تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
2.55K subscribers
49 photos
8 videos
55 files
667 links
درباره: اسلام‌شناسی، تاریخ، اندیشه‌ی سیاسی

* صفحه‌ی من در سایت آکادمیا:
https://independent.academia.edu/AdnanFallahi
* لینک نخستین مطلب کانال:
https://t.iss.one/AdnanFallahi/2
Download Telegram
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
وطن وملت ـ این دو کلمه که اولی در لغت بمعنی زادگاه و مسکن انسان و دومی در اصل بمعنی دین و مذهب بوده در این عصر بمعانی دیگری سیاسی استعمال شده و میشوند و هر دو لفظ باین معانیِ فعلی از مملکت عثمانی بایران آمده است. سید حسن تقی‌زاده، "اخذ تمدن خارجی: خطابه‌ی…
بعضی‌ها چشم‌بسته گاهی به عرب و تُرک طعن کرده و بد زبانی میکنند. گذشته از آنکه این نوع افراطها و تعصبات مذموم با روح اسلام که برادری بین مسلمین را ترویج کرده منافات دارد و از جوهر عالی اسلام دور است برای سیاست داخلی نیز فوق العاده خطرناک است... خصومت بعرب برای اینکه پیش از هزار سال قبل بخاک ما هجوم آورده بودند و دینی مبنی بر توحید با مبانی عالی و پرفضیلت و زبانی پر ثروت هم همراه آورده و زبان ایرانی را پرمایه کرده اند به بهانه اینکه در این زمان اشخاصی از آن قوم نسبت بایران مجادلات و اختلافاتی دارند دور از عقل و سیاست است... در واقع اظهار كراهت بآمدن عرب بایران در سیزده قرن پیش نوعی اظهار تأسف بر قبول دین اسلام و آرزوی ماندن در کیش قدیم است که ترجیحی است بدون مرجحِ منطقی و عقلی و انصاف.

سید حسن تقی‌زاده،
"اخذ تمدن خارجی: خطابه‌ی دوم"، مجله‌ی یغما، مسلسل150، ش10، دی1339، سال سیزدهم، صص470،471.


@AdnanFallahi
👍24👎3
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
بعضی‌ها چشم‌بسته گاهی به عرب و تُرک طعن کرده و بد زبانی میکنند. گذشته از آنکه این نوع افراطها و تعصبات مذموم با روح اسلام که برادری بین مسلمین را ترویج کرده منافات دارد و از جوهر عالی اسلام دور است برای سیاست داخلی نیز فوق العاده خطرناک است... خصومت بعرب برای…
چنانکه گفته شد ما همۀ ایرانیان را دارای هر زبان و مذهبی که باشند جزو ملت ایران و برادر وطنی خود میدانیم و نباید هیچ وقت این وهم باطل در اذهان اقوام غیر فارسی‌زبان و غير مسلم و غیر شیعه ایرانی ایجاد شود که جماعت ساکن پایتخت میخواهند زبان و آداب و مذهب خود را بر سکنه ولایات تحمیل کنند و آن ولایات را در حکم مستعمره خود بشمارند. بعضی ممالک که این تعصب را داشتند سودی نبردند.
آلمانها بیش از چهل سال برای برانداختن زبان فرانسه از دو ولایت آلزاس و لورن همه نوع جد کردند و عاقبت کوشش آنها بی نتیجه ماند. در قرون سابق شاید جبر و سختگیری شدید برای هضم يک عنصر قومی بدون سروصدای زیاد نتیجه میداد. در مملکت عثمانی سابق که قوم حاکم (یعنی ترکها ) فقط يک ربع نفوس امپراطوری بیشتر نبود و شاید چهار خمس از نفوس یا بیشتر مسلمان بود آن قوم حاکم قرنها با عناصر غير تركى و مخصوصاً مسلمين مدارا داشت و با مسیحیان و یهود هم رفتار تا حدی قابل تحمل داشت و حتی در هیأت وزراء همیشه وزیرانی از آن عناصر داشت و غالباً وزیران ارمنی واولاح (یعنی از رومانیها) در کابینه بودند و بهرحال مسلمین آن مملکت (که در وسعت چند برابر مملکت ترکیه کنونی بود) با وجود اختلاف زبان با دولت خود یکدل بودند. بعد از انقلاب مشروطیت سال ۱۳۲۶ در عثمانی و تجددطلبی و فوران ملت‌بازی، تُرکان جوان تندروی سرکار آمدند که میل داشتند سایر عناصر و اقوام را در صورت امکان بتدریج از بین ببرند و در نتیجه نه تنها غير مسلمين بخصومت و میل بافتراق برخاستند بلکه ولایات اسلامی هم که بآنها سختگیری میشد و زبان قوم حاکم را بر آنها بشدت تحمیل میکردند و از آنجمله عربها و ارناودهای (آلبانیها) مسلمان قیام کردند و عاقبت شدت عمل و دار زدن بزرگان و پیشروان عرب شد. یکی از عقلای ترک در استانبول وقتی بخود اینجانب گفت که در این گرفتاریها که با عناصر مسیحی مملکت خودمان داریم همه گناه بگردن سلطان محمد فاتح است که در آن زمان که استانبول و قسمتی از بالکان را فتح کرد اگر شمشیر بگردن سكنه غير مسلم گذاشته و آنها را بین قبول اسلام واعدام مخیر میکرد همه مسلمان میشدند و ما حالا ملت واحد داشتیم و آسوده بودیم ولی حالا دیگر در این عصر آن کار غیر ممکن است و موجب جنگ با خارجه میشود. بهمین جهت وقتیکه بعد از جنگ اول جهانی و از دست رفتن همه ولایات عرب نشین و غیره و فانی کردن ارامنه در آناطولی از آن امپراطوری تنها همان قسمت آناطولی و کمی از قسمت اروپائی که شاید روی هم رفته بیست درصد وسعت اولی بود باقی ماند باز بعضی از همان ملت‌پرستان افراطی علناً می گفتند که حمد خدا را که ما خلاص شديم و يک ملت متجانس شدیم ( اگرچه کردها با عدۀ عظیمی که داشتند هنوز در داخله مملکت وجود داشتند).


