آفتابگردان‌ها
577 subscribers
254 photos
57 videos
4 files
125 links
«ما همه آفتابگردانیم»

محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی

پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات:

@office4poem

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Download Telegram
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام
گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟

به نیزه آفتابی می‌شکافد سینه شب را
و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام

به دل بغض علی، در دست سنگ و در زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام

چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام

نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام

ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام

اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام

اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده
چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

تقدیم به پیشگاه #امام_رضا

آه ای غریبی که هستی از من به من آشناتر
در بند عشق تو هستم از هر رهایی رهاتر

در پیشگاه خدایت تنها تو تسلیم محضی
مانند تو هیچ کس نیست حکم قضا را رضاتر

شاه خراسان نه، شاه هر دو جهانی، نه بلکه
از هر چه گویند و گویم همواره شانت فراتر

وقتی که در آستانت می‌ایستم نیست دیگر
از تو کسی پادشاتر، از من کسی بینواتر

صحن و سرای تو از هر باغ و بهاری‌ست سرتر
هر خشت خشت حریمت از برگ گل باصفاتر

تصویر آن غنچه‌های بر سنگ‌ها نقش بسته
از هر بهاری که دیدم زیباتر و دلگشاتر

از دور وقتی نگاه زائر به گنبد می‌افتد
با هر سلامی‌ست او را ناخواسته گونه‌ها، تر

بگذار در بیت هشتم ساکت شوم تا بگوید
حرف دلم را نگاه بارانی من رساتر

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
از من نمانده است به عالم نشانه‌ای
جز در میان شعله‌ی آه آشیانه‌ای

سرشار از سکوتم و در من نمی‌زند
گل طرح زندگانی و بلبل ترانه‌ای

باد خزان تکانده چنانم که بعد از این
باور نمی‌کنم که برآرم جوانه‌ای

بعد از تو ای بهار در این باغ سوخته
دیگر برای زیستنم کو بهانه‌ای؟!

گنجشک بی‌پناهم و صیاد روزگار
دور و برش ندیده بجز من نشانه‌ای

در کام خود کشیده قفس هستی مرا
دستی کجاست تا دهدم آب و دانه‌ای؟!

تنهایی‌ام يقين شده وقتی که سال‌هاست
یادم نمی‌کند غزل عاشقانه‌ای

باید سکوت کرد و فروخورد بغض خویش
وقتی که اشک‌های مرا نیست شانه‌ای

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
هرگز نمی‌گویم چنین یا که چنان باشی
تنها کمی ای کاش با من مهربان باشی

این روزها هرچند دور از من ولی ای کاش
هرجا که هستی باشی اما همچنان باشی

کی می‌رسد روزی که با لبخندهای خود
با من که سرشار سکوتم همزبان باشی

آغوش بگشایی برای خستگی‌هایم
تنهایی و دلتنگی‌ام را میزبان باشی

پرواز را تا با نگاه تو بیاموزم
این مرغ بی بال و پرت را آسمان باشی

با من در این دور و زمان بی‌وفایی‌ها
یک گوشه دور از هرچه غم هم‌آشیان باشی

چشم‌انتظارم همچنان، ای کاش برگردی
باشد که پایان خوش این داستان باشی

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
تقدیم به امام هادی علیه‌السلام

تو از تبار بهاران، تو از سلاله‌ی رودی
تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی

تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد
جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی

به صدر جامعه*‌ی خود به 《السّلامُ علیکی》
تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی

از آسمان به زمین سیر کردی و همه دیدند
که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی

مگر مقابل دشمن محمد(ص) دگری تو؟!
تو کیستی که ندارد صبوری تو حدودی؟

کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش
به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی

اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما
می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی

*زیارت جامعه کبیره

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

غمی تلخ و غمی شیرین غمی دلخواه می‌آید
غم سنگین‌تر از کوهی که با دل راه می‌آید

نگاه اشک‌آلودم گره خورده‌ست باحسرت...
به آن پرچم که لرزان در نسیم آه می‌آید

هراسی نیست از شب‌ها، دل این کاروان قرص است
که با آن‌ها در این هجرت نگاه ماه می‌آید

بپوشد چشم از دنیا، بشوید دست از جانش
در این دشت بلا هر کس که خاطرخواه می‌آید

بیابان در بیابان روبرویش لشکر کفر است
ولی این مرد از ایمانش مگر کوتاه می‌آید؟!

