آفتابگردان‌ها
577 subscribers
254 photos
57 videos
4 files
125 links
«ما همه آفتابگردانیم»

محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی

پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات:

@office4poem

موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
Download Telegram
حسین کیست؟ نمی‌دانم، فقط همین که من از این نام
اگر نگویم و ننویسم، تمام عمر پشیمانم
#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
خط:
#علی_مردانی
#دوره_سوم_آفتابگردانها

#ویژه‌نامه_شعر_محرم
@Aftab_gardan_ha
خدا گواه که حیرانم، حسین کیست؟ نمی‌دانم
حسین کیست؟ نمی‌دانم، خدا گواه که حیرانم

حسین کیست؟ نمی‌دانم، فقط همین که من از این نام
اگر نگویم و ننویسم، تمام عمر پشیمانم

حسین کیست؟ نمی‌دانم، فقط همین که در این ایام
مگر غمش کند آرامم، که من همیشه پریشانم

حسین کیست؟ نمی‌دانم، فقط همین که همه کفرم
اگر به دور سرش دل را، طواف‌وار نگردانم

حسین کیست؟ نمی‌دانم، فقط همین که خدای من!
دلم که می‌لرزد، دارم من از حسین تو می‌خوانم

#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #صبح_زود
نشر #شهرستان_ادب

#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
زدی به پنجره باران! مرا صدا کردی؟
خوش آمدی! چه خبر؟ باز یاد ما کردی!

سلام پیک بشارت به خاک خشک زمین!
رسیدی و گره از بخت باغ وا کردی

درست لحظه‌ی موعود آمدی از راه
چه خوب با من و این شهر تشنه تا کردی

به زیر گوش درختان، چقدر راز مگو
از آسمان پر از بغض برملا کردی

برای آنکه ببارد غزل به سینه‌ی من
زدی به پنجره باران! مرا صدا کردی

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
با چشم‌های روشن بی‌تاب می‌گذشت
از کوچه‌ای که از دل مهتاب می‌گذشت

من بی‌قرار می‌شدم از گام‌های او
انگار از خیال کویر آب می‌گذشت

من مصرعی شکسته و از یاد رفته، او
با کوله‌باری از غزل ناب می‌گذشت

آرام از خیال من و سرنوشت من
از عکس؛ از محاصره‌ی قاب می‌گذشت

آن شب که قطره‌قطره از او دور می‌شدم
از شطّ چشم‌های ترم خواب می‌گذشت

فهمیده‌ام که حال تهمتن چگونه بود
وقتی که بر جنازه‌ی سهراب می‌گذشت

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
هرگز به من نگاه نکردی که چند بیت
از لطف چشم تو غزلم محتشم شود
اذنی بده که از دل تبریز دردخیز
این شاعر رمیده، مقیم حرم شود

ای مشهد تو شهد و شکرپاره‌ی وطن!
ما تلخکام این ره دوریم و پای لنگ
ما را بخوان و بال به پروازمان بده
ما را بخوان که راه بیافتیم بی‌درنگ

یک روز می‌رسد که شوم میهمان تو
بر من بهشت می‌شود آن کنج صحن و بست
زحمت به خادمان حریمت نمی‌دهم
یک گوشه می‌نشینم و چشمم به گنبد است

آه ای رئوف! می‌رسد آن دم که یک سحر
با کوله‌بار درد به آبادی‌ات رسم؟
یک روز می‌رسد که مرا بال و پر دهی
از این قفس به وسعت آزادی‌ات رسم

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
اگر از من بگیری خنده‌های گهگدارم را
کجا پنهان کنم اندوه‌های بی‌شمارم را؟

به تاراج آمدی ای عشق و بردی هرچه با من بود
مگر اندوه، این ارثیه‌ی ایل و تبارم را

دلم تنگ است آن اندازه که گویی تمام عمر
به روی سینه با خود برده‌ام سنگ مزارم را

مگر از چشم زخم باد پاییزی امان یابم
درون سینه پنهان می‌کنم ذوق بهارم را

صبوری می‌کنم با بی‌کسی تا شعر می‌آید
دوباره می‌برند این واژه‌ها صبر و قرارم را

#لیلا_حسین‌نیا
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

قلم گرفتم به دستم، امّا هنوز هم عاشق تفنگم
اگر سرم، کلمه کلمه شورم! اگر دلم، واژه واژه جنگم

بگو که من هرچه شد می‌آیم، مرا رها کن به خود می‌آیم
برای فتح احد می‌آیم، می‌افتد این قلّه هم به چنگم...

بگو که پر باشد از جنازه، بجوشد از قدس خون تازه
به دست مردان انتفاضه هنوز تیغم، هنوز سنگم

مرا ندیده مگیر، امّا برادرم را ندید دادم
شهید بودم، شهید دادم! نه اهل نامم، نه اهل ننگم

سرم شکسته‌ست گرچه از کین، گمان مبر سرشکسته باشم
حماسه‌ی شرق باشکوهم، غریو ویرانی فرنگم

اگرچه عمری سکوت بودم، نخواستم بی‌خروش باشد
خدا کند باده‌نوش باشد، رفیق اگر می‌دهد شرنگم

اگرچه از دوست شکوه دارم، رسیده وقت نبرد امّا
غبار را هم زدوده حتّی، برادرم قاسم از تفنگم

#حسن_خسروی‌وقار
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
خاک باشم، تاک باشم، مست باشم، باده باشم
من فقط می‌خواستم مثل شما افتاده باشم

راهی‌ام سوی صراط‌المستقیمی، گرچه شاید
زاهد خلوت‌نشینِ گوشه‌ی سجاده باشم

هر که با خود ماند، بی او شد، هدر شد، در‌بدر شد
باید از خود بگذرم در این مسیر آماده باشم

مُردم، امّا با اسارت خو نکردم، تا ببینم
روزگاری در نگاه مردمم آزاده باشم

از تقابل با رفیقان می‌گریزم، چاره‌ای نیست!
جان یاران را بگیرم یا خودم جان داده باشم؟

تا نباشم بین‌شان، از یاد من حتی گذشتند
فکر می‌کردم نمی‌شد اتّفاقی ساده باشم

سر ندادم در قیامی، من سلیمانی نبودم
کاشکی بر دار تهمت مثل حاجی‌زاده باشم

#حسن_خسروی‌وقار
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha
#ویژه‌نامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی

گم نکن جاده‌ی عبورت را
در شبانگاه تیره، نورت را

گرچه زخم است مرهم از پی زخم
دل رنجیده‌ی صبورت را

این زمستان هلا نسوزاند
هم‌وطن! چله‌ی غرورت را

شاخه‌ی قد کشیده، آفت نیست
به تبر عرضه دار زورت را

مده دست مترسکانِ فریب
عزت و شوکت و شعورت را

دست تزویر اگر قلم نشود
در همین باغ کنده گورت را

دشمنت انتقام می‌گیرد
بغض این سال‌ها حضورت را

مرگ، امروز خط پایان نیست
زنده کن خاطرات دورت را

#زهرا_علیشاهی
#دوره_اول_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم

@Aftab_gardan_ha