سید حسن تقی‌زاده،
"اخذ تمدن خارجی: خطابه‌ی دوم"، مجله‌ی یغما، مسلسل150، ش10، دی1339، سال سیزدهم، صص473،474.


@AdnanFallahi
👍11
اردشیر پشنگ
سخنرانی تاریخی اردوغان درباره صلح با کُردها فراتاب: رجب طیب اردوغان ،رئیس‌جمهور ترکیه، سرانجام سخنرانی تاریخی خود درباره صلح با کُردها را پس از آغاز خلع سلاح پ‌ک‌ک در جریان نشست حزب عدالت و توسعه در کزیل‌جه‌حمام انجام داد. مهمترین بخش‌های این سخنرانی: ترکیه…
مطالعات ترکیه: گریزی از مصطفی کمال نیست!

اردوغان در سخنرانی تاریخی خود درباره‌ی صلح با کُردها پس از آغاز خلع سلاح پ‌ک‌ک در جریان نشست حزب عدالت و توسعه در کزیل‌جه‌حمام گفت:
امروز هسته جنگ استقلال در حال شکل‌گیری مجدد است

منظور رییس جمهور ترکیه از این سخن چیست؟ ائتلاف حاکم بر ترکیه (که اینک احزاب کُردی را نیز در کنار خود دارد)، پس از بستن پرونده‌ی مشکل‌زاترین بحران سیاسی/امنیتی نیم قرن گذشته‌ی ترکیه (خلع سلاح پ‌ک‌ک و تحول بنیادین صورت "مسأله‌ی کرد" در ترکیه)، اینک آماده‌ی صف‌آرایی مصممانه‌تری علیه بزرگ‌ترین حزب اپوزسیون و قدیمی‌ترین حزب ترکیه می‌شود ـ حزب جمهوری (CHP) که پایگاه سنتی و اصیل کمالیست‌های ترکیه است. از سویی رهبر حزب جمهوری نیز ائتلاف حاکم را به گفتگو با "تروریست‌ها" متهم کرده و تلویحا سردمداران کنونی ترکیه را خائن به آرمان‌های جمهوری ترکیه ـ وبالطبع آرمان‌های مصطفی کمال آتاتورک ـ می‌داند. بنابراین برای حزب جمهوری، در اینجا دال مرکزی آتاتورک و دستاوردها و آرمان‌های اوست.
اما اردوغان نیز پس از سخنرانی آتشینش در برشمردن دهه‌ها مصائب کردهای ترکیه و تاریخ خونین این نزاع، نهایتا از لحظه‌ی تاریخی "شکل‌گیری مجدد جنگ استقلال" سخن می‌گوید. جنگ استقلال همان سلسله جنگ‌هایی است که افسر ارتش عثمانی یعنی مصطفی کمال (مشهور به غازی کمال) پس از اشغال استانبول به دست متفقین و پذیرش مفاد صلح تحمیلی آنها از سوی سلطان محمد پنجم، برافروخت و با قیام علیه دولت عثمانی و مفاد صلح مذکور، سر به تمرد برداشت تا اینکه پس از 4سال موفق شد با آزادسازی استانبول و تنگه‌ی بُسفر، اشغالگران را از ترکیه‌ی کنونی بیرون براند و دودمان عثمانی را نیز برچیند. بنابراین در اینجا نیز دال مرکزی مصطفی کمال و "جنگ استقلال" اوست.
امری که نشان می‌دهد حتی غیرمنتظره‌ترین تحولات هم در سپهر جمهوری ترکیه بدون ارجاع به بنیانگذار جمهوریت و بازخوانی میراث وی، مقبولیت عام پیدا نمی‌کند.

✍️عدنان فلّاحی


https://t.iss.one/AdnanFallahi
👍8👎1
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
آزادی، موجب افراط در اخذ مالیات شده است ولی غافل از اینکه نتیجه این مالیاتهای گزاف است که به نوبت خود تولید بردگی می کند و آن وقت نتیجه بردگی این می‌شود که مالیاتها را کم بکنند... وجود این باجهای گزاف بود که سهولت عجیبی را به مسلمین در فتوحات خود اعطا کرد…
یک دلیل بر اینکه سیاهپوستان از شعور محرومند این است که به یک گردنبند شیشه بیش از گردنبند طلا اهمیت میدهند در صورتی که طلا نزد ملل متمدن بینهایت مهم است. محال است ما بتوانیم فرض کنیم که این موجودات از جنس بشرند زیرا که اگر فرض کنیم که آنها بشرند باید گمان کنیم که خودمان هم مسیحی نیستیم. اشخاص کوته نظر درباره بی عدالتی که نسبت به سیاهان میشود خیلی اغراق می گویند زیرا اگر چنان بودی که اینان میگویند آیا به خیال پادشاهان اروپا نمی آمد که ضمن این‌همه قراردادهای بیهوده که با هم میبندند یک قرارداد عمومی هم راجع به اغماض و ترحم درباره سیاهان ببندند.