بیابان است و خیل گرگ‌ها، آه این چه غوغایی‌ست؟!
صدای یوسف ما از درون چاه می‌آید

نصیبش می‌شود چشمی، گلویی، دست و بازویی
هر آن تیری و تیغی که در این درگاه می‌آید

تماشا کن ته گودال خون کیست می‌جوشد؟!
به رگ‌های زمین گویا که ثارالله می‌آید

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام
گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟

به نیزه آفتابی می‌شکافد سینه شب را
و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام

به دل بغض علی، در دست سنگ و در زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام

چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام

نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام

ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام

اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام

اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده
چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
تقدیم به امام هادی علیه‌السلام

تو از تبار بهاران، تو از سلاله‌ی رودی
تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی

تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد
جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی

به صدر جامعه*‌ی خود به 《السّلامُ علیکی》
تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی

از آسمان به زمین سیر کردی و همه دیدند
که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی

مگر مقابل دشمن محمد(ص) دگری تو؟!
تو کیستی که ندارد صبوری تو حدودی؟

کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش
به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی

اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما
می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی

*زیارت جامعه کبیره

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها

چه غمگین، کاروانی می‌رود از کربلا تا شام
گره خوردست آیا سرنوشت کربلا با شام؟

به نیزه آفتابی می‌شکافد سینه شب را
و از گودال خون منزل به منزل می‌رود تا شام

به دل بغض علی، در دست سنگ و در زبان طعنه
در استقبال آل مصطفی برخاست از جا شام

چنان سنگین‌دلی‌ها با کبوترهای زخمی شد
که در شام بلا از غصه شد هر روز آنها شام

نمی‌دانم چه دیده حضرت سجاد در این شهر
که پرسیدند از رنج سفر، فرمود مولا: شام

ولی این کاروان همراه با خود زینبی دارد
به دست دختر شیر خدا افتاد از پا شام

اگرچه جای خنجر خیزران می‌دید اما باز
شبیه کربلا در چشم زینب بود زیبا شام

اسارت را ببین راز شهادت بر ملا کرده
چنان که مو به مو تفسیر کرده کربلا را شام

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
اولین سال نو بعد رفتن حاج قاسم

ببین که با غم و اندوه بعد رفتن تو
میان معرکه ماییم و راه روشن تو

ببین که بر دلم این غم چقدر سنگین است
ببین به سینه‌ام این داغ همچو آهن تو

چگونه زیسته بودی مگر؟ که از دنیا
نبود گرد تعلق به روی دامن تو

نه پشت میز نه بر روی منبرت دیدیم
فدای در دلِ آتش خطابه خواندن تو 

چقدر دیر تو را دوستان شناخته‌اند
چقدر خوب تو را می‌شناخت دشمن تو

وطن برای تو دل‌های دردمندان بود
قسم به عشق که مرزی نداشت میهن تو

چه مانده بود از آن جسم اربا اربایت
چه را کشیده به آغوش حال مدفن تو؟

از آن شکوه فقط دستِ غرق در خونی
برای بیعت ما مانده بود از تن تو ...

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
تقدیم به #شهید_محسن_فخری‌زاده

روز و شب چشم‌انتظارانند ما را جاده‌ها
جا نمی‌مانند هرگز از سفر، آماده‌ها

وادی عشق است و می‌دانیم کم می‌آورند
پیش سرمستی مردان خدایی باده‌ها

آتش و خون‌ها بهانه‌ست و سبک‌بالان ما
نیمه‌شب پر می‌کشند از خلوت سجاده‌ها

گاه در بالای نیزه، گاه زیر تیر و تیغ
سربلندانند آری هر زمان آزاده‌ها

میهنم! هرگز نبینند از نفس‌افتادنت
دشمنان تو... همین از اسب و اصل افتاده‌ها

این‌طرف هستند مردانی که از جان بگذرند
آن‌طرف بگذار خوش باشند آقازاده‌ها


خاک ایران است اینجا بشنوید ای دشمنان
رفته فخری‌زاده و هستند فخری‌زاده‌ها

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهید_قاسم_سلیمانی

به هرجا خوب می‌شد دید دلتنگی ایران را
به روی شانه می‌بردند وقتی مرد میدان را

کدامین شور و غوغا را بگویم در وداع او
نجف یا کربلا را یا همین کرمان و تهران را؟

نمی‌دانم که گرمای کدامین عشق اینگونه
به تابستان بدل کرده‌ست سرمای زمستان را

کدامین ابر از این شهر لب‌تشنه گذر کرده‌ست؟!
ببین در کوچه و پس‌کوچه‌ها جاری باران را

ببین! از هر طرف شوق وصال رود بی‌تابی
پدید آورده این دریای جوشان و خروشان را

ندیده هیچ چشمی و نخواهد دید بعد از این
شکوه محشری اینگونه بر روی خیابان را

چه سوزی و چه سرمایی! زمستان است و می‌بینم
به روی شانه‌های باغ، تشییع بهاران را

کسی بار سفر بربسته از این شهر و بعد از خود
نصیب عاشقانش کرده اندوه فراوان را

کسی که می‌رود اما نمی‌گوید که بعد از او
که پاسخ می‌دهد دلتنگی بی‌حدّ یاران را؟

همان مردی که با فریاد گیرایش تمام عمر
حرم می‌خواند جمهوری اسلامی ایران را

#حسن_زرنقی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_haa
دریا شده تن به بیکران خواهد داد
در راه تو قطره قطره جان خواهد داد

مانند همیشه ای وطن در عشقت
دل جوهر خویش را نشان خواهد داد

#حسن_زرنقی

#انتخابات
#ایران

@Aftabgardan_ha