آزادسازی تدمر از دریچه نگاه سردار تنها
✨روایت مجاهدت سردار شهید #عبدالله_خسروی توسط سردار تنها، فرمانده قرارگاه فاطمیون در سوریه
💥به نام خدا
🔹 ابوحسام مرد دست نیافتنی استان مرکزی؛ چند روز پیش ، خبر شهادت سردار سرافراز اسلام شهید خسروی از استان شهر اراک را شنیدم. آیا مردم اراک میدانند که چه مردی را تشییع کردند؟ اولین بار ایشان را در اواخرسال ۹۴ در سوریه، محور حمص به تدمر جلوی قرارگاه نصر 3 دیدم.
ایشان به عنوان فرمانده گردان امام حسین علیه السلام با ترکیبی از نیروهای اراکی و فاطمی به این قرارگاه مامور شدند تا در عملیات آزادسازی شهرتدمر شرکت کنند.
🔹در آن روزها هم مانند دوران جنگ تحمیلی که بازار جبهههای جنوب خیلی داغتر از جبهههای کردستان بود، اکثر رزمندگان ایرانی و غیر ایرانی مایل بودند که در جبهه داغ حلب به جنگ با تکفیریها بپردازند.
🔹ایشان که بهمراه نیروهایش از محور حلب به این محور اعزام شده بود شور شرکت در جنگ حلب، خان طومان، نبل و الزهرا را داشت.
🔹 در طول 10 ماه هم که از اشغال شهر 40 هزار نفری تدمر توسط داعش میگذشت بسیاری از یگانها و فرماندهان ایرانی و غیر ایرانی از روسها تا جیش تا نیروهای مردمی سوریه و بچههای حزبالله لبنان شانس خود را برای آزادسازی شهر تدمر آزمایش کرده بودند. لیکن همچنان دروازههای شهر تدمر بسته مانده بود. کار خیلی سخت و غیرقابل ممکن جلوه میکرد. آن روزی هم که این ماموریت به بنده محول شده بود محور بشدت شلوغ بود .نیروهای زیادی جهت بکارگیری در این عملیات به این محور اعزام شده بودند. داعش نیز همه توانمندی خود را به این محور منتقل کرد تا بتواند همچون چند مرحله قبل این شهر را حفظ کند. طبل عملیات آزادی شهر تدمر در 29 اسفند 94 به صدا درآمد.
🔹 برخلاف تصور همگان نیروهای ما در همان ساعات اول به انتهای ارتفاعات جیل الهیال که مشرف به سه راهی تدمر بود، رسیدند و شهر تدمر نمایان شد. پیروزی شگفتآور بود.
🔹 روز بعد بلافاصله محل قرارگاه تاکتیکی را به کاخ متعلق به مادر امیر امارات که واقعا کاخ و مشرف بر دشت جنوبی تدمر بود، منتقل کردیم. مرحله بعدی عملیات به دلایلی یک روز تاخیر خورد.
🔹 در این فاصله امیر دیرالزور نشین داعش فتوای جنگ تا آخرین نفس برای حفظ شهر تدمر را صادر کرد. نیروهای زیادی را وارد منطقه کردند. جنگ سختتری در پیش بود. سقوط قلعه تدمر غیرقابل تصور بنظر میرسید. تصمیم این بود که نیروها از سه محور به شهر حمله کنند. ارتفاعات شمالی، قلعه تدمر و دشت جنوبی شهر.
🔹بخشی از نیروها از محور جنوبی شهر به صورت نیم دایره بسمت فرودگاه تدمر حر کت کردند
آنها میبایست در مسیر خود با ایجاد چند پایگاه ضلعجنوبی شهر را پاکسازی و با دیگر نیروها که از محور مرکزی و شمالی به فرودگاه میرسیدند الحاق نموده و عملا داعشیها را که در جنوب شهرمتمرکز میشدند، خفه کنند.
🔹 #ابو_حسام به عنوان فرمانده یکی از گردانها در عملیات محور جنوبی خود را نشان داد. در آخرین گام زمانی که نیروها در فاصله دو کیلومتری فرودگاه بودند. مقاومت سخت و عملیات انتحاری داعش به اوج خود رسید. داعش قصد داشت تا ضمن وارد کردن تلفات و جلوگیری از محاصره شدن. بتواند با ایجاد تاخیر و فرا رسیدن شب به سمت سخنه متواری شود.