بارون دو مُنتِسکیو،
روح القوانین،
1/501،
ترجمه علی اکبر مهتدی،
تهران: انتشارات امیرکبیر، چـ10، 1391.


@AdnanFallahi
👎11🤔8👍3
War

ترجمه مدخل "جنگ" از دانشنامه فلسفی استنفورد در دست کار است.
مترجم: عدنان فلّاحی
ناشر: نشر مردم‌نگار

#ترجمه

@philobooks
👍12
برغم وسعت علمی و فرط شجاعت و فوران ذهن ابن تیمیه و بزرگداشت وی نسبت به حرمت‌های الهی، او انسانی مانند بقیه بود که دچار تندخویی در بحث و خشم و شدت نسبت به مخالف می‌شد که نفرت و تنفر از وی را در جان‌ها می‌کارد. در صورتی‌که والله اگر ابن تیمیه با مخالفینش از در نرمی و رفق و خوش‌رفتاری و نیکوزبانی درمی‌آمد قطعا [سخن وی] محل اجماع قرار می‌گرفت، چراکه همانا بزرگان و امامانِ مخالفش خاکسارِ علوم و فقه وی و معترف به محبت و ذکاوتش بودند و اقرار می‌کردند که او کم‌‎خطاست.

شمس الدین الذهبي (748ق)،
ذیل تاریخ الاسلام،
ص326،327،
دار المغني.


@AdnanFallahi
👍13👎2
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
تروریسم، یک سازمان یا جنبش یا حتی "دشمن" نیست که بتوان علیه آن اعلان جنگ کرد. تروریسم صرفاً تاکتیک حمله بی رویه به اهداف دشمن - به ویژه غیرنظامیان - به منظور ایجاد ترس، تضعیف روحیه، و برانگیختن واکنش های معکوس از طرف دشمن است. این تاکتیکی است که بسیاری از…
همانطور که [ایهود] باراک نخست وزیر سابق یک بار اقرار کرد، اگر فلسطینی به دنیا آمده بود، «به یک سازمان تروریستی می‌پیوست». اگر وضعیت برعکس می شد و اسرائیلی ها تحت اشغال اعراب بودند، تقریباً به طور قطع از تاکتیک های مشابهی علیه سرکوبگران خود استفاده می کردند؛ همانطور که دیگر جنبش های مقاومت در سراسر جهان چنین کرده اند.
   در واقع، تروریسم یکی از تاکتیک‌های کلیدی‌ای بود که صهیونیست‌ها زمانی که در موقعیت ضعف قرار داشتند و تلاش می‌کردند کشور خود را به دست آورند، از آن استفاده کردند. همانا این تروریست‌های یهودی از گروه بدنام ایرگون ـ یک گروه نظامی صهیونیستی ـ بودند که در اواخر سال 1937، عملیاتِ ناشناخته‌ی قرار دادن بمب در اتوبوس‌ها و میان جمعیت‌های زیاد را وارد فلسطین کردند. بنی موریس حدس می‌زند که
عرب‌ها ممکن است ارزش بمب‌گذاری‌های تروریستی را از یهودیان آموخته باشند".

   بین سال‌های 1944 و 1947، چندین سازمان صهیونیستی از حملات تروریستی برای بیرون راندن انگلیسی‌ها از فلسطین استفاده کردند و جان بسیاری از غیرنظامیان بی‌گناه را در این راه گرفتند. تروریست‌های اسرائیلی همچنین کُنت فولکه برنادوت، میانجی سازمان ملل را در سال 1948 به قتل رساندند، زیرا با پیشنهاد او برای بین المللی کردن اورشلیم مخالفت کردند. عاملان این اعمال، افراط گرایان منزوی نبودند: رهبرانِ سازمان‌دهنده‌ی قتل میانجی سازمان ملل، در نهایت توسط دولت اسرائیل عفو شدند و یکی از آنها بعداً به نمایندگی کنسِت انتخاب شد. یکی دیگر از رهبران تروریستی که ترور برنادوت را تایید کرد اما دادگاهی نشد، اسحاق شامیر، نخست وزیر آتی اسراییل بود. او آشکارا استدلال کرد که
نه اخلاق یهودی و نه سنت یهودی نمی توانند تروریسم را به عنوان وسیله ای برای مبارزه، غیرمجاز بدانند.. بلکه تروریسم نقش مهمی در جنگ ما علیه اشغالگر [بریتانیایی] بازی کرد".
   و همچنین شامیر از گذشته تروریستی خود ابراز پشیمانی نکرد و در سال 1998 به مصاحبه‌کننده‌ای گفت که:
اگر من آن گونه که در گذشته بودم عمل نمی‌کردم، این تردید وجود داشت که بتوانیم یک دولت مستقل یهودی برای خودمان ایجاد کنیم".
   البته مناخیم بگین که ریاست ایرگون را بر عهده داشت و بعداً نخست وزیر شد، یکی از برجسته ترین تروریست های یهودی در سال های قبل از استقلال اسرائیل بود. نخست‌وزیر لِوی اِشکول هنگامی که درباره بگین صحبت می‌کرد، اغلب از او به سادگی به عنوان «تروریست» یاد می‌کرد.
   استفاده فلسطینی‌ها از تروریسم امروزه از نظر اخلاقی مذموم است، اما اتکای صهیونیست‌ها به آن در گذشته نیز چنین بود. بنابراین، نمی توان حمایت آمریکا از اسرائیل را به این دلیل توجیه کرد که رفتار گذشته یا حال اسراییل، از نظر اخلاقی برتر است.


