اینست که تروریستان طالب و داعش بخوبی می‌دانند اگر جامعه‌ای باسواد باشد، زیر بار حکومت جلادان و سفاکان و ظالمان نخواهند رفت.آنها از آگاهی مردم و مخصوصا #زنان_افغانستان می‌ترسند. یک‌ زن باسواد می‌تواند یک قبیله را آگاه و یک ایل را رهبری کند. برای همین است که حمله به مدارس در دستور کار تروریستان است

سیدجمال الدین سجادی

🚩 آماج

🔰 @Amaj24
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری که از حمله تروریستی به مکتب #سید_الشهدا کابل منتشر شد باید جهان را تکان می‌داد، باید وجدان خوابیده جهان را بیدار می‌کرد و همه صدا بلند می‌کردند که چرا؟ و #به_چه_جرمی؟

آمارهای منتشر شده از طرف بیمارستان‌های کابل پایتخت افغانستان نشان می‌دهد که در حمله به مدرسه سیدالشهدای غرب کابل ۵۵ نفر شهید و ۱۵۱ تن زخمی شده‌اند که بیشتر آنان از دانش آموزان هستند.

صحنه آخرالزمانی از انفجار تروریستی کابل😓
🚩 اماج

🔰 @Amaj24
🚩 امــــاج - اخبار مقاومت جهان اسلام
Photo
قصه دانش آموزان مکتب سیدالشهداء : گلشاه‌ و نیک‌بخت
....
1️⃣ گلشاه‌ و نیک‌بخت، کتاب، دفتر و قلم مشترک داشتند. از مدرسه که به خانه برمی‌گشتند، منزل شان روی پشت بام خانه‌های‌ شان که دیوار مشترک داشتند، درس می‌خواندند. مدیر مدرسه وعده داده بود که برای‌شان کتاب تهیه کند.

2️⃣ گلشاه رفته بود که از مدیر بپرسد که کتاب‌ها کی می‌رسند و نیک‌بخت بیرون درب مدرسه منتظر مانده بود که گلشاه برگردد و با هم به خانه بروند. مدیر گفته بود که کتاب نداریم، معلم نداریم و پول هم نداریم و بعد صورتش را برگردانده بود که گلشاه اشک‌هایش را نبیند. گلشاه هم گریسته بود. صدای هق‌هق گریة گلشاه در میان صدای بلند انفجار گم شده بود و فقط گفته بود: «یا خدا! نیک‌بخت» و بعد همه جا لرزیده ، و همه در میان خاک و دود گم شد...

3️⃣ گلشاه‌، دویده بود و بیرون درب مکتب سید الشهداء فقط یک جلد کتاب دیده بود که رویش نوشته شده بود: «این کتاب مال نیک‌بخت و گلشاه است، کسی حق دعوا ندارد». او همه جا دویده بود، نیک‌بخت را صدا زده بود، فریاد کشیده بود، از مردم پرسیده بود؛ اما کسی از نیک‌بخت خبر نداشته بود.

4️⃣ وقتی همه به خانه برگشته بودند، گلشاه بالای تپه ای مدفن شهدای مکتب سید الشهداء رفته بود و کتاب را با خود برده بود. خاکِ مزار نیک‌بخت را کنار زده بود، کتاب را زیر خاک کرده بود و گفته بود: «بخوان! فردا امتحان جغرافیا داریم».

🚩 اماج

🔰 @Amaj24