🔹 در اینجا اوج مردانگی. رشادت و دلاوری و سر نترس این مرد بزرگ را با چشمان خود مشاهده کردم. سردار بزرگ فاطمیون شهید #حکیم نیز بعنوان مسئول اطلاعات و عملیات محور جلوتر از همه نیروها جلوتر در حرکت بود و برادر ابوصادق فرمانده دلاور زرهی قرارگاه نیز همراه بنده بودند.
🔹 مرد ایران مرکزی #ابو_حسام چنان در این صحنه خوش درخشید که در آخر این عملیات که حدود 3 ساعت طول کشید بدون اینکه حتی به یک نفر از نیروهای تحت امرش آسیبی وارد شود حدود 57 داعشی جلوی چشمان ما تکه تکه شدند و بقیه به داخل شهر متواری و این نیروها با نیروهای در فرودگاه الحاق و محاصره شهر کامل شد و شهر تدمر این چنین با رشادت این مرد بزرگ آزاد شد.
🔹 #ابو_حسام با درخواست بنده ، بعدها نیز وارد سوریه و از مدافعان بنام و ثابت حرم آل الله شد که شرح فداکاریهای ایشان در جای جای آن سرزمین مظلوم پر آوازه است.
🔹 #ابو_حسام مرد صحنهها و لحظههای سخت بود. مردی که همه دوران جوانی و میانسالی خود را در جبهههای جنگ تحمیلی و ... گذراند.
🔹 و سرانجام این مرد لاغر اندام دست نیافتنی اراکی . نه با یک تیر و چند مثقال باروت، بلکه با بمب کنار جادهای چند کیلویی داعش، درسوریه جاده اثریا به سخنه در محرم سال 96 به ملکوت اعلی پیوست.
✍ارادتمند، سردار تنها🌷🌷🌷
#سردار_شهید #حاج_عبدالله_خسروي #فرمانده_دلاور_فاتحين_استان_مركزي
#نابودی_دوماهه_داعش
🌹ڪلّٰناٰ عَبّاٰسُڪِ یاٰ زَیْنَبُـــ سَلامٌ الله علیها
z.m
@Amaj24
✨روایت مجاهدت سردار شهید #عبدالله_خسروی توسط سردار تنها، فرمانده قرارگاه فاطمیون در سوریه
💥به نام خدا
🔹 ابوحسام مرد دست نیافتنی استان مرکزی؛ چند روز پیش ، خبر شهادت سردار سرافراز اسلام شهید خسروی از استان شهر اراک را شنیدم. آیا مردم اراک میدانند که چه مردی را تشییع کردند؟ اولین بار ایشان را در اواخرسال ۹۴ در سوریه، محور حمص به تدمر جلوی قرارگاه نصر 3 دیدم.
ایشان به عنوان فرمانده گردان امام حسین علیه السلام با ترکیبی از نیروهای اراکی و فاطمی به این قرارگاه مامور شدند تا در عملیات آزادسازی شهرتدمر شرکت کنند.
🔹در آن روزها هم مانند دوران جنگ تحمیلی که بازار جبهههای جنوب خیلی داغتر از جبهههای کردستان بود، اکثر رزمندگان ایرانی و غیر ایرانی مایل بودند که در جبهه داغ حلب به جنگ با تکفیریها بپردازند.
🔹ایشان که بهمراه نیروهایش از محور حلب به این محور اعزام شده بود شور شرکت در جنگ حلب، خان طومان، نبل و الزهرا را داشت.
🔹 در طول 10 ماه هم که از اشغال شهر 40 هزار نفری تدمر توسط داعش میگذشت بسیاری از یگانها و فرماندهان ایرانی و غیر ایرانی از روسها تا جیش تا نیروهای مردمی سوریه و بچههای حزبالله لبنان شانس خود را برای آزادسازی شهر تدمر آزمایش کرده بودند. لیکن همچنان دروازههای شهر تدمر بسته مانده بود. کار خیلی سخت و غیرقابل ممکن جلوه میکرد. آن روزی هم که این ماموریت به بنده محول شده بود محور بشدت شلوغ بود .نیروهای زیادی جهت بکارگیری در این عملیات به این محور اعزام شده بودند. داعش نیز همه توانمندی خود را به این محور منتقل کرد تا بتواند همچون چند مرحله قبل این شهر را حفظ کند. طبل عملیات آزادی شهر تدمر در 29 اسفند 94 به صدا درآمد.