John J. Mearsheimer&Stephen M. Walt,
The Israel Lobby and U.S. Foreign Policy,
pp. 102,103
New York: Farrar, Straus and Giroux.


@AdnanFallahi
👍16
... كل واحد منهم يرى أنه على الشريعة الأولى، وأن من خالفه إما مبتدع وإما کافر مستباح الدم والمال. وهذا كله عدول عن مقصد الشارع صلی الله عليه وسلم. وسببه ما عرض لهم من الضلال عن فهم مقصد الشريعة.
وأشهر هذه الطوائف في زماننا هذا أربعة: الطائفة التي تسمى بالأشعرية وهم الذين يرى أكثر الناس اليوم أنهم أهل السنة، والتي تسمى المعتزلة، والطائفة التي تسمى بالباطنية، والطائفة التي تسمى بالحشوية.

ابن رشد الحفید،
الکشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة (مع مدخل ومقدمة تحلیلیة وشروح محمد عابد الجابري)،
ص100،
بيروت: مرکز دراسات الوحدة العربیة.


@AdnanFallahi
👍5
هژمونی لیبرال یک استراتژی بلندپروازانه است که در آن یک دولت قصد دارد هرچه بیشتر کشورها را به دموکراسی های لیبرال مانند خودش تبدیل کند و در عین حال یک اقتصاد بین المللی باز و ایجاد نهادهای بین المللی را نیز ترویج کند. در اصل، دولت لیبرال به دنبال گسترش ارزش های خود در همه جاست. هدف من در این کتاب توصیف آن چیزی است که وقتی یک کشور قدرتمند این استراتژی را به بهای سیاست موازنه قدرت دنبال می کند، رخ می‌دهد...
[اما] این باور مشهور غلط است. قدرتهای بزرگ به ندرت در موقعیتی قرار دارند که یک سیاست خارجی لیبرال در مقیاس کامل را دنبال کنند. تا زمانی که دو یا چند قدرت بزرگ در کره زمین وجود داشته باشند، آنها گزینه محدودی دارند جز اینکه متوجه موقعیت خود در موازنه جهانی قدرت باشند و مطابق با اَحکام واقع‌گرایی عمل کنند. قدرتهای بزرگ برغم همه باورهایشان، عمیقاً به بقای خود اهمیت می دهند و همیشه در یک سیستم دو قطبی یا چند قطبی این خطر وجود دارد که یک قدرت بزرگِ دیگر به آنها حمله کند. در این شرایط قدرتهای بزرگ لیبرال غالبا و نهایتا رفتار سرسختانه‌شان را در لفافه‌ی رتوریک لیبرال می‌پوشانند. آنها مانند لیبرال‌ها سخن می‌گویند و چون واقع‌گرایان عمل می‌کنند.

John J. Mearsheimer,
The Great Delusion: Liberal Dreams and International Realities,
pp. 1,2,
Yale University Press, 2018.


@AdnanFallahi
👍9
اطلاع‌رسانی آثار فلسفی به تازگی انتشار یافته / در دست ترجمه
War ترجمه مدخل "جنگ" از دانشنامه فلسفی استنفورد در دست کار است. مترجم: عدنان فلّاحی ناشر: نشر مردم‌نگار #ترجمه @philobooks
دو اردوگاه [فکری]، نظریه‌ی معاصر جنگ عادلانه را احاطه کرده‌اند: سنت‌گرا و تجدیدنظرطلب... تجدیدنظرطلبان جایگاه اخلاقی دولت‌ها و جواز دفاع ملی را زیر سؤال می‌برند، به سود بسط مجوزهای مداخله‌ی بشردوستانه استدلال می‌کنند، مصونیت غیرنظامیان را مسئله‌ساز می‌دانند، و معتقدند که جنگجویانی که برای اهداف نادرست می‌جنگند ـ جز اینکه سلاح‌های خود را زمین بگذارند ـ نمی‌توانند هیچ کنش درستی انجام دهند.

https://plato.stanford.edu/entries/war/index.html


@AdnanFallahi
👍5
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
گزارشی از ترجمه‌ی فارسی کتاب "جماع العلم" اثر محمد بن ادریس شافعی (تهران: نشر احسان، تابستان 1404) پادکستِ تهیه شده با هوش مصنوعیِ NotebookLM (زبان فارسی) @AdnanFallahi
اجماع و اجماع متخیّل: به روایت شافعی

257ـ [آن شخص به شافعی] می‌گوید: آیا اجماعی یافت می‌شود؟
258ـ [شافعی می‌گوید] گفتم: بله! خدا را شکر می‌کنیم! در بسیاری از کلیّت فرایض که مجال جهل به آنها وجود ندارد [اجماع یافت می‌شود]. و این، همان اجماعی است که اگر بگویی "مردم اجماع دارند"، کسی را در اطرافت نمی‌یابی که [اندک] چیزی بداند و به تو بگوید "این، اجماع نیست".
259ـ [شافعی ادامه می‌دهد:] و این، روشی است که هر کس در کلیت فرایض و در چیزهایی از اصول علم [شرعی] ـ و نه فروع یا اصول سایر علوم ـ ادعای اجماع کند، مورد تصدیق واقع می‌‌شود".*

* محمد بن ادریس شافعی، جماع العلم، صص55،56، ترجمه و حواشی: عدنان فلّاحی، تهران: نشر احسان، 1404.


@AdnanFallahi
👍7
مسأله‌ی یهود (Jewish question) چنان مهم بود که کسی چون لئو اشتراوس ـ شارح و تاریخنگار برجسته‌‌‌ی فلسفه سیاسی ـ را به خود مشغول کرد و وی بخش بزرگی از مقدمه‌ی خود بر یکی از مهم‌ترین آثارش "نقد دین نزد اسپینوزا" (Spinoza's critique of religion) را به این مسأله اختصاص داد. مسأله‌ی یهود البته اگر در ابتدا طنینی فکری و تاریخی داشت، در انتهای قرن نوزدهم وارد تکاپوی سیاسی شد و در چهارچوب منازعات جدی قدرت قرار گرفت تا جایی که نظریه‌پرداز سیاسی و تاریخ‌نگار بزرگ دیگری چون ارنست نولته را بر آن داشت که سرشت مهم‌ترین آرمان‌ها و ایده‌های سیاسی خاورمیانه‌ی پسا عثمانی را از مسیر ارجاع به پیامدهای این منازعات تبیین و تفسیر کند.
فایل پیوست، صوت سخنرانی بنده درباره‌ی بنیادهای الهیاتی و اجتماعی مسأله‌ی یهود ـ که بعدا در قامت ایده‌ی صهیونیسم (Zionism) ظهور و بروز پیدا کرد ـ است که در وبیناری که به همت مرکز مطالعات علوم انسانی و فرهنگی (آبان 1403) برگزار شد ارائه کردم.


@AdnanFallahi
👍16
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
هژمونی لیبرال یک استراتژی بلندپروازانه است که در آن یک دولت قصد دارد هرچه بیشتر کشورها را به دموکراسی های لیبرال مانند خودش تبدیل کند و در عین حال یک اقتصاد بین المللی باز و ایجاد نهادهای بین المللی را نیز ترویج کند. در اصل، دولت لیبرال به دنبال گسترش ارزش…
چه دلیلی به ما می گوید که کدام دین، در صورت وجود، راهنمای واقعی برای اینکه چگونه باید زندگی روزمره خود را مدیریت کنیم ارائه می دهد؟ آیا می توانیم راه خود به سوی سیستم سیاسی ایده آل را مستدل کنیم؟ آیا دانشکده های مهم ما می توانند مباحث مربوط به سقط جنین، اقدام مثبت [= تبعیض مثبت] یا مجازات اعدام را حل و فصل کنند؟ آیا آنها می توانند تضادهای بین حقوق فردی را حل کنند، مانند زمانی که آزادی بیان یک شخص با حق حریم خصوصی شخص دیگری از در تضاد در می آید؟ عقل در مورد اینکه آیا ما باید با افراد خارجی متفاوت از اعضای جامعه خودمان رفتار کنیم یا اینکه جنگ با سایر کشورها مجاز است، چه می گوید؟ اینها فقط مشت نمونه خروار از سؤالات مربوط به بایسته‌های نحوه سازماندهی جوامع و نحوه رفتار اعضای آنها است.
از آنجا که ما یک گونه‌ی به شدت اجتماعی هستیم، نمی توانیم از دست و پنجه نرم کردن با چنین سؤالاتی اجتناب کنیم. ما انتخاب محدودی داریم اما سعی می کنیم بفهمیم چگونه با یکدیگر زندگی کنیم و چگونه یک حس مشترک از خیر مشترک را توسعه دهیم، حتی اگر این روند هرگز به یک اجماع ماندگار منجر شود. آن گاه که لئو اشتراوس نوشت "تمام اقدامات سیاسی در ذات خود واجد هدایت به شناخت خیر وخوبی‌اند: اعم از زندگی خوب یا جامعه خوب." بسیار اندک اغراق کرد. گاهی اوقات مردم فرصت کمی برای بیان نظرات خود در مورد سؤالات مهم دارند، و گاهی اوقات سعی می کنند از رویارویی با آنها خودداری کنند. اما هر جامعه ای به نحوی از انحاء باید به این مسائل بپردازد.
به عنوان مثال، موضوع ابداع مجموعه‌ای از اصول اخلاقی برای هدایت رفتارهای فردی را در نظر بگیرید. هیچ گروه اجتماعی‌ای نمی تواند بدون توافق گسترده در مورد آنچه رفتار اخلاقی را تشکیل می دهد، به طور مؤثر عمل کند. قوانینی که همکاری در هر جامعه را تسهیل می کند، ریشه در قانون اخلاقی آن دارد. حتی قاضی ریچارد پازنر (Richard Posner)، یکی از نظریه پردازان برجسته حقوقی جهان، که طرفدار تصمیم گیری های حقوقی بر اساس اصول اخلاقی هم نیست، اذعان می کند که اخلاق "یک ویژگی گسترده از زندگی اجتماعی است و در پس زمینه بسیاری از اصول حقوقی قرار دارد".