🔹 برخلاف تصور همگان نیروهای ما در همان ساعات اول به انتهای ارتفاعات جیل الهیال که مشرف به سه راهی تدمر بود، رسیدند و شهر تدمر نمایان شد. پیروزی شگفتآور بود.
🔹 روز بعد بلافاصله محل قرارگاه تاکتیکی را به کاخ متعلق به مادر امیر امارات که واقعا کاخ و مشرف بر دشت جنوبی تدمر بود، منتقل کردیم. مرحله بعدی عملیات به دلایلی یک روز تاخیر خورد.
🔹 در این فاصله امیر دیرالزور نشین داعش فتوای جنگ تا آخرین نفس برای حفظ شهر تدمر را صادر کرد. نیروهای زیادی را وارد منطقه کردند. جنگ سختتری در پیش بود. سقوط قلعه تدمر غیرقابل تصور بنظر میرسید. تصمیم این بود که نیروها از سه محور به شهر حمله کنند. ارتفاعات شمالی، قلعه تدمر و دشت جنوبی شهر.
🔹بخشی از نیروها از محور جنوبی شهر به صورت نیم دایره بسمت فرودگاه تدمر حر کت کردند
آنها میبایست در مسیر خود با ایجاد چند پایگاه ضلعجنوبی شهر را پاکسازی و با دیگر نیروها که از محور مرکزی و شمالی به فرودگاه میرسیدند الحاق نموده و عملا داعشیها را که در جنوب شهرمتمرکز میشدند، خفه کنند.
🔹 #ابو_حسام به عنوان فرمانده یکی از گردانها در عملیات محور جنوبی خود را نشان داد. در آخرین گام زمانی که نیروها در فاصله دو کیلومتری فرودگاه بودند. مقاومت سخت و عملیات انتحاری داعش به اوج خود رسید. داعش قصد داشت تا ضمن وارد کردن تلفات و جلوگیری از محاصره شدن. بتواند با ایجاد تاخیر و فرا رسیدن شب به سمت سخنه متواری شود.
🔹 در اینجا اوج مردانگی. رشادت و دلاوری و سر نترس این مرد بزرگ را با چشمان خود مشاهده کردم. سردار بزرگ فاطمیون شهید #حکیم نیز بعنوان مسئول اطلاعات و عملیات محور جلوتر از همه نیروها جلوتر در حرکت بود و برادر ابوصادق فرمانده دلاور زرهی قرارگاه نیز همراه بنده بودند.
🔹 مرد ایران مرکزی #ابو_حسام چنان در این صحنه خوش درخشید که در آخر این عملیات که حدود 3 ساعت طول کشید بدون اینکه حتی به یک نفر از نیروهای تحت امرش آسیبی وارد شود حدود 57 داعشی جلوی چشمان ما تکه تکه شدند و بقیه به داخل شهر متواری و این نیروها با نیروهای در فرودگاه الحاق و محاصره شهر کامل شد و شهر تدمر این چنین با رشادت این مرد بزرگ آزاد شد.
🔹 #ابو_حسام با درخواست بنده ، بعدها نیز وارد سوریه و از مدافعان بنام و ثابت حرم آل الله شد که شرح فداکاریهای ایشان در جای جای آن سرزمین مظلوم پر آوازه است.
🔹 #ابو_حسام مرد صحنهها و لحظههای سخت بود. مردی که همه دوران جوانی و میانسالی خود را در جبهههای جنگ تحمیلی و ... گذراند.
🔹 و سرانجام این مرد لاغر اندام دست نیافتنی اراکی . نه با یک تیر و چند مثقال باروت، بلکه با بمب کنار جادهای چند کیلویی داعش، درسوریه جاده اثریا به سخنه در محرم سال 96 به ملکوت اعلی پیوست.
✍ارادتمند، سردار تنها🌷🌷🌷
#سردار_شهید #حاج_عبدالله_خسروي #فرمانده_دلاور_فاتحين_استان_مركزي
#نابودی_دوماهه_داعش
🌹ڪلّٰناٰ عَبّاٰسُڪِ یاٰ زَیْنَبُـــ سَلامٌ الله علیها
z.m
@Amaj24