John J. Mearsheimer,
The Great Delusion: Liberal Dreams and International Realities,
pp. 21,22,
Yale University Press, 2018.


@AdnanFallahi
👍5🤔3
به گفته‌ی هرودوت، پارسیان هیچ بتی نداشتند ـ در واقع بازنمایی‌های انسان‌انگارانه‌ی خدایان را مورد تمسخر قرار می‌دادند؛ اما آنها با هر دینی مدارا می‌کردند، گرچه ممکن است جلوه‌هایی از خشم علیه بت‌پرستی نیز یافت شود. [برای مثال در حمله‌ی خشایار یکم] معابد یونانی نابود و تصاویر خدایان تکه‌تکه شدند.

Georg Wilhelm Friedrich Hegel,
The Philosophy of History,
p. 209,
With Prefaces by Charles Hegel and the Translator, J. Sibree, M.A.
Batoche Books: 2001.


@AdnanFallahi
👍16🤔2
نگاهِ دیگر | صابر گُل‌عنبری
🔺غزه و هیولای گرسنگی! تصاویر دردناک بالا از غزه، تکاپوی پدران و جوانانِ گرسنهٔ جویای تکه نانی برای خود، خانواده و کودکانشان را نشان می‌دهد که در کمپ‌های آوارگان یا بر روی منازل ویران شده خود، با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند؛ اما خود از فرط گرسنگی، یکی پس از…
راهبرد گرسنگی دادن و استفاده از مواد اولیه‌ی خوراکی برای کوچاندن اعراب فلسطینی و پاکسازی قومی آنها البته تازگی ندارد. در همان ابتدای تشکیل دولت اسراییل، شبه‌نظامیان صهیونیست از این راهبرد برای پیشبرد سیاست تغییر بافت جمعیتی در سرحدات دولت یهود (Jewish state) استفاده می‌کردند. سیمحا فلاپان مورخ و سیاستمدار اسراییلی به این نکته اشاره می‌کند که در 1947 تقریبا تردیدی وجود نداشت که هدف اصلی بن‌گوریون اخراج حداکثریِ اعراب فلسطینی از مناطقی بود که به اشغال شبه‌نظامیان صهیونیست درمی‌آمد[1]. یکی از ابزارهای بن‌گوریون برای این هدف، راه انداختن جنگ اقتصادی به منظور نابودی ذخیره‌های غذایی و مواد خام نواحی عرب‌نشین بود. بن‌گوریون در خاطرات خود (11دسامبر1947) از مشاورش در امور عرب، جاش پالمون، نقل می‌کند که اعراب در دو شهر حیفا و یافا به سبب گرسنگی این شهرها را ترک خواهند کرد[2]. چند روز بعد بن گوریون در نامه‌ای به موشه شارت (اولین وزیر امور خارجه اسراییل) ضمن اشاره به آسیب‌پذیر بودن امور اقتصادی اعراب و اینکه معیشت اعراب در حیفا و یافا کاملا در کنترل آنهاست، می‌نویسد:
ما می‌توانیم با گرسنگی دادن، اخراجشان کنیم"[3].

ایلان پاپه دیگر مورخ اسراییلی اشاره می‌کند که اعراب فلسطینی به سبب فقدان آب و غذا از دو شهر لد (لیدا) و رَمله به سوی کرانه‌ی باختری رود اردن رانده شدند و بسیاری از آنان از شدت گرسنگی و تشنگی در همان مسیر فرار از دنیا رفتند. اسحاق رابین (نخست وزیر اسبق اسراییل) تخمین می‌زند که 50000عرب به همین شیوه‌ جابجا شدند[3].
ــــــــــ
ارجاعات:
[1]. Simha Flapan, The birth of Israel: myths and realities, p. 90, New York: Pantheon Books, 1987.
[2]. Ibid, pp. 90,91.
[3]. Ilan Pappe, The Ethnic Cleansing of Palestine, p. 169, Oneworld Publications, 2007.


@AdnanFallahi
👍12🤔1
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
یک دلیل بر اینکه سیاهپوستان از شعور محرومند این است که به یک گردنبند شیشه بیش از گردنبند طلا اهمیت میدهند در صورتی که طلا نزد ملل متمدن بینهایت مهم است. محال است ما بتوانیم فرض کنیم که این موجودات از جنس بشرند زیرا که اگر فرض کنیم که آنها بشرند باید گمان کنیم…
صفات ملل عالَم مخلوطی از خوبیها و بدیهاست بعضی اوقات از این اختلاط
نتایج نیکو به دست می‌آید و زمانی آثار بسیار بد از آن حاصل می‌شود...


بارون دو مُنتِسکیو،
روح القوانین،
1/576،
ترجمه علی اکبر مهتدی،
تهران: انتشارات امیرکبیر، چـ10، 1391.


@AdnanFallahi
👍4
غبار جنگ (The fog of war) اصطلاحی برساخته‌ی تحلیلگر نظامی کارل فون کلاوزویتس (1831م) است که به عدم قطعیت و ابهام طی عملیات جنگی، به سبب اطلاعات ناقص یا نادقیق اشاره دارد؛ برآوردهای غیر دقیق از توانایی‌های خودی، قابلیت‌های دشمن و نیز ابهام در فهم نیات او.


@AdnanFallahi
👍7🤔1
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
کدام جایزه؟ حماس هیچگاه سلطهٔ اسرائیل بر یک وجب از سرزمین بین روداردن تا دریای‌مدیترانه را نپذیرفته و به همین جهت با تأسیس کشور فلسطینی در کرانهٔ باختری رود اردن و نوار غزه به عنوان را‌حل نهایی منازعهٔ عرب-اسرائیل موافقت نکرده است! بنابراین، تشکیل کشور…
برخلاف گفته‌ی آقای زیدآبادی به نظر می‌رسد حماس در سال‌های گذشته و خاصه پس از جنگ اخیر، از ایده‌ی آزادسازی سرزمین‌های بین رود اردن و دریای مدیترانه عملا کوتاه آمده است. سال گذشته بود که فیدان وزیر امور خارجه ترکیه پس از دیدار با مقامات حماس اعلان کرد که حماس مایل است تا در صورت تشکیل دولت فلسطینی در مرزهای موسوم به 1967، شاخه‌ی نظامی خود را منحل کرده و به یک سازمان سیاسیِ صرف بدل شود[1]. سپس خلیل الحَیه یکی از رهبران شاخه‌ی سیاسی حماس در مصاحبه با دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس در استانبول، بر سخنان وزیر امور خارجه ترکیه صحه گذاشت و گفت:
اگر یک دولت مستقل فلسطینی در مرزهای قبل از 1967 تأسیس شود، حماس سلاح‌های خود را زمین خواهد گذاشت و به یک حزب سیاسی بدل می‌شود[2].

فارغ از تأثیر دیدگاه‌های رسمی مقامات دولت حزب عدالت و توسعه در ترکیه[3]، به نظر می رسد که حماس حاضر است همچون گذشته در برخی از آرمان‌های خود تجدیدنظر به عمل آورد. دفتر سیاسی حماس در دوحه، در سال 2017 از اساسنامه‌ی جدید خود پرده برداشت که به نسبت اساسنامه اولیه‌ی سال1988، دستخوش تغییرات عمده‌ای شده بود از جمله: در اساسنامه‌ی 1988 حماس اگرچه بر پایبندی خود به ایده‌ی میهن‌دوستی (الوطنیة) تصریح می‌کند(ماده‌ی12) اما نهایتا خود را زیرمجموعه‌ای از الاخوان المسلمون برمی‌شمارد؛ در حالی‌که در اساسنامه‌2017 هیچ اشاره‌ای به سازمان‌های سیاسی فراملی نشده است. نیز حماس در همان مقدمه‌ی اساسنامه1988 بر جنگ بزرگ و دشوار خود علیه یهودیان (الیهود) تصریح کرده و به یهودیان منتقد یا ضد سیاست‌های رژیم اسراییل اشاره نمی‌کند؛ چنانکه با آوردن روایتی از صحیح بخاری، ماموریت خود را تحقق یک وعده‌ی آخرالزمانی در جنگ جهانی با یهودیان می‌داند(ماده7). حماس اما در اساسنامه جدید ـ برای متهم نشدن به یهودستیزی ـ این روایت و اشاره به وعده‌ی آخرالزمانی را حذف کرده و بلکه تفکیک آشکار بین ایدیولوژی "صهیونیسمِ اشغالگر" و دین یهود را متذکر شده است(ماده16). حماس در اساسنامه‌ی قدیمش اشاره‌ای به مرزهای 1967 و تشکیل دولت فلسطینی در این سرحدات نکرده است اما در اساسنامه‌ی دوحه ـ ضمن عدم به رسمیت شناختن "کیان صهیونیستی" ـ تشکیل دولت فلسطینی در چارچوب مرزهای ژوئن1967 و نیز حق بازگشت آوارگان فلسطینی ـ که از مفاد قطعنامه‌ی 242 شورای امنیت است ـ را به مثابه یک راه‌حل مشترک ملی به رسمیت می‌شناسد(ماده20). همچنین حماس در اساسنامه قدیمی خود منکر هرگونه ارجاع به قوانین بین‌المللی است و تمام ایده‌های برآمده از جامعه‌ی جهانی را مصداق وقت تلف کردن می‌داند(ماده13) اما در اساسنامه‌ی دوحه حماس بارها از منظر توافقات بین‌المللی از آرمان خود دفاع می‌کند(مواد18،25،41). نکته‌ی برجسته‌ی دیگر دال بر چرخش‌های مهم حماس، تغییر دیدگاه حماس درباره‌ی سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) است. حماس در اساسنامه‌ی قدیم، ضمن تقدیر از ساف، سکولاریسم ساف و جدایی‌اش از تفکر دینی را نقد می‌کند(ماده17) در حالی‌که حماس در اساسنامه دوحه، ساف را یک چهارچوب ملی فلسطینی برشمرده و ضمن تأکید بر بقای آن، صرفا اصلاح ساف از منظر "دموکراتیک" را وجه همت خود خوانده و بدون کوچکترین اشاره‌ای به سکولاریسم یا اسلام، فقط "حقوق فلسطینی" را اصل قرار می‌دهد(ماده29).
با توجه به این نکات روشن است که چرا زوج ترامپ/نتانیاهو تا این حد مخالف چراغ سبز کشورهای اروپایی به طرح دو دولتی و به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی در چهارچوب قطعنامه‌ی 242 شورای امنیت هستند.
ــــــــــــــــ
ارجاعات
[1]. https://shly.top/mzLDF
[2]. https://shly.top/aw7ib
[3]. مقامات دولت ترکیه، بارها بر حفظ موجودیت دولت اسراییل و لزوم راه‌حل دو دولت تأکید کرده اند. از جمله رجب طیب اردوغان در سخنرانی سال2003 در دانشگاه جان اف. کندی امریکا اعلان کرد:
ترکیه هیچ تصوری را که حق موجودیت اسرائیل را انکار کند، نخواهد پذیرفت. همه باید بدون قید و شرط بپذیرند که اسرائیل عنصری ضروری از موزاییک خاورمیانه است. نیز همواره یک کشور فلسطینی باید در کنار اسرائیل در مرزهای شناخته شده و امن زندگی کند و امنیت و رفاه مردم فلسطین تضمین شود.

https://shly.top/ko9UN
و نیز هاکان فیدان وزیر امور خارجه وقت ترکیه در مقاله‌ی مفصلی با عنوان "سیاست خارجی ترکیه در آغاز قرن ترکیه" بر راه حل تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای1967 برای ایجاد صلح و امنیت پایدار در منطقه‌ی خاورمیانه تأکید می‌کند (Hakan Fidan, Turkish Foreign Policy at the Turn of the ‘Century of Türkiye’: Challenges, Vision, Objectives, and Transformation, Insight Turkey, 2023, Vol. 25 / No. 3 / pp. 11-25).


@AdnanFallahi
👍10👎1
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
چه دلیلی به ما می گوید که کدام دین، در صورت وجود، راهنمای واقعی برای اینکه چگونه باید زندگی روزمره خود را مدیریت کنیم ارائه می دهد؟ آیا می توانیم راه خود به سوی سیستم سیاسی ایده آل را مستدل کنیم؟ آیا دانشکده های مهم ما می توانند مباحث مربوط به سقط جنین، اقدام…
‍ بسیاری از آمریکایی ها یقینا فکر می کنند که عدالت در نهایت مبتنی بر فهرستی کاملا واضح و متقن از اصول اخلاقی است. اما چنین چیزی کاملا دور از حقیقت است. بسیاری از اجزای اصلی نظریه حقوقی آنگلوساکسون این تصور را رد می کنند که قانون باید بر اساس اصول اخلاقی جهانشمول باشد. آنها شامل مطالعات حقوقی انتقادی، حقوق و اقتصاد، پوزیتیویسم حقوقی، واقع‌گرایی حقوقی و قانون‌گرایی لیبرال هستند.
به عنوان مثال، واقع‌گرایان حقوقی بر نحوه تصمیم‌گیری قضات درباره‌ی پرونده ها، به ویژه مواردی که قوانین موجود در آن مشخص نیست، تمرکز می کنند. آنها معتقدند که قضات در داوری این پرونده‌های به اصطلاح سخت، از آزادی عمل قابل توجهی برخوردارند و تصمیمات آنها در نهایت با "قضاوتهای از سر انصاف یا با در نظر گرفتن هنجارهای تجاری" تعیین می شود. به عبارت دیگر، قضات عملگرا هستند: آنها به نحوه تصمیم‌گیری‌های خود در دنیای واقعی توجه عمیق دارند. این به معنای انکار اینکه قانونِ اخلاقیِ خودِ قاضی بر تصمیم وی تأثیر می گذارد نیست، اما چنین چیزی با گفتن اینکه او تصمیم را بر اساس اصول اخلاقی جهانشمول پایه‌گذاری می کند، بسیار متفاوت است.


John J. Mearsheimer,
The Great Delusion: Liberal Dreams and International Realities,
p. 25,
Yale University Press, 2018.


@AdnanFallahi
👍6
تـُراث📚کانال عدنان فلّاحی
صفات ملل عالَم مخلوطی از خوبیها و بدیهاست بعضی اوقات از این اختلاط نتایج نیکو به دست می‌آید و زمانی آثار بسیار بد از آن حاصل می‌شود... بارون دو مُنتِسکیو، روح القوانین، 1/576، ترجمه علی اکبر مهتدی، تهران: انتشارات امیرکبیر، چـ10، 1391. @AdnanFallahi
... ملت چین اگر هم فرضاً مغلوب ملت دیگر بشود قوانین خود را از دست نخواهد داد برای اینکه در چین آداب و رسوم وعادات و دین یکی است و ملت غالباً نمیتواند به زودی همه اینها را تغییر بدهد بلکه برعکس... ملت فاتح به تدريج شعائر ملت مغلوب را فرا می گیرد. متأسفانه به واسطه همین علت است که دیانت مسیح در چین به طور ثابت و عمومی برقرار نمیشود زیرا قسمتهایی از اصول دیانت مسیح مثل ترک دنیا کردن و شرکت زنان در کلیساها و اعتراف به گناه و ازدواج با یک زن و غیره با شعائر چینیها منافات دارد.

بارون دو مُنتِسکیو،
روح القوانین،
1/582،583،
ترجمه علی اکبر مهتدی،
تهران: انتشارات امیرکبیر، چـ10، 1391.


@AdnanFallahi
👍6